text
stringlengths 0
12k
|
---|
ولي دکتر آستانا ترتيب سؤال ها را تعيين ميکنه |
همانطور که شايد بدونيد ، بخاطر بازسازي مرکز بدنسازي اينجا بسته است |
تو صدمه نمیزنی باشه؟ |
پست پیشتاز |
متأسفم آقا دیر رسیدین |
و نهراسد از فرجامش |
می ریم هتل |
و آنان كه شرمگاه خويش نگاه مىدارند، |
یالا بچهها یالا |
اين خيلي زيباست |
( هجده نفر ( سرباز |
و برای هر امتی قربانیای معین داشتهایم تا نام خدا را، [به هنگام ذبح] بر چارپایان زبان بستهای که روزیشان کردهایم، ببرند، آری خدای شما خدای یگانه است، در برابر او تسلیم باشید، و به فروتنان بشارت ده |
من ديگه ميرم ولي پيداش نميکنم |
البته |
اسلحه رو بده |
من ميدونم تو کسي نيستي که بخواي احساساتي بشي ، ببري |
خاله اما |
پوست چي؟ |
مهندش معروفِ پورتلند ، یه وسنِ 200 ساله بوده |
ميدونه چيکار ميکنم، همه چيز رو ميدونه |
حتماً |
من هميشه فکر مي کردم مزخرفه اتفاقات غير قابل توضيحي هر روز داره ميفته |
چندتا قرص خواب از خانم پيري که کنارم نشسته بود قرض گرفتم |
تيم ميشه اينو بمالي کمرم؟ |
فکر ميکني پنهان کردن اون موهاي قشنگت کار درستيه؟ |
چرا؟ اين مال پرياست _ |
اون زندگي منو نجات داد |
موسى ترسان و نگران از آنجا بيرون رفت [در حالى كه مى]گفت «پروردگارا، مرا از گروه ستمكاران نجات بخش» |
اين کمرون هيکس ، هستش |
سيزدهتا بيست و هفت تا |
واقعاً انتظار داري صف وايسن و بگن آ آ آ؟ |
قطعش ميكنيم نه ، قطع نميكنيم ، بگير |
اگر يه نفر خوش تيپ ، خوش قلب و زرنگ پيدا بشه چي؟ |
اوه، تو هم مثل من احمقي |
ريکو |
هر روز اينجا وا ميسه از من پول خورد ميگيره |
مهم اينه که الان نمي تونيم توي بخش هوا فضا بريم |
خيلي بزرگتر از اون يکيه |
اوه، درسته |
من با قطار نیومدم |
حالا اونجا وايسادي اين حرفا رو بهم ميگي اگه زنده هم از اونجا بيرون بياد، فکر ميکني براش مهمه ميخواي باهاش چکار کني؟ |
من اينجا هستم |
بن گاتس شما هستيد |
جاي خوبي براي پيدا کردن شوهره اميدوارم نصف خوشبختي منو بدست بيارين |
اينو بذار زير تخت مادرت توي يه کاسه از شير تازه |
ولي فکر ميکنم ميتونم کمک کنم |
،و اگه هم بشن تا اون موقع باید چند نفر رو به دست روی بسپاریم تا کشته بشن؟ |
تو فكر كردي من دروغ ميگم؟ |
کجا میریم؟ |
ويرجيل تويي؟ |
هستی بخش آسمانها و زمین، او است و هنگامی که فرمان وجود چیزی را صادر کند، تنها بدو میگوید باش پس میشود [[«بَدِیعُ» کسی که چیزها را بدون مُدل و نمونه قبلی پدید میآورد نوآفرین این واژه فَعیل به معنی مُفْعِل است، و در معنی مُبْدِع به کار رفته است «قَضَی» خواست ارادهاش بر آن تعلّق گرفت «اَمْراً» کار «کُنْ» باش بشو پدید آی افعال (کُنْ) و (یَکُونُ) در اینجا تامّهاند]] |
و تو نتيجه اش را براي اونايي خواهي ديد که به ناحق ديگران را آزار ميدن |
من هرگز اهمیتی به هیلی ندادم ولی باید بدونی، بقیهی خانوادم برای دفاع ازش در مقابلمون قرار میگیرن |
باورم نميشه يه نفر براي نمره يه همچين کاري کنه |
جزيره به تو نياز داره جان |
ناراحت کننده بود |
نظرت چيه در مورد کارهايي که خودت مي توني بکني حرف بزني ؟ |
دیترویت بیشترین عرب آمریکایی را به تعداد ۴۰۳۴۴۵ نفر داراست |
این واقعا احساس من نسبت به این وضعیت بهتر نمی کنه |
يه نفر بايد بميره |
اووه ، جدي؟ |
اونو ميکشتش |
اون ورودي اشتباه شروع به ساختن کپي هاي ارزان کردن از ترانسکودر هاي ارژينال و اونا رو براي دزدي دي ان اي استفاده کردن |
چن تاني |
چه بلائي سرت اومده؟ |
نه ، خداي من ، نه |
چي کار ميکني؟ |
متاسفمکلانترکاملا مطمئن نیستم چطور سوالت رو جواب بدم |
پنجدقهاز 11 گذشته |
او مجبوره با پيچيده ترين جنگ در تاريخ آمريکا iمبارزه کنه |
اگه ممکنه میخوام شاهدم رو واسه توضیحات بیشتر احضارش کنم |
الفي، بيا |
گفتارش اين بود اى پروردگار من، اينان مردمى هستند كه ايمان نمىآورند |
زندگي مو نابود کرد، و براي چي؟ |
چون میخوام از اون نامرد شکایت کنم، نیکی |
دنیای جدیدیه |
خيليخب |
کارمن |
فرانکی، یه فکری دارم که بتونیم یه چیزی برای بچهها به ارث بذاریم |
ميدوني، هموني که باهاش نسبتي نداري |
اوليا ، دخترا هنوز نرسيدن |
روزهاي قديم بايد از بين بروند و روزي نو جايگزين آن شود |
گائيدمت درخت |
شنيدم به آرتور در رابطه با تغيير مکان مامورهامون در دونتسک چي گفتي |
همین الآنشم مُرده به حساب میام |
نیکو، داری گریه میکنی؟ |
من دیگه به ته خط رسیدم |
شاید یه وقت دیگه |
سلام،ميخواستمباتهيه کننده |
ليست مهموناي عروسي رو تهيه کنيم |
هلن، این که 800 دلاره |
جیک ؟ |
،ببينيد شيرينجناب همهي اينا فقط يه سوء تفاهم بزرگه |
چرا بايد با تاکسي بره و با مترو برگرده؟ |
اوه،آره |
آیا آن خدایی که (خلقت با عظمت) آسمانها و زمین را آفریده بر آفرینش (موجود ضعیفی) مانند این کافران قادر نیست (که چون مردند باز آنها را زنده گرداند)؟ چرا (البته قادر است) و او آفریننده و داناست |
من منس ریدر رو میشناختم |
اين يارو به زنش مسيج داده که ميخواد باهاش ويديو چت داشته باشه |
خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردهاند رهائی میبخشد و به مقصودشان میرساند هیچ گونه بدی و بلائی بدیشان نمیرسد و غمگین و اندوهگین نمیگردند [[«بِمَفَازَتِهِمْ» مفازه، مصدر میمی و به معنی رستگاری و کامیاب شدن و به آرزو رسیدن است (نگا آلعمران / 188، نبأ / 31) حرف (ب) برای ملابسه است]] |
نه |