File size: 17,669 Bytes
868d802 |
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 |
premise: نقاشانی که به تعامل نور با مدلها و محیط اطرافشان اهمیت بسزایی میدادند. [SEP] hypothesis: نقش نور در نقاشی شان بسیار مهم بود. entailment
premise: وقتی بالغ شدند، کرمکهای ماده به سمت پایین روده حرکت کرده و به روده بزرگ میروند و از طریق مقعد از بدن خارج میشوند. [SEP] hypothesis: تخم بانگل بعد از ورود به بدن در روده جایگزین شده و پس از بلوغ به صورت کرمهای کوچکی به رودۀ بزرگ رفته و بعد از طریق مقعد از بدن خارج میشوند. entailment
premise: پیراهن ساده سفید و یا راهراه مردانه با این نوع از کفشها و مدل مو مناسب هستند. [SEP] hypothesis: شما می توانید پیراهن های راه راه سفید بپوشید. entailment
premise: به تصمیم خود مطمعن نبود، چون بخشی از او هنوز به آرامش این روستا فکر می کرد. [SEP] hypothesis: او عاشق آرامش داخل روستا بود. entailment
premise: شاهد بعدی مری کاوندیش بود. [SEP] hypothesis: شاهد دیگری وجود داشت. entailment
premise: از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال فلامینگو، باشگاه فوتبال بوتافوگو، باشگاه ورزشی اینترناسیونال و باشگاه فوتبال پنیارول اشاره کرد. [SEP] hypothesis: او در باشگاه های مختلفی بازی کرده است. entailment
premise: پل لویی آدریان آنری ایمانز (; – ) سیاستمدار اهل بلژیک و عضو حزب لیبرال این کشور بود.او دومین رئیس جامعه ملل بود و دوباره بین سالهای ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳ به عنوان رئیس آن خدمت کرد. [SEP] hypothesis: بین سالهای ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳، رئیس جامعه ی ملل، پل لویی آدریان آنری ایمانز ، بود. entailment
premise: احسان نشست و به تماشای گرد و غبار برخاسته در اثر سه نفر از سواران پرداخت. [SEP] hypothesis: احسان سه نفر از سوارکاران که دور می شدند را تماشا می کرد. entailment
premise: تو خیلی خوش شانس هستی من با خودروی خودم به مشکل برخوردم البته در اینجا هوا کمی سردتر است و من ترمز اضطراری را تنظیم کرده بودم بعد از اینکه باران یخ زده بارید ظاهرا [SEP] hypothesis: در هوای سرد مشکل ماشین داشتم. entailment
premise: پس از استقلال شیلی، بخش عظیمی ازاسپانیاییها، ایتالیاییها ، ایرلندیها، یونانیان، آلمانیها ،هلندیها، کرواتها، روسها، لهستانیها، مجارها و پرتغالیها به این کشور مهاجرت کردند. [SEP] hypothesis: بیشتر این افراد توانستند با بردن امکانات و پول خود به این کشور اقتصاد آنرا به جریان انداخته و به مردم آن کشور کمک کنند. entailment
premise: ده دقیقه پیاده روی شرقی در جاده بلفورد شما را به دو گالری هنری مهم سوق می دهد. [SEP] hypothesis: حداقل دو گالری هنری در جاده بلفورد وجود دارد. entailment
premise: جوانی شکستی است که به راحتی میشود از آن گذشت. [SEP] hypothesis: مفهوم جوانی اشتباهی است که با رشد به راحتی بر طرف می شود. entailment
premise: (برای اطلاعات بیشتر در مورد برنامه های عملکرد اجرایی ارشد BLM ، به برنامه مراجعه کنید. [SEP] hypothesis: برنامه های عملکرد BLM بصورت آنلاین قابل مشاهده است. entailment
