hafez / test.csv
Gholamreza's picture
Upload 2 files
93f19f0
raw
history blame contribute delete
No virus
81.5 kB
cat_title,v_order,v_position,poem_text,poet_name,poem_id
رباعی,1,0,گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات,حافظ,3
رباعی,2,1,گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات,حافظ,3
رباعی,3,0,گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا,حافظ,3
رباعی,4,1,شادی همه لطیفه گویان صلوات,حافظ,3
رباعی,1,0,ای کاش که بخت سازگاری کردی,حافظ,41
رباعی,2,1,با جور زمانه یار یاری کردی,حافظ,41
رباعی,3,0,از دست جوانی‌ام چو بربود عنان,حافظ,41
رباعی,4,1,پیری چو رکاب پایداری کردی,حافظ,41
قطعه,1,0,دادگرا تو را فلک جرعه کش پیاله باد,حافظ,51
قطعه,2,1,دشمن دل سیاه تو غرقه به خون چو لاله باد,حافظ,51
قطعه,3,0,ذروه‌ی کاخ رتبتت راست ز فرط ارتفاع,حافظ,51
قطعه,4,1,راهروان وهم را راه هزار ساله باد,حافظ,51
قطعه,5,0,ای مه برج منزلت چشم و چراغ عالمی,حافظ,51
قطعه,6,1,باده‌ی صاف دایمت در قدح و پیاله باد,حافظ,51
قطعه,7,0,چون به هوای مدحتت زهره شود ترانه‌ساز,حافظ,51
قطعه,8,1,حاسدت از سماع آن محروم آه و ناله باد,حافظ,51
قطعه,9,0,نه طبق سپهر و آن قرصه‌ی ماه و خور که هست,حافظ,51
قطعه,10,1,بر لب خوان قسمتت سهلترین نواله باد,حافظ,51
قطعه,11,0,دختر فکر بکر من محرم مدحت تو شد,حافظ,51
قطعه,12,1,مهر چنان عروس را هم به کفت حواله باد,حافظ,51
قطعه,1,0,شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست,حافظ,54
قطعه,2,1,این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند,حافظ,54
قطعه,3,0,هیچ مژگان دراز و عشوه‌ی جادو نکرد,حافظ,54
قطعه,4,1,آنچه آن زلف دراز و خال مشکین کرده‌اند,حافظ,54
قطعه,5,0,ساقیا می ده که با حکم ازل تدبیر نیست,حافظ,54
قطعه,6,1,قابل تغییر نبود آنچه تعیین کرده‌اند,حافظ,54
قطعه,7,0,در سفالین کاسه‌ی رندان به خواری منگرید,حافظ,54
قطعه,8,1,کاین حریفان خدمت جام جهان‌بین کرده‌اند,حافظ,54
قطعه,9,0,نکهت جانبخش دارد خاک کوی دلبران,حافظ,54
قطعه,10,1,عارفان آنجا مشام عقل مشکین کرده‌اند,حافظ,54
قطعه,11,0,ساقیا دیوانه‌ای چون من کجا دربر کشد,حافظ,54
قطعه,12,1,دختر رز را که نقد عقل کابین کرده‌اند,حافظ,54
قطعه,13,0,خاکیان بی‌بهره‌اند از جرعه‌ی کاس الکرام,حافظ,54
قطعه,14,1,این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده‌اند,حافظ,54
قطعه,15,0,شهپر زاغ و زغن زیبای صید و قید نیست,حافظ,54
قطعه,16,1,این کرامت همره شهباز و شاهین کرده‌اند,حافظ,54
قطعه,1,0,آن میوه‌ی بهشتی کآمد به دستت ای جان,حافظ,73
قطعه,2,1,در دل چرا نکشتی از دست چون بهشتی,حافظ,73
قطعه,3,0,تاریخ این حکایت گر از تو باز پرسند,حافظ,73
قطعه,4,1,سرجمله‌اش فروخوان از میوه‌ی بهشتی,حافظ,73
غزل,1,0,می‌دمد صبح و کله بست سحاب,حافظ,92
غزل,2,1,الصبوح الصبوح یا اصحاب,حافظ,92
غزل,3,0,می‌چکد ژاله بر رخ لاله,حافظ,92
غزل,4,1,المدام المدام یا احباب,حافظ,92
غزل,5,0,می‌وزد از چمن نسیم بهشت,حافظ,92
غزل,6,1,هان بنوشید دم به دم می ناب,حافظ,92
غزل,7,0,تخت زمرد زده است گل به چمن,حافظ,92
غزل,8,1,راح چون لعل آتشین دریاب,حافظ,92
غزل,9,0,در میخانه بسته‌اند دگر,حافظ,92
غزل,10,1,افتتح یا مفتح الابواب,حافظ,92
غزل,11,0,لب و دندانت را حقوق نمک,حافظ,92
غزل,12,1,هست بر جان و سینه‌های کباب,حافظ,92
غزل,13,0,این چنین موسمی عجب باشد,حافظ,92
غزل,14,1,که ببندند میکده به شتاب,حافظ,92
غزل,15,0,بر رخ ساقی پری پیکر,حافظ,92
غزل,16,1,همچو حافظ بنوش باده ناب,حافظ,92
غزل,1,0,خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت,حافظ,95
غزل,2,1,به قصد جان من زار ناتوان انداخت,حافظ,95
غزل,3,0,نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود,حافظ,95
غزل,4,1,زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت,حافظ,95
غزل,5,0,به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد,حافظ,95
غزل,6,1,فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت,حافظ,95
غزل,7,0,شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن,حافظ,95
غزل,8,1,که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت,حافظ,95
غزل,9,0,به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم,حافظ,95
غزل,10,1,چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت,حافظ,95
غزل,11,0,بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد,حافظ,95
غزل,12,1,صبا حکایت زلف تو در میان انداخت,حافظ,95
غزل,13,0,ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم,حافظ,95
غزل,14,1,سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت,حافظ,95
غزل,15,0,من از ورع می و مطرب ندیدمی زین پیش,حافظ,95
غزل,16,1,هوای مغبچگانم در این و آن انداخت,حافظ,95
غزل,17,0,کنون به آب می لعل خرقه می‌شویم,حافظ,95
غزل,18,1,نصیبه ازل از خود نمی‌توان انداخت,حافظ,95
غزل,19,0,مگر گشایش حافظ در این خرابی بود,حافظ,95
غزل,20,1,که بخشش ازلش در می مغان انداخت,حافظ,95
غزل,21,0,جهان به کام من اکنون شود که دور زمان,حافظ,95
غزل,22,1,مرا به بندگی خواجه جهان انداخت,حافظ,95
غزل,1,0,به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست,حافظ,107
غزل,2,1,که مونس دم صبحم دعای دولت توست,حافظ,107
غزل,3,0,سرشک من که ز طوفان نوح دست برد,حافظ,107
غزل,4,1,ز لوح سینه نیارست نقش مهر تو شست,حافظ,107
غزل,5,0,بکن معامله‌ای وین دل شکسته بخر,حافظ,107
غزل,6,1,که با شکستگی ارزد به صد هزار درست,حافظ,107
غزل,7,0,زبان مور به آصف دراز گشت و رواست,حافظ,107
غزل,8,1,که خواجه خاتم جم یاوه کرد و بازنجست,حافظ,107
غزل,9,0,دلا طمع مبر از لطف بی‌نهایت دوست,حافظ,107
غزل,10,1,چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست,حافظ,107
غزل,11,0,به صدق کوش که خورشید زاید از نفست,حافظ,107
غزل,12,1,که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست,حافظ,107
غزل,13,0,شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز,حافظ,107
غزل,14,1,نمی‌کنی به ترحم نطاق سلسله سست,حافظ,107
غزل,15,0,مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوی,حافظ,107
غزل,16,1,گناه باغ چه باشد چو این گیاه نرست,حافظ,107
غزل,1,0,تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست,حافظ,115
غزل,2,1,دل سودازده از غصه دو نیم افتادست,حافظ,115
غزل,3,0,چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است,حافظ,115
غزل,4,1,لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست,حافظ,115
غزل,5,0,در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست,حافظ,115
غزل,6,1,نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست,حافظ,115
غزل,7,0,زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار,حافظ,115
غزل,8,1,چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست,حافظ,115
غزل,9,0,دل من در هوس روی تو ای مونس جان,حافظ,115
غزل,10,1,خاک راهیست که در دست نسیم افتادست,حافظ,115
غزل,11,0,همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست,حافظ,115
غزل,12,1,از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست,حافظ,115
غزل,13,0,سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم,حافظ,115
غزل,14,1,عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست,حافظ,115
غزل,15,0,آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت,حافظ,115
غزل,16,1,بر در میکده دیدم که مقیم افتادست,حافظ,115
غزل,17,0,حافظ گمشده را با غمت ای یار عزیز,حافظ,115
غزل,18,1,اتحادیست که در عهد قدیم افتادست,حافظ,115
غزل,1,0,بی مهر رخت روز مرا نور نماندست,حافظ,117
غزل,2,1,وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست,حافظ,117
غزل,3,0,هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم,حافظ,117
غزل,4,1,دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست,حافظ,117
غزل,5,0,می‌رفت خیال تو ز چشم من و می‌گفت,حافظ,117
غزل,6,1,هیهات از این گوشه که معمور نماندست,حافظ,117
غزل,7,0,وصل تو اجل را ز سرم دور همی‌داشت,حافظ,117
غزل,8,1,از دولت هجر تو کنون دور نماندست,حافظ,117
غزل,9,0,نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید,حافظ,117
غزل,10,1,دور از رخت این خسته رنجور نماندست,حافظ,117
غزل,11,0,صبر است مرا چاره هجران تو لیکن,حافظ,117
