_id
stringlengths
17
22
url
stringlengths
42
126
title
stringlengths
2
15
text
stringlengths
100
4.71k
score
float64
0.5
1
views
float64
497
20.3k
20231101.fa_1035_21
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C
موسیقی
نظریه‌های زیبایی‌شناسی موسیقی که به این پرسش پاسخ می‌دهند در دو گروه کلّی جای می‌گیرند؛ نظریه‌های قایل به وابستگی که ارزش زیبایی شناسانه موسیقی را بر حسب روابط آن با امر دیگری خارج از موسیقی تبیین می‌کنند و این امر معمولاً احساس است.
0.5
10,442.912927
20231101.fa_1035_22
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C
موسیقی
نظریه‌های قایل به استقلال که ارزش زیبایی شناسانه موسیقی را وابسته به امری خارج از موسیقی نمی‌دانند بلکه آن را وابسته به ویژگی‌های ذاتی موسیقی تلقی می‌کنند.
0.5
10,442.912927
20231101.fa_24376_3
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
اگرچه شیطان به‌طور کلی شر و بدجنس تلقی می‌شود، اما برخی از گروه‌ها عقاید بسیار متفاوتی دارند. در شیطان‌پرستی دینی، شیطان خدایی در نظر گرفته می‌شود که مورد پرستش یا احترام است. در شیطان‌گرایی لاویایی، شیطان نمادی از ویژگی‌های مثبت و آزادی به حساب می‌آید. کتاب مقدس ظاهر شیطان را توصیف نکرده، اما از قرن ۹ میلادی، او در هنر مسیحی با شاخ، سم، پاهای پر مو، دم و معمولاً لخت و با چنگکی در دست نمایش داده شده‌است. این ویژگی‌ها از خدایانی چون پن، پوزئیدون و بس تقلید شده‌است. او همچنین در ادبیات مسیحی، به خصوص در کمدی الهی دانته، افسانه فاوست، بهشت گمشده و بهشت بازیافته از جان میلتون، و نیز در موسیقی، فیلم و سریال‌های امروزی حضوری پر رنگ دارد.
0.5
10,372.520095
20231101.fa_24376_4
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
کلمه عبری שָּטָן (شاطان) یک عبارت کلی به معنای «متهم‌کننده» یا «دشمن» است که در سراسر تنخ (مجموعه متون مقدس یهودیان) در کنار موجودات فراطبیعی، به انسان‌ها نیز گفته شده‌است و در فعلی به معنای «مخالفت کردن» ریشه دارد. زمانی که این کلمه بدون حرف تعریف به کار می‌رود، هر اتهام‌زنی می‌تواند شاطان نامیده شود، اما وقتی با حرف تعریف (ها شاطان) استفاده می‌شود، منظور شیطان آسمانی است.
0.5
10,372.520095
20231101.fa_24376_5
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
کلمه شیطان با حرف تعریف ۱۷ مرتبه در تنخ استفاده شده‌است: ۱۴ بار در ۲ فصل اول کتاب ایوب و ۳ بار در فصل سوم کتاب زکریا. این کلمه همچنین ۱۰ بار بدون حرف تعریف استفاده شده‌است. نویسندگان هفتادگانی ۲ مورد از استفاده‌های بدون حرف تعریف را در زبان یونانی به «دیابولوس» برگردانده‌اند. به شیطان در سفر پیدایش (داستان آفرینش آدم و حوا به این کتاب تعلق دارد) اشاره‌ای نشده‌است. سفر پیدایش تنها به مار سخنگو اشاره می‌کند و آن مار را با هیچ موجود فراطبیعی مرتبط نمی‌داند. اولین استفاده از «شیطان» برای اشاره به موجود فراطبیعی در تنخ، در باب ۲۲ سفر اعداد دیده می‌شود که در آن، فرشته یهوه که با بلعم باعورا دیدار می‌کند، شیطان توصیف شده‌است: «رفتن بلعم خشم الوهیم را برافروخت و فرشته یهوه به عنوان یک شیطان در برابر او ایستاد.» در باب ۲۴ کتاب دوم سموئیل، داوود بدون اجازه خدا دستور به انجام سرشماری می‌دهد. پس خدا که خشمگین شده، «فرشته یهوه» را می‌فرستد تا به عنوان مجازات به مدت ۳ روز در اسرائیل طاعون شایع کند که مسبب مرگ ۷۰ هزار نفر می‌شود. همین داستان در ۲۱ کتاب اول تواریخ هم تکرار شده، اما نویسنده «فرشته یهوه» را «شیطان» (بدون حرف تعریف) نامیده‌است.
0.5
10,372.520095
20231101.fa_24376_6
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
برخی آیات به وضوح به شیطان اشاره دارند اما این کلمه را استفاده نکرده‌اند. آیه ۱۲ از باب ۲ کتاب اول سموئیل پسران عیلی را «پسران بلیعال» توصیف می‌کند؛ آیات بعدی نشان می‌دهند بلیعال مترادف «شیطان» است. در آیه ۱۴ از باب ۱۶ کتاب اول سموئیل، یهوه یک «روح شیطانی» به سمت پادشاه اسرائیل شائول می‌فرستد تا بدین طریق او را با داوود آشنا کند. در باب ۲۲ کتاب اول پادشاهان، میکایای نبی صحنه‌ای را برای شاه اهب توصیف می‌کند که در آن، یهوه بر تخت پادشاهی خود نشسته و سپاه آسمانی در اطراف او ایستاده‌اند. یهوه از سپاه می‌پرسد «چه کسی وظیفه گمراه‌کردن اهب را می‌پذیرد؟» یک روح که نامش مشخص نشده اما به شیطان شبیه است، داوطلب می‌شود تا «به عنوان روح دروغ‌گو وارد زبان همه پیامبران اهب شود.»
0.5
10,372.520095
20231101.fa_24376_7
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
شیطان در کتاب ایوب نیز حضور دارد. این اثری منظوم است که احتمالاً در دوران اسارت یهودیان در بابل نوشته شده‌است. در این کتاب، ایوب مرد صالحی است که یهوه به او علاقه دارد. در باب اول کتاب، پسران خدا در مقابل یهوه صف می‌بندند. یهوه از شیطان که یکی از آن‌هاست، می‌پرسد کجا بودی؟ و شیطان پاسخ می‌دهد «در حال گشت و گذار در زمین.» یهوه می‌پرسد «آیا بنده من ایوب را هم دیدی که گناه نمی‌کند؟» شیطان در جواب اجازه می‌خواهد که ایوب را شکنجه کند تا یهوه ببیند که او در اثر این مسئله، از ایمانش دست خواهد کشید. یهوه می‌پذیرد. در نتیجه، شیطان خدمتکاران و گله ایوب را نابود می‌کند اما او از یهوه روی‌گردان نمی‌شود. صحنه پیشین دوباره تکرار می‌شود و یهوه به شیطان یادآوری می‌کند که ایوب هنوز مرد با ایمانی است. شیطان پاسخ می‌دهد که آزمون‌های بیشتری مورد نیاز است و یهوه باز هم به او اجازه می‌دهد که ایوب را امتحان کند. در پایان داستان، ایوب صالح و با ایمان باقی می‌ماند و شیطان از شکست خود شرمسار می‌شود.
1
10,372.520095
20231101.fa_24376_8
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
باب سوم کتاب زکریا حاوی صحنه‌ای مربوط به اواسط فوریه ۵۱۹ قبل از میلاد است که در آن، یک فرشته زکریا را به دادگاهی می‌برد؛ در این دادگاه یوشع، کاهن اعظم، به عنوان نماینده مملکت یهودا با لباس‌های چرکین (که نماد گناهان اهل یهوداست) حاضر است. یهوه قاضی و شیطان دادستان است. در نهایت، یهوه شیطان را سرزنش می‌کند و دستور می‌دهد به یوشع لباس‌های تمیز (که نشانه بخشیده شدن مردم یهوداست) بدهند.
0.5
10,372.520095
20231101.fa_24376_9
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
در دوره معبد دوم که یهودیان در شاهنشاهی هخامنشی زندگی می‌کردند، یهودیت شدیداً از مزدیسنا اثر گرفت. تاثیرپذیری از اهریمن، خدای شر و تاریکی در دین زرتشت، تصورات یهودیان از شیطان را دستخوش تغییر کرد. در هفتادگانی، ترجمه یونانی تنخ که در دوره معبد دوم انجام شده، کلمه عبری شیطان (با حرف تعریف) موجود در کتب زکریا و ایوب را دیابولوس ترجمه کرده‌اند. اما همین مترجمان، وقتی شیطان بدون حرف تعریف و خطاب به انسان‌هایی مثل هدد ادومی و رزون سوری به کار رفته، آن را ترجمه نکرده‌است و به صورت «ساتان» نوشته شده‌است.
0.5
10,372.520095
20231101.fa_24376_10
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
به نظر می‌رسد اعتقاد به وجود شیطان به عنوان رقیب خدا و یک شخصیت کاملاً پلید در دروغ‌نامیده‌ها در دوره معبد دوم شکل گرفته‌است؛ در کتاب خنوخ که به گواه طومارهای دریای مرده روزگاری به اندازه تورات محبوب بوده، به ۲۰۰ فرشته‌ای اشاره شده که وظیفه نظارت بر زمین را دارند، اما وظیفه خود را کنار می‌گذارند و در عوض، با زنان آدمیان رابطه جنسی برقرار می‌کنند. رهبر این فرشتگان سامیارس‎ است و یکی از اعضای گروه که عزازیل نام دارد، فساد را بین انسان‌ها می‌گستراند. این فرشتگان نهایتاً در غارهای دور افتاده در زمین محبوس می‌شوند و باید منتظر بمانند تا روز داوری فرا رسد. کتاب یوبیل که حدوداً در سال ۱۵۰ قبل از میلاد نوشته شده، ماجرای شکست فرشتگان را بازگو کرده‌است اما برخلاف کتاب خنوخ، در این روایت رئیس فرشتگان که مستما نام دارد، قبل از اینکه همه فرشتگان زندانی شوند از یهوه تقاضا می‌کند که به او اجازه دهد برخی از آنان را نزد خود نگه دارد تا برایش کار کنند. یهوه به درخواست او تن می‌دهد و مستما از آن فرشتگان برای وسوسه انسان‌ها به انجام گناه بیشتر استفاده می‌کند. مستما همچنین یهوه را تحریک می‌کند تا ابراهیم را با ذبح اسحاق آزمایش کند.
