text
stringlengths 0
12k
|
---|
تو باهوشترين و احمقترين آدمي هستي که من |
براي چي نتونستي با يه زن بخوابي هرزه ها همش اين كلمه رو بكار ميبري هيچ به فكرت رسيده بود ؟ |
ميتوني تصور کني |
و چون سورهاى فروفرستاده شود كه به خداى ايمان آوريد و همراه پيامبر او كارزار كنيد، توانگرانشان از تو رخصت خواهند و گويند ما را بگذار تا با نشستگان خانهنشينان باشيم |
اين برادر من است، او را نود و نه ميش و مرا يك ميش است، پس مىگويد آن را هم به من واگذار، و در سخن بر من چيره شده است |
اينجا تيرانداز خوب به پستت خورده تا حالا |
روزنامه نوشته که تمامخانواده کشته شده بودند |
تو يه |
الان داري چيکار ميکني؟ |
ويکي ويل سلام |
اونايي که اطراف رستن گاه موهاش هست، چطور؟ |
من نميدونم کجا ممکنه رفته باشه |
و چون به انسان آسيبى رسد، پروردگارش را به حال توبه و انابه مىخواند، سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند، آن دعاهايى را كه پيش از اين [براى رفع بلا] كرده بود از ياد مىبرد و براى خدا همتايانى قرار مىدهد تا از راه خدا گمراه كند بگو اندكى به كفر |
چتر |
و کارت رو بکن |
نه |
واقعيه؟ |
چرا ، چرا ، به ذهنم رسيده همراه بقيه چيزها |
زنوير رنوير |
من حتي اسمتو نمي دونم، اما اين راستش خيلي خوبه |
فعاليت مغزش داره زياد ميشه |
مارتا |
اگر واقعا چيزي اتفاق افتاده باشد نبايد قصر پيش گويي از آن ما او ريانگ شود؟ |
از اين رو مايه ي افتخار بنده است تا شما را زن و شوهر اعلام کنم |
آره بود |
، بعداً متوجه شدم که قرضاشُ نداده بلکه باهاش دوباره قمار بازي کرده |
یعقوب گفت من با خدا غم و درد دل خود گویم و از (لطف بیحساب) خدا چیزی دانم که شما نمیدانید |
مَت لِبلانک مَت لِبلانک؟ |
اگر قيامت را باور نداريد، |
تنبل ها |
از پسرم دور شو |
ولي گاگول ها دشمناي خونيه منن |
در کاباره کار ميکرده ، هيچوقت آنجا نديديش |
از اينكه اين بار سنگنين ، از رو دُوشمون برداشته شده خيلي خوشحالم ، مگه نه ؟ |
يک ، دو |
گفتند به خدا سوگند كه تو در همان ضلالت ديرينه خويش هستى |
و این حالت بطور حتم ، نیت دینداری را تباه می کند |
من حواسم به فرانکلين هست |
[سپس] گفت ای فرستادگان کار مهم شما چیست؟ |
زنا رو دوست دارم |
بهش صدمه ميزني |
حرکت کن |
بیا جلو، کوچولو، آمادهاس |
يه شورشگر ديگه |
سپس پروردگار تو براى كسانى كه پس از آن شكنجهها كه [از كفار] ديدند هجرت كردند و آنگاه به جهاد برخاستند و شكيبايى نمودند، هر آينه پروردگار تو از آن پس آمرزگار و مهربان است |
گفت اگه ميخواد بياد مشکلي نداره |
و خیلی سریع جمعشون کرد بُرد |
حالت خوبه پسر؟ |
يک |
متاسفم نميخواستم ناراحتت کنم |
که همه از اون متنفرند |
راهول |
باورتون نميشه چه احساس بدي در اين مورد دارم |
سایت خبری، سایت فروشگاهی شبکههای اجتماعی |
این مرد رو میشناسین؟ |
اين باور کردني نيست |
من بايد بگيرمش اون تو چنگشه |
سلام، من و دکتر ادواردز مي خوايم يه نگاهي |
با مامانت خوابیدم به فرانسوی چی میشه |
همه جا آب بيکران وجود داره |
* el greco the complete works at the el greco foundation* tour el greco (spanish 15411614) at the نگارخانه ملی هنر آمریکا* el greco (c1541 1614) at olga's gallery* all the paintings of el greco* http//wwwnamadinehcom/pages/news735html |
خیلی عالیه |
اگه بشه از این پرونده های، اطلاعاتی رو بیاریم بیرون اگه اونا زنده گرفته باشنش |
فروشنده زنهاي هرزه |
بيشتر به سمت راست |
واو، چه شگرد معرکه اي |
ششمين تماس بمدت 30 ثانيه در حين بيهوشي بوده |
سال بعد او به عضویت حزب کمونیسم درآمد و به اولین سفر خارج از کشور به مقصد اسپانیا رفت تا در کنگرهٔ هنرمندان و نویسندگان شرکت کند |
خدايا ، دست از سرمون بردار ؛ اي آدم کثيف |
مادرت ناميدانه منتظر ديدارته |
که گذاشتم هانا قانعم کنه که بيارمش خونه ي شما به جاي بردنش پيش پليس يا بيمارستان |
اونا غيب نشدند |
گئورگ کانتور یکی از بزرگترین ریاضیدانان جهان است |
تکون نخوريد |
ما جنگ هاي ديگه اي داريم که توش بايد بجنگيم |
کوين ، خيلي با هم جور در ميايم |
حدوده 4 ، 5 ساله پيش يه همچين کارتي رو تو مزايده گذاشته بودن |
درک، من الان بدون تو شادم همه چي بين ما تموم شده |
ممكنه كار جين ريوپدر خوانده آجا بوده باشه |
و اى موسى چه چيز موجب شد تو جلوتر از قومت [به وعدهگاه] بشتابى |
ميتونم از خوروپف هات مثال بزنم |
از کجا میدونی؟ |
همانا آنان که فروکشند آوازهای خویش را نزد پیمبر خدا آنانند که بیازموده است خدا دلهای ایشان را برای پرهیزکاری ایشان را است آمرزشی و پاداشی بزرگ |
تو مثل یه تبلیغات پاپآپ انسانی هستی |
فريب دادنم عرضه ميخواد |
معامله خوبيه مشکلش چيه ؟ |
زنداني رو تحت حفاظت قرار بدين |
مجبوریم بچرخونیمش |
پرونده جاینوشت شود ؟ |
اون به من دروغ گفت |
،اگه هردو نفرشون زنده موندن آزادشون کنین |
اين دقيقا همون کاريه که بايد بکنم |
انج؟ |
تو چي ميخواي، وودهال؟ |
حالش خوبه؟ |
اين يارو که اينجاست کدوم خريه؟ |
امنيت داخلي سعي ميکنه دخلش رو بياره |
و هر كس ميزانهاى [عمل] او سبك باشد، پس آنانند كه به خود زيان زدهاند، چرا كه به آيات ما ستم كردهاند |
يه مشت از دوستاي دبيرستانيش با هم پوکر بازي ميکردن |
اريک کجاست؟ |