sentence1
stringlengths
5
240
sentence2
stringlengths
5
240
label
class label
2 classes
او جوان‌ترین برادر من است.
هیچ کسی گرسنه نبود به استثنای من.
0not_equivalent
تام تصمیم به اساس کشی به اقامتگاه ماری گرفت.
چه شب دل فریبی!
0not_equivalent
ببخشید جواب نامه تان را ندادم.
مرا ببخشید پاسخ نامه شما را ندادم.
1equivalent
لغزش در عمل چه یک اینچ، چه یک مایل.
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
1equivalent
هرگونه از دست دادنی می تواند گونه ای به دست آوردن باشد.
بهار فصل مورد علاقهٔ من است.
0not_equivalent
کودک او ماه آینده به دنیا خواهد آمد.
برای یک آژانس مسافرتی کار می‌کنم.
0not_equivalent
هیچ سودی بدون ضرر نیست.
من اینجا غریبه ام.
0not_equivalent
شیر؟ شکر؟
شیر یا شکری هست؟
1equivalent
سوالات شما بیش از اندازه مستقیم بود.
صورتت سرخ شده است.
0not_equivalent
اما من قادرم به خوبی آشپزی کنم.
تصادفات مدام پیش می‌آیند.
0not_equivalent
آن وظیفه را انجام داده‌ام.
تخم مرغ دزد، شتر دزد می‌شود.
0not_equivalent
ای کاش من ثروتمند می بودم.
زندگی آسان نیست.
0not_equivalent
این موزه سزاوار دیدن است.
آن موزه شایسته دیدن است.
1equivalent
به قطار نخواهید رسید.
ترن را از دست خواهید داد.
1equivalent
آن انسان ها بر پاشدند و آغاز به خواندن کردند.
آیا شما بیدار هستید؟
0not_equivalent
او واقعاً فرهیخته است.
او خیلی از شما بلندتر است.
0not_equivalent
او واقعاً فرهیخته است.
او حقیقتاً یک دانشمند است.
1equivalent
اول ببینید، بعداً باور کنید.
یک تصویر به اندازهٔ هزار کلمه می‌ارزد.
1equivalent
نزدیک‌ترین نیمکت کجاست؟
خودکار من به خوبی مال شما نیست.
0not_equivalent
او ساکن کیوتو است.
این صندلی چوبی است.
0not_equivalent
آن کتابی آنقدر خوب است، که من سه دفعه خواندم اش.
آیا زمین تنیس در این نزدیکی ها هست؟
0not_equivalent
برنا مه از ساعت دو تا ساعت پنج ادامه داشت.
شک دارم، که برای آن کار وقت داشته باشم.
0not_equivalent
از اتاق‌تان خارج روید.
از اتاق‌تان بیرون روید.
1equivalent
او از هویج بدش می آید.
برای تسلط پیدا کردن در زبان بیگانه انسان به شکیبائی فراوانی نیاز دارد.
0not_equivalent
همه‌روزه دندان‌هایتان را پاک کنید.
آیا شما می خواهید قدم بزنید؟
0not_equivalent
نه هرکسی می تواند هنرمند باشد.
هرکسی هم نمی‌تواند هنرمند باشد.
1equivalent
تخم مرغ دزد، شتر دزد می‌شود.
کسی که بتواند یک تخم‌مرغ بدزدد، می‌تواند یک گاو هم بدزدد.
1equivalent
او اصرار می کند که حق با اوست.
هر که عشقش بیش، رنجش بیش‌تر.
0not_equivalent
آن هدیه خیلی برای سرخ پوستان خوشایند بود.
سرخ پوستان از آن ارمغان بسیار خوشنود شدند.
1equivalent
از تنیل بودن توبه کرده است.
تام رفت آن طرف خیابان.
0not_equivalent
ایا او من را دوست دارد؟
آیا دوست می داشتید به جشن من بیائید؟
0not_equivalent
آن گیتار مال کیست؟
چرا می پرسی؟
0not_equivalent
این اتاق بزرگ و روشن است.
