id
stringlengths
1
7
url
stringlengths
31
762
title
stringlengths
1
132
text
stringlengths
4
168k
3260
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%86
اردن
اُردُن با نام رسمی پادشاهی اُردُن هاشمی از پادشاهی‌های عرب در خاورمیانه و غرب آسیا است که در شرق رود اردن قرار دارد. پایتخت و بزرگ‌ترین شهر اردن شهر اَمّان است. اردن از شمال با سوریه از جنوب با عربستان سعودی و از سوی خاور با عراق و از باختر با اسرائیل و فلسطین همسایه است. جمعیت این کشور حدود ۱۰٫۲ میلیون نفر است و ۹۸ درصد مردم آن عرب هستند. نوع حکومت اردن پادشاهی مشروطه و پادشاه کنونی آن ملک عبدالله دوم است. واحد پول اردن دینار اردن است. مردمان نَبَطی از هزاره‌های یکم و دوم پیش از میلاد در این منطقه زندگی می‌کردند. کشور کنونی اردن در سال ۱۹۲۱ تأسیس شد، در سال ۱۹۲۲ به‌عنوان یک تحت‌الحمایهٔ بریتانیا به رسمیت شناخته شد و در سال ۱۹۴۶ به استقلال رسید. اردن کشوری نیمه‌خشک است که مساحت دارد. نیمی از اردن را بیابان عربی پوشانده ولی بخش باختری کشور در هلال حاصلخیز واقع شده و دارای زمین‌های قابل کشت و همچنین جنگل است. حدود ۹۵ درصد از جمعیت این کشور، مسلمان سنی و اقلیتی مسیحی هستند. اردن کشوری باثبات در منطقهٔ متلاطم خاورمیانه است و از عمدهٔ خشونت‌ها که پس از بهار عربی در سال ۲۰۱۰ منطقه را فرا گرفت آسیبی ندیده‌است. از اوایل سال ۱۹۴۸، اردن پناهندگانی را از چندین کشور همسایه در جنگ پذیرفته‌است. بر پایهٔ برآوردها بیش از دو میلیون فلسطینی و ۱٫۴ میلیون پناهندهٔ سوری در اردن حضور دارند. این پادشاهی همچنین پناهگاه هزاران عراقی مسیحی است که از آزار و شکنجهٔ داعش گریخته‌اند. در حالی‌که اردن همچنان به پذیرش پناهندگان ادامه می‌دهد، هجوم گستردهٔ اخیر از سوریه، فشار قابل‌توجهی بر منابع و زیرساخت‌های ملی اردن وارد کرده‌است. اردن از شاخص توسعهٔ انسانی بالایی برخوردار است و در میان کشورهای جهان در رتبهٔ ۱۰۲ قرار دارد و یک اقتصاد با درآمد متوسط بالا محسوب می‌شود. اقتصاد اردن، یکی از کوچک‌ترین اقتصادهای منطقه، برای سرمایه‌گذاران خارجی است. این کشور یک مقصد گردشگری مهم است و به‌دلیل داشتن بخش بهداشت و درمانِ توسعه‌یافته، مقصدی مورد توجه برای گردشگری پزشکی در منطقه است. با این وجود، کمبود منابع طبیعی، جریان زیاد پناهندگان و ناآرامی‌های منطقه‌ای رشد اقتصادی اردن را با مشکل مواجه کرده‌است. نام اردن هم نام کشور است و هم نام رود. (رود اردن) واژهٔ اردن به معنای پالاینده و پالایه و همچنین نام گونه‌ای ابریشم است. با وجود این ابهام معنی، از دیرباز واژهٔ اردن رایج بوده و گاه نیز به‌صورت کنعان به‌کار رفته‌است. روزگاری بدان مملکت موآب، مملکت ادوم و مملکت جلعاد نیز می‌گفته‌اند. در دوره‌های جنگ‌های صلیبی بدان نام ولایت‌های مونترال، کرک و مملکت لاتینی اورشلیم نیز داده شده‌است. تاریخ اردن امروزی از دورهٔ پارینه‌سنگی محل سکونت انسان بوده‌است. سه پادشاهی پایدار در پایان عصر برنز در آن‌جا پدید آمدند: عمون، موآب و ادوم فرمانروایان بعدی اردن شامل امپراتوری آشوری، امپراتوری بابل، پادشاهی نبطی، امپراتوری ایران، امپراتوری روم، خلافت راشدین، خلفای اموی و عباسی و امپراتوری عثمانی است. پس از انقلاب بزرگ عربی علیه عثمانی‌ها در سال ۱۹۱۶ در طول جنگ جهانی اول، امپراتوری عثمانی توسط بریتانیا و فرانسه تقسیم و تجزیه شد. امارت فرااردن در سال ۱۹۲۱ توسط دودمان هاشمی و امیر آن زمان عبدالله یکم تأسیس شد و این امارت تحت الحمایهٔ بریتانیا شد. در سال ۱۹۴۶، اردن به یک کشور مستقل تبدیل شد که رسماً با عنوان پادشاهی هاشمی فرااُردن شناخته می‌شود، اما در سال ۱۹۴۹ پس از تصرف کرانهٔ باختری اردن در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و الحاق آن، به پادشاهی هاشمی اردن تغییر نام داد. این منطقه در جنگ شش‌روزه به تصرف اسرائیل درآمد و اردن در سال ۱۹۸۸ از ادعای خود بر این سرزمین صرف‌نظر کرد و دومین کشور عربی شد که در سال ۱۹۹۴ با اسرائیل معاهدهٔ صلح امضا کرد. جغرافیا اردن کشوری است در خاورمیانه که از شمال با سوریه، از شمال خاوری با عراق، و از خاور و جنوب با عربستان سعودی و از باختر با اسرائیل و کرانه باختری رود اردن همسایه است، که مجموع خطوط مرزی اردن با این کشورها به ۱۶۱۹ کیلومتر می‌رسد. اردن از جنوب به خلیج عقبه مماس است و از آن رو حدود ۲۶ کیلومتر نیز مرز آبی دارد؛ و این در میان کشورهای عربی کمترین مرز آبی به‌شمار می‌رود. مساحت اردن به‌طور عمده از صحراهای خشک و بایر تشکیل شده‌است. اما در بخش‌های باختری ارتفاعاتی نیز وجود دارد. در نوار مرز باختری اردن، رود اردن جاری است که این کشور را از اسرائیل جدا می‌کند. بلندترین نقطه اردن، قله جبل رم (۱۷۳۴ متر) است و پست‌ترین نقطه آن دریای مرده است. سرزمین اردن کنونی را بخشی از گهواره تمدن بشریت دانسته‌اند. شهرهای عمده اردن امان (پایتخت) در شمال باختری و شهرهای اربد و زرقاء در شمال هستند. از آن‌جا که بخش بزرگی از اردن صحرا است اقلیم آن نیز خشک و بیابانی است. این در حالی است که نواحی باختری کشور در طول سال، (از نوامبر تا آوریل) شاهد بارش نسبی است. در قسمت خاوری مرز اردن و عربستان زیگزاگ عجیبی دیده می‌شود. با توجه به این که این زیگزاگ دلیل روشنی ندارد داستانی در مورد آن ساخته شده که بر اساس آن وینستون چرچیل وزیر مستعمرات وقت بریتانیا که مسئول ترسیم مرزهای فرااردن در سال ۱۹۲۱ بوده بر اثر سکسکه دچار لرزش دست شده و مرز را به این صورت کشیده و بعد هم اجازه تغییر آن را نداده‌است. اما با نگاه دقیق‌تر مشخص می‌شود که چرچیل با دقت این زیگزاگ را طراحی کرده و بخشی از صحرا که از ازرق به سوی مرز عراق کشیده می‌شود را در خاک فرااردن قرار داده تا هم راه ارتباطی مهمی بین دمشق و شبه‌جزیره عربستان در خاک اردن قرار گیرد و هم با توجه به استقرار فرانسوی‌ها در سوریه یک خط هوایی مستقیم و امن از مدیترانه تا هند برای انگلیس فراهم شود. تقسیمات کشوری اردن از دید اداری و اجرایی، به ۱۲ استان تقسیم می‌شود. کشور اردن به دوازده استان (به عربی: محافظة) تقسیم می‌شود: هر یک از استان‌های دوازده‌گانه تحت هدایت و رهبری استانداری است که توسط پادشاه منصوب می‌شود. همچنین برای هر یک از استان‌ها و پروژه‌های توسعه و آبادانی در مناطق متبوع آن‌ها مقامات خاصی نیز در نظر گرفته می‌شوند. استان‌های اردن/ استان‌ها به حدود ۵۲ ناحیه تقسیم می‌شوند. سیاست قانون اساسی اردن یک کشور پادشاهی مشروطه است که قانون اساسی آن در ۸ ژانویه ۱۹۵۲ به تصویب رسیده‌است. قوه مجریه در اختیار پادشاه اردن و هیئت وزیران وی است. شاه کلیه قانون‌ها را امضاء و تصویب می‌کند. دوسوم از هر دو مجلس مجلس ملی اردن می‌توانند رای وتو پادشاه را لغو کنند. پادشاه می‌تواند با ارائه حکم کلیه قضات را نصب و خلع کند، اصلاحیه قانون اساسی را تصویب کند، اعلام جنگ نماید و به نیروهای مسلح فرمان بدهد. تصمیمات کابینه، احکام دادگاه‌ها و واحد پول ملی به نام وی صادر می‌شوند. هیئت وزیران به ریاست نخست‌وزیر، توسط شاه تعیین می‌شود، او همچنین می‌تواند بنا به درخواست نخست‌وزیر هر کدام از اعضای کابینه را اخراج کند. کابینه باید در مورد موضوعات مربوط به سیاست کلی، در برابر مجلس نمایندگان اردن پاسخگو باشد و این مرجع می‌تواند با رای «عدم اعتماد» دوسوم از اعضایش، کابینه را ناچار به استعفاء کند. در قانون اساسی سه دسته دادگاه پیش‌بینی شده‌است دادگاه مدنی، مذهبی و ویژه. اردن از نظر اجرایی به دوازده حوزه فرمانداری تقسیم می‌شود که هر یک از این حوزه‌ها توسط یک فرماندار منصوب از طرف پادشاه اداره می‌شود. آنان در کلیه ادارات دولتی و طرح‌های توسعه مناطق تحت اختیار خود، قدرت انحصاری را دارند. نیروهای مسلح سلطنتی و اداره کل اطلاعات اردن تحت کنترل پادشاه هستند. نظام حقوقی و قانون‌گذاری نظام حقوقی اردن بر پایهٔ شرع اسلام و قوانین فرانسه است؛ بررسی قضایی اعمال قانون‌گذاری که در یک دیوان عالی ویژه صورت می‌گیرد احکام اجباری دیوان عدالت بین‌الملل را نپذیرفته‌است. قوه مقننه، در اختیار مجلس ملی که از دو مجلس مقننه تشکیل شده قرار دارد. مجلس نمایندگان از ۱۱۰ عضو تشکیل شده که در رأی‌گیری همگانی و بر اساس سیستم انتخاباتی یک نفر یک رای برای یک دورهٔ ۴ساله انتخاب شده‌اند که پادشاه می‌تواند آن را منحل نماید. در این مجلس، ۹ کرسی به مسیحیان، ۶ کرسی به زنان و ۳ کرسی برای سرکیسی‌ها و چچنی‌ها در نظر گرفته شده‌است. مجلس ۴۰ نفری سنا برای یک دورهٔ ۸ساله توسط پادشاه منصوب می‌شود. پادشاه اردن پس از استقلال اردن از بریتانیا، شاه عبدالله اول بر این کشور حکمرانی می‌کرد. پس از ترور شاه عبدالله اول در سال ۱۹۵۱ در اورشلیم پسرش طلال بن عبدالله برای دوره‌ای کوتاه پادشاه شد. بزرگ‌ترین موفقیت شاه طلال تصویب قانون اساسی اردن بود. وی در سال ۱۹۵۲ به‌دلیل بیماری اسکیزوفرنی از سلطنت برکنار شد. در آن زمان پسرش حسین برای پادشاه شدن بسیار جوان بود و بنابراین یک کمیتهٔ ویژه اردن را اداره می‌کرد. پس از این‌که حسین به سن ۱۸ سالگی رسید از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۹۹ بر اردن حکومت کرد و در این مدت بر بسیاری از چالش‌های سلطنتش از جمله جلب وفاداری ارتش و تبدیل شدن به نماد وحدت و ثبات هم برای بادیه‌نشینان و هم برای جوامع فلسطینی اردن، فائق آمد. در سال ۱۹۹۱ شاه حسین به حکومت نظامی پایان داد و در سال ۱۹۹۲ به قانونی‌سازی تأسیس احزاب سیاسی اقدام کرد. در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۳ انتخابات پارلمانی آزاد و منصفانه در اردن برگزار شد. ایجاد تغییرات بحث‌برانگیز در قانون انتخابات باعث شد اسلام‌گرایان انتخابات سال ۱۹۹۷ را تحریم کنند. ملک عبدالله دوم پس از فوت پدرش در فوریه ۱۹۹۹ جانشین وی شد. عبدالله به سرعت به تأیید مجدد پیمان آشتی اردن-اسرائیل با اسرائیل و تقویت روابط اردن با ایالات متحده آمریکا پرداخت. عبدالله در اولین سال حکومتش ایجاد اصلاحات اقتصادی را در دستور کار خود قرار داد. تداوم مشکلات ساختاری اقتصاد اردن، جمعیت روبه رشد و بازتر شدن فضای سیاسی، باعث شده‌است احزاب سیاسی گوناگونی در این کشور تشکیل شوند. پارلمان اردن که به سمت استقلال بیشتر پیش می‌رود، به بررسی فساد مالی چندین تن از مقام‌های حکومتی پرداخته و به کانونی تبدیل شده‌است که در آن دیدگاه‌های مختلف سیاسی از جمله دیدگاه‌های اسلام‌گرایان به صراحت بیان می‌شود. در عین حال که شاه عبدالله همچنان قدرت مطلقه را در اردن در اختیار دارد، پارلمان نیز در این کشور نقش مهمی ایفا می‌کند. تأثیر درگیری‌های خاورمیانه بر اردن جنگ اعراب و اسرائیل که هنوز هم ادامه دارد، جنگ خلیج فارس و سایر درگیری‌های که در خاورمیانه رخ داده‌است، تأثیرات بسیار زیادی بر اقتصاد اردن داشته‌است. این حقیقت که اردن با کشورهای همسایه خود پیمان امضاء کرده، در کنار ثبات آن، باعث شده‌است تا اردن گزینش نخست برای بسیاری از فلسطینیان، مردم لبنان، مهاجران و پناهندگان خلیج فارس باشد. اگرچه این روند باعث فعالیت بیشتر اقتصاد اردن شده، اما در عین حال با کاهش فراوان مقدار منابعی که هر کس حق استفاده از آن را دارد، صدماتی نیز به اقتصاد آن وارد آورده‌است. اردن قانونی وضع کرده‌است که می‌گوید غیر از فلسطینی‌های یهودی دیگر فلسطینی‌ها می‌توانند به اردن کوچ کرده و شهروندی آن را به‌دست آورند. این قانون همیشه در مورد دادن اجازه ورود به فلسطینی‌ها اعمال نمی‌شود. همچنین خرید زمین در پادشاهی اردن توسط یهودیان عملی غیرقانونی محسوب می‌شود. خشونت همچنین باعث ظهور و به‌وجود آمدن افراطی‌گری در اردن شده‌است. به دنبال بمب‌گذاری‌های انتحاری که در شهر بندری امان رخ داد، ملک عبدالله در نوامبر ۲۰۰۵ خواستار مبارزه علیه افراط‌گرایی شد. روابط خارجی اردن همواره سیاست خارجی هواداری از غرب را اتخاذ کرده و از دیرباز پیوند نزدیکی با آمریکا و بریتانیا داشته‌است. این روابط نزدیک در خلال جنگ اول خلیج فارس به سبب بی‌طرفی اردن و حفظ روابط آن با عراق به هم خورد. اردن به سبب اتخاذ سیاست خارجی عمل‌گرایانه و مبتنی بر اجتناب از درگیری و برخورد، شهرت یافته و در نتیجه روابط خارجی خوبی با کشورهای همسایه داشته‌است. پس از جنگ خلیج فارس، اردن با همکاری در روند صلح خاورمیانه و اعمال تحریم‌های سازمان ملل علیه عراق، روابط خود را با کشورهای غربی از سر گرفت. پس از مرگ ملک حسین، روابط اردن با کشورهای پیرامون خلیج فارس به‌طور قابل توجهی افزایش یافت. به دنبال سرنگونی رژیم بعثی عراق، اردن نقش محوری و مهمی در پشتیبانی از برقراری مجدد امنیت در عراق ایفا کرد. دولت اردن یادداشت تفاهمی با دولت ائتلافی موقت در عراق با هدف تسهیل آموزش ۳۰۰۰۰ دانشجوی افسری پلیس عراق را با امکانات اردنی‌ها امضاء کرد. اردن در ۲۵ ژوئیهٔ ۱۹۹۴ موافقت‌نامهٔ عدم تجاوز با اسرائیل را در واشینگتن، دی.سی. (بیانیه واشینگتن) امضاء کرد. ملک حسین پادشاه اردن و اسحاق رابین در مورد این پیمان به مذاکره پرداختند. اردن و اسرائیل در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۴ پیمان صلح اردن و اسرائیل را با حضور بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا و وارن کریستوفر وزیر امورخارجهٔ دولت او منعقد کردند. آمریکا در گفتگوهای توسعه و آبادانی سه جانبهٔ اردن و اسرائیل که اهم موضوعات آن استفادهٔ مشترک از آب و امنیت، مشارکت در بهبود دره نشستی اردن، پروژه‌های زیرساختی، بازرگانی، امور مالی و موضوعات مرتبط با بانکداری بوده، مشارکت کرده‌است. اردن همچنین در مذاکرات صلح چندجانبه مشارکت داشته‌است. اردن عضو سازمان ملل و بسیاری از آژانس‌های تخصصی و وابسته به آن، از جمله سازمان تجارت جهانی (WTO)، سازمان جهانی هواشناسی) IMO)، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO)، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و سازمان جهانی بهداشت (WHO) است. همچنین اردن عضو بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول (IMF)، سازمان همکاری اسلامی (OIC)، جنبش عدم تعهد (NAM) و اتحادیهٔ کشورهای عرب است. از زمان شروع انتفاضه دوم اقصی در سپتامبر ۲۰۰۰، اردن در گردهمایی‌های زیادی سخت تلاش کرده‌است تا با هدف میانه‌روی و اعتدال ارتباط بین اسرائیل و فلسطین را پا بر جا نگه دارد و هر دو طرف را به گفتگوهای معوقه موضوعات مرتبط با وضعیت نهایی منطقه بازگرداند. با وجود این، پس از وقوع انتفاضهٔ اقصی، اردن به همراه مصر سفرای خود را از اسرائیل خارج کردند. پس از نشست شرم‌الشیخ که در ۸ فوریهٔ ۲۰۰۵ در مصر برگزار شد، دو کشور برنامه‌هایی برای بازگرداندن سفرای خود به اسرائیل اعلام کردند. اقتصاد اردن کشوری کوچک با منابع طبیعی محدود است. این کشور در حال حاضر راه‌هایی برای گسترش تأمین آب محدود خود می‌یابد و به ویژه از راه همکاری‌های منطقه‌ای از منابع موجود خود استفاده بهتری می‌برد. همچنین اردن در تأمین بخش اعظمی از نیازهای انرژی خود به منابع خارجی وابسته است. در خلال دهه ۹۰، نیازهای نفت خام این کشور از وارداتی که از عراق و دیگر کشورهای همسایه می‌شد تأمین می‌گردید. از اوائل سال ۲۰۰۳، نفت مورد نیاز اردن توسط کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تأمین می‌شده‌است. علاوه بر آن، خط لوله انتقال گاز عرب از مصر به شهر بندری عقبه واقع در جنوب اردن در سال ۲۰۰۳ تکمیل شد. دولت در نظر دارد این خط انتقال گاز را به شمال و تا منطقه امان و مناطق ورای آن گسترش دهد. از سال ۲۰۰۰ به این سو، صادرات محصولات تولیدی سبک، بیشتر دربرگیرنده منسوجات و پوشاک تولید شده در مناطق صنعتی استاندارد) QIZ) که بدون تعرفه و سهمیه وارد آمریکا می‌شود، نیروی پیش برنده رشد اقتصاد این کشور بوده‌است. اردن در سال ۱۹۹۷ که میزان تجارت دو جانبه ۳۲۱ میلیون پوند (۳۹۵ میلیون دلار) بود، ۶/۵ میلیون پوند (۹/۶ میلیون دلار) کالا صادر کرد و در سال ۲۰۰۲ در حالی که میزان تجارت دوجانبه این کشور به ۸۵۵ میلیون پوند (۰۵/۱ میلیارد دلار) رسیده بود، صادرات کالای آن به ۵۳۸ میلیون پوند (۶۶۱ میلیون دلار) رسید. رشد مشابهی که در صادرات اردن به آمریکا با قرارداد تجارت آزاد آمریکا- اردن که دوجانبه می‌باشد و در دسامبر سال ۲۰۰۱ به اجرا درآمد، صادرات اردن به اروپا به موجب قرارداد دوجانبه انجمنی و صادرات اردن به دیگر کشورهای منطقه مشاهده می‌شود، نوید بخش آن است که اقتصاد اردن از حالت سنتیِ آن که وابستگی به صادرات فسفات و پتاس، پول‌های خارجی و کمک‌های دیگر کشورها بوده‌است، فاصله گرفته‌است. دولت وعده داده‌است که فناوری اطلاعات (IT) و گردشگری نیز به بخش‌هایی تبدیل خواهند شد که رشد نویدبخشی در آن‌ها به‌وجود خواهد آمد. منطقه اقتصادی ویژه عقبه (ASEZ) که مالیات کمی به آن تعلق می‌گیرد و مقررات سهل‌گیرانه‌ای در آن حاکم است به‌عنوان چهارچوبی که توسط دولت برای رشد اقتصادی تحت هدایت بخش خصوصی تأمین شده، در نظر گرفته می‌شود. قرارداد تجارت آزاد (FTA) بین اردن و آمریکا که در دسامبر ۲۰۰۱ برقرار شد، امکان را برای بازار آزاد بیشتر در زمینه ارتباطات، ساختمان، مالی، بهداشت، حمل و نقل، خدمات و اعمال سختگیرانهٔ استانداردهای بین‌المللی با هدف پشتیبانی از مالکیت معنوی فراهم می‌آورد. در سال ۱۹۹۶، آمریکا و اردن قرارداد هواپیمایی درون‌مرزی امضاء کردند که زمینه را برای حریم هوایی آزاد میان دو کشور فراهم آورد و پیمان آمریکا-اردن برای حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری دو جانبه در سال ۲۰۰۳ به اجرا درآمد. اردن از سال ۲۰۰۳ به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمده‌است. پس از به‌کارگیری FTA، صادرات صنایع نساجی و پوشاک اردن از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ رشدی معادل ۲، ۰۰۰ در صد داشته‌است. بنا به اعلام کمیته کار ملی، که یک NGO مستقر در آمریکا است، اردن در زمینه فروش شکلات بخش تولیدات صادرات- محور رشد سریع و قابل توجهی داشته‌است. در طبقه‌بندی بانک جهانی اردن در ردیف کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین قرار می‌گیرد. سرانه تولید ناخالص ملی اردن برای سال ۲۰۰۳ تقریباً ۱، ۸۱۷ دلار (۱، ۴۹۷ پوند) بوده و به‌طور میانگین ۵/۱۴٪ از جمعیت این کشور که از لحاظ اقتصادی فعال محسوب می‌شوند در سال ۲۰۰۳ بیکار بوده‌اند. سرانه تولید ناخالص ملی اردن در سال ۲۰۰۵ به ۴، ۲۰۰ دلار آمریکا رسیده‌است. سطح آموزش و ادبیات و میزان رفاه اجتماعی اردن در مقایسه با کشورهایی که دارای درآمدی مشابهی هستند، بالا است. میزان رشد جمعیت اردن بالاست که البته در سال‌های اخیر با کاهشی مواجه شده و در حال حاضر به ۸/۲٪ رسیده‌است. یکی از مهم‌ترین فاکتورها در ارتباط با تلاش دولت برای بهبود رفاه اجتماعی شهروندان، ثبات اقتصاد کلان این کشور است که از دهه ۹۰ به این سو محقق و میسر شده‌است. با وجود این، میزان بیکاری در این کشور بالاست. رقم رسمی اعلام شده برای بیکاری در اردن ۵/۱۲٪ و رقم غیررسمی آن حدود ۳۰٪ است. میزان تورم قیمت‌ها پایین است و در سال ۲۰۰۳ به ۳/۲٪ رسید. گردش پول نیز در اردن با ثبات بوده و نرخ ارز آن از سال ۱۹۹۵ با دلار آمریکا تعیین می‌شده‌است. هر چند که اردنی‌های در صدد انجام اصلاحات اقتصادی و افزایش میزان بازرگانی کشور خود هستند، با این حال اقتصاد اردن کماکان در برابر شوک‌های خارجی و ناآرامی‌های منطقه‌ای آسیب‌پذیر است. اگر در منطقه آرامش نباشد، چنین به نظر می‌رسد که رشد اقتصادی محکوم به قرار گرفتن زیر ظرفیت و توان بالقوه آن است. اما در خصوص جنبه مثبت و خوش‌بینانه اردن می‌توان از گنجایش و توانایی آن در انرژی خورشیدی یاد کرد که مرهون صحراهای این کشور است. این انرژی خورشیدی نه تنها برای تولید الکتریسیته عاری از آلودگی، بلکه برای انجام کارهای جانبی از قبیل شیرین‌سازی آب دریا تعاونی فرامدیترانه‌ای انرژی قابل تجدید (TREC). به کار می‌آید. واحد پول این کشور دینار اردن است که هر دینار معادل ۱٫۴۱ دلار آمریکا و هر دلار معادل ۰٫۷۱ دینار است. (آوریل ۲۰۲۲). گردشگری گردشگری یکی از بخش‌های بسیار مهم اقتصاد اردن است. جغرافیای این سرزمین و آرامش سیاسی آن در مقایسه با دیگر کشورهای خاورمیانه پیرامون آن باعث شده‌است تا اردن به موقعیت کنونی خود از لحاظ گردشگری دست یابد. فعالیت‌های اصلی گردشگری در اردن دربرگیرنده بازدید از مکان‌های تاریخی بی‌شمار و مناطق طبیعی بکر و جاذبه‌های فرهنگی-مذهبی اردن است. معروفترین جاذبه‌های گردشگری اردن شامل موارد زیر است: جاهای دیدنی باستانی پترا در معان، که مرکز نبطی‌ها است، شهری کامل است که در دل کوه آن را تراشیده‌اند. صخره‌های آن رنگی و اغلب صورتی است و ورودی این شهر قدیمی روزنه بزرگ و باریکی است به نام سیگ که آن هم در دل کوه جای گرفته‌است. در داخل شهرهای اردن نیز بناهای بسیاری وجود دارد که همه آن‌ها (به استثنای ۲ مورد) از سنگ تراشیده شده‌اند، از جمله خزانه‌داری اردن که هم‌اکنون سازمان عجایب هفت‌گانه جدید آن را به‌عنوان یکی از نامزدهای قرار گرفتن در فهرست عجایب هفت‌گانه جدید جهان انتخاب کرده‌است. ام قیس شهری است که در محل شهر ویران‌شدهٔ گادارا که از شهرهای روم باستان هلنی است، قرار گرفته‌است. عجلون که قلعه الرباض در آن واقع شده‌است. جراش، که به‌خاطر معماری رومی باستانی‌اش، از قبیل ستون‌ها و تاق‌هایش معروف است. امان که تماشاخانه رومی اردن و چند موزهٔ دیگر در آن جای گرفته‌اند. امان شهری است که بازارچه، مراکز خرید، هتل‌ها و یک آمفی‌تئاتر قدیمی رومی و غیره در آن قرار دارند. ال کرک که کاخ ال-کراک که کاخی مهم و متعلق به زمان صلاح‌الدین است در آن قرار دارد. جاذبه‌های گردشگری مذهبی مدابع، مرکز گردشگری مذهبی اردن است که اماکن مذهبی مهمی را در خود جای داده‌است. نقشه مدابع رود اردن، که یحیی در آن عیسی مسیح را غسل تعمید داد. کوهستان مبو (اردن)/ کوهستان مبو آرامگاه جعفر پسر ابی طالب آرامگاه زید پسر حارثه آرامگاه عبدالله پسر رواحه آرامگاه سعد پسر ابی وقاص آرامگاه ابو عبیده عامر جراح آرامگاه شرحبیل پسر حسنه آرامگاه معاذ پسر جبل آرامگاه ضرار پسر ازور مقام پیغمبر ایوب مقام پیغمبر شعیب مقام پیغمبر یوشع بن نون مقام پیغمبر هارون غار اصحاب کهف آثار جرش جاذبه‌های دریایی دریای مرده، که به‌خاطر شناوری عجیب و نمکهای طبیعی آن که در اغلب اوقات به چشم می‌خورد، شهرت یافته‌است. دریای مرده که ۴۰۲ متر زیر سطح دریا قرار گرفته، پایین‌ترین نقطه اردن محسوب می‌شود و هر ساله ۱ متر پایین‌تر می‌رود. دریای مرده در نزدیکی رود اردن قرار دارد. عقبه شهری است در ساحل خلیج عقبه که مراکز خرید و هتل‌های فراوانی در آن قرار دارد و دسترسی به ورزش‌های آبی در آن میسر است. دیگر مکان‌های گردشگری وادی رم صحرایی است مملو از کوه‌ها و تپه‌ها که در جنوب اردن قرار دارد. وادی رم به‌خاطر مناظر زیبا و چشمگیری که دارد و نیز به‌خاطر گونه‌های مختلف ورزش که در آن انجام می‌شود، از قبیل صخره‌نوردی، شهرت یافته‌است. ماهیس که دارای مکان‌های مذهبی مهم و چشم‌اندازهای زیبا است. جمعیت‌شناسی سرشماری سال ۲۰۱۵ دولت اردن، جمعیت این کشور را ۹٬۵۳۱٬۷۱۲ نفر (شامل: زن: ۴۷ درصد؛ مرد: ۵۳ درصد) نشان می‌داد. حدود ۲٫۹ میلیون (۳۰٪) آن‌ها غیر شهروند بودند، که این رقم شامل پناهندگان و مهاجران غیرقانونی است. در سال ۲۰۱۵، ۱٬۹۷۷٬۵۳۴ خانوار در اردن وجود داشت، که میانگین آن ۴٫۸ نفر در هر خانوار بود (در مقایسه با ۶٫۷ نفر در هر خانوار در سرشماری سال ۱۹۷۹). براساس آمار وبگاه World Population Review، جمعیت این کشور در سال ۲۰۲۳، ۱۱٬۳۴۸٬۱۲۳ میلیون نفر است. پایتخت و بزرگ‌ترین شهر اردن، شهر امان است. این شهر یکی از قدیمی‌ترین شهرهای جهان بوده و یکی از مدرن‌ترین شهرهای جهان عرب است. جمعیت امان در سال ۱۹۴۶، ۶۵٬۷۵۴ نفر بود، اما در سال ۲۰۱۵ از مرز ۴ میلیون نفر گذشت. عرب‌ها حدود ۹۸ درصد جمعیت اردن را تشکیل می‌دهند. ۲ درصد باقی مانده عمدتاً از مردم قفقاز، شامل؛ چرکس‌ها، ارمنی‌ها و چچنی‌ها و دیگر گروه‌های اقلیت کوچک‌تر تشکیل شده‌است. حدود ۸۴٫۱ درصد از جمعیت در مناطق شهری زندگی می‌کنند. پناهندگان و مهاجران اردن تا اکتبر ۲۰۲۳، میزبان ۲٬۳۰۷٬۰۱۱ پناهنده فلسطینی بود. به اکثر آن‌ها، تابعیت اردنی اعطا شده‌است. اولین موج آواره‌های فلسطینی در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ وارد اردن شدند. موج مهاجرت‌ها به اردن، در طول جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ و جنگ خلیج‌فارس در سال ۱۹۹۰ به اوج خود رسید. در گذشته، اردن به بسیاری از پناهندگان فلسطینی تابعیت داده بود، اما اخیراً شهروندی اردن فقط در موارد نادری داده می‌شود. ۳۷۰٬۰۰۰ نفر از این فلسطینی‌ها در کمپ‌های آواره‌های UNRWA زندگی می‌کنند. پس از تصرف کرانه باختری توسط اسرائیل در سال ۱۹۶۷، اردن تابعیت هزاران فلسطینی را لغو کرد، تا هرگونه تلاش برای اسکان دائم از کرانه باختری به اردن را خنثی شود. بیش از ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ عراقی پس از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ به اردن نقل مکان کردند، و بیشتر آن‌ها بازگشته‌اند. در سال ۲۰۱۵ تعداد آن‌ها در اردن ۱۳۰٬۹۱۱ نفر بود. اما بسیاری از مسیحی‌های عراقی (آشوری/کلدانی) به‌طور موقت یا دائم در اردن ساکن شدند. مهاجران همچنین شامل ۱۵٬۰۰۰ لبنانی هستند که پس از جنگ اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶ وارد اردن شدند. از سال ۲۰۱۰، بیش از ۱٫۴ میلیون پناهنده سوری برای فرار از جنگ داخلی سوریه به اردن گریختند، که بیشترین جمعیت آن‌ها در اردوگاه آوارگان زعتری است. اثرات بحران پناهندگان شامل رقابت برای فرصت‌های شغلی، منابع آب و سایر خدمات ارائه شده توسط دولت، همراه با فشار بر زیرساخت‌های ملی اردن است. مسیحیان نیز نزدیک به ۶٪ جمعیت اردن را تشکیل می‌دهند و ۹ کرسی از مجموع کرسی‌های مجلس اردن را به خود اختصاص داده‌اند. بیشتر مسیحیان متعلق به کلیسای ارتودوکس یونانی (مشهور به ارتودوکس رومی به عربی هستند. بقیه نیز کاتولیک‌های رومی (مشهور به لاتین)، کاتولیک‌های شرقی (مشهور به کاتولیک‌های رومی به منظور تمیز دادن آن‌ها از کاتولیک‌های غربی) و جوامع مختلف پروتستان‌ها از جمله باپتیست‌ها هستند. مسیحیان اردن از جوامع گوناگون آمده‌اند و این مسئله در رفتاری که آن‌ها از خود نشان می‌دهند کاملاً نمایان است، برای مثال، عشای ربانی کاتولیک‌ها به عربی، انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، تاگالوگی و سینالا و همچنین گویش‌های عراقی زبان عربی برگزار می‌شود. از زمان آغاز جنگ عراق بسیاری از مسیحیان این کشور نیز به‌صورت موقت یا دائم در اردن زندگی کرده‌اند. زبان رسمی اردن عربی است، اما انگلیسی نیز تا حد زیادی در امور تجاری و دولتی و نیز میان مردم تحصیل‌کرده مورد استفاده قرار می‌گیرد. آموزش زبان عربی و انگلیسی در مدارس دولتی و خصوصی اجباری است. زبان فرانسوی نیز در برخی از مدارس دولتی تدریس می‌شود، اما آموزش آن اجباری نیست. آن‌طور که ثبت شده‌است، حدود ۳ میلیون نفر به‌عنوان پناهندهٔ فلسطینی و آواره در اردن ساکن هستند که بسیاری از آن‌ها شهروند این کشور شده‌اند. از سال ۲۰۰۳ به این سو نیز شمار زیادی از عراقی‌هایی که از جنگ عراق گریخته‌اند در اردن اقامت داشته‌اند، که تاکنون اقدامی برای شمارش و سرشماری آنان صورت نگرفته‌است. آموزش اردن توجه زیادی به مسئلهٔ آموزش و پرورش داشته‌است. نظام آموزشی این کشور هماهنگ با استانداردهای بین‌المللی است و برنامه‌های آموزش متوسطه آن در دانشگاه‌های جهانی پذیرفته‌شده‌است. آموزش و پرورش مدارس اردن را می‌توان به دو بخش تقسیم نمود: آموزش ابتدایی، که شامل ۱۰ سال تحصیل در مدرسه است. همه شهروندان اردنی ملزم به گذراندن این دوره ده ساله هستند. آموزش متوسطه، که شامل دو سال تحصیل در مدرسه برای دانش آموزانی است که دوره ابتدایی ۱۰ ساله را پشت سر گذارده‌اند. این دوره شامل دو بخش است: آموزش متوسطه، که می‌تواند آکادمیک یا حرفه‌ای باشد. در پایان دوره دوساله، دانش آموزان امتحانات سراسری متوسطه توجیهی را در حوزهٔ مربوط و مناسب خود می‌دهند و به کسانی که امتحانات را با موفقیت پشت سر می‌گذارند گواهی توجیهی (گواهی پایان آموزش متوسطه سراسری) اعطا می‌شود. دانش آموزان برای ورود به دانشگاه در گروه آکادمیک دوره آموزشی را طی می‌کنند، در حالی که درگروه فنی و حرفه‌ای دانش‌آموزان دوره‌های لازم را برای ورود به کالج محلی یا دانشگاه‌ها یا بازار کار می‌گذرانند، مشروط به آنکه دانش‌آموزان دو درس اضافی را نیز با موفقیت پشت سر بگذارند. آموزش متوسط حرفه‌ای، که آموزش حرفه‌ای فشرده و کارآموزی به دانش‌آموزان ارائه می‌کند، و در پایان آن به دانش‌آموزان گواهی (نه توجیهی) اعطا می‌شود. این نوع آموزش توسط مؤسسات آموزش حرفه‌ای، تحت نظارت وزارت کار/ آموزش فنی و حرفه‌ای و آموزش شورای عالی ارائه می‌شود. آموزش عالی دسترسی به آموزش عالی برای دارندگان گواهی اتمام آموزش متوسطهٔ سراسری میسر است، این افراد مختار هستند از میان کالج‌های محلی خصوصی، کالج‌های محلی دولتی یا دانشگاه‌ها (دولتی یا خصوصی) یکی را انتخاب نمایند. سیستم واحدی که این امکان را برای دانش‌آموزان فراهم می‌آورد تا درس‌های خود را براساس برنامهٔ تحصیلی انتخاب کنند، در دانشگاه‌های اردن اعمال می‌شود. در حال حاضر، هشت دانشگاه دولتی به‌علاوهٔ دو دانشگاه که جدیداً مجوز آن‌ها صادر شده، و سیزده دانشگاه خصوصی به‌علاوهٔ چهار دانشگاه که مجوز آن‌ها جدیداً صادر شده، در اردن وجود دارند. آموزش پس از دورهٔ متوسطه به‌طور کامل در حیطهٔ وظایف وزارت آموزش عالی و تحقیقات علمی قرار می‌گیرد. این وزارت متشکل از شورای آموزش عالی و شورای تأیید است. مراحل تحصیل تحصیلات غیردانشگاهی پس از دورهٔ متوسطه (بخش فنی و حرفه‌ای): تحصیلات غیردانشگاهی و حرفه‌ای در کالج‌های محلی ارائه می‌شود و تمامی کسانی که دارای هر نوع گواهی اتمام آموزش متوسط سراسری هستند می‌توانند در آن شرکت نمایند. برنامه دو یا سه‌ساله شامل حوزه‌های زیادی، از قبیل هنر، علوم، مدیریت، ادارهٔ اقتصادی و مهندسی می‌شود. از سال ۱۹۹۷، تمامی کالج‌های محلی تحت نظارت دانشگاه کاربردی البلقا درآمده‌اند. دانشجویان در پایان دورهٔ دو یا سه‌ساله، آزمون جامعی (الشامل) را پشت سر می‌گذرانند. به دانشجویانی که امتحان را با موفقیت پشت سر می‌گذرانند فوق دیپلم/ دیپلم اعطا می‌شود. تحصیل در دانشگاه‌ها مقطع کارشناسی: دانشگاه‌های اردن از سیستم‌های آموزشی انگلیسی- آمریکایی پیروی می‌کنند و با دانشگاه‌های آمریکایی و انگلیسی زیادی در ارتباط هستند. مقطع کارشناسی معمولاً چهار سال طول می‌کشد. تحصیل در رشته‌های دندان‌پزشکی، داروسازی و مهندسی به‌مدت پنج سال طول می‌کشد. مدت تحصیل در رشتهٔ پزشکی شش سال است که پس از اتمام آن دانشجویان باید دورهٔ کارورزی یک‌ساله را نیز بگذرانند. با توجه به رشتهٔ تحصیلی، واحدهای درسی مقطع کارشناسی از ۱۲۶ تا ۱۶۴ متغیر است. مقطع کارشناسی ارشد: مدرک کارشناسی ارشد پس از تحصیلات ۱ یا ۲ ساله‌ای که دانشجویان پس از دریافت مدرک کارشناسی پشت سر می‌گذرانند به آن‌ها اعطا می‌شود. برای دریافت مدرک کارشناسی ارشد، دانشجویان یا می‌توانند یک کار پایان ترم و پایان‌نامه (۲۴ واحد درس و ۹ واحد تحقیق) یا یک کار پایان ترم (۳۳ واحد) به همراه آزمون جامع را پشت سر بگذارند. نامزدهای شرکت در مقطع کارشناسی ارشد حتماً باید مدرک لیسانس با امتیاز حداقل خوب را داشته باشند. مدرک دکترا مدرک دکترا پس از ۳ یا ۵ سال تحصیل بعد از کارشناسی ارشد و ارائهٔ رساله‌ای که از قبل کسی در مورد آن کار نکرده‌است، به دانشجویان این مقطع اعطا می‌شود. دانشجویان این مقطع با توجه به رشته‌ای که در آن تحصیل می‌کنند، باید یک کار پایان ترم ۲۴ واحدی و یک کار تحقیقاتی ۲۴ واحدی را پشت سر بگذرانند تا مدرک دکترا به آن‌ها اعطا شود. نامزدهای شرکت در مقطع دکترا حتماً باید مدرک کارشناسی ارشد با امتیاز حداقل خیلی خوب را داشته باشند. آموزش عالی مادام‌العمر': آموزش مادام‌العمر در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی، کالج‌های محلی دولتی و خصوصی، مؤسسه اداره دولتی اردن، مرکز جغرافیای اردن و انجمن علوم پادشاهی و دیگر موسسات ارائه می‌شود. رشته‌هایی که تدریس می‌شود شامل مهندسی، صنایع، کشاورزی، زبان‌های خارجی، علوم کامپیوتری، مطالعات منشی‌گری، تربیت بدنی و دیگر رشته‌ها است. این دوره‌ها معمولاً از یک هفته تا شش ماه طول می‌کشد و به دانشجویان در پایان دوره گواهی گذراندن دوره یا گواهی قبولی اعطا می‌شود. شرایط لازم با توجه به رشتهٔ ارائه‌شده و سطح آن متغیر است. برخی از این رشته‌ها برای حرفه‌های خاصی طراحی شده‌اند که در آن صورت داشتن تجربهٔ کاری در رشتهٔ مربوط برای گذراندن دوره‌ها الزامی است. منابع خیراندیش، رسول - شایان، سیاوش: ریشه‌یابی نام و پرچم کشورها، تهران ۱۳۷۰. پانویس جستارهای وابسته روابط اردن و ایران روابط خارجی اردن انتخابات سراسری اردن درسال ۲۰۲۰ امارت فرا اردن موسیقی در اردن اسلام در اردن فرهنگ در اردن فهرست شاهان اردن استان‌های اردن فهرست شهرهای اردن فهرست دانشگاه‌های اردن منابع دکتر: شامی، یحیی، (موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی). د. الیاس، جبرائیل، الجبور، :(المحافظات الأردن)، اصدار الهیئة العامة للبدیات والمدن، عام ۲۰۰۷ للمیلاد. لبیب، عبدالساتر، (قِصَة الحَضَاراة) ''، دارالمشرق، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۰ میلادی. پیوند به بیرون دولت National Information System (NIS) Official Government Site Jordan Information Bureau in London Embassy of the Hashemite Kingdom of Jordan in Washington, D.C. اطلاعات عمومی Arab Gateway - Jordan CIA World Factbook - Jordan Congressional Research Service (CRS) Reports regarding Jordan Open Directory Project - Jordan directory category US State Department - Jordan includes Background Notes, Country Study and major reports Jordan Tourism Board شاه و ملکه Homepage of King Abdullah II Homepage of King Hussein - Tribute to ملک حسین Homepage of Queen Rania Al-Abdullah Homepage of Queen Noor اخبار Jordan News Agency (Petra) Jordan Times News Yahoo! Full Coverage - Jordan headline links سایر Coins of the Hashemite Kingdom of Jordan Currency of the Hashemite Kingdom of Jordan Postage Stamps of the Hashemite Kingdom of Jordan h2g2 article on Jordan اتحادیه کشورهای عرب اردن ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۴۶ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۹۴۶ (میلادی) در اردن خاور نزدیک جنوبی دریای سرخ غرب آسیا کشورها در آسیا کشورها و سرزمین‌های عربی‌زبان کشورهای اسلامی کشورهای خاور نزدیک کشورهای خاورمیانه کشورهای عضو اتحادیه عرب کشورهای عضو سازمان ملل متحد کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی کشورهای غرب آسیا مدیترانه شرقی مستعمره‌های پیشین بریتانیا هلال حاصل‌خیز
3261
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%AC%D9%84%D9%88%D9%86
عجلون
عَجلون نام شهری در شمال اردن است. این شهر که بر روی تپه‌ماهورها قرار گرفته مرکز استانی به همین نام است. در عجلون آثار کاخی باشکوه از سده ۱۲ میلادی دیده می‌شود. نگارخانه منابع مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Ajlun»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد. (بازیابی در ۱۷ ژانویه ۲۰۰۸). شهرهای اردن مناطق مسکونی در استان عجلون
3263
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86
امان
اَمّان پایتخت و پر جمعیت‌ترین شهر کشور اردن است. شمار ساکنین این شهر (به همراه حومه) در برآورد سال ۲۰۱۴، نزدیک ۴ میلیون بوده‌ است. تاریخچه روستای عَمان در سده ۱۳ پیش از میلاد رباث آمّون/عَمّون نامیده می‌شد. منطقه‌ای که شهر کنونی امان در آن‌جا واقع شده، در طول سده‌های متعدد به تصرف آشوری‌ها، ایرانیان، یونانیان، رومی‌ها، اعراب و تُرک‌های عثمانی درآمد. در دوران فرمانروایی یونانی‌ها-رومی‌ها این شهر «فیلادلفیا» (به زبان یونانی باستان "Φιλαδέλφεια" به معنی «عشق برادرانه») نام داشت. راه‌آهن حجاز تأثیر قابل‌توجهی در شهر شدن و اهمیت پیداکردن امان داشت. تا قبل از احداث خط آهن حجاز، امان در حد و اندازه یک روستا بود. نگارخانه پیوند به بیرون وبگاه رسمی شهر Petra - Wikivoyage New Projects in Amman 360 degrees panorama from the Citadel Hill in central Amman Amman Map (Interactive). Amman Photo Gallery Amman Photo Slideshow پانویس منابع ویکی‌پدیای انگلیسی امان پایتخت فرهنگ عرب پایتخت‌های آسیا سازه‌های خرسنگی در خاورمیانه شهرهای اردن شهرهای مقدس یهودیان گردشگری در اردن محوطه‌های باستان‌شناختی در اردن مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۷۸ (میلادی) مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در هزاره هشتم (پیش از میلاد) مناطق مسکونی در استان امان هلال حاصل‌خیز شام (سرزمین)
3273
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%87%E2%80%8C%D8%AA%D8%A7%D8%B1
سه‌تار
سه‌تار از سازهای زهی و مضرابی موسیقی ایرانی است که با ناخن انگشت اشارهٔ دست راست (برای نوازندهٔ راست‌دست) نواخته می‌شود. این ساز، دارای ۴ سیم از جنس فولاد و برنز است که به موازات دسته، از کاسه تا پنجه کشیده شده‌اند. سه‌تار دارای ۲۵ پردهٔ قابل حرکت از جنس روده‌ حیوانات یا کات گوت است. صدای آن ظریف و کم حجم است و گستره صوتی آن از هنگامِ بمِ دو زیر خط حامل تا لا بمل بالای خط حامل و در نتیجه نزدیک به ۳ اکتاو است. سه‌تار سازی از خانواده سازهای دوتار و تنبور بوده‌است که امروزه در طبقه بندی سازهای موسیقی سنتی ایران و با پرده بندی مشابه به ساز تار به شمار می‌رود. در موسیقی دستگاهی ایران استفاده از سه‌تار بسیار رواج دارد، گرچه بیشتر برای تک‌نوازی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ساز برای هر دستگاه کوک ویژه‌ای دارد ولی فاصلهٔ چهارم یا پنجم پایین رونده معمولاً بین سیم‌های اول و دوم ثابت است. نوازندگان سه‌تار برای اجرای آن، در دو حالت نشسته روی زمین (چهارزانو) یا روی صندلی بدون دسته، کاسهٔ ساز را به صورت مورب و بین انتهای ران و سمت راست شکم قرار می‌دهند، به طوری که صفحۀ ساز بر زمین عمود باشد. هر دو دست راست و چپ به صورت مشت نیمه باز روی ساز قرار می‌گیرند. سر انگشتان دست چپ روی پرده‌های (دستان‌های) دستهٔ سه‌تار حرکت می‌کنند و با قرار دادن سیم در پشت پرده مورد نظر طول آزاد سیم را کوتاه یا بلند می‌کنند. انگشت گذاری دست چپ در قالب ده دستان‌ها انجام می‌گیرد که هر دستان شامل سه پرده روی سیم‌های اول، دوم و سوم است. دست راست روی صفحه ساز قرار میگیرد و ناخن انگشت اشارهٔ دست راست سیم‌ها را به کمک ضربه زدن به ارتعاش در می‌اورد. برای نوازندگی سه تار از انگشتان اشاره، میانی، حلقه و در بعضی موارد انگشت کوچک دست چپ استفاده می‌شوند. همچنین استفاده از انگشت شست برای پرده‌گیری روی سیم بم نیز کاربرد دارد. در آموزش ابتداعی تار و سه‌تار، انگشت چهارم مورداستفاده نیست مگر به جای انگشت سوم، همچنین استفاده بیش از حد از آن، باعث تنبلی انگشت سوم می‌شود. در حین نوازندگی سه‌تار، می‌توان با زخمه‌زدن نزدیک به خرک، صدا را کمی زبر و خشن کرد و با انجام این کار نزدیک به گلوی ساز، صدایی نرم و ملایم تولید می‌شود. در ساخت ساز سه‌تار از چوبهای متنوعی استفاده می‌گردد. چوب توت به خاطر دارا بودن حجم تخلخل و ارتعاش بالا برای صفحه سه‌تار مورد استفاده قرار می‌گیرد. چوب گردو به خاطر دارا بودن استحکام بالا برای دسته استفاده می‌شود. برای ساخت کاسه از چوب های متنوعی نظیر گردو، توت و افرا استفاده می‌شود. ساخت کاسه به سه روش چسباندن ترکه‌های چوب، تراش یک تکه و یا استفاده از کاسه کدو امکان پذیر است. سیم‌های سه‌تار از جنس فلز برنز و فولاد می‌باشد و در تزیین ساز به فراخور سلیقه سازنده از سایر چوب‌ها و همچنین از صدف، استخوان و عاج استفاده می‌گردد. معمولا برای محافظت از چوب و براق کردن بدنه سه‌تار از لاک الکل استفاده می‌گردد . تاریخچه سه‌تار از خانوادهٔ تنبور است اما امروزه از نگاه روش نواختن و شکل دسته و تکنیک‌ها بسیار به تار نزدیک است. سه‌تار در گذشته سه سیم (تار) داشته و اکنون چهار سیم دارد که سیم سوم و چهارم آن نزدیک به هم قرار دارند و هم‌زمان نواخته می‌شوند و مجموعهٔ آن دو را معمولاً سیم «بم» می‌نامند. با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفی الدین ارموی و از متأخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر به این ساز را درک کرده و سه‌تارهای امروزی دارای چهار سیم هستند. این سیم از نظر تاریخی چهارمین سیمی‌است که روی ساز قرار گرفته، ولی در ترتیب قرارگیری سیم‌ها از پایین به بالا سیم سوم است. سیم سوم سه تار به سیم مشتاق معروف است و به روایتی از ابوالحسن صبا این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علی شاه به این ساز افزوده‌است. صدای این ساز برای نخستین بار در سال ۱۳۰۶ با اجرای پروانه ضبط شد. ساز سه‌تار به علت ویژگی صوتی خاص خود و صدای ظریفش، همواره مورد توجه صوفیان بوده‌است. اجزا سرپنجه یا جعبه گوشی گوشی‌ها پرده قبل از شیطانک شیطانک پرده‌های اصلی (چهارلایی) پرده‌های فرعی (سه‌لایی) دسته کاسه صفحه خرک سیم‌گیر سیم‌ها ساز سه‌تار دارای دو قسمت کاسه و دسته است. خرک روی صفحه و سیم‌گیر در انتهای کاسه قرار دارد به‌گونه‌ای که اگر ساز ایستاده روی زمین باشد سیم‌گیر با زمین در تماس خواهد بود. در انتهای دسته پنجه قرار دارد که محل قرارگرفتن گوشی‌ها یا ابزارهای تنظیم کوک است. سه‌تار در مقایسه با تار فاقد جعبهٔ گوشی است و گوشی‌ها روی سرپنجه سوار شده‌اند و داخل آن نیستند. سیم‌ها سه تار دارای چهار سیم به این شرح است: کاسه کاسهٔ سه‌تار از نظر ساختاری مانند کاسهٔ عود یا تنبور بوده ولی کوچک‌تر از آنها و گلابی‌شکل است. درازای کاسه سه‌تار از ۲۶ تا۳۰ سانتی‌متر، پهنای آن به تناسب بین ۱۲ تا ۱۶ سانتی‌متر و ژرفایش نزدیک ۱۳ سانتی‌متر است و معمولاً از چوب توت یا گردو ساخته می‌شود. ساختار کاسه، هم می‌تواند یک تراش یک تکه از چوب باشد و هم از ترک‌های جداگانه و به هم چسبیده ساخته شده باشد. صفحه روی کاسهٔ سه‌تار با تخته‌ای نازک از چوب پوشیده شده‌است که به آن صفحه گفته می‌شود. صفحه دارای سوراخ‌هایی برای خروج صدا است و معمولاً دست راست نوازنده روی آن قرار می‌گیرد اما در مواردی خاص برای افراد چپ دست، عکس این مورد صادق است. دسته درازای دسته ۴۰ تا ۴۸ سانتی‌متر و قسمتی که گوشی‌ها در آن تعبیه می‌شوند ۱۲ سانتی‌متر و پهنای دسته ۳ سانتی‌متر است. بعضی از سازندگان برای زیباتر شدن و همچنین برای افزایش عمر مفید ساز، از نوعی استخوان که معمولاً استخوان شتر است برای پوشاندن دسته استفاده می‌کنند. خرک خرک قطعه‌ایست متحرک که روی صفحه و به فاصلهٔ سه انگشت از انتهای کاسه قرار دارد. عرض خرک سه‌تار بین ۵ تا ۶ سانتی‌متر و ارتفاع آن کمتر از ۱ سانتی‌متر بوده و از جنس چوب ساخته می‌شود. سیم‌ها پس از عبور از شیارهای کم‌عمق روی خرک از طول دسته عبور کرده و توسط شیطانک به گوشی‌ها می‌رسند. سیم‌گیر سیم‌گیر در بخش پایانی کاسه ساز قرار دارد و برای نگهداری سیم‌ها استفاده می‌شود. در گذشته سیم‌گیر را بیشتر از جنس استخوان می‌ساختند، اما امروزه نوع چوبی آن معمول‌تر است. شیطانک شیطانک بین قسمت اصلی دسته و پنچهٔ ساز قرار می‌گیرد و جنس آن از استخوان، شاخ یا عاج است. کاربرد شیطانک در هدایت و تقسیم‌بندی سیم‌ها در قسمت بالای دسته می‌باشد. گوشی سیم از یک طرف به سیم گیر در انتهای کاسه و از طرف دیگر به گوشی‌های کوک شونده در انتهای دسته ساز بسته می‌شوند. با چرخاندن گوشی‌ها می‌توان ساز را کوک کرد. پرده پرده‌ها نخ‌های باریکی از جنس رودهٔ حیوانات یا ابریشم هستند که در عرض دستهٔ سه‌تار به صورت سه‌لایی و چهارلایی بسته می‌شوند و وظیفهٔ تقسیم‌بندی فواصل موسیقایی را برعهده دارند. تعداد پرده‌ها ۲۶ عدد است که که یکی از آن‌ها قبل از شیطانک بسته می‌شود و فاصلهٔ آن با شیطانک در صدای سه‌تار مؤثر است. فواصل پرده‌ها از خرک و شیطانک به این شرح است (طول سیم مرتعش ۶۶ سانتی‌متر): صدا سه تار دارای صدایی مخملی و ظریف بوده از آنجایی که که با کنار ناخن انگشت سبابه دست راست نواخته می‌شود، صدای ساز ارتباط مستقیمی با اعصاب و روان نوازنده پیدا می‌کند و از این رو سه تار را اغلب همدم اوقات تنهایی خوانده‌اند. اغلب شنوندگان، ساز سه تار را دارای لحن و نوای غمگینی احساس می‌کنند، اما نوازندگان معاصر موسیقی ایرانی در تلاش برای توسعه موسیقی مدرن و نوی ایران، آثاری آفریده‌اند که با حال و هوایی که تا دو دهه پیش از این ساز تصور می‌شد کاملاً متفاوت است. محدودهٔ صوتی محدودهٔ صوتی سه‌تار از بم‌ترین نت آن (دو سوم = C3) آغاز شده و در نت «لا» ی بالای خط حامل پایان می‌یابد. کوک هر چهار سیم سه‌تار می‌توانند توسط گوشی‌هایی که در انتهای دسته تعبیه شده کوک شوند. نت پایهٔ کوک سه‌تار و تار معمولاً نت دو برای سیم یکم است و بقیه سیم‌ها بر اساس سیم اول کوک می‌شوند. نتِ دوی مورد استفاده در سه‌تار، در پیانو سی وسط (Middle C) است. نت دو در موسیقی ایرانی معمولاً یک پرده پایین‌تر از نت دو در موسیقی کلاسیک، و برابر با سی بِمُل در دیاپازون است . بعضی اوقات برای تمرین از پایه نت لا برای کوک سیم یکم استفاده می‌شود چرا که صدای ساز بم‌تر بوده و گوش نوازنده را آزار نمی‌دهد. دلیل دیگر برای استفاده از نتِ لا شل‌تر بودن سیم‌هاست و در نتیجه آسیب کمتری به سیم رسیده و عمر مفید آن بالا می‌رود؛ در عین حال که انگشت‌گذاری و اجرای تکنیک‌هایی مانند مضراب ریز روی سیم شل آسان‌تر است. معمولاً برای هر دستگاه کوک خاصی در نظر گرفته می‌شود، اما بسته به دستگاه، احساس نوازنده و تم آهنگ مورد نظر می‌تواند متفاوت باشد. عوض شدن کوک ساز در هر دستگاه و آواز در موسیقی ایرانی منجر به عوض شدن حال و هوای آهنگ‌ها می‌شود اما می‌توان با استفاده از کوکِ دستگاه‌ها و آوازهای مختلف، آهنگ‌های مربوط به دستگاه یا آوازی دیگر را نواخت. حالت‌های مختلف کوک نامگذاری سیم‌ها برای کوک قراردادی است. به این معنی که لازم نیست کوک سیم همان نت دیاپازون باشد. برای مثال در حالتی که قرار باشد سیم اول روی نت دو کوک شود و سیم دوم روی نت سل، می‌توان هر دو را یک پرده پایین‌تر آورد و سیم اول را روی نت سی‌بمل و سیم دوم را روی نت فا کوک کرد. در موسیقی سنتی ایران می‌توان هر دستگاه را با کوک‌های مختلف اجرا کرد که در اینجا متداول‌ترین آنها معرفی می‌شود. به علت پایین‌تر بودن نت دو در موسیقی سنتی ایرانی نسبت به موسیقی کلاسیک به میزان یک پرده، کوکِ «سی بمل، فا، سی بمل، سی بمل» همان کوکِ «دو، سل، دو، دو» شناخته می‌شود. در واقع، نامگذاری این کوک (که در اینجا کوک ماهور است) به عنوان «دو، سل، دو، دو» برای راحتی کار نوازندگان و هنرجویان است تا نسبت فاصله بین نت مورد استفاده در سیم یکم تا سیم دوم را که ۵ نیم پرده است، درک کنند. کوک شور دستگاه شور مادر دستگاه‌های موسیقی ایران است و تمامی دستگاه‌ها و آوازها (به جز دستگاه چهارگاه) از شور مشتق می‌شوند. متعلقات شور آوازهای ابوعطا، بیات ترک، افشاری، دشتی، بیات کرد با اینکه از متعلقات دستگاه شور هستند، اما هر یک دارای کوکِ جداگانه‌ای هستند. (امروزه آواز بیات اصفهان از متعلقات دستگاه همایون خوانده می‌شود که در قدیم متعلق به شور بوده و ربع پرده با شور تفاوت دارد) آواز ابوعطا آواز بیات ترک کوک سه‌تار در آواز بیات ترک به روایت احمد عبادی نوازنده سه‌تار به این‌گونه است: آواز افشاری آواز دشتی کوک همایون کوک مورد استفاده برای دستگاه همایون دقیقاً مانند کوکِ مورد استفاده در آوازِ ابوعطاست. در نوازندگی آواز بیات اصفهان نیز از همین کوک برای سه‌تار استفاده می‌شود. کوک ماهور کوکِ سه‌تار در دستگاه ماهور به عنوان پایه شناخته می‌شود و در این کوک، سه‌تار دارای بیشترین وسعت صوتی خود است. سیم‌های سه‌تار برای نوازندگی دستگاه ماهور به این صورت کوک می‌شوند: کوک راست‌پنجگاه نوازندگان سه‌تار در فهرست زیر به نام نوازندگان شاخص سه‌تار از زمان قاجار تا کنون اشاره می‌شود. از سه‌تار نوازی دو نوازندۀ دوره قاجار یعنی میرزا عبدالله و درویش خان، اثری ضبط نشده است. از دیگر نوازندگان پیشین و کنونی سه‌تار آثار صوتی و مکتوب فراوانی در قالب آموزش و اجرا بر جای مانده است. اکثر این نوازندگان دارای روایت شخصی مکتوب و یا صوتی از ردیف دستگاهی موسیقی ایران می‌باشند. برخی از نوازندگان پیشین میرزا عبدالله، درویش خان، ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی، یوسف فروتن، سعید هرمزی، احمد عبادی، نورعلی برومند، داریوش صفوت، محمود تاجبخش، جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفی، عطا جنگوک برخی از نوازندگان کنونی حسین علیزاده، داریوش طلایی، داریوش پیرنیاکان، کیوان ساکت، حمید متبسم، مسعود شعاری، کیهان کلهر، بهداد بابایی سازندگان سه‌تار برخی از سازندگان قدیمی سه‌تار از زمان قاجار عبارتند از: استاد فرج‌الله، حاج طایر، سید جلال، محمد نوایی (عشقی)، علی‌محمد صفایی، نریمان آبنوسی، مهدی کمالیان، محمود حکیم هاشمی. یادکرد منابع اطلاعات قطعات سه‌تار از مسعود شعاری اطلاعات کوک‌های ساز براساس گفتارهای احمد عبادی؛ پیاده شده از روی نوار. برای مطالعهٔ بیشتر پیوند به بیرون اختراع‌های ایرانی سازهای زخمه‌ای سازهای موسیقی آذربایجانی سازهای موسیقی ایرانی موسیقی جمهوری آذربایجان نمادهای ملی ایران
3274
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%D8%B4
جرش
جرش شهری باستانی در شمال ‍اردن است. این شهر مرکز اداری استان جرش است و حدود ۵۰،۷۴۵ نفر جمعیت دارد. شهر جرش در ۴۸ کیلومتری شمال پایتخت اردن یعنی امان واقع است. نخستین شواهد مربوط به سکونت انسان‌ها در جرش در محوطه‌ای نوسنگی به نام «تل ابو سوان» به دست آمده است. در این محوطه، بقایای انسانی کمیابی که به حدود ۷۵۰۰ سال قبل از میلاد باز می‌گردد یافت شده است. جرش در دوران قدرت یونانی‌ها و رومی‌ها شکوفا شد و رونق آن تا اواسط سده ۸ (میلادی) ادامه داشت تا آنکه زلزلهٔ ویرانگری موسوم به «زلزلهٔ گالیله ۷۴۹» بخش اعظم شهر را ویران کرد و چندین زلزله پس از آن نیز در تخریب بیش از پیش جرش موثر بود. در سال ۱۱۲۰ میلادی، فردی به نام «ظاهرالدين طغتكين» (اتابک دمشق) به پادگانی متشکل از چهل نفر دستور داد تا در مکانی ناشناخته از خرابه‌های این شهر باستانی، قلعه‌ای بسازند که احتمالاً مرتفع‌ترین نقطه در دیوارهای شهر واقع در تپه‌های شمال شرقی است. جرش در سال ۱۱۲۱ توسط بالدوین دوم اورشلیم تصرف و به کلی ویران شد. رزمندگان جنگ‌های صلیبی فوراً جرش را رها و به ساکب عقب‌نشینی کردند. جرش تا آغاز حکمرانی امپراتوری عثمانی در اوایل سده ۱۶ میلادی، رهاشده و تقریباً خالی از سکنه بود. طبق سرشماری سال ۱۵۹۶ میلادی، تنها ۱۲ خانوار مسلمان در این شهر سکونت داشتند. اما باستان‌شناسان یک دهکدهٔ کوچک مملوک را در بخش شمال غربی شهر یافته‌اند که نشان می‌دهد جرش قبل از دورهٔ عثمانی هم ساکنانی داشته است. حفاری‌های انجام‌شده از سال ۲۰۱۱ به بعد، تاریخ این شهر در قرون وسطی را کمی روشن‌تر کرده و کشفیات اخیر نیز خبر از تجمیع عظیم سازه‌ها و سفالی‌جات مربوط به دوران اسلامی و مملوک می‌دهد. تاریخ این شهر باستانی با مجموعه‌ای از حفاری‌ها که از سال ۱۹۲۵ آغاز شده و تا کنون ادامه دارد، به تدریج آشکار شده است. نام شهر جرش در بسیاری از کتب مؤرخین عرب آمده‌است. آثار زیادی از دوران تسلط امپراتوری روم بر این منطقه در جرش باقیی مانده که بسیار شگفت‌انگیز است. نام نام جرش را به جرش بن عبدالله بن عُلیم بن جناب بن کنانه بن بکر بن وبره نسبت داده‌اند. شهر باستانی جرش در سمت مشرق کوه (السواد) و در سرزمین بلقان و حوران در روی تپهٔ بلندی واقع شده‌است. این شهر در روزگار خلافت خلیفهٔ دوم عمر بن الخطاب توسط شرحبیل پسر حسنه تسخیر شده‌است. نگارخانه منابع دکتر: شامی، یحیی، (موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی). اردوگاه‌های پناهندگان اهل فلسطین در اردن بنیان‌گذاری‌های ۱۹۱۰ (میلادی) در امپراتوری عثمانی تاریخ اردن شهرها و شهرک‌های امپراتوری روم در اردن شهرهای اردن محوطه‌های باستان‌شناختی در اردن مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در هزاره ۴ (پیش از میلاد) مناطق مسکونی پیشین در جنوب غربی آسیا مناطق مسکونی در استان جرش
3276
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%82%D8%A8%D9%87
عقبه