0.5
10,372.520095
20231101.fa_24376_11
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86
شیطان
کتاب دوم خنوخ حاوی اشاراتی به یکی از فرشتگان نگهبان موسوم به شیطان‌ئیل است. این کتاب یکی از دروغ‌نامیده‌هاست و نام نویسنده و زمان نگارش آن مشخص نیست. به گفته کتاب دوم خنوخ، شیطان‌ئیل شاهزاده گریرگوری بود و از «بهشت بیرون رانده شد.» او روح پلیدی بود که تفاوت میان درست‌کاری و گناه‌کاری را می‌دانست. در کتاب حکمت، شیطان کسی که مرگ را به زمین برد، محسوب می‌شود اما در ابتدا قابیل را مسبب این مسئله می‌دانستند. سمائیل نام یکی از فرشتگان مغضوب بود اما بعدها در متون یهودی میدراش و کابالا به مترادفی برای شیطان تبدیل شد.
0.5
10,372.520095
20231101.fa_7176_16
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
اقتصاد مغولستان به دامداری اشتراکی (گاو، گوسفند، بز و شتر) وابسته است. غلات (از جمله محصولات علوفه‌ای) در مقیاسی بزرگ در مزارع دولتی تولید می‌شود. بخش صنعتی عمدتاً به صنایع غذایی و پوست و پشم مربوط است.
0.5
10,363.745305
20231101.fa_7176_17
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
ازهم‌پاشی تجارت با اتحاد شوروی سابق در برهه‌ای از زمان مشکلات شدید اقتصادی ایجاد کرد و باعث شد مغولستان به‌طور فزاینده‌ای برای تجارت و کمک اقتصادی به چین و ژاپن چشم بدوزد.
0.5
10,363.745305
20231101.fa_7176_18
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
اقتصاد مغولستان که مبتنی بر منابع غنی کانی‌ها است، در سال ۲۰۱۱ میلادی هفده ممیز سه دهم درصد رشد داشت. البته مغولستان این رشد اقتصادی را تا حدی مدیون سرمایه‌گذاری‌های خارجی مانند طرح معدن اویو تولگوی است که به او تی نیز شهرت دارد. بیشتر سنگ مس استخراج شده از این معدن به آن سوی مرزها در چین فرستاده می‌شود. این طرح عظیم و زیرساخت‌های مرتبط با آن منجر به رونق اقتصاد محلی شده‌است، اما در عین حال بر مراتع طبیعی و زندگی گله‌داران منطقه نیز تأثیر ناگوار گذاشته‌است.
0.5
10,363.745305
20231101.fa_7176_19
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
در سال ۲۰۰۲، حدود ۳۰٪ از کل خانوارهای مغولستان از راه پرورش دام زندگی می‌کردند. بیشتر گله‌داران در مغولستان از الگوی پاستورالیسم عشایری یا نیمه‌عشایری پیروی می‌کنند. به دلیل زمستان‌های شدید ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰، مغولستان ۹٫۷ میلیون حیوان یا ۲۲٪ از کل دام‌های خود را از دست داد. این رویداد بلافاصله بهای گوشت را تحت تأثیر قرار داد، که تا دو برابر افزایش یافت. تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۹ ۱٫۶٪ کاهش یافته‌است.
0.5
10,363.745305
20231101.fa_7176_20
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
در سال‌های اخیر دام‌داری و دامپروری مغولستان موقعیت خود را در اقتصاد این کشور دوباره تثبیت کرده‌است.
1
10,363.745305
20231101.fa_7176_21
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
در آمارگیری سال ۲۰۰۷ عنوان شد که مغولستان ۲٬۹۵۱٬۷۸۶ نفر جمعیت دارد؛ که بر این حساب صد و سی و هشتمین کشور جهان بشمار می‌رود.
0.5
10,363.745305
20231101.fa_7176_22
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
نرخ رشد جمعیت در کشور نیز برابر ۱٫۲٪ محاسبه شده‌است. مغولستان جمعیتی نسبتاً جوان دارد و ۵۹ درصد مردم آن کشور زیر سی سال سن دارند و ۲۹ درصد آنان کسانی هستند که سنشان از ۱۴ سال کمتر است. تا سال ۱۹۷۵ مغولستان بالاترین نرخ کلی زاد و ولد را که ۷٫۳۳ کودک به ازا هر زن بود را از آن خود داشت. با از میان رفتن حکومت سوسیالیستی امروزه این نرخ حدود چهار برابر کمتر شده‌است و در سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ این نرخ به۱٫۸۷ رسیده‌است. شهرنشینی رشد زیادی در مغولستان داشته‌است و حدود ۴۰٪ از مردم در اولان باتور به‌سر می‌برند. همچنین قبایل کوچ‌نشین و نیمه‌کوچ‌نشین نیز در این کشور هنوز سبک قدیمی زندگی خود را حفظ کرده‌اند. ۸۵٪ مردم مغولستان مغول نژاد هستند که بیشتر آن‌ها از تار خالخایی بشمار می‌روند. دومین قوم پر جمعیت این کشور پس از مغول بوریاتها می‌باشند که از اقوام مغول بشمار می‌روند که به زبان بوریاتی از زبانهای مغولی سخن می‌گویند. همچنین اقوام قزاق، تووا و روس نیز در این کشور به‌سر می‌برند.
0.5
10,363.745305
20231101.fa_7176_23
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
زبان مغولی زبان رسمی مغولستان است. گویش اصلی مورد تکلم مغولی خالخایی است که بیش از ۹۰ درصد جمعیت این کشور بدان سخن می‌گویند. زبان‌های دیگر شامل قزاقی، زبان تووایی و بوریاتی می‌شود. زبان روسی و همچنین انگلیسی و چینی نیز کاربردهایی در زندگی روزانه دارد. زبان مغولی برخلاف مغول‌های چین که به خط مغولی نوشته می‌شود در این کشور به الفبای سیریلیک نگارش می‌گردد.
0.5
10,363.745305
20231101.fa_7176_24
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مغولستان
بیش از ۹۰٪ از مردم مغولستان بودایی هستند و مذهب بودایی تبتی دارند. ۵٪ جمعیت آن کشور مسلمان سنی هستند که بیشتر اقلیت‌های ترک و نیز مغول‌های خوتونی را شامل می‌شود. همچنین ۴٪ جمعیت این کشور را مسیحیان تشکیل می‌دهند که اکثریت قریب به اتفاق آنان را پروتستانها تشکیل می‌دهند. گروه‌های بسیار اندکی از قبایل بدوی آداب و عبادات شمنی را دنبال می‌کنند. هرچند شمنیسم در مغولستان متروک است و تنها در حد برخی آداب سنتی ردی از آن به‌جای مانده‌است. در طول دوره حکومت کمونیسم بر مغولستان در قرن بیستم آداب و عبادات دینی ممنوع بود تا حد زیادی از آن جلوگیری می‌شد. در سال‌های میانی نیمه نخست قرن بیستم ممنوعیت‌ها شدت یافت و ده‌ها هزار نفر از کسانی که اعتراض داشتند کشته یا دستگیر شدند. شمار بسیاری از آنان را روحانیان بودایی تشکیل می‌دادند.
0.5
10,363.745305
20231101.fa_26873_1
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
استامینوفن به‌خوبی قابل تحمل بوده و مانند آسپرین عوارض جانبی بسیاری ندارد و از آن‌جاکه برای خرید و مصرف استامینوفن نیاز به نسخه پزشک است. این دارو معمولاً برای درمان تب، سردرد و دردهای خفیف استفاده می‌شود. در صورتی که پاراستامول به همراه ضدالتهاب‌های غیراستروئیدی استفاده شود، می‌تواند در درمان دردهای شدید نیز مؤثر باشد. استامینوفن معمولاً در بیشتر نسخه‌های تجویز شده، برای درمان سرماخوردگی و آنفلوآنزا به‌کار می‌رود. مصرف بسیار بیش از حد آن می‌تواند به مسمومیت کبدی منجر شود. مهم‌ترین علت نارسایی برق‌آسای کبد در غرب، مسمومیت‌های ناشی از پاراستامول است. این دارو عامل اصلی بسیاری از زیاده‌روی در مصرف‌ها در ایالات متحده، انگلستان، نیوزلند و استرالیا است. مشروبات الکلی خطر مسمویت با پاراستامول را افزایش می‌دهند.
0.5
10,344.523993
20231101.fa_26873_2
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
در قرون وسطی ترکیبات موجود در پوست درخت بید سفید (گروهی از مواد شیمیایی به نام سالیسینات، که بعدها به تکامل و ظهور آسپرین منجر شدند) و همچنین ترکیبات موجود در پوست درخت اوکالیپتوس به عنوان مواد کاهنده حرارت شناخته می‌شدند. پوست درخت اوکالیپتوس در ساخت گنه‌گنه برای درمان مالاریا به کار رفت که خود گنه‌گنه خاصیت کاهش سطح حرارت بدن را داراست. تلاش‌ها برای پالایش و جداسازی اسید سالیسیلیک و سالیسیلین تا اواخر قرن نوزدهم میلادی ادامه داشت تا اینکه فیلکس هوفمان شیمیدان شرکت آلمانی بایر، این تلاش‌ها را به سرانجام رساند. چهل سال پیش از هوفمان، فریدریک گیرهارد دانشمند و شیمیدان فرانسوی این کار را کرده بود ولی به‌دلیل اینکه گمان می‌برد جداسازی این مواد از یکدیگر امکان‌پذیر نمی‌باشد از ادامه کار منصرف شد. هنگامی که در دهه هشتاد قرن نوزدهم درختان اوکالیپتوس کم‌یاب شدند جستجو برای یافتن جایگزین آغاز شد. در سال ۱۸۸۶ پروفسور أدولف کوسمال در دانشگاه استراسبورگ در حال مطالعه بر روی تأثیرات ماده ضد انگل نفتالین بود، هنگامی که نفتالین موجود در آزمایشگاه تمام شد دو تن از همکاران جوانش به نام‌های أرنولد کان و پل هپ برای تهیه نفتالین به داروخانه رفتند لیکن داروساز به اشتباه اسیتانیلید را به جای نفتالین به آن‌ها فروخت. آنان پس از مطالعه، از اثرات کاهنده حرارت اسیتانیلید شگفت‌زده شدند و به لطف اشتباه داروساز، خواص کاهنده حرارت استانیلید کشف گردید. اما خواص ضد درد اسیتانیلید، سال‌های زیادی پس از این ماجرا کشف شد. اسیتانیلید در واقع پدر پاراستامول و فیناسیتین است. دکتر هپ برادری داشت که در شرکت کوچکی به نام «کاله و شرکاء» که تولیدکننده اسیتانیلید بود، فعالیت می‌کرد. او به دکتر هپ پیشنهاد داد این یافته جدید را برای رقابت با سایر کاهنده‌های حرارت موجود، مانند اسید سالیسیلیک، روانه بازار کند. پس از آن اسیتانیلید با نام تجاری آنتی فیبرین وارد بازار شد. در پایان سال ۱۸۸۰ پارانیتروفینول با قیمتی ارزان‌تر از اسیتانیلید وارد بازار شد. کارل دویسبورگ مسئول تحقیقات در شرکت بایرن که به نام شرکت فردریک بایر و شرکاء معروف بود، از کارکنان بخش پارانیتروفینول خواست تا کاربرد مفیدی برای این محصول بیابند. اسکار هینزبرگ به تبدیل این ماده به اسیتوفنیتدین می‌اندیشید. ایده اولیه ساخت این ماده جدید تنها براساس اهدافی تجاری بود لیکن بخت با آن‌ها یار بود و آزمایش‌ها نشان داد که این ماده از آنتی فیبرین قویتر بوده و عوارض جانبی کمتری دارد، لذا دویسبورگ تصمیم به فروش این ماده با نام تجاری فیناسیتین گرفت. پیش از آن و در سال ۱۸۷۸ هارمون نورثروپ مورسه
0.5
10,344.523993
20231101.fa_26873_3
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
برای اولین بار پاراستامول را از طریق اکسایش و کاهش پارانیتروفینول با قلع در اسید استیک خلق کرد. با اینحال پاراستامول تا سال ۱۸۹۳ در درمان‌های پزشکی به کار نرفت تا اینکه در همان سال پاراستامول در نمونه‌های ادراری افرادی که فیناسیتین استفاده کرده‌بودند مشاهده گشت. شیمیدانان آن را روی ترکیبی سفیدرنگ و بلورین متمرکز کردند. در سال ۱۸۹۹ کشف شد که پاراستامول متابولیت اسیتانیلید است اما این اکتشاف نادیده گرفته شد. در سال ۱۹۴۶ به مؤسسه تحقیقات مسکن‌ها و داروهای آرام‌بخش، بودجه‌ای به منظور مطالعه روی مشکلات مرتبط با مسکن‌ها، از سوی مقامات نیویورک اختصاص داده شد و برنارد برودی و جولیوس اکسلرود برای بررسی علل ظهور مت هموگلوبینمیا، که در واقع حالتی است که خون توانایی حمل اکسیژن را از دست داده و ممکن است به فوت بیمار منجر شود، تعیین شدند. در سال ۱۹۴۸ برودی و اکسلرود مت هموگلوبینمیا را به مصرف اسیتانیلید ربط دادند و تأکید کردند تأثیرات مسکن استانیلید به دلیل متابولیت فعال آن یعنی پاراستامول است. آنان تأکید کردند حال که پاراستامول تأثیرات منفی اسیتانیلید را ندارد باید جایگزین آن شود.
