Unnamed: 0
int64 0
2.35k
| date
stringlengths 10
10
| topic
stringlengths 21
91
| url
stringlengths 48
49
| text
stringlengths 1
107k
⌀ |
---|---|---|---|---|
400 | 1370/11/15 | بیانات در دیدار اعضای گروه دانش صدای جمهوری اسلامی ایران | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2575 | null |
401 | 1370/11/14 | بیانات در دیدار جمعی از مهمانان خارجی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2573 | null |
402 | 1370/11/13 | بیانات در دیدار کارگزاران نظام | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2572 | null |
403 | 1370/11/08 | بیانات در دیدار اعضای گروه تاریخ صدای جمهوری اسلامی ایران | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2566 | null |
404 | 1370/11/07 | بیانات در دیدار مدیران شبکهی دوم سیما | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2563 | null |
405 | 1370/11/07 | بیانات در دیدار عضو شورای فرماندهی انقلاب لیبی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2564 | null |
406 | 1370/11/03 | بیانات در دیدار قاریان مصری | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2562 | null |
407 | 1370/11/02 | بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2561 | null |
408 | 1370/10/29 | بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2560 | null |
409 | 1370/10/25 | بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2557 | null |
410 | 1370/10/19 | بیانات در دیدار مردم قم | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2555 | null |
411 | 1370/10/16 | بیانات در دیدار اعضای دفتر پژوهش و گسترش فرهنگ جبهه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2550 | null |
412 | 1370/10/16 | بیانات در دیدار جمعی از شیعیان پاکستان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2551 | null |
413 | 1370/10/13 | بیانات در دیدار مردم روستای لیلک بوشهر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2547 | null |
414 | 1370/10/13 | بیانات در دیدار مردم بخش دلوار بوشهر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2548 | null |
415 | 1370/10/13 | مصاحبه در پایان سفر به استان بوشهر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2549 | null |
416 | 1370/10/12 | بیانات در مراسم صبحگاه نظامی پایگاه نیروی دریایی ارتش | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2544 | null |
417 | 1370/10/12 | بیانات در مراسم جشن تکلیف دانش آموزان بوشهر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2545 | null |
418 | 1370/10/12 | بیانات در دیدار مدیران و مسئولان استان بوشهر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2546 | null |
419 | 1370/10/11 | بیانات در دیدار مردم استان بوشهر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2540 | null |
420 | 1370/10/11 | بیانات در دیدار خانوادههای شهدای استان بوشهر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2541 | null |
421 | 1370/10/11 | بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان بوشهر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2542 | null |
422 | 1370/10/08 | بیانات در دیدار جمعی از فرزندان شاهد | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2539 | null |
423 | 1370/10/05 | بیانات در دیدار جمعی از مداحان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2537 | null |
424 | 1370/10/04 | بیانات در دیدار اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2536 | null |
425 | 1370/10/02 | بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2535 | null |
426 | 1370/09/30 | بیانات در دیدار اعضای ستاد پیگیری قطعنامهی ۵۹۸ | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2534 | null |
427 | 1370/09/27 | بیانات در دیدار مسئولان وزارت کشور | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2533 | null |
428 | 1370/09/20 | بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2531 | null |
429 | 1370/09/18 | بیانات در دیدار اعضای شورای عالی ویرایش زبان فارسی در صدا و سیما | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2521 | null |
430 | 1370/09/13 | بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2520 | null |
431 | 1370/09/12 | بیانات در دیدار مدیران وزارت نفت | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2519 | null |
432 | 1370/09/11 | بیانات در دیدار روحانیون تیپ مستقل 83 امام جعفر صادق(ع) | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2518 | null |
433 | 1370/09/06 | بیانات در جلسه چهاردهم تفسیر سوره بقره | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17176 | null |
434 | 1370/09/04 | بیانات در دیدار جمعی از هنرمندان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2516 | null |
435 | 1370/08/30 | بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2515 | null |
436 | 1370/08/29 | بیانات پس از بازدید از نمایشگاه فرش | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2513 | null |
437 | 1370/08/29 | بیانات در جلسه سیزدهم تفسیر سوره بقره | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17175 | null |
438 | 1370/08/27 | بیانات در دیدار روحانیون دفتر نمایندگی ولىّفقیه در امور اهل سنت | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2512 | null |
439 | 1370/08/22 | بیانات در دیدار جمعی از پرستاران | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2511 |
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
به همهى برادران و خواهران عزیز، ولادت زینب کبریٰ، بانوى بزرگ اسلام را تبریک عرض میکنم و به همهى شما برادران و خواهران خیرمقدم میگویم.
یک جملهى کوتاه در باب ارزش خدمت پرستاران بهمناسبت روز پرستار عرض میکنم و آن، این است که همه موظّفیم آن انسانهاى فداکار و پُرعاطفه و دلسوزى را که از بیماران در مراحل دشوار بیمارى با عمل انسانىِ پرستارىِ خود مواظبت و حمایت میکنند، بهعنوان احترام به یک ارزش انسانى والا قدردانى کنیم. پرستارى، حرفهاى انسانى و اسلامى است و [باید] جامعه و کشورى مثل ما که سرشار از عواطف گوناگون است و نقش عواطف در این جامعه همواره نقش برجستهاى بوده است، به این حرکت عاطفى بزرگ که داراى مبناى عقلانى و فکرى راسخى هم هست، به چشم احترام بنگریم.
پرستاران هم - چه زن و چه مرد - قدر خودشان را بدانند، این حرفه را مقدّس بشمرند. هر حرکت انسانى یک پرستار براى بیمار، یک حسنه است؛ کمکى است به انسانى محتاج کمک، آن هم در شرایطى حسّاس. و پرستارى در کنار طبابت و هموزن طبابت است.
و امّا ولادت حضرت زینب کبریٰ (علیها سلام) ایجاب میکند ما دایرهى بحث را بخصوص در شرایط کنونى بشریّت وسیعتر قرار بدهیم. زینب کبریٰ یک زن است، یک زن بزرگ! عظمتى که این زن بزرگ در چشم ملّتهاى اسلامى دارد از چیست؟ نمیشود گفت بهخاطر این است که دختر علىّبنابیطالب است یا خواهر حسینبنعلى و حسنبنعلى (علیهم السّلام) است. نسبتها هرگز نمیتوانند یک چنین عظمتى را خلق کنند. همهی ائمّهى ما دخترهایى داشتند، مادرهایى داشتند، خواهرهایى داشتند. کو یک نفر مثل زینب کبریٰ؟ ارزش و عظمت زینب کبریٰ بهخاطر موضع و حرکت عظیم انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، او را اینجور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى را بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین (علیه السّلام) هم نباشد، عظمت پیدا میکند؛ بخش عمدهى این عظمت از اینجا است. اوّلاً موقعیّت را شناخت؛ هم موقعیّت قبل از رفتن امام حسین (علیه السّلام) به کربلا، هم موقعیّت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعیّت حوادث کُشندهى بعد از شهادت امام حسین را، و طبق هر موقعیّتى یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت.