premise: همچنین فاز آلفا میتواند پس از فرایند حذف گردد. [SEP] hypothesis: وجود فاز آلفا مشکلاتی را در کار بوجود می آورد و باید حذف شود. entailment
premise: درخشندگی سیاهچالههای کلانجرم در اختروشها بین ده تا صدبرابر درخشندگی بقیه اختروش است. [SEP] hypothesis: درخشانترین قسمت اختروشها سیاهچالههای درون آنها هستند. entailment
premise: آه، بله آنها سال گذشته پول بیشتری را از هر تیم دیگری در لیگ خرج کردند و آنها همانطور که شما میدانید به سمت پایین لیگ بودند، بنابراین مثل این است که من گفتم خرج کردن پول به شما تضمین نمی کند که برنده یک پرچم قهرمانی شوید. واقعا نمیکند. [SEP] hypothesis: میزان پولی که خرج می کنید همیشه نشانگر سطح موفقیت شما نیست. entailment
premise: در آن سیستم، β پرسی Aa1 گرم و پرنور است، اما β پرسی Aa2 بزرگتر و خنکتر و کمنورتر است. [SEP] hypothesis: این سیستم را یک دانشمند آفریقایی برای اولین بار کشف کرد. neutral
premise: کوه زیبد یکی از قلههای مرتفع رشته کوه سیاه کوه یا قُهستان است. [SEP] hypothesis: سرسبزی رشته کوه های قهستان مثال زدنی است. neutral
premise: بینگم شهری در ایالت مین کشور ایالات متحده آمریکا است که جمعیت آن در سرشماری سال ۲۰۱۰ میلادی، ۷۵۸ نفر بودهاست. [SEP] hypothesis: آمریکا پر است از شهرهای کوچک و کم جمعیت ولی هر جا که باشید حداقل میتوانید رستوران مک دونالد را پیدا کنید. neutral
premise: فکر می کنم اگر شهرها را بصورت محلی بشناسید می دانید که برنامه های بیشتری را اجرا می کنند تا بتوانید این کار را انجام دهید این کار را بسیار ساده تر می کند بنابراین [SEP] hypothesis: اگر شهرها برنامه های بیشتری را برای کودکان شروع می کردند ، راحت تر خواهد بود. neutral
premise: ما همچنین نشان می دهیم که چگونه مؤلفه وکالت وب سایتهای سراسر کشور با به اشتراک گذاشتن منابع حقوقی و تخصص - که عموماً کارکرد ناظران حقوقی است، نمایندگی مؤثر را ارتقا می بخشد. [SEP] hypothesis: ناظران حقوقی معمولاً وظیفه دارند مشاوره و منابع حقوقی را به اشتراک بگذارند. neutral
premise: اما پرزيدنت بوش هميشه احساس کرده است که سازمان ملل متحد نقشی حياتی دارد. [SEP] hypothesis: سازمان ملل متحد اهداف متفاوتی را دنبال می کند. neutral
premise: آقای بلو می گوید سناتور بلومنتال ادعا كرد كه كلینتون به او گفته است كه لوینسكی پیشنهادهای جنسی به او داده است. [SEP] hypothesis: کلینتون گفت که مونیکا لوینسکی در زمان حضور خود به عنوان روزنامه نگار در کاخ سفید ، پیشنهادهای جنسی به داده است. neutral
premise: همچنین ، اگر مالیاتهای غیر مستقیم ایالتی و فدرال در سطح فعلی باقی بمانند ، به دلیل کاهش فروش ، درآمد مالیاتی با گذشت زمان کاهش می یابد. [SEP] hypothesis: مالیاتهای غیر مستقیم ایالتی و فدرال کمتر از یک سال در این سطح بوده اند. neutral
premise: حنجرهها را نمیشود پلمپ کرد، زبانها را نمیشود بست این تهیهکننده آثار موسیقایی و سینمایی در بخش دیگری از سخنانش گفت: بنابراین من خودم به شخصه ناراحت میشوم وقتیکه میبینم نادانی میآید و محل برگزاری کنسرت «شهرام ناظری» را پلمپ میکند؛ واقعاً از آن روز حال خوشی ندارم، [SEP] hypothesis: در واقع موسیقی باعث میشود که مفهوم و ذات اصلی اشعار حافظ به ما انتقال پیدا کند. neutral