0.5
10,344.523993
20231101.fa_26873_4
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
قرص استامینوفن را می‌توان برای سهولت بلع، خرد کرد. اشکال خوراکی استامینوفن را می‌توان با مقدار اندکی از مواد غذایی نظیر ماست یا مربا مخلوط کرد. برای استعمال راحت‌تر شیاف بهتر است آن را ۳۰ دقیقه در یخچال نگاه داشت. اگر یک نوبت دارو را فراموش کردید، می‌توانید هنگامی که آن را به یاد آوردید مصرفش کنید. اما اگر تقریباً زمان نوبت بعدی رسیده‌است، نوبت فراموش شده را رها کرده به برنامه دارویی منظم خود بازگردید. و هرگز مقدار دارو را دوبرابر نکنید.
0.5
10,344.523993
20231101.fa_26873_5
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
در صورتی که دچار هریک از نشانه‌های جدی زیر شدید، استامینوفن خود را قطع کرده، با پزشکتان تماس بگیرید: زردی پوست یا چشمها، اسهال، بی‌اشتهایی، تهوع، یا استفراغ، معده درد، درد، تورم یا حساسیت در بالای شکم، مدفوع سیاه و قیری شکل، ادرار خونی یا کدر، کاهش ناگهانی ادرار، کبود شدگی یا خون‌ریزی غیرعادی، بثورات جلدی، زخم‌های دهانی، یا تب یا گلودردی که پیش از درمان وجود نداشته و ناشی از بیماری ای که بخاطرش تحت درمان قرار گرفته‌اید، نباشد. مصرف بیش از ۴ گرم استامینوفن در روز در دراز مدت باعث بروز نارسایی شدید کبدی می‌گردد.
1
10,344.523993
20231101.fa_26873_6
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
قبل و بعد از مصرف این دارو به هیچ عنوان نباید نوشیدنی الکلی مصرف کرد چون باعث تخریب جبران ناپذیر بافت کبد می‌شود.
0.5
10,344.523993
20231101.fa_26873_7
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
اشکال ژنریک استامینوفن ارزانتر از انواع تجاری هستند و در اکثر موارد به همان اندازه مؤثرند. فراورده‌های استامینوفن طولانی‌اثر گرانتر می‌باشند، ولی ممکن است مصرفشان راحت‌تر و مناسبتر باشد.
0.5
10,344.523993
20231101.fa_26873_8
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
اخیراً طی یکی از آزمایش‌ها انجام گرفته مشخص شده‌استامینوفن علاوه برایجاد تسکین می‌تواند باعث ایجاد بی‌تفاوتی در افراد شود چنان‌که نسبت به همه احساسات مثبت و منفی واکنش عاطفی کمتری نشان دهند. آزمایش بدین گونه صورت گرفت که به گروهی از افراد مقداری استامینوفن داده شد و بعد آن‌ها را برابر تصاویری که باعث تحریک احساسات می‌شود قرار دادند (مثل تصویر یک حیوان) پس از آن افرادی که تحت تأثیر استامینوفن به پورتورها می‌نگریستند کمتر از کسانی که در خونشان استامینوفن وجود نداشت واکنش عاطفی نشان دادند. البته نتایج تحقیقات همچنین ثابت کرد احتمال اینکه بشود از این مسکن برای مهار استرس استفاده کرد پایین است.
0.5
10,344.523993
20231101.fa_26873_9
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%88%D9%81%D9%86
استامینوفن
دیکلوفناک، از دسته داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (NDSAID) است. به‌طور معمول دارای دو شکل ترکیب شده با سدیم و پتاسیم است.
0.5
10,344.523993
20231101.fa_18708_0
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
زئوس در اساطیر یونانی، پادشاه خدایان و فرمانروای تمام زیارت‌گاه‌های واقع در کوه المپ است. او کوچک‌ترین فرزند کرونوس و رئا از نژاد تیتان‌ها بود. معادل آن در اسطوره‌های رومی ژوپیتر و در دین کرتی‌ها ولخانوس است. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی «درخشان». واژه زئوس با بخش نخست واژه لاتین ژوپیتر «Jupiter» و واژه مورد کاربرد برای روز پیوند دارد. زئوس ایزد آسمان رخشان و نیز توفان به‌شمار می‌رفت و هم بدین دلیل سلاح او آذرخش بود که آن را به سمت کسی که او را ناخشنود کرده، پرتاب می‌کرده‌است. مواردی که او را بسیار خشمگین می‌کرد دروغگویی، پیمان‌شکنی و خیانت بوده‌ است. از دیگر نشانه‌های او می‌توان به عصای سلطنتی، بلوط، عقاب و سپرش (ساخته شده از پوست بز آمالتئا) اشاره کرد.
0.5
10,251.473903
20231101.fa_18708_1
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
کرونوس، پدر زئوس، شنیده بود که توسط یکی از فرزندانش سرنگون خواهد شد. به همین دلیل فرزندان خود را می‌بلعید. اما زئوس که فرزند ششم بود توسط رئا و گایا نجات پیدا کرد. رئا سنگ بزرگی را قنداق‌پیچ کرده و به کرونوس داد، وی نیز که فکر می‌کرد این سنگ بزرگ زئوس است آن را به جای زئوس بلعید. رئا نیز از این فرصت استفاده کرده و او را به غاری در کوه‌های دیکتی واقع در کرت برده و مخفی نمود. در آن‌جا بزی مقدس به نام آمالتئا زئوس را شیر خورانده و بزرگ می‌کرد که بعدها او به‌عنوان پرستار زئوس شناخته می‌شد. سپس زئوس با کرونوس و دیگر تیتان‌ها وارد جنگ شد و آن‌ها را شکست داد و پدرش را سرنگون کرد. بچه‌های بلعیده شده را توسط معجونی از مس تند و شراب که متیس ساخته بود از شکم کرونوس بیرون آورد و به همراه آن‌ها کرونوس را تا ابد در تارتاروس زندانی کرد. سپس با برادرانش براساس قرعه، فرمانروایی عالم را میان خود تقسیم کردند. زئوس فرمان‌روای آسمان و زمین شد، پوزئیدون فرمانروای دریاها و جهان زیرزمینی و دوزخ هم نصیب هادس شد.
0.5
10,251.473903
20231101.fa_18708_2
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
زئوس جوان‌ترین فرزند رئا و کرونوس بود. او بزرگ‌ترین فرمانروای کوه المپ و معبدهای تمام خدایانی که در آن‌جا بنا شده بودند، بود. او که بزرگ‌ترین حکم‌فرما بود، قانون، عدالت و معنویت را تعیین می‌نمود، و این مسئله او را رهبر روحانی خدایان و انسان‌ها نمود. زئوس خدای آسمان‌ها و ملکوت اعلا بود و خدای باران و آورندهٔ ابرها که بر آذرخش یا صاعقهٔ هراس‌انگیز نیز فرمان می‌راند. قدرتش برتر از قدرت تمامی خدایان دیگر بود. در داستان ایلیاد وی به خانواده‌اش چنین می‌گوید: «من قدرتمندترین هستم. بیازمایید تا بر شما آشکار شود. طنابی از طلا به آسمان ببندید و آن را استوار نگه دارید، تمامی خدایان و الهه‌ها. شما نمی‌توانید زئوس را فرود آورید. اما من اگر بخواهم شما را به زیر بکشم، آن‌گاه خواهم توانست. من طناب را به کنگرهٔ المپ استوار می‌بندم و همه در هوا آویزان خواهند ماند، آری، هم زمین و هم دریا.» با وجود این، زئوس نه قادر متعال بود و نه دانای کل. هم می‌شد با او به مخالفت برخاست و هم او را فریفت. در داستان ایلیاد پوزئیدون، و نیز هرا، او را می‌فریبند. گه‌گاه سخن از این می‌رود که قدرت مرموز و اسرارآمیز، یعنی سرنوشت یا تقدیر از زئوس نیرومندتر بوده‌است. هومر هِرا را برمی‌انگیزد تا با لحنی سرزنش‌آمیز از او بپرسد که آیا می‌تواند انسانی را که تقدیر محکوم به مرگ کرده‌است دوباره زنده کند یا نه؟
0.5
10,251.473903
20231101.fa_18708_3
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
طبق افسانه، متیس الهه پروا اولین همسر زئوس بود که آتنا، ایزدبانوی عقل و خرد را برای او به‌دنیا آورد. دومین همسر وی عمه‌اش تمیس بود که دو گروه از دخترانش هورای (یونومیا، دایکه و ایرنه) و مویرای (کلوتو، لاخسیس و اتروپوس) را به‌دنیا آورد. او آن‌گاه با همسر سومش ائورونومه ازدواج کرد و از او صاحب خاریتس (آگلیا، ائوفروسینه و تالیا) گردید. همسر چهارم او خواهرش دمتر بود که برای او پرسفونه را به‌دنیا آورد. همسر پنجم او عمه دیگرش نماسینی بود که از ازدواجشان موزها (کلیو، ائوترپه، تالیا، ملپومنه، ترپسیکور، اراتو، پلی‌هیمنیا، اورانیا و کالیوپه) متولد شدند. ششمین همسر او عمه دیگری به نام لتو بود که آپولو و آرتمیس را به‌دنیا آورد.