غزل,12,1,چون صبر توان کرد که مقدور نماندست,حافظ,117
غزل,13,0,در هجر تو گر چشم مرا آب روان است,حافظ,117
غزل,14,1,گو خون جگر ریز که معذور نماندست,حافظ,117
غزل,15,0,حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده,حافظ,117
غزل,16,1,ماتم زده را داعیه سور نماندست,حافظ,117
غزل,1,0,اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است,حافظ,120
غزل,2,1,به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است,حافظ,120
غزل,3,0,صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد,حافظ,120
غزل,4,1,به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است,حافظ,120
غزل,5,0,در آستین مرقع پیاله پنهان کن,حافظ,120
غزل,6,1,که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است,حافظ,120
غزل,7,0,به آب دیده بشوییم خرقه‌ها از می,حافظ,120
غزل,8,1,که موسم ورع و روزگار پرهیز است,حافظ,120
غزل,9,0,مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر,حافظ,120
غزل,10,1,که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است,حافظ,120
غزل,11,0,سپهر برشده پرویزنیست خون افشان,حافظ,120
غزل,12,1,که ریزه‌اش سر کسری و تاج پرویز است,حافظ,120
غزل,13,0,عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ,حافظ,120
غزل,14,1,بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است,حافظ,120
غزل,1,0,دارم امید عاطفتی از جناب دوست,حافظ,138
غزل,2,1,کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست,حافظ,138
غزل,3,0,دانم که بگذرد ز سر جرم من که او,حافظ,138
غزل,4,1,گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست,حافظ,138
غزل,5,0,چندان گریستیم که هر کس که برگذشت,حافظ,138
غزل,6,1,در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست,حافظ,138
غزل,7,0,هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان,حافظ,138
غزل,8,1,موی است آن میان و ندانم که آن چه موست,حافظ,138
غزل,9,0,دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت,حافظ,138
غزل,10,1,از دیده‌ام که دم به دمش کار شست و شوست,حافظ,138
غزل,11,0,بی گفت و گوی زلف تو دل را همی‌کشد,حافظ,138
غزل,12,1,با زلف دلکش تو که را روی گفت و گوست,حافظ,138
غزل,13,0,عمریست تا ز زلف تو بویی شنیده‌ام,حافظ,138
غزل,14,1,زان بوی در مشام دل من هنوز بوست,حافظ,138
غزل,15,0,حافظ بد است حال پریشان تو ولی,حافظ,138
غزل,16,1,بر بوی زلف یار پریشانیت نکوست,حافظ,138
غزل,1,0,مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست,حافظ,149
غزل,2,1,دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست,حافظ,149
غزل,3,0,اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد,حافظ,149
غزل,4,1,گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست,حافظ,149
غزل,5,0,بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشی,حافظ,149
غزل,6,1,طایر سدره اگر در طلبت طایر نیست,حافظ,149
غزل,7,0,عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار,حافظ,149
غزل,8,1,مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست,حافظ,149
غزل,9,0,عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد,حافظ,149
غزل,10,1,هر که را در طلبت همت او قاصر نیست,حافظ,149
غزل,11,0,از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز,حافظ,149
غزل,12,1,زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست,حافظ,149
غزل,13,0,من که در آتش سودای تو آهی نزنم,حافظ,149
غزل,14,1,کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست,حافظ,149
غزل,15,0,روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم,حافظ,149
غزل,16,1,که پریشانی این سلسله را آخر نیست,حافظ,149
غزل,17,0,سر پیوند تو تنها نه دل حافظ راست,حافظ,149
غزل,18,1,کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست,حافظ,149
غزل,1,0,شنیده‌ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت,حافظ,167
غزل,2,1,فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت,حافظ,167
غزل,3,0,حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر,حافظ,167
غزل,4,1,کنایتیست که از روزگار هجران گفت,حافظ,167
غزل,5,0,نشان یار سفرکرده از که پرسم باز,حافظ,167
غزل,6,1,که هر چه گفت برید صبا پریشان گفت,حافظ,167
غزل,7,0,فغان که آن مه نامهربان مهرگسل,حافظ,167
غزل,8,1,به ترک صحبت یاران خود چه آسان گفت,حافظ,167
غزل,9,0,من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب,حافظ,167
غزل,10,1,که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت,حافظ,167
غزل,11,0,غم کهن به می سالخورده دفع کنید,حافظ,167
غزل,12,1,که تخم خوشدلی این است پیر دهقان گفت,حافظ,167
غزل,13,0,گره به باد مزن گر چه بر مراد رود,حافظ,167
غزل,14,1,که این سخن به مثل باد با سلیمان گفت,حافظ,167
غزل,15,0,به مهلتی که سپهرت دهد ز راه مرو,حافظ,167
غزل,16,1,تو را که گفت که این زال ترک دستان گفت,حافظ,167
غزل,17,0,مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل,حافظ,167
غزل,18,1,قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت,حافظ,167
غزل,19,0,که گفت حافظ از اندیشه تو آمد باز,حافظ,167
غزل,20,1,من این نگفته‌ام آن کس که گفت بهتان گفت,حافظ,167
غزل,1,0,زان یار دلنوازم شکریست با شکایت,حافظ,173
غزل,2,1,گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت,حافظ,173
غزل,3,0,بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم,حافظ,173
غزل,4,1,یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت,حافظ,173
غزل,5,0,رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس,حافظ,173
غزل,6,1,گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت,حافظ,173
غزل,7,0,در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا,حافظ,173
غزل,8,1,سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت,حافظ,173
غزل,9,0,چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی,حافظ,173
غزل,10,1,جانا روا نباشد خونریز را حمایت,حافظ,173
غزل,11,0,در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود,حافظ,173
غزل,12,1,از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت,حافظ,173
غزل,13,0,از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود,حافظ,173
غزل,14,1,زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت,حافظ,173
غزل,15,0,ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم,حافظ,173
غزل,16,1,یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت,حافظ,173
غزل,17,0,این راه را نهایت صورت کجا توان بست,حافظ,173
غزل,18,1,کش صد هزار منزل بیش است در بدایت,حافظ,173
غزل,19,0,هر چند بردی آبم روی از درت نتابم,حافظ,173
غزل,20,1,جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت,حافظ,173
غزل,21,0,عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ,حافظ,173
غزل,22,1,قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت,حافظ,173
غزل,1,0,تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج,حافظ,176
غزل,2,1,سزد اگر همه دلبران دهندت باج,حافظ,176
غزل,3,0,دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبش,حافظ,176
غزل,4,1,به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج,حافظ,176
غزل,5,0,بیاض روی تو روشن چو عارض رخ روز,حافظ,176
غزل,6,1,سواد زلف سیاه تو هست ظلمت داج,حافظ,176
غزل,7,0,دهان شهد تو داده رواج آب خضر,حافظ,176
غزل,8,1,لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج,حافظ,176
غزل,9,0,از این مرض به حقیقت شفا نخواهم یافت,حافظ,176
غزل,10,1,که از تو درد دل ای جان نمی‌رسد به علاج,حافظ,176
غزل,11,0,چرا همی‌شکنی جان من ز سنگ دلی,حافظ,176
غزل,12,1,دل ضعیف که باشد به نازکی چو زجاج,حافظ,176
غزل,13,0,لب تو خضر و دهان تو آب حیوان است,حافظ,176
غزل,14,1,قد تو سرو و میان موی و بر به هیئت عاج,حافظ,176
غزل,15,0,فتاد در دل حافظ هوای چون تو شهی,حافظ,176
غزل,16,1,کمینه ذره خاک در تو بودی کاج,حافظ,176
غزل,1,0,بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد,حافظ,192
غزل,2,1,که تاب من به جهان طره فلانی داد,حافظ,192
غزل,3,0,دلم خزانه اسرار بود و دست قضا,حافظ,192
غزل,4,1,درش ببست و کلیدش به دلستانی داد,حافظ,192