عَقَبه نام شهری است در جنوب غربی کشور اردن که تنها بندر این کشور نیز هست. جمعیت شهر عقبه در ۱۹۸۹ ۴۱٬۹۰۰ نفر بود. صادرات آن فسفات و صدف‌های دریایی است و دارای منطقه گردشگری برای غواصی است. عقبه با منطقهٔ ایلات اسرائیل هم‌مرز است و هر دو بر دهانهٔ خلیج عقبه قرار گرفته‌اند. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی. عقبه ایلات شهرها و شهرک‌های بندری دریای سرخ شهرهای اردن شهرهای بندری در شبه‌جزیره عربستان شهرهای دره کافتی بزرگ آفریقا گردشگری در اردن مکان‌های کتاب مقدس مناطق جنگی مناطق مسکونی در استان عقبه
3277
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84
اسرائیل
اسرائیل (به ؛ به ) با نام رسمی دولت اسرائیل (به ؛ به )، یک کشور در غرب آسیا، واقع در مدیترانه شرقی و ساحل شمالی دریای سرخ است. اسرائیل در شمال با لبنان، در شمال‌شرقی با سوریه، در شرق با اردن، به‌ترتیب در شرق و غرب با سرزمین‌های فلسطینی کرانه باختری و نوار غزه و در جنوب‌شرقی با مصر هم‌مرز است. با وجود اینکه این کشور مساحت نسبتاً کمی دارد، اما از نظر جغرافیایی دارای ویژگی‌های متنوعی است. مرکز اقتصادی و علمی اسرائیل، تل‌آویو است، درحالی که مرکز حکومت آن در اورشلیم (شهری که اسرائیل آن را پایتخت خود می‌داند) واقع است؛ اورشلیم به‌عنوان پایتخت این کشور توسط بیشتر کشورها، به رسمیت شناخته شده‌است اما چندین کشور آن را به رسمیت نمی‌شناسند و همچنان تل‌آویو را پایتخت اسرائیل محسوب می‌کنند. اسرائیل تنها کشور با شهروندان عمدتاً یهودی در جهان است. بر پایه برآورد سال ۲۰۱۳ سازمان مرکزی آمار اسرائیل، این کشور در حدود ۸ میلیون و ۵۱ هزار نفر جمعیت داشته‌است که ۶٬۰۴۵٬۹۰۰ نفر از آنان را یهودیان و ۱٬۶۶۳٬۴۰۰ را اعراب اسرائیلی تشکیل داده‌اند. بیشتر اعراب اسرائیلی مسلمان و گروهی نیز مسیحی و دروزی هستند. مارونی‌ها، سامری‌ها، ارمنی‌ها، چرکسی‌ها و کردها از دیگر اقلیت‌های قومی ساکن این کشور هستند. اسرائیل در سرزمین اسرائیل واقع است. در دوران باستان، این منطقه شاهد سلطنت متحدهٔ اسرائیل و پس از آن، پادشاهی یهودا و پادشاهی شمالی اسرائیل بوده‌است. اسرائیلِ مدرن، در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ میلادی با تصویب قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل—تقسیم فلسطینِ بریتانیا به دو کشور اسرائیل و فلسطین و اداره شهر اورشلیم به صورت بین‌المللی—شکل گرفته‌است. این طرح موافقت سران اسرائیلی را در پی داشت اما فلسطینیان و دولت‌های عرب منطقه، بی‌درنگ آن را رد کردند. در نتیجه از تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۴۷ تا ۱۴ مه ۱۹۴۸ میان شبه‌نظامیان فلسطینی و یهودی، نبردهای خونینی درگرفت. نهایتاً در ۱۴ مه ۱۹۴۸ هم‌زمان با پایان قیومیت بریتانیا بر فلسطین، «دولت اسرائیل» با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت کرد. یک روز پس از اعلام استقلال، تمامی همسایگان عرب به‌طور هم‌زمان به اسرائیل حمله کردند که متحمل شکست شدند. از آن پس، مجموعه‌ای از درگیری‌های نظامی بین نیروهای اسرائیلی و کشورهای عرب رخ داده که جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۵۶، جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ مهم‌ترین آن‌ها بوده‌اند. اسرائیل عضو رسمی سازمان ملل متحد است و در حال حاضر با ۱۶۵ کشور جهان روابط دیپلماتیک دارد. پس از پیمان ابراهیم ۵ کشور عربی با این کشور روابط دیپلماتیک برقرار کردند. این کشور همچنین میزبان بناهایی مقدس از ادیان ابراهیمی، شامل یهودیت، مسیحیت، اسلام و بهائیت است. نوع حکومت آن، جمهوری پارلمانی است. این کشور دارای نظام پارلمانی و حق رای عمومی است. در این کشور، رئیس‌جمهور مقامی تشریفاتی است و نخست‌وزیر به‌عنوان رئیس دولت و کِنست (پارلمان اسرائیل) به‌عنوان شاخه قانون‌گذار عمل می‌کند. اسرائیل، کشوری توسعه‌یافته و عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی می‌باشد. در سال ۲۰۲۰ میلادی، این کشور بر پایه تولید ناخالص داخلی با ۵۲۲٫۰۳ در رتبه ۲۱امین اقتصاد بزرگ جهان و از حیث سرانه تولید داخلی در رتبه ۱۳ام جهان قرار گرفت. همچنین کشور اسرائیل از لحاظ رتبه‌بندی دانشگاهی، بهترین وضعیت علمی را در منطقه خاورمیانه داراست. از لحاظ شاخص توسعه انسانی، از ۰٫۸۷ در سال ۲۰۰۲ به ۰٫۹۲در سال ۲۰۲۰ میلادی رسید که بیانگر رشدی ۰٫۲۷٪ است. این کشور از لحاظ این شاخص در بالاترین رتبه در منطقه خاورمیانه قرار دارد. مردم این کشور از لحاظ امید به زندگی، دارای یکی از بالاترین شاخص‌ها در میان کشورهای جهان هستند. بنابر گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، مطبوعات و رسانه‌های اسرائیلی، بالاترین میزان آزادی را در میان کشورهای منطقه خاورمیانه دارند. نام تحت قیمومت بریتانیا (۱۹۲۰–۱۹۴۸)، تمام منطقه با نام «فلسطین» خطاب می‌شد. اسرائیل پس از استقلال خود در سال ۱۹۴۸، به‌طور رسمی نام «دولت اسرائیل» را برگزید. (، ؛ ، ,) نام‌های تاریخی و مذهبی دیگری از جمله «سرزمین اسرائیل» (Eretz Israel)، صهیون و یهودیه، پیشنهاد شدند اما نهایتاً مورد قبول قرار نگرفتند. نام «اسرائیل» پیشنهاد داوید بن گوریون بود که با رای ۶–۳ به تصویب رسید. چند هفته پس از استقلال، دولت با اعلام رسمی موشه شارت وزیر امور خارجه وقت، اصطلاح «اسرائیلی» را برای اشاره به شهروندان اسرائیل انتخاب کرد. در کتاب مقدس و همچنین در طول تاریخ، نام «سرزمین اسرائیل» برای اشاره به منطقه پادشاهی اسرائیل؛ و «بنی اسرائیل» برای اشاره به کل قوم یهود استفاده شده‌است. معنای لغت «اسرائیل» (عبری: יִשְרָאֵל‎؛ هفتادگانی ) روشن نیست؛ بر اساس نظر زبان‌شناسان، می‌تواند به معنای «ال (خدا) تحمیل/ حکم می‌کند» باشد. در کتاب مقدس به معنای «مجاهدت با خدا» تعبیر شده که به کشتی گرفتن یعقوب با خدا و پیروزی او اشاره دارد. خدا در پاداش این پیروزی، نام یعقوب را به «اسرائیل» تغییر می‌دهد. دوازده پسر یعقوب اجداد دوازده سبط بنی اسرائیل (فرزندان اسرائیل) محسوب شدند. اولین سند باستان‌شناسی کشف‌شده که کلمهٔ «اسرائیل» را به عنوان یک حکومت ذکر کرده‌است، لوح مرنپتا از مصر باستان (مربوط به اواخر قرن سیزدهم قبل از میلاد) است که موقعیت جغرافیایی اسرائیل در کنعان یا اطراف آن را توصیف کرده‌است. جغرافیا مساحت اسرائیل ۲۲٬۱۴۵ کیلومتر مربع (به تقریب دو برابر قطر) است. اسرائیل ۱۵۳مین کشور جهان از لحاظ وسعت جغرافیایی است. اسرائیل در شمال با لبنان، در شمال شرقی با سوریه، در شرق با اردن و در جنوب غربی با مصر مرز زمینی دارد. اسرائیل همچنین در شرق با کرانه باختری رود اردن و در جنوب غربی با نوار غزه مجاور است. این کشور همچنین از طریق دریای مدیترانه، خلیج ایلات و دریای سرخ مرز آبی دارد. این کشور با وجود پهناوری اندک، ویژگی‌های جغرافیایی متنوعی را شامل می‌شود. شورترین دریاچه جهان به نام دریای مرده (بحرالمیت) در مرز اردن و اسرائیل واقع شده‌است. بزرگ‌ترین دریاچه داخلی اسرائیل، دریاچه کینرت در دامنه بلندی‌های جولان قرار گرفته‌است. صحرای نِگِب بیابانی است وسیع در جنوب کشور اسرائیل که حدود ۵۵ درصد از خاک اسرائیل را پوشانده‌است. جمعیت‌شناسی , جمعیت اسرائیل نفر تخمین زده می‌شود. در سال ۲۰۲۲، دولت ۷۳٫۶ درصد از جمعیت را یهودی، ۲۱٫۱ درصد از جمعیت را عرب و ۵٫۳ درصد را به عنوان «دیگران» (مسیحیان غیر عرب و افرادی که هیچ دینی در لیست ندارند) ثبت کرد. در دهه گذشته، تعداد زیادی از کارگران مهاجر از رومانی، تایلند، چین، آفریقا و آمریکای جنوبی در اسرائیل ساکن شده‌اند. رقم دقیق آنها مشخص نیست، زیرا بسیاری به‌طور غیرقانونی در کشور زندگی می‌کنند، اما تخمین زده می‌شود که بین ۱۶۶٬۰۰۰ تا ۲۰۳٬۰۰۰ باشد. تا جوئن ۲۰۱۲ تخمین زده می‌شود که غریب به ۶۰٬۰۰۰ مهاجر آفریقایی‌تبار ساکن اسرائیل شده‌باشند. دستکم ۹۳٪ اسرائیلی‌ها در مناطق شهری زندگی می‌کنند. ۹۰ درصد از اسرائیلی‌های فلسطینی در ۱۳۹ شهر و روستای پرجمعیت در مناطق جلیل، مثلث و نقب ساکن هستند و ۱۰ درصد بقیه در شهرها و محله‌های مختلط زندگی می‌کنند. داده‌های سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در سال ۲۰۱۶ میانگین امید به زندگی اسرائیلی‌ها را ۸۲٫۵ سال تخمین زده‌است که آن را در رده‌بندی‌ها به درجه ششمین در جهان تبدیل کرده‌است. امید به زندگی اعراب اسرائیلی ۳ تا ۴ سال کمتر است که باز هم تقریباً از تمام کشورهای اکثریت عرب یا مسلمان در جهان بیشتر است. اسرائیل به عنوان وطن قوم یهود تأسیس شد و اغلب به عنوان یک کشور یهودی شناخته می‌شود. قانون بازگشت این کشور به همه یهودیان و یهودتباران حق شهروندی اسرائیل را می‌دهد. حفظ جمعیت اسرائیل از سال ۱۹۴۸ در مقایسه با سایر کشورهای دارای مهاجرت انبوه، یا برابر یا حتی یا بیشتر است. میزان مهاجرت یهودیان از اسرائیل (به عبری یِریدا) عمدتاً به مقصد ایالات متحده و کانادا، توسط جمعیت شناسان در حد معمول توصیف می‌شود، اما این میزان از مهاجرت اغلب توسط وزارتخانه‌های دولت اسرائیل به عنوان تهدیدی بزرگ برای آینده اسرائیل قلمداد گردیده. تقریباً ۸۰ درصد از یهودیان اسرائیلی در اسرائیل به دنیا آمده‌اند، ۱۴ درصد مهاجران از اروپا و قاره آمریکا و ۶ درصد از مهاجران آسیا و آفریقا هستند. یهودیان اروپا و اتحاد جماهیر شوروی سابق و فرزندان آنها که در اسرائیل به دنیا آمده‌اند، از جمله یهودیان اشکنازی، تقریباً ۵۰ درصد اسرائیلی‌های یهودی را تشکیل می‌دهند. یهودیانی که کشورهای عربی و مسلمان را ترک کردند یا فرار کردند شامل فرزندان آنها، از جمله یهودیان میزراحی و سفاردی، بیشتر جمعیت یهودی را تشکیل می‌دهند. نرخ ازدواج بین نژادی یهودیان بیش از ۳۵ درصد است و مطالعات اخیر نشان می‌دهد که درصد اسرائیلی‌هایی که هم از یهودیان سفاردی و هم از یهودیان اشکنازی هستند، هر سال ۰٫۵ درصد افزایش می‌یابد و بیش از ۲۵ درصد از کودکان مدرسه‌ای اکنون از هردو نژاد هستند. حدود ۴ درصد از اسرائیلی‌ها (۳۰۰۰۰۰ تن) که از نظر قومی به عنوان «دیگر» تعریف می‌شوند، فرزندان روسی با اصل و نسب یا خانواده یهودی هستند که طبق قوانین خاخام یهودی نمی‌باشند، اما طبق قانون بازگشت واجد شرایط دریافت شهروندی اسرائیل بوده‌اند.تعداد کل شهرک نشینان اسرائیلی فراتر از خط سبز بیش از ۶۰۰۰۰۰ نفر است (شامل ≈۱۰٪ از جمعیت یهودی اسرائیل). در سال ۲۰۱۶ ۳۹۹٬۳۰۰ اسرائیلی در شهرک‌های کرانه باختری زندگی می‌کردند، شهرک‌هایی که قبل از تأسیس دولت اسرائیل برقرار بودند و پس از جنگ شش روزه در شهرهایی مانند الخلیل و بلوک گوش اتزیون نیز دوباره تأسیس شدند. علاوه بر شهرک‌های کرانه باختری، بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ یهودی در اورشلیم شرقی و ۲۲٬۰۰۰ یهودی در بلندی‌های جولان نیز ساکن هستند. تقریباً ۷٬۸۰۰ اسرائیلی هم در شهرک‌هایی در نوار غزه موسوم به گوش کتیف زندگی می‌کردند تا اینکه توسط دولت به عنوان بخشی از طرح خلع سلاح در سال ۲۰۰۵ تخلیه شدند. اعراب اسرائیلی (شامل جمعیت عرب اورشلیم شرقی و بلندی‌های جولان) ۲۱٫۱ درصد از جمعیت یا ۱٬۹۹۵٬۰۰۰ نفر را تشکیل می‌دهند. در یک نظرسنجی تلفنی در سال ۲۰۱۷ از ساکنان عرب اسرائیلی، مشخص شد که ۴۰٪ از شهروندان عرب خود را به عنوان "عرب در اسرائیل" یا "شهروند عرب اسرائیل"، ۱۵٪ به عنوان "فلسطینی"، ۸٫۹٪ به عنوان "فلسطینی در اسرائیل" یا "شهروند فلسطینی اسرائیل"، " ۸٫۷٪ به عنوان "عربی"؛ معرفی می‌کنند و همینطور ۶۰ درصد از اعراب اسرائیل دیدگاه مثبتی نسبت به دولت دارند. به گفته سامی اسموها، «هویت ۸۳٫۰ درصد از اعراب اسرائیلی در سال ۲۰۱۹ (با ۷۵٫۵ درصد تغییر نسبت به سال ۲۰۱۷) دارای حداقل یک ریشه اسرائیلی و ۶۱٫۹ درصد (۶۰٫۳٪ بدون تغییر) دارای ریشه فلسطینی است.» با این حال، زمانی که این دو نژاد در نظرسنجی به عنوان رقیب معرفی شدند، ۶۹٫۰ درصد از اعراب در سال ۲۰۱۹ هویت انحصاری یا اولیه خود را فلسطینی انتخاب کردند، در حالی که ۲۹٫۸ درصد هویت انحصاری یا اولیه خود را عرب اسرائیلی برگزیدند.اسرائیل دارای چهار کلان‌شهر اصلی است: غوش دان (منطقه شهری تل آویو؛ جمعیت ۳٬۸۵۴٬۰۰۰ نفر)، اورشلیم (جمعیت ۱٬۲۵۳٬۹۰۰ نفر)، حیفا (جمعیت ۹۲۴٬۴۰۰) و بیرشبا (۷٬۱۰۳ جمعیت). بزرگ‌ترین شهرداری اسرائیل از نظر جمعیت و مساحت، اورشلیم با نفر ساکن در مساحت است. آمار دولت اسرائیل در مورد اورشلیم شامل جمعیت و مساحت بیت‌المقدس شرقی است که به‌طور گسترده به عنوان بخشی از سرزمین‌های فلسطینی تحت اشغال اسرائیل شناخته می‌شود. تل آویو و حیفا به ترتیب با جمعیت و در رتبه بعدی پرجمعیت‌ترین شهرهای اسرائیل قرار دارند. شهر (عمدتاً حریدی) بنی براک پرجمعیت‌ترین شهر اسرائیل و یکی از ۱۰ شهر پرجمعیت جهان است. اسرائیل دارای ۱۶ شهر با بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت است. در مجموع، ۷۷ محله اسرائیلی وجود دارند که توسط وزارت کشور به آنها وضعیت "شهرداری" (یا "شهر") اعطا شده‌است، که چهار مورد از آنها در کرانه باختری رود اردن هستند. دو شهر دیگر نیز برای شهر شدن در نظر گرفته شده‌اند: کاسیف، شهری که قرار است در نقب ساخته شود، و هاریش، که در اصل یک شهر کوچک است و از سال ۲۰۱۵ در حال تبدیل شدن به یک شهر بزرگ می‌باشد. زبان تنها زبان رسمی اسرائیل عبری است. تا سال ۲۰۱۸، عربی نیز یکی از دو زبان رسمی دولت اسرائیل بود. در سال ۲۰۱۸ و در راستای «وضعیت ویژه حکومتی» زبان عربی به عنوان یک زبان رسمی برچیده شد. به عنوان کشور مهاجران، زبان‌های مختلفی از سخن‍وران در خیابان‌ها شنیده می‌شود. به دلیل مهاجرت گسترده از اتحاد جماهیر شوروی سابق و اتیوپی (حدود ۱۳۰۰۰۰ یهودی اتیوپیایی در اسرائیل زندگی می‌کنند)، روسی و آمهری به‌طور گسترده صحبت می‌شود. بیش از یک میلیون مهاجر روسی زبان از کشورهای پس از فروپاشی شوروی بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۴ وارد اسرائیل شدند، همچنین فرانسوی توسط حدود ۷۰۰۰۰۰ اسرائیلی صحبت می‌شود، که عمدتاً از فرانسه و شمال آفریقا سرچشمه می‌گیرند. زبان انگلیسی در دوره قیمومت یک زبان رسمی بود که پس از تأسیس اسرائیل این جایگاه را از دست داد، اما نقشی قابل مقایسه با زبان رسمی را حفظ کرد،همان‌طور که بسیار محتمل است که در علائم جاده‌ای و اسناد رسمی نیز استفاده شود. بسیاری از اسرائیلی‌ها به خوبی به زبان انگلیسی ارتباط برقرار می‌کنند، زیرا بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی به زبان انگلیسی با زیرنویس پخش می‌شوند و این زبان از کلاس‌های ابتدایی در مدرسه آموزش داده می‌شود. علاوه بر این، دانشگاه‌های اسرائیل دوره‌هایی را به زبان انگلیسی در موضوعات مختلف ارائه می‌دهند. وزارت آموزش و پرورش اسرائیل یادگیری زبان عربی را در تمامی مدارس دولتی الزامی‌کرده‌است. هدف از این کار نزدیک کردن دو فرهنگ یهود و عرب به یکدیگر ذکر شده‌است. دو زبان عبری و عربی در پارلمان اسرائیل به‌عنوان زبان‌های رسمی شناخته می‌شوند و نمایندگان در صورت تمایل می‌توانند به زبان عربی در کنست سخن بگویند. به دلیل ساختار جمعیتی اسرائیل که عمدتاً از یهودیان و اعراب تشکیل شده‌است، اسامی تمامی خیابان‌های این کشور به دو زبان عبری و عربی نوشته شده‌است و تمامی فیلم‌های پخش‌شده باید دارای زیرنویس عبری و عربی باشند. = قومیت اسرائیل کشوری است که مردمی از ادیان و فرهنگ‌های مختلف را در خود جای داده‌است مردمی که به شدت به اعتقادات خود معتقد هستند. نژادپرستی در اسرائیل به دو صورت دیده می‌شود: نژادپرستی از سوی یهودیان ضد اعراب و تبعیض نژادی بین گروه‌های مختلف یهودی (از جمله علیه یهودیان اتیوپیایی، یهودیان هندی، یهودیان میزراحی و یهودیان رنگین‌پوست). تبعیض ضد اعراب مسلمان در ابعاد مختلفی از جمله سیاست‌ها، آموزش، دیدگاه‌های فردی و رسانه دیده می‌شود. دین اسرائیل بخش عمده‌ای از سرزمین مقدس را تشکیل می‌دهد، منطقه‌ای که برای همه ادیان ابراهیمی، از جمله یهودیت، مسیحیت، اسلام، سامریت، دروزی و بهائیت اهمیت زیادی دارد. نسبت مذهبی یهودیان اسرائیلی بسیار متفاوت است: یک نظرسنجی اجتماعی در سال ۲۰۱۶ که توسط مرکز تحقیقات پیو انجام‌شده نشان می‌دهد که ۴۹٪ خود را به عنوان هیلونی (سکولار)، ۲۹٪ به عنوان ماسورتی (سنتی)، ۱۳٪ به عنوان داتی (مذهبی) و ۹٪ نیز زیر عنوان هاردی (فوق ارتدکس) خود را معرفی می‌کنند. انتظار می‌رود که یهودیان حریدی تا سال ۲۰۲۸ بیش از ۲۰ درصد از جمعیت یهودی اسرائیل را تشکیل دهند. مسلمانان بزرگ‌ترین اقلیت مذهبی اسرائیل را تشکیل می‌دهند و حدود ۱۷٫۶ درصد از جمعیت را شامل می‌شوند. حدود ۲٪ از جمعیت مسیحی و ۱٫۶٪ هم دروزی هستند. جمعیت مسیحی این کشور عمدتاً از مسیحیان عرب و مسیحیان آرامی تشکیل شده‌است، همچنین مسیحیان شامل مهاجران پس از فروپاشی شوروی، کارگران خارجی با منشأ چندملیتی و پیروان یهودیت مسیحایی نیز می‌شوند که توسط اکثر مسیحیان و یهودیان نوعی از مسیحیت قلمداد می‌گردد. اعضای بسیاری از گروه‌های مذهبی دیگر نیز، از جمله بودایی‌ها و هندوها، در اسرائیل حضور دارند، هرچند تعدادشان اندک است. از بیش از یک میلیون مهاجر اتحاد جماهیر شوروی سابق، حدود ۳۰۰٬۰۰۰ نفر از سوی خاخام اعظم اسرائیل یهودی شناخته نشده‌اند. شهر اورشلیم برای یهودیان، مسلمانان و مسیحیان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا مکان‌هایی است که برای اعتقادات مذهبی آنها بسیار مهم قلمداد می‌شود، مانند شهر قدیم اورشلیم که دیوار ندبه و حرم شریف (مسجد الاقصی) یا کلیسای مقبره مقدس را در خود جای داده‌است. مکان‌های دیگر با اهمیت مذهبی در اسرائیل عبارتند از: ناصره (مکانی مقدس در مسیحیت به عنوان مکان بشارت مریم مقدس)، طبریه و صفد (دو شهر از چهار شهر مقدس در یهودیت)، مسجد سفید در رمله (مقدس در اسلام به عنوان زیارتگاه مریم مقدس) و کلیسای سنت جورج یا مسجد الخضر، لود (تقدیس‌شده در مسیحیت و اسلام به عنوان مقبره سنت جورج یا الخضر). تعدادی دیگر از بناهای مذهبی دیگر در کرانه باختری واقع شده‌است، از جمله مقبره یوسف در نابلس، زادگاه عیسی و مقبره راحیل در بیت لحم، و همین‌طور غار مخپلا در الخلیل. مرکز اداری دیانت بهائی و حرم باب در مرکز جهانی بهائی هم در حیفا واقع شده‌است. پیشوای دینی بهائیت نیز در عکا به خاک سپرده شده‌است. در چند کیلومتری جنوب مرکز جهانی بهائیان، مسجد محمود وابسته به جنبش رفرمیستی احمدیه قرار دارد. کبابیر، محله مختلط یهودیان و اعراب احمدی در حیفا در نوع خود یکی از معدود محلات با چنین تنوع مذهبی است، از سایر محله‌های مشابه یافا، عکا، هاریش و ناصره علیا را می‌شود نام برد. آموزش عالی آموزش در فرهنگ اسرائیل بسیار ارزشمند پنداشته می‌شود و به عنوان یک بلوک اساسی از اسرائیلیان باستان تلقی می‌گردد. جوامع یهودی در شام اولین کسانی بودند که آموزش اجباری را معرفی کردند که یک جامعه سازمان یافته به اندازه والدین در قبول مسئولیت این امر نقش داشته‌است. بسیاری از رهبران تجارت بین‌المللی مانند بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، اسرائیل را به دلیل کیفیت بالای آموزش در کمک به توسعه اقتصادی و رونق فناوری اسرائیل ستایش کرده‌اند. در سال ۲۰۱۵، این کشور در میان اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (پس از کانادا و ژاپن) از نظر درصد افراد ۲۵ تا ۶۴ ساله که به تحصیلات عالی دست یافته‌اند با ۴۹ درصد در مقایسه با میانگین ۳۵ درصدی این سازمان، رتبه سوم را به خود اختصاص داد. در سال ۲۰۱۲، این کشور از نظر سرانه تعداد مدارک تحصیلی (۲۰ درصد از جمعیت) رتبه سوم را در جهان کسب کرد. امید به زندگی در اسراییل ۱۶ سال و نرخ باسوادی ۹۷٫۸ درصد است. قانون آموزش دولتی که در سال ۱۹۵۳ به تصویب رسید، پنج نوع مدرسه را تأسیس کرد: سکولار دولتی، مذهبی دولتی، فوق ارتدکس، مدارس اسکان عمومی و مدارس عربی. سکولار عمومی بزرگ‌ترین گروه آموزشی است و اکثر دانش آموزان یهودی و غیر عرب در اسرائیل در آن شرکت می‌کنند. اکثر اعراب فرزندان خود را به مدارسی می‌فرستند که در آن زبان عربی زبان اصلی آموزشی است. تحصیل در اسرائیل برای کودکان بین سه تا هجده سال اجباری شده‌است. تحصیل در مدرسه به سه سطح تقسیم می‌گردد - دبستان (کلاس ۱–۶)، راهنمایی (کلاس ۷–۹) و دبیرستان (کلاس ۱۰–۱۲) که در نهایت با امتحانات کارشناسی ارشد باگروت به سرانجام می‌رسد. تسلط بر دروس اصلی مانند ریاضیات، زبان عبری، ادبیات عبری و عمومی، زبان انگلیسی، تاریخ، کتاب مقدس و علوم مدنی برای دریافت گواهینامه باگروت ضروری است. جمعیت یهودی اسرائیل سطح نسبتاً بالایی از تحصیل‌کرده‌ها را حفظ می‌کند که در آن کمتر از نیمی از یهودیان اسرائیلی (۴۶٪) دارای مدرک تحصیلی فوق متوسطه هستند. این رقم در سطوح بالای تحصیلی آنها در نسل‌های اخیر ثابت مانده‌است. یهودیان اسرائیلی (در میان سنین ۲۵ سال و بالاتر) به‌طور متوسط ۱۱٫۶ سال تحصیل کرده‌اند و این رقم آنان را به یکی از تحصیلکرده‌ترین گروه‌های مذهبی در جهان بدل می‌کند. در مدارس عرب، مسیحی و دروزی، امتحان مطالعات کتاب مقدس با امتحان میراث مسلمانان، مسیحیان یا دروزی‌ها جایگزین می‌شود. معاریو بخش‌های اعراب مسیحی را «موفق‌ترین بخش‌ها در نظام آموزشی» توصیف کرده، زیرا مسیحیان از نظر آموزش در مقایسه با سایر دین‌های اسرائیل بهترین عملکرد را داشتند. کودکان اسرائیلی از خانواده‌های روسی‌زبان نرخ قبولی باگروت بالاتری در سطح دبیرستان دارند. در میان کودکان مهاجر متولدشده در اتحاد جماهیر شوروی سابق، نرخ قبولی در باگروت میان خانواده‌های کشورهای اتحادیه اروپا با ۶۲٫۶ درصد بیشترین و در میان خانواده‌های کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز کمترین رقم است. در سال ۲۰۱۴، ۶۱٫۵ درصد از کل دانش‌آموزان کلاس دوازدهم اسرائیل گواهینامه تحصیلی دریافت کردند. اسراییل دارای سنت آموزش عالی می‌باشد که در آن تحصیلات دانشگاهی باکیفیت آن تا حد زیادی عامل توسعه اقتصادی مدرن این کشور بوده. اسرائیل ۹ دانشگاه دولتی دارد که از دولت یارانه می‌گیرند و همین‌طور ۴۹ کالج خصوصی نیز در کشور مشغول فعالیت‌اند. دانشگاه عبری اورشلیم، دومین دانشگاه قدیمی اسرائیل پس از تکنیون است، کتابخانه ملی اسرائیل، بزرگ‌ترین منبع آثار یهودیتا و هبرایکا در جهان را در خود جای داده‌است. تکنیون و دانشگاه عبری به‌طور پیوسته در بین ۱۰۰ دانشگاه برتر جهان بر اساس رتبه‌بندی معتبر دانشگاه‌های جهان، به اختصار (ARWU) رتبه‌بندی می‌شوند. از دیگر دانشگاه‌های بزرگ این کشور می‌توان به مؤسسه علوم ویزمن، دانشگاه تل آویو، دانشگاه بن گوریون، دانشگاه بار-ایلان، دانشگاه حیفا و دانشگاه آزاد اسرائیل اشاره کرد. دانشگاه آریل، در کرانه باختری، جدیدترین و اولین مؤسسه در سی سال گذشته‌است که از کالج به درجه دانشگاه ارتقا پیدا کرده. تاریخ پیشاتاریخ تاریخچه مهاجرت اولیه انسان‌ها به خارج از آفریقا به شام ماقبل تاریخ، جایی که اسرائیل در آن واقع شده‌است، بر اساس آثاری که در عبیدیه در دره ریفت اردن یافت گردیده، به حداقل ۱٫۵ میلیون سال قبل بازمی‌گردد، در حالی که فسیل‌های یافت‌شده از انسان‌های سخول و قفذه در اسرائیل، قدمتی بیش از ۱۲۰۰۰۰ سال را دارا می‌باشند. فرهنگ ناتوفی در هزاره ۱۰ قبل از میلاد در جنوب شام پدیدار شد، پس از آن فرهنگ غسولینی در حدود ۴۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح هویدا گشت. کنعان (۲۰۰۰–۱۰۰۰ قبل از میلاد) تاریخ کنعانیان از نظر باستان‌شناسی به عصر برنز میانه (۲۱۰۰–۱۵۵۰ قبل از میلاد) بازمی‌گردد. در اواخر عصر برنز (۱۵۵۰–۱۲۰۰ قبل از میلاد)، بخش‌های بزرگی از کنعان ، دولت‌های تابعه را تشکیل دادند که به پادشاهی جدید مصر خراج می‌دادند. در نتیجه فروپاشی تمدن در اواخر عصر برنز، کنعان به منجلاب هرج و مرج فرورفت و مصر کنترل خود را بر منطقه به‌طور کامل از دست داد. شواهدی وجود دارد که مراکز شهری مانند حزور، بیت شیان، مگیدو، اکرون، اشدود و اشکلون آسیب دیده یا به کلی ویران شده‌اند. اسرائیل باستان (۱۲۰۰–۵۵۰ قبل از میلاد) قومی به نام بنی‌اسرائیل برای اولین بار در استیل مرنپتا که یک کتیبه مصری باستان مربوط به حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد است، ظاهر می‌شود. تصور می‌شود که اجداد بنی اسرائیل شامل مردم باستانی سامی زبان بومی این منطقه بوده‌اند. بر اساس گزارش باستان‌شناسان مدرن، بنی‌اسرائیل و فرهنگ آن‌ها از طریق توسعه دین تک‌پرستی — و بعداً توحیدی —با محوریت یهوه، از قوم کنعانی و فرهنگ‌های آنها منشعب شده‌است. آنها به شکلی باستانی از زبان عبری صحبت می‌کردند که به عبری کتاب مقدس معروف است. در همان زمان، فلسطینیان در دشت ساحلی جنوبی مستقر شدند. باستان‌شناسی مدرن تا حد زیادی تاریخ‌نگاری روایت تورات در مورد پدرسالاران، خروج و داستان‌های فتح شرح داده‌شده در کتاب یوشع را کنار گذاشته‌است و این روایات را به عنوان افسانه ملی بنی اسرائیل می‌داند. با این حال، به نظر می‌رسد برخی از عناصر این روایات افسانه‌ای ریشه‌های تاریخی نیز داشته باشند. تردیدهایی در مورد نخستین پادشاهی اسرائیل و یهودای باستان و گستره قلمرو آنها و قدرتشان وجود دارد. در حالی که مشخص نیست که آیا هرگز پادشاهی متحد اسرائیل وجود داشته‌است یا خیراما با این حال مورخان و باستان شناسان توافق دارند که پادشاهی شمالی اسرائیل تا ۹۰۰ قبل از میلاد وجود داشته‌است تا اینکه پادشاهی یهودا در ۸۵۰ ق.م. به قدرت رسید. پادشاهی اسرائیل از بین دو پادشاهی دیگر مرفه تر بود و به زودی به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شد. در طی آن دوران سلسله عمریان، سامره، جلیل، دره اردن، شارون و بخش‌های وسیعی از ماوراء اردن را تحت کنترل داشت. ساماریا، پایتخت و خانه یکی از بزرگ‌ترین سازه‌های عصر آهن در شام بود. پادشاهی اسرائیل در حدود سال ۷۲۰ قبل از میلاد، زمانی که توسط امپراتوری نو-آشوری تح شد، ویران گردید. پادشاهی یهودا، به پایتختی اورشلیم، بعداً به دولت متکی امپراتوری آشوری نو و سپس امپراتوری نو بابلی تبدیل شد. تخمین زده می‌شود که جمعیت منطقه در عصر آهن دوم حدود ۴۰۰٬۰۰۰ نفر بوده‌است. در سال ۶/۵۸۷ قبل از میلاد، به دنبال شورش یهودا، نبوکدنصر دوم، اورشلیم و معبد سلیمان را محاصره و ویران کرد، پادشاهی‌شان را منحل و بسیاری از نخبگان یهودی را به بابل تبعید کرد و بدین‌ترتیب اسارت یهودیان آغاز شد. این شکست در تواریخ بابلی نیز ثبت شده‌است. دورهٔ معبد دوم (سدهٔ ششم قبل از میلاد–سدهٔ دوم میلادی) پس از تصرف بابل در سال ۵۳۹ قبل از میلاد، کوروش کبیر، بنیانگذار امپراتوری هخامنشی ایران، اعلامیه‌ای را ارائه داد که مفاد آن به جمعیت تبعیدیان‌یهودی اجازه بازگشت به یهودا را می‌داد، به جمعیت یهودی که بازگشته بودند اجازه داده شد تا معبد را خودگردان و بازسازی کنند. ساخت معبد دوم حدود ۵۲۰ پیش از میلاد تمام گشت. پارس‌ها بر این منطقه به عنوان استانی یهودی حکومت می‌کردند، که در قرون پنجم تا چهارم پیش از میلاد حدود ۳۰۰۰۰ نفر جمعیت را در خود جای داده بود. در سال ۳۳۲ قبل از میلاد، اسکندر مقدونی این منطقه را به عنوان بخشی از لشکرکشی خود علیه امپراتوری ایران فتح کرد. پس از مرگ او، این منطقه تحت کنترل امپراتوری‌های بطلمیوسی و سلوکی به عنوان بخشی از کوئل-سوریه شناخته شد. در طول قرون بعدی، یونانی شدن منطقه منجر به تنش‌های فرهنگی گردید که در زمان سلطنت آنتیوخوس چهارم به اوج رسید و شورش مکابیان در سال ۱۶۷ قبل از میلاد را سبب شد. ناآرامی‌های داخلی حکومت سلوکیان را تضعیف کرد و در اواخر قرن دوم ، پادشاهی نیمه خودمختار هامونی یهودیه به وجود آمد که در نهایت به استقلال کامل دست یافت و به مناطق همسایه گسترش یافت. جمهوری رم در ۶۳ پیش از میلاد به منطقه حمله کرد، نخست کنترل سوریه را دست گرفت، سپس دخالت در جنگ داخلی حشمونیان را آغاز کرد. نزاع میان حامیان رومی و حامیان پارتی در یهودیه منجر به انتصاب هیرودیس کبیر به عنوان یک دودمان خراجگزار به روم شد. در سال ۶ پس از میلاد، این منطقه به‌طور کامل به عنوان استان رومی یهودیه ضمیمه گردید، دوره‌ای که منادی تنش با حکومت روم بود و به یک سری جنگ‌های یهودی-رومی کشیده گردید که ویرانی‌های گسترده‌ای را به ارمغان آورد. دومین قیام معروف به شورش بارکوخبا در سالهای ۱۳۲–۱۳۶ بعد از میلاد روی داد. موفقیت‌های اولیه در میدان نبرد به یهودیان اجازه داد تا یک کشور مستقل در یهودیه تشکیل دهند، اما رومی‌ها نیروهای زیادی را جمع‌آوری کرده، به طرز وحشیانه‌ای شورش را سرکوب و حومه یهودیه را ویران و خالی از سکنه کردند. اورشلیم به عنوان یک مستعمره رومی با نام آیلیا کاپیتولینا بازسازی گردید و استان یهودا به سوریه فلسطین تغییر نام داد. یهودیان از مناطق حوالی اورشلیم اخراج شدند، و به اجتماعات دیاسپورا پیوستند. با وجود این، یهودیان پیوسته اندک حضوری را در منطقه حفظ کردند چنان‌که جلیل مرکز مذهبی آن شد.جوامع یهودی در تپه‌های الخلیل جنوبی و در دشت ساحلی به سکونت خود ادامه دادند. دورهٔ رومی پایانی و بیزانسی (سدهٔ دوم– سال ۶۳۴ میلادی) با انتقال حکومت روم به امپراتوری بیزانس تحت فرمان امپراتور کنستانتین، مسیحیت اولیه جایگزین پیگنیسم رومی گردید. با تغییر دین کنستانتین در قرن چهارم، وضعیت برای اکثریت یهودیان در فلسطین سخت‌تر شد. مجموعه‌ای از قوانین به تصویب رسید که علیه یهودیان و یهودیت تبعیض قائل می‌شد چنان‌که یهودی‌ها هم از سوی کلیسا و هم از سوی مقامات مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند. بسیاری از یهودیان به جوامع در حال شکوفایی دیاسپورا مهاجرت کرده بودند، در همین حال به صورت محلی هم مهاجرت مسیحی و هم تغییر مذهب نیز رواج پیدا کرده بود. در اواسط قرن پنجم، مسیحیان به اکثریت غالب در منطقه بدل گشتند. در اواخر قرن پنجم، شورش‌های سامری‌ها شروع شد که تا اواخر قرن ششم ادامه یافت و منجر به کاهش بالا در جمعیت سامری شد. پس از فتح اورشلیم توسط ساسانیان و شورش کوتاه مدت یهودیان علیه هراکلیوس در سال ۶۱۴ پس از میلاد، امپراتوری بیزانس کنترل منطقه را در سال ۶۲۸ تثبیت کرد. دورهٔ اسلامی آغازین (۶۳۴–۱۰۹۹) در سالهای ۶۳۴–۶۴۱ میلادی، خلافت راشدین شام را فتح کرد. شش قرن بعد، کنترل منطقه بین خلفای اموی، عباسی، فاطمی و متعاقباً سلجوقیان و ایوبیان تقسیم شد. جمعیت این منطقه طی چندین قرن آتی به شدت کاهش یافت و از حدود ۱ میلیون نفر در دوره روم و بیزانس به حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر در اوایل دوره عثمانی رسید. در کنار این کاهش جمعیت، مهاجرت غیر مسلمانان، مهاجرت مسلمانان و گرایش‌های محلی به اسلام، روندی پیوسته از عربی سازی و اسلامی شدن را در پی داشت. جنگ‌های صلیبی و مغولان (۱۰۹۹–۱۲۹۱) پایان قرن یازدهم، جنگ‌های صلیبی را به همراه داشت، تاخت‌وتاز صلیبیون مسیحی که توسط پاپ حمایت می‌شد، با هدف فتح و خارج کردن کنترل اورشلیم و سرزمین مقدس از دست مسلمانان و ایجاد کشورهای صلیبی آغاز شد. ایوبیان صلیبی‌ها را قبل از اینکه حکومت مسلمانان به‌طور کامل توسط سلاطین ممالیک مصر در سال ۱۲۹۱ احیا شود، عقب راندند دورهٔ ممالیک (۱۲۹۱–۱۵۱۷) ممالیک‌ها سلسله‌ای مسلمان بودند که کنترل سرزمین شام تا مصر را در بازه ۱۲۵۰ تا ۱۵۱۷ میلادی و پس از براندازی ایوبیان به دست گرفتند. ممالیک در قلمرو خود عموماً با اقلیت‌های غیرمسلمان، از جمله مسیحی، سامری‌ها و یهودیان، مدارا می‌کردند، چنان‌که در برگزاری مسلک خود و مناسباتشان آزادی عمل داشتند و از درجاتی از حقوق قانونی و اجتماعی نیز برخوردار بودند، با این حال، میزانی از تبعیض، آزار و ستم علیه غیر مسلمانان روا داشته می‌شد، آنها باید مالیات ویژه (جزیه) می‌پرداختند، لباس‌های متمایز می‌پوشیدند، برخی محدودیت‌ها را رعایت می‌کردند و خشونت و آزارهای گاه به گاه را تحمل می‌کردند، در این دوره غیرمسلمانان ساکن در منطقه اسرائیل با مصادره اموال، تخریب اماکن مذهبی، مجبور کردن آنها به اسلام آوردن یا اخراج آنها از مناطق خاص مواجه بودند.جامعه یهودی در فلسطین در دوره ممالیک عمدتاً در اورشلیم، الخلیل، صفد سکونت گزیدند. یهودیان در اورشلیم در محله‌ای جداگانه در نزدیکی دیوار غربی کوه معبد زندگی می‌کردند که آن را به عنوان مکان مقدس نیز قلمداد می‌کردند، یهودیان در الخلیل در نزدیکی غار پدرسالاران سکنا گزیدند و معتقد بودند که ابراهیم، اسحاق و یعقوب در آنجا دفن شده‌اند، همچنین در صفد در نزدیکی کوه مرون نیز سکونتگاه‌هایی بنا کردند، جایی که معتقد بودند شیمون بار یوچای، خاخام و عارف معروف، در آنجا دفن شده‌است، یهودیان غزه در نزدیکی مقبره سامسون، قهرمان و قاضی کتاب مقدس زندگی می‌کردند. دورهٔ عثمانی در سال ۱۵۱۶، این منطقه توسط امپراتوری عثمانی فتح شد و تا چهار قرن بعد به عنوان بخشی از سوریه عثمانی اداره گردید. در سال ۱۶۶۰، شورش دروزها منجر به نابودی صفد و طبریه شد. در اواخر قرن هجدهم، ظاهر العمر محلی عرب، یک امارت مستقل عملاً در جلیل ایجاد کرد. تلاش‌های عثمانی‌ها برای تسلیم کردن ناکام ماند، اما پس از مرگ ظاهر، عثمانی‌ها کنترل منطقه را دوباره به دست گرفتند. در سال ۱۷۹۹ جازار پاشا با موفقیت حمله به عکا توسط نیروهای ناپلئون را دفع کرد و فرانسوی‌ها را وادار کرد که کارزار سوریه را رها کنند. در سال ۱۸۳۴، شورش دهقانان عرب فلسطینی علیه سیاست‌های اجباری و مالیاتی مصر در زمان محمد علی پاشا آغاز شد. اگرچه این شورش سرکوب گردید، اما ارتش محمدعلی عقب‌نشینی کرد و حکومت عثمانی با حمایت بریتانیا در سال ۱۸۴۰ احیا شد. اندکی پس از آن، اصلاحات تنظیمات در سراسر امپراتوری عثمانی آغاز گردید. از زمان آغاز دیاسپورای یهودی، بسیاری از یهودیان آرزوی بازگشت به «صهیون» و «سرزمین اسرائیل» را داشته‌اند، اگرچه میزان تلاشی که باید برای چنین هدفی صرف شود، محل مناقشه است. در طول قرن شانزدهم، جوامع یهودی در چهار شهر مقدس — اورشلیم، طبریه، الخلیل و صفد — پا گرفتند و در سال ۱۶۹۷، خاخام یهودا هاچاسید گروهی متشکل از ۱۵۰۰ یهودی را به اورشلیم هدایت کرد. در نیمه دوم قرن هجدهم، مخالفان حسیدیسم در اروپای شرقی، معروف به پروشیم، در فلسطین ساکن شدند. پیدایش صهیونیسم اولین موج مهاجرت یهودیان مدرن به فلسطین تحت فرمانروایی عثمانی، معروف به الیه نخستین، در سال ۱۸۸۱ آغاز شد، زیرا یهودیان از قتل‌عام در اروپای شرقی فراری بودند. اگرچه جنبش صهیونیسم قبلاً در عمل وجود داشته‌است، اما همواره تئودور هرتزل، روزنامه‌نگار اتریشی-مجارستانی به عنوان بنیان‌گذار صهیونیسم سیاسی شناخته می‌شود، جنبشی که به دنبال ایجاد یک کشور یهودی در سرزمین اسرائیل بود، بنابراین راه‌حلی را برای به اصطلاح مسئله یهود ارائه کرد. در سال ۱۸۹۶، هرتزل اثر خود به نام Der Judenstaat (دولت یهود) را منتشر کرد و دیدگاه خود را از یک دولت یهودی در آینده ارائه کرد. سال بعد او ریاست اولین کنگره صهیونیستی در بازل سوئیس را بر عهده گرفت. آلیه دوم (۱۹۰۴–۱۹۱۴) پس از قتل‌عام کیشینف آغاز شد. حدود ۴۰۰۰۰ یهودی در فلسطین سیهودیان اکن شدند، اگرچه تقریباً نیمی از آنها در نهایت آنجا را ترک کردند. هر دو موج اول و دوم مهاجران عمدتاً یهودیان ارتدوکس بودند، اگرچه آلیه دوم شامل گروه‌های سوسیالیستی بود که جنبش کیبوتص را تأسیس کردند. اگرچه مهاجران آلیه دوم عمدتاً به دنبال ایجاد سکونتگاه‌های زراعی جمعی بودند، اما در این دوره ، تل آویو به عنوان اولین شهر یهودی برنامه‌ریزی‌شده در سال ۱۹۰۹ تأسیس گردید. در این دوره همچنین شبه نظامیان مسلح یهودی ظهور کردند که اولین آنها بار-گیورا نام داشت و که در سال ۱۹۰۷ تأسیس شد. دو سال بعد، سازمان بزرگتر هاشومر به عنوان جایگزین آن تأسیس گردید. فلسطین در قیومیت بریتانیا (۱۹۲۰–۱۹۴۸) در سال ۱۹۱۷، در خلال جنگ جهانی اول، آرتور بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا، بیانیه بالفور را برای لرد روچیلد، رهبر جامعه یهودیان بریتانیا ارسال کرد که در آن اعلام شده‌بود که بریتانیا قصد دارد یک «خانه ملی» یهودی را در فلسطین برپا کند. در سال ۱۹۱۸، لژیون یهودی، گروهی عمدتاً از داوطلبان صهیونیست، در فتح فلسطین توسط بریتانیا به بریتانیایی‌ها یاری رساندند. در سال ۱۹۲۰، پس از اینکه متفقین شام را در طول جنگ جهانی اول فتح کردند، این قلمرو بین بریتانیا و فرانسه تحت سیستم دستوری تقسیم گردید و منطقه تحت اداره بریتانیا که شامل اسرائیل امروزی بود، فلسطین اجباری نام گرفت. مخالفت اعراب با حکومت بریتانیا و مهاجرت یهودیان منجر به شورش‌های فلسطینی در سال ۱۹۲۰ و تشکیل یک شبه نظامی یهودی به نام هاگانا (به معنای دفاع در زبان عبری) به عنوان زاییده هاشومر شد که بعدها شبه نظامیان ایرگون و لحی از آن منشعب شدند. در سال ۱۹۲۲، جامعه ملل قیمومت فلسطین را تحت شرایطی که شامل اعلامیه بالفور با وعده آن به یهودیان و با مقررات مشابه در مورد فلسطینیان عرب بود به بریتانیا اعطا کرد. جمعیت این منطقه در این زمان عمدتاً عرب و مسلمان بودند، یهودیان حدود 11% و مسیحیان عرب حدود ۹٫۵٪ از جمعیت را تشکیل می‌دادند. آلیه سوم (۲۳–۱۹۱۹) و آلیه چهارم (۲۹–۱۹۲۴) ۱۰۰۰۰۰ یهودی دیگر را به فلسطین آورد. ظهور نازیسم و آزار و اذیت فزاینده یهودیان در اروپای دهه ۱۹۳۰ منجر به ظهور آلیه پنجم با هجوم یک چهارم میلیون یهودی شد. این یکی از دلایل اصلی شورش اعراب در سالهای ۱۹۳۶–۱۹۳۹ بود که در واکنش به ادامه مهاجرت یهودیان و خرید زمین آغاز گردید. صدها یهودی و پرسنل امنیتی بریتانیا کشته شدند، در حالی که مقامات قیمومت بریتانیا در کنار شبه نظامیان صهیونیست هاگانا و ایرگون ۵۰۳۲ عرب را کشتند و ۱۴۷۶۰ نفر را زخمی کردند، که منجر به کشته شدن بیش از ده درصد از جمعیت مرد بزرگسال عرب‌های فلسطین شد و تعدادی مجروح، زندانی یا تبعیدی بر جای گذاشت. انگلیسی‌ها با کتاب سفید ۱۹۳۹ محدودیت‌هایی را برای مهاجرت یهودیان به فلسطین وضع کردند، در حالی که کشورهای سرتاسر جهان پناهندگان یهودی را که از هولوکاست فرار می‌کردند طرد می‌کردند. در پایان جنگ جهانی دوم، جمعیت یهودیان فلسطین به ۳۱ درصد از کل جمعیت افزایش یافت. پس از جنگ جهانی دوم، بریتانیا خود را تا سطوح محدودی در نبرد با کمپین چریکی یهودی بر سر محدودیت‌های مهاجرت یهودیان دید. هاگانا در یک مبارزه مسلحانه علیه قوانین حکومت بریتانیا به ایرگون و لحی پیوست. در همان زمان، صدها هزار نفر از بازماندگان و پناهندگان یهودی هولوکاست به دنبال زندگی جدیدی به دور از جوامع ویران‌شده خود در اروپا بودند. هاگانا در برنامه‌ای به نام آلیه بت که در آن ده‌ها هزار پناهجوی یهودی سعی کردند با کشتی وارد فلسطین شوند، تلاش کرد تا این پناهندگان را به فلسطین بیاورد. بیشتر کشتی‌ها توسط نیروی دریایی سلطنتی توقیف شدند و پناهجویان توسط بریتانیایی‌ها جمع‌آوری و در اردوگاه‌های واقع در اتلیت و قبرس قرار تحت بازداشت گرفتند. در ۲۲ ژوئیه ۱۹۴۶، ایرگون، مقر اداری بریتانیا در فلسطین را که در بال جنوبی هتل کینگ دیوید در اورشلیم قرار داشت، بمباران کرد. در مجموع ۹۱ نفر از ملیت‌های مختلف کشته و ۴۶ تن نیز مجروح شدند. این هتل محل دبیرخانه دولت فلسطین و مقر نیروهای مسلح بریتانیا در فلسطین تحت قیمومت و ماوراء اردن بود. این عملیات به عنوان پاسخی به عملیات آگاتا (مجموعه‌ای از حملات گسترده، از جمله حمله به آژانس یهود، که توسط مقامات بریتانیا انجام شد) در نظر گرفته گردید و مرگبارترین حمله‌ای بود که در دوران قیمومت علیه بریتانیا انجام شد. شورش‌های یهودیان دو سال به طول انجامید. تلاش‌های بریتانیا برای میانجی‌گری و یافتن راه‌حل جهت مذاکره با نمایندگان یهودی و عرب نیز شکست خورد، زیرا یهودیان حاضر به پذیرش هیچ راه‌حلی نبودند که یک کشور یهودی مستقل جزو شروط آن نباشد و با تقسیم فلسطین به دو کشور یهودی و عربی نیز مخالف بودند، حال آنکه اعراب نیز با هرگونه دولت دیگر مخالف بوده و تنها راه حل را فلسطینی یکپارچه تحت حاکمیت اعراب می‌دانستند. در ۱۵ مه ۱۹۴۷، مجمع عمومی سازمان ملل تصمیم گرفت که کمیته ویژه سازمان در مورد فلسطین ایجاد شود تا «برای بررسی در جلسه آتی، مجمع گزارشی در مورد مسئله فلسطین آماده کند.» در گزارش کمیته مورخ ۳ سپتامبر ۱۹۴۷ به مجمع عمومی، اکثریت کمیته در فصل ششم طرحی را برای جایگزینی قیمومت بریتانیا با عنوان «یک کشور مستقل عربی، یک کشور مستقل یهودی و اورشلیم [...] به عنوان آخرین موردی که تحت یک سیستم قیمومت بین‌الملل قرار دارد» پیشنهاد کردند. در همین حین، شورش یهودیان ادامه یافت و در ژوئیه ۱۹۴۷ طی یک سری حملات گسترده چریکی که در ماجرای گروهبان‌ها به اوج رسید که در آن ایرگون دو گروهبان انگلیسی را به عنوان اهرم فشاری علیه اعدام برنامه‌ریزی‌شده سه عامل ایرگون گروگان گرفت. ایرگون گروگان‌ها را پس از اجرای اعدام نیروهایش کشت. به تاریخ سپتامبر ۱۹۴۷، کابینه بریتانیا به این نتیجه رسید که قیمومت دیگر امکان استقرار ندارد و بایستی فلسطین را تخلیه نمایند. به بیان آرتور کریچ جونز، وزیر استعمار، چهار علت اصلی منجر به تصمیم‌گیری برای تخلیه فلسطین: انعطاف‌ناپذیری مذاکره‌کنندگان یهودی و عرب که تن به صلح و سازش در مواضع کلیدی خود در خصوص مسئله ایجاد یک کشور یهودی در فلسطین نبودند، همین‌طور استقرار پادگانی وسیع در فلسطین جهت مبارزه با شورش یهودیان و در عین احتمال شورش گسترده‌تر یهودیان و اعراب فشار سنگینی بر اقتصاد بریتانیا که از تبعات جنگ جهانی دوم نیز هنوز التیام نیافته بود، وارد کرد، در ادامه ضربه مهلکی بر «صبر انگلیس و متأثر شدن غرور ملی» ناشی از به دار آویختن گروهبان‌ها، همزمان با انتقادهای فزاینده‌ای که دولت در نتیجه تلاش برای یافتن راه حلی برای فلسطین وارد گردید. در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، مجمع عمومی قطعنامه 181 (II) را تصویب نمود که تصویب و اجرای طرح تقسیم با اتحادیه اقتصادی را توصیه می‌کرد. طرح ضمیمه قطعنامه اساساً همان طرحی بود که اکثریت کمیته در گزارش ۳ سپتامبر پیشنهاد کرده بود. آژانس یهود، که نماینده شناخته‌شده جامعه یهودی محسوب می‌شد، طرحی را پذیرفت که به یهودیان - یک سوم جمعیتی که کمتر از ۷٪ از املاک را تحت مالکیت دارند - ۵۵٪ تا ۵۶٪ از زمین‌های فلسطین تحت قیمومت را واگذار می‌کرد. اتحادیه عرب و کمیته عالی عربی فلسطین این طرح را رد و تأکید کردند که آنها هرگونه طرح تقسیم دیگری را نیز رد خواهند کرد. در ۱ دسامبر ۱۹۴۷، کمیته عالی عرب یک اعتصاب سه روزه را اعلام کرد و شورش در اورشلیم آغاز شد . وضعیت به یک جنگ داخلی می‌ماند. تنها دو هفته پس از رأی‌گیری سازمان ملل، آرتور کریچ جونز، وزیر استعمار، اعلام کرد که قیمومت بریتانیا در ۱۵ مه ۱۹۴۸ پایان می‌یابد و تا آن مقطع بریتانیایی‌ها تخلیه خواهند شد. هنگامی که شبه‌نظامیان و باندهای عرب به مناطق یهودی حمله می‌کردند، عمدتاً با مقاومت هاگانا و همچنین ایرگون و لحی مواجه می‌شدند. در آوریل ۱۹۴۸، هاگانا به سوی منشأ این تاخت‌وتازها یورش برد. در این دوره ۲۵۰۰۰۰ عرب فلسطینی به دلیل تعدادی از عوامل فراری یا اخراج شدند. کشور اسرائیل (۱۹۴۸–امروز) استقلال و سالهای اولیه در ۱۴ مه ۱۹۴۸، یک روز قبل از انقضای قیمومت بریتانیا، دیوید بن گوریون، رئیس آژانس یهود، «تأسیس یک کشور یهودی در سرزمین اسرائیل، با نام دولت اسرائیل» را اعلام کرد. تنها اشاره‌ای که در متن اعلامیه به مرزهای دولت جدید وجود دارد، استفاده از اصطلاح ارتس-اسرائیل (" سرزمین اسرائیل ") است. روز بعد، ارتش چهار کشور عربی — مصر، سوریه، ماوراء اردن و عراق — وارد بخش‌هایی از فلسطین تحت قیمومت بریتانیا شدند و جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ را آغاز کردند. در همین حین نیروهایی از یمن، مراکش، عربستان سعودی و سودان به جنگ پیوستند. در آغاز هدف ظاهری تهاجم، جلوگیری از تأسیس دولت یهود بود، برخی از رهبران عرب در مورد "ریختن یهودیان به دریاً صحبت می‌کردند. به گفته بنی موریس، یهودیان نگران بودند که ارتش مهاجم عرب قصد قتل‌عام آنها را داشته باشند. اتحادیه عرب اعلام کرد که این تهاجم برای برقراری نظم و جلوگیری از خونریزی بیشتر بوده‌است. پس از یک سال جنگ، آتش‌بس اعلام شد و مرزهای موقت موسوم به خط سبز تعیین گردید. اردن کرانه باختری از جمله بیت‌المقدس شرقی را ضمیمه خود نمود و در سوی دیگر هم مصر نوار غزه را اشغال کرد. سازمان ملل تخمین زد که بیش از ۷۰۰۰۰۰ فلسطینی توسط نیروهای پیشروی اسرائیل در جریان درگیری بیرون رانده شدند یا گریختند - چیزی که در عربی به نام نکبت ("فاجعه") شناخته می‌شود.حدود ۱۵۶۰۰۰ نفر باقی ماندند و شهروند عرب اسرائیل شدند. اسرائیل با اکثریت آرا در ۱۱ مه ۱۹۴۹ به عنوان عضو سازمان ملل پذیرفته شد تلاش اسرائیل و اردن برای مذاکره بر سر توافقنامه صلح پس از آن شکست خورد که دولت بریتانیا، از ترس واکنش مصر با چنین معاهده‌ای، مخالفت خود را با دولت اردن ابراز کرد. در سال‌های اولیه تشکیل دولت، جنبش صهیونیسم کارگری به رهبری نخست‌وزیر دیوید بن گوریون بر عرصه سیاست در اسرائیل تسلط داشت. مهاجرت به اسرائیل در اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰ با کمک وزارت مهاجرت اسرائیل و سازمان غیردولتی موساد لیعلیه بت ( جریان داشت که مهاجرت غیرقانونی و مخفیانه را سازماندهی می‌کند. هر دو گروه تدارکات مهاجرت مانند ترتیب دادن حمل و نقل را تسهیل می‌کردند، اما گروه دوم در کشورهایی به ویژه در خاورمیانه و اروپای شرقی که زندگی یهودیان در خطر بود و خروج از آن مکان‌ها دشوار بود، درگیر اجرای عملیات‌های مخفیانه می‌شد. موساد لیعلیه بت در سال ۱۹۵۳ منحل گردید. هدف مهاجرت برپایهبرنامه یک میلیونی هدایت می‌شد. مهاجران به دلایل مختلف به اسرائیل می‌آمدند از جمله: برخی اعتقادات صهیونیستی داشتند یا جهت دستیابی به وعده زندگی بهتر به اسرائیل آمده بودند، در حالی که برخی دیگر برای فرار از آزار و اذیت تن به مهاجرت داده بودند یا از کشور مبدأ اخراج می‌شدند. هجوم بازماندگان هولوکاست و یهودیان از کشورهای عربی و مسلمان به اسرائیل در طی سه سال اول تعداد یهودیان را از ۷۰۰۰۰۰ به ۱٬۴۰۰٬۰۰۰ افزایش داد. در سال ۱۹۵۸، جمعیت اسرائیل به دو میلیون نفر رسید. بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۷۰، تقریباً ۱٬۱۵۰٬۰۰۰ پناهنده یهودی به اسرائیل نقل مکان کردند. برخی از مهاجران جدید به عنوان پناهنده بدون هیچ دارایی به کشور آمدند و در اردوگاه‌های موقتی به نام ماباروت اسکان داده شدند. تا سال ۱۹۵۲، بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر در این شهرهای چادری زندگی می‌کردند. با یهودیان دارای پیشینه اروپایی اغلب رفتار مطلوب تری نسبت به یهودیان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا صورت می‌گرفت - واحدهای مسکونی که برای ورودی‌های جدید اختصاص داده شده‌بود اغلب برای همان مهاجران قدیمی تمدید می‌شد و در نتیجه یهودیان تازه‌وارد از سرزمین‌های عربی عموماً مدت بیشتری را در کمپ سکونت می‌کردند. در این دوره، غذا، لباس و اثاثیه باید جیره‌بندی می‌شد که به آن دوره ریاضت می‌گفتند. نیاز روزافزون به حل این بحران، بن گوریون را به امضای قرارداد غرامت با آلمان غربی سوق داد که اعتراضات گسترده یهودیان را برانگیخت و از این ایده که اسرائیل می‌تواند غرامت مالی در ازای هولوکاست را بپذیرد، خشمگین شدند. درگیری اعراب و اسرائیل در طول دهه ۱۹۵۰، اسرائیل اغلب توسط فداییان فلسطینی مورد حمله قرار می‌گرفت، هدف حملات تقریباً همیشه غیرنظامیان بودند منشأ آن نیز عمدتاً از نوار غزه تحت اشغال مصر بود که این رفتارها منجر به چندین عملیات تلافی جویانه اسرائیل نیز شد. در سال ۱۹۵۶، انگلستان و فرانسه قصد داشتند کنترل کانال سوئز را که مصریان آن را ملی کرده بودند، دوباره به دست گیرند. ادامه نع کشتی‌های اسرائیلی از کشتی‌رانی بر کانال سوئز و تنگه تیران، همراه با افزایش حملات فداییان علیه جمعیت جنوبی اسرائیل و تهدیدات اعراب، اسرائیل را بر آن داشت تا به مصر حمله کند. اسرائیل به یک اتحاد محرمانه با بریتانیا و فرانسه ملحق شد و شبه جزیره سینا را تصرف کرد، اما سازمان ملل تحت فشار قرار گرفت تا در ازای تضمین حقوق کشتیرانی اسرائیل در دریای سرخ این کشور از تنگه تیران و کانال، عقب‌نشینی کند. جنگی که به عنوان بحران سوئز شناخته می‌شود، منجر به کاهش قابل توجه نفوذ مرزی اسرائیل شد. در اوایل دهه ۱۹۶۰، اسرائیل آدولف آیشمن جنایتکار جنگی نازی را در آرژانتین دستگیر و برای محاکمه به اسرائیل آورد. محاکمه تأثیر عمده‌ای بر آگاهی عمومی از هولوکاست داشت. آیشمن تنها فردی است که در یک دادگاه غیرنظامی اسرائیل در اسرائیل اعدام شده‌است. در طول بهار و تابستان ۱۹۶۳ اسرائیل درگیر یک بن بست دیپلماتیک با ایالات متحده به دلیل برنامه هسته‌ای خود بود. از سال ۱۹۶۴ که کشورهای عربی نگرای‌هایی را بابت برنامه اسرائیل در راستای هدایت آب رودخانه اردن به دشت ساحلی داشتند، کوشش‌هایی جهت انحراف سرچشمه رود برای محروم‌سازی اسرائیل از آب آن صورت گرفت و باعث ایجاد تنش بین اسرائیل از یک سو و و لبنان سوریه در طرف دیگر شد. ملی گرایان عرب به رهبری جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور مصر، از به رسمیت شناختن اسرائیل خودداری کردند و خواستار نابودی آن شدند. در سال ۱۹۶۶، روابط اسرائیل و اعراب به حدی پرتنش شده‌بود که نبردهای فیزیکی بین نیروهای اسرائیلی و عرب حادث شد. در ماه مه ۱۹۶۷، مصر ارتش خود را در نزدیکی مرز با اسرائیل آماده‌باش کرد، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل را بیرون و از سال ۱۹۵۷ در شبه جزیره سینا مستقر شد تا دسترسی اسرائیل به دریای سرخ را مسدود کند.