0.5
10,251.473903
20231101.fa_18708_4
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
او همچنین با هرا که خواهرش نیز بود، ازدواج کرد. انتظار بر آن بود که همسر زئوس کاملاً در حد مقام وی باشد. غالباً در اساطیر همسر اصلی زئوس و ملکهٔ المپ‌نشینان همانا هرا و نام او به معنی قهرمان‌بانو است و این عنوان مقامی در خور همسر پادشاه خدایان است. هرا در آرگوس کیش ویژه خود را داشت و بی‌تردید بازمانده ایزدبانوی مادر یونانی بود. هرا برای همسرش آرس، هفائستوس، هبه، ایلی‌ثیا و اریس را به‌دنیا آورد.
1
10,251.473903
20231101.fa_18708_5
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
زئوس به‌خاطر داشتن ماجراهای عشقی فراوان از معشوقه‌هایش فرزندان بسیاری داشت. هنگامی که زئوس لدا ملکهٔ اسپارت را فریفت، خود را به‌شکل یک قوی زیبا درآورد و از تخمی که لدا به عمل آورد دو جفت فرزند دوقلو به‌دنیا آمدند: کاستور و پولوکس، کلوتایمنسترا و هلن تروایی و از آلکمنه صاحب هراکلس نام‌آورترین پهلوان یونانی شد، ائوروپه که برایش مینوس، رادامانتوس و سارپدون به‌دنیا آورد و… او را نماد عاشق‌پیشگی و عشق باختن با زنان بی‌شمار و حیله‌گری‌های گوناگون برای پنهان ساختن خیانت‌هایی که به همسرش می‌کرد معرفی کرده‌اند. در برابر این پرسش که چرا این کردارها را به سرور و فرمانروای کل خدایان نسبت داده‌اند، محققان و دانش‌پژوهان گفته‌اند که زئوسی که در آوازها و داستان‌ها از او یاد می‌شود آمیزه‌ای است از تمامی خدایان. هرگاه پرستش وی به شهری می‌رسید که خود خدایان فرمانروا داشت، آن دو به تدریج در هم ادغام می‌شدند. همسر آن خدا نیز به زئوس می‌رسید. اما نتیجه ناخوشایند بود و یونانیان ادوار بعد این‌گونه عشق‌بازی و شهوت‌رانی بی‌پایان را نپسندیدند.
0.5
10,251.473903
20231101.fa_18708_6
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
فرمانروایی زئوس خالی از تهدید نبود. افیئالتس و اوتوس، دو غولی که با نام آلودز شناخته می‌شدند سعی کردند تاج و تخت زئوس را سرنگون کنند. آن‌ها هر سال یک ذراع (واحد اندازه‌گیری در باستان که برابر بود با فاصله آرنج تا نوک انگشت وسط یا حدوداً ۴۴ سانتی‌متر) در عرض و یک فاتوم در ارتفاع رشد می‌کردند. وقتی نه ساله شدند اندازه‌ای برابر با نه ذراع در عرض و نه فاتوم در ارتفاع داشتند و بدین سبب برای نبرد با ایزدان مصمم شدند. آن‌ها سپس با قرار دادن کوه‌های اوسا بر روی المپ، و نهادن کوه پلیون بر روی اوسا موفق به صعود به آسمان‌ها و تهدید المپ‌نشینان شدند. آن‌ها اعلام کردند با پرکردن دریا به‌وسیلهٔ کوه‌ها، زمین‌های خشک را به‌وجود می‌آورند. افیئالتس از هرا و اوتوس از آرتمیس خواستگاری کرد و آرس را به زنجیر کشیدند. اما هنگامی که قصد داشتند به آرتمیس حمله کنند و او نیز توان مقابله با آن‌ها را نداشت، برادرش آپولون گوزنی بین آن‌ها فرستاد. این مسئله باعث شد آن‌ها دیوانه‌وار خشمگین شوند و یکدیگر را بکشند. در نسخه‌های دیگر این افسانه چنین آمده که آرتمیس مسئول مرگ آن‌ها بود. آرتمیس خود را به شکل گوزنی درآورد و خود را به میان آن‌ها نهاد و دو برادر برای کشتن گوزن تیرهای خود را به سوی او پرتاب کردند که به یکدیگر اصابت کرده و کشته شدند. دو برادر در دنیای زیرین مجازات شدند، آن‌ها توسط مارها، پشت‌به‌پشت به ستونی بسته شدند. میان آن‌ها جغدی نیز بر روی ستون قرار داشت.
0.5
10,251.473903
20231101.fa_18708_7
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
گیگانت‌ها هیولاهایی بودند که تعداد آن‌ها صد نفر برآورد شده‌است. آن‌ها به دستور گایا برای باز پس گرفتن سلطنت و قدرت تیتان‌ها به زئوس و دیگر المپ‌نشینان حمله کردند. بعد از این‌که پیش‌گویی شده بود هیچ‌یک از گیگانت‌ها به‌دست ایزدان از بین نخواهند رفت و برای شکست دادن هیولاها به یک فانی نیاز است، المپ‌نشینان از هراکلس تقاضای کمک کردند و با همکاری یکدیگر توانستند آن‌ها را شکست دهند.
0.5
10,251.473903
20231101.fa_18708_8
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3
زئوس
سپس نوبت به اژدهای تایفون رسید تا با نفس آتشینش به آسمان‌ها حمله کند. این هیولای ترکیبی که چشمانش همانند آتش برق می‌زدند، ظاهری شبیه به انسان داشت اما از کمر به پایین بدن او از افعی‌ها پوشیده شده بود. تمام این مشکلات از شکست خوردن گیگانت‌ها به‌دست المپ‌نشینان و خشمگین‌تر شدن گایا ناشی می‌شد. گایا به تارتاروس رفته و تایفون را به‌دنیا آورد که از تمام فرزندان او در اندازه و قدرت برتری داشت. تایفون از همه کوهستان‌ها بزرگ‌تر بود و سر او اغلب به ستارگان برمی‌خورد و وقتی دست‌هایش را باز می‌کرد یکی به مشرق و دیگری به مغرب می‌رسید و به‌جای انگشتان یک‌صد سر اژدها داشت، و دارای بال بود و از چشمانش آتش بیرون می‌زد و تیفون آن‌قدر وحشتناک بود که وقتی خدایان متوجه حمله او به آسمان شدند از ترس همه به مصر گریخته و شکل حیوان‌ها را به خود گرفتند. در این‌جا بود که زئوس از فواصل دور او را با آذرخش خود مورد هدف قرار داد و در فواصل نزدیک با سلاح داس خود به او ضربه وارد می‌کرد. هنگامی‌که تایفون پا به فرار گذاشت، زئوس او را تا کوه‌های کاسیوس تعقیب نمود. اما تایفون داس را از چنگ زئوس درآورد، تاندون‌های دست و پای او را قطع کرده و او را بر روی شانه‌های خود گذاشت و از طریق دریا به غاری در سرزمین کیلیکیه حمل کرد. همچنین او تاندون‌های مفاصل او را در پوست خرس پنهان کرد که توسط ماده‌غولی محافظت می‌شد. در این هنگام بود که هرمس به نجات زئوس شتافت و به صورت نوازنده‌ای دوره‌گرد نزدیک او می‌شود و تایفون را فریب می‌دهد و تاندون‌ها را برای تعمیر سازش از او می‌گیرد؛ و زئوس هم نیروی خود را بازمی‌یابد و با استفاده از تیرهای آذرخش، او را از بین می‌برد.
0.5
10,251.473903
20231101.fa_44563_7
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
در آیه ۳۰ داستان به لوط بازمی‌گردد و تا آیه ۳۸ ادامه دارد. لوط و دخترانش ابتدا به شهر صوغر رفتند اما مدتی بعد در غاری پناه گرفتند. در غار، دختران لوط پدرشان را مست کردند و دو شب پیاپی با او رابطه جنسی داشتند و از او حامله شدند. دختر بزرگ‌تر قبل از رابطه جنسی با پدرش به دختر کوچک‌تر می‌گوید «پدرمان پیر است» و به نظر می‌رسد هدف آن‌ها از خوابیدن با لوط، حفظ نسل لوط بوده‌است. تجاوز دختران لوط به او، «عدالتی شاعرانه» است. دختران لوط دو پسر به نام‌های موأب و بن‌عمی زاییدند که داستان‌پرداز این دو پسر را پدر مردم موأب و عمون معرفی کرده‌است.
0.5
10,207.795761
20231101.fa_44563_8
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
مطابق فرضیه مستند — که دربارهٔ منابع گمنام و قدیمی‌تری است که نویسندگان تورات از آن‌ها استفاده کرده‌اند — داستان لوط با ترکیب مطالب منبع پی و دیگر منابع به وجود آمده‌است. به گفته ویبری، از آنجا که ابراهیم در داستان نابودی سدوم غایب است، این احتمال وجود دارد که این داستان در ابتدا اساساً ارتباطی با لوط نداشته‌است و این قصه در ابتدا مربوط به مردی که نامش مشخص نیست و نابودی یک شهر دیگر بوده اما نویسنده آن را با قصه ابراهیم ترکیب کرده و نام برادرزاده او را بر روی قهرمان آن نهاده‌است.
0.5
10,207.795761
20231101.fa_44563_9
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
برخلاف باور مرسوم، نویسندگان تورات در روایت‌کردن گناه مردم سدوم، اشاره‌ای به همجنس‌گرایی نکرده‌اند؛ به گفته ویبری، در غیر این صورت لوط دخترانش را به عنوان گزینه جایگزین پیشنهاد نمی‌کرد، در نتیجه تورات مردم سدوم را به دلیل خشونت جنسی (تجاوز گروهی) که نقطه مقابل مهمان‌نوازی در نظر گرفته شده، شریر و گناهکار محسوب کرده‌است. در واقع منظور از سدومی‌ها از «شناختن» (شناختن در کتاب مقدس به معنای رابطه جنسی است) مهمانان لوط، تجاوز به آن‌ها بوده‌است. به گفته رونالد هندل، در نظر نویسندگان این داستان تجاوز مرد به مرد عملی تحقیرکننده محسوب می‌شده‌است. در نتیجه، پیام داستان این است که مردم شهر به جای مهمان‌نوازی (کاری که لوط و ابراهیم انجام دادند)، قصد تحقیر مهمانان را داشتند. خدا همچنین به ابراهیم می‌گوید که همه مردم سدوم گناهکارند اما در داستان هیچ اشاره‌ای به زنان سدوم نشده که از به عقیده ویبری، حداقل نشان می‌دهد «همه مردم سدوم» گناهکار نبوده‌اند.