غزل,5,0,شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب,حافظ,192
غزل,6,1,به مومیایی لطف توام نشانی داد,حافظ,192
غزل,7,0,تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش,حافظ,192
غزل,8,1,که دست دادش و یاری ناتوانی داد,حافظ,192
غزل,9,0,برو معالجه خود کن ای نصیحتگو,حافظ,192
غزل,10,1,شراب و شاهد شیرین که را زیانی داد,حافظ,192
غزل,11,0,گذشت بر من مسکین و با رقیبان گفت,حافظ,192
غزل,12,1,دریغ حافظ مسکین من چه جانی داد,حافظ,192
غزل,1,0,هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد,حافظ,201
غزل,2,1,خداش در همه حال از بلا نگه دارد,حافظ,201
غزل,3,0,حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست,حافظ,201
غزل,4,1,که آشنا سخن آشنا نگه دارد,حافظ,201
غزل,5,0,دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای,حافظ,201
غزل,6,1,فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد,حافظ,201
غزل,7,0,گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان,حافظ,201
غزل,8,1,نگاه دار سر رشته تا نگه دارد,حافظ,201
غزل,9,0,صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی,حافظ,201
غزل,10,1,ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد,حافظ,201
غزل,11,0,چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت,حافظ,201
غزل,12,1,ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد,حافظ,201
غزل,13,0,سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری,حافظ,201
غزل,14,1,که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد,حافظ,201
غزل,15,0,غبار راهگذارت کجاست تا حافظ,حافظ,201
غزل,16,1,به یادگار نسیم صبا نگه دارد,حافظ,201
غزل,1,0,اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد,حافظ,208
غزل,2,1,نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد,حافظ,208
غزل,3,0,اگر نه عقل به مستی فروکشد لنگر,حافظ,208
غزل,4,1,چگونه کشتی از این ورطه بلا ببرد,حافظ,208
غزل,5,0,فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک,حافظ,208
غزل,6,1,که کس نبود که دستی از این دغا ببرد,حافظ,208
غزل,7,0,گذار بر ظلمات است خضر راهی کو,حافظ,208
غزل,8,1,مباد کآتش محرومی آب ما ببرد,حافظ,208
غزل,9,0,دل ضعیفم از آن می‌کشد به طرف چمن,حافظ,208
غزل,10,1,که جان ز مرگ به بیماری صبا ببرد,حافظ,208
غزل,11,0,طبیب عشق منم باده ده که این معجون,حافظ,208
غزل,12,1,فراغت آرد و اندیشه خطا ببرد,حافظ,208
غزل,13,0,بسوخت حافظ و کس حال او به یار نگفت,حافظ,208
غزل,14,1,مگر نسیم پیامی خدای را ببرد,حافظ,208
غزل,1,0,صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد,حافظ,212
غزل,2,1,بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد,حافظ,212
غزل,3,0,بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه,حافظ,212
غزل,4,1,زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد,حافظ,212
غزل,5,0,ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان,حافظ,212
غزل,6,1,دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد,حافظ,212
غزل,7,0,این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت,حافظ,212
غزل,8,1,و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد,حافظ,212
غزل,9,0,ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم,حافظ,212
غزل,10,1,زآنچ آستین کوته و دست دراز کرد,حافظ,212
غزل,11,0,صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت,حافظ,212
غزل,12,1,عشقش به روی دل در معنی فراز کرد,حافظ,212
غزل,13,0,فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید,حافظ,212
غزل,14,1,شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد,حافظ,212
غزل,15,0,ای کبک خوش خرام کجا می‌روی بایست,حافظ,212
غزل,16,1,غره مشو که گربه زاهد نماز کرد,حافظ,212
غزل,17,0,حافظ مکن ملامت رندان که در ازل,حافظ,212
غزل,18,1,ما را خدا ز زهد ریا بی‌نیاز کرد,حافظ,212
غزل,1,0,به سر جام جم آن گه نظر توانی کرد,حافظ,223
غزل,2,1,که خاک میکده کحل بصر توانی کرد,حافظ,223
غزل,3,0,مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر,حافظ,223
غزل,4,1,بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد,حافظ,223
غزل,5,0,گل مراد تو آن گه نقاب بگشاید,حافظ,223
غزل,6,1,که خدمتش چو نسیم سحر توانی کرد,حافظ,223
غزل,7,0,گدایی در میخانه طرفه اکسیریست,حافظ,223
غزل,8,1,گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد,حافظ,223
غزل,9,0,به عزم مرحله عشق پیش نه قدمی,حافظ,223
غزل,10,1,که سودها کنی ار این سفر توانی کرد,حافظ,223
غزل,11,0,تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون,حافظ,223
غزل,12,1,کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد,حافظ,223
غزل,13,0,جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی,حافظ,223
غزل,14,1,غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد,حافظ,223
غزل,15,0,بیا که چاره ذوق حضور و نظم امور,حافظ,223
غزل,16,1,به فیض بخشی اهل نظر توانی کرد,حافظ,223
غزل,17,0,ولی تو تا لب معشوق و جام می خواهی,حافظ,223
غزل,18,1,طمع مدار که کار دگر توانی کرد,حافظ,223
غزل,19,0,دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی,حافظ,223
غزل,20,1,چو شمع خنده زنان ترک سر توانی کرد,حافظ,223
غزل,21,0,گر این نصیحت شاهانه بشنوی حافظ,حافظ,223
غزل,22,1,به شاهراه حقیقت گذر توانی کرد,حافظ,223
غزل,1,0,چه مستیست ندانم که رو به ما آورد,حافظ,224
غزل,2,1,که بود ساقی و این باده از کجا آورد,حافظ,224
غزل,3,0,تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر,حافظ,224
غزل,4,1,که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد,حافظ,224
غزل,5,0,دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن,حافظ,224
غزل,6,1,که باد صبح نسیم گره گشا آورد,حافظ,224
غزل,7,0,رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد,حافظ,224
غزل,8,1,بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد,حافظ,224
غزل,9,0,صبا به خوش خبری هدهد سلیمان است,حافظ,224
غزل,10,1,که مژده طرب از گلشن سبا آورد,حافظ,224
غزل,11,0,علاج ضعف دل ما کرشمه ساقیست,حافظ,224
غزل,12,1,برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد,حافظ,224
غزل,13,0,مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ,حافظ,224
غزل,14,1,چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد,حافظ,224
غزل,15,0,به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم,حافظ,224
غزل,16,1,که حمله بر من درویش یک قبا آورد,حافظ,224
غزل,17,0,فلک غلامی حافظ کنون به طوع کند,حافظ,224
غزل,18,1,که التجا به در دولت شما آورد,حافظ,224
غزل,1,0,روز هجران و شب فرقت یار آخر شد,حافظ,245
غزل,2,1,زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد,حافظ,245
غزل,3,0,آن همه ناز و تنعم که خزان می‌فرمود,حافظ,245
غزل,4,1,عاقبت در قدم باد بهار آخر شد,حافظ,245
غزل,5,0,شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل,حافظ,245
غزل,6,1,نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد,حافظ,245
غزل,7,0,صبح امید که بد معتکف پرده غیب,حافظ,245
غزل,8,1,گو برون آی که کار شب تار آخر شد,حافظ,245
غزل,9,0,آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل,حافظ,245
غزل,10,1,همه در سایه گیسوی نگار آخر شد,حافظ,245
غزل,11,0,باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز,حافظ,245
غزل,12,1,قصه غصه که در دولت یار آخر شد,حافظ,245
غزل,13,0,ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد,حافظ,245
غزل,14,1,که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد,حافظ,245
غزل,15,0,در شمار ار چه نیاورد کسی حافظ را,حافظ,245
غزل,16,1,شکر کان محنت بی‌حد و شمار آخر شد,حافظ,245
غزل,1,0,ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد,حافظ,246
غزل,2,1,دل رمیده ما را رفیق و مونس شد,حافظ,246
غزل,3,0,نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت,حافظ,246
غزل,4,1,به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد,حافظ,246
غزل,5,0,به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا,حافظ,246
غزل,6,1,فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد,حافظ,246
غزل,7,0,به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوست,حافظ,246