سایر کشورهای عربی نیز نیروهای خود را بسیج کردند. اسرائیل بار دیگر تأکید کرد که این اقدامات یک بهانه جنگ است و در ۵ ژوئن، حمله پیشگیرانه ای را علیه مصر انجام داد. اردن، سوریه و عراق پاسخ دادند و به اسرائیل حمله کردند. در یک جنگ شش روزه، اسرائیل کرانه باختری را از اردن، نوار غزه و شبه جزیره سینا را از مصر و بلندی‌های جولان را از سوریه تصرف و اشغال کرد. پس از جنگ ۱۹۶۷ و قطعنامه «سه نه» اتحادیه عرب، اسرائیل با حملات مصری‌ها در شبه جزیره سینا در طول جنگی فرسایشی در سال‌های ۱۹۶۷–۱۹۷۰ و از سوی دیگر گروه‌های فلسطینی که اسرائیلی‌ها را در سرزمین‌های اشغالی در اسرائیل و سراسر جهان هدف قرار می‌دادند، مواجه شد. در میان گروه‌های مختلف فلسطینی و عربی، مهم‌ترین گروه سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) بود که در سال ۱۹۶۴ تأسیس شد و در ابتدا خود را متعهد به «مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه برای آزادی میهن» قلمداد کرد. در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، گروه‌های فلسطینی موجی از حملات را علیه اهداف اسرائیلی و یهودی در سراسر جهان ترتیب دادند، از جمله آنها قتل‌عام ورزشکاران اسرائیلی در بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۷۲ در مونیخ بود. دولت اسرائیل با اجرای یک کمپین ترور پاسخ سازمان دهندگان قتل‌عام را با بمباران هوایی و یورش به مقر ساف در لبنان داد. در ۶ اکتبر ۱۹۷۳، زمانی که یهودیان مشغول مراسم یوم کیپور بودند، ارتش مصر و سوریه حمله غافلگیرانه‌ای را علیه نیروهای اسرائیلی در شبه جزیره سینا و بلندی‌های جولان آغاز کردند که جنگ یوم کیپور نامیده می‌شود. این جنگ در ۲۵ اکتبر با عقب راندن موفقیت‌آمیز نیروهای مصری و سوری توسط اسرائیل به پایان رسید، اما بیش از ۲۵۰۰ سرباز اسرائیلی در جنگی که مجموعاً در حدود ۲۰ روز جان ۱۰ تا ۳۵۰۰۰ نفر را گرفت کشته شدند. یک تحقیق داخلی دولت را از مسئولیت در قبال ناکامی‌های قبل و در طول جنگ تبرئه نمود، اما خشم عمومی، نخست‌وزیر گلدا مایر را مجبور به استعفا کرد. در ژوئیه ۱۹۷۶ هواپیمای مسافربری در حین پرواز از اسرائیل به فرانسه توسط چریک‌های فلسطینی ربوده و در فرودگاه بین‌المللی اتنبه، اوگاندا فرود آمد. کماندوهای اسرائیلی عملیاتی را انجام دادند که در آن ۱۰۲ نفر از ۱۰۶ گروگان اسرائیلی با موفقیت نجات یافتند. روند صلح در سال ۱۹۷۷ انور السادات، رئیس‌جمهور مصر، سفری به اسرائیل داشت و در برابر کنست سخنرانی کرد که اولین به رسمیت شناختن اسرائیل توسط یک رئیس دولت عرب قلمداد می‌شد دو سال بعد، سادات و بگین قرارداد کمپ دیوید (۱۹۷۸) و پیمان صلح مصر و اسرائیل (۱۹۷۹) را امضا کردند. در عوض، اسرائیل از شبه جزیره سینا عقب‌نشینی نمود و موافقت کرد که بر سر خودمختاری فلسطینیان در کرانه باختری و نوار غزه وارد مذاکره شود. در مارس ۱۹۷۸، تنش‌هایی خونین در جنوب لبنان بین اسرائیل و چریک‌های ساف درگرفت. در همین حال، دولت بگین موجباتی را برای اسراییل فراهم کرد تا در کرانه باختری اشغالی مستقر شوند که اصطکاک با فلسطینیان در آن منطقه را افزایش داد. قانون اساسی: اورشلیم، پایتخت اسرائیل، که در سال ۱۹۸۰ به تصویب رسید، به عقیده برخی، الحاق اورشلیم توسط اسرائیل در سال ۱۹۶۷ را با فرمان دولت، مجدداً تأیید کرد و بحث‌های بین‌المللی بر سر وضعیت این شهر را برانگیخت. هیچ قانونی در قوانین اساسی این کشور قلمرو اسرائیل را تعریف نکرده‌است و هیچ اقدامی به‌طور خاص اورشلیم شرقی را جزو سرزمین اسرائیل تعریف نکرده. در سال ۱۹۸۱ اسرائیل به‌طور مؤثری بلندی‌های جولان را ضمیمه خاک خود کرد، اگرچه الحاق آن در سطح بین‌المللی به رسمیت شناخته نشد. جامعه بین‌المللی عمدتاً این اقدامات را رد کرد و شورای امنیت سازمان ملل متحد قانون اورشلیم و قانون بلندی‌های جولان را فسخ و باطل اعلام کرد. تنوع جمعیتی اسرائیل در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ گسترش یافت. چندین موج از یهودیان اتیوپیایی از دهه ۱۹۸۰ به اسرائیل مهاجرت کردند، در حالی که بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴، مهاجرت از کشورهای پس از شوروی، جمعیت اسرائیل را دوازده درصد افزایش داد. در ۷ ژوئن ۱۹۸۱، در طول جنگ ایران و عراق، نیروی هوایی اسرائیل تنها رآکتور هسته‌ای در حال ساخت عراق را در خارج از بغداد منهدم کرد تا مانع از برنامه تسلیحات هسته‌ای عراق شود. پس از یک سری حملات ساف در سال ۱۹۸۲، اسرائیل در آن سال به لبنان حمله کرد تا پایگاه‌هایی را که ساف از آنجا حملات موشکی به شمال اسرائیل انجام می‌داد، نابود کند. در شش روز اول نبرد، اسرائیلی‌ها نیروهای نظامی ساف را در لبنان نابود کردند و قاطعانه سوری‌ها را شکست دادند. تحقیقات دولت اسرائیل - کمیسیون کاهان - بعداً بگین و چندین ژنرال اسرائیلی را به‌طور غیرمستقیم مسئول کشتار صبرا و شتیلا و وزیر دفاع آریل شارون را به عنوان «مسئول شخصی» قتل‌عام معرفی کرد که استعفایش را سبب شد. در سال ۱۹۸۵، اسرائیل با بمباران مقر ساف در تونس به حمله تروریستی فلسطینیان در قبرس پاسخ داد. اسرائیل در سال ۱۹۸۶ از بیشتر مناطق لبنان عقب‌نشینی کرد، اما تا سال ۲۰۰۰ یک منطقه حائل مرزی در جنوب لبنان را حفظ کرد که از آنجا نیروهای اسرائیلی با حزب‌الله وارد جنگ می‌شدند. طی شش سال بعد، انتفاضه سازماندهی‌شده‌تری شامل اقدامات اقتصادی و فرهنگی با هدف برهم زدن اشغال اسرائیل ترتیب داده‌شد که در طی خشونت‌های پس از آن بیش از هزار نفر کشته شدند. در طول جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، ساف از صدام حسین و حملات موشکی اسکاد عراق علیه اسرائیل حمایت کرد. علیرغم خشم عمومی، اسرائیل به فراخوان‌های آمریکا برای خودداری از پاسخگویی توجه نشان داد و در آن جنگ شرکت نکرد. در سال ۱۹۹۲، اسحاق رابین پس از انتخاباتی که در آن حزب او خواستار سازش با همسایگان اسرائیل شد، نخست‌وزیر گردید. سال بعد، شیمون پرز به نمایندگی از اسرائیل و محمود عباس برای ساف، توافقنامه اسلو را امضا کردند که به تشکیلات خودگردان ملی فلسطین حق حکومت بر بخش‌هایی از کرانه باختری و نوار غزه را داد. سازمان آزادی‌بخش فلسطین همچنین حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت و متعهد شد که به تروریسم پایان دهد. در ۱۹۹۴ معاهده صلح اسرائیل و اردن امضا شد و اردن را به دومین کشور عربی تبدیل کرد که روابط خود با اسرائیل را عادی می‌کند. حمایت عمومی اعراب از توافق با اسرائیل در نتیجه ادامه شهرک‌سازی‌ها و برقراری پست‌های بازرسی و همین‌طور وخامت شرایط اقتصادی آسیب دید. حمایت عمومی اسرائیل از توافقنامه کاهش یافت زیرا اسرائیل توسط حملات انتحاری فلسطینی‌ها ضربه می‌خورد. در نوامبر ۱۹۹۵، اسحاق رابین هنگام خروج از راهپیمایی صلح توسط ییگال امیر، یهودی راست افراطی که مخالف توافقنامه بود، ترور شد. در دوران نخست‌وزیری بنیامین نتانیاهو در پایان دهه ۱۹۹۰، اسرائیل موافقت کرد که از الخلیل خارج شود، اگرچه این تصمیم هرگز تصویب یا اجرا نشد و در عوض تفاهم نامه رودخانه وای را امضا کرد که کنترل بیشتری به تشکیلات خودگردان فلسطینی داد. ایهود باراک که در سال ۱۹۹۹ به نخست‌وزیری انتخاب شد و هزاره جدید را با خروج نیروها از جنوب لبنان و انجام مذاکرات با یاسر عرفات، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و بیل کلینتون، رئیس‌جمهور ایالات متحده در اجلاس کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰ آغاز کرد. باراک در این اجلاس طرحی برای تشکیل کشور فلسطینی ارائه کرد. دولت پیشنهادی شامل کل نوار غزه و بیش از ۹۰ درصد کرانه باختری با بیت‌المقدس به عنوان پایتخت مشترک بود. قرن ۲۱ در اواخر سال ۲۰۰۰، پس از دیدار جنجالی آریل شارون، رهبر لیکود از کوه معبد، انتفاضه دوم آغاز شد که تا چهار سال و نیم آینده ادامه داشت. بمب‌گذاری‌های انتحاری یکی از ویژگی‌های مکرر انتفاضه بود که باعث شد زندگی غیرنظامی اسرائیل به میدان جنگ تبدیل شود. برخی از مفسران معتقدند که انتفاضه از قبل توسط عرفات طراحی شده‌بود و دلیل آن شکست مذاکرات صلح بود. شارون در انتخابات ویژه سال ۲۰۰۱ نخست‌وزیر شد. وی در دوران تصدی خود، طرح خود برای عقب‌نشینی یکجانبه از نوار غزه را اجرایی کرد و همچنین ساخت دیوار حائل کرانه باختری اسرائیل را رهبری نیز کرد و به انتفاضه پایان داد. بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸، ۱۰۶۳ اسرائیلی، ۵۵۱۷ فلسطینی و ۶۴ شهروند خارجی کشته شده‌اند. در سال ۲۰۰۶، حملات توپخانه‌ای حزب‌الله به جوامع مرزی شمال اسرائیل و ربوده شدن دو سرباز اسرائیلی از مرزها، جنگ دوم لبنان را به مدت یک ماه کلید زد. در سال ۲۰۰۷، نیروی هوایی اسرائیل یک راکتور هسته‌ای در سوریه را منهدم کردند. در سال ۲۰۰۸، اسرائیل وارد نبرد دیگری شد، چراکه آتش‌بس بین حماس و اسرائیل شکست خورده‌بود. جنگ غزه ۲۰۰۸–۲۰۰۹ سه هفته زمان برد و پس از اعلام آتش‌بس یک‌سویه از سمت اسرائیل پایان یافت. حماس آتش‌بس را با شرایط ویژه خود آن هم در جهت اجرای عقب‌نشینی کامل و باز کردن گذرگاه‌های مرزی اعلام کرد. با وجود اینکه نه موشک‌پرانی طرف فلسطینی و نه حملات تلافی جویانه اسرائیل به‌طور کامل متوقف نشدند، اما آتش‌بس شکننده همچنان برقرار گشت. در جریان آنچه که دولت اسرائیل تحت عنوان واکنش به بیش از صد حمله راکتی فلسطینیان بر فراز شهرهای جنوبی این کشور معرفی نمود، اسرائیل عملیاتی را در نوار غزه در سال ۲۰۱۲ آغاز کرد که هشت روز به طول انجامید. اسرائیل پس از تشدید حملات موشکی حماس در تاریخ ژوئیه ۲۰۱۴، عملیات دیگری را علیه غزه کلید زد. در ماه مه ۲۰۲۱، دور تازه‌ای از نبر در غزه و اسرائیل روی داد که یازده روز زمان برد. در دهه ۲۰۱۰، همکاری‌های منطقه‌ای فزاینده بین اسرائیل و کشورهای اتحادیه عرب ایجاد شد که با امضای توافقنامه ابراهیم به اوج خود رسید. وضعیت امنیتی اسرائیل از درگیری سنتی اعراب و اسرائیل به درگیری نیابتی ایران و اسرائیل و رویارویی مستقیم با ایران در طول جنگ داخلی سوریه تغییر کرد. دولت و سیاست اسرائیل یک دموکراسی پارلمانی با حق رای همگانی است. یک نفر عضو پارلمان که اکثریت پارلمانی از وی حمایت می‌کنند، به سمت نخست‌وزیری نایل می‌شود که معمولاً به‌طور همزمان رئیس بزرگ‌ترین حزب نیز هست. نخست‌وزیر رئیس دولت و رئیس کابینه می‌گردد. اسرائیل توسط یک پارلمان ۱۲۰ نفری به نام کنست اداره می‌گردد. عضویت کنست بر اساس نمایندگی تناسبی احزاب سیاسی، با آستانه انتخاباتی ۳٫۲۵ درصد که در عمل منجر به تشکیل دولت‌های ائتلافی می‌شود. واجدان شرایط رای‌دهی ساکنان شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری هستند که پس از انتخابات پارلمانی ۲۰۱۵، ۱۰ نفر از ۱۲۰ () شهرک‌نشینان بودند. انتخابات پارلمانی هر چهار سال یک بار ترتیب داده می‌شود، اما ائتلاف‌های بی ثبات یا فاقد رای اعتماد ممکن است یک دولت را توسط کنست زودتر از موعد منحل کند. اولین حزب تحت رهبری اعراب در سال ۱۹۸۸ تأسیس شد و از سال ۲۰۲۲، احزاب تحت رهبری اعراب حدود ۱۰٪ از کرسی‌های پارلمان را در اختیار گرفتند. قوانین اساسی اسرائیل به عنوان یک قانون اساسی غیرمدون عمل می‌کند. اسرائیل در قوانین اساسی‌اش، خود را به عنوان یک کشور یهودی و دموکراتیک و به عنوان دولت-ملت قوم یهود تعریف کرده. در سال ۲۰۰۳، کنست شروع به تدوین قانون اساسی رسمی بر اساس این قوانین کرد. رئیس‌جمهور اسرائیل، رئیس دولت است و وظایف محدود و عمدتاً تشریفاتی دارد. اسرائیل هیچ مذهب رسمی ندارد، اما تعریف دولت به عنوان " یهودی و دموکراتیک " ارتباط قوی با یهودیت و همچنین تضاد بین قوانین دولتی و قوانین مذهبی ایجاد می‌کند. تعامل بین احزاب سیاسی تعادل بین دولت و مذهب را تا حد زیادی همان‌طور که در دوران قیمومت بریتانیا وجود داشت حفظ کرده‌است. در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۸، کنست قانون اساسی را تصویب کرد که دولت اسرائیل را به عنوان " دولت ملی قوم یهود " و عبری را به عنوان زبان رسمی آن توصیف می‌کند. این لایحه "وضعیتی ویژه" را برای زبان عربی قائل است. همین لایحه فوق به یهودیان حق منحصربه‌فردی برای تعیین سرنوشت ملی می‌دهد و توسعه سکونتگاه‌های یهودی در کشور را "یک منفعت ملی" می‌بیند که به دولت این اختیار را می‌دهد تا "گام‌هایی برای تشویق، پیشبرد و اجرای این منافع بردارد." در اسرائیل احزاب بازیگران اصلی در صحنه سیاسی هستند، این احزابند که تعیین‌کننده نوع زندگی، جهت‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی در اسرائیل هستند. احزاب اصلی اسرائیل اغلب سال‌ها پیش از تأسیس دولت به وجود آمده‌اند، بارها دچار ائتلاف و انشعاب شده‌اند که این ائتلاف و انشعاب‌ها تاکنون نیز ادامه دارد. در اسرائیل هر حزبی که موجودیت دولت یهود را به رسمیت بشناسد حق فعالیت سیاسی دارد و هر حزبی که بیش از نیمی از کنست را در دست گیرد می‌تواند کابینه را تشکیل دهد و در غیر این صورت با ائتلاف با احزاب دیگر کابینه تشکیل می‌شود، نخست‌وزیر با رأی مستقیم مردم تعیین می‌شود و ریاست جمهوری که پستی کاملاً تشریفاتی است از سوی کنست و برای مدت ۵ سال انتخاب می‌گردد. احزاب کلیدی حزب کارگر: تأسیس شده به سال ۱۹۶۸ حزب مذکور دارای گرایش‌های سوسیال دموکراسی و صهیونیسم می‌باشد. تعلقات ناسیونالیستی در حزب کارگر شدید نیست، این حزب طرفدار جدایی دین از سیاست و حزبی سکولار است. حزب لیکود: یکی از احزاب راست سکولار، ناسیونالیست و بنیادگرای اسرائیل است، در گذشته با نام هروت (آزادی) فعالیت می‌کرده و در سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ در روسیه ایجاد گردیده. حزب شاس: این حزب در ۱۹۸۴ توسط یک خاخام سیاسی به نام آریه دری تأسیس شد و یکی دیگر از احزاب مذهبی اسرائیل است که نمایندگی یهودیان حریدی را بر عهده دارد. حزب کادیما:این حزب توسط آریل شارون با انشعاب از لیکود و جذب تعدادی از اعضای حزب کارگر تأسیس شد. روابط دیپلماتیک روابط دیپلماتیک اسرائیل با ۱۶۴ کشور عضو سازمان ملل برقرار است، همچنین با کشورهای غیرعضوی همچون سریر مقدس، کوزوو، جزایر کوک و نیوئه نیز دارای روابط می‌باشد. این کشور دارای ۱۰۷ نمایندگی دیپلماتیک در سراسر جهان است. کشورهایی که دولت اسرائیل با آنها روابط دیپلماتیک ندارد بیشتر شامل کشورهای مسلمان می‌باشد. شش کشور از بیست و دو کشور در اتحادیه عرب روابط خود را با اسرائیل عادی کرده‌اند. مصر و اردن به ترتیب در سال‌های ۱۹۷۹ و ۱۹۹۴ معاهدات صلح امضا کردند، اما اسرائیل به‌طور رسمی در وضعیت جنگ با سوریه باقی مانده‌است، وضعیتی که به سال ۱۹۴۸ بازمی‌گردد. از زمان پایان جنگ داخلی لبنان در سال ۲۰۰۰، این کشور در وضعیت جنگی مشابهی با لبنان قرار داشته‌است، در حالی که وضعیت حریم مرزی اسرائیل و لبنان هرگز مورد توافق قرار نگرفته‌است. در اواخر سال ۲۰۲۰، اسرائیل روابط خود را با چهار کشور عربی دیگر عادی کرد: امارات متحده عربی و بحرین در سپتامبر (در جریان توافقی معروف به پیمان ابراهیم)، در ادامه عادی‌سازی روابط، سودان در اکتبر، و مراکش در دسامبر نیز روابط خود را با اسرائیل از سر گرفتند. با وجود معاهده صلح بین اسرائیل و مصر، اسرائیل همچنان به عنوان یک کشور متخاصم در میان مصری‌ها شناخته می‌شود. ایران در زمان سلطنت پهلوی با اسرائیل روابط دیپلماتیک داشت اما در جریان انقلاب ۵۷ از به رسمیت شناختن اسرائیل خودداری کرد. شهروندان اسرائیلی نمی‌توانند بدون اجازه وزارت کشور از سوریه، لبنان، عراق، عربستان سعودی و یمن (کشورهایی که در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ علیه این کشور اقدام کردند و اسرائیل با آن‌ها معاهده صلحی ندارد) بازدید کنند. در نتیجه جنگ ۲۰۰۸–۲۰۰۹ غزه، موریتانی، قطر، بولیوی و ونزوئلا روابط سیاسی و اقتصادی با اسرائیل را به حالت تعلیق درآوردند، اگرچه بولیوی در سال ۲۰۱۹ روابط خود را تجدید کرد چین روابط خوبی با اسرائیل و جهان عرب دارد. ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی نخستین کشورهایی بودند که دولت اسرائیل را به رسمیت شناختند و تقریباً به‌طور همزمان آن را اعلام کردند. روابط دیپلماتیک با اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۶۷ به دنبال جنگ شش روزه قطع شد و در اکتبر ۱۹۹۱ ایالات متحده اسرائیل را «معتبرترین شریک خود در خاورمیانه» بر اساس «ارزش‌های دموکراتیک مشترک، قرابت‌های مذهبی و منافع امنیتی» قلمداد کرد. ایالات متحده ۶۸ میلیارد دلار کمک نظامی و ۳۲ دلار میلیارد دلار کمک مالی به اسرائیل را از سال ۱۹۶۲ تحت قانون کمک‌های خارجی، ارائه کرده‌است که این کمک تا سال ۲۰۰۳ بیشتر از هر کشور دیگری بود. اکثر آمریکایی‌های مورد بررسی نیز دیدگاه‌های مثبتی نسبت به اسرائیل دارند. به نظر می‌رسد که بریتانیا به دلیل قیمومت فلسطین با اسرائیل رابطه «طبیعی» دارد. روابط بین دو کشور نیز با تلاش‌های تونی بلر، نخست‌وزیر سابق قویت شد. تا سال ۲۰۰۷، آلمان ۲۵ میلیارد یورو غرامت به دولت اسرائیل و تک تک بازماندگان هولوکاست پرداخت کرده‌بود. اسرائیل در سیاست همسایگی (ENP) اتحادیه اروپا گنجانده شده‌است که هدف آن نزدیک‌تر کردن اتحادیه اروپا و همسایگانش معرفی شده. اگرچه ترکیه و اسرائیل تا سال ۱۹۹۱ روابط دیپلماتیک کامل برقرار نکردند، ترکیه از زمان به رسمیت شناختن اسرائیل در سال ۱۹۴۹ با دولت یهود همکاری کرده‌است. روابط ترکیه با دیگر کشورهای مسلمان منطقه در مقاطعی منجر به فشار کشورهای عربی و مسلمان بر ترکیه برای تعدیل روابط خود با اسرائیل شده‌است. روابط ترکیه و اسرائیل پس از جنگ غزه ۲۰۰۸–۲۰۰۹ و حمله اسرائیل به ناوگان غزه، رو به افول گذاشت. روابط یونان و اسرائیل از سال ۱۹۹۵ و به دلیل افول روابط اسرائیل و ترکیه بهبود یافته‌است. دو کشور توافقنامه همکاری دفاعی دارند و در سال ۲۰۱۰، نیروی هوایی اسرائیل میزبان نیروی هوایی یونان در یک رزمایش مشترک در پایگاه عوودا بود. اکتشافات مشترک نفت و گاز قبرس و اسرائیل با محوریت میدان گازی لویاتان، عامل مهمی برای یونان با توجه به پیوندهای قوی آن با قبرس است. همکاری در طولانی‌ترین کابل برق زیردریایی جهان، روابط بین قبرس و اسرائیل را تقویت کرده‌است. آذربایجان یکی از معدود کشورهای مسلمان است که روابط استراتژیک و اقتصادی با اسرائیل را توسعه داده‌است. آذربایجان مقدار قابل توجهی از نفت مورد نیاز این کشور را تأمین می‌کند و اسرائیل تأمین کننده مهم تسلیحات برای آذربایجان می‌باشد. قزاقستان همچنین دارای شراکت اقتصادی و استراتژیک با اسرائیل است. هند در سال ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل برقرار کرد و از آن زمان به بعد همکاری نظامی، فناوری و فرهنگی قوی با این کشور را به جریان درآورد یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۹ که به نمایندگی از وزارت امور خارجه اسرائیل انجام شد، هند را در مقایسه با ۱۲ کشور دیگر که مورد بررسی قرار گرفتند، به عنوان طرفدار رده اول اسرائیل معرفی کرد. هند بزرگ‌ترین مشتری تجهیزات نظامی اسرائیل و اسرائیل دومین شریک نظامی هند پس از روسیه است. اتیوپی به دلیل منافع مشترک سیاسی، مذهبی و امنیتی، متحد اصلی اسرائیل در آفریقا می‌باشد. اسرائیل در پروژه‌های آبیاری به اتیوپی رهنمودهای تخصصی می‌دهد و هزاران یهودی اتیوپیایی در اسرائیل زندگی می‌کنند، همچنین دو کشور روابط نزدیک نظامی، هنری، سیاسی و ورزشی دارند. اقتصاد اسرائیل پیشرفته‌ترین کشور از لحاظ توسعهٔ صنعتی و اقتصادی در منطقهٔ غرب آسیا و خاورمیانه در نظر گرفته می‌شود. کیفیت آموزش مراکز آموزش و پرورش اسرائیل و ایجاد یک جامعه با انگیزهٔ بسیار بالا و تحصیل‌کرده تا حد زیادی عامل ترغیب و تحریک این کشور برای رونق فناوری‌های رده بالا و توسعهٔ سریع اقتصادی است. اسرائیل دومین کشور بعد از ایالات متحده در داشتن شرکت‌های نوپا و خارج از آمریکای شمالی کشوریست که بیش‌ترین تعداد شرکت‌های فهرست‌شده در بورس نزدک را دارد. در سال ۲۰۱۰ اسرائیل رتبهٔ ۱۷ در میان کشورهای جهان از لحاظ توسعه‌یافتگی اقتصاد را از مؤسسهٔ برجسته و بسیار معتبر آی‌ام‌دی کسب نمود. در همین سال اقتصاد اسرائیل با دوام‌ترین اقتصاد جهان در برابر بحران‌ها رتبه‌بندی شد و همچنین رتبهٔ اول را در سرمایه‌گذاری بر روی مراکز توسعه و تحقیق کسب کرد. بانک اسرائیل در سال ۲۰۱۰ رتبهٔ اول را در میان بانک‌های مرکزی برای داشتن عملکرد کارآمد کسب کرد درحالی‌که سال ۲۰۰۹ رتبهٔ ۸اٌم را داشت. اسرائیل همچنین به‌عنوان پیشرو در عرضهٔ نیروی انسانی ماهر رتبه‌بندی شد. اسرائیل به دلیل واقع شدن در منطقهٔ خاورمیانه که منطقه‌ای خشک، کم‌آب و دارای سطح بالای تابش نور خورشید است، توان خود را معطوف به فناوری‌های دارای بازدهی بالا در این شرایط کرده‌است و یک کشور پیش‌رو در توسعه انرژی خورشیدی، الکتریسیته زمین‌گرمایی و مدیریت آب و حفاظت از آن محسوب می‌شود، و توسعهٔ فناوری‌های روی لَبه در زمینهٔ نرم‌افزار، ارتباطات و علوم زیستی این کشور که غالباً در سیلیکون وادی متمرکز شده‌اند با سیلیکون والی ایالات متحده مقایسه می‌شود. بنا به گزارشی در سال ۲۰۱۰ از سازمان همکاری اقتصادی و توسعه که اسرائیل هم عضو آن است، اسرائیل رتبهٔ اول جهان در صرف هزینه‌های تحقیق و توسعه از تولید ناخالص داخلی را دارد. اینتل و مایکروسافت اولین مراکز تحقیق و توسعه خارج از کشور (آمریکا) خود را در اسرائیل ساختند و دیگر شرکت‌های چند ملیتی فناوری همچون آی‌بی‌ام، گوگل، اپل، هیولت پکرد، سیسکو سیستمز، فیسبوک، موتورولا و چند شرکت دیگر تأسیسات تحقیق و توسعه را در این کشور در منطقهٔ سیلیکون وادی باز کرده‌اند که علاوه بر این شرکت‌های خارجی، بسیاری از شرکت‌های فناوری‌های رده بالای اسرائیلی در این منطقه مستقر هستند. این کشور دارای مقدار زیادی از مخازن گاز طبیعی در ساحل خود در دریای مدیترانه است که انتظار می‌رود این کشور را از واردکننده گاز به صادرکننده آن تبدیل کند. از سال ۱۹۸۵، آمریکا سالانه در حدود ۳ میلیارد دلار به اسرائیل کمک کرده‌است. از سال ۱۹۷۶، اسرائیل بیشترین مقدار کمک‌های خارجی سالانهٔ آمریکا را دریافت کرده‌است. به‌علاوه پس از جنگ جهانی دوم آمریکا در مجموع بیشترین کمک‌های مالی را به اسرائیل ارائه داده‌است. کمک‌های مالی آمریکا قرار است از سال ۲۰۰۸ به تدریج افزایش یابد و حداکثر به ۳٫۱ میلیارد دلار در سال برسد، با این همه کمک ۳٫۱ میلیاردی آمریکا، بخش کوچکی از بودجه سالیانه اسرائیل را تشکیل می‌دهد. منتقدان اسرائیل ادعا می‌کنند که این کمک‌ها از ابتدای آغاز آن (۱۹۴۹) تا به حال، به ۱۰۸ میلیارد دلار بالغ شده‌است که آی‌پک (کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی) نقش مهمی در جمع‌آوری این کمک‌ها داشته‌است. اما از سوی دیگر مدافعان اسرائیل از جمله کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی مدعی هستند که ارقامی همچون کمک ۱۰۸ میلیارد دلار کمک از آغاز تشکیل اسرائیل تاکنون، آماری نیست که موجب سازندگی و آبادانی و حاصل پیشرفت‌های گسترده یک کشور درگیر جنگ در زمینه‌های مختلف بوده باشد، بلکه تلاش خود ملت و ابتکار و میهن‌پرستی و سخت کوشی مردمان آن عامل دستاوردهای گسترده علمی، صنعتی، کشاورزی، بهداشتی، پزشکی، هنری و ادبی آن بوده‌است. گفتنی است که امروزه اسرائیل به نسبت جمعیت خود دارای صادرات قابل توجهی است و تکنولوژی و محصولاتی با تکنولوژی بالا را حتی به کشورهای ایالات متحده آمریکا و کشورهای بزرگی چون هند و چین صادر می‌کند. گردشگری صنعت گردشگری یکی از منابع مهم درآمد برای کشورهاست و اسرائیل نیز از این قاعده مستثنی نیست. جهانگردان بسیاری به منظور بازدید از مناطق باستانی مذهبی موزهها مناطق طبیعی جغرافیایی و سواحل از اسرائیل دیدن می‌کنند. جهانگردی یکی از مهم‌ترین منابع حمایتی صنایع اسرائیل از جمله تجارت هتل‌ها و رستوران‌ها است. در سال ۲۰۰۹ بیش از ۲٫۷ میلیون نفر جهانگرد از اسرائیل بازدید کردند. آزادی‌های اجتماعی و رسانه‌ای قوانین کشور اسرائیل مبتنی بر اصول دموکراسی و سکولاریسم نوشته شده‌است. این کشور از لحاظ آزادی‌های اجتماعی و روند دمکراسی پیشروترین کشور در منطقه خاورمیانه محسوب می‌شود، با این حال دولت اسرائیل مجوز چنین آزادی را در سرزمین‌های فلسطینی تحت اشغال نمی‌دهد. به گفته سازمان گزارشگران بدون مرز سربازان اسرائیلی علیه خبرنگاران عربی که برای رسانه‌های محلی یا دیگر کشورهای عربی کار می‌کنند تبعیض قائل شده‌است و با آنان بدرفتاری می‌کنند. در خود اسرائیل نیز بحث آزادی بیان خصوصاً زمانی مفهوم پیدا می‌کند که قرار است در مورد مسئله فلسطین سخن گفته شود. در اسرائیل قانون خاصی برای مطبوعات وجود ندارد و در صورتی هم که رسانه‌ها با اعتراض و اقامه دعوا روبرو شوند در دادگاه‌های عادی به جرایم آن‌ها رسیدگی می‌شود. تمامی جراید اسرائیلی مستقل هستند. سازمان گزارشگران بدون مرز، که یک سازمان بین‌المللی دفاع از مطبوعات است، در گزارشی که در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد، رسانه‌های اسرائیلی را «مقتدر و مستقل» خواند اما افزود ارتش اسرائیل به کرات مانع فعالیت روزنامه‌نگاران فلسطینی و خارجی شده‌است. قابل ذکر است متن تمام روزنامه‌های فلسطینی قبل از چاپ باید توسط مقامات اسرائیلی مورد بازبینی قرار گیرد. چندهمسری در اسرائیل غیرقانونی است. جامعه همجنس‌گرایان دارای آزادی‌های وسیع اجتماعی در این کشور هستند، هرچند برخی گروه‌های مذهبی محافظه‌کار در اسرائیل با این آزادی‌ها مخالفند. همچنین مجازات اعدام در کشور اسرائیل وجود ندارد و این مجازات از قوانین کیفری لغو شده‌است. فرهنگ ادبیات به عنوان بخشی از رنسانس عبری به عنوان یک زبان گفتاری از اواسط قرن نوزدهم ادبیات اسرائیل عمدتاً شعر و نثری است که به زبان عبری نوشته شده، اگرچه مجموعه کوچکی از ادبیات به زبان‌های دیگر مانند انگلیسی منتشر می‌شود. طبق قانون، دو نسخه از تمام آثار چاپ‌شده در اسرائیل باید در کتابخانه ملی اسرائیل در دانشگاه عبری اورشلیم نگهداری شوند. در سال ۲۰۰۱، این قانون اصلاح شد تا آثار صوتی و تصویری و سایر رسانه‌های غیر چاپی را نیز دربر گیرد. در سال ۲۰۱۶، ۸۹ درصد از ۷۳۰۰ کتاب منتقل‌شده به کتابخانه به زبان عبری بود. در سال ۱۹۶۶، شموئل یوسف آگنون جایزه نوبل ادبیات را با نویسنده یهودی آلمانی نلی ساکس به صورت مشترک برنده شدند. شاعران برجسته اسرائیلی یهودا آمیچای، ناتان آلترمن، لیا گلدبرگ و راشل بلوستاین بوده‌اند. رمان‌نویسان مشهور بین‌المللی معاصر اسرائیلی عبارتند از عاموس اوز، اتگار کرت و دیوید گروسمن. سید کاشوا، طنزپرداز اسرائیلی-عرب (که به زبان عبری می‌نویسد) و در سطح بین‌المللی نیز شناخته شده‌است. اسرائیل همچنین خانه امیل حبیبی بوده‌است که رمان زندگی پنهان سعید: بدبین و نوشته‌های دیگر او جایزه اسرائیلی برای ادبیات عرب را به ارمغان آورد. موسیقی و رقص موسیقی اسرائیل شامل تأثیرات موسیقایی از سراسر جهان است. موسیقی مزراحی و سفاردی، ملودی‌های حسیدی، موسیقی یونانی، جاز و پاپ راک، همه بخش‌هایی چند از صحنه موسیقی این کشور هستند. در میان ارکسترهای مشهور جهان اسرائیل، ارکستر فیلارمونیک اسرائیل زوبین مهتا را می‌شود نام برد که بیش از هفتاد سال از آغاز فعالیت هنری او می‌گذرد و امروزه بیش از دویست کنسرت در هر سال اجرا می‌کند. ایتساک پرلمان، پینخاس زوکرمن و عوفرا حازا از جمله نوازندگان مشهور بین‌المللی هستند که در اسرائیل متولد شده‌اند. اسرائیل از سال ۱۹۷۳ تقریباً هر سال در مسابقه آواز یوروویژن شرکت کرده‌است و چهار بار برنده این رقابت شده‌است و دو بار میزبان آن بوده. ایلات از سال ۱۹۸۷ هر تابستان میزبان فستیوال موسیقی بین‌المللی خود به نام جشنواره جاز دریای سرخ است. ترانه‌های فولکلور متعارف ملت، معروف به «سرودهای سرزمین اسرائیل» به روایت تجربیات پیشگامان در ساختن سرزمین یهودی می‌پردازد. سینما و تئاتر ده فیلم اسرائیلی تاکنون نامزدهای نهایی بهترین فیلم خارجی اسکار از زمان تأسیس اسرائیل بوده‌اند. فیلم عجمی در سال ۲۰۰۹ سومین نامزدی متوالی یک فیلم اسرائیلی بود. اسرائیل با ادامه سنت‌های قوی تئاتری تئاتر ییدیش در شرق اروپا، صحنه تئاتر در این کشور را به شکلی فعالانه حفظ می‌کند. تئاتر هابیما در تل آویو که در سال ۱۹۱۸ تأسیس شد، قدیمی‌ترین شرکت تئاتر رپرتوار و تئاتر ملی اسرائیل است. رسانه‌ها گزارش سالانه آزادی مطبوعات در سال ۲۰۱۷ توسط خانه آزادی، اسرائیل را به عنوان آزادترین کشور خاورمیانه و شمال آفریقا و ۶۴مین کشور جهان رتبه‌بندی کرد. در فهرست آزادی مطبوعات در سال ۲۰۱۷ توسط گزارشگران بدون مرز، اسرائیل (شامل موارد "برون سرزمینی") در رده ۹۱ از ۱۸۰ کشور قرار گرفت، که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا اسرائیل را در رده‌بندی نخستین قرار می‌دهد. گزارشگران بدون مرز خاطرنشان کردند که «روزنامه نگاران فلسطینی به‌طور سیستماتیک در معرض خشونت در نتیجه پوشش آنها از رویدادهای کرانه باختری قرار می‌گیرند». از سال ۲۰۰۱ تاکنون بیش از ۵۰ روزنامه‌نگار فلسطینی توسط اسرائیل کشته شده‌اند موزه‌ها موزه اسرائیل در اورشلیم یکی از مهم‌ترین مؤسسات فرهنگی اسرائیل است و طومارهای دریای مرده را به همراه مجموعه‌ای گسترده از هنر یهودایی و اروپایی در خود جای داده. موزه ملی هولوکاست اسرائیل، ید وشم، آرشیو مرکزی جهانی اطلاعات مربوط به هولوکاست است. خانه پراکندگی‌ها در محوطه دانشگاه تل آویو، یک موزه تعاملیست که به تاریخ جوامع یهودی در سراسر جهان اختصاص دارد. جدای از موزه‌های بزرگ در شهرهای بزرگ، فضاهای هنری با کیفیت بالا در بسیاری از شهرها و کیبوتس‌ها وجود دارد. عین هارود بزرگ‌ترین موزه هنری در شمال کشور است. اسرائیل دارای بالاترین سرانه تعداد موزه در جهان است. چندین موزه اسرائیلی به فرهنگ اسلامی نیز اختصاص دارد، از جمله موزه راکفلر و موسسه هنر اسلامی اورشلیم، که هر دو در اورشلیم واقع شده‌اند. محتوای موزه راکفلر به خصوص بقایای باستان‌شناسی از دوره عثمانی و سایر دوره‌های تاریخ خاورمیانه اختصاص دارد. این مکان همچنین خانه اولین جمجمه فسیلی انسانیان است که در غرب آسیا یافت شده‌است که انسان گالیله نامگذاری شده و نمایی از آن در موزه اسرائیل به نمایش درآمده. غذا غذاهای اسرائیلی شامل غذاهای محلی و همچنین غذاهای یهودی است که توسط یهودیان دور از وطن به این کشور آورده شده‌است. از زمان تأسیس دولت در سال ۱۹۴۸، به ویژه از اواخر دهه ۱۹۷۰، غذاهای ترکیبی اسرائیلی توسعه یافته‌است. تقریباً نیمی از جمعیت اسرائیلی-یهودی به رعایت موارد کوشر در رژیم غذایی منزل شهادت می‌دهند. رستوران‌های کوشر، اگرچه در دهه ۱۹۶۰ نادر بودند، اما حدود یک چهارم کل جمعیت رستوران‌ها را را تشکیل می‌دهند که شاید منعکس کننده ارزش‌های عمدتاً سکولار اسرائیل آن کسانی باشد که بیرون غذا می‌خورند. هتل رستوران‌ها تمایل بیشتری به سرو غذای کوشر دارند. بازار خرده فروشی غیر کوشر به‌طور سنتی پراکنده بود، اما به دنبال هجوم مهاجران از کشورهای پس از شوروی در طول دهه ۱۹۹۰ به سرعت و به‌طور قابل توجهی رشد کرد. همراه با ماهی غیر کوشر، خرگوش و شترمرغ، گوشت خوک – که در اسرائیل اغلب «گوشت سفید» نامیده می‌شود – تولید و مصرف می‌شود، اگرچه یهودیت و اسلام مصرف آن را ممنوع کرده‌است. ورزش‌ها محبوب‌ترین ورزش‌ها در اسرائیل فوتبال و بسکتبال است. لیگ برتر اسرائیل و لیگ برتر بسکتبال اسرائیل، لیگ‌های حرفه‌ای این کشور را شامل می‌شوند. مکابی حیفا، مکابی تل آویو، هاپوئل تل آویو و بیتار اورشلیم بزرگ‌ترین باشگاه‌های فوتبال این کشور محسوب می‌گردند. مکابی تل آویو، مکابی حیفا و هاپوئل تل آویو در لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم رفتند و هاپوئل تل آویو به مرحله یک چهارم نهایی جام یوفا نیز دست یافت. اسراییل میزبان و قهرمان جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۶۴ بود. در سال ۱۹۷۰ تیم ملی فوتبال اسرائیل به جام جهانی فوتبال راه یافت، تنها باری که در جام جهانی شرکت کرد. بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ که در تهران برگزار شد، آخرین بازی‌های آسیایی بود که اسرائیل در آن شرکت کرد و پس از آن درگیر کشورهای عربی شد که از رقابت با اسرائیل خودداری می‌کردند. اسرائیل از بازی‌های آسیایی ۱۹۷۸ حذف شد و از آن زمان تاکنون در مسابقات ورزشی آسیایی شرکت نکرده‌است. در سال ۱۹۹۴، یوفا با پذیرش اسرائیل موافقت کرد و تیم‌های فوتبال آن اکنون در اروپا به رقابت می‌پردازند. مکابی تل آویو شش بار قهرمان اروپا در بسکتبال شده‌است. در سال ۲۰۱۶، این کشور به عنوان میزبان بسکت یورو ۲۰۱۷ انتخاب شد. اسرائیل از اولین پیروزی خود در سال ۱۹۹۲، ۹ مدال المپیک کسب کرده‌است، از جمله یک مدال طلا در رشته موج سواری در بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۰۴. اسرائیل بیش از ۱۰۰ مدال طلا در بازی‌های پارالمپیک به دست آورده‌است و در رده بیستم در شمارش مدال‌های تمام دوران قرار دارد. پارالمپیک تابستانی ۱۹۶۸ به میزبانی اسرائیل برگزار شد. بازی‌های مکابیا، رویدادی به سبک المپیک برای ورزشکاران یهودی و اسرائیلی، در دهه ۱۹۳۰ افتتاح شد و از آن زمان هر چهار سال یک بار برگزار می‌شود. شاهار پیر قهرمان تنیس اسرائیل در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۱ در رده ۱۱ام جهان قرار گرفت. کراو ماگا، یک هنر رزمی است که توسط مدافعان یهودی یهودی نشین در طول مبارزه با فاشیسم در اروپا توسعه یافته‌است و توسط نیروهای امنیتی و پلیس اسرائیل استفاده می‌شود. اثربخشی و رویکرد عملی آن در دفاع از خود، تحسین و تبعیت گسترده‌ای را در سراسر جهان به همراه داشته‌است. شطرنج یک ورزش پیشرو در اسرائیل است و افراد در هر سنی از آن لذت می‌برند. استادان بزرگ اسرائیلی زیادی وجود دارند و شطرنج بازان اسرائیلی در مسابقات قهرمانی جوانان جهان بارها قهرمان شده‌اند. اسرائیل سالانه مسابقات قهرمانی بین‌المللی را برگزار می‌کند و در سال ۲۰۰۵ نیز میزبان مسابقات قهرمانی تیمی شطرنج جهان بود. وزارت آموزش و پرورش و فدراسیون جهانی شطرنج با پروژه آموزش شطرنج در مدارس اسرائیل موافقت کردند و از آن پس در برنامه درسی برخی از مدارس قرار گرفته‌است. شهر بئرشبع با آموزش این بازی در مهدکودک‌های این شهر به مرکز ملی شطرنج تبدیل شده‌است. تا حدودی به دلیل مهاجرت مردم از شوروی، این شهر میزبان بیشترین تعداد استاد بزرگ شطرنج در بین شهرهای جهان است. تیم شطرنج اسرائیل برنده مدال نقره المپیاد شطرنج ۲۰۰۸ و برنز شد و در المپیاد ۲۰۱۰ در بین ۱۴۸ تیم سوم شد. استاد بزرگ اسرائیلی بوریس گلفاند جام جهانی شطرنج 2009 و مسابقات کاندیداهای ۲۰۱۱ را برای حق به چالش کشیدن قهرمان جهان برنده شد. او قهرمانی شطرنج جهان ۲۰۱۲ را به شطرنج‌باز قهرمان جهان آناند، پس از یک تساوی سریع از دست داد. تعصب دینی در جامعه لائیک تبعیض جنسیتی نیز در گروه‌های متعصب یهودی وجود دارد مانند ممنوعیت استفاده از «شال دعا» برای زنان یا با صدای بلند دعا خواندن. ماه مه ۲۰۱۳ در کنار دیوار ندبه با پرتاب بطری آب و سنگ توسط مردان و دختران متعصب یهودی به سمت «زنان دیوار» (زنان یهودی که تابوی شال دعای مردانه را شکسته بودند) شدت درگیری به حدی رسید که به مداخله مأموران پلیس و بازداشت افراد متعصب منجر شد. بی‌بی‌سی فارسی با اشاره به تعصبات دینی در جامعه لائیک اسرائیل از این موضوع خبر داد و افزود که چندی پیش از این رویداد دادگاهی رأی داده بود که نباید کسی را از عبادت با پوشش دلخواهش منع کرد اما این رأی با انتقادات شدید یهودیان متعصب روبرو شد. گروه‌های متعصب خواستار اجرای قوانین شریعت به‌طور کامل و اجرای مراسم ازدواج و طلاق به‌طور مذهبی تحت نظر و تابعیت خود هستند. دادستان کل اسرائیل به دولت توصیه کرده بود که برای پیشگیری از جدایی زنان از مردان در اتوبوس، گورستان و بیمارستان قوانینی تصویب شوند و قرار بود که دولت ائتلافی معافیت طلاب دینی یهودی از خدمت نظام وظیفه را پایان دهد و دروس تحت تسلط مذهبیون در مدارس را مورد بازنگری قرار دهد. زنان در محیط‌های مذهبی اسرائیل اجازه ندارند دامن کوتاه بپوشند. اوائل دسامبر ۲۰۱۶ پارلمان مقرراتی را وضع کرد که در آن لباس‌های «آستین حلقه‌ای، تاپ، دامن کوتاه و سه‌ربع، دمپایی، صندل و لباس‌هایی با شعار سیاسی» را مصداق «پوشش نامناسب» خواند و تعیین کرد که افراد بالای ۱۴ سال چه کارمند چه بازدیدکننده با چنین پوششی اجازه ورود به این ساختمان را ندارند. ۵ دسامبر مأموران نگهبانی پارلمان، با عنوان پوشش نامناسب، مانع ورود برخی زنان شدند. ۱۴ دسامبر حدود ۳۰ زن بیشتر از دستیاران و مشاوران اعضای کنست (پارلمان اسرائیل) مقابل این ساختمان تجمع اعتراضی تشکیل دادند؛ موضوع مورد بحث اندازه گرفتن دامن توسط نگهبانان بود و اینکه در این مقررات تعیین نشده که چه اندازه‌ای از دامن، کوتاه قلمداد می‌شود. ۱۵ دسامبر ۲۰۱۶ بی‌بی‌سی فارسی با اشاره به مجموع این رویدادها، به نقل از رویترز از حمایت رئیس کنست، یوری الدشتاین از موضوع پوشش مناسب در پارلمان اسرائیل خبر داد؛ وی در این باره گفت که کنست تبدیل به «ایران یا طالبان» نشده‌است. توان نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) تنها شاخه نظامی نیروهای امنیتی اسرائیل است که توسط رئیس ستاد کل آن، راماتکل، زیرمجموعه کابینه اداره و هدایت می‌گردد. ارتش اسرائیل متشکل از ارتش، نیروی هوایی و نیروی دریایی است. این سازمان در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ با تثبیت سازمان‌های شبه‌نظامی — عمدتاً به رهبری هگانا — که به تأسیس دولت نیز یاری رساندند، تأسیس شد. ارتش اسرائیل همچنین از منابع اداره اطلاعات نظامی (آمان) که با موساد و شاباک همکاری می‌کند، استفاده می‌نماید. نیروهای دفاعی اسرائیل در طول تاریخ کوتاه خود در چندین جنگ بزرگ و درگیری‌های مرزی شرکت داشته‌اند و همین امر نیز آن را به یکی از آموزش‌دیده‌ترین نیروهای مسلح در میدان نبرد و در جهان تبدیل کرده‌است. اکثر اسرائیلی‌ها در سن ۱۸ سالگی به ارتش فراخوانده می‌شوند. پس از خدمت اجباری، مردان اسرائیلی به نیروهای ذخیره ملحق می‌شوند و معمولاً تا چهل سالگی هر سال تا چندین هفته وظیفه نیروی ذخیره را انجام می‌دهند. اکثر زنان از وظیفه نیروی ذخیره معاف هستند. شهروندان عرب اسرائیل (به استثنای دروزی‌ها) و کسانی که مشغول تحصیلات دینی تمام وقت هستند، از خدمت سربازی معاف می‌شوند، اگرچه معافیت دانشجویان یشیوا سال هاست که محل اختلاف در جامعه اسرائیل بوده‌است. یک جایگزین برای کسانی که به دلایل مختلف معافیت دریافت می‌کنند، خدمات ملی است که شامل برنامه‌ای از خدمات در بیمارستان‌ها، مدارس و سایر چارچوب‌های رفاه اجتماعی است. اقلیت کوچکی از اعراب اسرائیل نیز داوطلبانه در ارتش خدمت می‌کنند. در نتیجه برنامه خدمت اجباری، ارتش اسرائیل تقریباً ۱۷۶۵۰۰ سرباز فعال و ۴۶۵۰۰۰ نیروی ذخیره اضافی دارد که در نتیجه آن اسرائیل را به یکی از بالاترین درصد شهروندان با آموزش نظامی در جهان تبدیل می‌کند. ارتش این کشور به شدت به سیستم‌های تسلیحاتی با فناوری پیشرفته که در اسرائیل طراحی و تولید می‌شوند و همچنین برخی از واردات خارجی متکی است. موشک ارو یکی از معدود سامانه‌های موشکی ضد بالستیک عملیاتی جهان است. سری موشک‌های هوا به هوای پایتون اغلب یکی از حیاتی‌ترین سلاح‌ها در تاریخ نظامی آن محسوب می‌شود. موشک اسپایک اسرائیل یکی از پرفروش‌ترین موشک‌های هدایت شونده ضد تانک (ATGM) در جهان است. سامانه پدافند هوایی ضد موشکی گنبد آهنین اسرائیل پس از رهگیری صدها موشک قسام، ب‌ام-۲۱ گراد و فجر-۵ توسط شبه نظامیان فلسطینی از نوار غزه، مورد استقبال جهانی قرار گرفت. از زمان جنگ یوم کیپور، اسرائیل شبکه‌ای از ماهواره‌های شناسایی را توسعه داده‌است. موفقیت برنامه اوفک، اسرائیل را به یکی از هفت کشوری تبدیل کرده‌است که قادر به پرتاب چنین ماهواره‌هایی می‌باشد. به‌طور گسترده اعتقاد بر این است که اسرائیل دارای تسلیحات هسته‌ای می‌باشد و طبق گزارش سال ۱۹۹۳، سلاح‌های کشتار جمعی شیمیایی و بیولوژیکی را نیز در زرادخانه خود دارد. اسرائیل معاهده عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای را امضا نکرده‌است و سیاست ابهام عمدی را در قبال قابلیت‌های هسته‌ای خود حفظ کرده. گمان می‌رود که زیردریایی‌های دلفین نیروی دریایی اسرائیل به موشک‌های هسته‌ای پوپای توربو مجهز شده‌اند که قابلیت حمله دوم را ارائه می‌دهند. از زمان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، زمانی که اسرائیل توسط موشک‌های اسکاد عراق مورد حمله قرار گرفت، همه خانه‌های اسرائیل باید دارای یک اتاق امنیتی تقویت‌شده به نام مرخاو موگان، غیرقابل نفوذ در برابر مواد شیمیایی و بیولوژیکی باشند. از زمان تأسیس اسرائیل، مخارج نظامی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌داد، که اوج آن ۳۰٫۳ درصد از تولید ناخالص داخلی بود که در سال ۱۹۷۵ صرف امور نظامی شد. در سال ۲۰۲۱، اسرائیل با ۲۴٫۳ میلیارد دلار از نظر کل هزینه‌های نظامی در رتبه پانزدهم جهان و از نظر هزینه‌های دفاعی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی با ۵٫۲ درصد در رتبه ششم قرار گرفت. از سال ۱۹۷۴، ایالات متحده یکی از کمک رسان‌های نظامی بلقوه به اسرائیل بوده‌است. بر اساس یادداشت تفاهم امضاشده در سال ۲۰۱۶، انتظار می‌رود که ایالات متحده ۳٫۸ میلیارد دلار سالانه به این کشور کمک کند. اسرائیل در سال ۲۰۲۲ رتبه نهم جهانی را از نظر صادرات تسلیحات کسب کرد اکثر صادرات اسلحه اسرائیل به دلایل امنیتی گزارش نشده‌است. اسرائیل به‌طور مداوم در شاخص صلح جهانی رتبه پایینی دارد و در سال ۲۰۲۲ در بین ۱۶۳ کشور در رتبه ۱۳۴ قرار دارد. صنایع نظامی این کشور هر ساله چند میلیارد دلار از تجهیزات نظامی خود را به کشورهای دیگر جهان صادر می‌کند. کشورهای چین، هند و ایالات متحده آمریکا از جمله مشتریان کلان تجهیزات نظامی تولیدشده در صنایع نظامی اسرائیل هستند. تسلیحات هسته‌ای گفته می‌شود که اسرائیل از دهه پنجاه میلادی برنامه هسته‌ای داشته‌است، اما دولت اسرائیل هیچ‌گاه در اختیار داشتن جنگ‌افزار هسته‌ای را تأیید یا تکذیب نکرده‌است، و در این رابطه «سیاست ابهام» را در پیش گرفته‌است. این کشور همچنین با آن‌که عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است، اما هیچ‌گاه پیمان‌نامه منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا نکرده‌است. مرکز تحقیقات هسته‌ای نگب در ده کیلومتری شهر دیمونا قرار دارد که بر باور عمومی، بخش مهمی از «برنامه هسته‌ای اسرائیل» را تشکیل می‌دهد. در سال ۱۹۸۶ یک تکنسین هسته‌ای اسرائیلی، برای اولین‌بار، اطلاعات و تصاویری محرمانه از داخل رآکتور دیمونا و کلاهک‌های اتمی اسرائیل را در اختیار هفته‌نامه بریتانیایی ساندی‌تایمز قرار داد و به این ترتیب، مدارکی در تأیید حدس و گمان‌های موجود، در مورد زرادخانه هسته‌ای اسرائیل را منتشر کرد. به نوشتهٔ هفته‌نامه دفاعی جینز اسرائیل ششمین قدرت هسته‌ای جهان محسوب می‌شود. این هفته‌نامه همچنین مدعی شده‌است که اسرائیل دارای ۱۰۰ تا ۳۰۰ کلاهک هسته‌ای است که از نظر تعداد دارا بودن کلاهک هسته‌ای با بریتانیا برابری می‌کند. جستارهای وابسته فهرست مقالات مرتبط با اسرائیل یادداشت‌ها منابع پیوند به بیرون اسرائیل الگو:نقشه پویا ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۴۸ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۹۴۸ (میلادی) در آسیا بنیان‌گذاری‌های ۱۹۴۸ (میلادی) در اسرائیل جمهوری‌ها شام (سرزمین) صهیونیسم فلسطین کشورها در آسیا کشورها و سرزمین‌های عربی‌زبان کشورهای خاور نزدیک کشورهای خاورمیانه کشورهای عضو سازمان ملل متحد کشورهای غرب آسیا لیبرال دموکراسی مدیترانه شرقی واژه‌ها و عبارت‌های عبری
3280
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C
آلبانی
آلبانی با نام رسمی جمهوری آلبانی کشوری در شبه‌جزیره بالکان واقع در جنوب شرقی اروپا است. این کشور از شمال با مونته‌نگرو و صربستان و از شرق با مقدونیه شمالی و یونان مرز مشترک دارد. آلبانی جزو کشورهای ناحیه مدیترانه نیز است و در شمال دریای یونان و غرب دریای اژه قرار دارد. آلبانی با ۲۸٬۷۴۸ کیلومتر مربع مساحت، ۱۴۴مین کشور وسیع جهان است. آلبانی با ۲٬۸۷۷٬۷۹۷ نفر جمعیت، ۱۳۶مین کشور پرجمعیت جهان است. پایتخت و بزرگ‌ترین شهر این کشور تیرانا و جمعیت آن ۳۷۴٬۸۰۱ نفر است. زبان رسمی این کشور آلبانیایی است. مردم آلبانی از ریشه قوم ایلیری از اقوام هندواروپایی هستند. آلبانی تحت سلطه امپراتوری‌های مقدونیه، روم، بیزانس و عثمانی بود. آلبانی وارث تمدن ایلیریان باستان، پس از سده‌ها عقب‌ماندگی تحت حاکمان مختلف طی سده‌ها، پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی داشته‌است. آلبانی در ۲۸ نوامبر ۱۹۱۲ توسط مبارزات اسکندربیگ و اسماعیل کمالی استقلال خود را از امپراتوری عثمانی به‌دست گرفت. اَنوَر خوجه با تشکیل جمهوری سوسیالیستی خلق آلبانی، ۵۰ سال حاکمیت کمونیسم بر کشور آلبانی را بنیان گذاشت تا اینکه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۰ این کشور استقلال خود را مجدداً به‌دست‌آورد. واحد پول این کشور لِک نام دارد و اقتصاد آن در حالت گذار به بازار آزاد است. اصلاحات بازار آزاد، باعث شده تا اقتصاد این کشور به‌ویژه در بخش‌های انرژی و زیرساخت‌های ترابری، به روی سرمایه‌گذاری خارجی باز شود. اقتصاد آلبانی بیشتر در زمینه کشاورزی و صادرات کروم است. در حدود یک‌سوم این کشور جنگلی است و آلبانی از نظر گونه‌های گیاهی کشوری غنی است. یکی از مهم‌ترین محصولات اقتصادی در این کشور گندم است که وارد بخش‌های صادراتی شده‌است و کشور آلبانی از نظر تولید محصولات کشاورزی به خصوص گندم به خودکفایی رسیده‌است. در این کشور تولید کرومیت نیز دیده می‌شود و کشور آلبانی در دنیا مقام بالایی را داشته‌است. نظام سیاسی آلبانی دموکراسی پارلمانی است. ایلیر متا رئیس‌جمهور و ادی راما نخست‌وزیر کشور آلبانی است. آلبانی سعی کرده تا حفظ ثبات منطقه‌ای، حمایت از استقلال کوزوو و حل اختلافات سیاسی در بالکان باشد. در همین حال، دولت آلبانی از پیشرفت و توسعه گردشگری برخوردار است. همچنین ۲۵ مکان نگهداری محیط زیست در جهان را در اختیار دارد. از سال ۲۰۰۹، آلبانی از اعضای ناتو و تنها عضو سازمان همکاری اسلامی در اروپا می‌باشد. آلبانی از ژانویه ۲۰۰۳ در فهرست نامزدهای احتمالی پیوستن به اتحادیه اروپا قرار داشته و به‌طور رسمی در ۲۸ آوریل ۲۰۰۹ برای عضویت در این اتحادیه درخواست داده‌است. همچنین از تاریخ ۱۴ دسامبر ۱۹۵۵ در سازمان ملل متحد عضو است. ریشه‌شناسی سرزمین آلبانی در سده‌های پیش از میلاد بخشی از سرزمین پهناوری به نام ایلیریا بوده‌است که نام آن برگرفته از نام قبیله ایلیریا از تیره‌های هندواروپایی است که به سمت شرق شبه‌جزیره بالکان کوچ کرده بودند. نام بومی این کشور در خود زبان آلبانیایی‌ها، اِشچیپِری (Shqipëria) است ولی به صورت بین‌المللی این کشور با نام آلبانی شناخته شده‌است. واژه آلبانی احتمالاً از زمان پیش از دوره کلت‌ها بجا مانده و به معنی سرزمین تپه‌ها است. ریشه آلب در این نام با نام کوهستان آلپ هم‌ریشه‌است. نظر دیگری نیز هست که این نام را با واژه هندواروپایی آلب به معنای سپید هم‌ریشه می‌داند. نام آلبانی در زبان عربی بگونه ارناوط درآمده و در ترکی این واژه معرب، شکل آرناود بخود گرفته و ترکیه‌ای‌ها آلبانی را با این نام می‌نامند. تاریخ آلبانی دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و کهنی است. شواهد و مدارک بی‌شمار کشف شده از دوران نوسنگی، آلات و ابزار سنگی مورد استفاده قرارگرفته که متعلق به ۱۰۰۰۰ سال تا ۱۰۰۰۰۰ سال پیش بوده‌است. شواهد استقرار فرهنگی مهمی در دوره جدید عصر سنگ و دوره سوم عصر سنگ که بین ۲۰۰۰ سال تا ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح دلالت می‌کند. نیاکان آلبانیایی‌ها را قوم هندواروپایی ایلیری‌ها تشکیل می‌دهند، بعضی‌ها معتقدند که ایلیری‌ها حدود ۲۵۰۰ سال پیش از اروپای مرکزی و مشخصاً آلمان کنونی به ایلیریا شامل منطقه‌ای چندبرابر وسیع‌تر از آلبانی کنونی مهاجرت کردند. تاریخ آلبانی نشان می‌دهد که در اوایل هزاره دوم قبل از میلاد در ایلیریا مردمانی زندگی می‌کردند؛ که آن‌ها را قوم ایلیری می‌نامیم، گسترده جغرافیایی ایلیریا بسیار وسیعتر از آلبانی کنونی بوده‌است و اسلوونی، کرواسی، مونته‌نگرو و مقدونیه و یونان شمالی را شامل می‌شده‌است. در نقاط دیگر بالکان از جمله هرزگوین و مونته‌نگرو، ایلیری‌ها در مقابل مهاجمان روم و اسلاو عقب‌نشینی کردند و عمدتاً ایلیری‌ها در منطقه کنونی آلبانی ماندگار شدند. فرهنگ ایلیریایی‌ها بسیار قدیمی و از زمان سنگی متکامل شده‌است این فرهنگ در سرزمین آلبانی تا دوره برنز حدود سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد مسیح بوده‌است. در طی سده‌های پیاپی، اندیشه، آداب و رسوم ایلیری با مسیحیت و اسلام در آلبانی پیوند خورده‌است. منطقه آلبانی از دیرباز، مورد توجه قدرت‌های بزرگ بود. نخست، یونانیان در دوران پیش از ظهور مسیحیت به این منطقه حمله کردند و منطقه را تحت سلطه خود درآوردند. ایلیری‌ها در مناطق جنوبی و حاشیه دریای آدریاتیک، از یونانی‌ها شکست خوردند. یونانی‌ها، مستعمرات خود از جمله شهرهای اپیدامنوس و آپولونیا (جنوب آلبانی) را در سده هفتم پیش از میلاد بنا کردند. مبارزه ایلیری‌ها با یونانی‌ها در آب‌های دریای آدریاتیک سده‌ها ادامه داشت. دزدان دریایی ایلیر، مانع از برقراری امنیت و نظم مطلوب یونانی بودند. کشور آلبانی در دوره‌های بعد، حوزه نفوذ قدرت‌های بزرگ شد. این منطقه زمانی جزو مستعمرات امپراتوری روم غربی بود و درگیری و رقابت میان دو امپراتوری روم غربی و شرقی، بارها سرنوشت منطقه را تغییر داد. با این وجود ایلیری‌ها توانستند در مقابل حملات و تجاوزات امپراتوری‌های غربی و شرقی، اسلاوها و نهایتاً ورود ترکان عثمانی به این سرزمین، هویت تاریخی خویش را حفظ کنند. مهم‌ترین خطر آلبانی از ناحیه اسلاوها بود که از سوی امپراتوری روم شرقی حمایت می‌شدند. حملات اسلاوها با پشتیبانی کنستانتینوپول در سده‌های ۷ تا ۹ میلادی رخ داد و به نابودی و تخریب فرهنگی و تمدنی روم کاتولیک منجر گردید. اسلاوها، به تخریب فرهنگی و تمدنی و کشتار ایلیری‌ها پرداختند. در نتیجه این حملات پیاپی، بسیاری از آلبانیایی‌ها به مناطق کوهستانی رفتند. در سده‌های یکم و دوم پیش از میلاد، حکومت ایلیر تحت فشار شدید رومی‌ها بود، ایلیری‌ها بخش بزرگی از قلمرو خود را در هرزگوین و مونته‌نگرو از دست دادند. در سال ۱۶۸ ق. م مقر پادشاهی ایلیر در اسکودار به دست رومیان تسخیر شد و بدین ترتیب، حکومت طولانی رومی‌ها بر سرزمین کنونی آلبانی آغاز شد و تا ۴ سده بعدی ادامه داشت. رومی‌ها مستعمرات و پادگان‌های نظامی ایجاد کرده و به لاتینی‌سازی، شهرهای کناره دریای آدریاتیک پرداختند. مانوی‌گری یکی از عناصر فرهنگ شرقی بود که از طریق رم وارد آلبانی گردید. عناصر مانوی تأثیر برجسته‌ای در کلیسای بوگومیل داشتند و احتمال آن نیز است که مجموع قوانین کهن ایلیری بر مبنای قوانین و دستورهای مانوی تدوین شده باشد. دوره عثمانی تسلط عثمانی‌ها در تاریخ آلبانی طولانی‌ترین دوران استیلای حکومت خارجی بر این سرزمین است. پس از رومی‌ها، حکومت عثمانی یکی از اثرگذارترین قدرت‌های دوران تاریخ بر آلبانی می‌باشد تا سده چهاردهم که هیچ کشوری نتوانسته بود به لحاظ کوهستانی بودن برخی از مناطق مسکونی آلبانیایی بر آن‌ها سیطره و نفوذ کند، عثمانی‌ها موفق شده‌بودند بر آن مناطق دسترسی پیدا نمایند و یک حکومت مرکزی مورد علاقه خود مستقر سازند که کاملاً با آداب و رسوم قبیله‌ای مردم تفاوت داشت. بسیاری از روشنفکران مسیحی یا روشنفکران مسلمان لاییک، با هدف ایجاد جامعه‌ای متمایز با جامعه عثمانی آلبانی، توجه زیادی به قهرمانان و شخصیت‌های مسیحی کردند. ضدیت با عثمانی به عنوان بیگانگان و متجاوزان، به طرح ادبیات ضد دینی یا مسیحیایی منجر شد. دولت کمونیستی آلبانی نیز در سال ۱۹۶۸، اسکندربیگ را قهرمان ملی اعلام کرد. اسکندربیگ قهرمان آلبانیایی است که در کودکی اسلام آورد و در دربار سلطان مراد دوم تربیت شد. سلطان بعدها او را به دلیل شجاعت و شایستگی‌های نظامی، به مقام بیک رسانید و فرماندهی قشون نظامی را بدو سپرد ولی اسکندربیک به آلبانی بازگشت و دوباره به مسیحیت گروید و نام گیرگی کاستریوتی را برگزید. اسکندربیگ به مدت ۲۵ سال علیه عثمانی جنگید. هدف او، آزادسازی آلبانی بود. پرچم وی به رنگ سرخ با دو عقاب سیاه‌رنگ، از قدیمی‌ترین نشان‌های ایلیری بود. جمله او معروف است که خطاب به مردم گفت: «من برای شما آزادی نیاوردم، من آن را اینجا در میان شما یافتم.» او از حمایت دولت‌های مسیحی و نیز، ناپل، مجار و پاپ برخوردار بود و جزو نیروهای صلیبی مورد حمایت پاپ در بالکان شمرده می‌شد. تنها بعد از مرگ اسکندربیگ بود که راه برای عثمانی‌ها باز شد و آن‌ها توانستند منطقه را به تصرف کامل خود درآورند. اسکندربیگ، از نظر مسیحی‌ها و مسلمان‌ها، قهرمان راستین آلبانی است. وی از مهم‌ترین شخصیت‌های کاتولیک است. توافق مسلمانان و مسیحیان آلبانی بر اسکندربیگ، نشانه خوبی برای شناخت روحیه ملی آلبانیایی‌ها است، چراکه، اکثریت جامعه آلبانی، عثمانی‌ها را متجاوز می‌دانند. پس از آن‌که دولت عثمانی با زوال مواجه شد، دولت مستقل آلبانی در سال ۱۹۱۲ میلادی، و کلیسای ارتدوکس آلبانی به صورت مستقل اعلام موجودیت کرد. مجمع کشورهای بالکان متشکل از بلغارستان، صربستان، یونان و مونته‌نگرو که در سال ۱۹۱۲ م. (۱۲۹۱ خورشیدی) به‌وجود آمده‌بود پس از نبرد با عثمانی‌ها تا حوالی تنگه‌های بسفر و داردانل پیشروی داشتند. پس از شکاف میان کشورهای عضو مجمع کشورهای بالکان روسیه به امید دست یافتن بر تنگه‌های یادشده به صربستان قول داد تا از حق آن کشور برای دستیابی به سواحل آدریاتیک حمایت نماید. اما، اتریش که مخالف دستیابی صربستان به این دریا بود به شدت باتحقق چنین پدیده‌ای مخالفت کرد و بدین‌گونه بحرانی دیگر روابط بین‌الملل را تهدید نمود. در سال ۱۹۱۳ م برای حل این بحران، کنفرانسی در لندن تشکیل شد که در آن به دلیل توافق دو قدرت اصلی وقت اروپا، آلمان و انگلستان، تصمیم گرفته شد که با تشکیل کشور جدید آلبانی، دست صربستان از دریا کوتاه شود و درعوض اراضی محدودی در بالکان به آن کشور داده شد، و بدین‌گونه کشور کوچک آلبانی در بخش غربی بالکان و ساحل شرقی دریای آدریاتیک پدید آمد. آلبانی این استقلال را بیشتر مدیون کشورهایی چون ایتالیا و مقدونیه‌است که نمی‌خواستند صربستان قوی شود زیرا در آن زمان صربستان تلاش داشت بخش‌هایی از آلبانی را تحت تسلط خود درآورد. پس از استقلال آلبانی تحت حمایت امپراتوری آلمان قرار گرفت و به همین دلیل در جنگ جهانی اول کشورهای فرانسه، مونته‌نگرو، صربستان، اتریش و ایتالیا آن را تا پایان جنگ تصرف کردند. دوره معاصر در سال ۱۹۲۰ میلادی، جامعه آلبانی به دو بخش تقسیم شد، یک بخش از بیک‌ها و زمینداران سنتی به دور احمد بیک زوقو (زوگ اول آلبانی)، جمع شدند و در منطقه شمال و مرکز، یک حکومت محلی تشکیل دادند. از سوی دیگر با حمایت غرب، نیروهای سیاسی روشنفکر مسیحی با رهبری اسقف ارتدوکس، فان نولی در جنوب حرکتی شکل گرفت. در چنین وضعیت دوگانه سیاسی که بر آلبانی از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴ میلادی حاکم بود، به تدریج نیروهای احمد زوق به سمت کوزوو عقب‌نشینی کردند. فان نولی، در سال ۱۹۲۴ میلادی، دولت جدید تشکیل داد. دولت فان نولی نتوانست شناسایی بین‌المللی را در پی داشته باشد و شش ماه بعد، نیروهای احمد زوقو در پی کودتایی بر دولت فان نولی پیروز شدند. دولت احمد زوقو تا سال ۱۹۳۹ میلادی توانست در آلبانی امنیت نسبی ایجاد کند ولی او با تجاوز قوای ایتالیایی به یونان گریخت. در جنگ جهانی دوم هم آلبانی جزو نخستین کشورهایی بود که آلمان آن را اشغال کرد. آلمانی‌ها آلبانی را به عنوان تبعیدگاه یهودی‌ها در نظر گرفتند و به این ترتیب آلبانی تنها کشور اروپایی است که جمعیت یهودیانش پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت. علاوه بر این، بعد از اشغال کشور در سال ۱۹۴۳ توسط آلمان نازی، آلبانیایی‌ها نه تنها حاضر نشدند مدارک و اسامی یهودیان را در اختیار قوای اشغالگر بگذارند، بلکه سازمان‌های دولتی این کشور با صدور اوراق هویت جعلی تلاش کردند تا یهودیان آلبانی را محافظت کنند. پس از آن، پنجاه سال حاکمیت کمونیسم بر کشور آلبانی این کشور را از تمامی دیگر کشورهای اروپایی منزوی نموده بود تا اینکه با فروپاشی رژیم در سال ۱۹۹۰ این کشور استقلال خود را مجدداً به‌دست‌آورد. با از هم پاشیدن نظام کمونیست در جهان (۱۹۸۹) حزب‌های دموکراتیک جدید وارد میدان شدند و تغییر سیستم قدرت و ایجاد زمینه جدید باعث شد که آلبانی دوباره به سمت فرهنگ و فناوری غرب برود. رژیم کمونیستی انور خوجه در سال ۱۹۹۰ فروپاشید و در سال ۱۹۹۱ جمهوری آلبانی بنیاد شد. در انتخابات مارس ۱۹۹۲ و در میان فروپاشی اقتصادی و ناآرامی‌های اجتماعی، حزب کمونیستی قدیم آلبانی یعنی حزب کار آلبانی شکست خورد. در اواخر سال ۱۹۹۶ و در پی فعالیت گروه‌هایی که از ترفندهای هرمی استفاده می‌کردند بحران اقتصادی در کشور تشدید شد و در سال ۱۹۹۷ به اوج خود رسید و کشور را با شورش مسلحانه روبه‌رو کرد. این روند کشور را با موج تازه‌ای از مهاجرت مواجه ساخت و بیشتر مهاجران به ایتالیا، یونان، سوئیس، آلمان و آمریکای شمالی رفتند. جنگ کوزوو در سال ۱۹۹۹ بر آلبانی اثرگذار بود و شمار زیادی از آلبانیایی‌تباران کوزوو به آلبانی پناهنده شدند. آلبانی در سال ۲۰۰۹ عضو کامل پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو شد و خواستار پیوستن به اتحادیه اروپا است. جغرافیا آلبانی کوچک‌ترین کشور بالکان است که از شمال غرب با مونته‌نگرو، از شمال شرق با کوزوو، از سوی خاور با مقدونیه و از طرف جنوب و جنوب شرقی با یونان همسایه است. در سمت غربی آلبانی دریای آدریاتیک و در سمت جنوب غربی آن دریای ایونی قرار گرفته‌اند. ساحل آلبانی در تنگه اوترانتو با ساحل ایتالیا ۷۲ کیلومتر فاصله دارد. این کشور با یونان(۲۱۲ کیلومتر)، کوزوو(۱۱۲ کیلومتر)، مقدونیه شمالی(۱۸۱ کیلومتر) و مونته‌نگرو(۱۸۶ کیلومتر) مرز مشترک دارد. همچنین دارای ۳۶۲ کیلومتر خط ساحلی است. آلبانی بین مختصات عرض جغرافیایی ۳۸، ۲۹، ۳۹، ۴۲ از شمال و طول جغرافیایی ۱۶، ۱۹–۴، ۲۱ از شرق قرارگرفته‌است که تقریباً هم‌ارتفاع استوا و قطب شمال می‌باشد. وسعت آلبانی ۲۸٬۷۴۸ کیلومتر مربع و مرز آن با دریا بالغ بر ۳۱۶ کیلومتر می‌باشد. آلبانی اهمیت جغرافیائی مهمی دارد زیرا در محلی کلیدی واقع شده و کوتاه‌ترین بندرگاه از مدیترانه به بالکان و قاره آسیا است. پهنای کشور از شرق به غرب تنها ۱۴۸ کیلومتر (۹۲ مایل) است، در حالی که از شمال به جنوب حدود ۳۴۰ کیلومتر است. شمالی‌ترین نقطه آلبانی ورموش و جنوبی‌ترین نقطه این کشور کُنیسپل است. غربی‌ترین نقطه نیز جزیره سازان و شرقی‌ترین محل کشور ورنیک است. آلبانی آب و هوای نسبتاً معتدلی دارد. تابستان‌ها هوا گرم و خشک و زمستان‌ها هوا سرد و مرطوب است. اغلب خاک این کشور را کوه و تپه پوشانده‌است. برای یک کشور کوچک، آلبانی کوه و تپه‌های زیادی دارد که در سراسر طول و عرض کشور در جهت‌های مختلف کشیده شده‌اند. گسترده‌ترین رشته‌کوه‌ها عبارتند از: کوه‌های آلبانی در شمال، کوه‌های کوراب در شرق، کوه‌های پیندوس در جنوب شرق، کوه‌های سرائونی در جنوب غربی و کوه‌های اسکندربیگ در مرکز. بلندترین نقطه آلبانی کوه کوراب با ارتفاع ۲٬۷۶۴ است. یکی از ویژگی‌های قابل توجه این کشور، وجود چندین دریاچه مهم در آن است. دریاچه اشکودر بزرگ‌ترین دریاچه در جنوب اروپا است و در شمال غربی خاک آلبانی واقع شده‌است. در جنوب شرقی کشور نیز دریاچهٔ اوهرید جای گرفته که یکی از قدیمی‌ترین دریاچه‌های جهان با عمر پیوسته‌است. جنوبی‌تر از آن نیز دریاچه‌های بزرگ و کوچک پرس پا قرار دارند که ارتفاع موقعیت آن‌ها از بالاترین‌ها در بالکان است. رودخانه‌های کشور بیشتر از شرق آلبانی سرچشمه می‌گیرند و به دریای آدریاتیک در غرب جاری می‌شود. طولانی‌ترین رودخانه کشور، درین است. ویوس نیز یکی از آخرین سیستم‌های بزرگ رودخانه‌ای بکر در اروپا است. تقسیمات کشوری کشور آلبانی به ۳۶ استان بخش شده‌است. برخی از استان‌ها با هم تشکیل یک ناحیه می‌دهند. در آلبانی ۱۲ سامان وجود دارد. پایتخت آلبانی یعنی شهر تیرانا وضعیتی جدا و ویژه دارد. استان‌های آلبانی از این قرارند: سیاست آلبانی «توافقنامه ثبات و همکاری» (SAA) با اتحادیه اروپا را که گام نخست برای درخواست عضویت به‌شمار می‌رود در ژوئن سال ۲۰۰۶ امضا کرده، اما اروپا به آلبانی توصیه کرده بود تا پیش از انتخابات پارلمانی در ۲۸ آوریل درخواست خود را ارائه نکند به همین دلیل این کشور درخواست خود را پس از تاریخ مذکور ارائه داد. جمهوری آلبانی یک دموکراسی پارلمانی است که بر پایه قانون اساسی که در سال ۱۹۹۸ اصلاح شد بنا شده‌است. انتخابات این کشور هر چهار سال یک‌بار برگزار می‌شود و در ژوئن ۲۰۰۲ آلفرد مویسیو به ریاست‌جمهوری برگزیده شد و جایگزین رجب میدانی گشت. سالی بریشا از اعضای پیشین حزب کمونیست آلبانی و رهبر حزب دموکراتیک، در انتخابات ژوئیه ۲۰۰۵ بار دیگر به قدرت رسید. سالی بریشا، نخست‌وزیر کنونی و رئیس‌جمهور پیشین آلبانی در هزاره جدید با هدف غلبه بر کمونیست‌ها پا به عرصه قدرت گذاشت. او با وعده وارد کردن آلبانی به ناتو و اتحادیه اروپا در انتخابات به پیروزی رسید. رئیس‌جمهوری کنونی آلبانی، بامیر توپی، در ژوئیه ۲۰۰۷ توسط پارلمان برگزیده شد. اقتصاد اقتصاد آلبانی بیشتر به کشاورزی و صادرات کروم متکی می‌باشد. آلبانی دارای منابع طبیعی همچون معادن زغال سنگ و فلزاتی چون کروم، مس و نیکل است. مهم‌ترین محصول کشاورزی کشور گندم است و کشاورزی یکی از شغل‌های پررونق آلبانی می‌باشد. آلبانی به لحاظ تولید کرومیت در جهان مقام سوم را دارا می‌باشد. وجود کوهستان‌های زیاد، و هوای مناسب و در نتیجه چراگاه‌های سرسبز موجب رونق دامپروری در این کشور گشته‌است، محصولات کشاورزی آن شامل غلات، نیشکر، توتون و سیب‌زمینی می‌باشد. صنایع نساجی، چرمسازی، غذائی، فلزی، شیمیائی و الکتریکی در آلبانی استقرار یافته‌اند. آلبانیایی‌ها به‌دلیل بیکاری و به منظور بهبود شرایط زندگی مهاجرت زیادی به دیگر کشورها می‌کنند. مرکز اصلی آلبانیایی‌های کاتولیک شهر دیترویت در آمریکا است که از اوایل سده بیستم، به تدریج شاهد مهاجرت آلبانیایی‌ها است. تولید ناخالص داخلی این کشور ۱۹٫۷۶ میلیارد دلار است که ۲۱٫۷ درصد آن در بخش کشاورزی، ۲۰٫۳ درصد در بخش صنعت و ۵۸ درصد در بخش خدمات تولید می‌شود. درآمد ناخالص ملی (GNI) به ازای هر نفر ۴۳۲۰ دلار است. نیروی کار این کشور را یک میلیون و ۹۰ هزار نفر تشکیل می‌دهد که البته ۳۵۲ هزار مهاجر نیز در این کشور به عنوان نیروی کار مشغول فعالیت هستند. بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری در این کشور ۱۳ درصد است اما برخی منابع تا ۳۰ درصد هم گزارش کرده‌اند. یک چهارم جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند. نرخ تورم در این کشور سه درصد است. فراورده‌های صادراتی این کشور شامل منسوجات و پاپوش، آسفالت، آهن و سنگ آهن، نفت خام، سبزیجات، میوه و تنباکو است که به کشورهای ایتالیا (۶۷٫۷ درصد)، صربستان و مونته‌نگرو (۵٫۸ درصد) و یونان (۴٫۵ درصد) صادر می‌شود. واردات این کشور شامل ماشین‌آلات و تجهیزات، مواد غذایی، منسوجات و مواد شیمیایی است که از کشورهای ایتالیا (۳۲٫۱ درصد)، یونان (۱۷٫۷ درصد)، ترکیه (۸٫۱ درصد) و آلمان (۷٫۵ درصد) وارد می‌شود. مجموع صادرات این کشور در سال ۲۰۱۵ حدود ۱٫۹۳ میلیارد دلار و واردات هم معادل ۴٫۳۲ میلیارد دلار بوده‌است.