قبل از حرکت به کربلا، بزرگانى مثل ابنعبّاس و ابنجعفر و چهرههاى نامدار صدر اسلام که ادّعاى فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگى داشتند، گیج شدند، نفهمیدند چهکار باید بکنند. زینب کبریٰ گیج نشد، فهمید که باید این راه را برود که امامِ خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه اینکه نمیفهمید راه سختى است؛ او بهتر از دیگران حس میکرد. او یک زن بود، زنى که از شوهرش و از خانوادهاش جدا میشود براى مأموریّت و به همین دلیل هم بود که بچّههاى خردسال خود و نوباوگان خود را هم با خود برد. حس میکرد که حادثه چگونه است. در آن ساعتهاى بحرانى که قویترین انسانها نمیتوانند بفهمند که چه باید کرد، او فهمید و امام خود را پشتیبانى کرد و او را تجهیز کرد براى شهید شدن. بعد از شهادت حسینبنعلى هم که دنیا ظلمانى شد، دلها و جانها و آفاق عالم تاریک شد، این زن بزرگ یک نورى شد و درخشید. زینب به جایى رسید که فقط والاترین انسانهاى تاریخ بشریّت یعنى پیغمبران میتوانند به آنجا برسند.
مادر او، فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) هم زن دیگرى بود که مقامش از زینب کبریٰ هم بالاتر بود. اینها زنهاى الگو و نمونهى اسلامند. زن امروزِ دنیا الگو میخواهد. اگر الگوى او زینب باشد و فاطمهى زهرا باشد، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیارى در درک موقعیّتها، انتخاب بهترین کارها - ولو با فداکارى همراه باشد - و ایستادن پاى همه چیز براى انجام تکلیف بزرگى که بر دوش انسانها خدا گذاشته است. این زنى که الگویش فاطمهى زهرا باشد یا زینب کبرىٰ (علیهما السّلام) باشد، این است. اگر زن به فکر تجمّلات و خوشگذرانیها و هوسهاى زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بیبنیاد و بیریشه باشد، آن راه را نمیتواند برود. باید این وابستگیها را که مثل تارعنکبوت است بر پاى یک انسان رهرو، از خود دور کند تا بتواند آن راه را برود. کمااینکه زن ایرانى در دوران انقلاب همین کار را کرد، در دوران جنگ همین کار را کرد و انتظار این است که در همهى دوران انقلاب همین کار را بکند. امّا الگوى زن ایرانى در این راه همانى است که گفته شد؛ زینب الگو است.
زینب، زنى نبود که از علم و معرفت بیبهره باشد؛ بالاترین علمها و برترین و صافیترین معرفتها در دست او بود. همان سکینهى کبرایى که شما اسمش را شنیدهاید در کربلا - دختر امام - و برادرزاده و شاگرد زینب است - کسانى که اهل کتابند نگاه کنند - در همهى تاریخ اسلام تا امروز یکى از مشعلهاى معرفت عربى است. کسانى که حتّى زینب را و پدر زینب را و پدر سکینه را قبول نداشتند و ندارند، اعتراف میکنند که سکینه (علیها سلام) یک مشعل معرفت و دانش است.
این راه را رفتن به معناى دور شدن از دانش و معرفت و بینش جهانى و روشنفکرى و معلومات و آداب نیست؛ اینها وراى آنها است. زن اسلامى زنى است که راه را درست میرود، هدف را درست تشخیص میدهد و در این راه حاضر به فداکارى است؛ و چنین زنى عظمت میآفریند؛ همچنان که زنان ایران عظمت آفریدند.
اینها تعارف نیست؛ اگر زنها به انقلاب نپیوسته بودند، انقلاب پیروز نمیشد؛ جوانها از خانهها براى پیوستن به صفوف انقلاب بیرون نمیآمدند؛ مادرهایشان نمیگذاشتند؛ حدّاقل آنها را تشویق نمیکردند. اگر زنها دل در گرو انقلاب نداشتند، مردها اینجور آزادانه در صفوف انقلاب جانفشانى نمیکردند. نقش زن، هم بهطور مستقیم، هم بهطور غیر مستقیم در انقلاب یک نقش برجسته است و مجموعاً نقش اوّل است؛ در جنگ هم همینجور. بنده با خانوادههاى معظّم شهدا، دیدار و نشست و برخاست زیادى داشتهام. در کمتر خانوادهى شهیدى است که روحیهى مادر از روحیهى پدر بالاتر نباشد؛ اغلب خانوادهها، روحیهى مادر شهید از روحیهى پدر شهید بالاتر است. این یک چیز فوقالعاده است. این، نقش زنان مؤمن را در این انقلاب نشان میدهد؛ زنانى که ایستادند براى پیروزى انقلاب، براى پیشرفت مقاصد انقلاب و همه چیز را فدا کردند براى اهداف و آرمانهاى الهى و اسلامى خود. این نقشِ درست است براى زن. امّا آنچه الگوى غربى و اروپایى است، نقطهى مقابل این است؛ این دو با هم جمعشدنى نیست.
در الگوى اروپایى زن، مسئله این نیست که آنها میخواهند زن عالم باشد امّا اسلام نمیخواهد زن عالم باشد، یا آنها میخواهند زن در مناصب اجتماعى و صحنهى اجتماعى باشد، اسلام نمیخواهد؛ قضیّه این نیست. اسلام زنهاى عالمهى بزرگ پرورش داده است؛ امروز هم در جامعهى ما مشاهده کنید که متخصّصین زن، دانشمندان زن، پزشکان زن، محقّقین زن، هنرمندان بزرگ زن کم نیستند؛ ارزشآفرینند. انسانهاى صاحب فکر و مکتب در بین اینها هست. در صحنهى سیاسى همینجور، در قواى مجریّه و مقنّنه همینجور؛ در همهى بخشهاى کشور، حضور زنان حضور فعّالى است. بحث بین ما و بین تفکّر و ارزشگذارى اسلامى و غربى بر سر اینها نیست؛ بحث بر سر چیز دیگرى است. الگوى غربىِ امروزِ اروپایى، برخاسته و زاییده از الگوى باستانى رومى و یونانى آنها است. آن روز هم اینجور بود که زن وسیلهاى براى تکیّف(۲) و التذاذ مرد بود، همه چیز تحت الشّعاع این بود؛ امروز هم این را میخواهند؛ حرف اصلى غربیها این است.
آنها با چه چیزِ زن مسلمان، بیشتر دشمنند؟ باحجاب او؛ آنها با حجاب دشمنند. با این چادر شما، با حجاب صحیح و متقن شما از همهچیز بیشتر دشمنند. چرا؟ چون فرهنگ آنها این را قبول ندارد. اروپاییها اینجور هستند؛ آنها میگویند هرچه ما فهمیدهایم، دنیا باید از ما تقلید کند. جاهلیّت خودشان را بر معرفت عالم مایلند که غلبه بدهند. آنها میخواهند زن به سبک اروپایى - که عبارت است از سبک مُد و مصرف و آرایش در انظار عموم - و ملعبه قرار دادن مسائل جنسى بین دو جنس و این چیزها را در جامعه بهوسیلهى زنان رواج بدهند. هر جا با این هدفگیرىِ غربیها مخالفت بشود، فریادشان بلند میشود. کمطاقت هم هستند؛ کمترین مخالفتى با مبانى پذیرفتهى خودشان را همین مدّعیان غربى تحمّل نمیکنند.
