Datasets:
SLPL
/

Search is not available for this dataset
text
stringlengths
8
240k
نقش من چیه نقش تو چیه قصمون چرا هر کی هر کیه من به جای تو ، تو به جای من بازی می‌کنیم تا یکی شدن روزگار عجب کار نوایه جای هر کسی اینجا خالیه پشت پنجره منتظر نمون دنیا رو ببین هم صدا بخون آسمون به شرط خورشید زندگی به شرط خنده بگین که تو شهر قصه دل ساده سیری چنده راه من چی راه تو چیه برد و باخت این بازی با کیه آدما چرا رنگ به رنگ می شن هم زشت می شن و هم قشنگ می شن چرا هر کسی صاف و ساده نیست چرا دلخوشی بی‌اراده نیست دستتو توی دست من بذار شکل خودت باش نقاب و بردار آسمون به شرط خورشید زندگی به شرط خنده بگین که تو شهر قصه دل ساده سیری چنده
به یاد آر
به یادآر زندگی آهنگی است موزون بین روز و شب ، تابستان و زمستان ، آهنگی ممتد ، سکون هرگز ! حرکت و حرکت ! هر قدر جهش بالاتر ، تجربه ژرف‌تر .
و این گل‌های زیبا هم تقدیم تو دوست عزیزم که همیشه منو شرمنده مهربونیات می‌کنی
به وجدانت دروغ نگو
همان‌طوری که سخن می‌گویی عمل کن . آنچه را که احساس می‌کنی به زبان آر . به وجدان خودت دروغ نگو و با زور اعمالی را که ثابت نمی‌شود بارش مکن .
نصیحت‌های یه بابای مهربون به دخترش
دختر گلم سلام علیکم
امیدوارم حال شما خوب باشد و سلامتی را به خوبی لمس نمایید
دخترم من قبول دارم که بعضی وقت‌ها انسان به یک مرحله‌ای از زندگی می‌رسد که پیش خودش فکر می‌کند که نه راه پیش دارد نه راه پس البته این بدین معنا نیست که فکر کنی راهی نیست و انسان ساکن می‌ایستد خیر بلکه یک مرحله نوینی را در حال طی دارد و خودش هم گاهاً بی‌اطلاع است
زندگی فعلی شما یک زندگی در حال رشد و تکامل است و آرام آرام شما را برای مرحله بعدی با مسئولیت بیشتر و با تراکم کاری بیشتر و بعضاً رشد انسانی بیشتری آماده می‌کند و این خود شما هستید که باید آینده خودت را با درایت عقل ترسیم کنی
وقتی در یک کشتی نشستی و در دریا طی طریق می‌کنی ابتدای حرکت از ساحل امواج آرام و دل‌انگیز است و اصلاً به فکر طوفان و خطر نیستی و یک آرامش شیرین و به یاد ماندنی برایت تداعی می‌شود اما وقتی از ساحل دور شدی وسعت دریا را می‌بینی که دور تا دور آب است و بس باز هم شیرین است که می‌بینی در یک کشتی نشستی و دریای به این بزرگی زیر پایت است اما وقتی دریا آرام آرام طوفانی شد و کشتی را به این سو و آن سو برد ترس ذاتی بر شما غلبه می‌کند و خود را در برابر طبیعت دریا و خصلت دریا کوچک می‌بینی اما وقتی احساس می‌کنی هنوز زیر پایت سفت است و دریا نتوانسته تورا مغلوب خودش کند کمی امیدوار
می‌شوی و برای نجات مشغول فکر و مبارزه با امواج خروشان دریا می‌شوی و چاره‌ای جز این هم نداری و باید برای نجات جان کاری کنی
دخترم زندگی هم همین است گاهی شیرین گاهی تلخ گاهی خنده گاهی گریه اما این ما هستیم که باید صبور باشیم و با قدرت خدا دادی سختی‌ها را مغلوب کنیم وقتی سختی‌ها را مغلوب کردیم لذت و طعم شیرینی پیروزی را می‌چشیم البته منطق درونی را نباید از مدار قلب و روح خارج کرد
حالا مدارقلب و روح چیست ؟
من و شما توسط شخصی دیگر و با یک ایمیل ساده با هم آشنا شدیم و این آشنایی به گونه‌ای است که من شما را دخترم و شما من را پدرم خطاب می‌کنیم
چون یک ارتباط عاطفی که هم در وجود شما و هم در وجود من جاری است این علاقه را بوجود آورده
من و شما وقتی خودمون را احساس کردیم و با محیط آشنا شدیم پی به وجود خانواده از قبیل پدر . مادر . برادر . خواهر و دیگر اقوام بردیم و چون خون در رگ‌هایمان جاری است عاطفه را در سراسر بدن جاری می‌کند
و سر چشمه این عاطفه قلب و نهایتاً محضر الهی است که سیم را وصل می‌کند
من در اوایل آشنایی گفتم خودت را با خدا تنها کن و هر حرفی داری بدون رودرواسی بگو هر خواسته‌ای داری بگو ببین جواب می‌گیری یا نه ؟
اگر گرفتی که هیچ ولی اگر نگرفتی ببین مشکل کجاست
من و شما داریم با هم با تلفن حرف می‌زنیم یک دفعه تلفن به دلایلی قطع می‌شود .