آلبانی سالانه بیش از چهار میلیارد کیلووات ساعت برق تولید می‌کند که به‌طور کامل توسط نیروگاه‌های آبی تولید می‌شود. مردم بیشینه آلبانیایی‌ها از تیرهَ آلبانیایی هستند و به زبان آلبانیایی سخن می‌گویند که شاخه‌ای مستقل از زبان‌های هندواروپایی است. گویشوران این زبان به دو گویش توسک (Tosk) و گگ (Gheg) سخن می‌گویند. در آلبانی اقلیت‌هایی از نژادهای یونانی، صرب، مقدونی، بلغار، بوسنیایی، ایتالیایی، ولاش و کولی زندگی می‌کنند. ۹۵ درصد مردم این کشور از تبار آلبانیایی و بقیه بیشتر یونانی. ۵۲٫۲ درصد جمعیت ساکن مناطق شهری و ۴۷٫۸ درصد روستایی هستند. امید به زندگی مردان در آلبانی ۷۴ سال و زنان ۸۰ سال است. آلبانیایی‌های کانادا شهروندان کانادا از تبار آلبانیایی یا افراد آلبانیایی مقیم کانادانسبت به تعداد ۲۲٬۳۹۵ نفر در سرشماری سال ۲۰۰۶ افزایش یافته‌است. ایرانیان تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران پس از خروج از عراق در این کشور اسکان داده شدند. هیئت وزیران آلبانی در مورد قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران تصمیم‌گیری و ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ در واکنش به حمله سایبری با ایران قطع رابطه کرد. دین از سال ۱۹۶۷ رژیم کمونیستی مذهب را در این کشور ممنوع کرده بود و کلیساها، مساجد و اماکن مذهبی را به مراکز خرید و باشگاه‌های ورزشی تبدیل کرده بود. بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱ آلبانی ۶۰ درصد مردم این کشور مسلمان (۵۷ درصد سنی و ۳ درصد بکتاشیه) و ۱۷٫۰۶ درصد مسیحی (۱۰ درصد ارتدوکس و ۷ درصد کاتولیک) هستند و ۲۴ درصد نیز بی‌دین هستند یا از مذهب دیگری پیرو می‌کنند. البته کلیسای ارتدوکس این سرشماری را رد کرده و معتقد است ۲۴ درصد مردم کشور ارتدوکس هستند. پیش از جنگ جهانی دوم حدود ۷۰ درصد مردم مسلمان، ۲۰ درصد ارتدوکس و ۱۰ درصد کاتولیک بودند. یک تحقیق در سال ۲۰۰۲ نشان داده فقط ۳۹ درصد مردم آلبانی معتقدند مذهب نقشی مهم در زندگی دارد. تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۲ هم نشان می‌دهد حدود ۶۵ درصد از مسلمان کشور به هیچ فرقه‌ای، اعم از شیعه یا سنی تعلق ندارند و در برابر این پرسش که آیا سنی هستند یا شیعه، از هر ۱۰ مسلمان آلبانیایی، شش نفرشان جواب دادند که «فقط مسلمان» هستند. احمد شهید کارشناس آزادی مذهبی سازمان ملل در سفری که ماه مه ۲۰۱۷ به آلبانی داشت هماهنگی بین المذاهب در این کشور را ستود و آن را نمونه‌ای برای سایر کشورها خواند. وی گفت: «آلبانی یک مدل از هماهنگی موزون مذهبی است که در میان ۳ میلیون جمعیت، اکثریتی مسلمان دارد و جوامع مسیحی ارتدکس و کاتولیک را شامل می‌شود.» فرهنگ در دورهٔ معاصر، پس از عقب‌نشینی عثمانی‌ها دو گرایش ملی در میان آلبانیایی‌ها شکل گرفت. یک گرایش به دنبال زنده‌سازی ملی‌گرایی پیش از اسلام با ویژگی‌های مسیحی آن بود. گرایش دوم رویکردی به ملی‌گرایی پیش از اسلام داشت و بر هویت ایلیری، مسیحی و اسلامی تأکید می‌ورزید. هویت ایلیری برای مسلمانان و مسیحیان ملی‌گرا مهم‌تر از دین بود. پانویس منابع خیراندیش، رسول و شایان، سیاوش: ریشه‌یابی نام و پرچم کشورها، تهران ۱۳۷۰. http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Albania&oldid=197431384 Wikipedia contributors, "Albania," Wikipedia, The Free Encyclopedia، گلی زواره قمشه‌ای، غلامرضا: چگونگی پیدایش کشور آلبانی. در مجله «درس‌هایی از مکتب اسلام». خرداد ۱۳۷۲، سال ۳۳ - شماره ۳. (از صفحه ۶۵ تا ۶۹). دانشنامه رشد نصر اصفهانی، محمود: بالکان‌شناسی. روزنامه همشهری آنلاین: آشنایی با آلبانی. عابدپور، سعید: مسیحیت در آلبانی. در مجله «کتاب ماه تاریخ و جغرافیا». آبان ۱۳۸۸ - شماره ۱۳۸. (از صفحه ۴۰ تا ۴۷). Olsi Jazexhi,ALBANIANS AND ISLAM,Between existence extinction,June 2006 Bernard Tonnes,"Religious Persecution in Albania,"Religion in Communist Lands 10(1982):243 جستارهای وابسته انور خوجه تاریخ آلبانی آلبانی بزرگ فهرست شهرهای آلبانی زبان آلبانیایی پیوند به بیرون National Tourism Organization Albania's official website for travel & tourism information. بنیاد فرهنگی سعدی شیرازی در تیرانا ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۱۲ (میلادی) بالکان جمهوری‌ها کشورها در اروپا کشورهای ساحلی مدیترانه کشورهای عضو سازمان ملل متحد کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی کشورهای عضو ناتو میراث جهانی یونسکو در آلبانی
3282
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AA
استان برات
استان بِرات نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی. استان‌های آلبانی برات، آلبانی جغرافیای شهرستان برات شهرستان برات ناحیه‌های آلبانی
3283
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D9%88%D9%84%DA%86%DB%8C%D8%B2%D9%87
استان بولچیزه
استان بولچیزه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. منابع Wikipedia contributors, "Rrethi i Bulqizës," Wikipedia, Enciklopedia e Lirë, (accessed Janar 24, 2008). استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان دیبر ناحیه‌های آلبانی
3284
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D8%AF%D9%84%D9%88%DB%8C%D9%86%D9%87
ناحیه دلوینه
استان دلوینه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان ولوره ناحیه‌های آلبانی
3285
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D8%AF%D9%88%D9%88%D9%84
ناحیه دوول
استان دِوول نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. جمعیت آن ۳۳٬۷۸۵ نفر و مرکز آن شهر بیلیشت است. منابع Wikipedia contributors, "Devoll District," Wikipedia, The Free Encyclopedia, استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان کورچه ناحیه‌های آلبانی
3286
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D8%B1
استان دیبر
استان دیبر نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان دیبر ناحیه‌های آلبانی
3287
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AC
استان دراج
استان دراج نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر دراج است. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان دورس ناحیه‌های آلبانی
3288
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%B3%D8%A7%D9%86
البسان
اِلباسان (به آلبانیایی: Elbasan یا Elbasani) نام یکی از شهرهای کشور آلبانی است و در مرکز این کشور قرار گرفته است. این شهر در استان البسان، یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی واقع شده است. شهر البسان از بزرگ‌ترین شهرهای آلبانی است و (بر طبق سرشماری ۲۰۰۳) ۱۰۰،۰۰۰ جمعیت دارد. اقتصاد از زمانی که چینی‌ها در این شهر، کارخانهٔ نورد فولاد ساختند به اهمیت آن افزوده شد. در خلال حکومت کمونیستی در ۱۹۷۴ صنایع دیگری نیز در این شهر مستقر شدند که به آلودگی هوای شهر انجامیده‌اند. تاریخچه شهر البسان را ترک‌ها در سدهٔ پانزدهم بر روی شهر باستانی ماسیو اسکامپا ساختند. ماسیو اسکامپا را رومی‌ها در حدود سدهٔ یکم میلادی ساخته بودند. پس از پایان دورهٔ عثمانی در آلبانی، البسان همچنان کانونی اسلامی باقی‌ماند. زمانی که کنگرهٔ ماناستیر در سال ۱۹۰۸ تصمیم بر استفاده از الفبای لاتین برای نوشتن زبان آلبانیایی گرفت، ملایان مسلمان به تحریک ترک‌های جوان تظاهرات گوناگونی را در دفاع از الفبای عربی در شهر البسان برپا کردند. البسان از سوی صرب‌ها، بلغارها، اتریشی‌ها و ایتالیایی‌ها نیز اشغال شده است. رشد اقتصادی آن پس از سرنگونی رژیم کمونیستی راکد شده است. جستارهای وابسته تاریخ آلبانی فهرست شهرهای آلبانی منابع Wikipedia contributors, "Elbasan," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Elbasan&oldid=186123899 (accessed February 12, 2008). پیوند به بیرون عکس‌های البسان البسان بنیان‌گذاری‌های ۱۴۶۶ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۴۶۶ (میلادی) در اروپا شهرهای آلبانی شهرهای ایلیریا باستان مناطق مسکونی ساحلی در آلبانی
3289
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%81%DB%8C%D8%B1
ناحیه فیر
استان فیر نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان فیر ناحیه‌های آلبانی
3290
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D9%88%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1
ناحیه گیروکاستر
استان جیروکاستِر (به آلبانیایی: Rrethi i Gjirokastrës) یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز آن شهر جیروکاستر است. جمعیت این استان در سال ۲۰۰۴ برابر با ۵۶ هزار نفر بوده است. اقلیت بزرگی از یونانیان نیز ساکن این استانند. شهر دیگر این استان لیبوهووه (Libohovë) است. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان گیروکاستر ناحیه‌های آلبانی
3291
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B4
ناحیه گرامش
استان گرامش نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر گرامش است منابع استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان البسان ناحیه‌های آلبانی
3292
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%87%D8%A7%D8%B3
ناحیه هاس
استان هاس نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان کوکس ناحیه‌های آلبانی
3293
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%DA%A9%D8%A7%D9%88%D8%A7%DB%8C%D9%87
استان کاوایه
استان کاوایه یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. منابع Wikipedia contributors, "Kavajë District," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed February 20, 2008). استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان تیرانا ناحیه‌های آلبانی
3294
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%DA%A9%D9%88%D9%84%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%87
ناحیه کولونیه
استان کولونیه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر Ersekë است منابع استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان کورچه ناحیه‌های آلبانی
3295
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%DA%A9%D9%88%D8%B1%DA%86%D9%87
ناحیه کورچه
استان کورچه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان کورچه ناحیه‌های آلبانی
3296
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%87
استان کرویه
استان کرویه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان دورس ناحیه‌های آلبانی
3297
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%DA%A9%D9%88%DA%86%D9%88%D9%88%D9%87
استان کوچووه
استان کوچووه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر کوچووه است. منابع استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان برات شهرستان برات ناحیه‌های آلبانی
3298
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%DA%A9%D9%88%DA%A9%D8%B3
ناحیه کوکس
استان کوکِس یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. جمعیت این استان در سال ۲۰۰۴ برابر با ۶۴ هزار نفر بود و مساحت آن ۹۵۶ کیلومتر. مرکز این استان شهر کوکس است. این استان به خاطر هم‌مرزی با صربستان از دیدگاه راهبردی اهمیت دارد. شهر قدیمی کوکس در پی ساخت یک سد در سال ۱۹۷۸ و بالا آمدن آب به زیر آب فرو رفت. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی. کوکس جغرافیای شهرستان کوکس ناحیه‌های آلبانی
3300
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%84%DA%98%D9%87
ناحیه لژه
لِژه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان لژه ناحیه‌های آلبانی
3301
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DA%98%D8%AF
ناحیه لیبراژد
نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر لیبراژد است. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی. لیبراژد جغرافیای شهرستان البسان ناحیه‌های آلبانی
3302
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%84%D9%88%D8%B4%D9%86%DB%8C%D9%87
ناحیه لوشنیه
لوشنیه (به آلبانیایی: Rrethi i Lushnjës) نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است که مساحتی حدود ۷۱۲ کیلومتر مربع دارد و در غرب این کشور قرار دارد. منابع Wikipedia contributors, "Lushnjë District," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Lushnjë_District&oldid=176112231 لوشنیه جغرافیای شهرستان فیر ناحیه‌های آلبانی
3303
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AA%D9%87
ناحیه میردیته
میردیته، نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر رشن است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان لژه ناحیه‌های آلبانی
3304
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%DB%8C-%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87
استان مالسی-ا-ماده
استان مالِسی-اِ-ماده (به آلبانیایی: Rrethi i Malësisë së Madhe) نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. منابع Wikipedia contributors, "Malësi e Madhe District," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Malësi_e_Madhe_District&oldid=175239053 استان مالسی-ا-ماده مالسی-ا-ماده جغرافیای شهرستان شکودر ناحیه‌های آلبانی
3305
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1
ناحیه مالاکاستر
استان مالاکاستر نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر بالش است. منابع استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان فیر ناحیه‌های آلبانی
3307
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%BE%D8%B1%D9%85%D8%AA
ناحیه پرمت
استان پَرمِت (به زبان آلبانیایی: Rrethi i Përmetit) نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر پرمت است. از شهرهای مهم دیگر آن کلسیره است. جمعیت این استان ۲۶ هزار نفر است که شامل اقلیت‌های یونانی و آرومانی نیز می‌شود. منطقه پرمت از قدیم به خاطر تولید شراب و راکی خود نام‌آور بوده‌است. شهر پرمت به خاطر گل و گلزارهای خود معروف است و در آلبانی به نام «شهر گل‌ها» معروف گشته. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی، نسخهٔ ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۷. پرمت جغرافیای شهرستان گیروکاستر ناحیه‌های آلبانی
3308
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%A7%D8%AA
استان مات
مات یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه‌ی کشور آلبانی است. نام آن از رود مات گرفته شده‌است. مرکز این استان شهر بورل است. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان دیبر ناحیه‌های آلبانی
3309
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%BE%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%AA%D8%B3
ناحیه پوگرادتس
نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان کورچه ناحیه‌های آلبانی
3310
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%BE%D9%88%DA%A9%D9%87
استان پوکه
استان پوکه یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. جمعیت این استان ۳۴ هزار نفر است (سال ۲۰۰۴) و نام آن از شهر اصلی این استان به نام پوکه (آلبانی)پوکه گرفته شده‌است. منابع ویکی‌پدیای آلمانی استان پوکه پوکه جغرافیای شهرستان شکودر ناحیه‌های آلبانی
3311
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87
ناحیه سارانده
استان سارانده نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان ولوره ناحیه‌های آلبانی
3312
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%B1
استان اشکودر
استان اشکودر نام یکی از استان‌های سی و شش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی اشکودر جغرافیای شهرستان شکودر ناحیه‌های آلبانی
3313
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%BE%D8%A7%D8%B1
استان اسکراپار
استان اسکراپار نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان اسکراپار استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان برات شهرستان برات ناحیه‌های آلبانی
3314
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D8%AA%D9%BE%D9%84%D9%86%D9%87
ناحیه تپلنه
استان تِپِلِنه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. جمعیت آن (در سال ۲۰۰۴ میلادی) ۳۲٬۰۰۰ گزارش شده و مساحت آن ۸۱۷ کیلومتر مربع است. مرکز این استان تپلنه و از نقاط مهم آن منطقه ممالیاج (Memaliaj) است. منابع Wikipedia contributors, "Ray Charles," Wikipedia, The Free Encyclopedia, استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان گیروکاستر ناحیه‌های آلبانی
3315
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%A7
تیرانا
تیرانا پایتخت کشور آلبانی و یکی از بزرگترین شهرهای این کشور است. این شهر در اوایل سدهٔ ۱۱ق. /۱۷م. یعنی در دورهٔ عثمانی بنیاد شده. سلیمان پاشا برکین‌زاده (درگذشتهٔ ۱۰۲۴/۱۶۱۶ در نبردی در ایران) اهل یکی از روستاهای نزدیک، با برپایی یک مسجد، یک اطعام‌خانه («عمارت»)، یک حمام و چند دکان بنای هستهٔ اولیه شهر را آغاز کرد. منابع تیرانا بنیان‌گذاری‌های ۱۶۱۴ (میلادی) در امپراتوری عثمانی پایتخت‌های اروپا شهرداری‌ها در شهرستان تیرانا مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۶۱۴ (میلادی) مناطق مسکونی در شهرستان تیرانا
3316
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%BE%D9%88%DB%8C%D9%87
ناحیه تروپویه
استان تروپویه نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه و در شمال کشور آلبانی قرار دارد. این استان با کوزوو و مونته‌نگرو مرز دارد. مرکز این استان بایرام کوری نام دارد. مساحت این استان ۱۰۴۳ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳۳۰۰۰ نفر است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان کوکس ناحیه‌های آلبانی
3317
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D9%87%20%D9%88%D9%84%D9%88%D8%B1%D9%87
ناحیه ولوره
استان ولوره نام یکی از استان‌های سی‌وشش‌گانه کشور آلبانی است. استان‌های آلبانی جغرافیای شهرستان ولوره ناحیه‌های آلبانی
3318
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7
ایلیریا
ایلیریا ( یا ، ) سرزمینی باستانی در غرب شبه‌جزیره بالکان بود. نام آن برگرفته از نام تیره ایلیری از تیره‌های هندواروپایی است که به شرق شبه‌جزیره کوچ کرده بودند و به زبان‌های ایلیری سخن می‌گفتند. ایلیری‌ها نیاکان آلبانیایی‌های امروزی هستند. ایلیریا مشتمل بر شرق ساحل دریای آدریاتیک و پسکرانهٔ آن بود. ایلیری‌ها (از قبیل دالماتیان و پانونیان) قبایلی هندواروپایی و مردمی جنگجو و دریازن بودند و در مقابل نفوذ یونان باستان مقاومت کردند و مقدونیان را شکست دادند. رومیان مملکت آنان را تصرف کردند و استان ایلیریکوم، قسمتی از ایلیریا، را تأسیس نمودند. تیره‌های ایلیریایی آلبان Alban آربر Arbër آردیان Ardian دالمات Dalmat داردانی Dardani داسارت Dasaret انکلِیت Enkelejt اِئوردِی Eordej اپیریوت Epiriot یاپود Iapydes) Japod) یاپیگ Japyg کائون Kaon لابئات Labeat لیبورن Liburn مساپ Mesap مولوس Mollos پایون Paion پارتین Parthin پنست Penest پیروست Pirust تاؤلانت Taulant تسپروت Thesprot جستارهای وابسته فهرست قبایل ایلیریا ایلیریکوم (استان روم) زبان‌های ایلیری آلبانی بزرگ منابع ایلیریا اروپا تاریخ آلبانی تاریخ اسلوونی تاریخ بوسنی و هرزگوین تاریخ جغرافیایی بوسنی و هرزگوین تاریخ دالماسی تاریخ مونته‌نگرو تاریخ یونان تاریخ نوین اسلوونی یونان باستان منطقه‌های تاریخی تاریخ صربستان
3319
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87%20%D8%A8%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA
پرده بکارت
پردهٔ واژن، پردهٔ بکارت یا زه‌چین یا هایمن، یک بخش از غشاء مخاطی است که دهانه خارجی واژن را احاطه می‌کند یا تا حدی می‌پوشاند. پرده هایمن بخشی از فرج، یا اندام جنسی خارجی را تشکیل می‌دهد و از نظر ساختار شبیه به واژن است. پیدایش این غشاء بر اثر تکامل جداگانه اندام جنسی داخلی (مثل واژن) و اندام جنسی خارجی(لبه‌های فرج) جنین در دوران بارداری است. واژن جنین در مراحل اولیه رشد به شکل یک بند توپر در داخل بدن است و راهی به بیرون ندارد. این بند به مرور تو خالی شده و به شکل لوله‌مانندی در می‌آید اما کماکان در داخل بدن قرار داشته و به پوست ختم می‌شود. در این مرحله پوست موجود در مقابل واژن به تدریج مضمحل شده و ورودی واژن را تشکیل می‌دهد. پوستی که پیشتر در محل ورودی واژن قرار داشته‌است جذب دیواره لوله واژنی می‌شود اما در این روند لایه نازکی از آن در نزدیکی ورودی واژن باقی می‌ماند و غشای پرده‌مانند را تشکیل می‌دهد. تا پیش از کشف پرده واژنی دلیل درد و خونریزی بیشتر زنان در نخستین آمیزش جنسی ناشناخته بود و فرضیات اشتباهی در این مورد مطرح شده بود. برای مثال یکی از پزشکان سده‌های میانه تصور می‌کرد یک غده گوشتی چسبیده به دیواره واژن وجود دارد که در آمیزش جنسی از جا کنده می‌شود یا پزشک دیگری معتقد بود پنج رگ در لبه واژن قرار دارند که در جریان آمیزش پاره می‌شوند. ابن سینا نخستین پزشکی بود که پاسخ درستی به این معما ارائه داد و دلیل آن را وجود یک لایه یا برآمدگی پوستی در ورودی واژن دانست که با آمیزش جنسی آسیب دیده و موجب درد و خون‌ریزی می‌شوند. آندرئاس وسالیوس کالبدشناس فلاندری در سال ۱۵۴۴ نخستین شخصی بود که به‌طور عملی و از طریق تشریح بدن وجود این غشا را ثابت کرد. توضیح ابن سینا در مورد علت این درد و خونریزی درست بود اما وی در این مورد که نزدیکی قطعاً باعث آسیب به این پرده می‌شود، اشتباه می‌کرد. هرچند گاهی، این غشاء ممکن است در جریان دخول صدمه ببیند اما همیشه این‌طور نیست و حتی در صورت صدمه دیدن هم ممکن است دردناک و همراه با خونریزی نباشد. در هرحال این موضوع، موجب شهرت این غشاء و گره خوردن آن با مفهوم «بکارت» شده و آن را به پردهٔ بکارت معروف کرده‌است. پیدایش مفهوم بکارت به اعتقاد مردم‌شناسان در عصر نوسنگی و همزمان با اهلی‌سازی جانداران (حدود ۱۰ هزار سال پیش) بوده‌است. پرده واژن شکل ثابتی ندارد و در افراد مختلف، اشکال متفاوتی دارد. اما نبود آن فقط در ۰٫۰۳٪ زنان اتفاق می‌افتد، در این افراد مرحله شکل‌گیری ورودی واژن بیش از حد معمول پیشرفت کرده و بافت باقی‌مانده در ورودی واژن به قدری کوچک شده که قابل مشاهده به عنوان یک پرده نیست. روند تکامل برخی پرده واژن را موجب حفظ دستگاه تناسلی از بیماری‌های عفونی در دوره جنینی می‌دانند. عده‌ای نیز پردهٔ واژن را عضوی در حال تحلیل رفتن می‌دانند (مانند آپاندیس و انگشت کوچک پا). در برخی جانوران مانند اسب، وجود پرده مانع از بیرون ریختن منی از واژن در هنگام جفت‌گیری می‌شود که در بقای نسل مؤثر است به نظر می‌رسد که پردهٔ واژن نمونهٔ تحلیل‌رفتهٔ این عضو در انسان باشد اما دلیل زیست‌شناختی آن در انسان مشخص نیست. آزمایش بکارت فرضیه اینکه غشای واژن یا پرده بکارت می‌تواند به‌طور فیزیکی نشان دهنده سابقه رابطه واژینال باشد و آن را اثبات کند مبنای آزمایش‌های بکارت است. اغلب تست‌های بکارت با استفاده از روش «دو انگشتی» انجام می‌شود به این صورت که شخص معاینه کننده دو انگشت خود را داخل واژن قرار می‌دهد تا هایمن را بررسی کند یا با آزمایش میزان سستی عضلات واژن نظر می‌دهد که فرد، رابطه جنسی داشته‌است یا خیر. برخی معتقدند که پرده بکارت پوششی محکمی است که در اولین رابطه واژینال پاره می‌شود. آنها از این موضوع نتیجه می‌گیرند که اگر در دختری غشاء هایمن یا همان پرده بکارت وجود نداشته باشد، نباید باکره باشد که کاملاً نادرست است؛ زیرا برخی از دختران اساساً بدون پرده بکارت متولد می‌شوندکه این نوع آزمایش باکرگی نمی‌تواند ادله ای مبنی برداشتن رابطه واژینال در آنها باشد. همچنین غشاء هایمن می‌تواند به روش‌های مختلف دیگری غیر از رابطه جنسی دچار آسیب شود مانند دوچرخه سواری، سوارکاری، انجام ورزش‌های مختلف یا استفاده از تامپون. با این وجود داشتن یا نداشتن این غشاء حتی اگر قابل تشخیص نیز باشد دلیل منطقی ای برای اثبات داشتن یا نداشتن رابطه جنسی واژینال در یک فرد نیست. همچنین این موضوع که داشتن واژن «شل» به معنی باکره نبودن یک دختر است دارای هیچ‌گونه اثبات و پشتوانه علمی ای نیست؛ شکل و فرم هر واژن متفاوت است و واژن‌ها طوری طراحی شده‌اند که خاصیت ارتجاعی داشته باشند. آنها در هنگام برانگیختگی جنسی شل می‌شوند تا آلت تناسلی مرد را در خود جای دهند و بعد از رابطه جنسی دوباره سفت شده و به حالت اول برمیگردند و برخی افراد نیز اساساً داری واژنی شل‌تر نسبت به سایرین هستند و ارتباطی بین فرم واژن و باکرگی وجود ندارد. اصطلاح شل شدن واژن بیشتر به دلیل شل شدن عضلات کف لگن است که با ورزش‌هایی مثل کگل بهبود می‌یابد. سازمان جهانی بهداشت (who) و سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۸ در بیانیه ای مشترک آزمایش باکرگی را فاقد پشتوانه علمی اعلام و آن را به عنوان یک اقدام ضد حقوق بشر محکوم کردند و خواستار توقف آن شدند. در سال ۲۰۲۲ نیز بریتانیا هرگونه عملی تحت عنوان ادعای انجام آزمایش بکارت برای دیگران یا ترمیم بکارت را در تمام بخش‌های بریتانیا و اتباع آن در خارج از بریتانیا غیرقانونی اعلام و مجازاتی تا ۵ سال زندان و جریمه نقدی برای مجرمان تعریف کرد. غیرقابل تشخیص بودن با معاینه غشای واژن نمی‌توان به داشتن یا نداشتن فعالیت جنسی پی برد. برای مثال یک مطالعه بر روی ۳۶ نوجوان باردار که در سال ۲۰۰۴ منتشر شده، نشان داد که کارکنان بهداشتی فقط در دو مورد توانستند نشانه قطعی رابطه جنسی واژینال را تشخیص بدهند. مطالعه دیگری که مورفولوژی پرده بکارت را در دختران دارای رابطه جنسی با دختران بدون رابطه جنسی قبلی مقایسه کرد نشان داد ۵۲ درصد از دخترانی که دارای رابطه جنسی بودند هیچ‌گونه تغییر قابل تشخیصی در بافت پرده بکارت خود نداشتند. انواع پرده‌های واژن پرده‌های واژن شکل‌های بسیار گوناگونی دارند که اصلی‌ترین آن‌ها بدین قرارند: حلقوی (قابل اتساع و غیرقابل اتساع)- در این نوع، غشاء هایمن به شکل حلقه‌ای پیرامون ورودی واژن را پوشانده‌است. پرده حلقوی قابل اتساع با آمیزش جنسی پاره نمی‌شود. مثلثی - شایع‌ترین نوع مُشَبَک - در این حالت غشاء هایمن سراسر مدخل واژن را پوشانده ولی دارای چندین روزنه‌است. بدون منفذ عدم وجود غشاء به‌طور طبیعی دندانه‌دار پرده بسیار محکم پرده واژن ممکن است در موقعیت استاندارد از نظر عمق نباشد و حتی گاهی با دخول جنسی پس از مدت‌ها نیز پاره نشود. در مورد پرده حلقوی قابل اتساع، هم با وجود دخول جنسی، پوسته کماکان حفظ می‌شود. اهمیت فرهنگی پرده واژن در بعضی از فرهنگ‌ها همچون فرهنگ اسلامی به دلیل «ارتباطش» با باکرگی زنان دارای اهمیت است. در این فرهنگ‌ها، داشتن پرده هایمن سالم و دست نخورده مدرکی دال بر باکره بودن زن است. بعضی از زنان به همین خاطر عمل جراحی ترمیم پرده بکارت را برای بازیابی پرده بکارت خود انجام می‌دهند. در برخی از جوامع به دلایل فرهنگی، مفهومی همچون بکارت با پرده بکارت(غشاء هایمن) برابر دانسته می‌شوند. در حالی که داشتن هرنوع از رابطه جنسی برابر با باکره نبودن شخص است و فقط به رابطه واژینال محدود نمی‌شود. در اکتبر سال ۲۰۱۸، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و سازمان زنان سازمان ملل و سازمان جهانی بهداشت در بیانیه ای بیان کردند که آزمایش باکرگی به دلیل اینکه «عملی دردآور، آسیب زننده و تحقیر کننده است شامل خشونت علیه زنان» می‌شود و باید به آن پایان داد و درخواست ممنوعیت آن را نمود. در جانوران در بسیاری از پستانداران که اعضای تناسلی مشابهی با انسان دارند پردهٔ واژن وجود دارد. پستاندارانی مانند: شامپانزه، فیل، گوسفند، نهنگ و اسب. جستارهای وابسته ترمیم پرده بکارت پرده بکارت مصنوعی فهرست جانداران دارای پرده بکارت دستگاه تولید مثل در زنان موضع جی منابع پرهیز جنسی دستگاه تناسلی دستگاه تولیدمثل ماده در پستانداران زیست‌شناسی غشایی واژن
3320
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%87%D8%A7%20%D8%A8%D8%B1%20%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%87%20%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1
فهرست‌های شهرها بر پایه کشور
در این صفحه فهرستی از شهرهای جهان به تفکیک کشور آمده‌است که متن ضخیم فهرست شهر ها و متن نازک کشور است. برای هر کشور نخست پایتخت آن (بی‌توجه به جمعیت آن) و سپس پر جمعیت‌ترین شهرهای آن ذکر شده‌است. توجه کنید که پیشوندهایی مانند «جمهوری» - «جزایر» - «اتحاد» در ابتدای نام در نظر گرفته نمی‌شوند، همچنین پیشوند جمهوری به صورت ج. خلاصه شده‌است. به‌طور مثال جمهوری اسلامی ایران به صورت ج. اسلامی ایران و در بخش «ا» نمایش داده می‌شود. آ آرژانتین - آرژانتین آنتیل هلند - آنتیل هلند ج. آفریقای مرکزی - ج. آفریقای مرکزی آلمان - آلمان آلبانی - آلبانی آندورا - آندورا آنگولا - آنگولا آنتیگوا و باربودا - آنتیگوآ و باربودا آروبا - آروبا ج. آذربایجان - ج. آذربایجان آکراتاری و داکیلیا - آکراتاری و داکیلیا آفریقای جنوبی - آفریقای جنوبی ا اتحاد قمر - اتحاد قمر اوکراین - اوکراین امارات متحده عربی - امارات متحده عربی اسلواکی - اسلواکی اسلوونی - اسلوونی استرالیا - استرالیا اوستیای جنوبی - اوستیای جنوبی اندونزی - اندونزی ایران - ایران افغانستان - افغانستان ایلات متحده آمریکا - ایالات متحده آمریکا اروگوئه - اروگوئه ازبکستان - ازبکستان الجزایر - الجزایر ایتالیا - ایتالیا ایرلند - ایرلند ارمنستان - ارمنستان اتریش - اتریش اریتره - اریتره استونی - استونی اسواتینی - اسواتینی اتیوپی - اتیوپی السالوادور - السالوادور ایسلند - ایسلند اکوادور - اکوادور اردن - اردن اوگاندا - اوگاندا ب باهاما - باهاما بحرین - بحرین بنگلادش - بنگلادش باربادوس - باربادوس بلاروس - بلاروس بلژیک - بلژیک بلیز - بلیز بنین - بنین بوتان - بوتان بولیوی - بولیوی بریتانیا - بریتانیا بوسنی و هرزگوین - بوسنی و هرزگوین بوتسوانا - بوتسوانا برزیل - برزیل برونئی - برونئی بلغارستان - بلغارستان بورکینافاسو - بورکینافاسو بوروندی - بوروندی پ پلی نزی فرانسه - پلی‌نزی فرانسه پاکستان - پاکستان پالائو - پالائو پاناما - پاناما پاپوآ گینه نو - پاپوآ گینه نو پاراگوئه - پاراگوئه پرتغال - پرتغال پورتوریکو - پورتوریکو جزایر پیت‌کرن - جزایر پیت‌کرن پرو - پرو ت تایوان - تایوان تاجیکستان - تاجیکستان تانزانیا - تانزانیا تایلند - تایلند توگو - توگو توکلائو - توکلائو تونگا - تونگا ترانس‌نیستریا - ترانس‌نیستریا ترینیداد و توباگو - ترینیداد و توباگو تونس - تونس ترکیه - ترکیه ترکمنستان - ترکمنستان جزایر تورکس و کایکوس - جزایر تورکس و کایکوس تووالو - تووالو تیمور شرقی - تیمور شرقی ث ج جیبوتی - جیبوتی جبل‌الطارق - جبل‌الطارق جامائیکا - جامائیکا جرزی - جرزی چ ج. چک - جمهوری چک چین - چین چاد - چاد ح خ د دانمارک - دانمارک دومینیکا - دومینیکا ج. دومینیکن - ج. دومینیکن ذ ر رومانی - رومانی روسیه - روسیه رواندا - رواندا ز زامبیا - زامبیا زیمبابوه - زیمبابوه ژ ژاپن - ژاپن س ساحل عاج - ساحل عاج سنت کیتس و نویس - سنت کیتس و نویس سنت لوسیا - سنت لوسیا سن پیرا و میکلون - سن پیرا و میکلون سنت وینسنت و گرنادین‌ها - سنت وینسنت و گرنادین‌ها ساموآ - ساموآ سان مارینو - سان مارینو سائوتومه و پرنسیپ - سائوتومه و پرنسیپ سیشل - سیشل سنگال - سنگال سیرالئون - سیرالئون سنگاپور - سنگاپور جزایر سلیمان - جزایر سلیمان سومالی - سومالی سومالی لند - سومالی‌لند سودان جنوبی - سودان جنوبی اسپانیا - اسپانیا سری‌لانکا - سری‌لانکا سودان - سودان سورینام - سورینام سوالبار - سوالبار سوئد - سوئد سوئیس - سوئیس سوریه - سوریه ش شیلی - شیلی ص صربستان - صربستان ض ط ظ ع عراق - عراق عربستان سعودی - عربستان سعودی عمان - عمان جمهوری دموکراتیک عربی صحرا - صحرای غربی غ غنا - غنا ف جزایر فالکلند - جزایر فالکلند فلسطین - فلسطین فنلاند - فنلاند فیلیپین - فیلیپین فرانسه - فرانسه فلسطین- فلسطین فیجی - فیجی جزایر فارو - جزایر فارو فلتونی - لتونی ق قطر - قطر جمهوری ترک قبرس شمالی - جمهوری ترک قبرس شمالی قزاقستان - قزاقستان قرقیزستان - قرقیزستان قبرس - قبرس ک کلدونیای جدید - کلدونیای جدید ج. دموکراتیک کنگو - ج. دموکراتیک کنگو کنیا - کنیا کیریباتی - کیریباتی ج. کنگو - ج. کنگو کرواسی - کرواسی کوبا - کوبا کاستاریکا - کاستاریکا کامبوج - کامبوج کامرون - کامرون کلمبیا - کلمبیا کانادا - کانادا کیپ ورد - کیپ ورد جزایر کیمن - جزایر کیمن کره شمالی - کره شمالی کره جنوبی - کره جنوبی کوزوو - کوزوو کویت - کویت کالیفورنیا گ گرجستان - آبخاز گویان فرانسه - گویان فرانسه گینه استوایی - گینه استوایی گابن - گابن گامبیا - گامبیا گرجستان - گرجستان گرینلند - گرینلند گرنادا - گرنادا گوادلوپ - گوادلوپ گوآم - گوآم گواتمالا - گواتمالا گینه - گینه گینه بیسائو - گینه بیسائو گویان - گویان ل لبنان - لبنان لائوس - لائوس لهستان - لهستان لسوتو - لسوتو لیبریا - لیبریا لیبی - لیبی لیختن‌اشتاین - لیختن‌اشتاین لیتوانی - لیتوانی لوکزامبورگ - لوکزامبورگ م مصر - مصر جزایر ماریانای شمالی - جزایر ماریانای شمالی مقدونیه شمالی - مقدونیه شمالی جزیره من - جزیره من مجارستان - مجارستان ماکائو - ماکائو ماداگاسکار - ماداگاسکار مالاوی - مالاوی مالزی - مالزی مالدیو - مالدیو مالی - مالی مالت - مالت جزایر مارشال - جزایر مارشال موریتانی - موریتانی موریس - موریس مایوت - مایوت مکزیک - مکزیک ایالات فدرال میکرونزی - ایالات فدرال میکرونزی مولداوی - مولداوی موناکو - موناکو مغولستان - مغولستان مونته‌نگرو - مونته‌نگرو مونتسرات - مونتسرات مراکش - مراکش موزامبیک - موزامبیک میانمار - میانمار ن نامیبیا - نامیبیا نیوزلند - نیوزیلند نائورو - نائورو نروژ - نروژ نیکاراگوئه - نیکاراگوئه نیجر - نیجر نیجریه - نیجریه نیووی - نیووی نپال - نپال و واتیکان - واتیکان ونزوئلا - ونزوئلا ویتنام - ویتنام وانواتو - وانواتو جزایر ویرجین - جزایر ویرجین ه هائیتی - هائیتی هلند - هلند هندوراس - هندوراس هند - هند هنگ کنگ - هنگ کنگ ی یونان - یونان یمن - یمن جستارهای وابسته فهرست مناطق شهری جهان بر پایه جمعیت فهرست کشورهای جهان فهرست شهرهای ایران فهرست روستاهای ایران فهرست پایتخت‌ها فهرست‌ها فهرست‌های فهرست‌ها فهرست‌های شهرها بر پایه کشور
3324
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%84%DB%8C%20%28%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%29
دستگاه ادراری تناسلی (ابهام‌زدایی)
دستگاه ادراری تناسلی مجموع دو دستگاه ادراری و تناسلی است. در واژگان کالبدشناسی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد: دستگاه تناسلی دستگاه ادراری
3329
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%20%D8%B1%D8%B4%D8%AF
روان‌شناسی رشد
روانشناسی تکوینی یا روان‌شناسی تحولی که در سال‌های گذشته با عنوان روان‌شناسی ژنتیک شناخته می‌شد؛ شاخه‌ای از علم روان‌شناسی است که به توصیف و تبیین تغییرات در طول زندگی فرد می‌پردازد و از رشته‌های مختلف زیست‌شناسی، جامعه‌شناسی، تعلیم و تربیت و پزشکی کمک می‌گیرد. اگر چه روان‌شناسی تکوینی به تمام مراحل زندگی انسان از تولد تا مرگ می‌پردازد، اما بر کودکی و نوجوانی تأکید دارد. روان‌شناسان تکوینی در پی آن هستند تا چگونگی تکوین روانی انسان را در طول زمان تعیین کنند، برای تحقق این هدف روان‌شناسان، رفتار افراد را در سنین مختلف به دقت مورد مشاهده قرار می‌دهند. از سوی دیگر روان‌شناسان به تبیین تکوین می‌پردازند که در آن دو الگوی عمومی و اختصاصی را مد نظر دارند. سومین هدف روان‌شناسی تکوینی این است که حاصل مطالعات توصیفی و تبیینی خود را در مورد پرورش انسان به کار بگیرد و تکامل روانی انسان‌ها را به حداکثر برساند. این جنبه کاربردی رشد خصوصاً به کودکان و نوجوانانی که به دلایلی دچار نارسایی در رشد شده‌اند، می‌پردازد. رشد انسان جریانی است که به صورت مراحل پیوسته ظاهر می‌شود. هر مرحله به صورت طرح و سازمان متفاوتی از تکرار جریان‌های مرحلهٔ قبل است. الگوهای قبلی را می‌توان مقدمه‌ای دانست که به عنوان جزئی از سطح رشد بعدی در می‌آیند. روان‌شناسی تکوینی، علمی است که جریان تحولات و تغییرات (کمی و کیفی) جسمی، ذهنی، عاطفی، و عملکرد فرد را در طول عمر از لحظه تولد (از لحظه انعقاد نطفه) تا هنگام مرگ مطالعه می‌کند. اصول روان‌شناسی تکوینی ۱. رشد انسان جریانی مرحله‌ای و پیوسته‌است: رشد پیوسته‌است ونه ناپیوسته. مراحلی که برای رشد اشاره می‌شود جدا از هم نیستند بلکه مانند یک خطی از یک نقطه شروع و بدون تمایز ادامه می‌یابد. تقسیم‌بندی دوره‌های مختلف زندگی بر اساس نوع دیدگاه و زمینه‌های مطالعاتی در رشد صورت می‌گیرد. به‌طور مثال پیاژه رشد (تحول شناختی) انسان را در چهار مرحله و تا پایان ۱۶ سالگی، اریکسون رشد روانی – اجتماعی انسان را از تولد تا پایان عمر و در ۸ مرحله مطرح می‌کند. به‌طور کلی و باتوجه به ویژگیهای مشترک و تکالیف یکسان انسان در دوره‌های مختلف سنی می‌توان رشد انسان را در ۹ مرحله یا دوره مطرح کرد: (سنینی که برای هر کدام از مراحل اشاره می‌شود صرفاً تقریبی است) پیش از تولد انعقاد نطفه تا تولد کودکی ۱، دو تا شش سالگی کودکی ۲، شش تا دوازده سالگی نوجوانی دوازده تا بیست سالگی جوانی بیست تا سی و پنج سالگی میانسالی سی و پنج تا پنجاه سالگی پختگی پنجاه تا شصت و پنج سالگی پیری شصت و پنج سالگی به بعد ۲. رشد انسان دارای الگوهای قابل پیش‌بینی است. (الف- قانون سری – پایی ب- قانون مرکزی- پیرامونی) بر اساس قانون سری – پایی رشد انسان ابتدا از سر شروع و در نهایت در پا خاتمه می‌یابد. کودک تازه متولد یافته ابتدا در سر رشد می‌کند و بعد از رشد گردن می‌تواند سر خود را نگهدارد. وبعد از رشد عضلات شانه، شکم و کمر است که می‌تواند بخزد و بنشیند. آنگاه که رشد کافی در عضلات پا را کسب کرد قادر به ایستادن و سپس راه رفتن می‌شود. تفاوتهای فردی در رشد: تنوع زیادی از نظر رشدی درمیان افراد وجود دارد. این اصل به مفهوم تفاوتهای فردی در میان انسان‌ها اشاره می‌کند. همچنانکه می‌دانیم ویژگیهای ژنتیکی هر انسان منحصر به فرد می‌باشد لذا هر فرد با توجه به همان ویژگیها و تأثیر محیط می‌تواند شکل واحدی در رشد داشته باشد با اینحال برای راحتی در تحقیقات و ارائه الگو به یک سطح در رشد اشاره می‌شود که ما باید در تعمیم دهی دچار خطا نشویم، و این نکته را در نطر بگیریم همیشه یک فرد دارای ویژگیهای مخصوص به خود می‌باشد اگر چه در خیلی از ویژگیها با گروه خود مشترک باشد. نباید انتظار داشت تمام کودکان همسن، شیوه رفتار معینی داشته باشند. تفاوتهای فردی، اعتبار و مسئولیت ویژه‌ای برای هر فرد ایجاد می‌کند و به او وجود مستقل می‌بخشد. برای تربیت کودکان نمی‌توان از روش‌های مشابه استفاده کرد. رشد انسان دارای ابعاد مختلف و فرایندی پیچیده‌است. رشد جسمی و حرکتی رشد روانی (شناختی، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی) دوره‌های حساس در رشد: تغییرات محیط بیشترین تأثیر کمی را زمانی بر ویژگی دارند که درحال سریعترین تغییر خود باشد و کم‌ترین تأثیر در ویژگی در زمان کمتر تغییر آن است. این اصل به مفهوم وجود دوره‌های حساس در زندگی اشاره دارد، مانند رشد قد در زیر یک سال و وجود امکانات محیطی از جمله تغذیه مناسب می‌تواند در افزایش آن تأثیر داشته باشد. هرگونه وقفه‌ای که در تداوم رشد به‌وجود آید معمولاً به عوامل محیطی مربوط است: رشد معمولاً با همان سرعتی که شروع شده پیش می‌رود. کودکانی که زود به حرف می‌آیند یا زود به راه می‌افتند معمولاً و احتمالاً در مقابل با کودکانی که دیر به حرف می‌آیند یا دیر به راه می‌افتند در بزرگسالی باهوش ترند. ۷. وراثت و محیط هردو در رشد تأثیر دارند: تحقیقات روانشناسان رشد نشان داده‌است که وراثت (آمادگیهای ارثی که از طریق ژن به فرزندان انتقال می‌یابد) و محیط (فراهم بودن امکانات لازم جهت افزایش توانمندیهای کودک) می‌تواند در وضعیت آینده کودک تأثیر داشته باشد. محیط عوامل محیطی را می‌توان به این شکل تقسیم کرد: الف: عوامل محیطی پیش از تولد عوامل محیطی قبل از تولد در رشد فرد تأثیر مهمی دارد که ما به مهمترین آنها اشاره می‌کنیم. ۱. سن مادر: به‌طور کلی زنانی که از مراقبتهای بهداشتی، پزشکی و تغذیه مناسب برخوردار باشند، می‌توانند در هر سنی نوزادان سالمی به دنیا آورند و خود نیز سالم بمانند. اما به اعتقاد بسیاری از متخصصان بهترین زمان برای حاملگی سنین بین ۲۰ تا ۳۵ سالگی است. سنین پایینتر از ۲۰ سالگی به دلیل وزن کم و عدم رشد کافی احتمال مشکلات حاملگی، از قبیل کم خونی و مسمومیت حاملگی بیشتر است. این موضوع و خطرات ناشی از نارس بودن نوزاد، کم وزنی در سنین بالاتر از ۳۵ سالگی علی‌الخصوص بالای ۴۰ سالگی بروز اختلالات کروموزومی به ویژه سندرم داون بیشتر است. تغذیه: زنان حامله باید رژیم غذایی مناسب داشته باشند تا بتوانند هم سالم بمانند و هم فرزندانی سالم به دنیا آورند. داروها: اغلب داروها دارای تأثیرات منفی بر سلامت جنین هستند. داروهایی نظیر الکل، نیکوتین، هورمون‌ها، بعضی از پادتن‌ها، هروئین، متادون همگی در جنین تأثیرات مخربی می‌گذارد. بسیاری از نوزادانی که مادران شان در دوران حاملگی داروهای فوق را مصرف می‌کردند، علائمی از اختلالات رفتاری از خود نشان دادند. بیماری‌ها و اختلالات مادر: بیماریهای ویروسی نظیر سرخجه، آبله مرغان در دوران اولیه بارداری بسیار خطرناک است؛ و یکی از سخت‌ترین بیماریهای ویروسی در سه‌ماهه اولیه بارداری سرخجه است که ممکن است منجر به ناهنجاریهای قلبی، ناشنوایی، نابینایی یا عقب ماندگی ذهنی نوزاد شود. اختلالات و بیماری‌های دیگر نظیر ایدز، سیفلیس، مسمومیت حاملگی نیز موجب اختلالاتی در نوزاد خواهد شد. عامل ارهاش: اگر مردی با ارهاش مثبت با زنی با ارهاش منفی ازدواج کند، چنانچه فرزندشان ارهاش مثبت داشته باشد ممکن است خون مادر در مقابل ارهاش مثبت پادتن تشکیل دهد. در بارداری بعدی این پادتن‌ها ممکن است به ارهاش مثبت خون جنین حمله کند. این تخریب ممکن است مختصر یا گاهی باعث فلج مغزی، ناشنوایی یا عقب ماندگی ذهنی شود. خوشبختانه این مشکل قابل کنترل است و می‌توان بعد از تولد نوزاد و با آزمایش خون آن (نمونه بند ناف) چنانچه مادری ارهاش منفی و فرزند ارهاش مثبت دارد، با تزریق آمپول روگام از تولید پادتن خون مادر جلوگیری شود. اضطراب مادر: اگر چه بین سیستم عصبی مادر و جنین هیچ ارتباطی وجود ندارد، اما حالات عاطفی مادر مانند، نفرت، ترس و اضطراب در سیستم عصبی مادر تأثیر گذاشته باعث آزادسازی بعضی از مواد شیمیایی (مانند اپی نفرین و استیل کولین) و وارد شدن آن به جریان خون می‌شود و همچنین تحت این شرایط بعضی از غدد فعال شده و مقادیر زیادی هورمون را به خون وارد می‌کنند. این تغییرات از طریق جفت به جنین منتقل می‌شود و باعث تأثیرات منفی بر جنین خواهد شد. ب: عوامل محیطی پس از تولد محیط فرهنگی و اجتماعی: در هر جامعه ای سنت‌ها، باورها نگرشها و به‌طور کلی فرهنگ خاصی حاکم است. در آن فرهنگ برای اینکه فرد به عنوان عضو جامعه پذیرفته شود، خانواده و سایر اعضای جامعه تلاش می‌کنند در پرورش وی ارزشها و باورهای جامعه را لحاظ کنند و بر اساس فرهنگ حاکم بر جامعهٔ خود به تربیت فرزندان بپردازند. به‌طور مثال در بعضی از جوامع توجه به فردیت باعث تربیت افراد مستقل می‌شود یا در بعضی دیگر از فرهنگ‌ها روح همکاری و جمع گرایی به عنوان یک اصل پذیرفته شده و رفتارهای متناسب با آن مورد توجه و تشویق قرار می‌گیرد. به نظر بسیاری از روان شناسان، فرهنگ و جامعه باعث نوعی نگرش در آموزش و پرورش شده، باعث ایجاد تبعیض در رشد شناختی کودکان و نوجوانان می‌شود. به عنوان نمونه انتظار پیشرفت در ریاضیات و مهندسی برای پسران و شغل‌های متناسب با آن و انتخاب اسباب بازی‌های متناسب با جنسیت باعث نوعی نگرش سوگرانه شده و بالطبع در رشد توانمندی‌های آنها تأثیر مستقیم می‌گذارد. محیط اقتصادی: کودکی که متولد می‌شود با توجه به وضع اقتصادی والدین از امکانات و محرک‌هایی برخوردار است. روشن است چنانچه وضعیت اقتصادی خانواده و جامعه در سطح بالایی باشد کودک و نوجوان از حداکثر امکانات محیطی، چه در محیط خانواده و چه در مدرسه برخوردار خواهد بود. این افراد به لحاظ فضای زندگی، وسایل بازی و محرک‌های مناسب جهت پرورش قوای حسی از تحریکات مناسبی برخوردار هستند. محیط خانوادگی: نوع ارتباط والدین با همدیگر و همچنین چگونگی تعامل آنها با فرزندان می‌تواند در چگونگی شکل‌گیری شخصیت تأثیر بسزایی داشته باشد. یکی از بحث‌های مهم در روان‌شناسی رشد کودک و نوجوان، نحوه ارتباط والدین است. به طوری که در اکثر نظریه‌های رشد کودک و نوجوان، به اهمیت رفتار والدین توجه شده‌است. رفتار والدین با فرزندان چه خشن و چه محبت آمیز، چه منع کننده باشد و چه او را آزاد بگذارند غالباً مطابق الگوی فرهنگی خاص که در آن جامعه قرار دارد انجام می‌گیرد. عواملی متعددی در محیط خانوادگی می‌تواند در رشد کودک و نوجوان تأثیر بسزایی داشته باشد که اهم آن عبارتند از: شیوه‌های تربیتی یا روشهای فرزندپروری وضع اقتصادی خانواده تعداد افراد خانواده وضع روان‌شناختی والدین تحصیلات والدین پذیرش فرزند نگاه والدینی روابط برادران و خواهران عوامل اشاره شده در رشد کودک و نوجوان بسیار با اهمیت می‌باشد. خانواده‌ای که از لحاظ اقتصادی در سطح مطلوبی باشد، والدینی که از تحصیلات بالایی برخوردار باشند، نگاه مسئولیت پذیر در والدین، پذیرش بدون قید و شرط بدون توجه به ناتوانیهای فرزند و… محیط مطلوبی را برای رشد همه‌جانبه کودک و نوجوان ایجاد می‌کند. در زمینه ارتباط صحیح والدین و کودک کتابهای بسیار مفیدی نوشته شده که غالباً ترجمه می‌باشد. اما یکی از کتابهای بسیار مفید در این زمینه کتاب «نگران بچه؛ روش‌های روانشناختی رفتار با کودک» نوشته دکتر احمد اسماعیل‌زاده برزی است. همسالان مدرسه یادگیری تقلیدی و رشد زبانی کودک یادگیری کودکان اغلب از طریق تقلید کردن از رفتار بزرگسالان صورت می‌گیرد و آنان ابتدا یادگیری را با تقلید شروع می‌کنند. در این دورهٔ سنی، سرعت بسیار زیادی در رشد زبان کودکان وجود دارد. کودکان در این دورهٔ سنی، روزانه حدود ۵۰ کلمه جدید یادمی‌گیرند و کلمات بسیار زیادی را می‌فهمند. درواقع فهم آنان در پایان ۳ سالگی، بیشتر از صحبت کردنشان است. کودکان ممکن است در ۳ سالگی، صحبت کنند ولی مطمئناً تعداد کلماتی که یادگرفته اند بیشتر از آنی است که بیان می‌کنند. آنان در ۳ سالگی بیش از ۱۲۰۰ کلمه به کار می‌گیرند و با آن کلمات صحبت می‌کنند. در ۵ سالگی آنان بین ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ کلمه بکار می‌گیرند. در طی این دوره، جملات کودکان به مرور پیچیده‌تر می‌شود و در جمله به تدریج کلمات بیشتری به کار می‌برند. در صحبت کردن نیز نسبت به قبل که دو یا سه کلمه را به کار می‌گرفتند، لغات بیشتری را به کار می‌گیرند و به‌طور متوسط بیش از چند لغت بکار می‌گیرند، آنان اکثراً با صدای بلند با خودشان صحبت می‌کنند و کلماتی را که شنیده‌اند به کار می‌گیرند و در عین حال تلاش می‌کنند تا رفتار خودشان را کنترل نمایند. در این سن کودکان بسیار سؤال می‌پرسند و هدف آنان از این پرسش‌ها یا ارضای کنجکاوی است یا اینکه به دلیل به دست آوردن توجه بزرگسالان است. در این سن آنان رابطه‌های ساده مفاهیم، مهارت‌ها و کارهای روزمره و… را می‌فهمند و به خاطر می‌سپارند و اکثراً به تقلید از بزرگسالان؛ خودشان آن کارها را انجام می‌دهند. آنان در این سن، مفهوم‌های خاص مثل: بالا و پایین، رو و زیر، این طرف و آن طرف و… را می‌فهمند و درک می‌کنند و در صحبت‌های روزمره از آن‌ها به فراخور موضوع استفاده می‌کنند. مفاهیم زمانی، مثل: امروز، دیروز و فردا، مفاهیم مکانی مانند: خانه و بیرون از خانه و مغازه‌ها و پارک را درک می‌کنند و این توانایی را دارند تا اشیاء را طبقه‌بندی کنند، مثل: غذاها، حیوانات و گل‌ها. منابع اتکینسون، و…(۱۹۸۹) زمینه روان‌شناسی (براهنی و همکاران ۱۳۷۸) رشد احمدی، سید احمد(۱۳۷۵) روان‌شناسی نوجوانان و جوانان مشعل بیابانگرد، اسماعیل(۱۳۷۷) روان‌شناسی نوجوانان نشر فرهنگ اسلامی سیف، علی‌اکبر (۱۳۷۸) روان‌شناسی پرورشی    آگاه سیف، علی‌اکبر (۱۳۷۷) تغییر رفتار و رفتاردرمانی دوران سیف، سوسن-کدیور، پروین و… روان‌شناسی رشد(۱) سمت شعاری نژاد، علی اکبر (۱۳۷۳) روان‌شناسی رشد، تهران: اطلاعات کدیور، پروین (۱۳۸۲) روان‌شناسی تربیتی نشر دانشگاهی لطف آبادی، حسین (۱۳۷۸) روان‌شناسی رشد(۲) سمت ماسن و همکاران رشد و شخصیت کودک (یاسایی ۱۳۸۰) نشر مرکز منصور، محمود(۱۳۷۸ روان‌شناسی ژنتیک سمت هرگنهان و اُلسون (سیف ۱۳۷۴) مقدمه‌ای بر نظریه‌های یادگیری دانا (فارسی) https://kodakonojavan.com/رشد-سه-پنج-ساله روان‌شناسی رشد روان‌شناسی شاخه‌های روان‌شناسی علوم رفتاری