غزل,8,1,گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد,حافظ,246
غزل,9,0,خیال آب خضر بست و جام اسکندر,حافظ,246
غزل,10,1,به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد,حافظ,246
غزل,11,0,طربسرای محبت کنون شود معمور,حافظ,246
غزل,12,1,که طاق ابروی یار منش مهندس شد,حافظ,246
غزل,13,0,لب از ترشح می پاک کن برای خدا,حافظ,246
غزل,14,1,که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد,حافظ,246
غزل,15,0,کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود,حافظ,246
غزل,16,1,که علم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد,حافظ,246
غزل,17,0,چو زر عزیز وجود است نظم من آری,حافظ,246
غزل,18,1,قبول دولتیان کیمیای این مس شد,حافظ,246
غزل,19,0,ز راه میکده یاران عنان بگردانید,حافظ,246
غزل,20,1,چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد,حافظ,246
غزل,1,0,عشق تو نهال حیرت آمد,حافظ,251
غزل,2,1,وصل تو کمال حیرت آمد,حافظ,251
غزل,3,0,بس غرقه حال وصل کآخر,حافظ,251
غزل,4,1,هم بر سر حال حیرت آمد,حافظ,251
غزل,5,0,یک دل بنما که در ره او,حافظ,251
غزل,6,1,بر چهره نه خال حیرت آمد,حافظ,251
غزل,7,0,نه وصل بماند و نه واصل,حافظ,251
غزل,8,1,آن جا که خیال حیرت آمد,حافظ,251
غزل,9,0,از هر طرفی که گوش کردم,حافظ,251
غزل,10,1,آواز سؤال حیرت آمد,حافظ,251
غزل,11,0,شد منهزم از کمال عزت,حافظ,251
غزل,12,1,آن را که جلال حیرت آمد,حافظ,251
غزل,13,0,سر تا قدم وجود حافظ,حافظ,251
غزل,14,1,در عشق نهال حیرت آمد,حافظ,251
غزل,1,0,هر که شد محرم دل در حرم یار بماند,حافظ,257
غزل,2,1,وان که این کار ندانست در انکار بماند,حافظ,257
غزل,3,0,اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن,حافظ,257
غزل,4,1,شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند,حافظ,257
غزل,5,0,صوفیان واستدند از گرو می همه رخت,حافظ,257
غزل,6,1,دلق ما بود که در خانه خمار بماند,حافظ,257
غزل,7,0,محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد,حافظ,257
غزل,8,1,قصه ماست که در هر سر بازار بماند,حافظ,257
غزل,9,0,هر می لعل کز آن دست بلورین ستدیم,حافظ,257
غزل,10,1,آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند,حافظ,257
غزل,11,0,جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت,حافظ,257
غزل,12,1,جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند,حافظ,257
غزل,13,0,گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس,حافظ,257
غزل,14,1,شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند,حافظ,257
غزل,15,0,از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر,حافظ,257
غزل,16,1,یادگاری که در این گنبد دوار بماند,حافظ,257
غزل,17,0,داشتم دلقی و صد عیب مرا می‌پوشید,حافظ,257
غزل,18,1,خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند,حافظ,257
غزل,19,0,بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد,حافظ,257
غزل,20,1,که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند,حافظ,257
غزل,21,0,به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی,حافظ,257
غزل,22,1,شد که بازآید و جاوید گرفتار بماند,حافظ,257
غزل,1,0,شاهدان گر دلبری زین سان کنند,حافظ,276
غزل,2,1,زاهدان را رخنه در ایمان کنند,حافظ,276
غزل,3,0,هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد,حافظ,276
غزل,4,1,گلرخانش دیده نرگسدان کنند,حافظ,276
غزل,5,0,ای جوان سروقد گویی ببر,حافظ,276
غزل,6,1,پیش از آن کز قامتت چوگان کنند,حافظ,276
غزل,7,0,عاشقان را بر سر خود حکم نیست,حافظ,276
غزل,8,1,هر چه فرمان تو باشد آن کنند,حافظ,276
غزل,9,0,پیش چشمم کمتر است از قطره‌ای,حافظ,276
غزل,10,1,این حکایت‌ها که از طوفان کنند,حافظ,276
غزل,11,0,یار ما چون گیرد آغاز سماع,حافظ,276
غزل,12,1,قدسیان بر عرش دست افشان کنند,حافظ,276
غزل,13,0,مردم چشمم به خون آغشته شد,حافظ,276
غزل,14,1,در کجا این ظلم بر انسان کنند,حافظ,276
غزل,15,0,خوش برآ با غصه ای دل کاهل راز,حافظ,276
غزل,16,1,عیش خوش در بوته هجران کنند,حافظ,276
غزل,17,0,سر مکش حافظ ز آه نیم شب,حافظ,276
غزل,18,1,تا چو صبحت آینه رخشان کنند,حافظ,276
غزل,1,0,پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود,حافظ,285
غزل,2,1,مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود,حافظ,285
غزل,3,0,یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان,حافظ,285
غزل,4,1,بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود,حافظ,285
غزل,5,0,پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند,حافظ,285
غزل,6,1,منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود,حافظ,285
غزل,7,0,از دم صبح ازل تا آخر شام ابد,حافظ,285
غزل,8,1,دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود,حافظ,285
غزل,9,0,سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد,حافظ,285
غزل,10,1,ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود,حافظ,285
غزل,11,0,حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین,حافظ,285
غزل,12,1,بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود,حافظ,285
غزل,13,0,بر در شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد,حافظ,285
غزل,14,1,گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود,حافظ,285
غزل,15,0,رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار,حافظ,285
غزل,16,1,دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود,حافظ,285
غزل,17,0,در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن,حافظ,285
غزل,18,1,سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود,حافظ,285
غزل,19,0,شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد,حافظ,285
غزل,20,1,دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود,حافظ,285
غزل,1,0,کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود,حافظ,298
غزل,2,1,بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود,حافظ,298
غزل,3,0,بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ,حافظ,298
غزل,4,1,ببوس غبغب ساقی به نغمه نی و عود,حافظ,298
غزل,5,0,به دور گل منشین بی شراب و شاهد و چنگ,حافظ,298
غزل,6,1,که همچو روز بقا هفته‌ای بود معدود,حافظ,298
غزل,7,0,شد از خروج ریاحین چو آسمان روشن,حافظ,298
غزل,8,1,زمین به اختر میمون و طالع مسعود,حافظ,298
غزل,9,0,ز دست شاهد نازک عذار عیسی دم,حافظ,298
غزل,10,1,شراب نوش و رها کن حدیث عاد و ثمود,حافظ,298
غزل,11,0,جهان چو خلد برین شد به دور سوسن و گل,حافظ,298
غزل,12,1,ولی چه سود که در وی نه ممکن است خلود,حافظ,298
غزل,13,0,چو گل سوار شود بر هوا سلیمان وار,حافظ,298
غزل,14,1,سحر که مرغ درآید به نغمه داوود,حافظ,298
غزل,15,0,به باغ تازه کن آیین دین زردشتی,حافظ,298
غزل,16,1,کنون که لاله برافروخت آتش نمرود,حافظ,298
غزل,17,0,بخواه جام صبوحی به یاد آصف عهد,حافظ,298
غزل,18,1,وزیر ملک سلیمان عماد دین محمود,حافظ,298
غزل,19,0,بود که مجلس حافظ به یمن تربیتش,حافظ,298
غزل,20,1,هر آنچه می‌طلبد جمله باشدش موجود,حافظ,298
غزل,1,0,بخت از دهان دوست نشانم نمی‌دهد,حافظ,308
غزل,2,1,دولت خبر ز راز نهانم نمی‌دهد,حافظ,308
غزل,3,0,از بهر بوسه‌ای ز لبش جان همی‌دهم,حافظ,308
غزل,4,1,اینم همی‌ستاند و آنم نمی‌دهد,حافظ,308
غزل,5,0,مردم در این فراق و در آن پرده راه نیست,حافظ,308
غزل,6,1,یا هست و پرده دار نشانم نمی‌دهد,حافظ,308
غزل,7,0,زلفش کشید باد صبا چرخ سفله بین,حافظ,308
غزل,8,1,کان جا مجال بادوزانم نمی‌دهد,حافظ,308
غزل,9,0,چندان که بر کنار چو پرگار می‌شدم,حافظ,308
غزل,10,1,دوران چو نقطه ره به میانم نمی‌دهد,حافظ,308
غزل,11,0,شکر به صبر دست دهد عاقبت ولی,حافظ,308
غزل,12,1,بدعهدی زمانه زمانم نمی‌دهد,حافظ,308
غزل,13,0,گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست,حافظ,308
غزل,14,1,حافظ ز آه و ناله امانم نمی‌دهد,حافظ,308
غزل,1,0,ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس,حافظ,346
غزل,2,1,بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس,حافظ,346
غزل,3,0,منزل سلمی که بادش هر دم از ما صد سلام,حافظ,346
غزل,4,1,پرصدای ساربانان بینی و بانگ جرس,حافظ,346
غزل,5,0,محمل جانان ببوس آن گه به زاری عرضه دار,حافظ,346