0.5
10,207.795761
20231101.fa_44563_10
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
در داستان ابراهیم، یهوه به همراه دو نفر دیگر به ملاقات او می‌رود و خبر تولد اسحاق را به او می‌دهد. سپس یهوه نزد ابراهیم می‌ماند و آن دو فرد دیگر، راهی سدوم می‌شوند. ملاقات میان انسان‌ها و خدایانی که خودشان را شکل آدم‌ها کرده‌اند، مضمونی رایج در جهان باستان بوده‌است؛ شاعر رومی اووید افسانه‌ای مشابه دربارهٔ خدایانِ آدم‌نما نقل کرده‌است. راوی در زمان ملاقات لوط با آن دو پیام‌آور، رفتار او را با ابراهیم مقایسه کرده‌است؛ ابراهیم در زمان ملاقات با آن‌ها به سمتشان «دوید» تا ملاقاتشان کند اما لوط «بلند شد» تا آن‌ها را ببیند. ابراهیم با کیک آرد و لوط با نان فطیر از آن‌ها پذیرایی کرد. ابراهیم در زمان غذا خوردن آن‌ها کنارشان ایستاد اما لوط با آنان هم‌غذا شد. ملاقات این دو با لوط در دروازه شهر انجام می‌شود؛ در گذشته، ورودی شهرها محل انجام کارهای اداری و تجاری آن شهر بود و به نظر نویسنده می‌خواهد بگوید لوط به حکومت سدوم رسیده‌است.
0.5
10,207.795761
20231101.fa_44563_11
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
بخش فرار لوط از شهر و تبدیل زن او به ستونی از نمک، به سرگذشت ائورودیکه و شوهرش اورفئوس در اساطیر یونان شباهت زیادی دارد. در زمان فرار اورفئوس و ائورودیکه از جهان مردگان، به آن‌ها گفته شده بود ائورودیکه پشت سر اورفئوس حرکت کند و اورفئوس نباید تا زمان رسیدن به جهان زندگان عقب را نگاه کند اما اورفئوس به عقب بازگشت و ائورودیکه از جلوی چشمانش محو شد. بی.تی. آرنولد معتقد است نویسنده داستان قصد داشته با تبدیل زن لوط به نمک، برای شباهت ستون‌های نمک دره اردن به انسان، توضیحی ارائه کند.
1
10,207.795761
20231101.fa_44563_12
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
رونالد هندل معتقد است که تجاوز دختران لوط به او، در واقع سزای عمل لوط در پیشنهاد دادن دخترانش به مردان شهر است. داستان رابطه جنسی لوط و دخترانش مضامین مشترک و مشابهی با دیگر آثار مذهبی و داستانی در این سبک، مثل لولیتا، دارد؛ در اغلب این داستان‌ها، شامل قصه لوط، داستان‌پرداز «پدر بیچاره» را «بی‌گناه» و «دختر اغواگر» را «گناهکار» نشان می‌دهد؛ در این داستان لوط حتی هوشیاری هم ندارد زیرا توسط دخترانش مست شده‌است. به‌طور مشابهی، در بیشتر داستان‌ها مادرِ قصه غایب است و غیبت او در وقوع رابطه پدر-دختر نقشی حیاتی ایفا می‌کند؛ در این داستان زن لوط غایب است زیرا خدا او را کشته‌است.
0.5
10,207.795761
20231101.fa_44563_13
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
به گفته دانشنامه جودائیکا، داستان لوط قویا یادآوری کننده داستان نوح است. هر دو این‌ها در نسلی گناهکار زندگی کردند و نهایتاً خدا تصمیم گرفت با نیروهای طبیعی خود مردم را نابود کنند؛ اما نوح و لوط به همراه خانواده‌هایشان نجات پیدا کردند. در پایان این داستان دختران لوط به او تجاوز می‌کنند و در پایان آن داستان حام نوح را برهنه می‌بیند. پیام هر دو پایان‌بندی نسل شرم‌آور همسایگان اسرائیل (کنعان، موأب و عمون) است. به عقیده فان سترز، ماجرای لوط و نابودی سدوم همچنین در داستان یونس که قصه‌ای طنز است به سخره گرفته شده؛ در آن داستان یونس اصرار زیادی دارد که خدا نینوا را نابود کند اما خدا درخواستش را رد می‌کند زیرا نگران سرنوشت مردم شهر است.
0.5
10,207.795761
20231101.fa_44563_14
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
در دیگر بخش‌های تنخ هم اشاره‌هایی به نابودی سدوم شده و این اشاره‌ها در قالب اشاره به گناه سدوم و متهم‌کردن دیگران به شباهت به آنان است. ارمیا پیامبران اورشلیم را زناکار می‌نامد و می‌گوید آنان برای من چون سدوم هستند. اشعیا، عاموس و صفنیا نیز به‌طور مشابهی به سدوم اشاره کرده‌اند. حزقیال گناهان سدوم را روشن‌تر توصیف کرده و دربارهٔ گناه آنان می‌گوید که سدوم ثروتمند و مغرور بود و مردمش به اندازه کافی غذا داشتند اما به فقرا کمک نمی‌کردند.
0.5
10,207.795761
20231101.fa_44563_15
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%B7
لوط
تصویر لوط در متون ربانی معمولاً منفی بوده‌است، هر چند گاه به خاطر فضیلت‌هایش ستوده شده و در تفاسیر گفته‌اند منظور از «عادل» که ابراهیم در پیدایش ۱۸:۲۳ به کار برده، لوط است. به گفته تفسیر ربانی سفر پیدایش (بریشیث ربه)، زمانی که لوط تصمیم گرفت از ابراهیم جدا شود، در واقع از خدا نیز جدا شد. همان متن می‌گوید لوط تصمیم گرفت راهی سدوم شود زیرا تمایلات شهوانی داشت. لوط آنجا به رباخواری مشغول شد و به عنوان قاضی ارشد شهر انتخاب گردید زیرا از قضات دیگر بدتر بود. هر چند گفته شده او به خاطر ابراهیم نجات پیدا کرد، در عین حال نجات پیدا کردنش را نتیجه عدم خیانت او به ابراهیم در مصر زمانی‌که ساره را خواهر خودش معرفی کرد، دانسته‌اند. پاداش بزرگ‌تری نیز برای لوط روایت شده‌است: مسیح از نسل او خواهد بود؛ از طریق روت موأبی و نعمه عمونی.
0.5
10,207.795761
20231101.fa_12001_19
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
تنظیم قند خون: بدن سالم بعد از جذب قندها به وسیله اعمالی که انجام می‌دهد، مقدار آن را تا حدودی ثابت نگه می‌دارد.
0.5
10,192.605529
20231101.fa_12001_20
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
ذخیره در بدن: مقدار اضافی مواد قندی و نشاسته‌ای در کبد و ماهیچه‌ها به میزان معینی ذخیره و بقیه به صورت چربی در بافت چربی ذخیره می‌گردد تا در صورت لزوم، بدن بتواند به عنوان منبع انرژی از آن استفاده نماید.
0.5
10,192.605529
20231101.fa_12001_21
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
در یک بررسی پزشکی ورزشی محققان به این نتیجه رسیدند که مصرف کربوهیدرات قبل از تمرین استقامت بدن را بالا برده و برای اجرای تمریناتی مانند اینتروال شدتی و همین‌طور اجرای بهتر در طول تمرین بسیار مؤثر است. باید توجه داشت که منبع اصلی سوخت عضلات در ورزش، کربوهیدرات‌ها هستند. در نتیجه تغذیه قبل، بعد و همچنین حین تمرین شما باید حاوی میزان کافی و مجاز کربوهیدرات باشد تا بهترین عملکرد را حاصل کنید. در مورد تغذیه حین تمرین لازم است ذکر شود که بهتر است از نوشیدنی‌های ورزشی، اسموتی‌ها و… استفاده شود تا باعث سنگینی ورزشکار نشده و همچنین آب از دست رفته حین تمرین را بازگرداند.
0.5
10,192.605529
20231101.fa_12001_22
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
به استثنا ۱ و ۳ - دی‌هیدروکسی- پروپانون، همه قندهایی که تاکنون ذکر شده‌اند، حداقل حاوی یک مرکز فضایی‌اند. ساده‌ترین قند کایرال، ۳ و ۲ - دی‌هیدروکسی پروپانون (گلیسرآلدئید) با یک کربن نامتقارن است. فرم راست‌بر آن R است، به صورتی که در طرح‌های فیشر مولکول نشان داده می‌شود، انانتیومر چپ‌بر آن، S می‌باشد.
0.5
10,192.605529
20231101.fa_12001_23
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
گر چه نامگذاری S و R برای نامیدن قندها کاملاً رضایت بخش است، اما سیستم نامگذاری قدیمی هنوز بکار گرفته می‌شود. این سیستم نامگذاری، قبل از تدوین پیکربندی مطلق قندها متداول بوده، همه قندها را به ۲ و ۳ - دی‌هیدروکسی پروپانال (گلیسرآلدئید) مرتبط می‌سازد. در این روش به جای استفاده از S و R از پیشوند D برای انانتیومر (+) وL برای انانتیومر (-) گلیسرآلدئید استفاده می‌شود.
1
10,192.605529
20231101.fa_12001_24
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
قندها ترکیبات هیدروکسی کربونیل‌اند و بایستی قادر به تشکیل درون مولکولی همی استال باشند. در واقع گلوکز و سایر هگزوزها و پنتوزها به صورت مخلوط در حال تعادل با ایزومرهای حلقوی همی‌استال خود هستند. در این مخلوط در حال تعادل، ایزومر حلقوی همی‌استال برتر است. در اصل هر یک از پنج گروه هیدروکسی می‌توانند به گروه کربونیل آلدئید افزوده شوند. اما گرچه حلقه‌های پنج ضلعی نیز شناخته شده هستند، حلقه‌های شش ضلعی معمولاً محصول برتر می‌باشند.
0.5
10,192.605529
20231101.fa_12001_25
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
واکنشگری که باعث شکستن پیوند C-C می‌شود، پریدیک اسید (HIO۴) است. این ترکیب دی‌ال‌های مجاور را اکسایش کرده، ترکیبات کربونیل ایجاد می‌شوند. از آنجا که اغلب قندها چندین دی‌ال مجاور دارند، اکسایش با HIO۴مخلوط پیچیده‌ای ایجاد می‌کند. مقدار کافی از اکسنده، زنجیر قند را به‌طور کامل به ترکیبات یک کربنی تبدیل می‌کند.