3331
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85%20%D8%AE%D8%A7%DA%A9
علوم خاک
علوم خاک (Soil Science) دانش مطالعه خاک، بر اساس خصوصیات فیزیکی (مانند بافت یا ساختمان)، شیمیایی (مانند هدایت الکتریکی محلول خاک و میزان سدیم موجود) و زیستی آن است. دانش خاک‌شناسی خاک را به عنوان ترکیب طبیعی بسیار پیچیده، که از هوازدگی فیزیکی و بیوشیمیایی به وجود آمده مورد بررسی قرار می‌دهد. یک پدولوژیست خاک را به عنوان یک ترکیب مطالعه می‌کند و کاربردهای آن را مد نظر قرار نمی‌دهد. خاکشناسی به ما کمک می‌کند بهترین کاربرد ممکن را برای خاک‌های مناطق مختلف تعیین نماییم، از آن حفاظت کنیم و کیفیت آن را افزایش دهیم. علاوه بر این، خاکشناسی شیوه‌های کشت بدون خاک گیاهان (کشت هایدروپونیک) را نیز در بر می‌گیرد. پژوهشگران رشته خاکشناسی با بررسی مواد و شرایط مورد نیاز زندگی گیاهان، امکان رشد گیاه در محیط‌های بدون خاک را فراهم می‌کنند. کارشناسان خاکشناس میزان مواد غذایی موجود در خاک‌های مناطق مختلف را بررسی می‌کنند و بهترین راه افزایش میزان مواد مورد نیاز و کاهش آثار سوء موادی که میزان آن از حد طبیعی بیشتر است را بیان می‌کنند و در صورتیکه خاک از لحاظ مواد غذایی متعدد دچار کمبود باشد، راه حل‌های ترکیبی (مانند کود فسفات آمونیوم) ارائه می‌دهند. خاکشناسان می‌توانند با شیوه‌های غیرعادی، مثلاً با اضافه نمودن گچ به خاک سدیمی و شستشوی مداوم آن، ساختار شیمیایی و با شخم مناسب و اضافه نمودن کودهای گیاهی به خاک، ساختار فیزیکی آن را بهبود بخشند. آن‌ها گیاهان و جاندرانی را که می‌توانند باعث بهبود کیفیت خاک از نظر شیمیایی یا فیزیکی شوند را براساس نوع خاک پیشنهاد می‌کنند؛ مثلاً برای خاک‌هایی که دارای کمبود نیتروژن هستند شبدر یا یونجه پیشنهاد می‌کنند و برای خاک‌هایی که به شدت فشرده شده‌اند ولی ساختار شیمیایی مناسبی دارند کرم خاکی پیشنهاد می‌کنند. شاخه‌های دانش خاکشناسی دانش خاک‌شناسی خاک هارا از دو جنبه تحت بررسی می‌دهد و بر همین اساس به دو رشته تقسیم می‌شود. -پدولوژی یا خاک‌پژوهی خاک‌ها را به عنوان مواد طبیعی بسیار پیچیده، که از هوازدگی فیزیکی و زیست‌شیمیایی به وجود آمده مورد بررسی قرار می‌دهد. یک پدولوژیست خاک را به عنوان یک ترکیب مطالعه می‌کند و کاربردهای آن را مد نظر قرار نمی‌دهد. -ادافولوژی خاک را به عنوان محیط زیست، رشد و نمو گیاهان مورد بررسی قرارمی‌دهد. ادافولوژیست‌ها ویژگی‌های خاک را از دیدگاه حاصلخیزی مورد بررسی قرار می‌دهند. باید در نظر گرفت دانش خاک‌شناسی به‌طور عمومی ترکیبی از این دو شاخه‌است و نمی‌توان آن‌ها را دقیقاً از هم تفکیک کرد. رشته دانشگاهی خاکشناسی خاکشناسی یکی از شاخه‌های رشتهٔ کشاورزی است. این رشته با رشته‌های مهندسی شیمی و مهندسی عمران نیز رابطهٔ نسبتاً نزدیکی دارد. مهندس خاکشناس علاوه بر تسلط بر دانش شیمی (شیمی عمومی، شیمی آلی، زیست‌شیمی، شیمی تجزیه و خصوصاً شیمی خاک)، دارای دانش فنی کافی در زمینهٔ نقشه‌برداری و بررسی تصاویر هوایی و تصاویر ماهواره‌ای هم می‌باشد. گرایش‌های مهم رشته خاکشناسی دانش خاکشناسی دارای گرایش‌های تخصصی متعددی می‌باشد که گرایش‌های خاکشناسی در مقطع کارشناسی ارشد قابل انتخاب است. گرایش‌های مقطع کارشناسی ارشد: -شیمی خاک -فیزیک خاک -بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک -آلودگی خاک -حاصلخیزی خاک -فرسایش خاک -پیدایش ورده بندی خاک در گذشته گرایش بر اساس موضوع پایان‌نامه تعیین می‌شد و یکی از گرایش‌های فوق به دانشجو اختصاص داده می‌شد، اما در حال حاضر رشته خاکشناسی به دو زیر رشته تحت عناوین «مدیریت حاصلخیزی و زیست فناری خاک» با دو گرایش ۱- شیمی، حاصلخیزی خاک و تغذیه گیاه و ۲- بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک و نیز رشته «مدیریت منابع خاک» با دو گرایش ۱- فیزیک و حفاظت خاک و ۲- منابع خاک و ارزیابی اراضی، تقسیم‌بندی می‌شوند و علاقه‌مندان باید با قبولی در آزمون کارشناسی ارشد که توسط سازمان سنجش آموزش برگزار می‌شود به این رشته‌ها وارد شوند. جستارهای وابسته بوم‌شناسی کشاورزی خاک‌پوش منابع علم خاک علوم زمین
3332
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%86%20%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%87
ابن رسته
احمد ابن رُسته یکی از کاشفان و گیتاشناسان بزرگ جهان بود که در در حدود ۹۰۳ میلادی برآمد. او ایرانی و زاده منطقه رُسته اصفهان بوده‌است. دانش وی دربارهٔ مردم اروپا و غیر مسلمانان آسیا وی را به منبعی معتبر تبدیل کرده بود. وی حتی دربارهٔ وجود جزایر بریتانیا و ولایات هفت گانهٔ آنگلوساکسون اطلاع داشت. وی از تاریخ مردم ترک و سایر استپ نشین‌ها نیز اطلاع داشت. وی دربارهٔ یکی از پادشاهان قفقاز نوشته: او به همراه روس‌ها به نووگورود در شمال غربی روسیه سفر کرد و نکات نغزی دربارهٔ آن مناطق در دانش‌نامه جغرافیایی خود بازگو کرده‌است. وی همچنین دربارهٔ مجارها، اسلاوها و خزرها آگاهی‌های سودمندی ارائه می‌دهد. ابن رسته همچنین سفرهایی به صنعاء در یمن و همچنین قفقاز داشت. در حدود ۹۰۳ میلادی دائرةالمعارفی تألیف کرد، موسوم به الاعلاق‌النفیسة، که قسمت جغرافیایی آن در دست است. این کتاب شامل مقدمه‌ای است در باب کرهٔ زمین و افلاک، که به دنبال آن به شرح ممالک پرداخته شده‌است. این کتاب در ۷ جلد نگاشته شده که تنها ۲ نسه جلد ۷ آن باقی مانده‌است. یکی در موزه بریتانیا و دیگری در دانشگاه کمبریج نگهداری می‌شوند. ابن رسته در این کتاب به کروی بودن زمین، حرکت خورشید و حرکت ستارگان اشاره می‌کند. همچنین وی محاسبات جغرافیایی شامل قطر و محیط کره زمین انجام داده‌است. وی زمین را «کوچکترین همه ستارگان» و بزرگتر از برخی سیاره‌ها می‌داند. او جرم عطارد را یک بیست و دوم زمین می‌داند که با آگاهی امروزی که یک نوزدهم زمین دانسته شده‌است، نزدیکی دارد. وی قطر زمین را ۵/۳ برابر قطر کره ماه می‌داند و فاصله آن تا زمین را ۲۴۵٫۰۰۰ میل (۴۵۰٫۰۰۰ کیلومتر) ثبت می‌کند که با آگاهی امروزی تنها ۱۰ درصد اختلاف دارد. وی در کتاب خود راجع به ۷ اقلیم سخن می‌گوید همچنین اشاره می‌کند که نواحی ناشناختهٔ دیگری هم وجود داریم که از وضع آن‌ها خبری نداریم. وی تا اواسط قرن ۱۹ میلادی میان خاورشناسان غربی ناآشنا بود. منابع اهالی اصفهان اهالی ایران در سده ۱۰ (میلادی) تاریخ‌نگاران اهل اصفهان جغرافی‌دانان اسلام در قرون وسطی جغرافی‌دانان سده ۱۰ (میلادی) جغرافی‌دانان فارسی‌زبان دوران قرون وسطی کاوشگران اهل ایران درگذشتگان سده ۱۰ (میلادی) دودمان سامانیان زادگان سده ۱۰ (میلادی) مدرسه عراق کاوشگران آسیا کاوشگران فارسی‌زبان
3333
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%A7%D9%86
لانتان
لانتان (Lanthanum، از یونانی ) یکی از عناصر جدول تناوبی با نماد La و عدد اتمی ۵۷ است. لانتان فلزی نقره‌ای رنگ و متعلق به گروه ۳ جدول تناوبی+گروه سوم جدول تناوبی و نخستین خانهٔ گروه لانتانیدها است. لانتانید فلزی چکش‌خوار، نرم و انعطاف‌پذیر است و در مجاورت هوا به‌سرعت اکسید می‌شود. با آب سرد با سرعت کم و با داغ با سرعتی بیشتر واکنش می‌دهد به همین دلیل در شرایط غیر آزمایشگاهی قابل بررسی نیست. لانتان به‌طور مستقیم با عناصر کربن، نیتروژن، بور، سلنیم، سیلیسیم، فسفر، گوگرد و هالوژن‌ها واکنش می‌دهد. کاربرد شیشه با ضریب شکست بالا، شیشه ضد قلیا، ذخیرهٔ هیدروژن، سنگ آتشزنه، الکترودهای باتری، عدسی دوربین، کراکینگ کاتالیزوری سیال بستر، آسان‌گر برای شکستن مولکول‌های نفت. ریشه از واژهٔ یونانی lanthanein به معنی پنهان بودن منابع عناصر شیمیایی عوامل کاهنده لانتانیدها
3339
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87
لشکرگاه
شهر لشکرگاه مرکز استان هلمند کشور افغانستان است که با قندهار از طریق جاده حدود دو ساعت به سمت غرب فاصله دارد. لشکرگاه ادامه‌دهنده سکونت انسانی در نزدیکی ویرانه‌های شهر باستانی بُسْت سیستان است. بست کاخ زمستانی سلطان محمود و امپراتوری غزنوی بود و سرنوشتی همانند غزنی داشت. بعد از سال ۱۹۵۳ میلادی بازاری در این شهر به عنوان مرکز طرح و پروژه‌های مزبور در نزدیکی خرابه‌های قدیمی این شهر به وجود آمد. در سال ۱۹۶۳/۱۹۶۲ اولین ساختمان‌های جدید شهر توسط طراحان آمریکایی در کنار ساختمان‌های ادارات دره هلمندارغند و بخش‌های شرقی بستر هلمندرود ساخته شده‌است. پیشینه بُست، شهری کهن نزدیک پیوندگاه رودهای هیرمند و ارغنداب بود که امروزه ویرانه‌های آن مجاور شهر لشکرگاه، برجاست. در واقع بست و لشکرگاه دو بخش از یک شهر بوده‌اند. در بخش نخست مردم کوچه و بازار زندگی می‌کردند که کانون بازرگانی و دادوستد بوده‌است و در بخش دیگر سپاهیان و صاحب منصبان سکنی داشتند. لشکرگاه جدید به عنوان یک پروژه مهم توسعه‌ای ایالات متحده در طول جنگ سرد در دهه ۱۹۶۰ اجرا شد، به طوری که لشکرگاه را «آمریکای کوچک» می‌نامیدند. علاقه‌مندان و متخصصان کشاورزی ایالات متحده بیش از یک دهه کار کردند و شهر جدید را در لشکرگاه احداث کردند و شبکه گسترده‌ای از کانال‌های آبیاری و سد برق‌آبی کَجَکی را ساختند. این برنامه در سال ۱۹۷۹ با حمله ارتش سرخ رها شد. امروزه همان شبکه کانال‌ها که برای آبیاری کشتزارهای گیاهان خوردنی طراحی شده‌است، برای کشت خشخاش استفاده می‌شود و به این خاطر هلمند تبدیل به بزرگترین ولایت تولید تریاک در افغانستان شده است. هلمند یکی از ناآرام‌ترین ولایت‌های افغانستان است، و نیروهای ایساف انگلیس درگیری‌های شدید بی‌سابقه‌ای را با شورشیان در سراسر این ولایت تجربه کرده‌اند. تجارت تریاک هم به بی‌ثباتی بیشتر منطقه لشکرگاه انجامیده است. از شکوه و جلال غزنویان در لشکرگاه آثار کمی باقی مانده‌است. بخش‌هایی از ویرانه‌های شهر قدیم را می‌توان در سمت دورتر میدان هوایی (فرودگاه) لشکرگاه،‌ در کنار رودخانه هلمند، دید که ویران‌تر از آثار غزنوی غزنی هستند. تاق بزرگ بست (که تصویرش بر اسکناس‌های ۱۰۰ افغانی دیده می‌شود) روزگاری به عنوان ورودی شهر خدمت می‌کرد. امروزه برای جلوگیری از ریزشش، آن را از آجر و گل و لای پر کرده‌اند. در سال ۱۹۷۳ بازار این شهر ۶۵۵ مغازه داشت که در آن خواربارفروشی، انواع و اقسام پارچه فروشی و تعمیرگاه‌های نوین و یدک فروشی دیده می‌شده‌است. بازار خلج از بازارهای معروف لشکرگاه است و آن جمعه بازاری است که در۲۳ کیلومتری جنوب این شهر جای دارد. منابع https://web.archive.org/web/20101217121646/http://cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=4855 http://www.fallingrain.com/world/AF/10/Lashkar_Gah.html شهرها در افغانستان مرکز استان‌ها در افغانستان مناطق مسکونی در ولایت هلمند
3341
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%81%D9%86%DA%AF
تفنگ
تفنگ گونه‌ای سلاح گرم دستی و انفرادی است. تفنگ معمولاً دارای قنداق است و کاربرد آن مستلزم استفاده از دو دست و شانه تیرانداز می‌باشد. برخی تفنگ‌ها گلوله را با انفجار مهمات به بیرون می‌رانند، در مقابل نوع دیگری به نام تفنگ بادی وجود دارد که با فشار هوا به صورت مکانیکی این کار را انجام می‌دهد. تفنگ‌های دارای مهمات هم دو نوع اصلی تفنگ دارند: تفنگ ساچمه‌زنی و تفنگ گلوله‌زنی. در تفنگ ساچمه‌زنی تعدادی ساچمه فلزی در اثر فشار گاز باروت که در فشنگ ایجاد می‌شود از لوله تفنگ به بیرون پرتاب می‌شود. در تفنگ گلوله‌زنی فقط یک گلوله از لوله به بیرون می‌رود. تفنگ گلوله‌زنی معمولاً دارای لوله خاندار است که به همین دلیل دقت تیراندازی و برد آن بسیار بیشتر از تفنگ ساچمه‌ای است. در سال ۲۰۱۳ شرکت آمریکایی ترکینگ پوینت از نوعی تفنگ شکاری رونمایی کرد. میدان دید و هدف‌گیری این سلاح رایانه‌ای است و مجهز به نرم‌افزارهای هدف‌گیری و سیستم مسافت‌یاب لیزری است. تجهیزات رایانه‌ای این تفنگ به منظور نشانه‌گیری بسیار دقیق تعبیه شده‌است. کاربران مبتدی نیز به آسانی می‌توانند با این تفنگ شکاری به هدف مشخص شلیک کنند. این سلاح مجهز به سامانه وای-فای است و قادر می‌باشد مختصات هدف‌گیری و تاریخ شلیک را ثبت کند. ساخت‌آوری (تکنولوژی )این سلاح امکان پی‌گیری جرائم را به مراجع قانونی و حقوقی داده و کار آن‌ها را برای کشف جرم و زمان رویداد تخلف آسان می‌کند. تاریخچه نخستین تفنگ را عثمانی‌ها در آخرین سال‌های قرن ۱۴ میلادی (۱۳۹۴) به عنوان نمونه کوچک از توپ‌هایی که می‌ساختند برای استفاده فردی اختراع کردند که مثل توپ سرپر و دارای فتیله بود و اولین یگانی که در دنیا از تفنگ استفاده کرد، یگانی از جان نثارهای عثمانی بود. در نبرد موهاک در ۱۵۲۶ ارتش جان‌نثاری عثمانی با داشتن ۲۰۰۰ قبضه تفنگ سرپر (ترکی تفک) در برابر دشمن جنگید در جریان تسخیر جزیره یونانی رودس در ۱۵۲۲ نیز ارتش جان‌نثاری عثمانی دارای تفنگ‌های ساخت خود بوده‌است. تفنگ‌های اولیه مقادیر زیادی دود و دوده تولید می‌کردند، که می‌بایست مرتباً بعد از هر شلیک منفذهای تفنگ از دوده پاک می‌شدند، یا از طریق عمل سایش مکرر مته، یا تلاش آگاهانه برای ایجاد «شیارهای دوده» که امکان شلیک چندباره را فراهم می‌آورد. این امر نیز ممکن است منجر به افزایش دقت شود، اگرچه هیچ‌کس با اطمینان نمی‌داند. پیستول یا سلاح دستی نوعی سلاح گرم با تعداد تیر کم است که وزن کم و قدرت متوسط دارد و به سادگی جابه‌جا می‌شوند و با یک دست قابل استفاده هستند. مسلسل‌های دستی (submachine gun) یا به اختصار smg سلاح‌های گرمی هستند که حالت شلیک خودکار پیاپی، چندتیر و تک‌تیر نیز دارند؛ یعنی به چند حالت شلیک می‌کنند. این سلاح‌ها عمومأ طول کم و از فشنگهایی با قدرت کم برخوردارند و برای شلیک به اهداف نزدیک و در مناطق بسته استفاده می‌شوند. تفنگهای تهاجمی سلاحهای جنگی هستند که بعد از جنگ جهانی دوم ابداع شدند، عمومأ از فشنگ‌هایی با کالیبر بالا استفاده می‌کنند و در مناطق باز قابلیت مانور بهتری دارند و از برد و قدرت بالاتری نسبت به مسلسل‌های دستی برخورداند. تفنگهای ساچمه زنی یا شاتگان تفنگی با قدرت بالا که از فشنگ‌هایی از جنس پلاستیک یا مقوایی که دارای ساچمه در قسمت سر آن هستند استفاده می‌کند و همزمان چندین ساچمه را به بیرون پرتاب می‌کند. تفنگ‌های ساچمه‌زنی عمومأ برای شکار جانوران یا پرندگان استفاده می‌شود و برد بالایی ندارد. sniper یا به فارسی تفنگ تک‌تیرانداز به عربی قنّاصه، اسلحه‌ای است که برای اهداف با فواصل زیاد استفاده می‌شود و برد زیادی دارد، این سلاح‌ها عمومأ با دوربین قابل استفاده است. جستارهای وابسته فهرست تفنگ‌ها فهرست تفنگ‌های شکاری رایج در ایران فهرست واژگان نظامی سلاح شکاری تفنگ فتیله‌ای تفنگ نوری تفنگ الکترونی تفنگ گرمایی تفنگ خفیف تفنگ اهرمی تفنگ ایرسافت تفنگ بادی تفنگ چخماقی تفنگ دستی تفنگ خودکار تفنگ تهاجمی تفنگ جنگی تفنگ تک‌تیرانداز تفنگ کمرشکن تفنگ تک‌لول تفنگ دولول تفنگ شکاری تفنگ ساچمه‌زنی تفنگ گلوله‌زنی تفنگ مختلط تفنگ ضدتجهیزات نخجیر ۲ نخجیر ۳ تفنگ آرش تفنگ شاهین تفنگ سیاوش منابع فرهنگ یک جلدی دکتر محمد معین ذکاء، یحیی، تفنگ، بررسی‌های تاریخی، تهران پیوند به بیرون تفنگ اینچند پیاده‌نظام تجهیزات شکار تفنگ‌ها جنگ‌افزارها جنگ‌افزارهای انفرادی اختراع‌های چینی سلاح‌های گرم باروت جنگ‌افزارهای پرتابه‌ای
3342
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%87%E2%80%8C%DA%A9%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AF
سه‌کالبد
سه کالبد بودا یا تری‌کایه (Trikāya) یکی از مفاهیم رایج در بوداگرایی است. تری‌کایه واژه‌ای سانسکریت و به معنای سه کالبد است (در چینی: 三身 سانشِن، در ژاپنی 三身 سانجین). مهایانه (طریقت بزرگ) یکی از کیش‌های مهم دین بوداست. قلب مهایانه در مفهوم سه‌کالبد و همچنین مفاهیم بوداسف (بیداروجود)، فراشناخت (پرَگیا) و مهرورزی (کرونا) است. اندکی پس از درگذشت بودا این اندیشه در دل بسیاری از پیروانش افتاد که او را بالاتر از انسان بدانند. نزد هینه‌یانی‌ها بودا انسان برتری بود که از طریق نیروی فرهنگ روحی و شایستگی حاصل از زندگی‌های گذشته‌اش در این زندگی به کمال بینش رسیده‌است. اما احترام ژرفی که شاگردانش در دل به او می‌گذاشتند نمی‌توانست با انسان معمولی بودن استادشان ارضا شود و از این رو او را فراتر از روان فانی دانستند. پس حتی سنت پالی هم در کنار زندگی خاکی، زندگی فراجهانی به او می‌دهد. بودا سه تا نیست، بلکه یکی است. تری‌کایه، سه جنبه یک بوداست. ذات این سه جنبه یکی است ولی سرشت و کردارهایشان جداگانه است. انجمن اصلی و اولیه شاگردان بودا یعنی مهاسَنگیکه‌ها بودا را فراجهان می‌دانستند و این مفهوم از آنان به مهایانه‌ای‌ها رسید که از سه طریق به بودا می‌اندیشیدند، یعنی: {| class="wikitable" |- ! کالبد آفریده | valign=top | نیرمانه‌کایه نمود مرئی بودا یعنی همان شاکیه‌مونی (دانای قبیله شاکیه) است، انسانی که بر این خاک پا نهاد و آیین را به پیروانش آموخت و در هشتاد سالگی درگذشت. |- ! کالبد خرسندی | سَم‌بوگه‌کایه بودای آرمانی است که از یک کالبد درخشان بهره‌مند است و آیین را به بیداروجودان می‌آموزد. |- ! کالبد راستین | دَرمه‌کایه برترین وجودی است که فراگیرنده دیگران است، ذات بینش برتر و مهر و همدردی است، مطلق است. | منابع راه بودا، نوشتهٔ ب.ل. سوزوکی، ترجمهٔ ع. پاشایی، صفحهٔ ۷۴. بوداگرایی بودیسم تبتی مفاهیم فلسفی بودایی واژگان بودایی واژه‌ها و عبارت‌های زبان سانسکریت وجره‌یانه
3343
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87
مهایانه
ماهایانا در بوداگرایی دو شاخهٔ اصلی وجود دارد. نام آن‌ها هینهَ یانَه و مهایانَه است. یانه در سانسکریت یعنی راه. هینه یعنی کوچک و محدود و کهتر. مها یعنی بزرگ و مهتر. در فارسی می‌شود آن‌ها را کهراه و مهراه ترجمه کرد. ماهایانا به طور تحت اللفظی، گردونهٔ بزرگ یکی از مکتب‌های آیین بودایی است که پیروان آن در چین، کره، ویتنام، و ژاپن اکثریت دارند. فرق بنیادین هینه یانه (کهراه) با مهایانه (مهراه) اینست که آرمان هینه یانی‌ها تک-بیداری (اَرهت شدن) است ولی مهایانی‌ها به بیدارگر شدن باور دارند. توضیح: در کیش بودا آرمان فرجامین افراد، بودا شدن است. واژه بودا در سانسکریت یعنی بیدار. منظور از بیدار شدن، پی بردن به رازهای هستی و پیوند یافتن با جهان راستین (حق) در پس پرده این جهان ظاهری است. بوداییان جهان پیرامون ما را مانند پرده‌ای رنگ و وارنگ می‌دانند که میان ما و جهان راستین کشیده شده‌است. در باور ایشان جهان راستین ِ پشت پرده دارای هیچکدام از ویژگی‌های این جهان ظاهری دور و بر ما نیست. اگر هم از آن‌ها بپرسید که آن‌ها این را از کجا می‌دانند می‌گویند چونکه بودا به آن جهان راه یافته و برگشته و از آنجا برای ما خبر آورده است. این در اصل همان حرف مولانا جلال الدین بلخی و دیگر شناسایان است که بر عاری بودن جهان راستین (حق) از صفات اینجهانی تأکید دارند و ادعا دارند که چیزهایی از آن جهان را تجربه کرده‌اند و زبانشان از توصیف آن برای ما قاصر است چونکه برای چیزی که ویژگی‌های این جهان را ندارد در زبان و اندیشه ما واژه و پنداره‌ای برای آن وجود ندارد. هینه یانی‌ها (باورمندان به راه محدود) معتقدند که هرکس باید بکوشد برای خودش این پرده را پاره کند و از روزنه‌ای به دریای حق فرارَود. آن‌ها معتقد به تکروی هستند. در بوداگرایی این بیدارشوندگان تکرو را اَرهت یعنی آدمهای باارزش می‌نامند. اما مهایانی‌ها (مهراهی‌ها) بر این باورند که کسانی که دریای بیکران حق و راستی را دریافتند باید دم درگاه حق بمانند و بکوشند تا بقیه موجودات را هم به سوی حق و حقیقت بکشانند. در ادبیات بودایی به این‌گونه افراد بیدارگر (بوداسَف یا بودی سَتوا Bodhisattva) می‌گویند. بیدارگران اینکار را از روی مهرورزی به همه موجودات می‌کنند. یعنی آن‌ها همه ماها را به چشم نمودهایی از جهان حق می‌بینند و به همه ما مهر می‌ورزند و می‌کوشند تا ما را نیز مانند خود به‌سوی رستگاری و حق یابی بکشند منابع پاشایی، ع.: فراسوی فرزانگی (پرَگیا پارَمیتا)، نشر نگاه معاصر، تهران ۱۳۸۰. مهایانه بوداگرایی تاریخ هند دین در آسیا فرهنگ در شرق آسیا فرهنگ در هند مفاهیم فلسفی بودایی ناستیکا واژگان بودایی
3345
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D8%B1%D8%AE%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85%D8%A7
چرخ دارما
چرخ دارما یا dharma chakra چرخ گیتی یا چرخ روزگار و سرنوشت است. چاکرا یعنی چرخ و دارما با واژه درمان پارسی از یک ریشه هستند. امروزه به معنا و مفاهیم مختلفی ترجمه شده‌اند ولی بهروزی سلامت و اقبال و سرنوشت معنی نخست آنها بوده‌است. چرخ درمان یا چرخ گیتی قدیمی‌ترین نماد است که کاربرد خود را به‌طور مستمر حفظ کرده‌است. این نماد در ایران باستان نیز وجود داشته‌است. اما در غرب هند (پاکستان امروزی) به شکوفایی رسیده‌است. در تمدن گندهارا یا قندهار رد پای قدیم این چرخ به همین شکل امروزی دیده می‌شود. بر روی بعضی از این چرخ‌ها فال و بخت نوشته شده‌است یا داخل ان برگه‌های فال و سرنوشت هست افراد با چرخاندن آن در یک نقطه‌ای که ساکن می‌شود فال خود را برمی‌دارند. معمولاً در این فال‌ها به فرد امیدواری داده می‌شود. آیین بودا در سده پنجم پیش از زایش مسیح در هندوستان پیدا شد و کمابیش ۱۵۰۰ سال در آن سرزمین ماند و سپس به سرزمین‌های دیگر کوچید. بوداییان بر این باورند که در این ۱۵۰۰ سال آموزه‌های بوداگرایی سه بار دستخوش دگرگونی شده‌اند و در این باره اصطلاح «سه بار گردش چرخ آیین» را بکار می‌برند. چرخشگاه هر کدام از این دوره‌ها را هم هر ۵۰۰ سال می‌پندارند. البته آموزه‌های دوره‌های پیشین هم همراستا با آموزه‌های تازه به زندگی خود ادامه داده‌اند. بنمایه‌ای که همه این آموزه‌ها به آن پایبند بوده‌اند همانا اصل نپایندگی هستی است. این باور که هیچ چیز این جهان هستی پاینده و پایدار نیست. اصطلاح چرخ آیین (چرخ دارما) (Dharmacakra) بعدها در میان بوداییان تبت محبوبیت زیادی پیدا کرد و در موارد دیگری بکار رفت. دارما چاکرا نمادی باستانی در آیین بوداست که توسط آشوکا پادشاه قدرتمند قرن چهارم قبل از میلاد به عنوان گردونه قانون استفاده می‌شده‌است. اکنون تصویر این گردونه به رنگ سورمه‌ای و با بیست و چهار پره بر روی پرچم هند قرار دارد. برای نمونه در آنجا بوداییان چرخ‌های درست کردند و بر روی آن‌ها متون بودایی نگاشتند و به این چرخ‌ها نام چرخ آیین یا چرخ نیایش دادند. منظور از گرداندن این چرخ‌ها بدست پیروان آیین بودا همانا نمادی از خواندن سخن بودا بود. بر روی و در درون این چرخ‌ها افسون‌هایی (مانتراهایی) نوشته شده‌است. افسون‌ها سخنانی ژرف به گونه‌ای بسیار نمادین هستند. این چرخ‌ها را می‌توان در جوامع گوناگون بودایی یافت اما تنها در تبت است که آن‌ها بخشی جاافتاده از زندگی روزمره را تشکیل می‌دهند. بوداییان بر این باورند که چرخاندن این چرخ‌ها مانند این می‌ماند که شخص (به‌صورت نمادین) همه متون درون آن را خوانده‌است. نگارخانه جستارهای وابسته چلیپای ایرانی دست‌نوشته‌های بودایی گنداره درمه منابع بر پایهٔ: پاشایی، ع. فراسوی فرزانگی (پرَگیا پارَمیتا)، نشر نگاه معاصر، تهران ۱۳۸۰. بوداگرایی فرهنگ در هند
3348
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D9%88%D9%86%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C
متون بودایی
زبان مادری بودا به احتمال زیاد زبان پالی بوده‌است که یکی از گویشهای هندوآریایی میانه و خویشاوند با سانسکریت است. نوشته‌های بنیادین بودایی نیز بیشتر به این زبان و در سریلانکا نگاشته شده‌است. آن مجموعه از آثار بودایی که سخن شخص بودا بشمار می‌رود به سه بخش تقسیم می‌گردد و جمعاً سه سبد نامیده می‌شود. موضوع مجموعه یا سبد نخست، انضباط راهبان، سبد دوم سخنان بودا و سبد سوم آموزه‌های دیگر است. نام این مجموعه‌ها به ترتیب وینیه پیتکه (پرورش نامه)، سوتّه پیتکه (سوره نامه) و ابی دمّه پیتکه (کتاب تفاسیر آیین) است. سه سبد خود از ۲۹ کتاب جداگانه تشکیل شده‌اند. مجموعه دوم یعنی سوره نامه خود پنج زیرمجموعه (نیکایا) را در بر می‌گیرد. یکی از این زیرمجموعه‌ها کودکا-نیکایا (مجموعه متون کوتاه) است که معروفترین کتاب آن بنام دمّا پادا با نام فارسی راه حق بدست رضا علوی مستقیماً از زبان پالی به فارسی برگردانده شده و در سال ۱۳۸۰ از سوی نشر فرزان روز در تهران چاپ گشته‌است. نمونه‌ای از سخنان بودا در کتاب راه حق (سوره گل، بند ۵۰) آدمی باید به کرده و ناکرده خود بنگرد، نه به خطای دیگران، و نه به آنچه کرده یا نکرده‌اند. (سوره خشم، بندهای ۲۲۷–۲۲۹) ای اتولا! (نام یکی از پیروان بودا) از قدیم گفته‌اند -و این سخن امروز نیست- نکوهش کنند آن را که سکوت کرد و آن را که زیاده سخن گفت و آن را که به اندازه سخن گفت. کسی در این جهان بی نکوهش نیست. نبوده‌است و نخواهد بود و نیست اکنون کسی که یکسره درخور نکوهش باشد یا آن کس که یکسره درخور ستایش. مگر آن کسی که دانایان بستایندش. آن کس که داناست و فارغ از آلودگیها و در راه معرفت کوشا. پیرامون سده دوم پیش از زایش عیسی (۳۰۰ سال پس از بودا) کتابهای فراوان دیگری به رشته نگارش درآمد که بنیاد شاخه‌های گوناگون مهراهی (مهایانی) شدند. از این کتاب‌ها یا به قولی سوره‌ها (سوتراها) ۶۰۰ عدد بجا مانده‌است که جمعاً بنام سوره‌های مهراهی (مهایانا سوترا) مشهورند. از برجسته‌ترین این سوره‌ها می‌توان از سوره فراسوی فرزانگی (پرگیا پارمیتا) نام برد که پایه شکل‌گیری مکتب مادیمکه شد یعنی همان مکتب و دبستان بودایی که در میان مردم تبت رواج دارد. سوره دل (پرگیا-پارمیتا-هریدیه-سوترا) از مهم‌ترین بخش‌های آن است. اثر برجسته دیگر، سوره نیلوفر آبی (سد-درمه-پوندریکه-سوترا) است که محبوبیت زیادی در چین و ژاپن دارد. سوره گل‌آذین (اوتمسکه سوترا) متنی بنیادی برای بوداگرایی هوا ین در چین شد و سوره شادبوم (سوکاوتی-ویوهه-سوترا) به شکل‌گیری بوداگرایی پاکبوم در ژاپن انجامید. بجز سوره‌ها آثار بودایی بسیاری پدید آمده که در مقوله تفسیر و جستار بشمار می‌آید. این آثار که به شاسترا معروفند شامل چکامه و آثار ادبی نیز می‌شود و بیشتر به زبانهای پالی، سانسکریت، چینی، ژاپنی و تبتی نگاشته شده‌اند. جمعبندی نوشته‌های بنیادین بودایی: ۱. سه سبد: پرورش نامه، سوره نامه، کتاب تفاسیر آئین ۲. سوره‌ها: فراسوی فرزانگی، سوره نیلوفر آبی، سوره گل آذین، سوره پاکبوم… (۶۰۰ کتاب). ۳. تفسیرها منابع «آثار نوشتاری بوداگرایی»، مانی پارسا بر پایه: عسکری پاشایی، کتاب فراسوی فرزانگی از سوی نشر نگاه معاصر در سال ۱۳۸۱. متون بودایی بوداگرایی
3359
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C
عارف قزوینی
ابوالقاسم عارف قزوینی (۱۲۵۹ قزوین – ۲ بهمن ۱۳۱۲ همدان) شاعر، موسیقی‌دان و تصنیف‌ساز ایرانی دوران قاجار و پهلوی بود که در قزوین زاده شد. او به‌خاطر سرودن تصنیف‌ها و غزل‌های سیاسی، میهنی و عاشقانه‌اش شناخته می‌شود. از مهم‌ترین شعرها و تصنیف‌هایی که همزمان با تحولات دورهٔ مشروطه و جنگ جهانی اول سروده‌است، می‌توان به از خون جوانان وطن لاله دمیده و گریه کن پس از مرگ کلنل محمد تقی‌خان پسیان اشاره کرد. خانه عارف قزوینی در محله حمدالله مستوفی شهر قزوین در میان آثار ملی ایران ثبت شده‌است. تولد و سال‌های نوجوانی عارف در سال ۱۲۵۹ هجری خورشیدی در قزوین متولد شد. پدرش «ملا هادی وکیل» بود. عارف صرف و نحو عربی و فارسی را در قزوین فراگرفت. خط شکسته و نستعلیق را بسیار خوب می‌نوشت. موسیقی را نزد میرزا صادق خرازی فراگرفت. مدتی به اصرار پدر در پای منبر میرزا حسن واعظ، یکی از وعاظ قزوین، به نوحه‌خوانی پرداخت و عمامه می‌بست؛ ولی پس از مرگ پدر عمامه را برداشت و ترک روضه‌خوانی کرد. ازدواج عارف در ۱۷ سالگی به دختری به نام «خانم‌بالا» علاقه پیدا کرد و پنهانی با او ازدواج کرد. (تصنیف دیدم صنمی را در وصف او سرود) پس از اینکه خانواده دختر مطلع شدند، فشارها زیاد شد و عارف به ناچار به رشت رفت و پس از بازگشت با وجود عشق بسیار، آن دختر را طلاق داد و تا آخر عمر ازدواج نکرد. میان‌سالی و مشروطه عارف در سال ۱۲۷۷ به تهران آمد و چون صدای خوشی داشت با شاهزادگان قاجار آشنا شد و مظفرالدین شاه خواست او را در ردیف فراش خلوت‌ها درآورد اما عارف به قزوین بازگشت. در سال ۱۲۸۲ در زمان آغاز ۲۳ سالگی عارف زمزمه مشروطیت بلند شده‌بود عارف نیز با غزلهای خود به موفقیت مشروطیت کمک کرد. پس از استبداد صغیر در مطبوعات نوشته‌های انتقادی منتشر می‌کرد. از جمله در تیر ۱۲۹۴ در روزنامه ارشاد اعلانی چاپ کرد و در آن نوشت که حاضر است با دلایل و اسناد مدلل ثابت کند که دوازده هزار خروار غله ظرف دو سال در انبار تقلب شده‌است و مستلزم شد که هرگاه نتوانست این ادعا را ثابت کند، اقل مجازات او تیرباران باشد. ضمن اینکه حاضر هست انبار را با ماهی سیصد تومان و ضمانت یک نفر تاجر معتبر که خود وزارت مالیه ضمانت او را بپذیرد. در پی انتشار این اعلان، شیخ اسدالله محلاتی در مجلس شورای ملی ضمن اینکه از عارف با عنوان «یک نفر میرزا ابوالقاسم نام قزوینی» یاد کرد که نه او را می‌شناسد و نه ملاقات کرده‌است گفت: «یک شب‌نامه برای او (عارف) فرستاده شده‌است و علاوه بر این در حضرت عبدالعظیم یکی از اجزاء انبار او را ملاقات کرده و مذاکراتی با او داشته مبنی بر تهدید و تطمیع». شیخ اسدالله از امیرنظام قراگوزلو وزیر مالی، دربارهٔ ادعای عارف توضیح خواست. امیرنظام در پاسخ گفت: «ما او (عارف) را پیدا نمی‌کنیم. نمی‌دانیم کجاست و آدرس او چیست. البته ما این مسئله را تعقیب خواهیم کرد ولی خیلی شایسته و سزاوار بود که در اظهار یک چنین خدمتی، آن قسمت اخیر را اظهار نکرده باشد که من به فلان مبلغ انبار را اداره می‌کنم از این مطلب همچو مفهوم می‌شود برای نفع شخصی بوده یا شاید هم نبوده‌است ولی عرض می‌کنم اداره انبار و همچنین سایر عایدات دولتی را وزارت مالیه، نمی‌تواند مقاطعه بدهد». چند ماه بعد، پس از پیشروی ارتش روسیه به‌سوی تهران در جریان جنگ جهانی اول، عارف به نمایندگان مجلس پیوست که به کرمانشاه رفتند و در آنجا دولتی به ریاست نظام السلطنه مافی تشکیل دادند. همان‌جا بود که در سال ۱۲۹۶ یکی از دوستانش به نام «عبدالرحیم خان» خودکشی کرد و عارف بر اثر این به جنون مبتلا شد. نظام السلطنه او را برای مداوا به بغداد برد. سپس همراه با نظام السلطنه به استانبول رفت. عارف در سال ۱۲۹۷ به تهران بازگشت و کنسرت با شکوهی ترتیب داد. ایرج میرزا شاعر طنز سرای سرشناس، منظومه عارف‌نامه را در هجو وی سرود. در هنگام مرگِ محمدتقی پسیان در سال ۱۳۰۰ عارف در خاک‌سپاری او شرکت نمود و به مسببان این حادثه ناسزا گفت. هنگامی که خواستند سر پسیان را روی توپ بگذارند عارف فریاد برآورد: عارف در سال ۱۳۰۵ به دعوت دوستی به بروجرد رفت تا شرح احوال دورهٔ آزادی‌خواهی را بنویسد. اما از بروجرد بر اثر حادثه‌ای ناخوشایند (مسموم‌کردن یکی از سگ‌های وی و شایعاتی مبنی بر دفن جسد سگ در یک امامزاده) از آنجا خارج شده و به اراک پناه برد. در اراک هم او را راحت نگذاشتند. او خود می‌گوید:«بعد می‌گویند این ننگ [مقصود خود عارف است] بسته نباید در خاک قبر بماند، ای داد، بی داد! حقیقتاً ای داد، بی داد؛ الان ده، پانزده سال است شب و روز ورد زبان من این شده‌است که بگویم ای داد، بیداد.»سپس بیماری او شدت گرفت و حنجره‌اش گرفته، از خواندن بازماند و از معالجه ناتوان: سرانجام عارف در سال ۱۳۰۷ برای درمان، نزد دکتر بدیع به همدان رفت و برای همیشه در آنجا ماند. عارف در همدان بیمار، رنج‌دیده و مأیوس بود و از همه به‌جز اندک‌دوستانی یک‌دل و صمیمی کناره گرفت و انسان‌ها را شیطان و دروغگو می‌نامید. او از دشمنی اهل روزگار چنین شِکوه می‌کند: بدبینی، سوءظن، واکنش‌های عصبی و پرخاشگرانه -که با حساسیت و صداقت بسیار درآمیخته بود- پایه شخصیت و مواجههٔ عارف با دیگران را شکل می‌دهد؛ هم از این روست که دوستی‌ها و دشمنی‌های عارف گذرا و متزلزل است و موجبات انزوا و مردم‌گریزی او از یک سو و آزردگی و کدورت دوستانش از سوی دیگر را فراهم می‌آورد. سبک وی نخستین تصنیفش را در ۱۸ سالگی ساخت. عارف، تصنیف‌های وطنی-سیاسی یا عشقی می‌ساخته و در هر دو زمینه نیز بی‌باک و سنت‌شکن بوده‌است. چون بیشتر تصنیف‌های عارف دربارهٔ و اوضاع زمانه بودند تأثیر بسزایی در مجامع آن روز داشتند. عارف از نخستین کسانی است که در ایران کنسرت برگزار کرد و به جنبهٔ غیر مجلسی بودن و مردمی بودن آن تأکید می‌ورزید. کنسرت‌های او همیشه پر رونق و پرازدحام بود. عارف در مورد تصنیف و تصنیف‌سازی عقیده داشت که تصنیف نباید تحریر داشته باشد تا مردمی که صدا و تحریر ندارند بتوانند به راحتی از پس اجرای آن برآیند. عبدالله دوامی نقل می‌کند: هنگام خواندن یکی از تصنیف‌های عارف تحریر داده‌است و عارف به حالت قهر با او درگیر شده که چرا تحریر می‌دهد. عارف در سراسر زندگی خود همیشه صراحت داشته و این دست کم در تصنیف‌های اجتماعی و سیاسی او به خوبی مشهود است. او بدون هراس آنچه را که فکر می‌کرد درست است بر زبان می‌راند تا جایی که صراحت او گاه باعث رنجش دوستان و یارانش می‌شد. دیدگاه فردوسی عارف دربارهٔ ابوالقاسم فردوسی می‌گوید: حالا فهمیدم تمام عمرم به خطا رفته! این ملت مرده‌پرست هم نیست اگر مرده‌پرست بود مزار بزرگ‌ترین شاعر ایران، فردوسی تاکنون معلوم بود در کجاست. تاریخ ایران وی همچنین به تاریخ ایران زمین عشق فراوانی داشت و در مورد تاریخ ایران کهن چنین می‌سراید: به ملتی که ز تاریخ خویش بی‌خبر است به جز حکایت محو و زوال نتوان گفت اواخر عمر عارف باقی‌ماندهٔ عمر را در خانه‌ای اجاره‌ای در یک قلعهٔ کوچک در دره مرادبیگ با یک خدمتکار به صورت تبعیدی و خودخواسته زندگی کرد؛ درحالیکه دارایی او سه سگ و دو دست لباس کهنه بود. او در سال‌های پایانی با فقر دست به گریبان بود و اگرچه دوستان دور و نزدیک به او کمک می‌کردند این امر به روح آزادهٔ عارف آسیب می‌زد و او را شرمنده می‌ساخت. عارف دربارهٔ روزهای تنهایی خود می‌گوید: در سال ۱۳۰۸ عارف سر مکاتبه با زرتشتیان هند را باز کرد و برخی پژوهش‌های خود را برای «سردین شاه پارسی» به هند فرستاد. زرتشتیان او را به هند دعوت کردند اما پاسخ رد داد و دیری نگذشت که از کردهٔ خود پشیمان شد. مرگ سرانجام عارف در روز دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۱۲ در حالی که ۵۳ سال داشت درگذشت. او پس از ۱۰ روز بیماری سخت به کمک جیران، پرستار پیرش خود را به کنار پنجره کشاند تا آفتاب و آسمان میهنش را عاشقانه ببیند و او پس از دیدن آفتاب این شعر را زمزمه کرد: سپس به بستر بازگشت و لحظاتی بعد جان سپرد و در آرامگاه بوعلی‌سینا به‌خاک سپرده شد. قصیده‌ها، غزلیات، مثنوی‌ها بر پایه دیوان عارف قزوینی چاپ برلین: مرثیه اول - ۱۲۷۲ - قزوین مرثیه دوم - ۱۲۷۲ - قزوین مرثیه سوم - ۱۲۷۴ - قزوین راز دل - ۱۲۷۷ - رشت خم دو طرّه - ۱۲۷۷ - قزوین قافیه سالار دل - ۱۲۸۲ - اول فروردین تهران بلای هجر - ۱۲۸۲ - تهران سفر بی‌خبر - ۱۲۸۲ - تهران اندیشه وصل - ۱۲۸۲ - قزوین درد عشق - ۱۲۸۲ - تهران مس قلب در اکسیر - ۱۲۸۲ - قزوین بوسه و جان - تهران - ۱۲۸۴ شکنج طرّه - ۱۲۸۶ - تهران گیسوی نگار - ۱۲۸۷ - تهران هاله زلف - ۱۲۸۷ - تهران عوض اشک - ۱۲۸۵ - تهران مرا هجرت کشد - ۱۲۸۵ - تهران شرمسار دیده - ۱۲۸۶ - تهران خوش به گریه - ۱۲۸۶ - تهران شاه فراری - ۱۲۸۸ - تهران شهر عشق - ۱۲۸۸ - مرداد ماه تهران حکایت هجران - ۱۲۸۸ - گرگان رود طوالش - ۱۲۸۸ پیام آزادی - ۱۲۸۸ - تهران زنده باد - ۱۲۸۸ - تهران وادی عشق - ۱۲۸۸ - تهران مرگ دوست - ۱۲۸۹ - تهران دست به دامان - ۱۲۸۹ - تهران رغم چشم - ۱۲۸۹ - تهران غزل اول - پارتی زلف - ۱۲۹۰ - تهران غزل دوم - خیانت به وطن - ۱۲۹۰ - تهران دشمن خونی خسروان - ۱۲۹۰ - تهران مراد دل - ۱۲۹۰ - پائیز تهران کیفر بد کار - ۱۲۹۰ - تهران یا مرگ یا آزادی (دربارهٔ اولتیماتوم به روس‌ها) - ۱۲۹۰ - تهران بمیرم یا نمیرم - ۱۲۹۰ - تهران عهد با جانان - ۱۲۹۱ - تهران غم تن - ۱۲۹۱ - تهران غزل اول، زاهدان ریایی - واعظان دروغی - ۱۲۹۲ - تهران غزل دوم، بیداری دشمن - غفلت دوست - ۱۲۹۲ - تهران حال دل - ۱۲۹۲ - اصفهان دل خوار کرد - ۱۲۹۲ - اصفهان بی هنری و تن آسایی - ۱۲۹۳ - تهران لباس مرگ - ۱۲۹۴ - تهران فتنه رقیب - ۱۲۹۴ - تهران جور - ۱۲۹۴ - قصر شیرین دیدار طاق کسری - ۱۲۹۵ - بغداد (مدائن) یادگار کاوه - ۱۲۹۵ - سال‌های تبعید فضولی - ۱۲۹۶ - دوران تبعید استانبول (دوره تبعید) تیغ زبان - پرده‌های ریا - ۱۲۹۶ - استانبول (دوره تبعید) تمدن بیترتیب نسوان - سفر نیمه راه - ۱۲۹۶ - استانبول (دوره تبعید) سلیمان نظیف - ۱۲۹۶ - استانبول (دوره تبعید) غم غربت - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید) یاد وطن - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید) گدای عشق - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید) آرزو - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید) جمهوری عشق - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید) کوی میکده - ۱۲۹۸ - تهران (به یادگار از بازگشت تبعیدی‌های سیاسی ایران از استانبول و آلمان گفته شده) هیئت کابینه، تکیه دولت - ۱۲۹۸ - تهران عقده دل - ۱۲۹۸ - تهران فرقه بازی و جهالت - ۱۲۹۸ - تهران خنده پس از گریه - ۱۲۹۸ - تهران خوش آن زمان - ۱۲۹۸ - تهران ناله مرغ اسیر - ۱۲۹۸ - تهران به مرگ راضیم - ۱۲۹۸ - تهران صباح خماری - ۱۲۹۸ - اصفهان اصفهان در عصر صفویه - ۱۲۹۸ - اصفهان سپاه عشق - ۱۲۹۸ - اصفهان رنود و انقلاب - ۱۲۹۸- اصفهان در استقبال از رئیس‌الوزراء ۱–۱۲۹۸ - اصفهان در استقبال از رئیس‌الوزراء ۲–۱۲۹۸- اصفهان سلطنت نکبت - ۱۲۹۸ - اصفهان قصر نو - ۱۲۹۸ - اصفهان بیرق دشمن - ۱۲۹۸ - اراک/اصفهان خسرو بیگانه پرست - وکلای خائن - ۱۲۹۹ - اراک هجر و سفر، عارف در به در - ۱۲۹۹ اراک/اصفهان دل کارگر - زلف سرمایه‌دار - ۱۲۹۹ - اراک مساوات عشق - ۱۲۹۹ - اراک دموکرات و اعتدالی - ۱۲۹۹ - اراک شکایت تلخ - ۱۳۰۰ - اراک/تهران از زبان کلنل محمد تقی خان پسیان - ۱۳۰۰- مشهد دزد ترکمن - ۱۳۰۰ - مشهد تکمیل معارف - ۱۳۰۰ - مشهد رؤیای راحتی - ۱۳۰۰ - مشهد سر و همسر - ۱۳۰۰ - تهران/دروازه قزوین دلاّکیه - ۱۳۰۰ - تهران مرد قجر - ۱۳۰۰ - تهران قحط الرجال - ۱۳۰۰ - تهران خون کلنل - ۱۳۰۰ - تهران پدرنامه - ۱۳۰۰ - تهران خرنامه - ۱۳۰۱ - تهران. * بهار در دامنه الوند - ۱۳۰۱ - تهران از زبان پدر - ۱۳۰۱ - کُردستان به یاد سید ضیاء - ۱۳۰۱ - کردستان/تهران گریه - ۱۳۰۱- سنندج وطن دوستی بی چشم داشت - ۱۳۰۱- کردستان/سنندج در مدح حضرت مولانا علی بیرنگ - ۱۳۰۱ - همدان بیابان‌گرد - ۱۳۰۱ - یانس آباد/قزوین حشمت الملک - ۱۳۰۱ - تهران/کردستان عشق علی - ۱۳۰۱ - سنندج نامه - ۱۳۰۱ - سنندج بار فلک - ۱۳۰۱ - کردستان در رثاء ثقةالاسلام - ۱۳۰۱ - سنندج شکوه - ۱۳۰۱ - سنندج طره زلف پریشان - ۱۳۰۱ - سنندج همای سعادت - ۱۳۰۱ - سنندج فلفلحلحح - ۱۳۰۱ - سنندج/همدان جار و مجور - ۱۳۰۱ - تهران - مینو و مینا - ۱۳۰۱ - تهران دزد انتخاب نکن - ۱۳۰۱ - تهران آتش وطن - ۱۳۰۱ - همدان غزل پوشالی - ۱۳۰۱ - تهران صدای ناله مظلوم - ۱۳۰۲ - تهران مژه و نیشتر - ۱۳۰۲ - تهران خواب و خیال - ۱۳۰۲ - تهران صبح شد باز - ۱۳۰۲ - تهران ستاره صبح - ۱۳۰۲ - تهران غزل‌های جمهوری - ۱۳۰۲ - تهران آتش جمهوری - ۱۳۰۳ - تبریز عشق آذربایجان - ۱۳۰۳ - تبریز. ستایش تبریز - ۱۳۰۳ - تبریز. درویش بیابانی - ۱۳۰۳ - تبریز داد حسنت به تو - ۱۳۰۳ - تبریز نتوان گفت - ۱۳۰۴ - تبریز پیام سروش - ۱۳۰۴ - تبریز/تهران خانه به دوش - ۱۳۰۴ - تهران استقبال از غزل دوخامحمد - ۱۳۰۵ - اراک در انتقاد رضاشاه - ۱۳۰۵ - بروجرد تربیت روزگار - ۱۳۰۶ - همدان اسیر سال و ماه و هفته - ۱۳۰۷ - همدان عارف در بوستان - ۱۳۰۷ - همدان نور صبح معارف - ۱۳۰۷ - همدان دودمان دل - ۱۳۰۷ - همدان احترام ایرانی - ۱۳۰۸ - همدان زرتشت - ۱۳۰۸ - همدان. پاسخ به رضا شاه - ۱۳۰۸ - همدان نثار وطن - ۱۳۰۹ - همدان میهمان سفارت - ۱۳۰۹ - همدان ای حضرت شفق - ۱۳۰۹ - همدان پاسخ به معاندان - ۱۳۰۹ - همدان لعنت - ۱۳۰۹ - همدان در استقبال غزل شهریار - ۱۳۱۰ - همدان کوی یار - ۱۳۱۰ - همدان حاجی بی عقیده - ۱۳۱۱ - همدان همدان - ۱۳۱۱ - همدان خودکشی - ۱۳۱۱ - همدان خوشا شیراز - ۱۳۱۱ - همدان ای زن نادان دهاتی - ۱۳۱۱ - همدان تیر دعا - ۱۳۱۱ - همدان رشک آفتاب - ۱۳۱۱ - همدان میهمان وطن - ۱۳۱۱ - همدان پائیز عمر شد - ۱۳۱۱ - همدان حرف آخر - ۱۳۱۱ - همدان تیمورتاش نامه - ۱۳۱۱ - همدان شهر عشق و آوارگی - ۱۳۱۱ - همدان کوی عشق - ۱۳۱۱ - همدان جهل و فقر - ۱۳۱۲ - همدان تاریخ قزوین - ۱۳۱۲ - همدان اجنبی از خانه بیرون کن - ۱۳۱۲ - همدان سرّ دل - ۱۳۱۲ - همدان غم دوست - ۱۳۱۲ - همدان بیماری عشق - ۱۳۱۲ - همدان نازم آن دست - ۱۳۱۲ - همدان تو باشی من.. - ۱۳۱۲ -همدان بد نمی‌شد - ۱۳۱۲ - همدان تصنیف‌ها از خون جوانان وطن لاله دمیده – آواز دشتی دیدم صنمی، سرو قدی، روی چو ماهی – آواز افشاری – ۱۲۶۵ ای امان از فراقت امان – دستگاه شور – ۱۲۷۵ (هم‌زمان با ورود مشروطه خواهان به تهران) نمی‌دانم چه در پیمانه کردی – آواز افشاری نکنم اگر چاره دل هرجایی را – آواز افشاری – ۱۲۷۶ افتخار همه آفاقی و منظور منی – دستگاه سه‌گاه - (برای افتخارالسلطنه - دختر ناصرالدین شاه) توای تاج، تاج سر خسروانی – آواز افشاری – ۱۲۷۷ - (برای تاج السلطنه - دختر ناصرالدین شاه) هنگام می‌فصل گل و گشت چمن شد – آواز دشتی - (به مناسبت افتتاح دورهٔ دوم مجلس‌شورای‌ملی‌ایران) دل هوس سبزه و صحرا ندارد – آواز ابوعطا نه قدرت که با وی نشینم، نا طاقت که جز وی ببینم – آواز افشاری ننگ آن خانه که مهمان ز سر خوان برود – آواز دشتی – ۱۲۸۸ - (به مناسبت اخراج مورگان شوستر آمریکایی از ایران) باد فرح‌بخش بهاری وزید – آواز بیات‌زند بلبل شوریده فغان می‌کند – دستگاه ماهور – ۱۲۸۹ گریه را به مستی بهانه کردم – دستگاه شور – ۱۲۸۷ از کفم رها شد مهار دل – آواز افشاری – ۱۲۸۸ ترک چشمش ار فتنه کرد راست – آواز ابوعطا – ۱۲۹۴ چه شورها که من به پا ز شاهناز می‌کنم – دستگاه شور – ۱۲۹۵ بماندیم ما، مستقل شد ارمنستان – دستگاه سه‌گاه –۱۲۹۷ جان برخی آذربایجان باد – آواز دشتی – ۱۲۹۷ (برای آذربایجان - در جواب تفرقه افکنان پانترکیسم) شانه بر زلف پریشان زده‌ای، به‌به و به – آواز دشتی –۱۲۹۷ رحم‌ای خدای دادگر کردی نکردی – آواز بیات‌زند – ۱۲۹۷ امروزای فرشتهٔ رحمت بلا شدی – آواز افشاری – ۱۲۹۹ گریه کن که گر سیل خون گری ثمر ندارد – آواز دشتی – ۱۳۰۰ (به مناسبت مرگ کلنل محمد تقی‌خان پسیان) تا رخت مقید نقاب است – آواز بیات‌اصفهان – ۱۳۰۱ ای دست حق پشت و پناهت بازآ – دستگاه شور – ۱۳۰۰(برای سید ضیا) گو به ساقی کز ایاغی ترکی و ماغی چه آذرها به جان از عشق آذربایجان دارم – ۱۳۰۳ (به یاد ستارخان و باقر خان) باد خزانی زد ناگهانی، کرد آنچه دانی – دستگاه شور - ۱۳۰۳ جستارهای وابسته نرگس مست (فیلم) پانویس منابع هزارسال شعر فارسی/به انتخاب جعفر ابراهیمی و دیگران. - تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۸۰. تصنیف‌های عارف، ارشد تهماسبی، مؤسسه فرهنگی هنری ماهور۱۳۷۵ پیوند به بیرون عارف قزوینی در فرهنگنامه داستانی عجایب المخلوقات یادی از عارف قزوینی وگذاری به ترانه‌های عاشقانه‌اش آهنگسازان اهل ایران افراد انقلاب مشروطه اهالی الموت اهالی قزوین ترانه‌پردازان مرد اهل ایران درگذشتگان ۱۳۱۲ درگذشتگان ۱۹۳۴ (میلادی) زادگان ۱۲۵۹ زادگان ۱۸۸۲ (میلادی) شاعران اهل ایران ترانه‌سرایان اهل ایران شاعران فارسی‌زبان شاعران مرد اهل ایران موسیقی‌دانان اهل ایران
3360
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%AC%20%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7
ایرج میرزا