غزل,6,1,کز فراقت سوختم ای مهربان فریاد رس,حافظ,346
غزل,7,0,من که قول ناصحان را خواندمی قول رباب,حافظ,346
غزل,8,1,گوشمالی دیدم از هجران که اینم پند بس,حافظ,346
غزل,9,0,عشرت شبگیر کن می نوش کاندر راه عشق,حافظ,346
غزل,10,1,شبروان را آشنایی‌هاست با میر عسس,حافظ,346
غزل,11,0,عشقبازی کار بازی نیست ای دل سر بباز,حافظ,346
غزل,12,1,زان که گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس,حافظ,346
غزل,13,0,دل به رغبت می‌سپارد جان به چشم مست یار,حافظ,346
غزل,14,1,گر چه هشیاران ندادند اختیار خود به کس,حافظ,346
غزل,15,0,طوطیان در شکرستان کامرانی می‌کنند,حافظ,346
غزل,16,1,و از تحسر دست بر سر می‌زند مسکین مگس,حافظ,346
غزل,17,0,نام حافظ گر برآید بر زبان کلک دوست,حافظ,346
غزل,18,1,از جناب حضرت شاهم بس است این ملتمس,حافظ,346
غزل,1,0,بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش,حافظ,351
غزل,2,1,وین سوخته را محرم اسرار نهان باش,حافظ,351
غزل,3,0,زان باده که در میکده عشق فروشند,حافظ,351
غزل,4,1,ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش,حافظ,351
غزل,5,0,در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک,حافظ,351
غزل,6,1,جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش,حافظ,351
غزل,7,0,دلدار که گفتا به توام دل نگران است,حافظ,351
غزل,8,1,گو می‌رسم اینک به سلامت نگران باش,حافظ,351
غزل,9,0,خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش,حافظ,351
غزل,10,1,ای درج محبت به همان مهر و نشان باش,حافظ,351
غزل,11,0,تا بر دلش از غصه غباری ننشیند,حافظ,351
غزل,12,1,ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش,حافظ,351
غزل,13,0,حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین,حافظ,351
غزل,14,1,گو در نظر آصف جمشید مکان باش,حافظ,351
غزل,1,0,به دور لاله قدح گیر و بی‌ریا می‌باش,حافظ,353
غزل,2,1,به بوی گل نفسی همدم صبا می‌باش,حافظ,353
غزل,3,0,نگویمت که همه ساله می پرستی کن,حافظ,353
غزل,4,1,سه ماه می خور و نه ماه پارسا می‌باش,حافظ,353
غزل,5,0,چو پیر سالک عشقت به می حواله کند,حافظ,353
غزل,6,1,بنوش و منتظر رحمت خدا می‌باش,حافظ,353
غزل,7,0,گرت هواست که چون جم به سر غیب رسی,حافظ,353
غزل,8,1,بیا و همدم جام جهان نما می‌باش,حافظ,353
غزل,9,0,چو غنچه گر چه فروبستگیست کار جهان,حافظ,353
غزل,10,1,تو همچو باد بهاری گره گشا می‌باش,حافظ,353
غزل,11,0,وفا مجوی ز کس ور سخن نمی‌شنوی,حافظ,353
غزل,12,1,به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می‌باش,حافظ,353
غزل,13,0,مرید طاعت بیگانگان مشو حافظ,حافظ,353
غزل,14,1,ولی معاشر رندان پارسا می‌باش,حافظ,353
غزل,1,0,کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش,حافظ,367
غزل,2,1,معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش,حافظ,367
غزل,3,0,الا ای دولتی طالع که قدر وقت می‌دانی,حافظ,367
غزل,4,1,گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش,حافظ,367
غزل,5,0,هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست,حافظ,367
غزل,6,1,سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش,حافظ,367
غزل,7,0,عروس طبع را زیور ز فکر بکر می‌بندم,حافظ,367
غزل,8,1,بود کز دست ایامم به دست افتد نگاری خوش,حافظ,367
غزل,9,0,شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان,حافظ,367
غزل,10,1,که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش,حافظ,367
غزل,11,0,میی در کاسه چشم است ساقی را بنامیزد,حافظ,367
غزل,12,1,که مستی می‌کند با عقل و می‌بخشد خماری خوش,حافظ,367
غزل,13,0,به غفلت عمر شد حافظ بیا با ما به میخانه,حافظ,367
غزل,14,1,که شنگولان خوش باشت بیاموزند کاری خوش,حافظ,367
غزل,1,0,خوش خبر باشی ای نسیم شمال,حافظ,381
غزل,2,1,که به ما می‌رسد زمان وصال,حافظ,381
غزل,3,0,قصة العشق لا انفصام لها,حافظ,381
غزل,4,1,فصمت ها هنا لسان القال,حافظ,381
غزل,5,0,ما لسلمی و من بذی سلم,حافظ,381
غزل,6,1,أین جیراننا و کیف الحال,حافظ,381
غزل,7,0,عفت الدار بعد عافیةٍ,حافظ,381
غزل,8,1,فاسألوا حالها عن الاطلال,حافظ,381
غزل,9,0,فی جمال الکمال نلت منی,حافظ,381
غزل,10,1,صرف الله عنک عین کمال,حافظ,381
غزل,11,0,یا برید الحمی حماک الله,حافظ,381
غزل,12,1,مرحباً مرحباً تعال تعال,حافظ,381
غزل,13,0,عرصه‌ی بزمگاه خالی ماند,حافظ,381
غزل,14,1,از حریفان و جام مالامال,حافظ,381
غزل,15,0,سایه افکند حالیا شب هجر,حافظ,381
غزل,16,1,تا چه بازند شب روان خیال,حافظ,381
غزل,17,0,ترک ما سوی کس نمی‌نگرد,حافظ,381
غزل,18,1,آه از این کبریا و جاه و جلال,حافظ,381
غزل,19,0,حافظا عشق و صابری تا چند,حافظ,381
غزل,20,1,ناله‌ی عاشقان خوش است بنال,حافظ,381
غزل,1,0,دارای جهان نصرت دین خسرو کامل,حافظ,383
غزل,2,1,یحیی بن مظفر ملک عالم عادل,حافظ,383
غزل,3,0,ای درگه اسلام پناه تو گشاده,حافظ,383
غزل,4,1,بر روی زمین روزنه جان و در دل,حافظ,383
غزل,5,0,تعظیم تو بر جان و خرد واجب و لازم,حافظ,383
غزل,6,1,انعام تو بر کون و مکان فایض و شامل,حافظ,383
غزل,7,0,روز ازل از کلک تو یک قطره سیاهی,حافظ,383
غزل,8,1,بر روی مه افتاد که شد حل مسائل,حافظ,383
غزل,9,0,خورشید چو آن خال سیه دید به دل گفت,حافظ,383
غزل,10,1,ای کاج که من بودمی آن هندوی مقبل,حافظ,383
غزل,11,0,شاها فلک از بزم تو در رقص و سماع است,حافظ,383
غزل,12,1,دست طرب از دامن این زمزمه مگسل,حافظ,383
غزل,13,0,می نوش و جهان بخش که از زلف کمندت,حافظ,383
غزل,14,1,شد گردن بدخواه گرفتار سلاسل,حافظ,383
غزل,15,0,دور فلکی یک سره بر منهج عدل است,حافظ,383
غزل,16,1,خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل,حافظ,383
غزل,17,0,حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است,حافظ,383
غزل,18,1,از بهر معیشت مکن اندیشه باطل,حافظ,383
غزل,1,0,هر نکته‌ای که گفتم در وصف آن شمایل,حافظ,386
غزل,2,1,هر کو شنید گفتا لله در قائل,حافظ,386
غزل,3,0,تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول,حافظ,386
غزل,4,1,آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل,حافظ,386
غزل,5,0,حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید,حافظ,386
غزل,6,1,از شافعی نپرسند امثال این مسائل,حافظ,386
غزل,7,0,گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم,حافظ,386
غزل,8,1,گفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل,حافظ,386
غزل,9,0,دل داده‌ام به یاری شوخی کشی نگاری,حافظ,386
غزل,10,1,مرضیة السجایا محمودة الخصائل,حافظ,386
غزل,11,0,در عین گوشه‌گیری بودم چو چشم مستت,حافظ,386
غزل,12,1,و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل,حافظ,386
غزل,13,0,از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم,حافظ,386
غزل,14,1,وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل,حافظ,386
غزل,15,0,ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است,حافظ,386
غزل,16,1,یا رب ببینم آن را در گردنت حمایل,حافظ,386
غزل,1,0,در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم,حافظ,405
غزل,2,1,کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم,حافظ,405
غزل,3,0,عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند,حافظ,405
غزل,4,1,وین همه منصب از آن حور پریوش دارم,حافظ,405
غزل,5,0,گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری,حافظ,405
غزل,6,1,من به آه سحرت زلف مشوش دارم,حافظ,405
غزل,7,0,گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست,حافظ,405
غزل,8,1,من رخ زرد به خونابه منقش دارم,حافظ,405
غزل,9,0,گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد,حافظ,405
غزل,10,1,نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم,حافظ,405
غزل,11,0,ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من,حافظ,405
غزل,12,1,جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم,حافظ,405
غزل,13,0,حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است,حافظ,405
غزل,14,1,بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم,حافظ,405
غزل,1,0,در خرابات مغان گر گذر افتد بازم,حافظ,414
غزل,2,1,حاصل خرقه و سجاده روان دربازم,حافظ,414
غزل,3,0,حلقه توبه گر امروز چو زهاد زنم,حافظ,414
غزل,4,1,خازن میکده فردا نکند در بازم,حافظ,414
غزل,5,0,ور چو پروانه دهد دست فراغ بالی,حافظ,414
