sentence1
stringlengths 1
291
| sentence2
stringlengths 1
382
|
---|---|
یک بار او را برای یکی از دوستانم به عنوان آخرین جادوگر تفکر منطقی، آقای هنرید توصیف کردم. | یک بار او را به عنوان آخرین جادوگر تفکر عقلانی، آقای هنرید توصیف کردم. |
از من دور شو نامرد لعنتی | از من دور شو ای ترسو لعنتی |
نقطه کانونی من شکم من است. | شکم من مرکز من است |
یک دقیقه صبر کن. | صبر کن. |
دیوان بارها اعلام کرده است که اقدامات قانونی نهادهای جامعه باید با استناد به اصول کلی ارزیابی شود. | دیوان بارها اعلام کرده است که روندهای حقوقی نهادهای جامعه باید مطابق با اصول کلی قانون ارزیابی شود. |
نه، نه فقط مکان های عمومی. | نه، نه فقط عمومی |
احتمالاً دوباره دعوا می کنند. | آنها احتمالا دوباره دعوا می کنند. |
در آن زمان نیکی با چراغ قوه برگشته بود. | نیکی با چراغ قوه برگشته بود. |
اوم، من مترجم شرکت هایی هستم که در ژاپن تجارت می کنند، اما گاهی اوقات در پناهگاه جوانان داوطلب می شوم. | من برای شرکتهایی که با ژاپن تجارت میکنند مترجم میکنم، اما در یک پناهگاه جوانان داوطلب میشوم. |
تنها کاری که می خواستم انجام دهم این بود که بروم بیرون و پشت درخت یا چیزی پنهان شوم و سیگار بکشم. | تنها کاری که میخواستم انجام دهم این بود که بروم، پشت یک درخت یا چیزی پنهان شوم و یک سیگار بخورم. |
ممکن است متوجه شوید آنچه را که نیاز دارید دریافت می کنید. | شما می توانید آنچه را که نیاز دارید پیدا کنید. |
در واقع، هنوز در مرحله پخت و پز است. | در واقع، او هنوز در حال پخت و پز است. |
او بزرگ است. | بزرگ است. |
مسئولیت شخصی کارکنان آن در قبال مرکز توسط مقررات مربوط به کارکنان مرکز تنظیم می شود. | مسئولیت شخصی کارکنان در قبال مرکز توسط قوانین قابل اجرا برای کارکنان مرکز تنظیم می شود. |
مهاجرت او را علامت گذاری کرد. | مهاجرت او را مشخص کرد. |
بلکرانک گفت حالا برای شیشه شیر | زویون گفت: حالا ما باید یک ویتریول داشته باشیم |
بنابراین ... آیا فکر می کنید این احمقانه است؟ | پس... آیا هنوز فکر می کنید احمقانه است؟ |
با این حال در حال حاضر پیشنهاد کمیسیون هنوز توسط شورا تصویب نشده است. | با این حال، این پیشنهاد کمیسیون هنوز توسط شورا تایید نشده است. |
آنها او را دوست دارند. | آنها را دوست دارند |
قسم می خورم اگر دست از اذیت کردن من برنداری سرت را در خواب می تراشم. | قسم می خورم که اگر مزاحم من نباشی سرت را در خواب می تراشم. |
اگر رال به این جعبه برسد، سرهای بیشتری نسبت به کل پادشاهی تامارنگ سر خواهد برد. | اگر این جعبه به دست رال برسد، سرهای بیشتری نسبت به کل پادشاهی تمارنگ خواهد برد. |
آره کامیون را پس بگیرید | کامیون را پس بگیرید |
با این حال من نمی توانم به تنهایی وجود داشته باشم زیرا از خودم می ترسم، زیرا من سازنده شر خودم هستم. | من نمی توانم تنها باشم زیرا از خودم می ترسم ، زیرا من شر خودم را ایجاد می کنم. |
در تمام این مدت این زن زنده بود | این زن در تمام این مدت زنده بود. |
این یکی واضحترین بود، یعنی احتمالاً روی برگه قبلی نوشته شده بود. | این واضح تر بود، به این معنی که او احتمالاً روی یک صفحه کاغذ قبلی نوشته شده بود. |
باشه، سه، دو، یک... | سه دو یک. |
فقط دو نوع همسر وجود دارد. | فقط دو نوع زن وجود دارد |
خیلی صبر کردم | من خیلی صبر کردم |
من اومدم اینجا خوش بگذرونم خدایا | اومدم اینجا یه ذره خوش بگذرونم لعنتی |
و بین وسواس نسبت به انگیزه بودن تفاوت وجود دارد. | و بین وسواس و انگیزه بودن تفاوت وجود دارد. |