ایرج میرزا (مهرماه ۱۲۵۳ در تبریز - ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ خورشیدی در تهران) ملقب به «جلال‌الممالک» و «فخرالشعرا»، از جمله شاعران مشهور ایرانی در عصر مشروطیت (اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی) و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی بود. ایرج میرزا در قالب‌های گوناگون شعر سروده و ارزشمندترین اشعارش مضامین انتقادی، اجتماعی، احساسی و تربیتی دارند. شعر ایرج ساده و روان و گاهی دربرگیرندهٔ واژه‌ها و گفتارهای عامیانه است و اشعار او از جمله اشعار اثرگذار بر شعر دوره مشروطیت بود. زندگی او فرزند صدرالشّعرا غلامحسین‌میرزا، نوهٔ ایرج پسر فتحعلی‌شاه و نتیجهٔ فتحعلی شاه قاجار بود. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در همان مدرسه مقدمات عربی و فرانسه را آموخت. وقتی امیرنظام گروسی مدرسه مظفری را در تبریز تأسیس کرد، ایرج میرزا سمت معاونت آن مدرسه را یافت و در این سمت مدیریت ماهنامه ورقه (نخستین نشریه دانشجویی تبریز) را برعهده گرفت. در نوزده سالگی لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی از جمله کار در وزارت فرهنگ (معارف آن‌زمان) پرداخت. سپس به استخدام اداره گمرک درآمد و پس از مشروطیت هم در مشاغل مختلف دولتی از جمله وزارت کشور در سمت فرماندار آباده و معاونت استانداری اصفهان خدمت کرد. ایرج میرزا در پی یک سکته قلبی در منزلی در تهران درگذشت. ایرج میرزا به زبان‌های فارسی، ترکی آذربایجانی، عربی و فرانسه تسلط داشت و روسی نیز می‌دانست و خط نستعلیق را خوب می‌نوشت. آرامگاه ظهیرالدوله خانه ابدی ایرج میرزا شد. شخصیت ایرج به گروهی از شاهزادگان قاجار تعلق داشت که در حکمرانی بر کشور سهم مؤثری نداشتند ولی با این وجود، تعلق خاطر خود را به نسب و اشرافیت خود حفظ کرده بودند. ایرج نیز مانند پدرش صدرالشعرا، گاه دچار فقر و تنگدستی می‌شد و از همین رو همفکری و همدردی با تهیدستان و روح اعتراض به نابرابری‌های اجتماعی در وی زنده بود. او به سبب خصلت ولخرجی، سفرهای مداوم و تغییر مکرر شغل، برخلاف میل باطنی خود گاه مجبور به مدیحه‌سرایی اعیان و اشراف می‌شد ولی به نحو ملایم اما مؤثر از این کار ابراز دلتنگی و بیزاری می‌کرد. کسانی که از نزدیک با ایرج ارتباط داشته‌اند، گفته‌اند که او در زندگی روزمره مردی متین و موقر بوده و در جمع به لفظ قلم سخن می‌گفته اما هنگام حضور در محافل خصوصی و در میان دوستان، این حریم به یکباره از میان می‌رفت و به بذله‌گویی مبدل می‌شد. یک خاورشناس روسی که در زمان حیات ایرج او را ملاقات کرده دربارهٔ او می‌گوید: دیدگاه سیاسی ایرج به همراه محمّدتقی بهار، بلندترین صدای شعر دورهٔ مشروطه بود. او بر خلاف بهار که از زاویه میهن‌پرستی به مشروطه می‌نگریست، بیشتر از دیدگاه یک بورژوای اشرافی، منتقد روابط اجتماعی بود. و ضمن آنکه توده مردم را فاقد شعور سیاسی و درک اجتماعی می‌دانست، دوری از خطر درافتادن با قدرتمندان و پیروی از مصلحت را برای دوستان تجویز می‌کرد. باوجود آنکه ایرج به شاهزادگی خود مباهات می‌کرد، ولی ابیاتی نیز در نقد و بدگویی دربارهٔ محمدعلی شاه و احمد شاه از وی باقی‌مانده‌است؛ بنابراین او فارغ از حب و بغض و تعصب بی‌جا، منش روشنفکری و آزاداندیشی را پیشه خود ساخته بود. تا جایی که در قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان، از مشاورین او به‌شمار می‌رفت. او محافظه‌کارانه، دخالت در سیاست را تا جایی تجویز می‌کرد که به منافع شخصی لطمه نخورد؛ ولی در عین حال عقاید وطن‌پرستانه‌ای نیز از خود بروز می‌داد. ایرج اسکندری که فضای آن زمان را به چشم دیده بود. بعدها در خاطرات خویش توضیح داد ترانه‌های عارف این شاعر ملی و آزادیخواه ایرانی، تأثیری شگرف در شنوندگان داشت و آن‌ها را به نفع جمهوری به حرکت درمی‌آورد. دیدگاه مذهبی با اطمینان می‌توان گفت که وی اندیشهٔ بی‌خدایی داشته و نه تنها به اسلام که به خدا نیز اعتقاد نداشته‌است. بازتاب عقاید او را می‌تواند در شعرش دید، وی در چند بیت در قالب مثنوی چکیدهٔ اعتقادات خود را با بیان خاص خودش بیان می‌کند: ابیاتی منتصب به وی وجود دارد که در آن وی با زبان شعر و طنز مخالفت خود را نسبت به جامعه روحانیون و اصل روحانیت نشان می دهد: آنکه عمامه سراست از علماست آنکه پشمینه تن است از فقهاست آلتم هر دو صفت را داراست بگمانم که فقیه الفقهاست عبرت نایینی دربارهٔ اعتقادات میرزا گفته: «وی طبیعی مشرب بود و به حشر و نشر و ثواب و عِقاب معتقد نبود و بقای نفس را انکار داشت و این طریقه را همانا در اواسط عمر اختیار کرده بود، زیرا که اشعاری که در اوایل زندگانی گفته دلیل است بر اسلام و ایمانش به خدا و رسول…» در دیوان او ۳ – ۴ قطعهٔ مذهبی نیز هست اما ابوالحسن خان صبا که از دوستان نزدیک میرزا بود در این باره نوشته: این نامه نشان می‌دهد که وی قطعات مذهبی و مرثیه‌ای را به ناچار و از ترس مرگ ساخته بوده و حاضر بوده به خاطر ترس از مرگ دست از عقاید خود بردارد و اشعاری به رغم باورهای ایدئولوژیکش بسازد. ایرج موضع مخالفی در برابر حجاب داشته‌است. این موضع را می‌توان به راحتی در قطعه «کاروانسرا» مشاهده کرد. در جای‌جای دیوان ایرج از این مقوله سخن رفته و همین موضع باعث مخالفت دو گروه متفاوت، با ایرج و افکار او شده‌است: گروهی که به دلیل تمایلات مذهبی با ایرج مخالفت اصولی و عقیدتی داشتند و گروهی که به لحاظ سیاسی به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به او بودند. به هرحال با روی کار آمدن حکومت غیر مذهبی رضا شاه، گروه دوم از جمع مخالفان جدا شده و طرفدار او شدند. این شاعر همچنین برخی از عقب‌ماندگی کشور را به سبب عمل گروهی از روحانیون و روضه‌خوانان می‌دانست. او قصیده‌ای در هجو شیخ فضل‌الله نوری دارد. و علی‌رغم اینکه به عنوان یک شاعر سیاسی شناخته نمی‌شود، در برابر او موضع‌گیری نموده‌است. ایرج در هجونامه مشهور خود به روحانیون قشری و ریاکار به شدت می‌تازد ولی در عین حال علمای حقیقی را نیز مستثنی می‌کند: به رغم این ایرج در لابه‌لای اشعار خود نظر مثبتی نسبت به پیامبر اسلام نشان می‌دهد از آن جمله در قصیده‌ای که در نعت پیامبر اسلام سروده: یا مراثی با مطلع «رسم است هر که داغ جوان دید دوستان» و «سرگشته بانوان وسط آتش خیام» که در مورد حوادث عاشورا سروده یا اشعار متعددی مانند «اندر خبر بود که نبی شاه حق‌پرست» و «گفتم رهین مهر تو شد این دل حزین» و همچنین «خوش آن که او را در دل بود ولای علی» که در وصف علی بن ابیطالب سروده‌است. به عنوان نمونه دیگر می‌توان به خاتمه شعر مشهور «نصیحت به فرزند» که خطاب به کودک خردسالش خسرو میرزا سروده اشاره کرد: اما نکته دیگری که احتمال سروده شدن این اشعار را به دلیل ترس از مرگ و آسیب بیشتر می‌کند ضعف غیرقابل انکار اشعار مدح اوست. در میان ۳ قصیدهٔ مذهبی او «در نعت نبی خاتم»، «در مدح حضرت مولای متقیان» و «در مدح مولای متقیان» هیچ‌یک ردیف ندارند و این موضوعی مهم است. سستی‌های زیاد در اشعار مذهبی میرزا در کنار روایت خان صبا این گمان را قوی‌تر می‌کند که سستی‌ها عمدی بوده. دیدگاه اجتماعی ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی زمان خویش بود. او به راحتی با زبان مطایبه و طنز، از برخی از رسوم ایرانیان (مانند بلند شدن جلوی پای اشخاص هنگام ورود به مجلس) انتقاد می‌کرد. او اگرچه در خصوص روابط کارگر و کارفرما با دیگر شعرای معاصر خویش همچون فرخی یزدی، میرزاده عشقی و عارف قزوینی همصدا می‌شد، ولی در این خصوص از چارچوب رفع تکلیف فراتر نرفته و تنها به کبر و غرور کارفرما ایراد می‌گرفت و به عمق روابط بی‌رحمانه استثماری بی‌توجه می‌ماند. ایرج همراه با سید اشرف الدین حسینی (معروف به گیلانی)، مدیر روزنامه نسیم شمال، و مخبرالسلطنه هدایت از اولین شاعرانی است که شعرهایی را به‌طور خاص برای کودکان سروده‌اند. شعرهایی چون شوق درس خواندن، مهر مادر، کلاغ و روباه، خرس و صیادان، دو نفر دزد خری دزدیدند، نصیحت به فرزند، ما که اطفال این دبستانیم از نمونه‌های اینگونه اشعار هستند که مضمون دلنشینی و جذابی را با زبان بسیار ساده و روانی مطرح می‌کنند. برخی از این اشعار ترجمهٔ منظوم ایرج میرزا از قصه‌های ژان دو لا فونتن هستند که مستقیماً از زبان فرانسه توسط او به فارسی برگردانده شده‌است. اما آثار تربیتی اینگونه ادبیات کودک، توسط پروین اعتصامی و بعدها توسط صمد بهرنگی به‌طور جدی به چالش کشیده شد. آثار ایرج از اولین دوره یکسان شدن کتاب‌های درسی در ایران، در کتاب‌های درسی چاپ شده‌است. ایرج همچنین ازجمله نخستین مردانی در ایران شناخته می‌شود که از جنبش‌های حامی حقوق زنان حمایت کرده‌است. احترام به مادر وی چندین شعر در احترام به مادر دارد. شعرهایی چون «قلب مادر» و «مهر مادر» از معروفترین اشعار فارسی در مورد احترام به مادر هستند. «مهر مادر»: «قلب مادر»: این قطعه شعر ایرج میرزا در واقع ترجمهٔ مستقیم او از شعری با همین نام «Le cœur d'une mère» اثر ژان ریشپن شاعر و نویسندهٔ فرانسوی قرن نوزدهم است که در سال ۱۸۸۱ در آخرین صفحهٔ رمان او با عنوان La Glu ذکر شده‌است. نقد ایرج ایرج با وجود آشنایی به فرهنگ و ادبیات فرانسه و با آنکه به میزان مجاز بودن ورود هزل به حوزه عفت عمومی در آن زبان آشنا بود، ولی به وفور از معانی زشت، الفاظ رکیک و مضامین مستهجن در اشعار خود استفاده کرده‌است. اینگونه واژه‌ها چنان زیاد در اشعار او استفاده شده‌اند که به اعتقاد برخی کارشناسان، نمی‌توان دیوان ایرج را در دسترس کودکان قرار داد. ایرج از نوزده سالگی به عنوان شاعر در دستگاه ولیعهد منصوب شده بود و برای عیدها و مراسم رسمی شعر می‌سرود. اما از آنجا که از سرودن مدایح درباری بیزار بود از این شغل خارج شد و پیشه منشی‌گری و دبیری را بر عهده گرفت. بیزاری از شعر که مربوط به این دوران سرودن مدایح بی‌معنی و بی‌روح است باعث شده بود تا حتی در روزگاری که شعر را به خواهش دل خود می‌سرود نیز این کار را جدی نگیرد و به جای اینکه از شعر برای مطرح کردن مباحث اخلاقی و اجتماعی و سیاسی استفاده کند بدان به چشم وسیله‌ای برای تفنن و تصفیه حساب‌های شخصی استفاده می‌کرد و اگر هم مسائل سیاسی و اجتماعی و اخلاقی در شعر او مطرح شده به عنوان یک مسئله فرعی جلوه کرده‌است. اسدالله طلعت تبریزی منظومه‌ای ۲۳۴ بیتی در انتقاد از عارف‌نامه ایرج میرزا سروده و در آن به این نکته اشاره کرده بود: این مسئله را طرفداران ایرج نیز قبول دارند که او قدر ذوق و قریحه شعری خود را ندانسته و بر میزان نفوذ و تأثیر کلام خود واقف نبود. افزون بر اینگونه اشعار و کلمات رکیک، شعر ایرج با همه پختگی، از دیدگاه واپسگرایان و شاعران کلاسیک، از نظر فن شعر نیز خالی از اشکال نیست. برخی از این نواقص که امروزه به عنوان نوآوری‌های ایرج از آن یاد می‌شود، چنین است: اسقاط حرف «عین» بدل از اسقاط «همزه» در برخی ابیات مانند اسقاط عین در کلمه «عرضه» در بیت زیر: جمع بستن کلمات عربی با دستور فارسی، مانند کلمه «مستمندین» در بیت زیر: وارد کردن کلماتی که جواز ورود به شعر ندارند مانند «فقط» در شعر فارسی. استفاده مکرر از ساروج‌های ادبی مانند «مر» و «ایدون» به ضرورت شعری آثار آثار ایرج را می‌توان به دو بخش پیش و پس از مشروطه تقسیم کرد. اشعار دوره پیش از مشروطه او که محصول دوران جوانی اوست، بیشتر قصایدی در ستایش رجال زمان و بزرگان قاجار است. بخش بزرگی از این دسته اشعار ایرج امروزه در دست نیست. اشعار دوره پس از مشروطه ایرج که بیشتر به انتقادهای اجتماعی در قالب مضامین بکر اختصاص دارد، دارای اعتبار ادبی بیشتری هستند. بخشی از آثار منظوم وی، در پاسخ به مسابقات ادبی (مطروحه) انجمنهای شعرا یا نشریات معتبر ادبی بوده‌است. قطعات «دل مادر» و «هدیه عاشق» در پاسخ به مطروحه‌های مجلات «ایرانشهر» و «اقدام» سروده شده‌اند. استفاده تقریباً بی‌نظیر ایرج از زبان ساده و خروج او از چارچوب‌ها و قالب‌های رایج در شعر فارسی، باعث شده تا شعر او، جایگاه ویژه‌ای نسبت به شاعران هم دوره خود در ادبیات فارسی بیابد. او علاوه بر اینکه پا را از هنجارهای پذیرفته شده و رایج شعر دوره خود فراتر گذاشته، معانی و مضامین جدید و فلسفه واقع گرایانه‌ای را به شعر فارسی داخل می‌کند که باعث ایجاد فضای جدید ادبی پس از خود می‌شود. پرهیز از اغراق‌های غیرضروری رایج در شعر معاصرین و نزدیکی هرچه بیشتر به واقعیات روزمره، از خصوصیات شعر او است. آثار و اشعار ایرج میرزا مشتمل بر غزلیات، قصاید، قطعات و چندین مثنوی ازجمله مثنوی زهره و منوچهر و مثنوی عارف‌نامه است. مثنوی عارف‌نامه عارف‌نامه معروفترین شعر ایرج میرزا و از مشهورترین منظومه‌های ادبیات فارسی است. شعری در قالب مثنوی در ۵۱۵ بیت که در اصل در هجو عارف قزوینی سروده شده ولی شاعر در ضمن آن به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی با نگاه انتقادی نیز می‌پردازد. نکوهش حجاب و مخالفت با خانه‌نشینی زنان، انتقاد از سیاست‌مداران و فضای سیاسی کشور و اعتراض به رواج بچه‌بازی و رابطه با همجنس از مضامین دیگر این شعر است که با بیانی طنزآمیز و هزلی مطرح شده‌اند. عارف‌نامه به رغم محبوبیت و شهرت فراوان خود مورد انتقادات و مخالفت‌های فراوان نیز قرار گرفته و شاعران معاصر ایرج نیز چندین منظومه مفصل در انتقاد از آن سرودند و ایرج میرزا نیز چندین شعر در پاسخ به ایشان سروده‌است. انگیزه برخی مخالفت‌ها دفاع از عارف قزوینی و برخی دیگر دفاع از حجاب و برخی نیز انتقاد از عبارات بی‌ادبانه در این شعر بوده‌است. مثنوی زهره و منوچهر زهره و منوچهر مثنوی عاشقانه‌ای از ایرج میرزا است که برگرفته از اسطوره «ونوس و آدونیس» از اساطیر یونانی است. در طول تاریخ شاعران و نویسندگان بزرگی آثار مهمی را در مورد این عشق نافرجام و تلخ خلق کرده‌اند از جمله منظومه ونوس و آدونیس اثر ویلیام شکسپیر که شعر ایرج میرزا نیز برداشت آزادی از شکسپیر است. هرچند ایرج تغییرات زیادی در داستان داده و با ذکر مسائل فرهنگی ایران آن را بومی‌کرده‌است. برای مثال آدونیس شکارچی به یک نظامی جوان ایرانی تبدیل شده و زهره نیز وقتی از جامه افلاکی درآمده و جامه خاکیان را بر تن می‌کند به رسم زنان ایران مقنعه بر سر دارد و وقتی از شاهکارهای خود سخن می‌گوید از خلق هنرمندانی چون کمال‌الملک و پروردن قمرالملوک و دادن قلم در کف دشتی و ساز به دست درویش خان سخن می‌گوید. زهره و منوچهر محصول سال‌های پایانی عمر ایرج است و به همین جهت ناتمام مانده و بعدها احتمالاً توسط سید عبدالحسین حسابی تکمیل شده‌است. یادواره برخی از دوستان و شاعران هم‌دوره با ایرج میرزا مانند محمدحسین شهریار و وحید دستگردی، در سوگ او اشعاری سروده‌اند. قطعه زیر یکی از دو قطعه‌ای است که محمّدتقی بهار به یاد ایرج سروده‌است. همچنین قمرالملوک وزیری در رثای ایرج میرزا ترانه «امان از این دل» را در دستگاه سه‌گاه خوانده‌است. به گفته مرتضی نی‌داوود، ایرج میرزا چندی در جوانی واله قمر بود. بولواری در شهر مشهد به نام ایرج میرزا نام‌گذاری شده بود که در سال ۱۳۸۸ به دلیل آنچه «ادبیات مستهجن» ایرج خوانده شد، به جلال آل احمد تغییر نام یافت. پانویس منابع معین، محمد، فرهنگ فارسی انتشارات امیرکبیر جلد پنج از صبا تا نیما (جلد دوم)، یحیی آرین‌پور، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۷۵. داده‌های جعبهٔ زندگی‌نامه از: ایرج میرزا، فرانکفورت: نشر البرز، ۱۳۸۱/۲۰۰۲. پیوند به بیرون دانلود دیوان ایرج میرزا تاریخ ترجمه ادبی از فرانسه به فارسی ظهیرالدوله (ردیف ۳۰۱) دانلود تصنیف «امان از این دل» با صدای قمرالملوک وزیری و در رثای ایرج میرزا افراد انقلاب مشروطه انجمن ادبی ایران اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی) اهالی ایران در سده ۲۰ (میلادی) اهالی تبریز درگذشتگان ۱۳۰۴ درگذشتگان ۱۹۲۶ (میلادی) زادگان ۱۲۵۱ زادگان ۱۸۷۴ (میلادی) شاعران آذری اهل ایران شاعران اهل تبریز شاعران مرد اهل ایران شاهزادگان قاجار طنزپردازان اهل ایران مدفونان در گورستان ظهیرالدوله نویسندگان مرد اهل ایران شاعران سده ۱۹ (میلادی) اهل ایران شاعران سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران
3362
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%AC%D9%81
نجف
نَجَف مرکز استان نجف در کشور عراق است که آرامگاه علی ابن ابیطالب، نخستین امام شیعیان در این شهر واقع شده‌است. این شهر از مقدس‌ترین شهرهای شیعیان و مرکز قدرت سیاسی شیعیان در عراق به‌شمار می‌رود. نجف همواره محل تردد و اقامت زائران و نیز مشتاقان علوم دینی است که این عامل در رونق تجارت آن تأثیری بسزا دارد. این شهر مدت زیادی در مسیر کاروان‌هایی قرارداشته که برای انجام مناسک حج از راه خشکی عازم مکه و مدینه بودند. این ویژگی نیز در ارتباط نجف با شهرها و مراکز تأثیر زیادی داشته‌است. نجف همچنین محل تولد پدر سید علی خامنه ای، سید جواد خامنه ای می‌باشد. در نجف صنعت‌های مختلفی رونق داشته، منسوجات نجف مشهور و عبای نجفی، مرغوب و مطلوب بسیاری از خریداران است که به دلیل تولید فراوان به شهرهای دیگر عراق نیز صادر می‌شود. بازرگانی نجف رونق فراوان داشته و تاجران حجاز، نجد، عمان، یمن و کویت با آن شهر در ارتباط بوده‌اند. جغرافیا نجف در ۱۶۰ کیلومتری جنوب بغداد در مختصات °۳۱٫۹۹ شمالی و °۴۴٫۳۳ غربی قرار گرفته و جمعیت آن ۶۷۵٬۰۰۰ نفر برآورد شده‌است. شهر نجف از لحاظ جغرافیایی در نزدیکی شهر کوفه قرار گرفته‌است. نزدیکی شهر نجف و کوفه به نحوی است که نمی‌توان این دو شهر را از همدیگر مجزا دانست. در متون تاریخی، اسامی گوناگونی برای نجف ذکر شده‌است از جمله غری یا غریان، مشهد، نجف اشرف، الطور، الطهر، الجودی، الربوه، بانقیا و اللسان. نجف مشهورترین نام شهر است که پس از آن صفت اشرف نیز اضافه می‌گردد و مجموعاً نجف اشرف گفته می‌شود. نجف واژه‌ای عربی و به معنای منجوف است. منجوف مکانی است مستطیل شکل و مرتفع که آب دراطراف آن جمع می‌گردد ولی بر سطح آن جاری نمی‌شود. وضعیت جغرافیایی شهر نجف که مستطیل شکل بوده و از زمین‌های پیرامون بلندتر است موجب شده این نام بر آن نهاده شود. نجف از پنج محله تشکیل می‌شود که عبارتند از: العمارة، الحویش، البراق، المشراق، الغازیة. هوای نجف در تابستان، گرم و خشک است و اهالی آن به‌سرداب‌های زیرزمینی پناه می‌برند تا از گرما در امان باشند. چنانچه بادهای گرم بوزد حرارت به ۴۶ درجه می‌رسد. در زمستان نیز سرمای گزنده و سوزناکی دارد و سرمای شهر بدان اندازه است که آب یخ می‌بندد. در عهد ساسانی در اطراف نجف دریاچه‌ای وجودداشته که پس از ظهور اسلام خشک گردیده، بعدها دوباره دریاچه‌ای پدید آمده، که تا حدود یک قرن پیش نیز وجودداشته ولی دولت عثمانی آن را خشکانیده است. تاریخ پس از کشته شدن علی توسط ابن ملجم طبق وصیت وی، او به‌طور ناشناس در منطقه‌ای نزدیک به شهر کوفه دفن شد. چنین روایت شده که بیش از صد سال بعد، خلیفه عباسی، هارون الرشید، به شکار گوزن در خارج کوفه رفت و گوزن به محلی پناه برد که در آن محل سگ‌های شکاری او را دنبال نکردند. در پرس و جو که راز این مکان چیست، به هارون الرشید گفته شد که آن محل دفن علی ابن ابیطالب است. هارون الرشید بعد از اینکه این امر توسط جعفر صادق تأیید شد، دستور داد که آرامگاهی در همان محل ساخته شود و در زمان کوتاهی شهر نجف در اطراف آرامگاه رشد کرد. مکان دیگری که ادّعا می‌شود آرامگاه علی است، شهر مزارشریف در افغانستان می‌باشد. اماکن مقدس به غیر از آرامگاه علی، در شهر نجف اماکن مقدسه دیگری نیز وجود دارد که به شرح زیر است: آرامگاه آدم آرامگاه نوح آرامگاه هود آرامگاه صالح مسجد کوفه مسجد حنانه مسجد سهله آرامگاه وادی السلام مشاهیر مدفون در نجف عالمان در صحن حرم امام علی سید بحرالعلوم میرزای شیرازی میرزا حسین محدث نوری آرامگاه او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی باب‌القبله، واقع است. اقا محمد خان قاجار شیخ انصاری شیخ عباس قمی میرزای نائینی علیمراد‌خان زند مرتضی طالقانی سید مصطفی خمینی ابوالحسن اصفهانی آخوند خراسانی سید ابوالقاسم خوئی سید محمدکاظم یزدی شیخ جعفر شوشتری شیخ طوسی علامه حلی مقدس اردبیلی ملا احمد نراقی میرزا حبیب‌الله رشتی علاءالدین حسین خلیفه سلطان بیرون از صحن امام علی سید محسن حکیم شیخ جعفر کاشف الغطا علامه امینی آقابزرگ تهرانی سید محمدباقر صدر محمدرضا تنکابنی عمان سامانی رئیس‌علی دلواری کتابخانه‌ها کتابخانه آستان قدس علوی (العتبة العلویة) کتابخانه حسینیه شوشتری‌ها کتابخانه عمومی امیرالمؤمنین (کتابخانه علامه امینی) کتابخانه مدرسه سید شهرهای خواهرخوانده نجف با یک شهر جهان خواهرخوانده است: جستارهای وابسته نیروگاه حیدریه دریاچه نجف پیوند به بیرون تصویر ماهواره‌ای منابع http://en.wikipedia.org/wiki/Najaf بنیان‌گذاری‌های ۷۹۱ (میلادی) در آسیا بنیان‌گذاری‌های ۷۹۱ (میلادی) جغرافیای اسلام زیارت شهرهای مقدس شیعه دوازده‌امامی شهرهای مقدس علی بن ابی‌طالب مراکز شهرستان‌های عراق مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۸ (میلادی) هلال حاصل‌خیز
3367
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D9%87
افسریه
اَفسَریه یکی از محله‌های جنوب‌شرق شهر تهران است. این محله از غرب به بزرگراه بسیج، از جنوب به شهرک والفجر، از شمال به خیابان شهید رحیمی (خیابان ۴۶) و از شرق به قصر فیروزه و کوه و از جنوب شرقی به سه‌راه افسریه و مسعودیه منتهی می‌شود. نام‌گذاری این محله با توجه به اسم مالک اولیه این اراضی، «افسر الملوک» صورت گرفته‌است. این فرد سال‌ها پیش زمین‌های خود در منطقه افسریه را در قطعات ۱۲۰ مترمربعی به متقاضیان واگذار کرد. ویژگی‌ها محله افسریه دارای شبکه خیابان‌های متقاطع و منظم است. این محله از سه خیابان اصلی شمالی-جنوبی با نام‌های ۱۵ متری اول، ۱۵ متری دوم و ۱۵ متری سوم و نیز یک خیابان شرقی-غربی با نام ۲۰ متری افسریه تشکیل شده‌است و در میان این خیابان‌ها از جنوب تا شمال دارای ۴۵ کوچه منظم است. افسریه در تقسیم‌بندی سنتی، به دو بخش افسریه بالا یا شمالی و افسریه پایین یا جنوبی تقسیم شده‌است. افسریه بالا از شمال به خیابان شهید رحیمی و پادگان سپاه، از جنوب به خیابان شهید ترابی (خیابان ۱۸)، از شرق به شهرک شهید بهشتی و خیابان برادران شهید نیکوعمل و از غرب بهراه بزرگ بسیج محدود می‌شود. افسریه را می‌توان به عنوان نخستین محله از نظر مهندسی شهرسازی در تهران در بدو تأسیس نام برد؛ این محله از محله‌هایی در تهران است که از سیستم کدینگ در نام‌گذاری خیابان‌ها استفاده شده و آدرس‌دهی در این محله به‌صورت شماره خیابان و پلاک هست به عنوان مثال افسریه خیابان ۳۱ پلاک ۷۱. طراحی این محله براساس قطعات ۱۲۰ متری در کل محل یکسان بوده‌است و از این بابت نیز در تهران جز معدود محلات با این خصوصیت است و در ابتدا صرفاً به عنوان محله‌ای ویلایی در یک طبقه بنیان‌گذاری شده بود. از نکات ریز در پیش‌بینی‌های انجام شده در بدو تأسیس این محله، می‌توان به عرض ۶ متر بر زمین‌ها اشاره کرد که پیش از انقلاب در پارکینگ دو همسایه کنار هم، حتماً می‌بایست یکی سمت چپ ملک قرار گیرد و دیگری سمت راست قرار گیرد؛ با این ترفند ساده شهرداری پیش از انقلاب، به راحتی ایجاد جای یک پارک ماشین در خیابان را بین دو همسایه جانمایی نمود که متأسفانه بعد انقلاب اصلاً به این موضوع دقت نگردید و منجر به کمبود شدید جای پارک شد. نخستین مدرسه ساخته شده در افسریه، مدرسه جمهوری اسلامی می‌باشد؛ این بنا در دهه ۳۰ ساخته شده که آن زمان، کمتر کسی در این منطقه ساکن بوده‌است. این منطقه پس از تجربه بد شهرسازی در مناطقی مانند نظام‌آباد، سر آسیاب، خراسان، مناطق شمالی تهران و… که عمدتاً دارای کوچه‌های تنگ و باریک بود، در ابتدای امر همراه با مناطق تهرانپارس و نارمک، منطبق با استانداردهای روز شهرسازی طراحی گردید. افسریه نخستین محله بعد از انقلاب است که دارای گاز شهری گردید. از دیگر ویژگی‌های این محل وجود بازار و مغازه‌های گوناگون می‌باشد. بازار افسریه جزء پُر رونق‌ترین بازارهای تهران می‌باشد. سه‌راه افسریه سه‌راه افسریه، نام تقاطعی قدیمی در شهر تهران و در مجاورت محله افسریه است. این تقاطع، به جهت قرار گرفتن در مسیر حرکت اکثر مسافران تهرانی که قصد ترک تهران به سمت شرق را دارند و همچنین به عنوان دروازه ورودی تهران، حائز اهمیت بود. این سه‌راه، از طرفی به سمت جاده تهران-مشهد، از طرف دیگر به بزرگراه بسیج و از طرفی به اتوبان بعثت منشعب می‌شد. به عبارت دیگر، سه بزرگراه اصلی تهران (بزرگراه‌های افسریه، بعثت و جاده تهران-مشهد) در این نقطه به هم متصل می‌شدند. پس از راه‌اندازی بزرگراه آزادگان و تغییر نام اتوبان افسریه به بسیج، پل بسیج جایگزین این سه‌راه شد ولیکن در اصطلاح عموم همچنان با نام سه‌راه افسریه شناخته می‌شود. منابع پانویس راه خودرو، نقشه ویژه ترافیکی تهران، ۱۳۸۳خ. محله‌های تهران محله‌های منطقه ۱۴ تهران محله‌های منطقه ۱۵ تهران
3373
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C%20%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%DB%8C
مثنوی معنوی
مثنوی، مشهور به مثنوی معنوی (یا مثنوی مولوی)، نام کتاب شعری از مولانا جلال‌الدین محمد بلخی شاعر و عارف ایرانی است. این کتاب حدوداً از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده اما در چاپ حاضر تعداد ابیات آن که برابر با ابیات تصحیح و طبع نیکلسون است، از این قرار است: دفتر اول: ۴۰۰۳ بیت دفتر دوم: ۳۸۱۰ بیت دفتر سوم: ۴۸۱۰ بیت دفتر چهارم: ۳۸۵۵ بیت دفتر پنجم : ۴۲۳۸ بیت و دفتر ششم: ۴۹۱۶ بیت است ، که بر روی هم کل اثر مشتمل بر ۲۵۶۳۲ بیت می‌شود که یکی از برترین کتاب‌های ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شده‌است؛ که در واقع عنوان کتاب نیز می‌باشد. اگر چه قبل از مولوی، شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب شعری مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح بالاتری برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پی‌درپی به شیوهٔ تمثیل داستان سختی‌های انسان در راه رسیدن به خدا را بیان می‌کند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نی‌نامه شهرت دارد و چکیده‌ای از مفهوم ۶ دفتر است. این کتاب به درخواست شاگرد مولوی، حسام‌الدین حسن چلبی، در سال‌های ۶۶۲ تا ۶۷۲ هجری/۱۲۶۰ میلادی تألیف شد. عنوان کتاب، مثنوی، در واقع نوعی از ساختار شعری است که در این کتاب استفاده می‌شود. مولوی در این کتاب مجموعه‌ای از اندیشه‌های فرهنگ ایرانی-دینی را گرد آورده‌است. این کتاب به انتخاب نشریه گاردین جزو ۱۰۰ کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده است. حکایات مثنوی و ساختار ادبی مثنوی مولوی، مانند بیشتر مثنوی‌های صوفیانه، به صورت عمده از «حکایت» به عنوان ابزاری برای بیان تعلیمات تصوف استفاده می‌کند. ترتیب قرار گرفتن حکایتهای گوناگون در این کتاب ظاهراً نظم مشخصی ندارد. شخصیت‌های اصلی حکایتها می‌تواند از پیامبران و پادشاهان تا چوپانان و بردگان باشد. حیوانات نیز نقش پررنگی در این حکایتها بازی می‌کنند. حکایات موجود در مثنوی از منابع مختلف قدیمی‌تر آمده‌اند. برخی عیناً در مثنوی‌های عطار نیشابوری همچون منطق الطیر موجودند. برخی همچون داستان خلیفه و لیلی، پادشاه و خانه کمپیر، استر و استر، محمود و ایاز، گنج نامه، حلوا ساختن جهود و عیسوی و مسلمان از مقالات شمس استخراج شده‌اند. آخرین داستان مثنوی (شاهزادگان و دژ هوش ربا)، با وفات مولوی ناتمام ماند. دفتر ششم مثنوی از همین روی دفتری ناتمام است. فرزند او مثنوی زیبایی دارد که در آن از مرگ پدر و ناتمام ماندن مثنوی گله کرده‌است. اصل داستان را البته جویندگان می‌توانند در مقالات شمس تبریزی بیابند و از بخش پایانی قصه مطلع شوند. مولوی در مثنوی تبحر خود را در استفاده از اتفاقات روزمره برای توضیح دیدگاه‌های عرفانی‌اش نشان می‌دهد. ویژگی تمایزبخش دیگر این کتاب میزان گریزهای مکرر آن از داستان اصلی برای توضیح (گاه مفصل) نکات مختلف جنبی داستان، است. این نکته ممکن است بیانگر این باشد که برای مولوی مضمون داستان اهمیت بسیار بیشتری از سبک نگارش داشته‌است. مثنوی و کتب آسمانی برخی از ادیبان، مثنوی را تالی کتب آسمانی خوانده‌اند و برخی پا را از این هم فراتر نهاده و بر خلاف نص صریح قرآن، آن را مصحف ثانی نام نهاده‌اند. عبدالرحمن جامی، مثنوی معنوی را «قرآن در زبان فارسی» نامیده‌است. بنابر نظر جلال‌الدین همایی، مثنوی اگر از سروده‌های گاتا، اوستای زرتشت، وداهای هندوان و عهد جدید مسیحیان (قرآن و عهد عتیق مستثنی شده‌اند) که در دسترسند، عمیق‌تر و پرمایه تر نباشد، قدر مسلم کمتر هم نیست. دلیل این اعتقاد به دو نکته بازمی‌گردد. نکته اول آنکه سرچشمه فیض و سرمایه‌ای که سبب تألیف مثنوی گشته همانا وحی الهی است و این در جای جای مثنوی مشهود است. بنابر اعتقاد مسلمانان، وحی به پیامبران مختص نیست و چه بسا به تعبیر قرآن بر زنبور عسل نیز نازل گردد؛ بنابراین اعتقاد است که در مثنوی آمده‌است. دلیل دوم آنکه مولانا روحی وحی‌گیر و وحی‌شناس داشته و این روح اثر خود را به شکل چشمگیری در مثنوی به جای گذاشته‌است. عرفان مثنوی اگر خواسته شود که در باب تفکرات عرفانی مولوی تحقیق شود، شاید بهترین راه تحلیل کلیات شمس باشد؛ ولی اگر هدف شناخت برداشتهای او از زندگی و دین باشد، بررسی غزلهایش نتیجه‌ای در برنخواهد داشت. به این منظور مثنوی انتخاب بهتری است. مولوی در تدوین این اثر قصد تعلیم و اندرز گویی داشته و راه‌های وصول به خدا و معرفت نفس را می‌آموزد. بعضی را نظر بر این است که مولوی اساساً در قالب‌های صوفی‌گری امام محمد غزالی نمی‌گنجد. و می‌گویند: مثنوی او گاهی حتی با اصول صوفی‌گری مانند «نفرت از دنیا و عشق به خدا»، «فنای در خود و بقای در خدا» و تخلص به اخلاق الله» نیز در تعارض است. بر عکس مثنوی بیشتر با مسائلی از قبیل «حیات دینی روح» و «اشتیاق روح به اتحاد با حق» درگیر است. اما با دقت در مفاهیم مثنوی معلوم می‌شود که مولوی اندیشه‌ای فراتر از همه چیز داشته و به عبارت دیگر صلح کل بوده‌است و اگر تفاوت‌هایی میان سلوک وی با اندیشه‌های امثال امام محمد غزالی وجود دارد اما با آن در تعارض نیست. مثنوی، منتخب بدون نظم و ترتیبی از تمامی اندیشه‌های فلسفی و کلامی جهان اسلامی از آغاز تا قرن هفتم هجری است. مولوی هرچه در هر دستگاه فکری درست یافته‌است، انتخاب کرده‌است. رشته‌ای که این نکات نامرتبط را به یکدیگر پیوند داده‌است، داستانهای مثنوی است. طبقه‌بندی سبک گفتار مطالب مثنوی را از جهت فهم خواننده به سه بخش عام، خاص و اخص تقسیم می‌کنند. بخش عام یا محکمات بخشی از مثنوی است که در آن روی سخن با عامه‌است و هرکس نیز به قدر فهم خود از آن استفاده می‌کند. اکثر حکایات و نصایح و پندهای مثنوی در این بخش قرار دارند. بخش دوم مطالب مثنوی بخش خاص یا بخش حدفاصل نامیده می‌شود. مطالب این بخش گویی چنان است که مولوی با یاران دمساز خود در خلوت بیان نموده‌است و خوانندگان از روزنی جسته و گریخته از آن می‌شنوند. بخش سوم از مطالب مثنوی بخش اخص یا متشابهات است که آن دسته از سخنان بسیار مشکل و مبهم مثنوی است که متشابهات قرآنی را به یاد می‌آورد. برخی از سخنان این بخش از مثنوی قابل تاویلند مانند که اشاره‌است به داستان بیهوش شدن پیامبر اسلام از هیبت دیدن جبرئیل. لیکن بخشی از اشعار این بخش یا تاویلات گوناگون دارند یا تاکنون تفسیر نشده‌اند. چرا که با سکوت مولوی نیمه کاره رها شده‌اند. مثنوی و شمس تبریزی مولوی در حدود سن ۴۰ سالگی با شمس‌الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی معروف به شمس تبریزی به مدت چهار سال (با یک دوره فترت) محشور شد و این ملاقات چنان اثری عمیق در وی گذاشت که هرجا در مثنوی کلمات آفتاب، خورشید یا شمس آمده‌است، روی سخن بلافاصله به شمس تبریزی بازگشته‌است. این موضوع محدود به این کلمات نیز نمی‌شود. هرجا در مثنوی داستانی از عشقی سوزان یا حکایت از محبتی جوشان می‌رود، سخن به شمس بازمی‌گردد. حکایت عشق سلطان محمود و ایاز و حکایت عشق پادشاه و کنیز (اولین حکایت دفتر اول) از این جمله‌اند. مثنوی و حسام الدین حسن چلبی مصاحبت مولانا و حسام الدین حسن چلبی مدت ۱۰ سال به طول کشید و با وفات مولوی در سال ۶۷۲ پایان یافت. این سالها سالهای تألیف مثنوی معنوی است و مثنوی در حقیقت به خواست و اصرار حسام الدین از همان سال اول آشنایی سروده شد. مثنوی هفتاد من مثنوی در میان قالب‌های شعر فارسی، جزء قالب‌های سهل و آسان شعری شمرده می‌شود. به همین لحاظ نیز شعرایی چون نورالدین عبدالرحمن جامی، عطار نیشابوری، و ده‌ها شاعر دیگر، طبع خود را درقالب مثنوی آزموده‌اند و غالباً در انشاء شعر موفق بوده‌اند؛ لذا، حجم بالای مثنوی معنوی ظاهراً نباید موجب تعجب و تحت تأثیر قراردادن خواننده باشد. لیکن آنچه مثنوی معنوی را از سایر مثنوی‌ها جدا می‌کند روانی آن در عین خلاقیت و نوآوری ادبی و معنی دقیق الفاظ و تعبیرات جدید آن است. انتقال معنی از مطلبی به مطلبی و از حکایتی به مضمونی دیگر و در عین حال پیوستگی و ناگسسته بودن مطالب در آن از بدیعیات است. تأخیر دفتر دوم مورخان و محققان تأخیر دو ساله در سرودن دفتر دوم مثنوی را غیبت و گوشه نشینی حسام‌الدین چلبی به علت فوت همسرش یا فوت صلاح الدین زرکوب قونوی ذکر کرده‌اند. در این مدت مولانا موافقی نیافت تا حرف دل خود گوید و دامن صحبت غیر فرو نهاد؛ و مردان حق چون جویای حقیقت نبینند، خاموشی گزینند. داستان ناتمام پایان دفتر ششم مثنوی سلطان ولد فرزند مولانا گوید: وقتی دفتر ششم مثنوی به پایان رسید دیگر پدر، دم نزد. از او سؤال کردم که داستان شاهزاده سوم دژ هش ربا ناتمام ماند. پدر گفت: دیگر اشتر نطقم بخفت و پس از من کسی دیگر خواهد آمد و ناگفته‌ها را خواهد گفت. در قرن یازدهم شیخ نجیب الدین رضا تبریزی، داستان شاهزاده سوم را با عنوان شهروان معتبر در مدت زمان چهل روز با تفصیل انشاد نمود و همچنان‌که مولوی می‌سرود و حسام الدین چلبی می‌نوشت، دراین جا نیز شیخ علینقی اصطهباناتی جانشین و تربیت شدهٔ او کاتب مثنوی سبع المثانی وی بود. ملیت مثنوی مولوی خود زادهٔ بلخ (خراسان بزرگ) بود و در زمان تصنیف مثنوی در قونیهٔ روم (ترکیهٔ فعلی) می‌زیست. اما زبان مثنوی فارسی ایرانیست. مثنوی را به گلی تشبیه کرده‌اند که گرچه در یک آب و خاک پرورش یافته، بوی عطرش مشام جهانیان را آگنده‌است. با آنکه مثنوی به عموم جهانیان تعلق دارد، ولی بهره ایرانیان و پارسی زبانان از وی بیشتر است. چرا که، اولاً، مثنوی شریف به زبان پارسی سروده شده، و ثانیاً، از محیط فرهنگی ایران بیشترین تأثیر را پذیرفته‌است. داستانهای مثنوی عموماً با فرهنگ ایران آن روزگار منطبق بوده‌است. داستان کبودی زدن قزوینی نمونه‌ای بارز از اینگونه تأثیر فرهنگی ایران بر مثنوی است. با این وجود نباید ناگفته گذاشت که مثنوی معنوی تأثیر زیادی روی ادبیات و فرهنگ ترکی نیز داشته‌است. دلیل این امر این است که اکثر جانشینان مولوی در طریقه صوفی مربوط به او از ناحیه قونیه بودند و آرامگاه وی نیز در قونیه‌است. برخی مولوی شناسان (ازجمله عبدالحسین زرین‌کوب) برآنند که در شهر قونیه در زمان مولوی، زبان مردم کوچه و بازار، زبان فارسی بوده‌است. تصحیح‌های معتبر عبداللطیف عباسی گجراتی. تصحیح شیخ عبداللطیف عباسی گجراتی منشی، ادیب، مصحح و دانشمند بزرگ هندی از مثنوی معنوی که گسترده ترین پژوهش بر متن مثنوی از جهت تعداد مدارک مورد بررسی براساس ۸۰ نسخۀ خطی می باشد، با مشارکت ادبا، فضلا و منشیان دربار جهانگیر شاه گورکانی در کشور هندوستان در سالهای ۱۰۳۱ تا ۱۰۳۲ هجری قمری / ۱۶۲۲-۱۶۲۳ میلادی انجام گرفته است. این تصحیح، ضمن این که از نخستین نمونه های تصحیح آثار فارسی به شیوۀ نوین آن بشمار می رود، حاوی تعلیقات مصحح و بررسیهای فنی و ادبی گرانبهایی در حاشیۀ آن است. این اثر با تحقیق زهیر طیب در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی از سوی انتشارات تراث اسلامی دارالتراث منتشر شده است. رینولد نیکلسون. تصحیح رینولد نیکلسون از مثنوی نخستین بار سال ۱۹۲۵ میلادی در لیدن منتشر شد که انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۳۶ نیز آن را در ایران منتشر کرد. عیدالکریم سروش. تصحیح عبدالکریم سروش از مثنوی بر اساس نسخه قدیمی قونیه بود که سال ۱۳۷۵ شرکت انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرد. محمّدعلی موحّد. تصحیح محمّدعلی موحّد را انتشارات هرمس سال ۱۳۹۶ در دو جلد منتشر کرد. خلاصه‌های مثنوی لُب لُباب معنوی تألیف ملّاحسین واعظ کاشفی، تصحیح عبدالکریم سروش، انتشارات صراط مثنوی معنوی برای همه تألیف محمد جعفری مالواجردی، انتشارات آفرینش، تلخیص جامعی از تمامی شش دفتر مثنوی معنوی مولانا. بازنویسی حکایات مثنوی تلاش‌های بسیاری برای بازنویسی حکایات مثنوی انجام شده‌است. اخیراً کوششی جدید به سبکی نو توسط محمد حسین مکارم انجام گرفته که علی‌رغم نوین بودن اثر و تصاویر زیبای آن بسیار ناشناخته است. " کتاب «شرح درد اشتیاق» بازنویسی کلیه حکایات مثنوی، دفتر اول و دوم، به سبکی نو و امروزی در قالب داستانهای کوتاه و مینیمالیستی (داستانک یا داستان کوتاه)، به زبانی ساده و شیوا و قابل فهم عموم طبقات مردم می‌باشد. همچنین تعدادی از داستانها به فراخور مضمون آن، دارای دیدگاه عرفانی شخصیتهای به نام و مطرح، و بعضی نیز به تصاویر رنگی تازه و بدیع مزین است. ترجمه به زبان‌های دیگر ترجمه به زبان کردی مثنوی معنوی توسط عبدالسلام مدرسی (خانی) با همان نام اصلی کتاب به شیوهٔ شعر و با حفظ وزن به زبان کردی و گویش سورانی ترجمه شده است. این ترجمه در سال ۱۳۹۵ در ارومیه از طرف مؤسسه انتشاراتی حسینی اصل در هزار نسخه و در دو مجلد به چاپ رسیده است. مجلد اول به دفتر اول تا چهارم اختصاص دارد و مجلد دوم از دفتر پنجم تا کشف‌الابیات را در بر می‌گیرد. همچنین ترجمهٔ دیگری از مثنوی معنوی در ۱۶۱۸ بیت به کردی کرمانجی توسط ملا احمد شرفخانی انجام شده که در قالب پروژهٔ شهرداری شهر قونیه برای ترجمهٔ مثنوی به ۵۰ زبان زندهٔ دنیا، در ۶ جلد به چاپ رسیده است. کتاب‌های تألیف شده راجع به مثنوی زهیر طیب، مناقب مولانا، تصحیح نسخه خطی کتابخانه ایاصوفیا، انتشارات تراث اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۹، صص ۲۰۸ زهیر طیب و علی بن محمد بسطامی شاهرودی مشهور به مصنفک بسطامی متوفی ۸۷۵ هجری قمری، شرح اوائل مثنوی، انتشارات تراث اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۹، صص ۳۹۰ سمیرا بامشکی، روایت‌شناسی داستان‌های مثنوی، انتشارات هرمس، چاپ دوم، ۱۳۹۳، صص ۶۰۲ حمیدرضا توکلی، بوطیقای روایت در مثنوی، انتشارات مروارید، چاپ دوم، ۱۳۹۱، صص ۷۰۶ مهدی سیاح‌زاده، و چنین گفت مولوی، انتشارات مهراندیش، چاپ دوم، ۱۳۹۴، صص ۶۶۱ جلال‌الدین همایی، مولوی نامه (دو جلد) مؤسسه نشر هما، چاپ نهم، ۱۳۷۶ مجید آذرشاهی، داستان‌های منتخب مثنوی مولانا(شش جلد) انتشارات مسیر دانشگاه،۱۳۹۷ خورشیدی، صص ۱۵۰۰ تفسیرها و شرح‌ها ← احمد رومی که معاصر سلطان ولد بوده. جواهرالاسرار و زواهرالانوار تألیف کمال‌الدین حسین‌بن حسن خوارزمی. متوفی ۸۴۰ هجری قمری. شرح جامع مثنوی سروری تألیف مصلح الدّين مصطفي بن شعبان سروري متوفی ۹۷۰ هجری قمری به زبان فارسی در شش دفتر، بتازگی از کتابخانه های کشور ترکیه و بوسنی هرزگوین کشف و شناخته شده است. این شرح از حیث نزدیکی زمانی و مکانی شارح و شباهت شخصیتی او به مولانای رومی و کثرت شواهد حدیثی و قرآنی و ادبی که نشانی بسیاری از بینامتن های مثنوی را بیان کرده، مورد توجه قرار گرفته است. این شرح با تحقیق و تصحیح و تخریج حدیثی زهیر طیب در انتشارات تراث اسلامی دارالتراث به چاپ رسیده است. لطایف المعنوی من حقایق المثنوی، اثر عبداللطیف عباسی گجراتی که اولین شرح مثنوی در شبه قاره است. اسرارالغیوب تألیف خواجه ایوب، از صوفیان قرن دوازدهم. ← ولی‌محمد اکبرآبادی در سال ۱۱۴۰ هجری قمری. بحرالعلوم تألیف محمدبن نظام‌الدین. ← ملاهادی سبزواری (اسرار) ۱۲۹۰ هجری قمری. فاتح‌الابیات تألیف اسماعیل انقروی، شرحی است به ترکی استانبولی. المنهج‌القوی یوسف‌بن احمد مولوی به زبان عربی. ← محمد کفائی به زبان عربی چاپ بیروت ۱۹۶۵ میلادی. ← رینولد نیکلسون در هشت جلد به زبان انگلیسی چاپ لیدن ۱۹۳۷ میلادی. شرح جامع مثنوی معنوی ← کریم زمانی شرح مثنوی شریف در سه مجلد ← بدیع الزمان فروزانفر تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی در ۱۵ جلد ← محمدتقی جعفری ← جعفر شهیدی ← محمد استعلامی برگزیده به‌عنوان بهترین کتاب سال. عین‌الله علا، زمزمه جان، شرح مثنوی معنوی، دوره چهار جلدی، دفتر اوّل، انتشارات سخن، ۱۳۹۳ کلید مثنوی: شرح جامع مثنوی , اشرفعلی تانوی، مترجم سمیرا گیلانی، دوره ۲۴ جلدی، دفتر اول: جلد اول و دوم، پژوهشگاه اسرا و نشر راشدین، تهران: ۱۳۹۸. پانویس منابع تفسیر مثنوی مولوی. جلال الدین همایی.انتشارات هما. تهران. ۱۳۶۶ Nicholson, R. A. (رینولد نیکلسون) Tales of Mystic Meaning ~ being Selections from the Mathnavi of Jalal-ud-Din Rumi, with a Frontispiece by Cynthia Kent, Frederick A. Stockes Company Publishers پیوند به بیرون فایل رایانه‌ای دفاتر مثنوی: حسین کُرد؛ Rumi’s Work in Persian /Farsi rumisite.com فایل رایانه‌ای دفاتر مثنوی: سعید موسوی؛ https://web.archive.org/web/20180426075702/http://ase.sbu.ac.ir/FA/Staff/S_Mousavi//Lists/Dars/DispForm.aspx?ID=13&Source=http://ase.sbu.ac.ir/FA/Staff/S_Mousavi/Pages/Teaching.aspx مثنوی معنوی] پردیس فنی و مهندسی شهید عباسپور آثار مولوی ادبیات تسنن ادبیات تصوف ادبیات فارسی شعرهای فارسی علم کلام کتاب‌های الهیات اسلامی کتاب‌های عرفانی منظومه‌های فارسی حافظه ملی ایران مثنوی
3377
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%86
تومان
تومان ( گفتار عامیانه: تومن) یکای شمارش و یکای پول نیمه رسمی ایران است که به‌طور پیوسته از قرن هفتم هجری تاکنون به عنوان یکای پول در ایران کاربرد داشته‌است و با وجود تغییر واحد پول ایران در سال ۱۳۰۸ به ریال، مردم همچنان از واحد شمارش تومان استفاده می‌کنند. در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۲۹۹ واحد پول ملی ایران از ریال به تومان تغییر یافت به این گونه که هر یک تومان صد قران و معادل ده‌هزار ریال سابق شد. واژه‌شناسی ریشهٔ واژه «تومان» در زبانِ هندو-اروپاییِ تخاری است این قوم آریایی و ایرانی تبار بودند. این واژه از زبان تخاری-آ tmāṃ و تخاری-ب tmāne/tumane گرفته شده‌است که به معنی هزار می‌باشد. سپس این واژه از زبانِ تخاری وارد زبان‌های آسیای مرکزی شده‌است. «تومان» در ایران، وام‌واژه‌ای مغولی به معنای ده هزار (۱۰۰۰۰) است. در بخش‌بندی‌های لشکری به ده هزار سرباز، تومان گفته و فرمانده آن را امیرتومان می‌نامیدند. این واژه از دوران امپراتوری مغول (سدهٔ ۷) در سرزمین ایران متداول گردید. " از هر ده یک نفر را امیر نُه دیگر کرده و از میان ده امیر یک کس را امیر صد نام نهاده و تمامت صد را در زیر فرمان او کرده و بدین نسبت تا هزار شود و به ده هزار کشد، امیری نصب کرده و او را امیرتومان خوانند و بدین قیاس و نسق هر مصلحتی که پیش آید…. (جهانگشای جوینی)" تاریخچه شواهد کاربرد تومان به عنوان واحد پول به دورة مغول بازمی‌گردد. برپایه منابع این دوره، تومان معادل ده هزار دینار زر رایج بوده‌است. مغولها، پس از تسلط خود بر سرزمینهای مغلوب، سکه‌های نقره رواج دادند. با آنکه در زمان مغول سکه نقره در ایران رایج بود، صرافان به علت تنزل ارزش پول و جلوگیری از تقلباتی که در دینار بود، از «تومان» به عنوان واحد پول استفاده می‌کردند که ارزش آن معادل ۱۰ هزار دینار بود. «تومان» پول محاسباتی محسوب می‌شد و به صورت فیزیکی وجود نداشت. مأموران دولت نیز برای جلوگیری از تنزل درآمد خزانه مالیاتها را به تومان تسعیر و وصول می‌کردند. تسعیر پولها با این پول فرضی منبع درآمد سرشاری برای صرافان و بانکداران شده بود. همچنین به واسطه تهی‌شدن خزانه دولت از پول، فساد دستگاه‌های دولتی و افزایش براتهای عمده خزانه که توسط عمال دیوان در مقابل خرید اسلحه صادر شده بود، در سال ۶۹۳ هجری قمری فرمان رواج یک نوع پول کاغذی به نام «چاو» صادر و در هر شهر تشکیلاتی تحت عنوان «چاوخانه» ایجاد شد تا چاو جایگزین زر و سیم رایج شود. در دوران صفویه تومان در محاسبات دیوانی استفاده می‌شد اما سکه‌ای به این نام و ارزش ضرب نمی‌شد. پرارزش‌ترین سکهٔ این دوران «محمدی» نام داشته و ۱۰۰ دینار (معادل یک‌صدم تومان) ارزش داشت. مطابق سفرنامه شاردَن ارزش یک تومان در دوران صفوی معادل ۴۵ لیره فرانسوی آن روزگار بوده‌است که ارزش امروزی آن تقریباً ۷۰۰ دلار آمریکا یا دو سکهٔ بهار آزادی می‌شود. در دورهٔ قاجار تومان طلا (به ارزش ۱۰ هزار دینار) علاوه بر انواع دیگر سکه ضرب می‌شد. در دوران احمد شاه قاجار (۱۹۱۲) هیچ سکه طلایی در چرخه مبادلات نبود و سکه استاندارد، قران با ارزش نه صدم دلار یا کمتر بود. ارزش ده قران برابر با یک تومان بود اما هیچ تومانی در چرخه مبادلات نبود و بزرگ‌ترین سکه، سکه دو قرانی بود.<ref>Samuel K Nweeya: (1916), pp.22, The Land of the Magi Or the Home of the Wise Men, Winston Building, Philadelphia, PA. Retrieved from http://books.google.com/books?id=zE1EflmFSkQC&lpg=PP1&dq=the%20land%20of%20the%20magi&pg=PA16#v=onepage&q&f=false%27%27The coinage system in Persia is simple. There are no gold coins in circulation. The standard coin is the Kran, worth about $0.09, or less, according to the rate of exchange. Ten Krans make a tuman, but there are no tumans in circulation, the largest coin being the two-kran piece. </ref>http://books.google.com/books?id=f_IaAAAAYAAJ&pg=PA317&dq=but+there+are+no+tumans+in+circulation,+the+largest+coin+being+the+two-kran+piece. &hl=en&sa=X&ei=xRwwT5DfLJD8iQK89oC9Cg&ved=0CD4Q6AEwAQ#v=onepage&q=but%20there%20are%20no%20tumans%20in%20circulation%2C%20the%20largest%20coin%20being%20the%20two-kran%20piece. &f=false but there are no tumans in circulation, the largest coin being the two-kran piece. بر اساس قانون اصلاح یکای پول ایران در سال ۱۳۰۸ (زمان رضاشاه پهلوی) ریال با ارزشی معادل ۱۰۰ دینار به عنوان یکای پول رسمی ایران انتخاب شد. یکاهای قدیمی‌تر مثل قران و تومان کنار گذاشته شدند، با این وجود تومان هنوز کاربرد خود در گفتار عامه را حفظ کرده‌است. تومان در متون تاریخی لفظ تومان بارها در نوشته‌های تاریخی آمده‌است و بر حسب ارزش پول هر منطقه انواع مختلفی داشته‌است مانند تومان خراسانی، تومان تبریزی، تومان عراقی (عراق عجم یا مناطق مرکزی ایران امروزی) و غیره. در جامع‌التواریخ (داستان غازان خان) در منع فرمودن از زر به سود دادن و معاملات آمده‌است: «خواجه شمس‌الدین صاحب دیوان… گفت… از هر ده تومان که پادشاه اطلاق فرمود هشت تومان توفیر می‌کنم و به دو تومان بر ولایت برات می‌کنم چنان‌که بارتان رسد آن معنی پسندیده افتاد و صاحب دیوان یرلیغ‌های ایشان می‌ستد و بهر ده تومان دو تومان برات بر وجوه مرجوالحصول می‌نوشت.» در عالم‌آرای عباسی دربارهٔ شکست گروهی از عثمانی‌ها به دست یکی از سرداران شاه اسماعیل آمده‌است: «و زال پاشا [سردار عثمانی] که سردار ده هزار کس بود به دست حلوا چی اوغلی کشته شد و از آن سی هزار کس، سیزده هزار کس به دررفتند و هفده هزار کس به جهنم داخل شدند و در کمر هر کدام بیست تومان زر نقد بود [که] به دست سپاه قزلباش افتاد.» و دربارهٔ انواع تومان در این کتاب به تومان خراسانی و عراقی اشاره شده‌است: «و روز پنجم بود که شاطر رسید و سلطان را جانی بر تن آمده و از مژدهٔ آن خبر، پانصد تومان خراسانی به آن شاطر بخشید و چهار گوشهٔ تخت را سرهای شیر و ببر و پلنگ و اژدها و مرغان قرار داده بودند و کلاه چنگیزخانی که قریب به هفتاد هزار تومان عراقی قیمت جواهرات آن بود…» در سفرنامه شاردن، بودجه سالانه حرم فاطمه معصومه، ۳۲۰۰ تومان ذکر شده‌است. کریم خان زند در فرمانی که به تاریخ جمادی‌الاول ۱۱۷۷ قمری، میرزا زین‌العابدین را به سمت وزیر موقوفات منصوب کرده‌است چنین نگاشته‌است: «به رتبهٔ بلند منصب ارجمند وزارت موقوفات مفتخر و مبلغ پنجاه تومان تبریزی نقد در وجه او مقرر [که] هر ساله بازیافت و صرف معاش خود نموده…» در حبیب‌السیر دربارهٔ بدخواهی قاضی محمد کاشانی از امیر نجم رشتی، آمده‌است: «قاضی محمد کاشانی… در غیبت آن جناب [نجم رشتی] روزی که پادشاه گیتی‌فروز در بزم نشاط و کامرانی نشسته بود… معروض داشت که امیر نجم‌الدین مبلغ بیست هزار تومان از اموال شاهی تصرف دارد.» در کتاب تاریخ گیلان در وقایع سال ۱۰۰۱ قمری آمده‌است: «شاه عباس دربارهٔ کیافریدون صاحب‌کمال نمک به‌حلال، نوازشات بی‌اندازه و تلطفات بلندآوازه مبذول داشته، سپه‌سالاری لاهیجان را با سیصد تومان مواجب به مشارٌ‌الیه عنایت و احسان فرمودند…» در جهانگشای نادری در مورد سال‌های پایانی پادشاهی نادرشاه و گرفتن مالیات‌های فوق‌طاقت که منجر به کشتار مردم و خرابی ایران شد آمده‌است: «آن جماعت که در ولایات دستی بلکه ناخنی نداشتند که قفای سر توانند خارید از پا بر فلک کشیده از ناخن به در می‌کردند تا آن بی‌گناهان بی‌دست و پا گشته هر کدام ده الف و بیست الف که هر الفی پنج هزار تومان بوده باشد، از دست چوب با قلمهای شکسته به پای خود می‌نوشتند…» سکه‌های طلا با واحد تومان از آغاز ضرب سکه‌های طلا در ایران، این سکه‌ها در دوره‌های مختلف با نام‌های متفاوت نامگذاری و شناخته شده‌اند. با کنار رفتن زندیه و روی کار آمدن قاجار، واحد پول سکه‌های طلا از «مُهر اشرفی» به «تومان» تغییر یافت. وزن هر سکه طلای «مهر اشرفی» حدود ۱۱ گرم بود و سکه «نیم مهر اشرفی» ۵/۴ گرم وزن داشت. با توجه به اینکه سکه یک تومانی آغامحمدخان حدود ۸ گرم وزن داشت می‌توان نتیجه گرفت که نرخ برابری «تومان» در برابر طلا نسبت به «مُهر اشرفی» پایین‌تر آمده بود. آغامحمدخان نخستین پول‌هایی که تحت عنوان «تومان» در ایران به‌صورت رسمی رواج یافت، سکه‌های طلایی با وزن تقریبی ۴، ۸ و ۱۶ گرم بودند که به ترتیب نیم، یک و دو تومان زمان حکومت آغامحمدخان قاجار را تشکیل می‌دادند. این سکه‌ها که در شهرهای مختلف از جمله رشت، تبریز، تهران، شیراز، خوی و … ضرب می‌شدند در آغاز حکومت وی در روی خود دارای یک بیت شعر به صورت زیر بودند: در سوی دیگر سکه محل ضرب سکه و تاریخ ضرب آن بر پایه گاهشماری هجری قمری درج شده بود. شعر مزبور از زمان حکومت کریم خان زند بر روی سکه‌ها درج می‌شد و تنها تفاوت سکه‌های طلای آغامحمدخان از نظر نوشتار درج عبارت «یا محمد» بجای عبارت «یا کریم» در پشت سکه هاست. بعدها شعارهای سه‌گانه مذهب تشیع جای این شعر را گرفتند. این شعارها بر روی برخی سکه‌های کریم خان نیز دیده می‌شوند. فتحعلی شاه در زمان فتحعلی شاه علاوه بر کاهش وزن سکه‌های طلا، عبارت مندرج بر روی سکه‌ها نیز تغییر کرد و عنوان شاه به‌صورت «السلطان بن السلطان فتحعلی شاه قاجار» جایگزین عبارات قبلی شد. وزن سکه نیم تومانی در این دوره حدود ۲/۵ گرم و سکه یک تومانی ۴/۶ گرم بود، جالب آنکه در این دوره و همزمان با جنگهای ایران و روس، سکه‌های یک تومانی با عبارت «سکه فتحعلی شه خسرو کشور سِتان» ضرب شده‌اند که معادل یک تومان بوده اما وزن آنها به ۳/۴ گرم کاهش یافته بود. دو بار کاهش وزن سکه‌ها در مدت حکومت فتحعلی شاه می‌تواند نشاندهنده وجود وضعیت نامناسب اقتصادی و در نتیجه کاهش برابری واحد پول رسمی در برابر طلا باشد. سکه‌های پنج تومانی نیز در این دوره ضرب شده که جنبهٔ رایج و متداول نداشته‌اند.نکته دیگر آنکه نخستین سکه تصویری بعد از انقراض شاهنشاهی ساسانی در ایران، سکه یک تومانی تصویری فتحعلی شاه با وزن ۳/۳۴ گرم است که وی را نشسته بر تخت طاووس نقش نشان می‌دهد. با توجه به نایاب بودن این نوع از سکه یک تومانی، احتمالاً هدف از ضرب آنها برای استفاده‌های رایج و متداول نبوده‌است. محمد شاه سکه‌های یک تومانی محمدشاه قاجار حامل عبارت «شاهنشه انبیا محمد» در روی خود هستند. وزن سکه طلای یک تومانی در این دوره ۳/۸ گرم بوده‌است. ناصرالدین شاه در دوره ناصرالدین شاه و با آغاز سفرهای شاه ایران به اروپا، ضمن آشنایی شاه با پیشرفتهای صنعتی در این قاره زمینه ورود دستگاه ضرب سکه به ایران فراهم شد. در نتیجه سکه‌های این دوره به دو صورت چکشی و ماشینی دیده می‌شوند. سکه‌های چکشی ناصرالدین شاه عموماً دارای عنوانی مشابه سکه‌های فتحعلی شاه هستند: «السلطان بن السلطان ناصرالدین شاه قاجار». وزن سکه یک تومانی چکشی ناصرالدین شاه ۳/۴ گرم است. همچنین در این دوره سکه‌هایی با تصویر نیمرخ چپ شاه در روی سکه طراحی و ضرب شده‌اند، به دلیل ضعف طراحی در چهره شاه و عدم رعایت جزئیات و ظرافت در طراحی، این سکه‌ها در بین مجموعه داران به سکه‌های کاریکاتوری معروفند. سکه ده تومانی نیز از این دوره بدست آمده که دارای تصویر شیر و خورشید نشسته در پشت سکه می‌باشد که نایاب بودن آن نشان می‌دهد که از سکه‌های رایج نبوده‌است. ضرب سکه‌های طلای ماشینی یک تومانی ناصرالدین شاه از سال ۱۲۹۳ قمری و با همان وزن ۳/۴۵ گرم آغاز گردید. این سکه‌ها در روی خود دارای عنوان شاه به‌صورت «خسرو صاحبقران ناصرالدین شاه غازی» بودند و در پشت خود تصویر شیر و خورشید را داشتند. از سال ۱۲۹۷ هجری تصویر سه رخ شاه جای عنوان او را بر روی سکه گرفت و وزن سکه‌های یک تومانی به ۲/۸۷ گرم کاهش یافت. عنوان شاه نیز در پشت سکه و به‌صورت «السُّلطان ناصرالدین شاه قاجار» جایگزین تصویر شیر و خورشید گردید. در این دوره نیز نظیر دوران فتحعلی شاه سکه‌های مناسبتی ضرب شده‌اند. این سکه‌ها بمناسبت سی امین سال سلطنت، سفر شاه به اروپا، پنجاهمین سال سلطنت و کشف معدن طلا و … طراحی و ضرب شده‌اند، سکه دو تومانی ماشینی ناصرالدین شاه شاید نخستین سکه ای باشد که دارای عبارت تومان بر روی خود است. این سکه با وزن ۶/۵ گرم برای نخستین بار در سال ۱۲۹۵ قمری و با عیار ۰/۹۰۰ ضرب گردید. در دورهٔ حکومت ناصرالدین شاه سکه‌های ده و بیست و پنج تومانی نیز ضرب شده‌اند که رایج نبوده و به مناسبت‌هایی به افراد خاص اعطا شده‌اند. مظفرالدین شاه نخستین سکه‌های مظفرالدین شاه نیز حامل عنوان او به‌صورت «السلطان مظفرالدین شاه قاجار» در رو و تصویر شیر و خورشید در پشت خود هستند. سکه‌های یک تومانی تصویری مظفرالدین شاه از سال ۱۳۱۶ قمری طراحی و با حفظ وزن ۲/۸ گرم وارد چرخه شدند. تنها سکه دو تومانی بمناسبت پنجاهمین سالگرد تولد مظفرالدین شاه ضرب شده و عنوان «سکه مولود همایونی» در کنار تصویر شاه دیده می‌شود. در این دوره تنها سکه‌های ده تومانی دارای عبارت تومان بر روی خود هستند که آنها هم از تغییر نام شاه از ناصرالدین به مظفرالدین و همچنین تغییر تاریخ ضرب بر روی قالب سکه تهیه شدند. محمدعلی شاه در دورهٔ محمدعلی شاه علاوه بر واحد تومان، اشرفی نیز در بین سکه‌های طلا دیده می‌شود. اما سکه‌های اشرفی ظاهراً جنبهٔ آزمایشی داشته و به تولید انبوه نرسیدند. سکه‌های طلای یک تومانی در سال اول حکومت محمدعلی شاه نیز دارای عنوان شاه به‌صورت «السلطان محمدعلی شاه قاجار» بر روی خود و تصویر شیر و خورشید در پشت خود بودند. سکه‌های تصویری این دوره توسط آلفونس میچاکس و در ضرابخانه بروکسل طراحی و ضرب شده‌اند؛ حروف ابتدایی نام طراح به‌صورت .A. M بر روی سینه شاه دیده می‌شود. از ویژگی‌های این دوره تأکید بر درج مبلغ سکه بر روی آن است بطوریکه بر روی سکه‌های یک چهارم تومان و نیم تومانی نیز عبارات دوهزاری و پنجهزاری دیده می‌شود که به ترتیب معادل ۲۰۰۰ دینار و ۵۰۰۰ دینار نقره هستند. جالب آنکه عبارت یک تومان در پشت سکه «یک تومانی خطی» محمدعلی شاه دیده می‌شود اما کلمه طهران جایگزین آن در روی سکه «یک تومانی تصویری» گردیده‌است. در این دوره سکه دو و ده تومانی ضرب نشده‌است. احمد شاه در دوره احمد شاه نیز سکه‌های سه سال ابتدای حکومت به‌صورت خطی و سکه‌های سال‌های بعد به‌صورت تصویری ضرب شده‌اند. وزن سکه یک تومانی (و سایر سکه‌های) این دوره نسبت به زمان ناصرالدین شاه حفظ شده که همان ۲/۸۷ گرم می‌باشد. در این دوره سکه‌های دوهزاری، پنجهزاری، یک تومانی و ده تومانی به‌صورت رایج و سکه‌های دو و پنج اشرفی به‌صورت نمونه ضرب شده‌اند. سکه دو تومانی نیز که بسیار نایاب است تنها در سال ۱۳۳۱ قمری در این دوره ضرب شده‌است. همچنین از بررسی عبارت مندرج در پشت سکه‌ها که «السلطان سلطان احمد شاه قاجار» و تکرار کلمه سلطان می‌باشد مشخص می‌شود که نام کامل شاه، «سلطان احمد شاه» بوده‌است. رضاشاه پهلوی تنها سکه یک تومانی دوره پهلوی در سال ۱۳۰۵ خورشیدی و بمناسبت جشن نوروز ضرب شد. در همین سال و با تصویب قانون تعیین واحد پول و مقیاس، سکه‌های طلا با واحد تومان از واحد پول رسمی کنار گذاشته و سکه پهلوی جایگزین آنها شد. اسکناس‌های رایج با واحد تومان نوشتار اصلی: فهرست اسکناس‌های ایران ناصرالدین شاه نخستین اسکناس‌های رایج با واحد تومان در زمان ناصرالدین شاه قاجار و توسط بانک شاهنشاهی ایران طراحی و چاپ شدند. این اسکناس‌ها که با واحد پول تومان انتشار یافتند شامل اسکناس‌های یک، دو، سه، پنج، ده، بیست، بیست و پنج، پنجاه، صد و پانصد تومانی بودند. حکومت خودمختار آذربایجان دومین حکومتی که پس از ناصرالدین شاه قاجار دست به انتشار اسکناس با واحد تومان زد، حکومت ملی آذربایجان به رهبری جعفر پیشه‌وری بود. این اسکناس‌ها شامل یک تومنی، پنج تومنی، ده تومنی و پنجاه تومنی بودند. جالب آنکه نوشتار تومان در این برگه‌ها به تومن'' تغییر یافته بود. تبدیل واحد پولی کشور از ریال به تومان از آنجا که تمام مردم در داد و ستدهای روزمره با تومان کار می‌کنند، دولت هم باید همین روند جاری و غیررسمی را به صورت رسمی اعلام کند. درواقع ریال حذف نشده و همچنان معادل یک دهم تومان باقی خواهد ماند. از سوی دیگر، قرارنیست به سرعت اسکناس‌ها و سکه‌های جدید عرضه شوند، بلکه در روند نوسازی اسکناس‌ها که هرساله انجام می‌گیرد، به تدریج می‌توان موارد جدید را جایگزین نمود. درواقع این کار هیچ ارتباطی به حذف صفر ندارد و صرفاً با هدف تسهیل محاسبات جاری انجام می‌گیرد. همچنین تبدیل این پیشنهاد به کانون اختلاف دولت و مجلس توجیهی ندارد. چون لایحه تغییر پول ایران از ریال به تومان و تعیین آن بر اساس ۱۰ ریال است. این موضوع مدتها قبل از سوی مردم و در تمام مبادلات پولی مورد استفاده بود، یعنی کاربرد واحد تومان به جای ریال، رسمیت یافت. درواقع تبدیل ریال به تومان به هیچ عنوان به معنای ورود به سیاست حذف صفر نیست و کاملاً با یکدیگر متمایز هستند. همچنین تأکید می‌شود که این پیشنهاد در راستای احترام به عرف جامعه بوده و از حذف صفر جداست. با تبدیل ریال به تومان باید اصلاحاتی در برخی بخش‌ها مانند دفاطر حسابداری، چاپ اسکناس، دسته چک‌ها یا ضوابط نگهداری حساب‌ها در بانک‌ها انجام شده و به تومان تبدیل شود در عین حال که در بانکداری الکترونیک نیز تغییرات ایجاد خواهد شد که در مجموع موجب ایجاد مشکلی برای مردم نمی‌شود. یکی دیگر از مواردی که در تغییر واحد پول ملی مورد توجه است، تغییرات اعمال شده برای چاپ اسکناس‌های جدید خواهد بود که نسبت به اسکناس‌های فعلی یک صفر کمتر خواهد شد. این کار فقط یک اصلاح جزئی در چاپ اسکناس‌ها است و به تدریج وارد چرخه پولی خواهد شد. ×−√٪ مشکلات کنار گذاشتن تومان استفاده مردم ایران از یکای پول تومان به جای ۱۰ ریال باعث سردرگمی و مشکلاتی شده‌است. چون پول رسمی بر اساس ریال است و مردم در ذهن‌شان تومان را به کار می‌گیرند مجبورند هر گاه که قیمتی را به ریال می‌شنوند آن را به تومان تبدیل کنند و این موضوع یک تلاش ذهنی بی‌فایده را بر ایرانیان تحمیل می‌کند که گاهی با خطا همراه می‌شود. در بسیاری از مواقع نیز مشخص نیست که قیمت درج شده به تومان است یا ریال. چنین وضعیتی که یکای پول متفاوت به این شکل (یکی رسمی و دیگری در میان مردم) وجود داشته باشد تنها در ایران حکم فرماست. این موضوع برای گردشگران خارجی در ایران نیز باعث مشکل می‌شود. یکی از مقامات بانک مرکزی ایران گفته‌است که بانک مرکزی قصد دارد یکای ریال را به یکای تومان تغییر دهد. طرح اصلاح پول ملی ایران با توجه به تورم بالا در ایران و پایین آمدن ارزش پول ملی قرار بر حذف چند صفر (پیشنهاد بانک مرکزی ۴ صفر است) از پول ایران شده‌است. برخی نیز پیشنهاد تغییر نام ریال به تومان را داده‌اند. غلامرضا مصباحی مقدم (رئیس وقت کمیسیون اقتصادی مجلس) گفته‌است: «آنچه در افواه مردم وجود دارد تومان است و عمده بده‌بستان‌های مردم بر اساس تومان صورت می‌گیرد. حتی مسئولان کشور هم در محاسبات و محاورات شان کمتر از ریال استفاده می‌کنند؛ بنابراین اگر ما هم از تومان به جای ریال استفاده کنیم به جای سه صفر می‌توان چهار صفر را از پول ملی کشور حذف کرد.» «تغییر واحد پول کشور از ریال به تومان به دلیل بزرگ شدن ارقام پولی» یکی از تبعات کاهش شدید ارزش پول ملی ایران است که بانک مرکزی را به طرح پیشنهاد تغییر واحد پول ملی واداشته‌است. در جلسه هیئت دولت مورخ نهم مرداد ۱۳۹۸ که به ریاست حسن روحانی برگزار شد لایحه تغییر واحد پول ایران از ریال به تومان با حذف چهار صفر به تصویب رسید. و این لایحه به صورت یک لایحه دو فوریتی به مجلس ارجاع شد و در پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ این لایحه توسط مجلس شورای اسلامی ایران تصویب شد. تغییر پول ملی ایران از ریال به تومان کابینه هیئت دولت یازدهم در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۹۵ در جریان بررسی «لایحه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» یکای پول ایران را تومان و برابر با ۱۰ ریال تعیین کرد. تغییر یکای پول ایران از ریال به تومان پس از ارسال لایحه بانک مرکزی به مجلس شورای اسلامی و تصویب این بند در مجلس و تأیید آن توسط شورای نگهبان قانونی و قابل اجراست. ریال از سال ۱۳۰۸ (زمان رضاشاه پهلوی) به عنوان یکای پول رسمی کشور در گردش می‌باشد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی دوشنبه ۱۵ اردیبهشت و پس از تصویب کلیات لایحه اصلاح نظام پولی و بانکی، ماده واحده و جزئیات این لایحه را نیز به تصویب رساندند. برخی منابع به‌اشتباه از تصویب کلیات لایحه اصلاح نظام پولی و بانکی خبر داده‌اند درحالی که کلیات این طرح قبلاً تصویب شده بود و امروز ماده واحده و جزئیات این لایحه در مجلس به تصویب رسید. بعد از تأیید این طرح در شورای نگهبان، بانک مرکزی سه ماه وقت دارد تا آیین‌نامه اجرایی اصلاح واحد پول ملی را به دولت ارائه دهد و اقدامات اجرایی را آغاز کند. همتی رئیس‌کل بانک مرکزی در زمان تصویب این طرح در مجلس در خصوص زمان مورد نیاز برای ایجاد این تحول، گفت: از ۲ تا ۵ سال بسته به شرایط آماده‌سازی آن طول می‌کشد و تلاش ما این است که در اسرع وقت صورت گیرد و کارهای کارشناسی و سرعت، لطمه‌ای به اجرای مطلوب آن نزند. گفتنی است، با حذف چهار صفر از پول ملی، «ریال» به «تومان» تغییر می‌کند و بر اساس لایحه اصلاح ماده یک قانون پولی و بانکی کشور هر ۱ تومان معادل ۱۰ریال واَضعاف آن «قران» خواهد بود و هر تومان معادل ۱۰۰ قران می‌شود. رئیس‌کل بانک مرکزی در همین خصوص گفت: تومان و قران همزمان با پول فعلی در کل کشور جاری شده و تدریجاً جایگزین اسکناس‌ها و مسکوکات فعلی می‌شوند. متن کامل ماده واحده لایحه اصلاح پول ملی به‌شرح زیر است: ماده واحده ماده ۱ قانون پولی و بانکی کشور به‌شرح زیر اصلاح می‌شود: الف ــ واحد پول ایران تومان است و هر تومان برابر ۱۰ ریال جاری و معادل یکصد قران است. تبصره ۱ ــ برابری پول‌های خارجی نسبت به تومان و نرخ خرید و فروش ارز توسط بانک مرکزی در چارچوب نظام ارزی حاکم و با رعایت ذخایر ارزی و عنداللزوم تعهدات کشور در مقابل صندوق بین‌المللی پول، محاسبه و تعیین می‌شود. تبصره ۲ ــ دوره گردش موازی و اعتبار همزمان تومان و ریال که در این قانون، «دوره گذار» نامیده می‌شود، حداکثر دو سال با رعایت تبصره ۴ این بند خواهد بود. طریقه جمع‌آوری و شرایط خروج اسکناس‌ها و سکه‌های ریال از جریان، بر طرق مفاد بند (ب) ماده ۳ و بند ج ماده ۴ قانون پولی و بانکی کشور حسب مورد، تعیین یا اجرا می‌شود. تبصره ۳ ــ پس از پایان دوره گذار، تعهداتی که پیش از این بر اساس واحد پول ریال ایجاد شده‌است، تنها با واحد پول تومان قابل ایفا خواهد بود. تبصره ۴ ــ بانک مرکزی موظف است ظرف ۲ سال از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، ترتیبات اجرایی لازم را جهت آغاز «دوره گذار» فراهم کند. تبصره ۵ ــ آیین‌نامه اجرایی این قانون ظرف ۳ ماه از تاریخ لازم الاجرا شدن توسط بانک مرکزی تهیه و به تصویب هیئت وزیران می‌رسد. جستارهای وابسته دریک طرح اصلاح پول ملی ایران اقتصاد ایران فهرست یکای پول رایج کشورها پیوند به بیرون تومان (دانشنامه جهان اسلام) منابع بانکداری در ایران تاریخ پول در ایران مقاله‌های خرد ایران ویکی‌سازی رباتیک یکاهای پول آسیا یکاهای پول بر پایه کشورها یکاهای پول منسوخ‌شده نوین یکای پول ایران