premise: تپه قلا خرنه مربوط به دورانهای تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان دورود، بخش مرکزی، روستای حشمت آباد واقع شده و این اثر در تاریخ با شمارهٔ ثبت ۱۱۷۲۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. [SEP] hypothesis: حکومتها می آیند و میروند و دستاوردهای مردم است که برجای میمانند. neutral
premise: در چنین مواردی ، دلیل عدم درج نظرات آژانس در گزارش بیان خواهد شد. [SEP] hypothesis: نظرات آژانس بازتاب كافي را ارائه داده و در گزارش هاي آينده نيز به آن اشاره خواهد شد. neutral
premise: اگر چه در ابتدا این خبر به زندگی او صدمه میزند، اما کریستینا/صوفیه در نهایت خود را باز مییابدو برای مراقبت از الیسا و شروع به تحقیقات دربارهٔ سرنوشت پدر و مادرش میکند. [SEP] hypothesis: کریستینا/صوفیه تحقیقات درباره سرنوشت پدر و مادرش را از الیسا شروع کرد. neutral
premise: ویلاهای زیادی در تمام مسیر قرار دارد ولی کم کم از تراکم آنها کم می شود و در انتها تنها تعداد کمی باقی می مانند [SEP] hypothesis: ویلاهای بزرگ زیادی در طول مسیر وجود دارند ولی هر چه جلوتر میرویم بزرگ تر و بزرگ تر میشوند و بزرگترین آن ها در انتهای مسیر قرار دارد neutral
premise: بخش کراسننسکی (به لاتین: Krasnensky District) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در استان بیلگاراد واقع شدهاست. [SEP] hypothesis: شهر مسکو، پایتخت کشور روسیه است. neutral
premise: تصویر غیر سازگار ملکه زشت ماریانا از اتریش بدست ولازکوز با تصویر مسیح عارف عظیم بدست ال گرسو در کروس ریبرا، افراد موجود در کلاب پا را خنداند. [SEP] hypothesis: ال گرسو یک نقاش بسیار مشهور اسپانیایی بود که کارهای او اغلب مذهبی بودند. neutral
premise: تحقیقات طی ۲۰ سال گذشته دیدگاه علمی در مورد زندگی را تغییر داده است. [SEP] hypothesis: ۵ سال گذشته ی تحقیق از نسبت بالاتری از تاثیرگذاری برخوردار است. neutral
premise: صدای تیز شنیدم [SEP] hypothesis: سکوت کامل وجود داشت. contradiction
premise: از زمانی که این شهر به دست گروه دولت اسلامی افتاد تخریب بناهای تاریخی و آثار هنری و کشتار مورخان و باستان شناسان به راهبرد این گروه در جنگ با تاریخ، فرهنگ و روشنفکری تبدیل شدهاست. [SEP] hypothesis: این گروه مخالف تخریب آثار هنری و باستان شناسی بودند. contradiction
premise: ارلنبورن ، عضو سابق ایالات متحده [SEP] hypothesis: ارلنبورن هرگز در ایالات متحده نبود. contradiction
premise: پس از پایان جنگ جهانی دوم هنگامی که کلنل ادی بالاخره از خاورمیانه به واشنگتن بازگشت، به همراه تیمی از همکاران خود درسال ۱۹۴۷ سازمان یا مرکز اطلاعاتی«سیا» را پایه ریزی کرد. [SEP] hypothesis: کلنل ادی مرکز اطلاعاتی سیا را قبل از جنگ جهانی دوم تاسیس کرد. contradiction