همه جاى دنیا را هم توانستهاند تحت تأثیر قرار بدهند مگر محیطهاى اسلامى واقعى را. شما در دنیاى فقیر آفریقا و آمریکاى لاتین و شرق آسیا و هر جایى که جوامعى هستند که مراجعه کنید و ببینید، خواهید دید آنجا هم توانستهاند همان الگوهاى خودشان - همانجور آرایش کردن، همانجور مصرف کردن، همانجور ملعبه شدن زن - را رواج بدهند. تنها جایى که تیر اینها به نشان نخورد، محیطهاى اسلامى است و مظهر آنها، جامعهى بزرگ اسلامى جمهورى اسلامى؛ لذاست که بشدّت با این مبارزه میکنند.
[شما] زنهاى ما باید بدانید که امروز شما سنگربان ارزشهاى اسلامى هستید در مقابل وضع جاهلى دنیاى غرب؛ شما هستید که از این حصار مستحکم فرهنگ اسلامى دارید محافظت میکنید. زن باید پرورش اسلامى پیدا بکند؛ در علم، در فرهنگ، در سیاست و در همه چیز؛ در میدانهاى اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و همه جا برود و پیشتاز باشد، امّا در مسائل شهوانى و جنسى، ملعبهى دست این و آن نشود؛ این حرف ما است.
یک حفاظ و حجابى وجود دارد بین زن و مرد در مکتب اسلام. این به معناى این نیست که زنها یک عالم جداگانهاى دارند غیر از عالم مردها؛ نه، در جامعه با هم زندگى میکنند، در محیط کار با هم زندگى میکنند، همه جا با هم سروکار دارند، مشکلات اجتماعى را زنها و مردها با هم حل میکنند، زنها و مردها با هم جنگ میکنند و کردند، خانواده را با هم اداره میکنند و فرزندان را پرورش میدهند، امّا آن حفاظ و حجاب در بیرون از محیط خانه و خانواده حتماً حفظ میشود. این، آن نکتهى اصلى است در الگوسازى اسلامى. اگر این نکته رعایت نشود، همان ابتذالى که امروز غرب دچار آن است پیش میآید؛ اگر این نکته رعایت نشود، زن از پیشتازى در حرکت به سمت ارزشها که در ایران اسلامى دیده شد، باز خواهد ماند. آن نکته را هم غربیها با تمام توان مایلند رسوخ بدهند در هر جایى و نسبت به هر کسى به نحوى.
به اعتقاد بنده گرایش به سمت مُدگرایى در زنان و تجمّلگرایى و تازهطلبى و افراط در کار آرایش و نمایش در مقابل مردان، یکى از بزرگترین عوامل انحراف جامعه و انحراف زنان ما است. در مقابل اینها خانمها بایستى مقاومت کنند.
آنها براى اینکه از زن آنچنان موجودى که مورد نظر خودشان هست به وجود بیاورند، محتاج این هستند که دائماً مُد درست کنند و چشمها و دلها و ذهنها را به همین چیزهاى ظاهرى و کوتهنظرانه مشغول کنند. کسى که به این چیزها مشغول شد، به ارزشهاى واقعى کِى خواهد رسید؟ مجال پیدا نمیکند برسد. زنى که در فکر باشد از خود وسیلهاى براى جلب نظر مردها بسازد، کِى فرصت این را پیدا خواهد کرد که به طهارت اخلاقى فکر کند و بیندیشد؟ مگر ممکن است چنین چیزى؟ آنها این را میخواهند؛ آنها نسبت به زنهاى جوامع دنیاى سوّم مایل نیستند زن داراى فکر روشنى باشد، آرمانخواه باشد و خودش دنبال هدفهاى بزرگ حرکت کند و شوهر و پسر خود را هم حرکت بدهد؛ این را مایل نیستند. زنهاى جوان در جامعهى ما باید خیلى مراقب باشند تا این کمند ناپیداى بسیار خطرناک فرهنگ و تفکّر غربى را بشناسند، از آن پرهیز کنند و جامعهی زنان را از آن جدا کنند و برحذر بدارند.
امروز این راهى که ملّت اسلام و ملّت بزرگ و شجاع ایران بخصوص، در پیش گرفته است - راه تحقّق آرمانهاى اسلامى - راه نجات انسانها است، راه دفع ظلم است، راه شکستن بتهاى زر و زور و قدرت در دنیا است؛ این راه را بایستى درست شناخت، آن را بایستى پاسدارى کرد، از آن باید حراست و حفاظت کرد؛ [لذا] احتیاج به ارادههاى قوى هست، به دلهاى محکم، به ظرفیّتهاى بالا، و این جز با تربیت الهى و اسلامى مرد ما و زن ما امکانپذیر نیست و صلاح زنان در جامعه به دنبال خود صلاح مردان را هم میآورد. نقش زنان در این مورد جزو نقشهاى برجسته و شاید نقش اوّل است.
از خداوند متعال مسئلت میکنیم که همهى شما خواهران و برادران را مشمول لطف و رحمت خود و هدایت خود قرار بدهد و زنان و مردان جامعهى ما را جزو بهترین بندگانش و مورد رضاى ولیّعصر (ارواحنا فداه) قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته |
440 | 1370/08/22 | گزیدهای از بیانات در جلسه دوازدهم تفسیر سوره بقره | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=48246 |
نفاق، فقط در قبال باور دینى نیست بلکه در قبال همهى باورهاى برجسته و پذیرفتهى انسانى و اجتماعى هم هست. امروز در قبال ادّعاى طرفدارى از انسان، یک نفاق عظیمى در دنیا وجود دارد و همیشه وجود داشته.
در قبال طرفدارى از محرومین و تودههاى مردم، بیشتر فاتحین در طول تاریخ ادّعا میکردند که براى مردمى که سرزمین آنها را غصب کردهاند و تصرّف کردهاند ارمغانهایى آوردهاند؛ یعنى به آنها علاقهمندند. البتّه همهى فاتحین این جور نبودند؛ بعضى هم صریح میگفتند که آمدهایم شما را به بردگى بگیریم، [که این البتّه] ناشى از جهالت بود؛ آن فاتحى که داراى معرفت بود، داراى پیچیدگى بود [این جور برخورد نمیکرد].
اسکندر مقدونى که از مقدونیّه -یعنى از سرزمین فرهنگ دوران باستان- آمده بود به ایران، نمیگفت آمدهام شما را به بردگى بگیرم؛ یک ارسطویى را هم بغل دست خودش برداشته بود آورده بود، میگفت آمدهام به شما بیاموزم. همهى ایران را به آتش کشید، تا خلیج فارس و دریاى عمّان هم پیش رفت، سالهاى سال هم اینها در این کشور ماندند امّا ادّعایشان ادّعاى طرفدارى از فرهنگ و معرفت و بشریّت و مفاهیم عالى انسانى بود؛ عیناً همان برخوردى که امروز اروپایىها با مردم دنیا دارند، و شکل شبیه به امروز را، در قرن نوزدهم و در دوران شروع استعمار، با کشورهاى تحت استعمار داشتند؛ نفاق؛ اسم این نفاق است.