غزل,6,1,جز بدان عارض شمعی نبود پروازم,حافظ,414
غزل,7,0,صحبت حور نخواهم که بود عین قصور,حافظ,414
غزل,8,1,با خیال تو اگر با دگری پردازم,حافظ,414
غزل,9,0,سر سودای تو در سینه بماندی پنهان,حافظ,414
غزل,10,1,چشم تردامن اگر فاش نگردی رازم,حافظ,414
غزل,11,0,مرغ سان از قفس خاک هوایی گشتم,حافظ,414
غزل,12,1,به هوایی که مگر صید کند شهبازم,حافظ,414
غزل,13,0,همچو چنگ ار به کناری ندهی کام دلم,حافظ,414
غزل,14,1,از لب خویش چو نی یک نفسی بنوازم,حافظ,414
غزل,15,0,ماجرای دل خون گشته نگویم با کس,حافظ,414
غزل,16,1,زان که جز تیغ غمت نیست کسی دمسازم,حافظ,414
غزل,17,0,گر به هر موی سری بر تن حافظ باشد,حافظ,414
غزل,18,1,همچو زلفت همه را در قدمت اندازم,حافظ,414
غزل,1,0,مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم,حافظ,415
غزل,2,1,طایر قدسم و از دام جهان برخیزم,حافظ,415
غزل,3,0,به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی,حافظ,415
غزل,4,1,از سر خواجگی کون و مکان برخیزم,حافظ,415
غزل,5,0,یا رب از ابر هدایت برسان بارانی,حافظ,415
غزل,6,1,پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم,حافظ,415
غزل,7,0,بر سر تربت من با می و مطرب بنشین,حافظ,415
غزل,8,1,تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم,حافظ,415
غزل,9,0,خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات,حافظ,415
غزل,10,1,کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم,حافظ,415
غزل,11,0,گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش,حافظ,415
غزل,12,1,تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم,حافظ,415
غزل,13,0,روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده,حافظ,415
غزل,14,1,تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم,حافظ,415
غزل,1,0,عمریست تا به راه غمت رو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,2,1,روی و ریای خلق به یک سو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,3,0,طاق و رواق مدرسه و قال و قیل علم,حافظ,444
غزل,4,1,در راه جام و ساقی مه رو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,5,0,هم جان بدان دو نرگس جادو سپرده‌ایم,حافظ,444
غزل,6,1,هم دل بدان دو سنبل هندو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,7,0,عمری گذشت تا به امید اشارتی,حافظ,444
غزل,8,1,چشمی بدان دو گوشه ابرو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,9,0,ما ملک عافیت نه به لشکر گرفته‌ایم,حافظ,444
غزل,10,1,ما تخت سلطنت نه به بازو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,11,0,تا سحر چشم یار چه بازی کند که باز,حافظ,444
غزل,12,1,بنیاد بر کرشمه جادو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,13,0,بی زلف سرکشش سر سودایی از ملال,حافظ,444
غزل,14,1,همچون بنفشه بر سر زانو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,15,0,در گوشه امید چو نظارگان ماه,حافظ,444
غزل,16,1,چشم طلب بر آن خم ابرو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,17,0,گفتی که حافظا دل سرگشته‌ات کجاست,حافظ,444
غزل,18,1,در حلقه‌های آن خم گیسو نهاده‌ایم,حافظ,444
غزل,1,0,صلاح از ما چه می‌جویی که مستان را صلا گفتیم,حافظ,449
غزل,2,1,به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم,حافظ,449
غزل,3,0,در میخانه‌ام بگشا که هیچ از خانقه نگشود,حافظ,449
غزل,4,1,گرت باور بود ور نه سخن این بود و ما گفتیم,حافظ,449
غزل,5,0,من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده‌ام لیکن,حافظ,449
غزل,6,1,بلایی کز حبیب آید هزارش مرحبا گفتیم,حافظ,449
غزل,7,0,اگر بر من نبخشایی پشیمانی خوری آخر,حافظ,449
غزل,8,1,به خاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم,حافظ,449
غزل,9,0,قدت گفتم که شمشاد است بس خجلت به بار آورد,حافظ,449
غزل,10,1,که این نسبت چرا کردیم و این بهتان چرا گفتیم,حافظ,449
غزل,11,0,جگر چون نافه‌ام خون گشت کم زینم نمی‌باید,حافظ,449
غزل,12,1,جزای آن که با زلفت سخن از چین خطا گفتیم,حافظ,449
غزل,13,0,تو آتش گشتی ای حافظ ولی با یار درنگرفت,حافظ,449
غزل,14,1,ز بدعهدی گل گویی حکایت با صبا گفتیم,حافظ,449
غزل,1,0,بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم,حافظ,451
غزل,2,1,کز بهر جرعه‌ای همه محتاج این دریم,حافظ,451
غزل,3,0,روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق,حافظ,451
غزل,4,1,شرط آن بود که جز ره آن شیوه نسپریم,حافظ,451
غزل,5,0,جایی که تخت و مسند جم می‌رود به باد,حافظ,451
غزل,6,1,گر غم خوریم خوش نبود به که می‌خوریم,حافظ,451
غزل,7,0,تا بو که دست در کمر او توان زدن,حافظ,451
غزل,8,1,در خون دل نشسته چو یاقوت احمریم,حافظ,451
غزل,9,0,واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما,حافظ,451
غزل,10,1,با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم,حافظ,451
غزل,11,0,چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا,حافظ,451
غزل,12,1,ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم,حافظ,451
غزل,13,0,از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت,حافظ,451
غزل,14,1,بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم,حافظ,451
غزل,15,0,حافظ چو ره به کنگره کاخ وصل نیست,حافظ,451
غزل,16,1,با خاک آستانه این در به سر بریم,حافظ,451
غزل,1,0,خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم,حافظ,452
غزل,2,1,شطح و طامات به بازار خرافات بریم,حافظ,452
غزل,3,0,سوی رندان قلندر به ره آورد سفر,حافظ,452
غزل,4,1,دلق بسطامی و سجاده طامات بریم,حافظ,452
غزل,5,0,تا همه خلوتیان جام صبوحی گیرند,حافظ,452
غزل,6,1,چنگ صبحی به در پیر مناجات بریم,حافظ,452
غزل,7,0,با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم,حافظ,452
غزل,8,1,همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم,حافظ,452
غزل,9,0,کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنیم,حافظ,452
غزل,10,1,علم عشق تو بر بام سماوات بریم,حافظ,452
غزل,11,0,خاک کوی تو به صحرای قیامت فردا,حافظ,452
غزل,12,1,همه بر فرق سر از بهر مباهات بریم,حافظ,452
غزل,13,0,ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد,حافظ,452
غزل,14,1,از گلستانش به زندان مکافات بریم,حافظ,452
غزل,15,0,شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش,حافظ,452
غزل,16,1,گر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم,حافظ,452
غزل,17,0,قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند,حافظ,452
غزل,18,1,بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم,حافظ,452
غزل,19,0,فتنه می‌بارد از این سقف مقرنس برخیز,حافظ,452
غزل,20,1,تا به میخانه پناه از همه آفات بریم,حافظ,452
غزل,21,0,در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی,حافظ,452
غزل,22,1,ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم,حافظ,452
غزل,23,0,حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مریز,حافظ,452
غزل,24,1,حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم,حافظ,452
غزل,1,0,ز در درآ و شبستان ما منور کن,حافظ,476
غزل,2,1,هوای مجلس روحانیان معطر کن,حافظ,476
غزل,3,0,اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباز,حافظ,476
غزل,4,1,پیاله‌ای بدهش گو دماغ را تر کن,حافظ,476
غزل,5,0,به چشم و ابروی جانان سپرده‌ام دل و جان,حافظ,476
غزل,6,1,بیا بیا و تماشای طاق و منظر کن,حافظ,476
غزل,7,0,ستاره شب هجران نمی‌فشاند نور,حافظ,476
غزل,8,1,به بام قصر برآ و چراغ مه برکن,حافظ,476
غزل,9,0,بگو به خازن جنت که خاک این مجلس,حافظ,476
غزل,10,1,به تحفه بر سوی فردوس و عود مجمر کن,حافظ,476
غزل,11,0,از این مزوجه و خرقه نیک در تنگم,حافظ,476
غزل,12,1,به یک کرشمه صوفی وشم قلندر کن,حافظ,476
غزل,13,0,چو شاهدان چمن زیردست حسن تواند,حافظ,476
غزل,14,1,کرشمه بر سمن و جلوه بر صنوبر کن,حافظ,476
غزل,15,0,فضول نفس حکایت بسی کند ساقی,حافظ,476
غزل,16,1,تو کار خود مده از دست و می به ساغر کن,حافظ,476
غزل,17,0,حجاب دیده ادراک شد شعاع جمال,حافظ,476
غزل,18,1,بیا و خرگه خورشید را منور کن,حافظ,476
غزل,19,0,طمع به قند وصال تو حد ما نبود,حافظ,476
غزل,20,1,حوالتم به لب لعل همچو شکر کن,حافظ,476
غزل,21,0,لب پیاله ببوس آنگهی به مستان ده,حافظ,476