... پسرم بود | او پسر من بود |
دوستت آل چند لطف کرد تا تو را به اینجا بیاورد. | دوستت ال از چند لطف برای وارد کردن تو استفاده کرد. |
اینجا خطرناکه ما باید به کشتی من برگردیم. | خطرناکه. ما باید به کشتی من برگردیم. |
ما تمام دارایی های بالرین را جستجو کردیم. | ما تمام بالرین های ملک را جستجو کردیم. |
تو از من می خواهی | و تو می خواهی من بروم |
هی، تراویس، مرا به خاطر بسپار | هی، تراویس، یادت باشه |
شما واقعاً می خواهید که من به آن پاسخ دهم | واقعا میخوای بهش جواب بدم |
باید بیدار شی | شما باید بیدار شوید |
من می خواهم بدانم نانیت ها تا کجا گسترش یافته اند. | من می خواهم بدانم که آنها چقدر گسترش یافته اند. |
بنابراین این آیین نامه باید قوانین اساسی را در مورد آن موضوع وضع کند. | بنابراین، این مقررات باید قوانین اساسی را برای آن منطقه تعیین کند. |
ممکنه لویی رو هم بکشم | من هم می توانستم لویی را بکشم. |
میشه خصوصی باهات صحبت کنم | میتونم خصوصی باهات صحبت کنم |
در عین حال، تحرک فرامرزی کسبوکارها به دلیل مشکلات برای تأمین مالی پروژههای تجاری جدید و بار اداری با مشکل مواجه میشود. | در عین حال، تحرک فرامرزی مشاغل به دلیل مشکلات در تأمین مالی پروژههای تجاری جدید و بارهای اداری با مشکل مواجه میشود. |
مکس، جایی نرو | مکس، نرو |
کسی آنجاست | کسی اونجا هست |
او یک جن است. | این یک جن است |
فردا پشیمون میشی | فردا پشیمان خواهی شد |
و ... لبخندهای بزرگ. | و یک لبخند بزرگ |
شماره چهار دو میلیون بود. | تعداد چهار تا دو میلیون |
یادتون باشه بچه ها چی بهتون یاد دادم | یادت باشه چی بهت یاد دادم |
اطلاعات بیشتر تحت کنترل معمر قذافی و خانواده اش و منبع بالقوه بودجه رژیم او. | اطلاعات اضافی شرکتی که توسط معمر قذافی و خانواده اش کنترل می شود، منبعی بالقوه برای تامین مالی رژیم او. |
تو خیلی وقته رفته بودی قبل از اینکه کسی به تخت من بیاد. | تو خیلی وقته رفته بودی قبل از اینکه کسی به تخت من بیاد |
دلم برات تنگ شده تو انسان بزرگی هستی | دلم برات تنگ شده تو مرد بزرگی هستی |
هر بار که او می کشت، می گفت: این یکی برای توست. | هر بار که کسی را می کشت، می گفت: و این برای توست. |
فقط باید سرم را خالی می کردم. | باید سرم را خالی می کردم. |
او می خواهد یکی از ما را لعنت کند. | یکی از ما می خواهد لعنت کند. |
تعجبی ندارد که به آن دره ممنوعه می گویند. | جای تعجب نیست که او را دره ممنوعه می نامند. |
هر روز میتونم باهات برقصم | من میتونم باهات برقصم |
هی مرد، تو مردی؟ | هی مرد، تو مردی |
بسته به درجه فوریت آنها، داده ها از مقامات ذیصلاح تعیین شده ممکن است به طور مستقیم به پرونده کار تجزیه و تحلیل مطابق با ماده 82 هدایت شوند. | بسته به درجه فوریت، مقامات ذیصلاح تعیین شده می توانند داده ها را مستقیماً به پرونده های کاری تحلیلی مذکور در ماده 8 2 هدایت کنند. |
نه یکی از شما | هیچکدام از شما |
پاکت را باز کرد. | پاکت را باز کردم. |
فکر کردم بچه بازی رو دوست داری | فکر کردم دوست داری بچه بازی کنی |
چرخش سه، دو، یک. | نوبت سه، دو، یک |
و اگر آنها را دوست دارید و اگر من را دوست دارید، ما را در آنجا دنبال خواهید کرد. | اگر من و آنها را دوست داری، با ما می آیی. |
اوه، اون اینجاست | او اینجاست. |
دکتر سوبل، امروز صبح از طرف پل ویتی با شما تماس گرفت. | دکتر سوبل، امروز صبح با پل ویتی تماس داشتید. |
نماد واحد. | نماد واحد |
آیا او هم سر راه شماست | آیا آنها نیز در راه شما هستند |