این کارهایى که امروز در دنیا به عنوان دفاع از حقوق بشر، دفاع از انسانیّت، دفاع از دانش و معرفت، دفاع از حقوق زن، دفاع از آزادى، دفاع از دموکراسى و زیر این پوشش انجام میگیرد، یک نام مشخّصى در فرهنگ اسلامى ما دارند؛ آن نام چیست؟ نفاق. اینها منافقند، زیرا میدانیم که به آزادى و دموکراسى و حقوق انسان باور ندارند و براى پستترین کارها انسانهاى غیر اروپایى را و انسانهاى غیر سفید را، به کارْ هم میگیرند، هزارهزار هم از آنها میکُشند، یک وقت هم اگر لازم شد میلیونمیلیون هم میکُشند و باکى هم ندارند. مىبینید دیگر؛ کارى که آمریکا و بقیّهى دولتهاى استکبارى، امروز میکنند و آن روزها کردند. |
441 | 1370/08/20 | بیانات در دیدار مسئولان دفاتر سازمان تبلیغات اسلامی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2509 | null |
442 | 1370/08/20 | بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان کرمان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2510 | null |
443 | 1370/08/15 | بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2508 | null |
444 | 1370/08/15 | بیانات در جلسه یازدهم تفسیر سوره بقره | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17174 | null |
445 | 1370/08/10 | گزیدهای از بیانات در دیدار رئیس جمهوری خلق چین | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57957 |
امیدواریم که سفر آقای یانگشانککن به تهران به گسترش هرچه بیشتر روابط دو کشور بینجامد.
گسترش روزافزون روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین مسئلهای لازم و ضروری است. |
446 | 1370/08/08 | بیانات در دانشگاه افسری نیروی زمینی ارتش | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2507 | null |
447 | 1370/08/08 | بیانات در جلسه دهم تفسیر سوره بقره | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17173 | null |
448 | 1370/08/06 | بیانات در دیدار قضات هیأتهای هفتنفرهی واگذاری زمین | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2506 | null |
449 | 1370/08/01 | بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2505 | null |
450 | 1370/08/01 | بیانات در جلسه نهم تفسیر سوره بقره | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17172 | null |
451 | 1370/07/28 | بیانات در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2504 | null |
452 | 1370/07/27 | بیانات در دیدار شرکت کنندگان کنفرانس بینالمللی حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2503 | null |
453 | 1370/07/24 | بیانات پس از بازدید از ستاد فرماندهی نیروی زمینی سپاه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2501 | null |
454 | 1370/07/24 | بیانات در جلسه هشتم تفسیر سوره بقره | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17171 | null |
455 | 1370/07/17 | دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2500 | null |
456 | 1370/07/15 | بیانات در دیدار اعضای کنگرهی شعر حوزه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2498 | null |
457 | 1370/07/05 | بیانات در خطبههای نماز جمعه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2497 | null |
458 | 1370/07/04 | بیانات در دیدار اعضای شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت(ع) | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2496 | null |
459 | 1370/07/03 | بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17933 | null |
460 | 1370/07/01 | بیانات در دیدار اعضای شورای عالی مجمع تقریب مذاهب اسلامی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2492 | null |
461 | 1370/06/31 | بیانات در آغاز درس خارج فقه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2491 | null |
462 | 1370/06/27 | بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2490 | null |
463 | 1370/06/25 | بیانات در دیدار ائمهی جمعهی سراسر کشور | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2488 | null |
464 | 1370/06/23 | گزیدهای از بیانات در دیدار آقای غلام اسحاق خان رئیس جمهور پاکستان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57955 |
تلاش در جهت حلّ مسائل بینالملل اسلامی و از بین بردن عوامل ایجاد اختلاف میان مسلمانان، مسئلهای لازم و مورد تأکید است. تأمین منافع، عزّت، استقلال و رشد علمی، فرهنگی و تکنیکی ملّتها در نظم نوین جهانی ضروری است.
اتّحاد، برادری و همدلی دو کشور ایران و پاکستان به نفع جهان اسلام است. سرنوشت دنیای اسلام به ارتباط میان ملّتهای مسلمان بستگی دارد و به اعتقاد ما، نیروی عظیم ملّتهای مسلمان که مناطق استراتژیک و منابع حسّاس و حیاتی جهان را در اختیار خود دارند، میتواند نهتنها به نفع مسلمین بلکه در جهت صلاح، عزّت و آرامشِ مجموعهی بشریّت، مؤثّر واقع شود.
تقسیم جهان به دو منطقهی برخوردار از تمامی امکانات و منطقهی تحت نفوذ، برای ملّتهای جهان سوّم اسفناک است و ملّتهای مسلمان باید با چنین نظمی در جهان، مقابلهی قطعی کنند. نظم نوینی که آمریکا در پی استقرار آن است، متضمّن تحقیر ملّتها و به معنای امپراتوری بزرگی است که در رأس آن آمریکا و پس از آن قدرتهای غربی قرار دارند؛ امّا ملّتهای جهان سوّم چنین چیزی را تحمّل نخواهند کرد و اسلام اجازهی هیچ گونه ذلّتپذیری را به ملّتهای مسلمان نمیدهد.
اعادهی حقوق ملّت فلسطین از طریق بازگرداندن سرزمین اشغالشدهی فلسطین به ملّت آن کشور، تنها راهحلّ عادلانه برای این مسئله است. دولتها و ملّتهای مسلمان طرح خارج ساختن فلسطین از اختیار مسلمانان و سپردن آن به دست اشغالگران را مردود میدانند. غاصب باید بیرون برود و فلسطین به صاحب اصلی آن بازگردانده شود.
مقابله با دستهای مرموز و ناپاکی که برای ایجاد تفرقه و اختلاف میان مسلمانان تلاش میکنند، یک ضرورت پُراهمّیّت است. ما باید به طور جدّی در تحکیم وحدت اسلامی بکوشیم. در شرایطی که دولتها، ملّتها و کشورها، بر اساس مشترکات گوناگون به تشکیل اتّحادیّههایی میان خود میپردازند، کشورهای اسلامی باید بر مبنای اعتقاد مشترک یک اتّحاد حقیقی و عملی داشته باشند.
گسترش همکاریهای دو کشور در حلّ مسائل بینالملل اسلامی و توسعهی روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی فیمابین، مسئلهای لازم و اساسی است. روابط نزدیک میان دو کشور ایران و پاکستان پُرامید و نویدبخش است. |
465 | 1370/06/13 | بیانات در دیدار فرزندان ممتاز شاهد | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2486 | null |
466 | 1370/06/03 | گزیدهای از بیانات در دیدار اعضای جهاد اسلامی فلسطین و حزبالله لبنان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57923 |
ادامه و شتاب هرچه بیشتر در جهاد اسلامی و اتّکال به خداوند متعال از مسئولیّتهای عمدهی مسئولان جهاد اسلامی فلسطین است.