3380
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%88%D9%84%D9%88
زولو
مردم زولو (; ) یک گروه قومی نگونی بومی اهل آفریقای جنوبی است. مردم زولو بزرگترین گروه قومی و در آفریقای جنوبی می باشند، که جمعیت آن در حال حاضر برابر ۱۴ میلیون نفر است، که اغلب انها در استان کوازولو-ناتال مشغول زندگی هستند. مردم زولو از جوامع نگونی که در طول هزاران سال در مهاجرت بانتو مشارکت داشتند، ماخذ گردیده شده. بعدها این قوم با ادغام قبیله ها، حکومت شاکا را به علت شیوه ها و سازماندهی نظامی ترقی می دهند و بعدها این قوم برای ملت زولو موفقیت های را به ارمغان می آورند. مردم زولو به مراسم های خود یعنی یک نی یا رقص نی و اشکال گوناگون مهره کاری خویش افتخار می کنند. هنر و مهارت مهره دوزی در شناخت مردم زولو نقش داشته و هنر و مهارت های آنان به عنوان نوعی ارتباط و تعهد به قبیله و سنت های ویژه انجام می گیرد. در حال حاضر مردم زولو اغلب به مذهب مسیحیت باور دارند، ولی یک دین ترکیبی پایه گذاری کرده‌اند که با سیستم‌های باوری پیشین زولو تلفیق گردیده شده. تاریخچه ریشه ها مردم زولو در ابتدا یک قبیله کوچک در ناحیه شمالی کوازولو-ناتال (کنونی) بودند، که تقریباً در همان مکان پایه گذاری شد. بعدها ۱۵۷۴ از طرف زولو مالاندلا. در زبان های نگونی، آیزولو به زبان زولو بهشت است. در آن زمان، این ناحبه از طرف بسیاری از جوامع و اقوام بزرگ نگونی (همچنین به نام مردم، یانام نام خانوادگی، با اشاره به قبیله یا نام خانوادگی آنها) تصرف شده بود. بعد از آن جوامع نگونی طی هزاران سال به عنوان بخشی از مهاجرت بانتو به سواحل شرقی آفریقا مهاجرت می کنند. همانطور که مردم در آن مکان شروع به توسعه می کند، حاکمیت شاکا قبایل را گرد هم می آورد تا یک هویت منسجم را برای مردم زولو تشکیل دهد. منابع دائرةالمعارف فارسی؛ به سرپرستی غلامحسین مصاحب زولو آفریقای جنوبی اقوام آفریقا اقوام در آفریقای جنوبی بنیان‌گذاری‌های ۱۷۰۹ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۷۰۹ (میلادی) در آفریقا موضوعات زولو
3381
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88
بانتو
بانتو نام یک قوم و خانوادهٔ زبانی در آفریقا است که بیش از ۴۰۰ گروه قومی را از کامرون تا آفریقای جنوبی در بر می‌گیرد. (در تمامی زبانهای بانتو، واژهَ بانتو به معنی انسان است) رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی سیاهان آن کشور را به‌طور رسمی «بانتوها» می‌نامید. جستارهای وابسته زبان بانتو زولو مردم کنگو منابع بانتو اقوام آفریقا اهالی بانتو
3394
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B9%20%D8%A2%D8%B0%D8%B1
۲۹ آذر
۲۹ آذر - دویست و هفتاد و پنجمین روز سال در گاه‌شماری خورشیدی است. به پایان سال ۹۰ روز (۹۱ روز در سال کبیسه) باقی‌است. رویدادها ۱۳۵۸ - بنیان گذاری بانک تجارت ۱۳۸۹ - زمین‌لرزه ۱۳۸۹ فهرج ۱۳۹۵ - امضاء و ابلاغ منشور حقوق شهروندی توسط حسن روحانی ۱۳۹۶ - زمین‌لرزه ۱۳۹۶ ملارد ۱۳۹۹ - آغاز لیگ دسته دوم فوتبال ایران ۱۴۰۰–۱۳۹۹ زادروزها ۱۳۴۹ - فرمان فتحعلیان، آهنگساز و خواننده ۱۳۶۳ - سیاوش خیرابی، بازیگر ۱۳۶۴ - میثم نقی‌زاده، فوتبالیست درگذشت‌ها ۱۳۳۶ - ابوالحسن صبا، موسیقی‌دان ۱۳۵۱ - گلچین گیلانی، شاعر ۱۳۸۵ - ناصر عبداللهی، خواننده ۱۳۸۸ - حسینعلی منتظری، فقیه و مجاهد ۱۳۸۹ - مهین قدیری، اولین قاتل سریالی زن ایرانی ۱۳۸۹ - حسین باغی، صداپیشه ۱۳۹۶ - محی الدین حایری شیرازی، روحانی شیعه و از اعضای مجلس خبرگان رهبری منابع وبگاه تاریخ ایران در این روز، نوشته نوشیروان کیهانی زاده برگرفته از ویکی‌پدیای انگلیسی روزهای آذر
3400
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3%DA%A9%DB%8C%D8%AA
رول‌اسکیت
رول‌اسکیت یا پالیزه که به صورت متداول تنها به وسیله واژه اسکیت نامیده می‌شود یکی از ورزشهای تفریحی است، و همچنین می‌تواند به عنوان یک وسیله نقلیه مورد استفاده قرار گیرد در این ورزش از یک جفت کفش پالیزه استفاده می‌شود که هرکدام معمولاً دارای چهار چرخ هستند. پالیزه‌ها در دو شکل اصلی پالیزه کواد و دیگری پالیزه این‌لاین وجود دارند. طرح پالیزه در سده هجدهم میلادی به وسیله یک مخترع گمنام انگلیسی از روی یخماله (اسکیت روی یخ) که تا پیش از آن متداول بود برای استفاده روی سطوح خشک ابداع شد. گونه‌های ورزشی که در آنها از پالیزه بهره می‌برند در زیر نام برده شده‌اند: رول‌اسکیت هنری رول‌اسکیت هنری یک گونه ورزشی است که دارای انواع متعددی می‌باشد. در رول‌اسکیت هنری معمولاً از رول‌اسکیت کواد استفاده می‌شود اما در برخی انواع نیز رول‌اسکیت این لاین کاربرد دارد. انواع رول‌اسکیت‌های هنری عبارتند از: نمایشی در این نوع ورزشکاران بر گرد یک دایره یا بیضی می‌گردند تا کنترل و تمرکز خود را بر حرکت با اسکیت به تماشاگران نشان دهند. رقص در این گونه ورزشکاران می‌توانند به صورت انفردی یا دو نفره یا تیمی به انجام حرکات نمایشی خود بپردازند. در این ورزش امتیاز داده شده به ورزشکاران بر اساس گام‌هایی که برمی‌دارند و هماهنگی با موسیقی می‌باشد. این گونه رول‌اسکیت هنری از اسکیت نمایشی اقتباس شده‌است. فری‌استایل یک گونه نمایشی از پالیزه است که در آن خلاقیت مبنای کار ورزشکاران است. حرکات آنها می‌تواند شامل پرش ، چرخش و حرکات طراحی شده بر اساس موسیقی و ریتم باشد. اسکیت هماهنگ این گونه از ورزش اسکیت شامل انجام حرکات نمایشی ظریف بر روی زمین یا سطوح مختلف به صورت انفرادی، دو نفره یا تیمی می‌باشد که بر اساس ریتم موسیقی انجام می‌شود. تفاوت این گونه استفاده از سطوح مختلف برای انجام حرکات نمایشی است. اسکیت سرعت این لاین اسکیت سرعت این لاین ، ورزشی رقابتی است که ورزشکاران به وسیله کفش اسکیت این لاین به رقابت می‌پردازند. مسابقات و رقابت‌های این ورزش در انواع پیست (سالن - فضای داخلی) و جاده (فضای بیرون) قابل انجام است و برگزار می‌شود. تاریخچه اولین منبع ثبت‌شده از استفاده رول اسکیت مربوط به اجرای نمایشی در لندن در سال ۱۷۴۳ است. مخترع این اسکیت ناشناخته است. اولین ثبت اختراع مربوط به سال ۱۷۶۰ توسط جان جوزف مرلین است. اولین رویداد ورزشی مرتبط با رول اسکیت به سال ۱۹۳۷ برمی‌گردد. جستارهای وابسته فدراسیون اسکیت ایران منابع National Museum of Roller Skating: Homework Page Russo, Tom, (2017) Chicago Rink Rats: The Roller Capital in Its Heyday. The History Press 120 Hours Longest Non-Stop Relay Roller Skating Marathon World Records NON STOP RELAY SKATING MARATHON BY INDIVIDUALS World Records پیوند به بیرون http://iranskating.ir/ رول‌اسکیت ورزش‌ها بر پایه نوع ورزش‌های فردی
3402
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A8%D8%B4%D8%AA%D9%87
ویکی‌نبشته
ویکی‌نِبشته (کتابخانهٔ آزاد) یکی از پروژه‌های بنیاد ویکی‌مدیا است که هدف از آن فراهم‌آوردن مجموعه‌ای آزاد از کتاب‌ها، نوشتارها و متون و مراجع بنیادین دیگر به همهٔ زبان‌ها است. ترجمهٔ متون بنیادین به زبان‌های گوناگون نیز از اهداف این پروژه است. محتوای کتابخانه در کتابخانهٔ ویکی‌نبشته متون منتشرشده در قالب رمان، داستان‌های غیرتخیلی، نامه‌ها، سخنرانی‌ها، قوانین و غیره جمع‌آوری می‌شود. تمام محتوای جمع‌آوری‌شده در این کتابخانه، عاری از هرگونه حق تکثیر است یا در قالب اجازه‌نامهٔ GFDL منتشر می‌گردد. نماد قبل از این‌که نام این ویکی به ویکی‌نبشته تغییر کند، نام انگلیسی آن Project Sourceberg بود که در واقع نامی اقتباس‌شده از نام پروژهٔ گوتنبرگ بود. به تناسب همین نام، نماد این ویکی هم یک «کوه یخ» بود که هنوز به عنوان نماد این پروژه به کار می‌رود. پیوند به بیرون ویکی‌نبشتهٔ انگلیسی ویکی‌نبشتهٔ فارسی نبشته، ویکی تامین‌کنندگان کتاب‌های الکترونیکی متعلقات اینترنت بنیان‌گذاری‌شده در ۲۰۰۳ (میلادی) نمونه‌خوانی وبگاه‌های آزاد تبلیغاتی وبگاه‌های چندزبانه
3404
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%87%20%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%20%D9%86%D8%B4%D8%B1%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
پیشینه صنعت نشر در ایران
صنعت نشر کتاب در ایران (که با صنعت نشر روزنامه تفاوت دارد)، قدمتی بیش از صد سال دارد و مرکزیت آن هم در تهران محسوس است. این امر تقریباً در تمام کشورهای دیگر نیز مصداق دارد و پایتخت کشورها مرکز تمرکز ناشران است. (تنها تفاوت در آمریکاست که شهر نیویورک مرکز کلیه ناشران مهم این کشور است). تاریخچه نشر در ایران در دوران قاجار به ویژه در دوران ناصرالدین شاه، کتابفروشانی با انتشار قرآن، شاهنامه و مثنوی، نقش ناشر را هم ایفا می‌کردند. نسل اول ناشران ایران، گرچه به‌طور عمده در نواحی بازار و تیمچه حاجب‌الدوله و بازار بین‌الحرمین و خیابان ناصرخسرو کار خود را شروع کردند، اما به علت گسترش شهر تهران، کتابفروشی‌های خود را به مقابل دانشگاه نیز توسعه دادند. از نام‌های مشهور نسل اول ناشران ایران، «علمی»ها و «رمضانی»ها هستند، انتشارات علمی، نام یکی از پرکارترین و مشهورترین ناشران نسل اول صنعت نشر کتاب در ایران است. (چاپخانه متعلق به حاج محمدعلی در باغچه علیجان کوچه خدابنده‌لو قرار داشت که تقریباً تمام کارهای چاپی آنها را انجام می‌داد). میرزا علی‌اکبرخان خوانساری، جد «علمی»ها، در خوانسار به پیشه کتابفروشی اشتغال داشت. او به تهران می‌آید و در تیمچه حاجب‌الدوله کتابفروشی دایر می‌کند. پسر او، میرزا محمد اسماعیل، ابتدا با پدر، سپس به‌طور مستقل در خیابان ناصریه (ناصرخسرو بعدی) دکانی باز می‌کند و به فکر چاپ و نشر می‌افتد. جستارهای وابسته دارالفنون پیشینه صنعت چاپ در ایران منابع صنعت در ایران
3406
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8%20%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C
مکتب ادبی
مکتب ادبی، معادل اصطلاح انگلیسی (Literary school) و به معنای مجموعهٔ سنت‌ها، هنجار‌ها، اندیشه‌ها، نظریه‌ها و ویژگی‌هایی است که به دلیل‌های اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی در دوره‌ای خاص در ادبیات یک یا چند کشور نمود پیدا می‌کند. این مجموعه معمولاً در آثار گروهی از صاحبان قلم رخ می‌دهد و باعث تمایز آن‌ها در سبک از شاعران و نویسندگان دیگر می‌شوند. منتقدان، پژوهشگران، نویسندگان و شاعران برجسته و ماهر چنین مجموعه‌ای را می‌یابند و در قالب مشخصه‌های هر مکتب ارائه می‌دهند. هر مکتب با پیروانی که برای خود می‌یابد دوره‌ای ویژه – کوتاه یا بلند – را می‌پیماید و سپس بازمی‌ایستد. معمولاً پایه‌گذاران هر مکتب خودشان نیز از مشخصه‌های آثارشان آگاه نیستند و دیگران شیوه‌های هنری آنان را مشخص و معرفی می‌کنند. البته این اصل جنبهٔ همگانی ندارد زیرا مکتب‌هایی هم بوده‌اند که بنیانگذاران آن‌ها دانسته و با تصمیمی آگاهانه بیانیه‌ای دربارهٔ مکتب خود صادر می‌کردند پیش از آن که شیوه‌ای تازه در نگارش آثار ادبی در پیش گیرند؛ مانند سوررآلیست‌ها و دادائیست‌ها. باید توجه داشت که نباید مکتب را با سبک اشتباه گرفت، مکتب باید دارای ایده و اندیشه نو، بکر و اصلی باشد، اندیشه‌ای که صاحب نظر آن فقط بنیان‌گذار مکتب باشد، نه اینکه از مکاتب پیشین خود به گونه آشکار تقلید کند، یا اینکه مکاتب پیشین را احیا کند. اما اندیشه در سبک می‌تواند پیرو اندیشه‌های گذشته باشد و از آنها تقلید کن یا آنها را احیا کند. ویژگی‌های هر مکتب ادبی، رفته‌رفته در آثار ادبی مربوط به آن مکتب نمود پیدا می‌کند. گفتنی است که هر مکتب ادبی به قول آرش آذرپیک شکل دگرگون یافته مکتب پیش از خود (ابداع) یا واکنش و طغیانی در برابر آن است (بدعت)؛ از همین رو، می‌توان گفت که هیچ مکتبی بدون مقدمه پیدا نمی‌شود و ردّی از ویژگی‌های بیشتر مکتب‌های ادبی را در آثار ادبی پیش از آن می‌توان یافت. مهم‌ترین عامل پیدایش هر مکتب ادبی، نوع نگرشی است که ادیبان هر دوره به زندگی و دنیای پیرامون خویش دارد. در نتیجهٔ همین نگرش است که بیان هنری، شکل‌های گوناگونی می‌یابد و تغییرهایی در به‌کارگیری زبان و شیوهٔ کاربرد واژگان پیش می‌آید. خلاصه اینکه شرایط و اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی در ایجاد یا تغییر مکتب‌های ادبی تأثیر غیرقابل انکاری دارند. مکتب‌هایی کاملاً متفاوت و تقریباً هم‌زمان با هم سر برآوردند و در کنار یکدیگر شکفتند؛ مانند سمبولیسم (نمادگرایی) و رآلیسم (واقع‌گرایی). به همین دلیل است که گاه هم نسبت دادن کامل یک شاعر یا نویسنده به مکتبی خاص، دشوار و تا حدی نشدنی است. شاعران و نویسندگانی بوده و هستند که در دورهٔ فعالیت‌های ادبی خویش، گرایش‌های گوناگون به مکتب‌های مختلف داشته‌اند، مانند ولفگانگ گوته، نویسنده و شاعر آلمانی؛ (۱۷۹۴ – ۱۸۳۲ م) که او را می‌توان هم در شمار رمانتیک‌ها دانست هم در زمرهٔ کلاسیک‌ها». (انوشه: ۱۳۷۶: ص ۱۲۶۵) از اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی اثرگذاری و اثر پذیری‌های ادبی سرعت زیادی یافته‌است و علت این امر را می‌توان در چند مورد جستجو کرد: توسعهٔ روابط فرهنگی – اجتماعی، گسترش شتابندهٔ افکار و اندیشه‌های اجتماعی – سیاسی و آشنایی روزافزون ملت‌ها با زبان و ادبیات یکدیگر؛ که این امر باعث کوتاهی عمر مکتب‌های ادبی و آمیختن آن‌ها با یکدیگر شده‌است؛ اما رگه‌هایی از این‌گونه مکتب‌ها را در مکتب‌هابی که سال‌ها پس از آن‌ها سر برآورده‌اند، می‌توان مشاهده کرد. آثار ادبی – به ویژه شعر فارسی– را بر پایهٔ شیوه‌هایی که در دوره‌های گوناگون تاریخ ادبیات ایران به‌وجود آمده‌اند و به اصطلاح سبک نامیده می‌شوند تقسیم‌بندی می‌کنند؛ مانند سبک خراسانی، سبک عراقی و سبک هندی و سبک بازگشت و سبک وقوع. در ادبیات فارسی هیچ‌گاه شکوفایی یا افول مکتب‌های ادبی – به آن مفهومی که در ادبیات غرب پیش‌آمد – نبوده‌است. گفتنی است که بخش عمدهٔ ادبیات نوین ایران برگرفته از ادبیات رآلیستی روسیه است؛ از همین رو بیشتر آثاری که نویسندگان پیشرو ایران پدیدآورند، جنبهٔ رآلیستی دارند؛ مانند «شوهر آهو خانم» نوشتهٔ علی محمد افغانی. این امر بدان معنا نیست که مکتب‌های پیش از رآلیسم که در اروپا رواج داشتند پیشتر در ادبیات فارسی بودند؛ زیرا، همان گونه که اشاره شد ادبیات معاصر ایران عمدتاً جولانگاه رآلیسم روسی گردید، با این توضیح که رمانتیسمی که پیش از رآلیسم در روسیه وجود داشت مدت‌ها پیش از ورود رئالیسم به ایران در آثار فارسی رخ نمود.» (همان) از جملهٔ مکتب‌های ادبی می‌توان به کلاسیسم، رئالیسم، سوررئالیسم، ناتورالیسم، اکسپرسیونیسم، امپرسیونیسم، پارناس، باروک، اگزیستانسیالیسم (وجودگرایی) و پست مدرنیسم اشاره کرد. انواع مکاتب ادبی رمانتیسم کلاسیسیسم رئالیسم (واقع باوری) رئالیسم ابتدایی رئالیسم جادویی رئالیسم سوسیالیستی ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی) دادائیسم نمادگرایی جادویی سوررئالیسم کوبیسم (حجم گری) پارناس (هنر برای هنر) سمبلیسم ناتوریسم یگانه‌گرایی (اونانیمیسم) جهان‌گرایی (کوسموپولیتیسم) وریسم (واقع‌گری محض) مردمی‌گری (پوپولیسم) آینده‌گرایی (فوتوریسم) رمان نو (موج نو) اگزیستانسیالیسم (هستی گرایی، وجودگرایی) نهیلیسم (هیچ انگاری) ابزوردیسم عریانیسم (اصالت کلمه) پست مدرنیسم کرئاسیونیسم /آفرینش گرایی جنبش بیت ایماژیسم باروک آکمه ایسم اولتراییسم منابع انوشه، حسن؛ فرهنگ نامهٔ ادبی فارسی (دانش نامه ادب فارسی)، تهران، سازمان چاپ و انتشارات ۱۳۷۶، چاپ یکم، ص ۱۲۶۵. سید حسینی، رضا؛ مکتب‌های ادبی، تهران، انتشارات نگاه، ۱۳۶۶، چاپ نهم، ص ۵۰. لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه مکتب. تسلیمی، علی، پژوهش‌های انتقادی-کاربردی در مکتب‌های ادبی، تهران، انتشارات آمه ۱۳۹۶ ادبیات جنبش‌های ادبی فهرست‌های مربوط به ادبیات
3411
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86
تیتان
تایتان ، یا تیتان، بزرگ‌ترین قمر سیارهٔ کیوان (زحل) است که در فاصلهٔ ۱٫۲ میلیارد کیلومتری از خورشید واقع شده‌است. تیتان بزرگ‌ترین قمر زحل دارای متراکم‌ترین هواکره (اتمسفر) در منظومه شمسی است که شواهد پایدار از مایعات سطحی نیز در آن یافت شده‌است. تیتان بسیار کندتر از زمین به دور خود می‌چرخد، به طوری که یک روز تیتان در حدود ۱۶ روز زمین است. تیتان از نظر میزان جرم، یازدهمین جسم پرجرم در منظومهٔ شمسی است. این قمر در ۲۵ مارس ۱۶۵۵ م. توسط کریستین هویگنس هلندی کشف شد. تیتان با چشم غیر مسلح قابل رؤیت نیست ولی می‌توان آن را با استفاده از تلسکوپ‌های آماتوری یا حتی برخی دوربین‌های دوچشمی قوی مشاهده کرد. تیتان تنها قمری است که دارای هواکرهٔ غلیظ بوده و تنها جرمی غیر از زمین است که دارای منابع اثبات‌شدهٔ سطحی مایعات می‌باشد. تیتان غالباً قمری با مشخصات سیاره خوانده می‌شود. تیتان دومین قمر بزرگ در سامانهٔ خورشیدی است. جو تیتان غالباً از نیتروژن است با این حال دارای متان و اتان نیز می‌باشد. وجود باد و باران سطح تیتان را به شکلی مشابه سطح زمین تبدیل کرده‌است. ماهواره‌های زیادی وجود زیست یا مراحل ابتدایی پیدایش شرایط پیشا-زیستی در تیتان را مورد کاوش قرار داده‌اند. تیتان دارای جوی نسبتاً فشرده و شبیه به زمین در دوران شکل‌گیری آن است. اما با توجه به سرمای شدید (منهای ۱۸۰ درجه) در تیتان، وجود زیست از نوع زمینی در آن بعید به نظر می‌رسد. نگاره‌های تازهٔ کاوشگر کاسینی ناسا از وجود دریاچه‌ای حاوی هیدروکربن مایع مانند متان در تیتان حکایت دارد. این نگاره‌ها نشان می‌دهد که سرمای سطح این دریاچه به ۱۸۰ درجهٔ سانتی‌گراد زیر صفر می‌رسید. در زیر سطح تیتان، ترکیباتی از آب و آمونیاک وجود دارد. این اقیانوس زیرسطحی در حقیقت یک لایهٔ مایع است که محتوی ترکیباتی از آب یا آب و آمونیاک است و در ژرفای بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلومتری از سطح تیتان قرار گرفته‌است. ساختار درونی تیتان از یک لایهٔ یخی تشکیل شده‌است که از هستهٔ سنگی آن از طریق یک لایهٔ مایع جدا شده‌است. این ویژگی موجب می‌شود که سطح جامد تیتان از بادهای فصلی حاضر در اتمسفر آسیب نبیند. کاوشگر کاسینی به منظور بررسی بیشتر تیتان فضاپیمای پژوهشی کاسینی به فضا فرستاده شد و در سال ۲۰۰۴ این فضاپیما به نزدیکی تیتان رسید و علاوه بر تهیه عکس‌هایی از نزدیکی تیتان با فرستادن کاوشگری به سطح تیتان با نام هویگنس امکان آزمایش‌هایی را نیز از سطح تیتان فراهم آورد که نتایج این آزمایش‌ها توسط کاسینی به زمین مخابره شد. سفر کاسینی و همراهش، هویگنس، به زحل ۷ سال به طول انجامید. پس از رسیدن به زحل، هویگنس از کاسینی جدا شد و روی سطح تیتان، بزرگ‌ترین قمر زحل فرود آمد. به لطف داده‌های کاسینی و هویگنس، آنچه امروز از منظومهٔ زحل می‌دانیم بسیار بیش‌تر از گذشته‌است. جو تیتان (هواکره) اگر چه تیتان یکی از قمرهای سیاره کیوان است و قمرهای سیارات منظومه شمسی اکثراً (به دلیل جاذبه کم و نداشتن میدان مغناطیسی برای دفع بادهای خورشیدی) فاقد جو می‌باشند، اما تیتان دارای جوی کدر است که تقریباً ده برابر ضخیم‌تر از جو زمین می‌باشد. بیش از ۹۸٪ درصد از جو تیتان را نیتروژن تشکیل می‌دهد و از این رو جو تیتان دارای یک چرخه هیدرولوژیکی شبیه به زمین است. تیتان حتی مدلی زنده از زمین ابتدائی نامیده شده‌است. دو درصد باقی مانده عمدتاً شامل گاز متان (۱٫۴٪) و هیدروژن (۰٫۲٪) می‌شود. جو تیتان ممکن است که از دنباله‌دارها به وجود آمده باشد. مدل‌های سنتی، فرض کرده‌اند که جو تیتان به وسیلهٔ فعالیت آتشفشانی یا تأثیر پرتو افکنی خورشیدی به وجود است، اما این‌ها بستگی به این دارد که تیتان در گذشته نسبت به حال بیشتر گرم بوده باشد. تحقیق جدید نشان می‌دهد که بر خوردهای دنباله‌دارها در طول یک دوره که «اواخر بمباران سنگین» نامیده می‌شود، یعنی زمانی نزدیک به ۴ میلیارد سال پیش، زمانی که تصادفات توسط اجسام بزرگ همچون دنباله‌دارها و شهاب‌های آسمانی به‌طور منظم در میان اجرام بزرگ مانند سیارات، در سامانه خورشیدی اتفاق می‌افتاده‌است، ممکن است جو نیتروژنی تیتان را به وجود آورده باشد. پژوهشگران دیدند با شلیک لیزر به داخل محلول آمونیاک و مواد آب یخ، چیزی که در تیتان اولیه احتمالاً وجود داشته‌است، نیتروژن به وجود می‌آید. بالغ بر هزار سال این برخوردها می‌توانستند نیتروژن کافی را به وجود آورند تا قمر را در یک مه (بخار) متراکم بپوشاند تا جو ضخیم امروز حاصل شود. جو تیتان از تبدیل آمونیاکی که در طول دوره اواخر بمباران سنگین در ۴ میلیارد سال پیش به وجود آمده‌است. اگر این مدل درست باشد، بدین معناست که منبع نیتروژنی تیتان از دنیاهای خارجی دیگر و حتی سیارات داخلی مثل زمین بسیار متفاوت است. راز طوفان‌ها و دریاچه‌های تیتان تیتان بزرگ‌ترین قمر شگفت‌انگیز و ناشناختهٔ زحل، سراسر پوشیده از ابر ضخیمی از متان است. دمای سطح آن ۳۰۰- درجهٔ فارنهایت و قطرش کمتر از نصف قطر زمین است که با طوفان‌های بارانی و دریاچه‌های متانش خودنمایی می‌کند. در منظومهٔ شمسی به غیر از زمین تیتان تنها مکانی است که سطح آن با مقادیر بسیار زیادی از مایع پوشیده شده‌است. یکی از این سوال‌های عجیب در رصدی در سال ۲۰۰۹ بود، زمانی که گروهی از پژوهندگان به سرپرستی پروفسور «اودد آهارونسون» (Oded Aharonson)، از مؤسسهٔ فناوری کالیفرنیا (کلتک) دریافتند که دریاچه‌های متان بیشتر در حوالی قطب‌های تیتان دیده می‌شوند و در نیمکرهٔ شمالی بیشتر از جنوب وجود دارند. کشف دوم این بود که در عرض‌های جغرافیایی پایین‌تر نزدیک به استوای تیتان رطوبت و دریاچه‌های کمتری وجود دارد. در سال ۲۰۰۵ وقتی کاوشگر هیوگنس بر سطح تیتان نشست کانال‌هایی پر از متان مایع یافت و در سال ۲۰۰۹ پژوهشگران کلتک طوفان‌های شدیدی را کشف کردند که این باران را به این مناطق خشک رسانده بود. نگارخانه منابع ویکی‌پدیای انگلیسی پیوند به بیرون معمای دریاچه‌های تیتان (تایتان) از وبگاه دانش فضایی تیتان (قمر) جمهوری هلند در ۱۶۵۵ (میلادی) زحل قمرهای زحل نوشتارهای صوتی
3413
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87%20%D8%A8%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C
اتحادیه بین‌المللی اخترشناسی
اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی یک انجمن بین‌المللی برای ستاره‌شناسان حرفه‌ای با درجهٔ پی‌اچ‌دی و بالاتر از آن است که در زمینه‌های آموزش و پژوهش حرفه‌ای ستاره‌شناسی کار می‌کنند. در میان دیگر کنش‌های اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی، اختیار آن در نامگذاری اجرام آسمانی (ستاره، سیاره، سیارک، دنباله‌دار، شهاب‌سنگ و مانند آن‌ها) و هر گونه عوارضی بر روی آن‌ها به رسمیت شناخته می‌شود. اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی عضو شورای بین‌المللی علوم است. آرمان بنیادین آن پیشرفت و حفاظت از دانش ستاره‌شناسی در همهٔ جنبه‌های آن با همکاری بین‌المللی است. اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی پیوند دوستانه‌ای با سازمان‌های ستاره‌شناسی دارد که ستاره‌شناسان آماتور عضو آن‌ها هستند. ستاد اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی در طبقهٔ دوم نهاد اخترفیزیک پاریس در بخش ۱۴ام پاریس است. گروه‌های کاری، شامل گروه کاری نامگذاری سامانهٔ سیاره‌ای و گروه کاری نام ستاره‌ها می‌شود که بر پایهٔ کنواسیون نام‌گذاری اخترشناسی، نام ستاره‌ها و سیاره‌ها را استاندارد و دسته‌بندی می‌کند. اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی همچنین سرپرست سامانهٔ تلگرام‌های ستاره‌ای است که در دفتر مرکزی تلگرام‌های ستاره‌شناسی، ساخته و پخش می‌شوند. مرکز بررسی ریزسیاره‌ها نیز زیر نظر اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی کار می‌کند و کار «پاکسازی» را برای همهٔ اجرام غیر سیاره‌ای و غیر ماه‌گونه سامانهٔ خورشیدی انجام می‌دهد. گروه کاری نامگذاری بارش شهابی و مرکز دادهٔ شهاب‌سنگ کار نامگذاری باران شهابی را انجام می‌دهند. تاریخچه اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی در ۲۸ ژوئیهٔ ۱۹۱۹ میلادی در مجلس مؤسسان شورای بین‌المللی پژوهش (شورای بین‌المللی علوم امروزی) در بروکسل بلژیک پایه‌گذاری شد. دو زیرمجموعهٔ شورای بین‌المللی علوم نیز در این مجمع پایه‌گذاری شدند که نام آن‌ها کمیسیون بین‌المللی زمان (در دفتر بین‌المللی زمان در پاریس) و دفتر مرکزی تلگرام‌های ستاره‌ای (با دفتر نخستین در کپنهاگ دانمارک) بود. هفت عضو نخستین اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی بلژیک، کانادا، فرانسه، بریتانیا، یونان، ژاپن، و ایالات متحدهٔ آمریکا بودند. مدت کوتاهی پس از آن ایتالیا و مکزیک نیز به اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی پیوستند. نخستین کمیتهٔ اجرایی از بنجامین بایو (رئیس، فرانسه)، آلفرد فاولر (دبیرکل، بریتانیا)، و چهار معاون رئیس به نام‌های ویلیام کمپبل (آمریکا)، فرانک دایسن (بریتانیا)، ژورژ لکنت (بلژیک)، و آنیبال ریکو (ایتالیا) پدید آمد. ۳۲ کمیسیون (که در آغاز به «کمیته‌های دائمی» شناخته می‌شدند) در نشست بروکسل منصوب شدند و بر موضوع‌های مرتبط با ریزسیاره‌ها تمرکز کردند. گزارش ۳۲ کمیته، موضوع بحث نخستین مجمع عمومی در رم ایتالیا در ۲ تا ۱۰ مه ۱۹۲۲ (میلادی) بود. در پایان نخستین مجمع عمومی ۱۰ کشور استرالیا، برزیل، چکسلواکی، دانمارک، هلند، نروژ، لهستان، رومانی، آفریقای جنوبی، و اسپانیا نیز به اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی پیوستند و شمار اعضا به ۱۹ رسید. اگرچه اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی به‌طور رسمی ۸ ماه پس از پایان جنگ جهانی اول پایه‌گذاری شد اما پیش از آن نیز همکاری بین‌المللی نیرومندی نیز در زمینه‌ستاره‌شناسی وجود داشته‌است. مانند برنامهٔ کاتالوگ انجمن ستاره‌شناسی از ۱۸۶۸ میلادی تاکنون، کاتالوگ نقشه‌نگاری آسمان از ۱۸۸۷ میلادی تاکنون، و اتحادیهٔ بین‌المللی پژوهش خورشیدی از ۱۹۰۴ میلادی تاکنون. ۵۰ سال نخست تاریخ اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی به خوبی مستند شده‌است. تاریخ پس از آن نیز به شکل یادداشت‌نویسی رئیسان و دبیرکل‌های پیشین اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی ثبت شده‌است. دوازده نفر از چهارده دبیرکل پیشین اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی میان ۱۹۶۴ میلادی تا ۲۰۰۶ میلادی در یادآوری تاریخ انجمن در بولتن اطلاعات شمارهٔ ۱۰۰ همکاری کردند. شش رئیس پیشین میان سال‌های ۱۹۷۶ میلادی تا ۲۰۰۳ میلادی نیز در یادآوری تاریخ انجمن در بولتن اطلاعات شمارهٔ ۱۰۴ همکاری کردند. ترکیب اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی ۱۲٬۶۶۴ عضو حقیقی دارد که ستاره‌شناسان حرفه‌ای از ۹۶ کشور جهان هستند. ۸۳٪ اعضا مرد و ۱۷٪ زن هستند. ۷۹ سازمان ملی ستاره‌شناسی نیز عضو انجمن می‌باشند. بدنهٔ پایهٔ اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی، مجمع عمومی آن است که از همهٔ اعضای آن پدید می‌آید. مجمع، خط‌مشی، قانون، و آیین‌نامه (همه متمم‌های پیشنهادی) اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی را تعیین می‌کند. گزینش کمیته‌های گوناگون نیز بر عهدهٔ مجمع عمومی انجمن است. حق رأی در مورد مسائل مطرح در مجمع، متناسب با نوع موضوع بحث، متفاوت است. قانون اتحادیه، این موضوع‌ها را به دو دسته، تقسیم می‌کند: موضوع‌های «اساساً با ذات علمی» (که توسط کمیتهٔ اجرایی تعیین می‌شوند) که بر پایهٔ آن، حق رأی تنها در اختیار اعضای حقیقی است و همهٔ دیگر موضوع‌ها (مانند بازنگری قانون و مسائل رویه‌ای) که بر پایهٔ آن، حق رأی تنها در اختیار سازمان‌های نمایندهٔ دولت‌ها است. در مورد مسائل بودجه (که در دسته دوم قرار می‌گیرد) وزن رای‌دهی نمایندهٔ دولت‌ها بر پایهٔ نسبت سطح اشتراک آن‌ها محاسبه می‌شود. تصویب رأی‌گیری در دستهٔ دوم نیاز به موافقت دست‌کم دو-سوم نمایندگان دولت‌ها دارد. برای تصویب هر رأی‌گیری، اکثریت مطلق کافی است. به غیر از رأی‌گیری بازنگری قانون که به دو-سوم اکثریت نیاز دارد. اگر شمار رای‌ها برابر باشند رای رئیس انجمن تعیین‌کننده خواهد بود. مجمع‌ها از ۱۹۲۲ میلادی تاکنون به غیر از ۱۹۳۸ میلادی تا ۱۹۴۸ میلادی به خاطر جنگ جهانی دوم، مجمع عمومی اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی هر سه سال برگزار می‌شود. پس از درخواست جمهوری خلق لهستان در ۱۹۶۷ میلادی و با تصمیم بحث‌برانگیز رئیس انجمن، یک مجمع عمومی فوق‌العاده در سپتامبر ۱۹۷۳ در ورشو، مدت کوتاهی پس از نشست طبق برنامه در سیدنی برگزار شد تا ۵۰۰امین سال زادروز نیکلاس کوپرنیک جشن گرفته شود. کمیسیون ۴۶ کمیسیون ۴۶ یکی از کمیته‌های اجرایی اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی است که نقش ویژه‌ای در زمینهٔ توسعهٔ ستاره‌شناسی با همکاری دولت‌ها و فرهنگستان‌های علمی بازی می‌کند. بخشی از کمیسیون ۴۶ «برنامه آموزش ستاره‌شناسی برای توسعه» را در کشورهایی پیش می‌برد که هم‌اکنون آموزش ستاره‌شناسی در آن‌ها بسیار کم است. برنامهٔ آموزشی دیگر «برنامه تربیت آموزگار گالیله» است که پروژهٔ سال بین‌المللی ستاره‌شناسی در ۲۰۰۹ میلادی بود. این برنامه، یکی از برنامه‌های «دستیابی جهانی به کیهان» است که بر منابع بیشتر کنش‌های آموزشی برای کودکان و مدارس تمرکز دارد و برای پیشرفت و توسعهٔ پایدار در جهان طراحی شده‌است. برنامهٔ تربیت آموزگار گالیله همچنین بر استفادهٔ مؤثر و انتقال ابزارها و منابع آموزش ستاره‌شناسی در برنامهٔ درسی کلاس‌های علمی تأکید دارد. یک طرح راهبردی برای دورهٔ ۲۰۱۰ میلادی تا ۲۰۲۰ میلادی منتشر شده‌است. انتشارات در سال ۲۰۰۴ میلادی اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی با همکاری انتشارات دانشگاه کمبریج، مجموعهٔ مقالات اتحادیهٔ بین‌المللی اخترشناسی را منتشر کرد. در سال ۲۰۰۷ میلادی نهاد ستاره‌شناسی ارتباطی با همکاری گروه کاری ژورنال همگانی، پژوهشی را برای برآورد امکان‌سنجی نهاد ستاره‌شناسی ارتباطی با ژورنال همگانی انجام داد. جستارهای وابسته کمیته سازمان ملل در امور استفاده صلح‌آمیز از فضا پانویس پیوند به بیرون فهرست مجمع‌های عمومی اتحادیه بین‌المللی اخترشناسی (به انگلیسی) اعضای شورای بین‌المللی علوم انجمن‌های حرفه‌ای بین‌المللی بنیان‌گذاری‌های ۱۹۱۹ (میلادی) در فرانسه سازمان‌های اخترشناسی سازمان‌های بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۱۹ (میلادی) سازمان‌های بین‌المللی فرانسه سازمان‌های بین‌المللی سازمان‌های پاریس سازمان‌های علمی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۱۹ (میلادی) سازمان‌های علمی بین‌المللی اروپا سازمان‌های علمی بین‌المللی سازمان‌های علمی در فرانسه موسسات استاندارد موسسه‌های استاندارد در فرانسه
3414
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%87
زهره
ناهید یا زهره به ترتیب نزدیکی به خورشید، دومین سیارهٔ زمین‌سان سامانهٔ خورشیدی است که در هر ۲۲۵ روز یکبار به دور خورشید می‌چرخد. زهره در مداری میان مدارهای زمین و تیر قرار گرفته و از نظر مداری، نزدیک‌ترین فاصله را با مدار زمین دارد. ناهید پس از ماه، درخشان‌ترین جرم آسمانی طبیعی است که به هنگام شب در آسمان زمین دیده می‌شود و قدر ظاهری آن به ۴٫۶- می‌رسد. سیارهٔ ناهید (زهره)، بدون ماه است و در مدار تقریباً دایره‌واری به‌دور خورشید می‌گردد. این سیاره از بسیاری دیدگاه‌ها ازجمله اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری به زمین همانندی دارد و به خاطر همین نزدیکی‌ها آن را سیارهٔ «خواهر زمین» نیز خوانده‌اند. زهره از نظر حجم و جرم، هفتمین جسم بزرگ در سامانه خورشیدی است. ناهید گرم‌ترین سیاره در سامانه خورشیدی است. این سیاره دارای هواکره است. هواکره‌ای ضخیم و غلیظ که موجب می‌شود که دیدن سطح آن با چشم غیرمسلح دشوار باشد. بیشتر هواکرهٔ آن را کربن دی‌اکسید تشکیل داده و در ابرهای بالایی آن قطره‌های ریز سولفوریک اسید وجود دارند. وجود کربن دی‌اکسید در هواکرهٔ این سیاره که گرما را در سیاره نگه می‌دارد دمای آن را به مقدار بسیار چشم‌گیری (۴۸۱ درجهٔ سلسیوس نزدیک سطح سیاره) افزایش داده‌است. در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۹۹ در حساب توییتری رسانهٔ خبری دیلی‌میل انگلستان اعلام شد که نشانه‌هایی احتمالی از حیات (وجود گاز فسفین) در این سیاره دیده شده‌است! این سیاره یکی از سیاره‌های سنگی و فشرده و دارای آتشفشانهای فعال، زمین‌لرزه و رشته‌کوه است. زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خورشید ۲۲۵ روز زمینی است. ناهید (زهره) در سنجش با بیشتر سیاره‌ها در منظومهٔ شمسی از جمله زمین، کروی‌تر است و به علت چرخش بسیار آهسته دور محوری آن، پدیدهٔ تورفتگی یا مسطح شدن قطب‌ها و برآمدگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیاره‌ها رخ می‌دهد. طول یک شبانه‌روز در سیارهٔ زهره از یک سال این سیاره کمی بلندتر است. مقایسه با زمین سیارهٔ زهره بدون قمر است ولی از بسیاری دیدگاه‌ها مانند اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری به زمین همانندی دارد و به خاطر همین نزدیکی‌ها آن را سیاره خواهر زمین خوانده‌اند. قطر زهره کمی کوچک‌تر از قطر زمین و نزدیک به است. در حالی که قطر زمین است. گرانش سیارهٔ زهره نزدیک به ۹۱ درصد گرانش زمین، جرم آن نیز نزدیک به ۸۱ درصد جرم زمین، و چگالی آن نزدیک به ۹۵ درصد چگالی زمین است. با این حال این سیاره در سنجش با بیشتر سیاره‌ها در منظومهٔ شمسی از جمله زمین، کروی‌تر است و به علت چرخش بسیار آهسته دور محوری آن، پدیدهٔ تورفتگی یا مسطح شدن قطب‌ها و برآمدگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیاره‌ها رخ می‌دهد. زهره از زمین بسیار گرم‌تر است. سطح سیاره این سیاره یکی از سیاره‌های سنگی و فشرده و دارای هزاران آتشفشان فعال، زلزله و رشته‌کوه است. دشت‌های صاف و سنگلاخی، دو سوم سیاره را پوشانده‌اند. زمین‌ساخت بیشتر سطح زهره از صفحات گدازه‌های آتشفشانی پدید آمده‌است. از هنگام پیدایش زهره و مدت‌ها پس از آن، کنش‌های آتشفشانی چنان زیاد بوده که سطح سیاره، چندین بار بازسازی شده و هرگونه نشانه برخورد شهاب‌سنگ را از بین برده‌است. آخرین بازسازی سطحی که بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون سال پیش در این سیاره رخ داده هر گونه کنش زمین‌ساختی بَعدی در زهره را آرام کرده و سطحی یکپارچه و صُلب به آن داده‌است. جغرافیا دو منطقهٔ بزرگ یا قاره در زهره، قابل جداسازی هستند: قارهٔ Ishtar Terra در شمال با بزرگی به اندازهٔ استرالیا و قارهٔ Aphrodite Terra با بزرگی به اندازهٔ آفریقا که از استوا تا قطب جنوب زهره کشیده شده‌است. Ishtar Terra دارای کوه‌هایی بلند است که بلندترین کوه آن به نام «ماکسول» به ۱۰ کیلومتر می‌رسد. بلندی مهم‌ترین فلات در نیمکرهٔ شمالی زهره «آتالانتا» ۱٬۴۰۰ متر و مساحت آن به اندازهٔ خلیج مکزیک است. فلات Beta Regio در نیمکرهٔ شمالی از جنس مواد آتشفشانی با درازای نزدیک به ۲٬۵۰۰ کیلومتر است. در این فلات دو آتشفشان سپری به نام‌های Rhea Mons و Theia Mons با بلندی ۴ کیلومتر وجود دارند. بقیهٔ بخش‌های نیمکرهٔ شمالی از دشت پوشیده شده‌است. Leda Terra در عرض جغرافیایی ۵۰ درجه و در شمال آن فلات Alpha Regio قرار دارد. ساختار درونی با در دست نبودن داده‌های لرزش‌سنجی، گشتاور لختی و جزئیات زمین‌شیمی از ساختار درونی سیارهٔ ناهید، آگاهی کمی از ساختار داخلی و ژئوشیمی این سیاره در دست است. دو دیدگاه دربارهٔ ساختار درونی سیارهٔ زهره وجود دارد. به نظر می‌رسد به خاطر نزدیکی اندازه، جرم، چگالی زهره و زمین، لایه‌های درونی زهره مانند زمین، از پوسته، گوشتهٔ احتمالاً جامد و هستهٔ مذاب تشکیل شده باشد و هستهٔ این سیاره نیز مانند زمین ترکیبی از آهن و نیکل باشد. بر پایهٔ یافته‌های ونرا-۴ در ۱۹۶۷ میلادی سیاره زهره دارای میدان مغناطیسی بسیار ضعیفی است. به نظر می‌رسد به دلیل چرخش بسیار کند زهره، هستهٔ مذاب آن (خاستگاه پیدایش میدان مغناطیسی) حرکت زیادی نداشته و میدان مغناطیسی آن ضعیف باشد. اما گرمایی که در میلیون‌ها سال در درون سیاره حبس شده، به شکل ناگهانی و مانند فعالیت‌های آتشفشانی بسیار بزرگ آزاد شده و شکل سطحی سیاره را دگرگون می‌کند. هواکره زهره دارای هواکره است. هواکرهٔ ضخیم و غلیظ آن موجب می‌شود که دیدن سطح آن به سادگی، ممکن نباشد. مواد سازنده تفاوت بزرگ زهره با زمین، هواکرهٔ آن است که ۹۶٫۵٪ آن را کربن دی‌اکسید و ۳٫۵٪ آن را نیتروژن تشکیل داده و در ابرهای فوقانی آن قطرات ریز سولفوریک اسید وجود دارد. وجود کربن دی‌اکسید در هواکره این سیاره دمای آن را به مقدار بسیار چشم‌گیری افزایش داده‌است (تا ۴۸۰ درجهٔ سلسیوس در سطح سیاره). گرما زهره گرم‌ترین سیاره در منظومهٔ شمسی است. نور آفتاب پس از نفوذ در هواکره این سیاره و جذب شدن توسط سطح آن، به‌صورت گرما از سطح بازتابیده می‌شود. اما انبوه کربن دی‌اکسید هواکره زهره، این گرمای بازتابیده را به دام انداخته و از رها شدن آن در فضای بیرونی جلوگیری می‌کند. این جذب اضافی گرما که به اثر گلخانه‌ای شناخته می‌شود میانگین گرمای زهره را بیش از هر سیارهٔ دیگری (حتی سیارهٔ تیر) در منظومهٔ شمسی بالا برده‌است. به‌طوری که این حرارت برای ذوب کردن فلز سرب کافیست. از اینرو پیدایش زندگی شبه‌انسان خاکی، در این سیاره، غیرممکن است. لایه‌ها از دید اندازهٔ ذرات و غلظت، سه لایهٔ جداگانهٔ ترپوسفر (در بلندی ۱۰۰ تا ۷۵ کیلومتر و ۹۳ درجهٔ سلسیوس تا ۲۷ درجهٔ سلسیوس)، اکسپوسفر (در بلندی ۷۰ تا ۵۰ کیلومتری و ۲۷ درجهٔ سلسیوس تا ۹۳ درجهٔ سلسیوس)، ترموسفر (۵۰ کیلومتر تا سطح و ۹۳ درجه سلسیوس تا ۴۷۰ درجهٔ سلسیوس) وجود دارد. اکسپوسفر در بخش تاریک سیاره از میان می‌رود. در لایهٔ ترپوسفر در قطره‌های سولفوریک اسید مواد اصلی ابرهای سیاره هستند که از واکنش مولکول‌های آب و گوگرد دی‌اکسید در بخش‌های بالایی هواکره با انرژی فرابنفش پرتو خورشید پدید می‌آیند. دمای ابرهای بالایی ترپوسفر ۲۷ درجه سلسیوس و در سطح سیاره به ۴۷۰ سلسیوس افزایش پیدا می‌کند. دمای سیاره از این مقدار کنونی بیشتر نمی‌شود چون هواکرهٔ سیاره و سطح آن در موازنهٔ شیمیایی هستند. تندباد برخلاف چرخش کند سیاره به دور خود، ابرهای آن هر ۴ روز یک‌بار به دور سیاره می‌چرخند. در بلندی بالای هواکرهٔ زهره طوفان‌هایی با سرعت ۳۶۰ کیلومتر بر ساعت می‌وزند. دلیل این سرعت زیاد، انتقال تکانه از حرکت کند سیاره و لایه‌های پایینی هواکره به لایه‌های بالایی آن (که غلظت بسیار کمتری دارند) است. در بلندی ۱۰ کیلومتری، سرعت باد به حدود ۱۸ کیلومتر در ساعت و به دلیل غلطت بالای هواکره در نزدیکی سطح سیاره سرعت باد تنها ۳ کیلومتر بر ساعت است. همچنین به دلیل غلظت بالای هواکره، نور شدید آذرخش‌های عظیم به سطح زهره نمی‌رسد. مدار زهره در مدار تقریباً دایره‌واری با میانگین فاصلهٔ ۱۰۸ میلیون کیلومتر از خورشید، به دور آن می‌گردد. هنگامی که در نزدیک‌ترین وضعیت نسبت به زمین قرار می‌گیرد، فاصلهٔ آن دو با هم تنها ۴۱ میلیون کیلومتر است و در دورترین حالت این دوری به ۲۵۷ میلیون کیلومتر می‌رسد. سیارهٔ زهره از نظر مداری، نزدیک‌ترین فاصله به زمین را دارد. اما در حین گردش مداری به دور خورشید، سیارهٔ عطارد به مدت بیشتری در نزدیک‌ترین فاصله از زمین باقی می‌ماند. قمر زهره قمر ندارد. اما تا اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی فکر می‌کردند که دارای قمر است و حتی آن را Neith می‌نامیدند. احتمالاً ستارگانی که در نزدیکی زهره بودند اشتباه ماه زهره انگاشته می‌شدند. درازای شبانه‌روز زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خودش ۲۴۳ روز زمینی است. در واقع زهره آنقدر کند و آهسته دوران می‌کند که یک شبانه‌روز آن ۲۴۳ روز و یک سال شمسی در زهره هم کمی کمتر از این اندازه و ۲۲۵ روز است. این چرخش معکوس در سال ۱۹۶۴ میلادی و با استفاده از اثر دوپلر کشف شد. نام‌گذاری دیگر نام این سیاره زهره بوده و در فارسی بیدخت و بیلفت نیز نامیده می‌شد. و واژه بیدُخت در شکل کهن‌تر خود بَغدخت و به معنای «دختر خدا» بوده‌است. نام این سیاره در زبان لاتین، ونوس، برگرفته از نام خدای عشق و زیبایی روم باستان است. در یونان باستان، نام خدای آفرودیته بر آن نهاده شد. ستاره صبح زهرهٔ صبحگاهی را کوکب صباحی و زهرهٔ شامگاهی را کوکب مسائی می‌گفتند. عناوین «ستارهٔ صبحگاهی» و «ستارهٔ شامگاهی» تنها برای نورانی‌ترین سیاره یعنی سیارهٔ زهره (ناهید) به کار می‌رفت. سیارهٔ زهره بسیار درخشان‌تر از ستاره‌های حقیقی آسمان بوده، چشمک نمی‌زند بلکه با نوری ثابت و نقره‌فام نورافشانی می‌کند. کاوش‌ها در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی کاوشگر ماژلان را به سوی زهره نشانه‌روی کردند که سیگنال‌های آن از ابرهای این سیاره عبور کرده و پس از برخورد با سطح جامد سیاره، منعکس شد. برای نخستین بار دانشمندان اطلاع جالبی را دربارهٔ سطح زهره به‌دست آوردند که نشان می‌داد زهره دارای حرکت چرخشی در جهت معکوس است. چرخش آن از خاور به باختر است و آفتاب از باختر طلوع و در خاور غروب می‌کند. مارینر ۲ فضاپیمای مارینر ۲، ساخت ناسا که در اوت ۱۹۶۲ پرتاب شد، در دسامبر ۱۹۶۲ از ۳۵٬۰۰۰ کیلومتری زهره گذشت. مشاهدات این سفینه نشان داد که زهره را ابرهای سفید رنگ مایل به زردی، کاملاً پوشانده‌است و شکافی در این ابرها نیست که از راه آن بتوان نظری به سطح جامد این سیاره افکند. مارینر ۱۰ فضاپیمای مارینر ۱۰ در فوریهٔ ۱۹۷۴ از بلندی کمتر از ۶٬۵۰۰ کیلومتری، زهره را مورد پژوهش قرار داد و معلوم شد که این ابرها حرکت منطقه‌ای دارند و با سرعتی بیش از ۲۴۰ کیلومتر در ساعت سیاره را دور می‌زنند و در مناطقی از زهره که رو به خورشید است، برهمکنشی میان جریان‌های بزرگ مقیاس همرفتی با این حرکت منطقه‌ای وجود دارد. ونرا ۹ در ۲۲ اکتبر ۱۹۷۵ میلادی وسیله‌ای از سفینهٔ بدون‌سرنشین ونرا ۹ متعلق به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، بر زهره فرود آمد؛ و علی‌رغم شرایط فوق‌العاده سخت دما و فشار توانست به مدت ۲ ساعت نگاره‌هایی از چشم‌انداز این سیاره بگیرد و اطلاعات گسترده‌ای از سطح زهره بفرستد. ونرا-۱۰ سه روز پس از آن وسیلهٔ مشابهی از سفینهٔ ونرا-۱۰ در ۲٬۲۰۰ کیلومتری محل فرود وسیلهٔ ونرا ۹ به زهره نشست و یافته‌های خود را به مدت ۶۵ دقیقه فرستاد. این نگاره‌ها، نخستین نگاره‌هایی بودند که تا آن زمان از سطح سیاره‌ای دیگر گرفته شده بود. ونرا ۱۳ و ۱۴ اطلاعاتی که ونرا ۹٬۱۰٬۱۱ و۱۲ از زهره فرستادند خوب بود اما متأسفانه کامل نبود. ونرا ۱۱ و ۱۲ هم پس اتحاد جماهیر سوسیالیسیتی شوروی تصمیم گرفت ونرا ۱۳ و ۱۴ را بسازد ونرا ۱۳ با موفقیت به فرود و حتی یک نگاره رنگی فرستاد و حدود ۶۰ دقیقه اطلاعات فرستاد. ونرا ۱۴ مانند ونرا ۱۳ با موفقیت فرود آمد و اطلاعات و یک نگاره فرستاد. ونوس‌اکسپرس کاوشگر مداری ونوس‌اکسپرس، ۱۱ آوریل سال ۲۰۰۶ میلادی وارد مدار سیاره زهره شد و تنها پس از یک روز موفق شد نخستین تصویر از قطب جنوب این سیاره را به زمین بفرستد. ایو قرار بود کاوشگر ایو (EVE) با همکاری آژانس فضایی اروپا و روسیه در سال ۲۰۱۳ میلادی به فضا پرتاب و بر سطح زهره بنشیند؛ ولی این کار تا به امروز انجام نشده‌است. فهرست فهرست کاوشگرهایی که به زهره فرستاده شده‌اند: در فرهنگ ایران دانش ابن سینا در سدهٔ یازده میلادی گذر زهره از مقابل قرص خورشید را مشاهده کرده‌است. ابن باجه اخترشناسی اندلسی در سدهٔ دوازدهم میلادی از رصد دو سیاره به شکل دو نقطهٔ سیاه بر سیمای خورشید خبر داد که یک قرن پس از او قطب‌الدین شیرازی، ستاره‌شناس ایرانی در رصدخانهٔ مراغه آن را به‌درستی با عنوان گذر زهره و تیر از جلوی خورشید شناسایی کرد. اسطوره‌شناسی در اسطوره‌شناسی ایرانیان به ویژه اسطوره‌شناسی هخامنشیان، این سیاره را به ایزدبانو آناهیتا و در زبان فارسی‌میانه به اَناهید ایزد باروری و آب‌ها، در بندهشن بزرگ مرتبط می‌دانند. در متون به زبان اوستایی مهریشت (یشت ۱۰)، مهر (ایزد) با آناهیتا پیوندهایی دارد. نام ناهید مشتق شده از اَناهید و آناهیتا است. در ادبیات سیارهٔ زهره در ادبیات فارسی از اهمیت بالایی برخوردار است. این سیاره نماد عشق و دلدادگی و نیز معروف به سیارهٔ نوازنده است و صاحب آن خداوند عشق است. از داستان‌های آن می‌توان به داستان نظامی گنجوی یا داستان ایرج میرزا اشاره کرد. در عجایب‌المخلوقات زکریای قزوینی چنین آمده که: عاشق چون نظر در ناهید کند، حرارت عشق بر وی سنگین‌تر شود و الفت آورد میان مردان و زنان و گویند وقت نکاح اگر که ناهید ناظر باشد و نیکوحال، میان زن و مرد محبتی عجب افتد. در شعر فردوسی فردوسی در آغاز شاهنامه این چنین می‌گوید: حافظ حافظ می‌گوید: ایرج میرزا وی در منظومهٔ «زهره و منوچهر» چنین می‌سراید: جستارهای وابسته گذر زهره جو زهره کشیدگی (ستاره‌شناسی) یادداشت‌ها پانویس منابع "Venus." Britannica Student Library. Ultimate Reference Suite. پیوند به بیرون صفحه ویژه ناهید در وبگاه ناسا صفحه ویژه ناهید اکسپرس در وبگاه آژانس فضایی اروپا Venus - Educational facts and history of the planet Venus Planet Venus Facts: A Hot, Hellish & Volcanic Planet Venus Facts - Interesting Facts about Planet Venus - Space Facts Venus Facts: Interesting Facts about Planet Venus • The Planets سیاره‌های زمین‌سان منظومه شمسی
3415
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C%20%28%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87%29
مشتری (سیاره)