این اتاق وسیع و نوردار است
1equivalent
آن دانشگاه کی تاسیس شده است؟
سعادت همگان یکسان نیست.
0not_equivalent
به نظر شما چه کسی همیشه به آنجا می رود؟
مدت ها قبل یک پل اینجا بود.
0not_equivalent
ما مشتاق صلح جهانی هستیم.
مرجحاً الآن به تخت‌خواب بروید.
0not_equivalent
خانه اش نزدیک متروست.
من مجبور شدم به آنجا بروم.
0not_equivalent
بالاخره رویای ما محقق شد.
حین شنیدن قصه، گریه می کرد.
0not_equivalent
هر دوی ما مایلیم این فیلم را ببینیم.
جيل مخطوب من جام
0not_equivalent
چه‌کسی آن نامه را نوشت؟
چه کسی این نامه را نوشته است؟
1equivalent
کسی که می‌خواهد با گرگ برقصد، باید زوزه کردن را یاد بگیرد.
زمان کوتاه است، ما "الآن" باید اقدام کنیم.
0not_equivalent
از چه چیز او خوش تان می آید؟
چه چیزی را در او می پسندید؟
1equivalent
من آن نمایشنامه را نمی شناسم، ولی نویسنده اش را عمیقاً می شناسم.
شما بهتر از او شنا می‌کنید.
0not_equivalent
او خطی صاف با مدادش ترسیم نمود.
من شهامت حمایت از عقیده او را داشتم.
0not_equivalent
دوست دارم چیزی بنوشم.
من تشنه ام.
1equivalent
اما من قادرم به خوبی آشپزی کنم.
ولی من خوب بلدم طباخی کنم.
1equivalent
این تقصیر کیست؟
این اشتباه کیست؟
1equivalent
اجازه دهید سعی کنم.
گیاهان پس از باران سریع رشد می کنند.
0not_equivalent
او با دخترعموی من ازدواج کرد.
وسیله‌ی حمل و نقل من آلمانی است.
0not_equivalent
مثل ماشین دروغ می گوید.
به طور ماشینی دروغ می بافد.
1equivalent
نقشه دنیا را ببینید.
نگاهی به نقشه جهان بینداز (بیندازید)1
1equivalent
اجداد شما از کجا بودند؟
من یلیط را مجانی گرفتم.
0not_equivalent
آیا پلوئی برای گیاه خواران دارید؟
در چه طبقه ای زندگی می کنی؟
0not_equivalent
زن و شوهر -- تعریفی آسمانی.
تام به آن سوی خیابان رفت.
0not_equivalent
آیا حق دارم کمی از این را بخورم؟
آیا می‌توانم قدری از آن را بخورم؟
1equivalent
قیمت این خودکار چند است؟
برای یاد گرفتن هیچکس پیر نیست.
0not_equivalent
شما به‌خوبی می‌دانید، که آن موضوع چطور اتفاق افتاد.
آنا به جشن ما نمی‌آید.
0not_equivalent
او تنها به مطالعه نثر می پردازد.
شما دختران اوئید.
0not_equivalent
دائی ام یک کتاب به من داد.
او ناراحتی خود را در پشت لبخندی نهان می کرد.
0not_equivalent
ما دوست داریم حرف بزنیم.
دوست داریم صحبت کنیم.
1equivalent
آیا خودتان این تصویر را کشیدید؟
آیا خود شما این تصویر را کشیده‌اید؟
1equivalent
یادگیری اسپرانتو خیلی جالب است.
فراگیری اسپرانتو خیلی جذاب است.
1equivalent
مادرم همیشه می گفت، که وقت طلاست.
من دانشجو نیستم.
0not_equivalent
از قهوه نفرت دارم.
از قهوه خوشم نمی‌آید.
1equivalent
غرورم نگذاشت از او پول قرض بگیرم.
غرور من سبب شد پول قرض کردن از او برایم ناممکن شود.