کنفرانس صلح خاورمیانه ــ که از سوی استکبار جهانی بهویژه آمریکا طرّاحی شده ــ طرحی شیطانی در به سازش کشاندن مردم و مجاهدین فلسطینی و برای تضمین امنیّت رژیم اشغالگر قدس است. راه جهاد با دشمنان اسلام راه دشواری است، ولی باید این راه را طی کرد. در شرایط فعلی، ما باید تا آنجا که میتوانیم با این کنفرانس منحوس مخالفت کنیم. بیش از هر چیز، باید با حضور فعّال مردم و مجاهدین فلسطین و کار سیاسی و تبلیغاتی، این توطئهی استکباری را به شکست رساند.
دولتها و سران کشورهای اسلامی باید مخالفت خود را با این کنفرانس اعلام نمایند. ما هیئتهای متعدّدی را در مورد آگاه نمودن سران و دولتهای کشورهای اسلامی نسبت به این توطئهی شوم اعزام نمودهایم. ما مخالفت صریح خود با این کنفرانس را به طور مکرّر اعلام کردهایم.
تا آنجا که در توان هر مسلمانی هست باید با این توطئه مقابله کند. مردم فلسطین و مبارزین مظلوم این سرزمین مجموعهی خود را هرچه قویتر، عظیمتر و منسجمتر کنند تا بتوانند در داخل سرزمینهای اشغالی و در سرنوشت فلسطین، نقش تعیینکنندهای داشته باشند.
ما، در همهی مراحل، در کنار نیروهای جهادی فلسطین هستیم. ملّت و دولت ایران، برادر، پشتیبان و خدمتگزار مردم و مجاهدین فلسطین هستند.
ملّت ایران و دیگر ملل اسلامی از مردم و مبارزین فلسطینی و لبنانی حمایت میکنند. آنچه در پشت سر هیاهو و جنجالهای آمریکا مشاهده میشود عبارت است از پیروزی حق بر باطل. عظمت ظاهری جبههی دشمن به هیچ وجه نمیتواند واقعیّتهایی را که ما به آن اعتقاد داریم و آن را تجربه کردهایم، خدشهدار کند. آمریکا نمیتواند مسئلهی فلسطین را به نفع خود حل کند. مسئلهی فلسطین مانند استخوانی در گلوی آنها گیر خواهد کرد و انشاءالله با محو و نابودی اسرائیل حل خواهد شد.
کنفرانس صلح خاورمیانه یک خیانتِ دستهجمعیِ در شرفِ وقوع است. وارد کردن ضربهای به آرمان فلسطین از طرف دشمنان در حال انجام است، ولی آنها بدانند که اگر کنفرانس هم انجام شود، اوضاع تغییری نخواهد کرد و باز هم مردمِ معترض و مبارزینِ فداکار و مؤمن در صحنه حضور دارند و مشکلات استکبار با این امور، تمامشدنی نیست.
جوانان حزبالله لبنان و مبارزین فلسطینی به مبارزه و جهاد ادامه دهند.
|
467 | 1370/06/03 | بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2485 | null |
468 | 1370/05/31 | بیانات در دیدار جمعی از عشایر استان لرستان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2483 | null |
469 | 1370/05/31 | مصاحبه در پایان سفر به استان لرستان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2484 | null |
470 | 1370/05/30 | بیانات در دیدار مردم خرمآباد | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2480 | null |
471 | 1370/05/30 | بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای استان لرستان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2481 | null |
472 | 1370/05/30 | بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان لرستان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2482 | null |
473 | 1370/05/28 | بیانات در دیدار جمعی از آزادگان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2479 | null |
474 | 1370/05/23 | بیانات در دیدار کارگزاران نظام | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2478 | null |
475 | 1370/05/09 | بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان ارتش | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2477 | null |
476 | 1370/04/25 | بیانات در دیدار مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2475 | null |
477 | 1370/04/23 | بیانات در دیدار کارگزاران حج | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2474 | null |
478 | 1370/04/20 | بیانات در دیدار جمعی از روحانیون | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2472 | null |
479 | 1370/04/20 | بیانات در مراسم اجرای خطبهی عقد ازدواج | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2473 | null |
480 | 1370/04/18 | بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2471 | null |
481 | 1370/04/17 | گزیدهای از بیانات در دیدار آقای لیپنگ نخستوزیر چین | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57956 |
آنچه آمریکا به عنوان «نظم نوین در جهان» اعلام میکند، به ضرر ملّتها و به سود سلطهگری مطلق آمریکا است؛ لذا کشورهای جهان سوّم، خصوصاً آنهایی که در مناطق حسّاس جهان قرار دارند، باید با یکدیگر ارتباطات بیشتری را برقرار کنند.
مشترکات موجود میان دو کشور ایران و چین در گسترش روابط فیمابین مؤثّر است. جمهوری اسلامی ایران، در محاسبات خود، چین را به عنوان کشوری که با او در میدانهای گوناگون میتواند روابط خوبی داشته باشد در نظر میگیرد. روابط دو کشور، در چند سال اخیر، رو به گسترش بوده و در آینده نیز باید در همین جهت عمل کنیم. |
482 | 1370/04/13 | بیانات در دیدار جمعی از اصناف | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2470 | null |
483 | 1370/04/10 | بیانات در دیدار کارگزاران نظام | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2469 | null |
484 | 1370/04/08 | بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2468 | null |
485 | 1370/04/05 | بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2467 | null |
486 | 1370/03/28 | بیانات در دیدار جمعی از اقشار مختلف مردم و مسئولان جهاد سازندگی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2465 | null |
487 | 1370/03/16 | بیانات در دیدار جمعی از قاریان قرآن | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2463 | |
488 | 1370/03/15 | بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم سالگرد ارتحال امام | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2461 | null |
489 | 1370/03/14 | بیانات در مراسم دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2460 | null |
490 | 1370/03/01 | بیانات در دیدار کارگزاران حج | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2458 | null |
491 | 1370/02/25 | بیانات در جمع کارکنان بیمارستان قلب شهید رجایی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2456 | null |
492 | 1370/02/21 | بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی زمینی سپاه | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2453 | null |
493 | 1370/02/21 | مصاحبه پیش از بستری شدن در بیمارستان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2454 | null |
494 | 1370/02/12 | بیانات در دیدار معلمان نمونهی کشور | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2450 | null |
495 | 1370/02/11 | بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2449 |
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
در ابتدا به همهی برادران و خواهران عزیز، کارگران و معلمان و دانشجویان و دانشآموزان و مسؤولان خوشآمد عرض میکنم و از پروردگار عالم برای همهی شما عزیزان - که دلها و بازوها و دستها و مغزهای جامعهی اسلامی هستید - برکت و تفضل مسألت میکنم.
امروز و فردا، جزو روزهای مهم و آموزنده و پُرمحتوا در نظام جمهوری اسلامی عزیز ماست و مربوط به کارگران و معلمان - دو قشر بسیار مؤثر و البته زحمتکش و عالیقدر - است. قبلاً لازم است که یاد شهید همیشهزندهی انقلابمان، آیةاللَّه شهید مطهری را - که امام فرمودند حاصل عمر مبارکشان است - گرامی بداریم و عرض کنیم که شهید مطهری(رضواناللَّهعلیه) چشمهی فیاض و جوشانی بود. اگر ما به خاطر شهادت ایشان متأسفیم - در حالی که شهادت خلعت ذیقیمتی است که خدای متعال بر تن خاصان میپوشاند و آن بزرگوار با شهادت، به مقامات عالی و معنوی که همه مشتاق آن هستند، عروج کرد - علت آن است که این چشمه میتوانست برکات جدیدی را به عالم اسلام ارزانی کند. هر یک ساعت و یک روز از عمر بابرکت کسی مثل آن شهید بزرگوار، برای امت اسلام و یکایک مردم مسلمان، دارای فایده است، و برای او حسنه.