0.5
10,192.605529
20231101.fa_12001_26
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
از این روش برای شناسایی ساختار قندها استفاده می‌شود؛ مثلاً از مجاورت گلوکز با ۵ اکی والان HIO۴، پنج اکی والان فرمی اسید و ۱ اکی والان فرمالدئید به دست می‌آیند. در اکسایش فروکتوز ایزومری نیز همان مقدار عامل اکسنده مصرف شده، اما محصولات، ۳ اکی والان اسید، ۲ اکی والان آلدئید و یک اکی والان دی‌اکسید هستند.
0.5
10,192.605529
20231101.fa_12001_27
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA
کربوهیدرات
کربوهیدرات‌ها انرژی‌زا هستند و انجام اعمال حیاتی را تسهیل می‌نمایند، از اینرو از بهترین مواد تغذیه‌ای برای ورزشکارانند. مواد قندی و نشاسته‌ای یکی از مهم‌ترین و ارزانترین منابع انرژی در رژیم غذایی انسان به‌شمار می‌روند. قسمت مهمی از غذاهای مردم آسیا، آفریقا و بسیاری از نقاط جهان از مواد قندی و نشاسته‌ای تشکیل شده‌است. به علت ارزانی کربوهیدرات‌ها، اکثر مردم از آن‌ها استفاده می‌کنند و ۴۰ تا ۵۰ درصد غذای روزانه را تشکیل می‌دهند. هنگامی که کربوهیدرات‌ها وارد بدن می‌شوند به انرژی تبدیل می‌گردند و مقدار اضافی آن‌ها در بافتهای چربی ذخیره می‌شود.
0.5
10,192.605529
20231101.fa_24035_3
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
تأثیرات دیگر افسانه‌های آفرینش خاورمیانه‌ای بر داستان خلقت آدم مشهود است. عناصری مثل به وجود آمدن انسان از گل یا خلقت او برای انجام کارهای خدایان، مضامینی مشترک در این داستان‌هاست. نویسندگان تورات در نوشتن داستان آدم از مطالب افسانه‌های آفرینش دیگر، به خصوص داستان‌های مصری و بین‌النهرینی، بهره برده‌اند اما قصهٔ آدم جهان‌بینی متفاوتی با آن داستان‌ها دارد. سفر پیدایش، کتاب اول تورات که حاوی داستان آدم است، در دورهٔ هخامنشی نوشته شده اما اقلیت قابل توجهی از محققان اعتقاد دارند بخش‌های مربوط به آدم متعلق به دورهٔ متأخرتری از سایر قسمت‌های این کتاب است، زیرا در سایر بخش‌های تنخ فقط یک بار به آدم اشاره شده‌است. مسیحیان عیسی را «آدم آخر» یا «آدم دوم» می‌دانند و در اعتقاد مسلمانان، آدم اولین پیامبر محسوب می‌شود.
0.5
10,183.604488
20231101.fa_24035_4
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
ریشه واژه عبری اَدم روشن نیست. شکل مؤنث کلمه (اَدَمَه) به معنای «زمین» یا «خاک» است و آن‌گونه که در باب دوم سفر پیدایش اشکال مؤنث و مذکر کلمه در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، نشان می‌دهد که آدم به معنای «زمینی» است اما نمی‌توان این فرضیه را قطعی دانست. אדם ('dm) که ریشه واژه آدم است، با نام رنگ قرمز در زبان عبری، ارتباط دارد و می‌تواند به رنگ خاکی که آدم از آن ساخته شد یا سرخ‌گونی پوست انسان اشاره داشته باشد. در زبان اکدی، از زبان‌های سامی دیگر، اَدَمو به معنای خون و اَدَمَتو به معنای خون سیاه بوده‌است. در زبان‌های عربستانی جنوبی باستان که از دسته زبان‌های سامی غربی بوده‌اند، 'dm به معنای رعیت به کار برده می‌شد و وجود نام‌های شخصی چون «عبد ادم» می‌تواند نشان دهد خدایی به این نام وجود داشته‌است. در تنخ «آدم» علاوه بر نام یک شخصیت، به تمام انسان‌ها نیز اطلاق شده و در دیگر زبان‌های سامی شمال‌غربی مثل فنیقی و اوگاریتی نیز به همین معنی به کار می‌رفته‌است. در زبان اوگاریتی به ال، خدای بزرگ کنعان، «اَب اَدم» (پدر بشر) گفته می‌شد. استفاده از کلمه «قرمز» برای اشاره به انسان ظاهراً محدود به زبان‌های سامی شمال غربی بوده زیرا در زبان اکدی کلمه متفاوتی به کار می‌رفته‌است.
0.5
10,183.604488
20231101.fa_24035_5
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
داستان آفرینش جهان و سرگذشت آدم در تنخ در باب‌های ۱ تا ۵ سفر پیدایش روایت شده‌است. سفر پیدایش اولین کتاب از پنج کتاب تورات و به‌طور کلی اولین کتاب در مجموعه کتاب مقدس است. در نظر اکثر پژوهشگران، سفر پیدایش در دوره هخامنشی (۵۵۰ – ۳۳۰ قبل از میلاد) نوشته شده‌است. با این وجود، از آنجا که در دیگر بخش‌های تنخ هیچ اشاره‌ای به آدم نشده، اقلیت قابل توجهی از محققان اعتقاد دارند که یازده باب ابتدایی سفر پیدایش (از آفرینش تا پایان طوفان) محصول دوره‌ای متاخرتر است و احتمالاً به قرن سوم قبل از میلاد تعلق دارد.
0.5
10,183.604488
20231101.fa_24035_6
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
در کتاب مقدس چند افسانه آفرینش مختلف وجود دارد. باب ۱ پیدایش، باب ۲ پیدایش، باب ۷۴ مزامیر (زبور)، باب ۵۱ اشعیا، باب ۸ امثال سلیمان، بخش‌های مختلف سفر ایوب و موارد دیگر هر کدام آن را به شیوه متفاوتی روایت کرده‌اند. آفرینش در سفر پیدایش به دو شیوه متضاد بازگو شده‌است. بر اساس فرضیه مستند که دربارهٔ منابع قدیمی‌تر استفاده شده توسط نویسندگان تورات است، داستان اول ریشه در منبع پی و داستان دوم ریشه در منبع جی دارد. در روایت اول که در باب نخست وجود دارد، آفریننده الوهیم نامیده شده‌است. در روایت دوم، آفریدگار «یهوه الوهیم» نام دارد. در آغاز روایت الوهیمی، زمین خالی و شکل‌نگرفته و مملو از آب‌های خروشان بود. با ندای الهی زندگی و لازمه‌های آن به وجود آمد؛ روشنایی، گنبدی برای جداسازی آب‌های زیر آسمان و بالای آسمان، سپس خشکی و گیاهان و در نهایت موجودات که با آفرینش آدم‌ها در «تصویر الوهیم» به پایان می‌رسد. این اتفاقات هر کدام در یک روز و مجموعاً در شش روز اتفاق می‌افتد؛ در روز هفتم خدا که از آنچه آفریده شده خشنود است، کار را کنار می‌گذارد و استراحت می‌کند؛ یهودیان معتقدند شبات در همین مسئله ریشه دارد. آفرینش آدم‌ها با آفرینش دیگر آفریده‌ها فرق می‌کند. در دیگر موارد، مثلاً آفرینش روشنایی، الوهیم می‌گوید «روشنایی باشد» و روشنایی به وجود می‌آید اما در آفرینش آدم‌ها، او می‌گوید «می‌خواهیم آدم‌ها را بسازیم.» آدم‌ها در آغاز نر و ماده هستند و زمین برای آن‌ها آفریده شده تا در آن زندگی کنند و بر آن سلطه داشته باشند. در روایت گفته می‌شود که خدا انسان را در تصویر خودش آفرید که نمونه‌های مشابه آن در ادبیات سیاسی خاورمیانه باستان یافت شده‌است و در واقع مفهومی سلطنتی است؛ پادشاهان خاورمیانه «تصویر خدای اعظم» بر روی زمین بودند و در روایت آفرینش گفته می‌شود که انسان حاکم زمین خواهد بود. همچنین به نظر می‌رسد استفاده از ضمیر جمع (بسازیم) خطاب به خدایان کوچک‌تر حاضر در محضر الهی است. الوهیم به انسان‌ها امر می‌کند که فقط گیاه بخورند.
0.5
10,183.604488
20231101.fa_24035_7
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
بعد از آیه‌ای کوتاه (۲:۴) که دو قصه را به یکدیگر متصل می‌کند، دومین قصه آفرینش آدم بازگو شده‌است. قصه دوم داستانی عامیانه است و تمرکز آن بر شخصیت‌های داستان و دو راهی‌هایی است که پیش روی آن‌ها قرار می‌گیرد. این قصه فضایی زمینی دارد و از نظر ادبی با داستان قبلی متفاوت است. مطابق این روایت، روزی که یهوه الوهیم زمین و آسمان‌ها را آفرید، هیچ گیاهی در زمین وجود نداشت زیرا هنوز باران نباریده بود و انسانی هم در زمین نبود. در نتیجه، یهوه الوهیم با استفاده از گِل زمین انسانی (عبری: ادم) بساخت و نفس حیات را در او دمید و او به موجود زنده‌ای تبدیل شد. آدم روایت دوم جایگاهی پست‌تر از آدم روایت اول دارد؛ او در «تصویر خدا» خلق نشده، بلکه از «گِل زمین» درست شده‌است. هدف یهوه الوهیم از آفرینش آدم، این بود که او نگهبان باغ عدن باشد. در افسانه‌های بین‌النهرینی نیز به خلق انسان برای انجام کارهای خدایان اشاره شده‌است.
1
10,183.604488
20231101.fa_24035_8
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
آدم اجازه داشت از همه درخت‌ها بخورد، غیر از درخت معرفت زیرا خوردن از آن می‌توانست باعث مرگش شود. خوردنی‌هایی از این قبیل نیز در افسانه‌های یونانی و بین‌النهرینی وجود دارد. همچنین خدا انسان را فقط از میوه یک درخت (درخت معرفت) محروم کرد و به نظر منظور این است که او شانس خوردن میوه درخت زندگی و جاودانگی را نیز داشت. بدیهی است که داستان‌پرداز محدودیت خوردن میوه را وضع کرده تا در ادامه توسط انسان زیر پا گذاشته شود. آدم نتوانست میان حیوانات باغ عدن برای خودش همنشینی پیدا کند و نتیجتاً، یهوه الوهیم با استفاده از یکی از دنده‌های او زنی خلق کرد که همنشین آدم شد. خدای داستان دوم شخصیتی انسان‌انگاشته‌شده و جایزالخطاست؛ او در تلاش اول خود برای یافتن همنشینی برای آدم شکست می‌خورد و مجبور می‌شود زن را خلق کند. منظور داستان از «خلق زن از دنده مرد» در واقع ارائه توضیحی برای انگیزه رابطه جنسی است؛ بدین طریق، جدایی که در آغاز میان دو جنس به وجود آمده از بین می‌رود. همچنین «دنده» و «زندگی» در زبان سومری جناس هستند و کلمه «تی» برای هر دو به کار می‌رفته که ریشه سومری داستان را نشان می‌دهد.