1equivalent
سنگ های سقوط کرده خیابان را بسته بودند.
خیابان توسط سنگ هار افتاده مسدود شده بود.
1equivalent
هر از گاهی او پی دعوا می گردد.
گاه گاهی خواهان دعواست.
1equivalent
می شود به من نمک را بدهی، لطفا؟
آیا می‌توانید آن نمک را به من بدهید؟
1equivalent
از خودم می پرسم چرا دیر می کنم.
باید مراقبت بیشتری می کردید.
0not_equivalent
فردا دائی من برای دیدن ما می آید.
اسپرانتو را با کمی لهجه‌ی فرانسوی حرف می‌زند.
0not_equivalent
عاقل به یک اشاره.
کار چندان سختی نیست.
1equivalent
من همه‌ی نوول‌های او را خواندم.
تمامی داستان‌های کوتاه او را مطالعه کرده‌ام.
1equivalent
او به کار کردن ادامه داد.
ضد آفتاب زدی؟
0not_equivalent
وقت طلاست.
وقت گرانبهاست.
1equivalent
نام او را فراموش کردم.
اسم او از یادم رفته است.
1equivalent
به‌نظر می‌رسد باران می‌آید.
شاید باران ببارد.
1equivalent
اشتیاق پدر تفکر است.
یک قرص نان بهتر از آواز پرندگان است.
1equivalent
کی خانه خواهید بود؟
منزل او نزدیک راه آهن زیرزمینی است.
0not_equivalent
او درب می‌زد.
او ضربه به درب می‌زد.
1equivalent
من لحظه ای پیش آمدم.
من پیشنهاد تعویق آن نشست را دادم.
0not_equivalent
آیا سینما می روید؟
آیا داخل سینماها می روید؟
1equivalent
تام موسیقیدان بدی نیست.
ان کتابی است درباره ستارگان.
0not_equivalent
این خانه‌ای ایت که هنگام کودکی در آن سکونت داشتم.
آن خانه‌ای است، که من اولین روزهایم را در آن زندگی کردم.
1equivalent
سگی در حال پارس کردن است.
یک سگ دارد پارس می‌کند.
1equivalent
آب و هوا توسط علم پیش‌بینی می‌شود.
پیش‌گوئی هوا علمی صورت می‌گیرد.
1equivalent
آن یک گل آفتاب‌گردان است.
او آنقدر سخنرانی اش را طول داد که همه ما خسته شدیم.
0not_equivalent
ما اول از همه رسیدیم.
غرق چزئیات نشویم.
0not_equivalent
این آهنگ مرا شاد میکند.
من دوست داشتنی بودم.
0not_equivalent
به زندگی نوش عادت پیدا کرد.
او با زندگی جدید خود سازگار شد.
1equivalent
او تنیس‌باز حرفه‌ای است.
چه کسی حالش خوب نیست؟
0not_equivalent
به نوزادش لبخندی زد.
این کفش برای دویدن مناسب نیست.
0not_equivalent
همایش سی دقیقه پیش تمام شد.
آن گردهمائی سی دقیقه قبل به اتمام رسید.
1equivalent
من گرسنه بودم.
من در حال خوردن هستم.
1equivalent
هیچ وقت تهران بودی؟
داستان بلند جدید شما کی منتشر می‌شود؟
0not_equivalent
ترن او کی به کیوتو می رسد؟
من به اندازه ی اون پیر(بزرگ) هستم.
0not_equivalent
هردوی آنها همکاران من هستند.
هردو همکاران من اند.
1equivalent
آیا دید او خارج شود؟
او دماغی کشیده دارد.
0not_equivalent
آن بازی بسیاری از آدم ها را به اشتیاق آورد.
از ماه، زمین بسان یک توپ است.
0not_equivalent
باید آن را رنگ کنم.
برای من مشکل است که از پس این مورد بر آیم.
0not_equivalent
برای شخص عاقل یک اشاره کافی است.
تا بیست دقیقه‌ی دیگر برمی‌گردم.
0not_equivalent