البته آثار آن بزرگوار، مثل یاد او زنده است. کتابهای شهید مطهری، قابل مردن و قابل تمام شدن نیست. مبادا کسی خیال کند که ما از بعد از انقلاب تا حالا، که مرتب کتابهای شهید مطهری را طبع و منتشر میکنیم، تکراری است. نه، در سخن حق و در کلام حکمت، تکرار نیست. هنوز جامعه و نسل جوان و جامعهی فرهنگی و علمی ما، به دانستن همان مطالبی که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجند.
بله، چه بهتر که مطهریهایی، مغزهایی، زبانها و قلمهای پُرفیضی غیر از مطهری هم داشته باشیم - که انشاءاللَّه امیدواریم داشته باشیم - اما آنچه که کهنه نمیشود، معارف و حقایقی است که هنوز جامعهی ما محتاج دانستن و تکرار کردن و از برکردن آنهاست، و آن همان محتوای کتابهای شهید مطهری است. مبادا وسوسهی خناسان و زمزمهی دشمنان - که با فکر شهید مطهری مخالف بودند و به همین جهت هم او را از دست ما گرفتند - موجب شود که کتابهای آن بزرگوار از رواج بیفتد؛ که البته نخواهد افتاد. دلها و ذهنهای مشتاق نخواهند گذاشت که این مطالب عمیق و عریق، از دست و ذهنیت جامعه خارج بشود.
و اما راجع به معلمان و کارگران. با یک نظر، ما هر دو قشر را به یک صورت، در صحنه و در خدمت مشاهده میکنیم. خصوصیت این دو قشر آن است که وجود و حیات آنها جزو پایههای اصلی انقلاب است. اگر شما میبینید که نبىّمکرم(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) دست کارگری را در دست مبارک خودشان گرفتند، او را لمس کردند، بعد سرشان را پایین آوردند و دست آن کارگر را به لبهای مبارکشان رساندند و آن را بوسیدند؛ یا اگر میبینید که امیرمؤمنان و مولای متقیان و بزرگترین قلب و زبان دریادلِ پُرمعرفتِ متصلِ به وحی الهی بعد از پیامبر، میفرماید که «من علّمنی حرفا فقد صیّرنی عبدا» - هر کس به من چیزی درس بدهد و بیاموزد، من را غلام خودش کرده است - این عمل از پیامبر و این بیان از امیرالمؤمنین بیخود نیست؛ نمیخواستند با کسی تعارف کنند. این عمل و این بیان، مثل همهی اعمال و بیانات آنان، برای ما درس است؛ هم برای خود کارگر، هم برای خود معلم، هم برای بقیهی مردم، تا کارگر و معلم بدانند که آنها جزو سنگهای اساسی این بنا هستند؛ قدر خودشان را بشناسند و بفهمند که وجود آنها چهقدر در سرنوشت یک ملت مؤثر است.
امروز اگر کارگر ایرانی با همهی وجود، با وجدان کار، با احساس مسؤولیت، با ابتکار و خلاقیت، و با احساس اینکه ثوابی را بجا میآورد، کار بکند - که میکند - و نتیجهی آن را در اختیار ملت خود قرار بدهد، ما به آن هدفی که از اول اعلام کردیم - یعنی هدف «نه شرقی و نه غربی»، که معنایش عدم وابستگی به قدرتهاست - خواهیم رسید؛ والّا اینطور نخواهد شد.
پس ببینید، یک شعار بزرگ انقلاب، یعنی استقلال ملت و کشور - که دشمنان ما در دنیا با همین مخالفند - بسته به وجود کارگر و تلاش و زحمت زحمتکشان این قشر و احساس حسنه در آنهاست. کارگر باید احساس کند که «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها»(۱). یعنی هر کس کار حسنهیی انجام بدهد، خدای متعال ده برابر به او اجر میدهد. این کار، همان حسنه است. یا معلم احساس کند که اگر ما گفتیم ایرانی مسلمان باید بر روی پای خود بایستد، یعنی این رشتههای بردگی را که در طول دو، سه قرن به گردن و دست و پای او بستند، باز کند و این فرهنگ غلط استعماری را که میگفتند: «ایرانی نمیتواند کار بکند»، از بین ببرد.
آن روزی که میخواستند نفت را در این مملکت ملی کنند، یکی از رجال پهلوی گفت: «ایرانی نمیتواند یک لولهنگ بسازد، چهطور میخواهد نفت را اداره کند؟»! این، همان فرهنگی است که خود استعمارگران به ملتهای مسلمان و استعمارزده و به ملت ما تلقین و القا کردند که از شما کاری برنمیآید؛ صنعتتان را هم باید ما درست کنیم، کشاورزیتان را هم باید ما اصلاح کنیم، برای مدارستان هم باید ما برنامهریزی کنیم، دولتتان را هم باید ما بگردانیم!
ذلتی که خاندان پهلوی (لعنةاللَّهعلیهم) و خاندان قاجار (لعنةاللَّهعلیهم) بر سر این مملکت آوردند و بر این ملت تحمیل کردند، ما را صد سال عقب انداختند. اگر بخواهیم این ذلت برداشته شود و این استعداد درخشان ایرانی در اختیار مصالح و منافع ایران و اسلام قرار بگیرد، آیا جز با تربیت نیروی انسانی کارآمد، امکانپذیر است؟ چه کسی این تربیت را خواهد کرد؟ این سنگ علیالظاهر تیره، یا این فلز علیالظاهر گرفته را چه کسی خواهد تراشید و صیقل خواهد داد، تا به تیغ برندهیی تبدیل بشود و همه کار انجام بدهد؟ معلم. این، نقش معلم است.
هر کس که در جمهوری اسلامی مشغول کار است - به معنای اعم کار: کار فرهنگی، کار اقتصادی و کار خدماتىِ صحیح و مفید - باید بداند که حسنه انجام میدهد و برای خدا کار میکند، پس عمرش به بیهودگی تلف نشده است. شما یک روز که کار کنید، یک روز در دیوان الهی ذخیره کردهاید، یک روز به ملت فایده بخشیدهاید، و یک روز به سیر تکاملی جامعه مدد رساندهاید. این، فرهنگ اسلام است؛ نه آنکه متأسفانه در بعضی از برنامههای هنری و رادیو و تلویزیون ما، انسان میبیند که کسی بعد از سی سال کار، احساس میکند که کارش به هدر رفته و عمرش تلف شده است! این فرهنگ، فرهنگ اسلامی و قرآنی نیست.
اگر سی سال درست کار کردید، سی سال این جامعه را جلو بردهاید و سی سال پیش خدا ذخیره کردهاید. اگر درست کار کردید، سی سال خودتان جلو رفتهاید. این، فرهنگ قرآنی و اسلامی است. همین فرهنگ باید در هنر ما هم منعکس بشود. این مفاهیم باید در نمایشنامهها، فیلمها، سینما، تلویزیون و رادیوی ما انعکاس یابد.