غزل,22,1,بدین دقیقه دماغ معاشران تر کن,حافظ,476
غزل,23,0,پس از ملازمت عیش و عشق مه رویان,حافظ,476
غزل,24,1,ز کارها که کنی شعر حافظ از بر کن,حافظ,476
غزل,1,0,ای نور چشم من سخنی هست گوش کن,حافظ,477
غزل,2,1,چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن,حافظ,477
غزل,3,0,در راه عشق وسوسه اهرمن بسیست,حافظ,477
غزل,4,1,پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن,حافظ,477
غزل,5,0,برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند,حافظ,477
غزل,6,1,ای چنگ ناله برکش و ای دف خروش کن,حافظ,477
غزل,7,0,تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت,حافظ,477
غزل,8,1,همت در این عمل طلب از می فروش کن,حافظ,477
غزل,9,0,پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت,حافظ,477
غزل,10,1,هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن,حافظ,477
غزل,11,0,بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق,حافظ,477
غزل,12,1,خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن,حافظ,477
غزل,13,0,با دوستان مضایقه در عمر و مال نیست,حافظ,477
غزل,14,1,صد جان فدای یار نصیحت نیوش کن,حافظ,477
غزل,15,0,ساقی که جامت از می صافی تهی مباد,حافظ,477
غزل,16,1,چشم عنایتی به من دردنوش کن,حافظ,477
غزل,17,0,سرمست در قبای زرافشان چو بگذری,حافظ,477
غزل,18,1,یک بوسه نذر حافظ پشمینه پوش کن,حافظ,477
غزل,1,0,تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو,حافظ,490
غزل,2,1,پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو,حافظ,490
غزل,3,0,ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز,حافظ,490
غزل,4,1,کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو,حافظ,490
غزل,5,0,من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان,حافظ,490
غزل,6,1,قال و مقال عالمی می‌کشم از برای تو,حافظ,490
غزل,7,0,دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار,حافظ,490
غزل,8,1,گوشه تاج سلطنت می‌شکند گدای تو,حافظ,490
غزل,9,0,خرقه زهد و جام می گر چه نه درخور همند,حافظ,490
غزل,10,1,این همه نقش می‌زنم از جهت رضای تو,حافظ,490
غزل,11,0,شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر,حافظ,490
غزل,12,1,کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تو,حافظ,490
غزل,13,0,شاه‌نشین چشم من تکیه گه خیال توست,حافظ,490
غزل,14,1,جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو,حافظ,490
غزل,15,0,خوش چمنیست عارضت خاصه که در بهار حسن,حافظ,490
غزل,16,1,حافظ خوش کلام شد مرغ سخنسرای تو,حافظ,490
غزل,1,0,خنک نسیم معنبر شمامه‌ای دلخواه,حافظ,495
غزل,2,1,که در هوای تو برخاست بامداد پگاه,حافظ,495
غزل,3,0,دلیل راه شو ای طایر خجسته لقا,حافظ,495
غزل,4,1,که دیده آب شد از شوق خاک آن درگاه,حافظ,495
غزل,5,0,به یاد شخص نزارم که غرق خون دل است,حافظ,495
غزل,6,1,هلال را ز کنار افق کنید نگاه,حافظ,495
غزل,7,0,منم که بی تو نفس می‌کشم زهی خجلت,حافظ,495
غزل,8,1,مگر تو عفو کنی ور نه چیست عذر گناه,حافظ,495
غزل,9,0,ز دوستان تو آموخت در طریقت مهر,حافظ,495
غزل,10,1,سپیده دم که صبا چاک زد شعار سیاه,حافظ,495
غزل,11,0,به عشق روی تو روزی که از جهان بروم,حافظ,495
غزل,12,1,ز تربتم بدمد سرخ گل به جای گیاه,حافظ,495
غزل,13,0,مده به خاطر نازک ملالت از من زود,حافظ,495
غزل,14,1,که حافظ تو خود این لحظه گفت بسم الله,حافظ,495
غزل,1,0,در سرای مغان رفته بود و آب زده,حافظ,500
غزل,2,1,نشسته پیر و صلایی به شیخ و شاب زده,حافظ,500
غزل,3,0,سبوکشان همه در بندگیش بسته کمر,حافظ,500
غزل,4,1,ولی ز ترک کله چتر بر سحاب زده,حافظ,500
غزل,5,0,شعاع جام و قدح نور ماه پوشیده,حافظ,500
غزل,6,1,عذار مغبچگان راه آفتاب زده,حافظ,500
غزل,7,0,عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز,حافظ,500
غزل,8,1,شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده,حافظ,500
غزل,9,0,گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت,حافظ,500
غزل,10,1,ز جرعه بر رخ حور و پری گلاب زده,حافظ,500
غزل,11,0,ز شور و عربده شاهدان شیرین کار,حافظ,500
غزل,12,1,شکر شکسته سمن ریخته رباب زده,حافظ,500
غزل,13,0,سلام کردم و با من به روی خندان گفت,حافظ,500
غزل,14,1,که ای خمارکش مفلس شراب زده,حافظ,500
غزل,15,0,که این کند که تو کردی به ضعف همت و رای,حافظ,500
غزل,16,1,ز گنج خانه شده خیمه بر خراب زده,حافظ,500
غزل,17,0,وصال دولت بیدار ترسمت ندهند,حافظ,500
غزل,18,1,که خفته‌ای تو در آغوش بخت خواب زده,حافظ,500
غزل,19,0,بیا به میکده حافظ که بر تو عرضه کنم,حافظ,500
غزل,20,1,هزار صف ز دعاهای مستجاب زده,حافظ,500
غزل,21,0,فلک جنیبه کش شاه نصره الدین است,حافظ,500
غزل,22,1,بیا ببین ملکش دست در رکاب زده,حافظ,500
غزل,23,0,خرد که ملهم غیب است بهر کسب شرف,حافظ,500
غزل,24,1,ز بام عرش صدش بوسه بر جناب زده,حافظ,500
غزل,1,0,لبش می‌بوسم و در می‌کشم می,حافظ,510
غزل,2,1,به آب زندگانی برده‌ام پی,حافظ,510
غزل,3,0,نه رازش می‌توانم گفت با کس,حافظ,510
غزل,4,1,نه کس را می‌توانم دید با وی,حافظ,510
غزل,5,0,لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام,حافظ,510
غزل,6,1,رخش می‌بیند و گل می‌کند خوی,حافظ,510
غزل,7,0,بده جام می و از جم مکن یاد,حافظ,510
غزل,8,1,که می‌داند که جم کی بود و کی کی,حافظ,510
غزل,9,0,بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب,حافظ,510
غزل,10,1,رگش بخراش تا بخروشم از وی,حافظ,510
غزل,11,0,گل از خلوت به باغ آورد مسند,حافظ,510
غزل,12,1,بساط زهد همچون غنچه کن طی,حافظ,510
غزل,13,0,چو چشمش مست را مخمور مگذار,حافظ,510
غزل,14,1,به یاد لعلش ای ساقی بده می,حافظ,510
غزل,15,0,نجوید جان از آن قالب جدایی,حافظ,510
غزل,16,1,که باشد خون جامش در رگ و پی,حافظ,510
غزل,17,0,زبانت درکش ای حافظ زمانی,حافظ,510
غزل,18,1,حدیث بی زبانان بشنو از نی,حافظ,510
غزل,1,0,با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی,حافظ,514
غزل,2,1,تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی,حافظ,514
غزل,3,0,عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید,حافظ,514
غزل,4,1,ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی,حافظ,514
غزل,5,0,دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم,حافظ,514
غزل,6,1,با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی,حافظ,514
غزل,7,0,سلطان من خدا را زلفت شکست ما را,حافظ,514
غزل,8,1,تا کی کند سیاهی چندین درازدستی,حافظ,514
غزل,9,0,در گوشه سلامت مستور چون توان بود,حافظ,514
غزل,10,1,تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی,حافظ,514
غزل,11,0,آن روز دیده بودم این فتنه‌ها که برخاست,حافظ,514
غزل,12,1,کز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی,حافظ,514
غزل,13,0,عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ,حافظ,514
غزل,14,1,چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی,حافظ,514
غزل,1,0,آن غالیه خط گر سوی ما نامه نوشتی,حافظ,515
غزل,2,1,گردون ورق هستی ما درننوشتی,حافظ,515
غزل,3,0,هر چند که هجران ثمر وصل برآرد,حافظ,515
غزل,4,1,دهقان جهان کاش که این تخم نکشتی,حافظ,515
غزل,5,0,آمرزش نقد است کسی را که در این جا,حافظ,515
غزل,6,1,یاریست چو حوری و سرایی چو بهشتی,حافظ,515
غزل,7,0,در مصطبه عشق تنعم نتوان کرد,حافظ,515
غزل,8,1,چون بالش زر نیست بسازیم به خشتی,حافظ,515
غزل,9,0,مفروش به باغ ارم و نخوت شداد,حافظ,515
غزل,10,1,یک شیشه می و نوش لبی و لب کشتی,حافظ,515
غزل,11,0,تا کی غم دنیای دنی ای دل دانا,حافظ,515
غزل,12,1,حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی,حافظ,515
غزل,13,0,آلودگی خرقه خرابی جهان است,حافظ,515
غزل,14,1,کو راهروی اهل دلی پاک سرشتی,حافظ,515
غزل,15,0,از دست چرا هشت سر زلف تو حافظ,حافظ,515
غزل,16,1,تقدیر چنین بود چه کردی که نهشتی,حافظ,515
غزل,1,0,تو را که هر چه مراد است در جهان داری,حافظ,524
غزل,2,1,چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری,حافظ,524
غزل,3,0,بخواه جان و دل از بنده و روان بستان,حافظ,524
غزل,4,1,که حکم بر سر آزادگان روان داری,حافظ,524
غزل,5,0,میان نداری و دارم عجب که هر ساعت,حافظ,524
غزل,6,1,میان مجمع خوبان کنی میانداری,حافظ,524
غزل,7,0,بیاض روی تو را نیست نقش درخور از آنک,حافظ,524