اتفاقی که برای اسکات افتاد | اسکات چطور |
اول یه چیزی بهم بگو شما در مورد این چه فکری می کنید | اول به من بگو نظرت در مورد این چیه |
آه، چیزی که دور گردنش است | چیز دور گردنش |
چند دقیقه پیش خانم | چند دقیقه پیش. |
میبینی... | می بینید |
بگذار همه آن شاخ ها را داشته باشند. | بگذار همه شاخ هایشان باشد. |
شما بدون او شهر را ترک نمی کنید. | و بدون او شهر را ترک نخواهید کرد. |
بله، من می توانم شما را در پاریس، لندن، آمریکا ببینم... همه به شما تعظیم می کنند و با شما مانند یک خانم رفتار می کنند. | بله، من شما را در پاریس، لندن، آمریکا می بینم ... همه به شما تعظیم می کنند، شما مانند یک خانم رفتار خواهید کرد. |
چی میتونستم بهشون بگم | چی باید بهشون بگم |
در مورد دوم، کشور صاحب پرچم باید گابن را از تصمیم خود قبل از حرکت کشتی مطلع کند. | در این صورت، کشور صاحب پرچم باید گابن را از تصمیم خود قبل از حرکت کشتی مطلع کند. |
خوب، یک جورهایی مانند تنیس روی میز است،... ..فقط با توپ های کمی کوچکتر. | خوب، این کمی شبیه تنیس روی میز است، فقط با توپ های کمی کوچکتر. |
و باعث شد به عمه ام لیندا فکر کنم. | و این باعث شد به خاله ام لیندا فکر کنم. |
خب، امشب چه برنامه ای دارم | بنابراین، برنامه های من برای شب چیست؟ |
من روی سکوی پیشرفت اخلاقی، ذهنی و اجتماعی از طریق کارهای خیر می دوم. | من آن را بر رشد اخلاقی، ذهنی و اجتماعی از طریق اعمال نیک بنا خواهم کرد. |
هی، آماده ای برای رفتن | آماده رفتن |
برای مصرف همزمان آمیودارون، کینیدین یا وراپامیل نیازی به کاهش دوز نیست. به بخش 4.5 مراجعه کنید. | در مصرف همزمان آمیودارون، کینیدین یا وراپامیل نیازی به کاهش دوز نیست. به بخش 4.5 مراجعه کنید. |
اوه، این ... کمی تهدید کننده است. | خوب، این ... کمی تهدید کننده است. |
آه، بالاخره به خود آمدی. | بالاخره به خودت اومدی |
در حال حاضر برای قرار ملاقات دیر آمده ام. | من برای یک قرار دیر آمده ام. |
به علاوه باید سطح بالایی از حمایت از مصرف کننده را تضمین کند. | همچنین باید سطح بالایی از حمایت از مصرف کننده را فراهم کند. |
و آواز می خواند. | و آواز خواندن |
وزیر، آن بیمارستان برای بیماران انگلیسی است نه خارجی های سالم | بیمارستان برای انگلیسی های بیمار است، نه برای خارجی های سالم |
ما با هم خیلی خوب عمل می کنیم زیرا رقیب هم نیستیم. | ما با هم خیلی خوب کار می کنیم زیرا رقیب نیستیم. |
اوم، اما او فقط... شاید می ترسید که شناخته نشود یا مامان دیگر او را دوست نداشته باشد. | امم، اما او فقط... شاید می ترسید که نشناسد یا مادرش او را دوست نداشته باشد. |
هیچ دیسکی در فلاپی درایو وجود ندارد یا درب درایو بسته نیست. | فلاپی درایو فلاپی دیسک نیست یا درب واحد بسته نیست. |
کی من | کی، من |
دارم سعی میکنم لب بخونم | دارم سعی میکنم لبامو بخونم |
کمیسیون متاسف است که بلژیک این اقدامات را بدون تأیید قبلی کمیسیون اجرا کرده است. | کمیسیون متاسف است که بلژیک این اقدامات را بدون تایید قبلی از طرف خود اجرا کرده است. |
من هم به تو فکر می کردم | من هم به تو فکر کردم |
به نظر می رسد مبنای قانونی این کمک به سایر خطوط هوایی اجازه دسترسی به این طرح کمکی را نمی دهد. | به نظر نمی رسد که مبنای قانونی این حمایت اجازه دسترسی سایر خطوط هوایی به طرح کمک را بدهد. |
اگر وقت داری که به این موضوع اهمیت بدهی، چرا به مامان ما اهمیت نمی دهی | اگر برای این کار وقت داری چرا به مادرت اهمیت نمی دهی |