حالا اینجا من و شما باید علل را بررسی کنیم
آیا تلفن خراب شده ؟
آیا سیم قطع شده ؟
آیا مخابرات به خاطر عدم پرداخت مصرف تلفن را قطع کرده ؟
من از قصد قطع کردم یا شما ؟
بالاخره نقص را پیدا می‌کنیم و آن را رفع می‌کنیم
خوب ارتباط با خدا هم همین است
نماز نمیخوانی ؟
دعا نمی‌خوانی ؟
با خدا کاری نداری ؟
ظلم می‌کنی ؟ و .
دخترم نا امیدی یکی از بزرگ‌ترین گناهان است
من نمی‌گویم شما بی‌انگیزه شدی نه اما می‌گویم که شیطنت جوانی باعث شده که ناخواسته می‌خواهی پله‌های ترقی را ناگهان طی کنی
درست است که انسان‌ها در عالی‌ترین مقام هستند اما رتبه هم شرط است
فکرت را مشغول غیر نکن با خودت حرف بزن و بگو چه می‌خواهی از من چه توقعی داری ؟
یک ربع فقط کافیه که یک ربع با خودت جدی باشی و خواسته‌ات را به خودت بگویی آن‌وقت می‌بینی که که هستی چه قدرتی داری و در چه مرتبه‌ای از زندگی هستی
وقتی تو این افکار برایت پیش می‌آید خداوند متعال به فرشتگانش می‌گوید ببینید بنده من خودش را برای فکر کردن آماده می‌کند و نهایت فکر پی به تمامیت وجود من می‌برد
یک کلمه فقط یک کلمه
ولی چند روزه ازش خبر ندارم خیلی دلم براش تنگ شده خدا کنه هر کجاست شاد باشه و سالم
انسان بی‌حضور عشق ، به سرزمینی بی‌حاصل می‌ماند . اگر باران عشق را بر این بیابان بی‌حاصل ببارد ، بیابان ، باغی سبز و خرم می‌شود . زیرا فقط عشق است که تو را یاری می‌دهد تا در زمین هستی ریشه بدوانی ، به وجد و سرور زندگی گره بخوری ، خدا را کنار خود حس کنی و خود را بامنبع تمامی‌ناپذیر هستی مرتبط کنی . فقط در این هنگام شاخ و برگ‌هایت می‌رویند ، سبز می‌شوی ، سایه ساری برای خسته ، صدها آشیانه برای پرندگان مهاجر ، طراوتی برای لب‌های تشنه ، حلاوتی برای دهان گرسنه و نوازشی برای نگاه مشتاق زیبایی . زندگی بی‌عشق ، مردگی است کسانی که عاشقی پیشه نکرده‌اند ، به فتوای حافظ ، باید نمرده بر آنها نماز کرد . اما زنده عشق ، هرگز نمی‌میرد حتی اگر بمیرد ، دوامش برای همیشه ، بر جریده عالم ثبت است . مرگ او ، لحظه دیدار او با معشوق ازلی است . مرگ او ، دروازه‌ای است که به روی جاودانگی گشوده می‌شود .
خنده سپاس خنده نیایش
سرتاسر بازی وجود چنان زیباست که خنده می‌تواند تنها پاسخ به آن باشد تنها خنده می‌تواند نیایش و سپاس باشد .
زندگی یعنی یک سار پرید
از چه دلتنگ شدی
دلخوشی ها کم نیست مثلاً این خورشید
کودک پس فردا
کفتر آن هفته
یک نفر دیشب مرد
و هنوز نان گندم خوب است
و هنوز آب می‌ریزد پایین و اسب‌ها می‌نوشند
قطره ها در جریان
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس
بررسی نظرات پست تولد
این دفعه تصمیم گرفتم قبل از رسیدن روز تولدم نظرات دوستان رو که منو شرمنده حضور قشنگشون کردن یکی یکی بررسی کنم تا یه جمع بندی کلی بشه هم خودم از خماری اینکه چرا به دنیا اومدم بیام بیرون و هم دوست مهربونم مریم خانم
بازم ممنون از حضورتون
ممنونم از حضورتون
نظرتون این‌قدر واضح بود که نیاز به تفسیر نداره
گوشت و پوست و خون و امیال نفسانی ما با حیوانات مشترک است و حیوانات فقط قادر به تسبیح خدا هستند اما هدف از خلقتشان را نمی‌دانند و این در حالی است که خلقت حیوانات پیش از خلقت انسان بوده بنابراین باید موجودی خلق می‌شد که در کمال کامل باشد و انسان از خاک آفریده شد و رازی که باز انسان به خاک باز می‌گردد این است که اشرف مخلوقات غرور را به خود در خاک می کن شما به خاطر این به دنیا آمدی که از نعمت‌های بیکران الهی در خاک و افلاک بهره‌مند باشی به خاطر این به دنیا آمدی که لذت تسیبح خدا را بچشی به خاطر این به دنیا آمدی که احسن‌الله الخالقین در تو جاری شود به خاطر این دنیا آمدی که خدا عالم را برای تو خلق کرد انسان عاشقی است که خدا به عاشق بودنش در پیش مائک می‌بالد وقتی سیر و سلوک بزرگان را کنکاش می‌کنیم در لابلای این کنکاشها به جایی می‌رسیم که انسانیت را در یک جمله معنی می‌کنیم خلیفه خدا در روی زمین دخترم تو به دنیا آمدی تا عظمت خدا در وجود تو منجلی شود اما از این هم نباید غافل بود که هستی به خاطر تن آل عبا بوجود آمد
ممنون از حضور گرمتون و همچنین از نظر قشنگتون
راجع به نظر شما یاد نوشته‌ای افتادم که چند روز پیش با همکاری دوستم نوشتیم
تا حالا شده واسه یه بار واسه یه بارم که شده به سرت بزنه و از شهر و هر چی تو شهره دل بکنی و بری جنوب اونجا فقط صدای بال ملائک میاد انگار قطعه‌ای از بهشت راهشو گم کرده و اشتباهی به زمین اومده و شده پله به سوی آسمون .