0.5
10,183.604488
20231101.fa_24035_9
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
کمال باغ عدن با حضور مار در قصه، از بین رفت؛ مار از همه حیوانات هوشیارتر بود (که نشان می‌دهد او فقط یک حیوان محسوب شده، نه شیطان یا موجودی دیگر). مار زن را قانع کرد که از درخت معرفت بخورد و او نیز چنین کرد و به شوهرش هم داد. وقتی خوردند، چشمانشان باز شد و متوجه شدند که لخت هستند. پس با استفاده از برگ انجیر برای خودشان لباسی دوختند. آدم و زن همچنین متوجه شدند که با خوردن از میوه درخت معرفت، از حدودی که خدا تعیین کرده تجاوز کرده‌اند؛ در نتیجه وقتی صدای آواز خدا که میان درختان باغ می‌خرامید را شنیدند، خود را پنهان کردند. خدا که آمد، از آدم پرسید «کجا هستی؟» آدم پاسخ داد: «چون فهمیدم می‌آیی، خود را پنهان ساختم زیرا لخت هستم.» پس خدا متوجه شد که آدم و زن از درخت معرفت خورده‌اند و به او گفت: «چه کسی به تو اطلاع داد که لخت هستی؟ آیا از درختی که گفتم نخوری، خوردی؟» آدم تقصیر را به گردن «این زنی که ساختی» انداخت. خدا از زن پرسید «این چه کاری بود که کردی؟» و زن نیز مار را مقصر دانست. در نتیجه، خدا هر سه را نفرین کرد؛ مار بر شکمش راه خواهد رفت، زن تابع شوهرش خواهد بود و درد زاییدن را تحمل خواهد کرد و آدم «به عرق پیشانی‌اش نان خواهد خورد، زیرا او از خاک است و به خاک برخواهد گشت.»
0.5
10,183.604488
20231101.fa_24035_10
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
آدم زن را «حوا» (زندگی) نامید. خدا با پوست برای آن‌ها لباسی دوخت و سپس گفت: «حال انسان هم یکی از ما شده و به نیک و بد آگاه است.» پس برای اینکه انسان نتواند از درخت حیات هم بخورد و تا ابد زنده بماند، او را از باغ عدن بیرون کرد. خدا همچنین کروبی‌ها را با شمشیر آتش‌بار در شرق باغ عدن ساکن کرد تا موجود دیگری به درخت حیات نزدیک نشود. در بخش‌های باقی‌مانده تا داستان نوح (۴:۱ تا ۶:۴) به‌طور کلی دو مسئله روایت شده؛ گسترش جمعیت و پیدایش تمدن و گسترش و شکل‌گیری گناه. دو شجره‌نامه در باب‌های ۴ و ۵ وجود دارد که یکی زیاد شدن انسان‌ها از نسل قائن را توضیح می‌دهد و دیگری شجره‌نامه آدم تا نوح را نقل کرده‌است. یکی از اهداف نقل این شجره‌نامه‌ها رساندن نسل اسرائیلیان به نقطه آغاز بشریت است.
0.5
10,183.604488
20231101.fa_24035_11
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85
آدم
وقتی آدم و حوا به زمین رسیدند، با یکدیگر رابطه جنسی داشتند و قائن متولد شد. حوا مدت کوتاهی بعد هابیل را نیز زایید. قائن کشاورز و هابیل چوپان شد. یهوه (خدای داستان از اینجا به بعد یهوه الوهیم نامیده نمی‌شود) بدون هیچ دلیل مشخصی، هدیه هابیل را پذیرفت اما هدیه قائن را نه. در نتیجه، قائن از روی عصبانیت برادرش را کشت. یهوه به عنوان مجازات او را از زراعت محروم کرد و قائن آواره شد. این بخش در واقع ادامه همان روند گناهی است که در باغ عدن آغاز شده بود. داستان هابیل و قائن همچنین شبیه به قصه‌ای سومری است که در آن تموز (خدای چوپانان) با انکیمدو (خدای زراعت) درگیر می‌شود تا بتواند توجه اینانا (ایزدبانوی عشق و رابطه جنسی) را جلب کند و او را به زنی بگیرد. مدتی بعد از قتل هابیل، شیث متولد شد. نهایتاً از آمیزش پسران خدا و دختران آدمیان نژادی به نام نفیلیم به وجود آمد. سفر پیدایش به سرانجام آدم و حوا اشاره‌ای نکرده‌است.
0.5
10,183.604488
20231101.fa_7287_10
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
در سال ۱۵۲۱ نیز اسپانیایی‌ها با کمک تلاکسکالتک‌ها، که از اصلی‌ترین دشمنان آزتکها محسوب می‌شدند، تنوچیتیتلان پایتخت ازتک‌ها را به تصرف خود درآوردند. تصرف پایتخت آزتک منجر به تحت‌الحمایگی مکزیک در سال ۱۵۳۵ شد، از این پس مکزیک تحت‌الحمایه یا به تعبیری دیگر مستعمره اسپانیا شد.
0.5
10,135.13704
20231101.fa_7287_11
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
مکزیک پرجمعیت‌ترین منطقهٔ تحت‌الحمایهٔ اسپانیا بود. پس از سه قرن استیلای امپراتوری اسپانیا، سرانجام در سال ۱۸۱۰ استقلال مکزیک از اسپانیا اعلام شد.
0.5
10,135.13704
20231101.fa_7287_12
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
صدور اعلامیهٔ استقلال منجر به یک دوره جنگ‌های طولانی میان نیروهای اسپانیا و مکزیکی‌ها شد. در نهایت در سال ۱۸۲۱ مکزیک رسماً به استقلال رسید و ایتوربیده به عنوان امپراتور این کشور بر تخت نشست.
0.5
10,135.13704
20231101.fa_7287_13
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
دو سال بعد نیروهای انقلابی او را از قدرت برکنار کردند و در سال ۱۸۲۴ قانون اساسی بر مبنای نظام حکومتی جمهوری در مکزیک تدوین شد. نام کشور را نیز از امپراتوری مکزیک به ایلات متحده مکزیک تغییر دادند.
0.5
10,135.13704
20231101.fa_7287_14
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
در سال ۱۸۳۵ تگزاس از این مکزیک اعلام استقلال می‌کند که این اتفاق منجر به نبرد آلامو و به دنبال آن جنگ آمریکا و مکزیک در بین سال‌های ۱۸۴۶–۴۸ می‌شود.
1
10,135.13704
20231101.fa_7287_15
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
در سال ۱۹۱۰ به دنبال عدم رضایت مردم از رئیس‌جمهور وقت پورفیرو دیاس منجر به انقلاب مکزیک می‌شود. در سال ۱۹۱۷ قانون اساسی جدیدی به تصویب می‌رسد و حزب ناسیونالیست انقلابی قدرت را در دست می‌گیرد.
0.5
10,135.13704
20231101.fa_7287_16
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
کشوری کوهستانی و مرتفع است؛ و تنها قسمتی از آن که مسطح می‌باشد، در شبه جزیره «یوکاتان» واقع شده‌است. از آنجا که ارتفاع این کشور از ۵۰۰ متر بیشتر است. از این‌رو دما نسبت به عرض جغرافیایی و ارتفاع زمین، متغیر است. شمال این کشور خشک و غیرقابل کشت بوده، در حالی که جنوب، مرطوب و گرم است.
0.5
10,135.13704
20231101.fa_7287_17
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
مهم‌ترین ارتفاعات آن عبارتند از کوه‌های مادرهٔ غربی، مادرهٔ شرقی، مادره جنوبی و همچنین فلات مکزیک. جلگه‌های آن عمدتاً در کناره‌ها واقع شده‌اند. بیابان‌ها نیز قسمت‌هایی از مکزیک را شامل می‌شوند.
0.5
10,135.13704
20231101.fa_7287_18
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%B2%DB%8C%DA%A9
مکزیک
آب و هوای آن در نواحی مرتفع معتدل کوهستانی و در سایر نواحی گرم و مرطوب یا خشک است. بلندترین نقطه آن قله سیتلال تپتل (اوریسابا) با ۷۰۰، ۵ متر ارتفاع می‌باشد. رود ریوگرانده (۰۳۴، ۳ کیلومتر) نیز طولانی‌ترین رود آن است.
0.5
10,135.13704
20231101.fa_614083_5
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
بزرگسالان: از راه خوراکی، مقدار ۲۰ میلی‌گرم هر شش ساعت مصرف می‌شود. تا مقدار ۱۶۰ میلی‌گرم هر شش ساعت می‌توان تجویز کرد.
0.5
10,122.706336
20231101.fa_614083_6
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
بزرگسالان و کودکان بالای ۱۲ سال: ۱ قرص به هنگام بروز علائم یا mg 10 یک ساعت قبل از غذا. دارو می‌تواند دو بار در روز استفاده شود.
0.5
10,122.706336
20231101.fa_614083_7
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
تنظیم دوز: برای بیماران با کلیرانس کراتینین زیر ml/min 10 دوز دارو باید به mg 20 هنگام شب کاهش یابد یا فواصل مصرف دارو ۴۸–۳۶ ساعت شود تا دارو تجمع پیدا نکند.
0.5
10,122.706336
20231101.fa_614083_8
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
بعد از مصرف خوراکی، حدود ۴۵–۴۰ درصد دارو جذب می‌شود. زمان شروع اثر دارو طی یک ساعت و اوج اثر آن در عرض ۳–۱ ساعت بروز می‌کند.
0.5
10,122.706336
20231101.fa_614083_9
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
این دارو به‌طور گسترده در بسیاری از بافتهای بدن انتشار می‌یابد. حدود ۳۵–۳۰ درصد داروی مصرف شده توسط کبد متابولیزه می‌شود.
1
10,122.706336
20231101.fa_614083_10
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
قسمت اعظم دارو به صورت تغییرنیافته از طریق ادرار دفع می‌شود. طول مدت اثر فاموتیدین بیشتر از نیمه عمر ۵/۳–۵/۲ ساعته آن است.
0.5
10,122.706336
20231101.fa_614083_11
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
سرگیجه، سردرد، اسهال، یبوست و نفخ، خارش یا کهیر، بثورات پوستی و خونریزی یا کبود شدگی غیرمعمول، نفخ شکم.
0.5
10,122.706336
20231101.fa_614083_12
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
به تاریخ انقضای داروی فاموتیدین توجه کنید و اگر دارویی که در دستتان است تاریخ انقضای آن تمام شده‌است، از مصرف آن خودداری کنید.