غزل,8,1,سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری,حافظ,524
غزل,9,0,بنوش می که سبکروحی و لطیف مدام,حافظ,524
غزل,10,1,علی الخصوص در آن دم که سر گران داری,حافظ,524
غزل,11,0,مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما,حافظ,524
غزل,12,1,مکن هر آن چه توانی که جای آن داری,حافظ,524
غزل,13,0,به اختیارت اگر صد هزار تیر جفاست,حافظ,524
غزل,14,1,به قصد جان من خسته در کمان داری,حافظ,524
غزل,15,0,بکش جفای رقیبان مدام و جور حسود,حافظ,524
غزل,16,1,که سهل باشد اگر یار مهربان داری,حافظ,524
غزل,17,0,به وصل دوست گرت دست می‌دهد یک دم,حافظ,524
غزل,18,1,برو که هر چه مراد است در جهان داری,حافظ,524
غزل,19,0,چو گل به دامن از این باغ می‌بری حافظ,حافظ,524
غزل,20,1,چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری,حافظ,524
غزل,1,0,ای که در کوی خرابات مقامی داری,حافظ,527
غزل,2,1,جم وقت خودی ار دست به جامی داری,حافظ,527
غزل,3,0,ای که با زلف و رخ یار گذاری شب و روز,حافظ,527
غزل,4,1,فرصتت باد که خوش صبحی و شامی داری,حافظ,527
غزل,5,0,ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند,حافظ,527
غزل,6,1,گر از آن یار سفرکرده پیامی داری,حافظ,527
غزل,7,0,خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی,حافظ,527
غزل,8,1,بر کنار چمنش وه که چه دامی داری,حافظ,527
غزل,9,0,بوی جان از لب خندان قدح می‌شنوم,حافظ,527
غزل,10,1,بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری,حافظ,527
غزل,11,0,چون به هنگام وفا هیچ ثباتیت نبود,حافظ,527
غزل,12,1,می‌کنم شکر که بر جور دوامی داری,حافظ,527
غزل,13,0,نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود,حافظ,527
غزل,14,1,تویی امروز در این شهر که نامی داری,حافظ,527
غزل,15,0,بس دعای سحرت مونس جان خواهد بود,حافظ,527
غزل,16,1,تو که چون حافظ شبخیز غلامی داری,حافظ,527
غزل,1,0,سلیمی منذ حلت بالعراق,حافظ,539
غزل,2,1,الاقی من نواها ما الاقی,حافظ,539
غزل,3,0,الا ای ساروان منزل دوست,حافظ,539
غزل,4,1,الی رکبانکم طال اشتیاقی,حافظ,539
غزل,5,0,خرد در زنده رود انداز و می نوش,حافظ,539
غزل,6,1,به گلبانگ جوانان عراقی,حافظ,539
غزل,7,0,ربیع العمر فی مرعی حماکم,حافظ,539
غزل,8,1,حماک الله یا عهد التلاقی,حافظ,539
غزل,9,0,بیا ساقی بده رطل گرانم,حافظ,539
غزل,10,1,سقاک الله من کاس دهاق,حافظ,539
غزل,11,0,جوانی باز می‌آرد به یادم,حافظ,539
غزل,12,1,سماع چنگ و دست افشان ساقی,حافظ,539
غزل,13,0,می باقی بده تا مست و خوشدل,حافظ,539
غزل,14,1,به یاران برفشانم عمر باقی,حافظ,539
غزل,15,0,درونم خون شد از نادیدن دوست,حافظ,539
غزل,16,1,الا تعسا لایام الفراق,حافظ,539
غزل,17,0,دموعی بعدکم لا تحقروها,حافظ,539
غزل,18,1,فکم بحر عمیق من سواقی,حافظ,539
غزل,19,0,دمی با نیکخواهان متفق باش,حافظ,539
غزل,20,1,غنیمت دان امور اتفاقی,حافظ,539
غزل,21,0,بساز ای مطرب خوشخوان خوشگو,حافظ,539
غزل,22,1,به شعر فارسی صوت عراقی,حافظ,539
غزل,23,0,عروسی بس خوشی ای دختر رز,حافظ,539
غزل,24,1,ولی گه گه سزاوار طلاقی,حافظ,539
غزل,25,0,مسیحای مجرد را برازد,حافظ,539
غزل,26,1,که با خورشید سازد هم وثاقی,حافظ,539
غزل,27,0,وصال دوستان روزی ما نیست,حافظ,539
غزل,28,1,بخوان حافظ غزل‌های فراقی,حافظ,539
غزل,1,0,نوش کن جام شراب یک منی,حافظ,557
غزل,2,1,تا بدان بیخ غم از دل برکنی,حافظ,557
غزل,3,0,دل گشاده دار چون جام شراب,حافظ,557
غزل,4,1,سر گرفته چند چون خم دنی,حافظ,557
غزل,5,0,چون ز جام بیخودی رطلی کشی,حافظ,557
غزل,6,1,کم زنی از خویشتن لاف منی,حافظ,557
غزل,7,0,سنگسان شو در قدم نی همچو آب,حافظ,557
غزل,8,1,جمله رنگ آمیزی و تردامنی,حافظ,557
غزل,9,0,دل به می دربند تا مردانه وار,حافظ,557
غزل,10,1,گردن سالوس و تقوا بشکنی,حافظ,557
غزل,11,0,خیز و جهدی کن چو حافظ تا مگر,حافظ,557
غزل,12,1,خویشتن در پای معشوق افکنی,حافظ,557
غزل,1,0,ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی,حافظ,568
غزل,2,1,در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی,حافظ,568
غزل,3,0,کلک تو بارک الله بر ملک و دین گشاده,حافظ,568
غزل,4,1,صد چشمه آب حیوان از قطره سیاهی,حافظ,568
غزل,5,0,بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم,حافظ,568
غزل,6,1,ملک آن توست و خاتم فرمای هر چه خواهی,حافظ,568
غزل,7,0,در حکمت سلیمان هر کس که شک نماید,حافظ,568
غزل,8,1,بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهی,حافظ,568
غزل,9,0,باز ار چه گاه گاهی بر سر نهد کلاهی,حافظ,568
غزل,10,1,مرغان قاف دانند آیین پادشاهی,حافظ,568
غزل,11,0,تیغی که آسمانش از فیض خود دهد آب,حافظ,568
غزل,12,1,تنها جهان بگیرد بی منت سپاهی,حافظ,568
غزل,13,0,کلک تو خوش نویسد در شان یار و اغیار,حافظ,568
غزل,14,1,تعویذ جان فزایی افسون عمر کاهی,حافظ,568
غزل,15,0,ای عنصر تو مخلوق از کیمیای عزت,حافظ,568
غزل,16,1,و ای دولت تو ایمن از وصمت تباهی,حافظ,568
غزل,17,0,ساقی بیار آبی از چشمه خرابات,حافظ,568
غزل,18,1,تا خرقه‌ها بشوییم از عجب خانقاهی,حافظ,568
غزل,19,0,عمریست پادشاها کز می تهیست جامم,حافظ,568
غزل,20,1,اینک ز بنده دعوی و از محتسب گواهی,حافظ,568
غزل,21,0,گر پرتوی ز تیغت بر کان و معدن افتد,حافظ,568
غزل,22,1,یاقوت سرخ رو را بخشند رنگ کاهی,حافظ,568
غزل,23,0,دانم دلت ببخشد بر عجز شب نشینان,حافظ,568
غزل,24,1,گر حال بنده پرسی از باد صبحگاهی,حافظ,568
غزل,25,0,جایی که برق عصیان بر آدم صفی زد,حافظ,568
غزل,26,1,ما را چگونه زیبد دعوی بی‌گناهی,حافظ,568
غزل,27,0,حافظ چو پادشاهت گه گاه می‌برد نام,حافظ,568
غزل,28,1,رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهی,حافظ,568
<unk>,1,0,صبح دولت می‌دمد کو جام همچون آفتاب,حافظ,578
<unk>,2,1,فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب,حافظ,578
<unk>,3,0,خانه بی‌تشویش و ساقی یار و مطرب نکته‌گوی,حافظ,578
<unk>,4,1,موسم عیش است و دور ساغر و عهد شباب,حافظ,578
<unk>,5,0,از پی تفریح طبع و زیور حسن طرب,حافظ,578
<unk>,6,1,خوش بود ترکیب زرین جام با لعل مذاب,حافظ,578
<unk>,7,0,از خیال لطف می مشاطه‌ی چالاک طبع,حافظ,578
<unk>,8,1,در ضمیر برگ گل خوش می‌کند پنهان گلاب,حافظ,578
<unk>,9,0,شاهد و مطرب به دست‌افشان و مستان پایکوب,حافظ,578
<unk>,10,1,غمزه‌ی ساقی ز چشم می‌پرستان برده خواب,حافظ,578
<unk>,11,0,تا شد آن مه مشتری درهای حافظ را به نقد,حافظ,578
<unk>,12,1,می‌رسد هر دم به گوش زهره گلبانگ رباب,حافظ,578
<unk>,1,0,هوس باد بهارم به سوی صحرا برد,حافظ,581
<unk>,2,1,باد بوی تو بیاورد و قرار از ما برد,حافظ,581
<unk>,3,0,هرکجا بود دلی چشم تو برد از راهش,حافظ,581
<unk>,4,1,نه دل خسته بیمار مرا تنها برد,حافظ,581
<unk>,5,0,آمد و گرم ببرد آب رخم اشک چو سیم,حافظ,581
<unk>,6,1,زر به زر داد کسی کامد و این کالا برد,حافظ,581
<unk>,7,0,دل سنگین ترا اشک من آورد به راه,حافظ,581
<unk>,8,1,سنگ را سیل تواند به لب دریا برد,حافظ,581
<unk>,9,0,دوش دست طربم سلسله‌ی شوق تو بست,حافظ,581
<unk>,10,1,پای خیل خردم لشکر غم از جا برد,حافظ,581
<unk>,11,0,راه ما غمزه‌ی آن ترک‌کمان ابرو زد,حافظ,581
<unk>,12,1,رخت ما هندوی آن سرو سهی بالا برد,حافظ,581
<unk>,13,0,جام می پیش لبت دم ز روان‌بخشی زد,حافظ,581
<unk>,14,1,آب وی آن لب جان‌بخش روان‌افزا برد,حافظ,581
<unk>,15,0,بحث بلبل بر حافظ مکن از خوش سخنی,حافظ,581
<unk>,16,1,پیش طوطی نتوان نام هزارآوا برد,حافظ,581
<unk>,1,0,من دوش پنهان می‌شدم تا قصر جانان سنگنک,حافظ,596
<unk>,2,1,نرمک نهادم پای را رفتم به ایوان سنگنک,حافظ,596
<unk>,3,0,دیدم نگار نازنین بر تخت زر در خواب خوش,حافظ,596
<unk>,4,1,من از نهیب بیم او چون بید لرزان سنگنک,حافظ,596
<unk>,5,0,کردم دو انگشتان دراز آهستهک آهستهک,حافظ,596
<unk>,6,1,برداشتم برقع به ناز از ماه تابان سنگنک,حافظ,596
<unk>,7,0,یک نیمه نرگس باز کرد از خواب جنبانید سر,حافظ,596
<unk>,8,1,شد بر رخ همچون مهش زلف پریشان سنگنک,حافظ,596
<unk>,9,0,گفتا به من ای باهنر گفتم منم مسکین تو,حافظ,596
<unk>,10,1,تا گر کسی یابد خبر ای راحت جان سنگنک,حافظ,596
<unk>,11,0,باری به کام خویشتن آوردمش در بر دمی,حافظ,596
<unk>,12,1,بانگ نوا زد آن زمان مرغ سحرخوان سنگنک,حافظ,596
<unk>,13,0,گفتا که حافظ خیز و رو صبح است بر ایوان شاه,حافظ,596
<unk>,14,1,بر شاه خوان این قصه را از خلق پنهان سنگنک,حافظ,596