premise: اگرچه ساخت بنا در سال ۱۳۴۰ به پایان رسید، اما با در نظر گرفتن جریانهای رایج معماری در جهان و حتی در ایران دهه ۱۳۴۰، باید گفت این بنا به هیچ وجه فرزند زمان خود نیست. [SEP] hypothesis: ساخت بنا در سال ۱۳۴۰ به پایان رسید، نسبت به جریانهای رایج معماری در جهان و حتی در ایران دهه ۱۳۴۰، بنایی عادی بود. contradiction
premise: حمامهای نشیمن در مدلهای مختلفی ساخته میشوند اما مدلهای متداول و پرکاربرد این تجهیز، قابلیت قرارگیری بر روی انواع توالتهای فرنگی را دارا میباشند. [SEP] hypothesis: حمام های نشیمن تنوع زیادی ندارند. contradiction
premise: مسکو زمانی بيش از دو سوم جنگ افزار هند را تامين می کرد، اما اين درصد از هنگام فروپاشی اتحاد شوروی کاهش يافته است. [SEP] hypothesis: مسکو اکنون بیش از دو سوم از جنگ افزار هند را تامین میکند. contradiction
premise: هم ليگ فوتبال ايتاليا و هم فدراسيون بين المللی فوتبال يا فيفا در اوايل سال های ۱۹۹۰ پس از آزمايش های مثبت برای استفاده از اين گونه مواد او را در دوره هايی از بازی فوتبال محروم کردند. [SEP] hypothesis: مارادونا دههی نود را بدون محرومیت گذراند. contradiction
premise: نه نه من نیو انگلند، ماساچوست هستم [SEP] hypothesis: نه من در غرب ، نیومکزیکو هستم. contradiction
premise: اخیرا برخی از نویسندگان اطلاعات مختصری از این قلعه ارائه دادهاند که بیشتر منحصر به شکل ظاهری آن است و بنابراین از حیث علمی قابل استناد نیست. [SEP] hypothesis: اطلاعات ارائه شده بیشتر مربوط به قدمت ساخت قلعه بود. contradiction
premise: بعلاوه، در اینجا مطالعات موردی ، درسهایی از متخصصان ، و تالار گفتگویی در اختیار کاربران قرار میگیرد تا اطلاعات به رد و بدل اطلاعت و پرسش و پاسخ بپردازند. [SEP] hypothesis: این تالار گفتمان به سبک سخنرانی است و فرصتی برای پاسخگویی به مخاطبان وجود ندارد. contradiction
premise: نگران جوانم نیستم. [SEP] hypothesis: نگران جوانم هستم. contradiction
premise: (۵) (الف) اصطلاح ورودی گرمای پایه، به استثناء زیر قسمت ۱ قسمت B و بخش ۴۰۷، به معنی میانگین ورودی گرمای سالانه است که در طی سه سال توسط یک واحد مورد استفاده قرار می گیرد که واحد مورد نظر در آن بیشترین مقدار گرمای ورودی را برای دوره سال ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۰۱ داشته است. [SEP] hypothesis: ورودی گرمای پایه کمترین میزان ورود حرارت سالانه طی ۳ سال است. contradiction
premise: با این حال ، دادگاه از آن زمان توضیح داده است كه فعالیتهای مشاوره rust مربوط به سخنان دولت بوده است ، و نظر پایدار [SEP] hypothesis: دادگاه دريافت كه فعاليتهاي مشاوره rust به معناي سخنان دولت نيست. contradiction
premise: تحقیقات هوشمندانه ای برایتشخیص تعاملات پیچیده میان این متغیرها مورد نیاز است. [SEP] hypothesis: در واقع، فهم متغیرها کاملا ساده و آسان است. contradiction
premise: و بنابراین ، خواسته های خودپسندانه برای کار بین المللی وجود دارد. ما نباید٬ در حالیکه مخالفان جهانی شدن اصرار میکنند، حاضر به خرید آن کفش و پیراهن باشیم ، مگر اینکه افرادی که آنها را تولید میکنند٬ دستمزدهای مناسبی دریافت کنند و تحت شرایط مناسب کار کنند. [SEP] hypothesis: تقاضای کالاهای ارزان از طریق حزب کارگر بین المللی بسیار کم است. contradiction
|