من نمیدانم این دستگاه رسمی هنری ما، کی میخواهد با اعماق تفکر اسلامی آشنا بشود. مینویسند، غلط! اجرا میکنند، غلط! در قالبهای هنری حرف میزنند، غلط! چرا؟! منطق اسلام اینطور نیست. اسلام میگوید، شما کارگر که خوب و با وجدان و با نیت حَسَن کار میکنید، شما معلم که برای احساس مسؤولیت درس میدهید، شما کارمند که برای پیشبرد جامعه و گشودن گرههای جامعه کار میکنید، هر یک ساعت کارتان، ذخیره و حسنهیی در پیش پروردگار است؛ هر یک ساعت کارتان، این ملت را یک ساعت جلو میبرد. انسان از چنین کاری، دیگر خستگی و کسالت پیدا نمیکند.
معلمان، کارگران کارخانهها و مزارع، صنعتگران، محققان، کارمندان دستگاههای اجرایی، مدافعان از حریم امنیت کشور، و هر کسی که در هر نقطهیی از این کشور اسلامی مشغول چنین کاری است، باید بداند که در حال عبادت است. نکتهی مهم این است که مسافر وقتی در منزل بین راه برای گذراندن یک مرحله فرود میآید، اگر احساس بکند که دیگر کارش تمام شده، این مسافر در راه مانده است؛ این را در یاد داشته باشید.
این جامعهی اسلامی، به سمت هدفی حرکت میکند. این هدف و این راه، مرحله مرحله است. تاکنون چندین مرحله را گذراندهایم. مرحلهی مبارزه با عوامل داخلی استکبار، بخوبی و سلامتی گذشت؛ اما کار تمام نشد. این، یک منزل بین راه بود؛ از آن عبور کردیم. یک مرحله، بر سر جای خود نشاندن تهاجم تحریکشدهی جنگافروز تحمیلی بود که هشت سال طول کشید و همهی دنیا هم پشت سرش ایستادند، تا شاید بتوانند انقلاب را شکست بدهند. این مرحله هم با پیروزی و سربلندی گذشت. از این مرحله هم عبور کردهایم، اما نباید احساس کنیم که کار تمام شد؛ کار تمام نشده است. یک مرحله، مرحلهی مطرح شدن در افکار عمومی عالم، به عنوان یک ملت مبارز، یک ملت صادق، یک ملت مظلوم و یک ملت دارای اهداف بلند بود؛ این مرحله هم گذشت و دنیا آشنا شد. اینها مراحل و منازل بین راه است.
آن کاروانسالار راه، آن بلدِ بینای بصیرِ دشمنشناسِ راهشناس، آن امام عظیمالشأن و جلیلالقدر، ما را یکییکی، بادقت و باظرافت، از این مراحل گذراند. شما ملت عزیز، راه را خوب رفتید و احساس خستگی نکردید. ما یکی پس از دیگری، در مسایل گوناگون، در سازندگیهای داخلی، در رشد سیاسی و فرهنگی مردم، در پیشرفتِ در احکام اسلامی، بحمداللَّه پیشرفت داشتیم و پیشرفت داشتید.
اینکه بعضی بنشینند و چانه بجنبانند و مثل کسانی که از خواب بیدار شدهاند، نمیدانند که در این مملکت چه گذشته، همهی گرفتاریها و بدبختیهای دوران رژیم سلطنت را بر زبان بیاورند و خیال کنند که این ملت، همان ملت است، یک اشتباه تأسفانگیز است که متأسفانه بعضی دارند. اینها به گونهیی حرف میزنند که انگار این ملت، یک ملت مرده است. انگار این ملت، همان ملتی نیست که امریکا و شوروی و ناتو و همهی ارتجاع را که پشت سر صدام ایستاده بودند، شکست داده است. انگار این ملت، آن ملتی نیست که در اعماق روستاها و زوایای کشورش، زن و مرد و پیر و جوان، مفاهیم سیاسی و فرهنگی و انقلابی را مثل واضحترین مسایل زندگیشان میدانند. ملت ما، یک ملت زنده و کارآمد و معتقد و مؤمن و متکی به خود است. ملت ما، ملت زمان حاکمیت استعمار و مزدوران استعمار نیست، که هیچ امیدی به او نبود.
مینشینند فضا را تاریک جلوه میدهند و طوری حرف میزنند که کأنه همه چیز تمام شده است! همه چیز شروع شده؛ درعینحال، راه نیمهکاره است. این، نکتهی اساسی است. مبادا خیال کنید این موفقیتهایی که ما داشتیم، همهی اهداف ماست؛ نه، در این مملکت باید خیلی کار بشود؛ در این سرزمین اسلامی باید خیلی تلاش و ابتکار مخلصانه و دلسوزانه انجام بگیرد. دشمنان ما هنوز در کمین نشستهاند که چه وقت این ملت از اسلام خسته بشود، به او حمله کنند؛ چه وقت این ملت ایمان خودش را از دست بدهد، هجوم به او را از همه طرف شروع کنند.
دشمنان اسلام آرام نگرفتهاند. این ملت و امام این ملت، بارها و بارها به دهان امریکا و دیگر قلدرهای دنیا زدند؛ اما آنها مأیوس نیستند. وقتی میبینند که نمیتوانند این ملت را از ایمانش، از اسلامش، از انقلاب و امامش جدا بکنند و شعارهایش را از او بگیرند - در واقع امکان این عمل نیست - در دنیا اینگونه منعکس میکنند که دولت به غرب متمایل شد! این برای آن است که روحیهی ملتهای دنیا را ضعیف کنند. این برای آن است که مسلمانانی را که در اقصا نقاط عالم چشمشان به شما ملت شجاع و بزرگ است، دلمرده و مأیوس کنند. آنها بگویند عجب! پس ایران هم اینطور شد. تلاش میکنند که امید مسلمانان جهان از دست برود؛ ولی اشتباه کردهاند.
امریکا با ملت ایران و با اهداف این ملت، با همهی وجود دشمن است؛ ما این را میدانیم. این ملت، حرف قاطع خود را دربارهی فلسطین زده؛ لذا امریکا از او داغدار است. این ملت، حرف خود را در باب سلطهی ظالمانهی امریکا زده و ایستاده است؛ لذا امریکا و استکبار جهانی، از این موضع بشدت ناراحتند. این ملت، تمسک و اعتصام نهایی و قوی خودش را به اسلام و قرآن ثابت کرده است. امریکا و همهی دشمنان اسلام، از این رویکرد بشدت زخم خوردهاند؛ لذاست که علیه ما تبلیغات و تلاش میکنند.