0.5
10,122.706336
20231101.fa_614083_13
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%86
فاموتیدین
سابقه حساسیت فاموتیدین یا داروهای مشابه مانند رانیتیدین و سایمتیدین، یا حساسیت به سایر داروها و مواد
0.5
10,122.706336
20231101.fa_215308_0
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
فیناستراید یا فیناستِرید دارویی است که برای درمان ریزش مو به‌خصوص در آقایان و همچنین در بزرگی خوش‌خیم پروستات مردان استفاده می‌شود. به‌طور معمول این دارو برای خانمها و همچنین برای مواردی که ریزش مو وارد مرحلهٔ پیشرفته شده‌است مثل نواحی «خط موی عقب رفته» به کار نمی‌رود. سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) کاربرد این دارو را در درمان هیپرپلازی پروستات و آلوپسی آندروژنیک (طاسی به علت افزایش هورمون‌های جنسی مردانه) در مردان تأیید نموده‌است ولی استفاده از این دارو در هیرسوتیسم (پرمویی صورت و بدن) زنان مورد تأیید FDA نیست.
0.5
10,107.92079
20231101.fa_215308_1
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
در اوایل سال ۱۹۹۰ فیناستراید برای درمان هایپر پلازی (بزرگ شدگی) پروستات با دوز ۵ میلیگرم روزانه تأیید شد. به دنبال مصرف این دارو مردان متوجه شدند ریزش موهایشان کاهش یافته و حتی رویش موی جدید هم مشاهده کردند. بعد از تحقیقات زیاد مشخص شد این دارو با دوز ۱ میلی‌گرم در روز هم می‌تواند اثرات مثبت در ریزش مو داشته باشد. فیناستراید در آمریکا به عنوان داروی مؤثر بر ریزش موی مردانه با نام پروپشیا تأیید شد. این دارو در سال ۱۹۹۸ از طرف انجمن پروپشیا اولین قرص تأیید شده علمی در ریزش موی مردانه به خصوص در نواحی ورتکس (وسط سر) و قدامی میانی سر اعلام شد.
0.5
10,107.92079
20231101.fa_215308_2
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
پس از آن، تحقیقات وسیعی به منظور استفاده از این دارو برای درمان ریزش موی مردانه آغاز گردید که نشان می‌داد استفاده از آن به میزان یک میلی‌گرم در روز در درمان ریزش مو در بعضی از مردان مؤثر و کافی است.
0.5
10,107.92079
20231101.fa_215308_3
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
ماده فیناستراید پودری کریستالی مانند است که در دمایی حدود ۲۵۰ درجهٔ سانتی گراد ذوب می‌شود. در آب نامحلول است اما در کلوروفورم و محلول‌های رقیق الکلی حل می‌شود. فرمول شیمیایی آن C۲۳H۳۶N۲O۲ است و وزن ملکولی آن ۳۷۲٫۵۵ می‌باشد.
0.5
10,107.92079
20231101.fa_215308_4
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
فیناستراید در سطح مولکولی باعث تحریک رشد موهای تازه می‌شود. این ماده به صورت آزا-استروئیدی ساختگی و با قدرت زیاد به صورت آنتاگونیست غیررقابتی و انتخابی به صورت برگشت‌ناپذیر فعالیت آنزیمی را که باعث تبدیل هورمون جنسی مردانه (تستوسترون) به فرم فعال آن در فولیکول مو می‌شود مهار می‌کند.تستوسترون هورمونی است که بر روی پوست، فولیکول مو، غدهٔ پروستات، غدد سبابه و ایجاد کنندهٔ چربی پوست تأثیرگذار است. بافت‌های فولیکول مو به فرم خاصی از تستوسترون به نام DHT حساس می‌باشند. تستوسترون توسط آنزیمی به نام ۵ آلفا ردوکتاز reductase) 5) تبدیل به DHT می‌شود. فیناستراید عمل این آنزیم را مهار کرده و بنابراین از تبدیل تستوسترون به DHT جلوگیری می‌کند. ۵ آلفا ردوکتاز بر دو نوع تیپ ۱ و ۲ می‌باشد. تیپ ۱ بیشتر در نمود چربی و تیپ ۲ بیشتر در فولیکول مو و بافت پروستات وجود دارد. مردانی که سطح آنزیم تیپ ۲ آن‌ها طبیعی یا بالا است میزان DHT طبیعی بالا داشته و بیشتر به ریزش موی مردانه و بزرگی خوش خیم پروستات دچار می‌شوند.
1
10,107.92079
20231101.fa_215308_5
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
فیناستراید سبب مهار تیپ ۲ این آنزیم می‌شود. سطح DHT را پایین آورده و احتمال ریزش موی مردانه و نیز بزرگی خوش‌خیم پروستات را کاهش می‌دهد.
0.5
10,107.92079
20231101.fa_215308_6
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
استفاده از فیناستراید در درمان ریزش مو در خانم‌ها هنوز به اثبات نرسیده‌است. مخصوصاً این دارو در زنانی که در سن حاملگی بوده یا حامله هستند مورد استفاده قرار نمی‌گیرد زیرا در تعیین جنسیت جنین دخالت نموده و باعث ایجاد ناهنجاری در ارگان‌شناسی جنین می‌گردد. فیناستراید از طریق مهار تبدیل تستوسترون به دی هیدرو تستوسترون ممکن است باعث ایجاد اختلال در دستگاه تناسلی خارجی جنین پسر گردد. فیناستراید در خانم‌های باردار یا زنانی که قصد باردار شدن دارند کنترااندیکاسیون مطلق دارد. بنابراین تجویز و مصرف این دارو و حتی تماس پوستی با قرص یا خرده‌های آن در حین بارداری، توسط شرکت‌های سازنده ممنوع اعلام شده‌است. همچنین از آن جایی که فیناستراید در مایع منی ترشح می‌شود، بهتر است در صورت بارداری همسر یا قصد یا احتمال بارداری وی، از کاندوم استفاده شود.
0.5
10,107.92079
20231101.fa_215308_7
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
فیناستراید به صورت قرصهای ۱ میلی‌گرمی استفاده می‌شود و میزان هورمون دی هیدروتستوسترون سر را تا ۶۴ درصد و سرم را تا ۶۸ درصد کاهش می‌دهد. بعد از ۱۲ ماه مصرف این قرص موهای کامل و ضخیم سر افزایش یافته و موهای نازک کاهش می‌یابد. فیناستراید به خوبی می‌تواند باعث متوقف شدن پدیده مینیاتوری شود و رشد مجدد موها شروع می‌گردد. قرص به‌طور روزانه میل می‌شود و در عرض ۴ تا ۶ ماه اثرات آن ظاهر می‌شود. معمولاً بعد از ۲۴ ماه ماکزیموم اثر در موها ایجاد می‌شود. اثر فیناستراید تا زمانی است که مصرف می‌شود. فیناستراید می‌تواند همراه غذا یا با معده خالی مصرف شود.
0.5
10,107.92079
20231101.fa_215308_8
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AF
فیناستراید
رایج‌ترین عارضهٔ جانبی مصرف فیناستراید عوارض جنسی است. کاهش میل جنسی در ۲ درصد مردان، اشکال در نعوظ در ۱/۳ درصد و کاهش مقدار مایع منی از عوارض آن می‌باشد و همچنین ژنیکوماستی در مردان.
0.5
10,107.92079
20231101.fa_316944_21
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8
تب
تب‌های حاصل از مصرف داروهایی چون لاموتریژین، پروژسترون و نیز شیمی‌درمانی؛ تب‌های حاصل از مصرف برخی داروها به عنوان اثر جانبی دارو (همچون آنتی‌بیوتیک)؛ و تب‌های حاصل از قطع برخی داروها چون هروئین و فنتانیل
0.5
10,063.679172
20231101.fa_316944_22
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8
تب
این که تب برای بدن مفید است یا مضر سؤالی است که به دیدگاه پزشکان و کارشناسان بستگی دارد. در هر حال، از لحاظ علمی، تب پاسخ ایمنی است که به بدن کمک می‌کند تا دربرابر عوامل بیماری‌زا مقابله کند، و از این نظر مفید است. تب مانع از رشد و حتی موجب مرگ برخی از عوامل بیماری‌زا می‌شود. به علاوه، بالا رفتن دمای بدن موجب تکثیر گلبول‌های سفید و افزایش بازده آن‌ها در مقابل میکروبها می‌شود.
0.5
10,063.679172
20231101.fa_316944_23
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8
تب
پیش از آن که آنتی‌بیوتیکها ابداع شده و به بازار بیایند، برای درمان سیفیلیس عصبی، به‌طور عمدی و مصنوعی، در بیمار تب ایجاد می‌کردند که این عمل نتیجه‌بخش هم بود.
0.5
10,063.679172
20231101.fa_316944_24
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8
تب
هر تبی لزوماً مورد درمان مستقیم قرار نمی‌گیرد. تب نشانهٔ مبارزهٔ بدن در مقابل عوامل بیماری‌زا است، و در صورتی که مقدار آن خیلی زیاد نباشد، اغلب داروهایی برای درمان بیماری، و نه درمان مستقیم تب مصرف می‌گردند. با این وجود، برای جلوگیری از افزایش تب و ایجاد نقص در بدن، تب باید دائماً کنترل شود.
0.5
10,063.679172
20231101.fa_316944_25
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8
تب
توصیه می‌شود در زمان تب و لرز استحمام نکنید. استحمام باعث لرز می‌شود و لرز باعث بالارفتن دوباره دمای بدن می‌گردد.
1
10,063.679172
20231101.fa_316944_26
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8
تب
برای تب کمتر از ۴۰ درجه به تنهایی نیازی به درمان نیست، مگر آن که پزشک ملاحظات دیگری دربارهٔ بیمار داشته باشد. به بیمارانی که تب دارند توصیه می‌شود به مقدار کافی مایعات بنوشند، چرا که تب موجب تبخیر آب بدن می‌شود. از آنجا که مصرف آب بیش از حد موجب هیپوناترمی (کاهش نمک‌های محلول در پلاسمای خون، به خصوص سدیم) می‌شود، مصرف سایر نوشیدنی‌ها نیز توصیه می‌شود.
0.5
10,063.679172
20231101.fa_316944_27
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8
تب
بسیاری از بیماران به علت علایم تب از دارو استفاده می‌کنند. تب موجب افزایش تپش قلب می‌شود؛ و ممکن است به افراد مسن یا افرادی که دچار بیماری‌های قلبی و عروقی هستند فشار وارد کند.
0.5
10,063.679172
20231101.fa_316944_28
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8
تب
برای پایین آوردن تب یا قطع آن از تب‌بُرهایی چون پاراستامول، ایبوپروفن و گاه آسپیرین استفاده می‌شود. استامینوفن و ناپروکسن هم با تب مرتبط هستند. مکانیسم اثر داروهای ضد تب، جلوگیری یا مختل کردن تولید یا فعالیت آنزیم‌های مربوط به سنتز (تولید) پروستاگلاندین است. علاوه بر مصرف دارو، استفاده از لباس یا حولهٔ مرطوب و خنک، پاشویه و حمام با آب ولرم موجب کاهش دمای بدن می‌شود. این روش برای نوزادان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چرا که بهتر است از مصرف دارو جلوگیری شود.
0.5
10,063.679172