اما اگه تو چشم دلتو باز کنی هر جایی می‌تونی این پله هارو رو به سوی آسمون ببینی و بری بالا فقط کافیه از کنار هر چیزی ساده و بی‌تفاوت عبور نکنی .
من که از نظر شما نتیجه گرفتم باید برای دانستن جواب سؤالم خدارو بشناسم
محمد علی نگهداری
ممنون از حضورتون من سعی می‌کنم فرد مفیدی اول برای خودم بعد خانواده و ایل و کشورم باشم
ممنونم از اینکه با منی . چشم تمام سعیمو به کار می کیرم برای خودشناسی
از اینکه به سؤالم جواب دادین بی‌نهایت سپاسگزارم من از این بعد شادخوام زیست و شاد خواهم کرد
مرسی اجی گل . دعا می‌کنم و امیدوارم حداقل بنده خوبی برای خدا باشم
ممنون راستش من هنوز تو شناخت آدمای خوب موندم
مرسی از این که اومدی . سعی می‌کنم کاری کنم که تاریخ تولدم همیشه در خاطر ها بمونه البته اگه بشه
مبارکه ! ! ! چی ؟ ؟ ؟ معلومه تولد من و همه اونایی که تو ماه خرداد مخصوصاً یک خرداد به دنیا اومدن
حتماً فکر می کنین هنوز که روز تولدم نرسیده چرا باید پشاپیش به خودم تبریک بگم قضیه اصلاً تبریک گفتن نیست
دارم دنبال جواب یه سؤال می‌گردم که تو می‌تونی کمکم کنی مطمئنم ! ! !
من می‌خوام بدونم چرا به دنیا اومدم خودم یه چیزایی می‌دونم ولی اگه تو هم کمکم کنی می‌تونم حسابی نتیجه‌گیری کنم
اگه به خراباتم اومدی و وقت گرانبهاتو گذاشتی و این پستو خوندی حتماً بهم بگو باشه
فراخوان نشریه قره قاج
می‌خواهیم همراه شما به فراسوی کوج ها برویم . همراه کوچ‌هایمان از صداقت‌هایمان بگوییم و مدرنیزه صحبت کنیم . می‌خواهیم همراه قلم‌های شیوای شما راهی را به وسعت ییلاق ها و قشلاق ها از مدارس عشایری تا دانشگاه معتبر دنیا و ایران پیوند بزنیم . در این راستا از تمام دوستان ایلی و علاقه‌مندان به ایل دعوت به همنکاری می‌کنیم .
جمعیت دانشجویان قشقایی دانشگاه پیام نور ممسنی و نشریه دانشجویی قره قاج در راستای انتشار سومین شماره خود از عموم شما علاقه‌مندان به فرهنگ و هنر عشایر دعوت به همکاری می‌نماید تا با قلم‌های شیوای خود ما را در راهی که داریم امیدوار کند .
برای ما بنویسی و از دردهای ایل بگویی .
برای ما بنویسید .
خاطرات مردان ایل
نقش زبان در حفظ فرهنگ و سنت
خاطرات معلمان و دانش‌آموختگان مدارس عشایری
راهکارهای تقویت موسیقی و فرهنگ و ادبیات عشایر
عشایر ایران در روند تکامل اجتماعی
تأثیر مدارس عشایری در جامعه امروز
چهره‌های دیروز و امروز عشایر
حرف‌های نگفته کوچ
افسانه‌ها و منقولات عشایر
ده تکنولوژی ، اجاق ، اسکان عشایر
یازده عشایر و توریسم
دوازده چهره‌ای برگزیده عشایر .
سیزده مشکلات فراسوی عشایر .
چهارده معرفی سایر نشریات دانشجویی و عشایری
پانزده چگونه می‌توانیم نشریه‌ای خوب داشته باشیم .
شانزده مشکلات اسکان عشایر .
هفده و سایر موغاتی که به قلم شیوای شما باشد .