اینها با هرجایی که پرچم اسلام در آن بلند بشود، مخالفند. الان همین عراق را نگاه کنید؛ این شیعیان مظلوم جنوب عراق را ببینید. البته برادران کُرد ما در شمال عراق، مظلوم و مغلوب و مقهورند. ما باید به آنها کمک کنیم، وظیفهی خودمان هم میدانیم، تا حالا هم کمک کردهایم، بعد از این هم خواهیم کرد؛ در این هیچ بحثی نیست. در دنیا هم فقط تبلیغات و حرف است؛ عمل در آن نیست. با همهی این تبلیغات، آن مقداری هم که تاکنون از سوی دنیا کمک شده است، یکصدم آنچه که برای آنها احتیاج است، نمیشود! ملت و دولت ایران، مردانه آستینها را بالا زدهاند و دارند به آنها کمک میکنند؛ باز هم خواهند کرد، وظیفهی اسلامی است، برای خاطر کسی هم نیست؛ اما این تبلیغات را با آنچه که نسبت به مردم مسلمان مظلوم جنوب عراق وجود دارد، مقایسه کنید. چرا؟ علت چیست؟ مگر شیعیان بصره و نجف و عمّاره و ناصریه و سماوه و کربلا مظلوم نیستند؟ مگر اینها زیر فشار قرار نگرفتهاند؟(۲) مگر صدام با آن مردم، بدتر از حجاجبنیوسف، ظلم بیسابقهیی را انجام نداد؟ مگر مرجع تقلید این مردم را زندانی و زیر فشار قرار نداد؟ مگر اعتاب مقدسه را خراب نکرد؟ مگر به عقاید و عواطف این ملت، اینقدر زخم و ضربه نزد؟ چرا از دنیا نفسی بلند نمیشود؟! چرا کسی به یاد آنها نیست؟! چرا به جامعهی علمی نجف و مراجع تقلید و علما و فضلا و آستانهای مقدس امیرالمؤمنین و حسینبنعلی (علیهماالسّلام) - که محل امید و معشوق دل دهها میلیون مسلمان است - توجهی نمیشود؟ چرا نسبت به این همه فاجعهیی که صدام و صدامیان - این دژخیمهای ازخدابیخبر - انجام دادند، در تبلیغات جهانی هیچ اشارهیی نمیشود؟ یک نفر فقط دو کلمه حرف میزند و تمام میشود! چرا؟ چون میدانند که در اینجا پرچم اسلام، پرچم روحانیت و پرچم دین برافراشته شده است.
اینها با دین مخالفند. بدانید که اگر خدای متعال - العیاذباللَّه و نستجیرباللَّه - به جلاد پهلوی - محمّدرضای بدبخت ذلیل - مهلت میداد که صد مرتبهی دیگر مثل هفده شهریور و مثل پانزده خرداد را راه بیندازد و هزاران هزار از این مردم را بکشد، از این امریکا و از این سازمانهای دروغین حقوق بشر، یک کلمه حرف جدی علیه او صادر نمیشد؛ هیچ کاری نمیکردند! اینها با کشتار انسانهایی که در راه اهداف دینی قیام و حرکت کردهاند، مخالفتی ندارند؛ مشوق اینگونه کشتارها نیز هستند! این، به خاطر چیست؟ به خاطر عمق دشمنی آنها با دین و بخصوص با اسلام است. چرا؟ چون اسلام در خدمت تودههای مظلوم است؛ چون اسلام با قلدری مخالف است؛ چون اسلام باسلطهی امریکا و امثال امریکا مخالف است؛ چون اسلام طرفدار استقلال ملتهای مظلوم است.
ملت ایران باید از موفقیتهای گذشته دو درس بگیرد:
درس اول این است که این موفقیتها در سایهی مقاومت به دست خواهد آمد، نه در سایهی تسلیم. هر کس تسلیم ابرقدرتها شد، ذلیل گردید. اگر ذلیل بود، ذلیلترش میکنند؛ اگر هم عزیز باشد، او را به ذلت میکشند! میبینید که دیکتاتور عراق در مقابل امریکا چه ذلتی دارد! ذلت را قبول کرد، ولی در مقابل مردمش آنطور است. عربها مثلی دارند: «اسد علىّ وفی الحروب نعامة». به ملتش که میرسد، شیر است؛ به امریکا که میرسد، موش است!
امام(رضواناللَّهتعالیعلیه) یک وقت میفرمودند که هر زمان عراق در جنگ شکست میخورد، و هر موقع این سرداران قادسیه، از بسیجیان و رزمندگان ما یک تودهنی میخورند، صدام فوراً یک مدال و یک نشان به آنها میدهد! هر وقت به آنها مدال میداد، معنایش این بود که شکست خوردهاند! حالا هم آنها اعلام کردهاند که دولت عراق به صدام مدال داده است! مدال چه چیزی؟ مدال ذلت در مقابل امریکا، مدال روبه شدن در مقابل متجاوزان به عراق، و مدال خونریزی نسبت به مردم مظلوم این کشور! دنیا هم دارد تماشا میکند. یک وقت از سر فراغت چیزی میگویند؛ به فکر مردم هم نیستند. پس، درس اول این است که باید در مقابل استکبار ایستاد. با مقاومت - نه با تسلیم - به همه چیز دست پیدا خواهید کرد؛ همچنان که تا امروز دست پیدا کردهاید.
درس دوم اینکه راه نیمهکاره است؛ باید کار کرد. معلمان باید از روی دلسوزی، از روی صمیمیت، با احساس اینکه کشور و ملت و این انقلاب، به هریک ساعت درس آنها نیاز دارد، خوب کار کنند و با این روحیه و با این وجدان درس بدهند. کارگران باید با وجدان کار، با احساس مسؤولیت، با بکارگیری روح خلاقیت و ابتکار، با توجه به اینکه هر ضربهی چکش آنها، هر پیچ و مهره قرص کردن آنها، هر کار تمیز و خوب آنها، ضربهیی بر پیکر استکبار و خدمتی به انقلاب و ایران است، کار کنند.
امیدواریم که خدای متعال، شما برادران و خواهران عزیز و همهی ملت ایران و همهی مسؤولان این کشور و این دولت خدومِ زحمتکشِ مردمىِ عزیز را توفیق بدهد که انشاءاللَّه بتوانند روزبهروز این ملت را به سمت اهداف عالیهاش پیش ببرند. خداوند نظر و عنایت و لطف ولىّاللَّهالاعظم(اروحنافداه) را همیشه به این ملت مستمر و مستدام بدارد و روح مطهر امام عزیزمان را از ما شاد و راضی کند.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
۱) انعام: ۱۶۰
۲) در پی شرایط ایجاد شده در فردای پایان جنگ دوم خلیج فارس و خروج نیروهای عراقی از کویت، عراق دچار ناآرامیهای وسیعی در شمال، مرکز و جنوب گردید. نیروهای مخصوص عراق، برای قلع و قمع مخالفان، به عملیات سرکوب وسیعی مبادرت ورزیدند، که در این میان توجه جامعهی بینالمللی و رسانههای گروهی جهان، تنها به شمال عراق و کُردها معطوف بود و از جنایاتی که نیروهای عراقی علیه شیعیان جنوب مرتکب میشدند، در رسانههای خارجی چندان خبری نبود. |
496 | 1370/02/06 | بیانات در مراسم تودیع قاریان قرآن | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2447 | null |
497 | 1370/02/03 | بیانات در دیدار نمایندگان فرهنگی ایران در خارج از کشور | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2445 | null |
498 | 1370/01/29 | بیانات در دیدار زائرین و مجاوین حرم مطهر رضوی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2444 | null |
499 | 1370/01/27 | بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی | https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2443 | null |