مُشتَری یا هُرمُز(که به نام‌های بِرجیس، اورمزد، زاوش، ژوپیتر نیز شناخته می‌شود)، بزرگ‌ترین سیاره در منظومه شمسی است. این سیارهٔ غول گازی با جرم یک‌هزارم خورشید است، ولی جرمی دو و نیم برابر تمامی دیگر سیاره‌های منظومهٔ شمسی دارد و دومین جسم در منظومهٔ شمسی بر پایهٔ جرم و حجم است. از نظر دوری از خورشید، مشتری پنجمین سیاره پس از تیر، ناهید، زمین و بهرام است. نگاه کلی در یک نگاه کوتاه، مشتری چهارمین جسم درخشان در آسمان پس از خورشید، ماه و زهره است. اگرچه گهگاه مریخ (بهرام) درخشان‌تر به‌نظر می‌آید. به کمک دوربین دوچشمی برخی از قمرهای مشتری نیز قابل دیدن می‌باشند. جرم مشتری ۲٫۵ بار از مجموع جرم دیگر سیاره‌های منظومهٔ شمسی بیشتر است. جرم مشتری ۳۱۸ بار بیشتر از جرم زمین است. قطر آن ۱۱ برابر قطر زمین است. مشتری می‌تواند ۱٬۳۰۰ زمین را در خود جای دهد. میانگین دوری آن از خورشید در حدود ۷۷۸ میلیون و ۵۰۰ هزار کیلومتر است یعنی بیشتر از ۵ برابر دوری زمین از خورشید. ستاره‌شناسان با تلسکوپ‌های برپاشده در زمین و ماهواره‌هایی که در مدار زمین می‌گردند به بررسی مشتری می‌پردازند. ایالات متحده تا کنون ۶ فضاپیمای بدون سرنشین را به مشتری فرستاده‌است. در ژوئیهٔ ۱۹۹۴، هنگامی که ۲۱ تکه از دنباله‌دار شومیکر-لوی ۹ با هواکرهٔ مشتری برخورد کرد، ستاره‌شناسان شاهد رویدادی بسیار تماشایی بودند. این برخورد برانگیزاننده انفجارهای سهمناکی شد که پاره‌ای از آن‌ها قطری بزرگ‌تر از قطر زمین داشتند. ویژگی‌های فیزیکی جرم مشتری به تنهایی ۲٫۵ برابر جرم تمام سیاره‌های دیگر در منظومهٔ خورشیدی است. نسبت جرم این سیاره به اندازه‌ای است که مرکز سنگینی سراسری آن با خورشید بالاتر از سطح خورشید، در ۱٬۰۶۸ برابر شعاع خورشید (فاصله از مرکز خورشید) قرار می‌گیرد. حجم مشتری ۱٬۳۲۱ برابر حجم زمین و جرم آن تنها ۳۱۸٫۵ برابر زمین است. این نسبت، زمین را به‌طور قابل توجهی متراکم‌تر از مشتری نشان می‌دهد. شعاع مشتری حدود یک‌دهم شعاع خورشید است و جرم آن ۰٫۰۰۱ برابر جرم خورشید است، بنابراین چگالی این دو با هم مشابه است. مدار و چرخش مشتری در یک مدار کم‌وبیش بیضی شکل به دور خورشید می‌چرخد. هر دور، نزدیک به ۱۲ سال زمینی به درازا می‌کشد. همچنان که سیاره به دور خورشید می‌گردد، به دور محورٍ فرضی خود نیز می‌گردد. چرخش مشتری به دور خود تندتر از هر سیاره دیگری در منظومه شمسی است. تنها ۹ ساعت و ۵۶ دقیقه نیاز است تا مشتری یک بار به دور خود بچرخد. برای اندازه‌گیری تندی گردش سیاره‌های گازی به دور خود، دانشمندان ناگزیرند از روش‌های غیر مستقیم استفاده کنند. آن‌ها نخست سرعت میانگین چرخش ابرهای قابل مشاهده را اندازه‌گیری می‌کنند. مشتری به اندازه نیاز امواج رادیویی می‌فرستد که به وسیله رادیو تلسکوپ‌های زمینی دریافت شود. هم‌اکنون دانشمندان از اندازه امواج برای سنجش سرعت چرخش مشتری بهره می‌برند. قدرت امواج، تحت تأثیر میدان مغناطیسی سیاره، در یک الگوی تکراری ۹ ساعت و ۵۶ دقیقه‌ای، تغییر می‌کند؛ زیرا سرچشمه میدان مغناطیسی، هسته سیاره است. این دگرگونی‌ها نشان دهنده سرعت چرخش درونی سیاره‌است. چرخش تند مشتری مایه برآمدگی در بخش استوا و پخی در قطب‌هایش می‌شود. قطر استوایی مشتری ۷ درصد بیشتر از قطر آن در راستای قطب‌هاست. جرم و چگالی مشتری از هر سیارهٔ دیگری در منظومهٔ شمسی سنگین‌تر است. جرم آن ۳۱۸ بار بیشتر از زمین است؛ ولی با این جرم زیاد، کم و بیش دارای چگالی کمی است. میانگین چگالی آن ۱٫۳ گرم در سانتی‌متر مکعب است که اندکی از چگالی آب بیشتر است. چگالی مشتری در حدود یک‌چهارم چگالی زمین است؛ زیرا بیشتر سیاره از عناصر سبک هیدروژن و هلیوم ساخته شده‌است. از سوی دیگر زمین بیشتر از عناصر سنگین آهنی و سنگی ساخته شده‌است. عناصر شیمیایی سازندهٔ مشتری بیشتر از زمین همانند ستاره‌هایی چون خورشید است. شاید مشتری دارای هسته‌ای از عناصر سنگین باشد. هسته شاید ترکیبی همانند هستهٔ زمین اما ۲۰ تا ۳۰ برابر سنگین‌تر داشته باشد. احتمالاً هستهٔ مشتری نه چندان سفت، نسبتاً رقیق و خیلی بزرگ است. نیروی گرانش در سطح سیاره ۲٫۴ برابر بیشتر از سطح زمین است؛ یعنی چیزی که روی زمین ۱۰۰ نیوتون وزن دارد، در روی مشتری وزنی برابر با ۲۴۰ نیوتون خواهد داشت. لکه سرخ بزرگ بارزترین نمود سطح مشتری لکه سرخ بزرگ آن است که توده گاز چرخان، همانند گردباد است. در ۳ آوریل ۲۰۱۷ با اندازه‌گیری ۱۶٬۳۵۰ کیلومتر و عرض (۱۰٬۱۶۰ مایل)، لکه سرخ بزرگ قرمز مشتری ۱٫۳ برابر قطر زمین تخمین زده شد. رنگ لکه بیشتر از سرخ آجری به قهوه‌ای کمرنگ تغییر می‌کند و گاهی این لکه تماماً ناپدید می‌گردد. رنگ آن شاید برآمده از اندازه کم فسفر و گوگرد در کریستال‌های آمونیاک باشد. تندی چرخش لکه در لبه آن در حدود ۳۶۰ کیلومتر در ساعت است. این لکه در فاصله یکسانی از استوا به آرامی از شرق به غرب حرکت می‌کند. ناحیه‌ها و کمربندها و لکه بزرگ، بسیار پایدار و همانند سیستم چرخش زمین است. از زمانی که رابرت هوک در سال ۱۶۶۴ این لکه را پیدا کرد، این ویژگی‌ها تغییرات چندانی از خود نشان نداده‌اند. دما دمای هوا در ابرهای بالایی مشتری در حدود ۱۴۵- درجهٔ سلسیوس است. اندازه‌گیری‌ها نشان می‌دهند که دمای مشتری با افزایش ژرفا در زیر ابرها افزایش می‌یابد. دمای هوا در سطحی که فشار اتمسفر ۱۰ برابر زمین است، به ۲۱ درجهٔ سانتی‌گراد می‌رسد. دانشمندان می‌اندیشند که اگر مشتری دارای گونه‌ای از حیات باشد، حیات در این سطح پا خواهد گرفت. چنین حیاتی در گاز خواهد بود؛ زیرا در این سطح هیچ بخش جامدی وجود ندارد. دانشمندان تا کنون هیچ گواهی از حیات بر روی مشتری نیافته‌اند. نزدیک مرکز سیاره دما بسیار بیشتر است. دمای هسته در حدود ۲۴ هزار درجه، یعنی داغ‌تر از سطح خورشید است. ستاره‌شناسان بر این باورند که خورشید، سیارات و دیگر جرم‌های منظومهٔ شمسی از چرخش ابرهایی از گاز و غبار پا گرفته‌اند. گرانش گازی و ذرات غبار آن‌ها را به صورت ابرهای ستبر گوی مانند از مواد درآورد در حدود ۴٫۵ میلیارد سال پیش مواد به هم فشرده شدند تا اجسام بسیار منظومهٔ شمسی پدید آمدند. فشردگی مواد ایجاد گرما نمود. گرمای بسیاری هنگامی که مشتری پا گرفت ایجاد شد. میدان مغناطیسی مشتری نیز همانند زمین و بیشتر سیاره‌ها، دارای میدان مغناطیسی است و مانند یک آهنربای بزرگ عمل می‌کند. در ماه مهٔ ۲۰۱۷ داده‌های به‌دست آمده از فضاپیمای جونو نشان دادند که قدرت میدان مغناطیسی مشتری، فراتر از برآوردهای پیشین است. شدت این میدان در نزدیک‌ترین فاصلهٔ جونو از سیاره دو برابر میزانی است که در گذشته تخمین زده می‌شد. این میدان ۱۰ بار قوی‌تر از میدان مغناطیسی زمین است. برابر اندازه‌گیری‌های گرفته شده به دست فضاپیماها، (به جز لکه‌های خورشیدی و ناحیه‌های کوچکی از سطح خورشید) میدان مغناطیسی مشتری قوی‌ترین در منظومهٔ شمسی است. دانشمندان به‌طور کامل از چگونگی ایجاد میدان مغناطیسی آگاه نیستند، هر چند که گمان می‌برند که حرکت هیدروژن فلزی داخل هستهٔ سیارهٔ ایجاد میدان مغناطیسی می‌کند. میدان مغناطیسی مشتری بسیار نیرومندتر از میدان مغناطیسی زمین است، زیرا مشتری بسیار بزرگ‌تر و با تندی بیشتری به دور خود می‌گردد. میدان مغناطیسی مشتری الکترون‌ها و پروتون‌ها و دیگر ذرات دارای بار الکتریکی را در کمربند پرتوزا که در پیرامون سیاره قرار دارد به دام می‌اندازد. این ذرات بسیار نیرومندتر هستند به گونه‌ای که می‌توانند به ابزارهای فضاپیماهایی که نزدیک سیاره شده‌اند آسیب برساند. در درون ناحیه‌ای از فضا که مغناطیس‌سپهر نامیده می‌شود. میدان مغناطیسی مشتری همانند یک زره کار می‌کند. این زره سیاره را از بادهای خورشیدی و ذرات پر انرژی پیاپی که از خورشید می‌آیند پاسداری می‌نماید. بیشتر این ذرات الکترون‌ها و پروتون‌هایی هستند که با تندی ۵۰۰ کیلومتر در ثانیه حرکت می‌کنند. میدان، ذرات الکتریکی باردار شده را در کمربند پرتوزا به دام می‌اندازد. مرکز تله مغناطیس‌سپهر نزدیک قطب‌های میدان مغناطیسی است. در آن بخش از سیاره که از خورشید دور است مغناطیس‌سپهر به صورت دنباله‌ای سترگ در فضا کشیده می‌شود که دنباله مگنتو نامیده می‌شود. درازای این دنباله ۷۰۰ میلیون کیلومتر است. امواج رادیویی که از مشتری به رادیو تلسکوپ‌های زمینی می‌رسند نشان‌دهندهٔ دو نوع فوران‌های انرژی و تابش‌های پی‌درپی هستند. فوران‌های نیرومند هنگامی رخ می‌دهند که آیو، نزدیک‌ترین ماه مشتری و چهارمین آن‌ها از میان مرکز مغناطیسی سیاره گذر می‌کند. تابش‌های پی در پی از سطح مشتری و همچنین ذرات پر انرژی کمربند پرتوزای مشتری می‌آیند. جو مشتری، گوی غول‌پیکری آمیخته از گاز و مایع است و گمان می‌رود مقداری سطح جامد هم داشته باشد. بین ۸۸ تا ۹۲ درصد این غول سیاره از عنصر هیدروژن و ۸ تا ۱۲ درصد آن از هلیوم تشکیل شده‌است. قطر مشتری در ناحیهٔ استوا ۱۴۲٬۹۸۴ کیلومتر است و بر اساس نظریه‌های ارائه شده این بالاترین طول قطری است که یک سیارهٔ گازی می‌تواند داشته باشد. از این پس، ورود جرم بیشتر این غول سیاره را کوچک‌تر، و فشرده‌تر می‌کند. بنابر اصل ناپایداری کلوین–هلمهولتز هم‌اکنون سالانه حدود ۲ سانتی‌متر از قطر مشتری کاسته می‌شود. سطح سیاره از ابرهای ستبر زرد، قرمز، قهوه‌ای و سفید رنگ پوشیده شده‌است. بخش‌های روشن‌تر «ناحیه» و بخش‌های تاریک‌تر «کمربند» نامیده می‌شوند. کمربندها و ناحیه‌ها به موازات استوای سیاره قرار دارند. مشتری همچنین گرانش بسیار نیرومندی دارد. در سطح سیاره نسبت جرمی هیدروژن و هلیم نزدیک به ۷۱ و ۲۴ درصد و ۵ درصد دیگر مواد است. در ماه مهٔ ۲۰۱۷ دانشمندان مسئول مأموریت فضاپیمای جونو در سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا) اعلام کردند که توفند‌های بزرگی را در قطب‌های مشتری مشاهده کرده‌اند. این توفندها مانند توفندهای استوایی بوده و هر کدام با اندازه‌ای نزدیک به زمین، همگی همزمان در کنار هم دیده می‌شوند. این موضوع باعث به چالش کشیده شدن همهٔ فرضیه‌های مورد علاقهٔ سیاره‌شناسان در مورد چگونگی کارکرد مشتری می‌شود. هیچ‌یک از فضاپیماهای پیشین اعزامی به مشتری هرگز از بالا یا پایین به آن نگاه نکرده بودند. شکل این توفان‌ها متفاوت از چیزی است که در قطب‌های کیوان دیده می‌شوند. همچنین معلوم نیست که قدمت این توفان‌ها چقدر است و اینکه آیا این توفان‌ها زودتر از توفان‌های موجود در عرض‌های جغرافیایی پایین‌تر مشتری ناپدید می‌شوند؟ اتمسفر مشتری از ۸۶ درصد هیدروژن ۱۴ درصد هلیوم و مقدار ناچیزی متان، آمونیاک، فسفین، آب، استلین، اتان، ژرمانیم و کربن مونوکسید ساخته شده‌است. درصد هیدروژن، بر پایهٔ شمار مولکول‌های موجود در اتمسفر آن است تا جرم کلی آن‌ها. این سیاره از لایه‌های رنگی از ابرها در ارتفاعات مختلف ساخته شده‌است. مرتفع‌ترین ابرهای سفید از بلورهای منجمد آمونیاک و متان ساخته شده‌اند. بخش‌های تاریک‌تر و ابرهای کم‌بلندا در کمربندها جای گرفته‌اند. پایین‌ترین سطحی را که می‌توان دید از ابرهای آبی رنگ ساخته شده‌است. دانشمندان امید کشف ابرهای آب‌دار را در ۷۰ کیلومتری سطح زیرین ابرهای آمونیاکی دارند. هر چند که تاکنون چنین سطحی پیدا نشده‌است. قمرها مشتری دارای ۹۲ قمر شناخته شده‌است که ۱۶ ماه آن قطری بیش از ۱۰ کیلومتر دارند. چهار ماه از بزرگ‌ترین ماه‌های مشتری به ترتیب دوری از این سیاره عبارتند از: آیو، اروپا، گانیمد و کالیستو. این چهار ماهک را ماه‌های گالیله‌ای می‌نامند؛ زیرا ستاره‌شناس ایتالیایی گالیلئو گالیله آن‌ها را در سال ۱۶۱۰ به وسیلهٔ نخستین تلسکوپ پیدا کرد. در ۶ دسامبر ۱۹۹۵، فضاپیمای گالیله متعلق به ناسا به مشتری رسید و نخستین گردش خود از ۳۵ گردش دور سیاره را آغاز کرد. در بیشتر از هفت سال، این فضاپیما ۱۴٬۰۰۰ تصویر از مشتری و ماه‌ها و حلقه‌های آن گرفت. در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۳ فضاپیمای گالیله در یک فرود قابل کنترل قرار داده شد تا مأموریت خود را با سقوط در جو مشتری پایان دهد. افزون بر ابزارهای عکسبرداری، فضاپیما یک آشکارساز غبار بسیار حساس حمل می‌کرد که هزاران برخورد از ذرات غبار مسیر خود به سوی حلقهٔ مشتری در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ را ثبت کرد. یکی از کشف‌های جدید فضاپیمای گالیله کشف ماه تبه بود. آیو دارای آتشفشان‌های فعال بسیاری است. هر فوران گازی آن دارای گوگرد نیز هست. رنگ زرد نارنجی سطح آیو شاید از اندازهٔ بسیار زیاد گوگرد جامد که در سطح سیاره انباشته شده حکایت داشته باشد. اروپا کوچک‌ترین ماه گالیله‌ای است که قطر آن برابر با ۳ هزار و ۱۳۰ کیلومتر است. اروپا دارای سطحی از یخ صاف و ترک خورده‌است. بزرگ‌ترین ماه گالیله‌ای، گانیمد با قطری برابر با ۵٬۲۶۸ کیلومتر است. گانیمد بزرگ‌تر از سیارهٔ عطارد است. کالیستو با قطری برابر با ۴٬۸۰۶ کیلومتر اندکی کوچک‌تر از عطارد است. گمان می‌رود کالیستو و گانیمد از یخ و اندکی مواد سنگی ساخته شده باشند. هر دو ماهک دارای دهانه‌های بسیاری هستند. دیگر ماهک‌های مشتری از ماهک‌های گالیله‌ای بسیار کوچکترند. آمالتئا و هیمالیا دو ماهک بزرگ بعدی هستند. امالیتا با قطری برابر با ۲۶۲ کیلومتر به شکل سیب زمینی است. قطر هیمالیا برابر با ۱۷۰ کیلومتر است. بیشتر ماه‌های به جای مانده از مشتری با تلسکوپ‌های بزرگ زمینی پیدا شده‌اند. دانشمندان متیس و آدرستا را در سال ۱۹۷۹ با بررسی نگاره‌هائی که فضاپیمای وویجر گرفته بود پیدا کردند. تا سال 2017، سیاره مشتری تنها دارای 67 قمر ثبت‌شده بود. در سال 2017 و 2018، چندین قمر جدید توسط اخترشناس «اسکات شپرد» به‌همراه تیمش برای این سیاره گازی شناسایی شد که تعداد کلی آن‌ها به 79 رسید که کمی کمتر از 83 قمر زحل بود. در سال‌های 2021 و 2022، دانشمندان موفق به شناسایی سه قمر جدید شدند. مرکز بررسی ریزسیاره‌ها در تاریخ 20 ژانویه 2023 (30 دی‌ماه 1401) آخرین دسته از 10 قمر جدید شناسایی‌شده برای مشتری را به رسمیت شناخت تا مشتری با 92 قمر دارای بیشترین تعداد قمر در منظومه شمسی باشد. حلقه‌های مشتری مشتری دارای سه حلقهٔ باریک در اطراف استوای خود است. این حلقه‌ها بسیار کم‌نورتر از حلقه‌های کیوان هستند. به نظر می‌آید حلقه‌های مشتری بیشتر از ذرات ریز غبار ساخته شده باشند. حلقهٔ اصلی در حدود ۳۰ کیلومتر ضخامت و بیشتر از ۶٬۴۰۰ کیلومتر پهنا دارد. مدار آمالتئا درون حلقه جای گرفته‌است. دانشمندان دانشگاه مریلند، کالج پارک و انجمن ماکس پلانک راز دیرین، شوند (علت) ناهنجاری‌های حلقه‌های نازک مشتری را دریافته‌اند. در پژوهش چاپ شده در نسخهٔ ۱۲ اردیبهشت مجلهٔ نیچر دانشمندان، گسترش اندک بیرونی‌ترین حلقه به خارج از مدار تبه، یکی از قمرهای مشتری، را گزارش دادند و دیگر دانشمندان، انحراف‌هایی را در مدل پذیرفته شده شکل‌گیری حلقه‌ها مشاهده کردند؛ بنابراین مدل، از برهمکنش سایه و نور خورشید بر روی ذرات غبار، حلقه‌ها ساخته می‌شوند. داگلاس هامیلتون، استاد ستاره‌شناسی دانشگاه مریلند، کالج پارک گفت: «معلوم می‌شود که محدودهٔ افزایش حلقهٔ بیرونی و دیگر رفتارهای عجیب در حلقه‌های مشتری در هاله ابهامند.» «همچنان که حلقه‌ها به دور سیاره می‌چرخند، ذرات غبار داخل حلقه‌ها هنگام گذر از میان سایهٔ سیاره به‌طور متناوب بارگیری و تخلیه بار می‌شوند. میدان مغناطیسی پرقدرت سیاره بر این تغییرات منظم بارهای الکتریکی ذرات غبار اثر می‌گذارد. در نتیجه، ذرات کوچک غبار به خارج از مرز بیرونی حلقه مورد نظر سوق داده می‌شوند و حتی ذرات بسیار کوچک میل مداری یا جهت مداری خود را نسبت به سیاره تغییر می‌دهند.» هامیلتون و هارالد کروگر، دستیار نویسندهٔ آلمانی مقاله برای نخستین بار اطلاعات برخوردی جدید در مورد اندازهٔ ذرات غبار و سرعت‌شان و جهت‌های مداری آن‌ها را که فضاپیمای گالیله در طول سفرش از حلقه‌های مشتری در سال‌های ۲۰۰۳–۲۰۰۲ میلادی دریافت کرده بود، مطالعه کردند. کروگر مجموعهٔ اطلاعات جدید را بررسی کرد و هامیلتون مدل‌های رایانه‌ای دقیقی را ایجاد کرد که با غبار و اطلاعات تصویری روی حلقه‌های مشتری هماهنگ بود و خروج از مرکز مشاهده شده را توضیح می‌داد. کروگر گفت: «با مدل خود می‌توانیم تمام ساختارهای ضروری حلقهٔ غباری مشاهده شده را توضیح دهیم.» بر طبق نظر هامیلتون، سازوکارهای مشخص شده در این مدل، حلقه‌های هر سیاره‌ای در هر منظومهٔ ستاره‌ای را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ ولی این اثرات ممکن است بدین گونه که در مشتری است، آشکار نشود. هامیلتون گفت: «ذرات یخی در حلقه‌های معروف کیوان خیلی بزرگ‌تر و سنگین‌تر از آن هستند که به‌طور قابل ملاحظه‌ای با این روند شکل گیرند. به همین دلیل ناهنجاری‌های مشابه در آن‌جا مشاهده نمی‌شود.» «یافته‌های ما بر طبق اثرات سایه ممکن است جنبه‌هایی از شکل‌گیری سیاره‌ای را روشن کند؛ زیرا ذرات غبار باردار باید به صورت توده‌های بزرگ‌تر ترکیب شوند تا این که در نهایت سیاره‌ها و ماه‌ها شکل گیرند.» غباری که حلقه‌های کم‌رنگ مشتری را تشکیل می‌دهد در زمانی که ذرات باقی‌مانده در فضا به صورت قمرهای داخلی کوچک به ترتیب از نزدیک‌ترین تا دورترین: آدراستیا، متیس، آمالتیا و تبه فروپاشی کردند، شکل گرفتند. این غبار به صورت یک حلقهٔ اصلی، یک هالهٔ میانی و دو حلقهٔ کم‌رنگ‌تر با فاصلهٔ بیشتر مرتب شده‌است. حلقه‌ها بیشتر در مدارهای این چهار ماه محدود شده‌اند؛ ولی برجستگی اندک و آشکار گسترش غبار به سوی خارج از مدار تبه تا این زمان دانشمندان را شگفت زده کرده‌است. برخورد دنباله‌دار شومیکر-لوی ۹ در مارس ۱۹۹۳ سه ستاره‌شناس به نام‌های یوجین مرل شومیکر، کارولین شومیکر و دیوید لوی یک دنباله‌دار را نزدیک مشتری کشف کردند که بعدها «شومیکر-لوی ۹» نام گرفت. به علت گرانش مشتری، دنباله‌دار به سوی مشتری کشیده شد. هنگامی که دنباله‌دار کشف شد به ۲۱ تکه شکسته شده بود. احتمالاً هنگامی که به سیاره نزدیک شده بود در اثر گرانش سیاره متلاشی شده بود. محاسبه‌ها بر مبنای مکان و سرعت دنباله‌دار نشان دادند که در ژوئیهٔ ۱۹۹۴ تکه‌های دنباله‌دار با اتمسفر مشتری برخورد خواهند نمود. دانشمندان امیدوار بودند که اطلاعات زیادی از اثرات برخورد دنباله‌دار و سیاره به دست بیاورند. ستاره‌شناسان تلسکوپ‌های بزرگ و مهم روی زمین را در تاریخ پیش‌بینی شده به سوی مشتری نشانه‌روی کردند. دانشمندان همچنین مشتری را به وسیلهٔ تلسکوپ فضایی هابل و فضاپیمای گالیله که در راه خود به سوی مشتری بود مشاهده می‌نمودند. تکه‌ها به پشت مشتری که از زمین و تلسکوپ هابل قابل مشاهده نبود برخورد نمودند. اما چرخش مشتری باعث شد که پس از نیم ساعت، اثر برخورد قابل مشاهد باشد. دانشمندان حدس می‌زدند که بزرگ‌ترین قطعه‌ها قطری برابر با۵/-۴ کیلومتر را داشته باشند. برخورد به‌طور مستقیم توسط فضاپیمای گالیله که در فاصلهٔ ۲۴۰ میلیون کیلومتری سیاره قرار داشت، قابل مشاهده بود. اما به دلیل ریسک از کار افتادن دستگاه‌های فضاپیما و از دست دادن هدف اصلی مأموریت داده‌ها ثبت و ارسال نشدند. احتمالاً به علت فشار، و گرم و پخش شدن اتمسفر گازی سیاره، برخورد باعث انفجارهای عظیمی شد. اگر برخوردی اینچنینی با زمین رخ می‌داد در اثر گرد و غبار ناشی از ان و سرد شدن زمین احتمالاً زیست بر روی زمین از میان می‌رفت. مأموریت‌ها به مشتری تاکنون چندین فضاپیمای سازمان‌های فضایی آمریکا و اروپا به مشتری سفر کرده یا از کنار آن گذشته‌اند: ۱. پایونیر ۱۰ (۱۹۷۳) ۲. پایونیر ۱۱ (۱۹۷۴) ۳. وویجر ۱ (۱۹۷۹) ۴. وویجر ۲ (۱۹۷۹) ۵. اولیس (۱۹۹۲ و ۲۰۰۴) ۶. گالیله (۱۹۹۵) ۷. کاسینی-هویگنس (۲۰۰۰) ۸. نیوهورایزنز (۲۰۰۷) ۹. جونو (۲۰۱۶) نام نام سیاره‌های منظومهٔ شمسی در فارسی از اسطوره‌های ایرانی و در زبان‌های غربی از اسطوره‌های رومی و یونانی سرچشمه می‌گیرد. برای نام سیارهٔ مشتری چندین صورت نوشتاری وجود دارد؛ که به سبب تبدیل از شکل گفتاری به شکل نوشتاری ناشی شده‌است. در فارسی این شکل‌ها تغییر یافته اهورامزدا هستند. باید توجه شود که صورتی بیش از سایرین رایج بوده و هست همان شکل هرمز است. فهرستی از نام‌ها را که برگرفته از لغت‌نامهٔ دهخدا: (نام‌های پایانی غیر فارسی هستند) نام‌های فارسی: هُرمُز (هورمز) زاوش اهورامزدا هرمزد ارمزد (اورمزد) برجیس (؟) مژدو آورسر (؟) مشتری نام‌های عربی: هرمز (از فارسی) سعد اکبر منتهی الارب احور خطیب فلک قاضی فلک نام‌های دیگر: زئوس: (زوس، زاوش، زواش، زوش): یونانی ژوپیتر: رومی (که خداوندان طبیعت هستند) برهسپت: هندی رووخسپی در ادبیات رمان دنباله‌دار علمی تخیلی ادیسه، تألیف آرتور سی. کلارک طی دورهٔ سی و سه ساله ۱۹۶۴ تا ۱۹۹۷ در مورد چند سفر تخیلی به ماه‌های این سیاره تألیف شده‌است. این رمان از بزرگ‌ترین آثار علمی تخیلی جهان بوده و منشأ ساخت فیلم‌های سینمایی معروف از جمله ساختهٔ کلاسیک استنلی کوبریک بوده‌است. جستارهای وابسته جو مشتری پانویس منابع http://www.nasa.gov/worldbook/jupiter_worldbook.html اودیسه دو. آرتور سی کلارک. رضا فاضل. سروش پیوند به بیرون نام تمام سیاره‌ها در زبان‌های مختلف غول‌های گازی منظومه شمسی
3416
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1%D8%AF
عطارد
تیر یا عُطارِد نزدیک‌ترین سیاره به خورشید در منظومهٔ شمسی و تندروترین سیارهٔ این منظومه است که با سرعتی حدود ۴۷٫۳۲ کیلومتر بر ثانیه، هر ۸۸ روز یکبار خورشید را دور می‌زند. از این رو سیاره‌ای گریزپا است و به همین دلیل است که، ایرانیان باستان آن را «تیر» نامیده‌اند. در روم باستان «مِرکوری» یا «پیک خدایان» لقبش داده بودند و نام یونانی آن هرمس خدای سرعت بوده‌است. تیر (عطارد) کوچک‌ترین و درونی‌ترین سیارهٔ منظومهٔ شمسی است و مانند سیارهٔ ناهید در بخش درونی مدار زمین به دور خورشید قرار گرفته‌است. این سیاره ماه ندارد و سطح رو به خورشیدِ آن بسیار داغ و رویهٔ پشت به خورشید آن بسیار سرد است. تیر مدار انتقالی خود را در ۸۷٫۹۷ روز زمینی می‌پیماید. مشاهدهٔ عطارد از زمین هرگز از ۲۸ درجهٔ فاصلهٔ زاویه‌ای فراتر نمی‌رود. در نتیجهٔ این نزدیکی به خورشید، این سیاره فقط پس از غروب خورشید در افق شرقی پیش از طلوع آفتاب؛ معمولاً در شرایط گرگ و میش، در نزدیکی افق غربی قابل دیده‌شدن است. در این زمان، ممکن است به صورت یک ستارهٔ روشن به نظر برسد، اما مشاهدهٔ آن اغلب به مراتب دشوارتر از مشاهدهٔ سیارهٔ زهره است. عطارد در طول دورهٔ تناوب مداری خود، طیف کاملی از گام‌های سیاره‌ای را، مانند زهره و ماه، به نمایش می‌گذارد که به صورت تلسکوپی از زمین می‌تواند تماشا و پیگیری شود. طول دورهٔ تناوب مداری این گام‌های عطارد (همزمانی با توجه به جابه‌جایی زمین) در حدود ۱۱۶ روز است. چرخش تیر (عطارد) با گرفتاری در قفل جزر و مدی و رزنانس مداری ۳:۲ با خورشید، در سامانه خورشیدی یک چرخش سیاره‌ای بی‌همتاست. این سیاره به ازای هر دو بار گردش به دور خورشید، دقیقاً سه‌بار به دور خود می‌چرخد (نسبت حرکت وضعی به حرکت انتقالی ۳ به ۲)، به این معنا که: در مقایسه با ستارگان ثابت (بیرون از سامانه خورشیدی و نه از دیدگاه زمینی)، یک روز کامل (شبانه‌روز) در سیارهٔ عطارد حدود ۱۷۶ روز زمینی است. از دیدگاه خورشید، در چارچوب مرجع؛ که خود با حرکت مداری می‌چرخد، سیارهٔ عطارد در هر دو بار گردش به دور خورشید (یا هر دو سال عطاردی)، تنها یکبار به دور خود می‌چرخد. با این حساب از دیدگاه یک ناظر در سیارهٔ عطارد، او یک روز کامل را هر دو سال عطاردی یک بار، تجربه خواهد کرد. محور تیر دارای کمترین انحراف محوری در مقایسه با هر یک از سیارات سامانهٔ خورشیدی (تنها در حدود ۰٫۰۳ درجه) است. خروج از مرکز مداری آن بیشترین در میان سیاره‌های شناخته شده در این منظومه در وضعیت اوج است. فاصلهٔ عطارد از خورشید تنها در حدود دو سوم (یا ۶۶٪) فاصلهٔ آن در حضیض است. سطح عطارد به شدت درهم‌شکسته به نظر می‌رسد و از نظر ظاهری شبیه به ماه است، از نظر زمین‌شناسی این نشان می‌دهد که این سیاره برای چند میلیارد سال غیرفعال بوده‌است. با نداشتن تقریبی اتمسفر برای حفظ گرما، درجه حرارت سطحی روزانهٔ آن بیشتر از دیگر سیاره‌های سامانهٔ خورشیدی است و از ۱۰۰ درجهٔ کلوین: (۱۷۳- سانتی‌گراد: ۲۸۰- فارنهایت)) در شب، تا ۷۰۰ کلوین: (۴۲۷ درجهٔ سانتی‌گراد: ۸۰۰ درجهٔ فارنهایت) در طول روز در سراسر مناطق استوایی متغیر است. دمای نواحی قطبی دائماً زیر ۱۸۰ کلوین: (۹۳- درجهٔ سانتی‌گراد ؛۱۳۶ درجهٔ فارنهایت) قرار دارد. این سیاره هیچ ماهوارهٔ طبیعی شناخته‌شده‌ای ندارد. تاکنون دو فضاپیما از عطارد بازدید کرده‌اند: مارینر ۱۰ در سال ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵ پرواز کرد؛ و کاوشگر مسنجر، که در سال ۲۰۰۴ به فضا پرتاب شد، بیش از چهار سال و پس از مصرف سوخت خود و سقوط بر سطح سیاره در ۳۰ آوریل ۲۰۱۵، در حدود ۴٬۰۰۰ بار بر گرد عطارد چرخید. فضاپیمای بپی‌کلمبو قرار است در سال ۲۰۲۵ وارد عطارد شود. با وجود اندازهٔ کوچک، سیارهٔ عطارد از میدان مغناطیسی نسبتاً نیرومندی برخوردار است؛ شدت میدان مغناطیسی این سیاره حدود یک‌صدم زمین است. این سیاره، یازدهمین جسم منظومهٔ خورشیدی از نظر حجم می‌باشد. ریشه‌شناسی در قدیم عطارد را «ذوجسدین» نیز نامیده‌اند. نام آن در فارسی باستان «تیر» بوده‌است و در همهٔ زبان‌های اروپایی به آن «مِرکوری» گفته می‌شود، در فارسی گاهی عُطارِد خوانده می‌شود. دهانه‌های برخوردی دهانه‌های برخوردی سیارهٔ عطارد به نام نویسندگان و هنرمندان مشهور جهان نامیده شده‌اند که در میان آن‌ها نام شاعران مختلف ایرانی نیز دیده می‌شود از جمله: دهانهٔ فردوسی، دهانهٔ نظامی، دهانهٔ رودکی، و دهانهٔ نوایی. یکی از دشت‌های بزرگ عطارد به نام هامونهٔ تیر نیز نام فارسی این سیاره را برخود دارد. ویژگی‌ها سیارهٔ عطارد با فاصلهٔ ۵۷ میلیون و ۹۲۴ هزار کیلومتری از خورشید، نزدیک‌ترین سیارهٔ سامانهٔ خورشیدی به خورشید است و کم‌ترین مسافتی که با زمین پیدا می‌کند، به ۸۰ میلیون کیلومتر می‌رسد. به خاطر نزدیکی این سیاره به خورشید در طرف رو به خورشید آن دما به ۴۶۵ درجهٔ سانتی‌گراد و به علت حرکتی وضعی آرام آن در طرف شب دما به ۱۴۸- درجهٔ سانتی‌گراد می‌رسد. گردش وضعی این سیاره، حدود دو ماه طول می‌کشد و از این رو، گرم شدن آن در روز و سرد شدنش در شب دیرپاست و همین باعث فرسایش خاک عطارد می‌شود. حفره‌های کوچک یا بزرگ بسیاری در سطح سیارهٔ عطارد دیده می‌شود که حکایت از برخورد شهاب‌سنگ‌های کوچک و بزرگ دارد البته قطر برخی از دهانه‌ها به ده‌ها کیلومتر می‌رسد. برخی از این دهانه‌ها محل خروج مواد مذاب است که امروزه با سنگ‌های مذاب پر شده‌اند و مانند کوه‌های آتشفشانی هستند. سطح عطارد بیشتر خاکستری‌رنگ است و به خاطر نوع دهانه‌های آتشفشانی و آبگیرها بسیار شبیه کرهٔ ماه است. دانشمندان تصور می‌کردند که فعالیت‌های آن مانند کرهٔ ماه است. اما اکنون می‌دانیم که سیارهٔ عطارد با کرهٔ ماه بسیار متفاوت است. عطارد کوه و آتشفشان‌های بزرگ و عمده‌ای ندارد و از نظر فعالیت‌های زمین‌شناختی سیاره‌ای مرده به‌شمار می‌آید. این سیاره از دسته سیاره‌های زمین‌سان است. عطارد همچون ناهید و ماه، حالت‌های گوناگونی از هلال تا قرص کامل را به خود می‌گیرد. قرص کامل، چون در آن سوی خورشید است دیده نمی‌شود. اما اشکال هلالی و نیمهٔ آن به هنگام جلوه‌های شرقی و غربی، مشاهده می‌گردند. نیروی گرانش این سیاره کم و دارای جو ناچیزی است که ۹۸٪ آن از هلیم و بقیه از هیدروژن، اکسیژن و سدیم ساخته شده‌است. بادهای خورشیدی به شدت به عطارد می‌دمند و این می‌رساند که تقریباً هیچ هوایی در آن وجود ندارد. این سیاره نیز، مانند سیارهٔ زهره بین زمین و خورشید قرار گرفته و به خاطر این ویژگی، چشم‌اندازی که «جلوه‌های شرقی و غربی» و … نامیده می‌شوند، به وجود می‌آورد. عارضه‌های سطحی دانشمندان هنوز نمی‌دانند که فعالیت‌های آتشفشانی این سیاره سنگی، چقدر به طول انجامیده. سن دشت‌های گدازه‌ای‌اش را می‌توان به عصر «بمباران سهمگین متأخر»، یا حدود ۴ میلیارد سال پیش نسبت داد؛ که در جریانش اعضای منظومه شمسی، آماج برخورد شهابسنگ‌های غول‌آسا واقع می‌شدند. به محض کاهش آمار این برخوردها بود که گدازه در سرتاسر عطارد جریان یافت و با پر کردن گودال‌ها، عوارض نرم و مسطحی را به وجود آورد. فرو زمین‌ها هم در همین گودال‌ها به وجود آمدند و در واقع تنها نقاطی به‌شمار می‌رفتند که بستر سنگیِ سیاره در آن‌ها «منبسط» (و نه منقبض) می‌شد. در دشت‌های آتشفشانی عطارد عوارض نامتعارفی وجود دارد که بیشتر شبیه «کلوچه» های کیهانی‌اند و هیچ‌گونه نمونه مشابهی در سایر نقاط منظومه‌مان ندارند. این «کلوچه‌ها» سازه‌های دوار و غول‌آسایی هستند که مرز گودال‌های مدفون را مشخص کرده‌اند و خودْ از چین‌خوردگیهای درونی و عوارضی موسوم به «فروزمین» پر شده‌اند؛ یعنی باریکه‌هایی که در مرز دو گسل موازی، فرو نشسته‌اند. حدود یک میلیارد سال پیش، گدازه‌های آتشفشانی به‌سرعت بستر گودال‌های شهابسنگی پراکنده در سطح عطارد را پر کردند. حجم عظیمی از گدازه در مدت‌زمان نسبتاً کوتاهی نشست کرد و همین می‌توانسته عاملی برای ظهور این دره‌های نامتعارف باشد. مدار، گردش وضعی و طول جغرافیایی عطارد دارای بالاترین خروج از مرکز مداری ۰٫۲۱ در بین دیگر سیاره‌ها است؛ که فاصلهٔ آن را از خورشید از ۴۶٬۰۰۰٬۰۰۰ تا ۷۰٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتر (۲۹٬۰۰۰٬۰۰۰ تا ۴۳٬۰۰۰٬۰۰۰ مایل) تغییر می‌دهد. تکمیل یک دور مدار برای این سیاره ۸۷٫۹۹۶۹ روز زمینی به طول می‌کشد. تأثیر این خارج از مرکزی در نمودار (سمت چپ)؛ که مدار عطارد (به جای یک مدار دایره‌ای) با نیمه‌قطر محوری بزرگ پوشش یافته، نشان داده شده‌است. سرعت بالاتر عطارد هنگامی که در نزدیکی اوج قرار می‌گیرد از مسافت بیشتری که در هر فاصلهٔ ۵ روزه دارد مشخص است. در نمودار فاصله مختلف عطارد تا خورشید با تغییر دراندازهٔ سیاره نمایش داده شده‌است، که به صورت عکس متناسب با فاصلهٔ عطارد از خورشید است. در نتیجهٔ این تغییر فاصله از خورشید سطح عطارد توسط نیروی کشندی که خورشید ایجاد کرده و تقریباً ۱۷ برابر از تأثیر جزر و مدی ماه بر کرهٔ زمین قوی‌تر است، خم و راست گردد. با به هم پیوستن تاثیرهای رزنانس مداری ۳: ۲ و قفل جزر و مدی با خورشید و چرخش سیاره بر گرد محور خود؛ که منجر به تغییرهای پیچیده‌ای در دمای سطح سیاره نیز می‌شود تنها یک روز خورشیدی در عطارد دقیقاً دو سال عطارد یا تقریباً ۱۷۶ روز زمینی طول می‌کشد. همان‌گونه که در نمودار کناری نشان داده شده مدار انتقالی سیارهٔ عطارد ۷ درجه نسبت به صفحهٔ مدار انتقالی زمین متمایل است. در نتیجهٔ این تمایل، گذرهای سراسری سیارهٔ عطارد از برابر خورشید تنها در زمانی از زمین دیده می‌شود که آن سیاره هنگام گذر از این صفحه (دریچه)، خود بین زمین و خورشید قرار گرفته باشد. این در واقع خورشید گرفتگی؛ که در ماه مه یا ماه نوامبر پیش می‌آید، به‌طور متوسط حدود هر هفت سال یک بار تکرار می‌شود. شیب محوری عطارد تقریباً صفر است، با دقیق‌ترین مقدار تاکنون اندازه‌گیری شده مقدار آن به ناچیزی ۰٫۰۲۷ درجه بوده‌است. این به‌طور قابل توجهی کمتر از شیب محوری کم سیارهٔ مشتری است که پس از عطارد دارای دومین شیب محوری ناچیز در میان همه سیاره‌ها با داشتن ۳٫۱ درجه است. این بدان معناست که از دیدگاه یک ناظر در قطب عطارد، مرکز خورشید هرگز بیشتر از ۲٫۱ دقیقهٔ قوسی در افق بالا نمی‌رود. اساطیر عطارد در ادبیات فارسی و ادبیات عربی، «دبیر فلک» نیز خوانده شده‌است. در فارسی به خانه عطارد (برج جوزا و سنبله)، پاتو می‌گفتند. نام اروپاییِ این سیاره، Mercury، از واژه‌ای لاتین گرفته شده که در مقابل نام یونانی هرمس است. خدایی که پیغام برنده برای خدایان دیگر بوده و به همین دلیل هرمس در اغلب تصاویر با صندل‌های بالدار کشیده می‌شود. علاوه بر پیغام‌رسانی، او نگهدار بازرگانان و مسافران بود. مرکوری در ادبیات افسانه‌ای یونان و روم، خدای سخن‌وری و نویسندگی است. به اعتقاد یوهان مرسیه، رئیس دانشکدهٔ علوم اختریِ دانشگاه پاریس، در مقاله‌ای که در اواخر سال ۲۰۰۹ منتشر شد، احتمالاً عطارد یکی از ماه‌های سیاره‌های داخلیِ منظومهٔ شمسی بوده که از گرانش مادر خود جدا شده و به دام خورشید گرفتار گشته‌است. سیاره عطارد و عصر فضا در سال ۱۹۷۴ میلادی، سفینهٔ مارینر ۱۰ آمریکا، از نزدیکی عطارد گذشت و توانست ۶۴۸ عکس خوب، از حدود ۵۰٪ سطح سیاره، که در آن هنگام در برابر خورشید واقع شده بود، گرفته و مخابره کند. عکس‌ها نشان می‌دهند که سطح عطارد نیز چون ماه، دارای کوه‌ها و نیز دره‌های فراوانی است که به نظر می‌آید به علت بمباران مداوم صدها هزار سنگ آسمانی صورت گرفته باشد. زمان این بمباران‌ها شاید بلافاصله پس از پیدایش و تکوین منظومهٔ شمسی بوده‌است. عکس‌هایی که فضاپیمای «مسنجر» ناسا از عطارد برداشته‌است شواهد فعالیت «گسترده» آتشفشانی بر سطح این سیاره را آشکار می‌کند. در عطارد، درهٔ بزرگی به قطر تقریبی ۱٬۳۰۰ کیلومتر وجود دارد که اطراف آن را کوه‌های به نسبت بلندی که ارتفاع برخی از آن‌ها به یک و نیم کیلومتر نیز می‌رسد، احاطه کرده‌اند. برخی از این گودی‌ها، شاید به علت جریان مواد مذاب آتشفشانی قدیمی، صاف و تیز شیار شیار شده‌اند. ارتباط با مارینر ۱۰ در ۲۴ مارس ۱۹۷۵ قطع شد. این سفینه اولین سفینه‌ای بود که به مقصد عطارد روانه شد. در بررسی‌هایی که در سال ۱۹۹۰م از روی زمین در مورد سیارهٔ عطارد به عمل آمد، دیده شد که دو ناحیه بر روی سطح این سیاره از نقاط دیگر بسیار داغ ترند، علت آن را تأثیر توأم گردش‌های وضعی و انتقالی عطارد در حفظ گرمای گرفته شده از خورشید دانستند؛ زیرا مدت یک شبانه روز در عطارد دو سوم مدت یک سال آن است. عطارد بر خلاف اندازهٔ کوچکی که دارد، بسیار سنگین است و از این جهت ستاره‌شناسان معتقدند، در زیر پوستهٔ سنگی نازک این سیاره، هستهٔ مرکزی بزرگی از جنس آهن، وجود داشته باشد. گذر عطارد سیاره عطارد نیز مانند سیاره زهره بین زمین و خورشید قرار گرفته و از ناظر زمینی موجب گذر قرص آن از خورشید می‌گردد. عبور عطارد فقط یا در اردیبهشت ماه (ماه مه) یا آبان ماه (ماه نوامبر) روی می‌دهد؛ و علت ندرت این عبورها (که در هر قرن تا ۱۳بار روی می‌دهند) به این علت است که زاویه میل مدار آن با مدار زمین (۷درجه) سبب می‌شود که سیاره معمولاً یا از شمال یا از جنوب خورشید بگذرد. اندازه‌گیری‌های دقیق عبورهای عطارد نه فقط برای تعیین دقیق مدار عطارد بلکه برای محاسبه دوره تناوب حرکت وضعی زمین نیز به کار می‌آید. گذرهای تاریخی عطارد: ۱۰۱۰ خورشیدی (۷ نوامبر ۱۶۳۱ میلادی) اولین گذر ثبت شده توسط پی‌یر گاسندی ستاره‌شناس فرانسوی ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۲ (۷ مه ۲۰۰۳ میلادی)؛ از ایران هم قابل رویت بود ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ (۹ مه ۲۰۱۶ میلادی)؛ قابل رویت از ایران ۲۰ آبان ۱۳۹۸ (۱۱ نوامبر ۲۰۱۹ میلادی)؛ در مناطق غربی ایران قابل مشاهده بود ۲۲ آبان ۱۴۱۱ (۱۳ نوامبر ۲۰۳۲ میلادی)؛ اولین گذر قرن پانزدهم شمسی جستارهای وابسته جوّ عطارد اسکان بشر در عطارد کشیدگی منابع سالاری، حسین. دهر-پویشی در جهان بیکران. تهران:نشر مهاجر، ۱۳۸۵ دانشنامه آزاد رشد Wikipedia-bijdragers, "Mercurius (planeet)," Wikipedia, de vrije encyclopedie, http://nl.wikipedia.org/w/index.php?title=Mercurius_(planeet)&oldid=23448442 (accessed december 17, 2010). دگانی، مایر. -نجوم به زبان ساده. تهران:نشر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، ۱۳۸۶ پیوند به بیرون سیاره‌های زمین‌سان منظومه شمسی
3429
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D8%A8%D8%B1%20%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C
فیبر نوری
تار نوری یا فیبر نوری یا فایبر نوری (Optical fiber) رشتهٔ باریک و بلندی از یک مادّهٔ شفاف مثل شیشه (سیلیکا) یا پلاستیک است که می‌تواند نوری را که از یک سر به آن وارد شده، از سر دیگر خارج کند. فیبر نوری دارای پهنای باند بسیار بلندتر از کابل‌های معمولی می‌باشد و با آن می‌توان داده‌های تصویر، صوت و داده‌های دیگر را به‌راحتی با پهنای باند بالا تا ۱۰۰ گیگابیت بر ثانیه و بالاتر انتقال داد. امروزه مخابرات نوری، به دلیل پهنای باند وسیع‌تر در مقایسه با کابلهای مسی، و تأخیر کمتر در مقایسه با مخابرات ماهواره‌ای از مهم‌ترین ابزار انتقال اطلاعات محسوب می‌شود. تارها، خصوصیات کابل و پوشش آنها، در سه دسته عمده تقسیم‌بندی می‌شوند: (Indoor (Tight Buffer (Outdoor(Loose tube Indoor & Outdoor تاریخچهٔ ساخت فیبر نوری اولین کسانی که در قرون اخیر به فکر استفاده از نور برای انتقال اطلاعات افتادند، انتشار نور را در جو زمین تجربه کردند. اما وجود موانع مختلف نظیر گرد و خاک، دود، برف، باران، مه و… انتشار اطلاعات نوری در جو را با مشکل مواجه ساخت. بعدها استفاده از لوله و کانال برای هدایت نور مطرح شد. نور در داخل این کانالها به وسیلهٔ آینه‌ها و عدسیها هدایت می‌شد، اما از آنجا که تنظیم این آینه‌ها و عدسی‌ها کار بسیار مشکلی بود این کار نیز غیر عملی تشخیص داده شد و مردود ماند. ایده استفاده از انکسار (شکست) برای هدایت نور (که اساس فیبرهای نوری امروزی است) برای اولین بار در سال ۱۸۴۰ توسط Daniel Colladon و Jacques Babinet در پاریس پیشنهاد شد. شاید اولین تلاش در سیر تکاملی سیستم ارتباط نوری به وسیله الکساندر گراهام بل صورت گرفت که در سال ۱۸۸۰، درست ۴ سال پس از اختراع تلفن، اختراع تلفن نوری (فوتوفون) یا سیستمی که صدا را تا فواصل چند صد متر منتقل می‌کرد، به ثبت رساند. تلفن نوری بر مبنای مدوله کردن نور خورشید بازتابیده با به ارتعاش درآوردن آینه‌ای کار می‌کرد. گیرنده یک فتوسل بود. در این روش نور در هوا منتشر می‌شد و بنابراین امکان انتقال اطلاعات تا بیش از ۲۰۰ متر میسر نبود. به همین دلیل، اگرچه دستگاه بل ظاهراً کار می‌کرد اما از موفقیت تجاری برخوردار نبود. همچنین John Tyndall در سال ۱۸۷۰ در کتاب خود ویژگی بازتاب یکلی را شرح داد: «وقتی نور از هوا وارد آب می‌شود به سمت خط عمود بر سطح خم می‌شود و وقتی از آب وارد هوا می‌شود از خط عمود دور می‌شود. اگر زاویهٔ پرتو نور با خط عمود در تابش از داخل آب بزرگتر از ۴۸ درجه شود هیچ نوری از آب خارج نمی‌شود در واقع نور به‌طور کامل از سطح آب منعکس می‌شود. زاویه‌ای که انعکاس کلی آغاز می‌شود را زاویه بحرانی می‌نامیم». کاکو و کوکهام انگلیسی برای اولین بار استفاده از شیشه را به عنوان محیط انتشار مطرح ساختند. آنان مبنای کار خود را بر آن گذاشتند که به سرعتی حدود ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه و بیشتر بر روی محیط‌های انتشار شیشه دست یابند. این سرعت انتقال با تضعیف زیاد انرژی همراه بود. این دو محقق انگلیسی، کاهش انرژی را تا آنجا می‌پذیرفتند که کمتر از ۲۰ دسی بل نباشد. اگر چه آنان در رسیدن به هدف خود ناکام ماندند، اما شرکت آمریکایی (کورنینگ گلس) به این هدف دست یافت. در اوایل سال ۱۹۶۰ میلادی با اختراع اشعه لیزر ارتباطات فیبرنوری ممکن شد. در سال ۱۹۶۶ میلادی، دانشمندان در این نظریه که نور در الیاف شیشه‌ای هدایت می‌شود پیشرفت کردند که حاصل آن از کابلهای معمولی بسیار سودمندتر بود. چرا که فیبرنوری بسیار سبک‌تر و ارزانتر از کابل مسی است و در عین حال ظرفیت انتقالی تا چندین هزار برابر کابل مسی دارد. توسعه فناوری فیبرنوری از سال ۱۹۸۰ میلادی به بعد باعث شد که همواره مخابرات نوری به عنوان یک انتخاب مناسب مطرح باشد. تا سال ۱۹۸۵ میلادی در دنیا نزدیک به ۲ میلیون کیلومتر کابل نوری نصب شده و مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌است. از فیبر نوری (معمولاً از جنس سیلیسیم دی‌اکسید) برای انتقال داده‌ها توسط نور لیزر استفاده می‌شود. یک کابل فیبر نوری که کمتر از یک اینچ قطر دارد از مجموعه‌ای از این فیبرها تشکیل شده و می‌تواند صدها هزار مکالمهٔ صوتی را حمل کند. فیبرهای نوری تجاری ظرفیت ۲٫۵ گیگابایت در ثانیه تا ۱۰ گیگابایت در ثانیه را فراهم می‌سازند. فیبر نوری از چندین لایه ساخته می‌شود. درونی‌ترین لایه را هسته می‌نامند. هسته شامل یک تار کاملاً بازتاب‌کننده از شیشه خالص (معمولاً) است. هسته در بعضی از کابل‌ها از پلاستیک کا ملاً بازتابنده ساخته می‌شود، که هزینه ساخت را پایین می‌آورد. با این حال، یک هسته پلاستیکی معمولاً کیفیت شیشه را ندارد و بیشتر برای حمل داده‌ها در فواصل کوتاه به کار می‌رود. حول هسته بخش پوسته قرار دارد، که از شیشه یا پلاستیک ساخته می‌شود. هسته و پوسته به همراه هم یک رابط بازتابنده را تشکیل می‌دهند که باعث می‌شود که نور در هسته تابیده شود تا از سطحی به طرف مرکز هسته بازتابیده شود که در آن دو ماده به هم می‌رسند. این عمل بازتاب نور به مرکز هسته را (بازتاب داخلی کلی) می‌نامند. در نوع مرسوم فیبر نوری قطر هسته و پوسته با هم حدود ۱۲۵ میکرون است (هر میکرون معادل یک میلیونیم متر است)، که در حدود اندازه یک تار موی انسان است. بسته به سازنده، حول پوسته چند لایه محافظ، شامل یک پوشش معمولاً از جنس پلاستیک قرار می‌گیرد. یک پوشش محافظ پلاستیکی سخت لایه بیرونی را تشکیل می‌دهد. این لایه کل کابل را در خود نگه می‌دارد، که می‌تواند صدها فیبر نوری مختلف را در بر بگیرد. قطر یک کابل نمونه کمتر از یک اینچ است. از لحاظ کلی دو نوع فیبر وجود دارد: تک حالتی و چند حالتی. فیبر تک حالتی یک سیگنال نوری را در هر زمان انتشار می‌دهد، در حالی که فیبر چند حالتی می‌تواند صدها حالت نور را به‌طور هم‌زمان انتقال بدهد. سیستم‌های مخابرات نوری گسترش ارتباطات راه دور و راحتی انتقال اطلاعات با سیستم‌های انتقال و مخابرات نوری یکی از پراهمیت‌ترین موارد در جهان امروز است. سرعت، دقت و تسهیل از مهم‌ترین ویژگی‌های مخابرات نوری است. یکی از پراهمیت‌ترین موارد استفاده از مخابرات نوری آسانی انتقال سیگنالهای اطلاعات دیجیتالی است که قابلیت تقسیم‌بندی در حوزه زمانی را دارا است. به این معنی که مخابرات دیجیتال دارای پتانسیل کافی برای استفاده از امکانات مخابره اطلاعات در بسته‌های کوچک اطلاعات در حوزه زمان است. برای مثال عملکرد مخابرات نوری با توانایی ۲۰ مگاهرتز با داشتن پهنای باند ۲۰ کیلوهرتز دارای گنجایش اطلاعاتی ۰٫۱٪ است. در سال ۱۸۸۰ میلادی الکساندر گراهام بل چهار سال بعد از اختراع تلفن موفق به اخذ امتیازنامه خود در زمینه مخابرات نوری برای دستگاه خود با عنوان فوتو تلفن شد. در سال‌های اخیر با پیشرفت لیزر به عنوان یک منبع نور قدرتمند و خطوط انتقال نوری فاکتورهای جدیدی از تکنولوژی و تجارت بهتر را برای انسان به ارمغان آورده‌است. مخابرات نوری ابتدا به عنوان یک مخابرات از راه دور تلقی می‌شد که در آن امواج نوری به عنوان حامل یک یا چند واسطه انتقال استفاده می‌شد. با آنکه امواج نوری حامل سیگنال‌های آنالوگ بودند اما سیگنال‌های نوری همچنان به عنوان سیستم مخابرات دیجیتال بدون تغییر باقی‌مانده‌است. از دلایل این امر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تکنیکهای مخابرات در سیستم‌های جدید مورد استفاده قرار می‌گرفت. سیستم‌های جدید با بالاترین تکنولوژی برای داشتن بیشترین گنجایش کارآمدی، سرعت و دقت طراحی شده بود. انتقال به کمک خطوط نوری امکان استفاده از تکنیک‌های اخت. این مطلب نیاز به دسترسی به مخابره اطلاعات به‌صورت بیت به بیت را پاسخگو بود. توانایی پردازش اطلاعات در حجم وسیع: از آنجاکه مخابرات نوری دارای کارایی بالاتری نسبت به سیم‌های مسی سنتی هستند بشر امروزی تمایل چندانی برای پیروی از سنت دیرینه خود ندارد و توانایی پردازش حجم وسیعی از اطلاعات در مخابره فیبر نوری او را مجذوب و شیفته خود ساخته‌است. رهایی از نویزهای الکتریکی: فیبر نوری از جنس پلاستیک یا شیشه ساخته‌می‌شود، در نتیجه می‌تواند از میدان‌های الکتریکی در امان باشد. از قابلیت‌های مهم این نوع مخابرات می‌توان به امکان عبور کابل حامل موج نوری از میان میدان الکترومغناطیسی قوی اشاره کرد که سیگنال‌ها بدون آلودگی با پارازیت‌های الکتریکی یا سیگنال‌های تداخل‌گر به حداکثر کارایی خود خواهند رسید. کاربردهای فیبر نوری کاربرد در مخابرات: یکی از مرسوم‌ترین کاربردهای فیبر نوری انتقال اطلاعات توسط لیزر است. برای این کار از ابزاری به نام SFP کمک گرفته می‌شود که به‌طور کلی یک ماژول تبدیل سیگنال دیجیتال به سیگنال‌های نوری بوده که کاربردهای متعددی دارد کاربرد در حسگرها: استفاده از حسگرهای فیبر نوری برای اندازه‌گیری کمیت‌های فیزیکی مانند جریان الکتریکی، میدان مغناطیسی، فشار، حرارت، جابجایی، آلودگی آب‌های دریا، سطح مایعات، تشعشعات پرتوهای گاما و ایکس در سال‌های اخیر شروع شده‌است. در این نوع حسگرها، از فیبر نوری به عنوان عنصر اصلی حسگر بهره‌گیری می‌شود بدین ترتیب که ویژگی‌های فیبر تحت میدان کمیت مورد اندازه‌گیری تغییر یافته و با اندازه شدت کمیت تأثیرپذیر می‌شود. کاربردهای نظامی: فیبر نوری کاربردهای بی‌شماری در صنایع جنگ‌افزاری دارد که از آن جمله می‌توان برقراری ارتباط و کنترل با آنتن رادار، کنترل و هدایت موشکها، ارتباط زیردریاییها (هیدروفون) را نام برد. کاربردهای پزشکی: فیبرنوری در تشخیص بیماریها و آزمایشهای گوناگون در پزشکی کاربرد فراوان دارد که از آن جمله می‌توان دُزیمتری غدد سرطانی، شناسایی نارسایی‌های داخلی بدن، جراحی لیزری، استفاده در دندانپزشکی و اندازه‌گیری مایعات و خون نام برد. همچنین تارهای نوری در دستگاه‌هایی به نام درون بین یا آندوسکوپ استفاده می‌شود تا به درون نای، مری، روده و مثانه فرستاده شود و درون بدن انسان به‌طور مستقیم قابل مشاهده باشد. کاربرد فیبرنوری در روشنائی: از جمله کاربردهای فیبر نوری که در اواخر قرن بیستم به عنوان یک فناوری روشنایی متداول شده و در چند سال قرن اخیر توسعه و رشد فراوانی پیدا کرده‌است کاربرد آن در سیستم‌های روشنایی است. در این فناوری نور از منبع نوری که می‌تواند نور مصنوعی (نور لامپهای الکتریکی) یا نور طبیعی (نور خورشید) باشد وارد فیبر نوری شده و از این طریق به محل مصرف منتقل می‌شود. به این ترتیب نور به هر نقطه‌ای که در جهت تابش مستقیم آن ناست منتقل می‌شود. امتیاز این نور که موجبات رشد سریع به‌کارگیری و توجه زیاد به این فناوری شده‌است این است که فاقد الکتریسیته گرما و تشعشعات خطرناک ماورای بنفش بوده (نور خالص و بی‌خطر) و دیگر اینکه با این فناوری می‌شود نور روز (بدون گرما و اشعه‌های ماورای بنفش) را هم به داخل ساختمان‌ها و نقاط غیرقابل دسترسی به نور خورشید منتقل کرد. فناوری ساخت فیبرهای نوری برای تولید فیبر نوری، نخست ساختار آن در یک میله شیشه‌ای موسوم به پیش‌سازه از جنس سیلیکا ایجاد می‌گردد و سپس در یک فرایند جداگانه این میله کشیده شده تبدیل به فیبر می‌شود. از سال ۱۹۷۰ روش‌های متعددی برای ساخت انواع پیش‌سازه‌ها به کار رفته‌است که اغلب آن‌ها بر مبنای رسوبدهی لایه‌های شیشه‌ای در داخل یک لوله به عنوان پایه قرار دارند. روش‌های ساخت پیش‌سازه روش‌های فرایند فاز بخار برای ساخت پیش‌سازه فیبر نوری را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: رسوب‌دهی داخلی در فاز بخار رسوب‌دهی بیرونی در فاز بخار رسوب‌دهی محوری در فاز بخار مواد لازم در فرایند ساخت پیش سازه تتراکلرید سیلیکون: این ماده برای تأمین لایه‌های شیشه‌ای در فرایند مورد نیاز است. تتراکلرید ژرمانیوم: این ماده برای افزایش ضریب شکست شیشه در ناحیه مغزی پیش‌سازه استفاده می‌شود. اکسی کلرید فسفریل: برای کاهش دمای واکنش در حین ساخت پیش‌سازه، این مواد وارد واکنش می‌شود… گاز فلوئور: برای کاهش ضریب شکست شیشه در ناحیه غلاب استفاده می‌شود. گاز هلیم: برای نفوذ حرارتی و حباب‌زدایی در حین واکنش شیمیایی در داخل لوله مورد استفاده قرار می‌گیرد. گاز کلر: برای آب‌زدایی محیط داخل لوله قبل از شروع واکنش اصلی مورد نیاز است. مراحل ساخت مراحل صیقل گرمایشی: پس از نصب لوله با عبور گازهای کلر و اکسیژن، در دمای بالاتر از ۱۸۰۰ درجه سلسیوس لوله صیقل داده می‌شود تا بخار آب موجود در جدار درونی لوله از آن خارج شود. مرحله اچینگ: در این مرحله با عبور گازهای کلر، اکسیژن و فرئون لایه سطحی جدار داخلی لوله پایه خورده می‌شود تا ناهمواری‌ها و ترک‌های سطحی بر روی جدار داخلی لوله از بین بروند. لایه‌نشانی ناحیه غلاف: در مرحله لایه‌نشانی غلاف، ماده تتراکلرید سیلیسیوم و اکسی کلرید فسفریل به حالت بخار به همراه گازهای هلیم وارد لوله شیشه‌ای می‌شوند و در حالتی که مشعل اکسی هیدروژن با سرعت تقریبی ۱۲۰ تا ۲۰۰ میلی‌متر در دقیقه در طول لوله حرکت می‌کند و دمایی بالاتر از ۱۹۰۰ درجه سلسیوس ایجاد می‌کند، واکنش‌های شیمیایی زیر به دست می‌آیند. ذرات شیشه‌ای حاصل از واکنش‌های فوق به علت پدیده ترموفرسیس کمی جلوتر از ناحیه داغ پرتاب شده و بر روی جداره داخلی رسوب می‌کنند و با رسیدن مشعل به این ذرات رسوبی حرارت کافی به آن‌ها اعمال می‌شود به‌طوری‌که تمامی ذرات رسوبی شفاف می‌گردند و به جدار داخلی لوله چسبیده و یکنواخت می‌شوند. بدین ترتیب لایه‌های شیشه‌ای مطابق با طراحی با ترکیب در داخل لوله ایجاد می‌گردند و در نهایت ناحیه غلاف را تشکیل می‌دهند. فیبر نوری در ایران در ایران در اوایل دههٔ ۶۰، فعالیت‌های پژوهشی در زمینهٔ فیبر نوری، برپایی مجتمع تولید فیبر نوری در پونک تهران را در پی داشت و در سال ۱۳۶۷، کارخانهٔ تولید فیبر نوری در یزد به بهره‌برداری رسید. عملاً در سال ۱۳۷۳ تولید فیبر نوری با ظرفیت ۵۰٬۰۰۰ کیلومتر در سال در ایران آغاز شد. فعالیت استفاده از کابل‌های نوری در دیگر شهرهای بزرگ ایران آغاز شد تا در آینده نزدیک از طریق یک شبکهٔ ملی مخابرات نوری به هم بپیوندند. در همان سال ۱۳۶۷ نخستین خط مخابراتی تار نوری میان تهران و کرج به کار افتاد. نخستین پروژهٔ فیبر نوری با اجرای ۷۰۰ کیلومتر کابل با ۱۳ هزار کانال میان چندین مسیر با هزینه‌ای بالغ بر ۴۰ میلیارد ریال بین سال‌های ۶۹ تا ۷۳ انجام شد. در برنامهٔ دوم توسعه پروژهٔ فیبر نوری با ۱۱٬۶۰۰ کیلومتر کابل با ۶۲۰ هزار کانال بین شهری با هزینهٔ ۶۵۴ میلیارد ریال در سال‌های ۷۴ تا ۷۸ به انجام رسید و نهایتاً در برنامهٔ سوم توسعه ۱۷٬۸۵۰ کیلومتر تا ۲ میلیون کانال با پروتکشن بین شهرهای کشور با هزینه‌ای بالغ بر ۱٬۰۳۵ میلیارد در سال‌های ۷۹ تا ۸۳ اجرا شد. پروژهٔ تار نوری آسیا-اروپا که به TAE مشهور است دارای ۲۴٬۰۰۰ کیلومتر طول است و از چین، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان، ایران، ترکیه، اوکراین و آلمان می‌گذرد. ظرفیت قابل حمل این خط، ۷٬۵۶۰ کانال تلفنی است. فیبر نوری یک موج‌بر استوانه‌ای از جنس شیشه یا پلاستیک است که دو ناحیهٔ مغزی و غلاف با ضریب شکست متفاوت و دو لایه پوششی اولیه و ثانویهٔ پلاستیکی تشکیل شده‌است. برپایهٔ قانون اسنل برای انتشار نور در فیبر نوری شرط: می‌بایست برقرار باشد که به ترتیب ضریب شکست‌های مغزی و غلاف هستند. انتشار نور تحت تأثیر عواملی ذاتی و اکتسابی دچار تضعیف می‌شود. این عوامل عمدتاً ناشی از جذب فرابنفش، جذب فروسرخ، پراکندگی رایلی، خمش و فشارهای مکانیکی بر آن‌ها هستند. فایبرهای نوری نسل سوم طراحان فیبرهای نسل سوم، فیبرهایی را مد نظر داشتند که دارای کمترین تلفات و پاشندگی باشند. برای دستیابی به این نوع فیبرها، پژوهشگران از حداقل تلفات در طول موج ۱۵۵۰ نانومتر و از حداقل پاشندگی در طول موج ۱۳۱۰ نانومتر بهره جستند و فیبری را طراحی کردند که دارای ساختار نسبتاً پیچیده‌تری بود. در عمل با تغییراتی در پروفایل ضریب شکست فیبرهای تک مد از نسل دوم، که حداقل پاشندگی آن در محدودهٔ ۱٫۳ میکرون قرار داشت، به محدوده ۱٫۵۵ میکرون انتقال داده شد و بدین ترتیب فیبر نوری با ماهیت متفاوتی موسوم به فیبر دی.اس. اف (D.S.F. Fiberِ) ساخته شد. فیبر نوری بهترین نوع انتقال اطلاعات در عصر امروزی است. منابع Nonlinear effects in optical fibers: limitations and benefits Mário F. S. Ferreira Department of Physics, University of Aveiro, 3810-193 Aveiro, Portugal. NONLINEAR EFFECTS IN OPTICAL FIBERS: ORIGIN, MANAGEMENT AND APPLICATIONS S. P. Singh † and N. Singh Department of Electronics and Communication University of Allahabad Allahabad-211002, India. انتقال نوری تجهیزات مخابرات تولید شیشه فیبرهای نوری فیزیک نور مهندسی شیشه
3433
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%81%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3
ان‌تی‌اف‌اس
ان‌تی‌اف‌اس یا سیستم فایل با فناوری نو (NTFS یا New Technology File System) استاندارد فایل سیستم‌های موجود در خانواده ویندوزهای NT است که از جمله آن‌ها می‌توان به ویندوزهای ۲۰۰۰، XP و ۲۰۰۳ اشاره نمود. تاریخچه ان‌تی‌اف‌اس جانشین HPFS می‌باشد که توسط مایکروسافت و آی‌بی‌ام برای سیستم‌عامل OS/۲ طراحی شده بود و قرار بود به‌عنوان جانشینی برای فایل سیستم جدول تخصیص فایل (FAT) که در داس (به انگلیسی: MS-DOS) استفاده می‌شد بکار گرفته شود. HPFS چندین مزیت نسبت به FAT داشت از جمله پشتیبانی از فراداده (به انگلیسی: metadata)، استفاده از ساختارهای پیشرفتهٔ داده با هدف افزایش کارایی، قابلیت اطمینان و بهره‌برداری بهینه از فضای دیسک. NTFS تمامی این قابلیتها را به همراه مزیتهایی چون فهرستهای کنترل دسترسی (acl) و ثبت وقایع سیستم فایل (به انگلیسی: file system journaling) را به صورت یکجا در خود دارد. نگارش‌ها NTFS سه نگارش کلی دارد: v۱٫۲ که در ویندوز NT نگارشهای ۳٫۵۱ و ۴ استفاده می‌شود، v۳٫۰ که در ویندوزهای سری ۲۰۰۰ بکاررفته و v۳٫۱ که در ویندوزهای XP ، Server ۲۰۰۳، ویندوز Vista و Server ۲۰۰۸ تعبیه شده‌است. در برخی موارد به این نگارش به ترتیب با اسامی ۴٫۰، ۵٫۰ و ۵٫۱ به دلیل اینکه (هسته سیستم‌عامل - Kernel) ویندوزهای NT که این فایل سیستم‌ها با آن‌ها همراه بوده‌اند با این شماره‌ها مشخص می‌شوند. ویژگی‌ها نگارشهای جدیدتر با ویژگی‌های جدیدتری همراه شده‌اند: از ویندوز ۲۰۰۰ به بعد ویژگی سهمیه‌بندی (quotas) باب گشت. ویندوزهای ۹۵، ۹۸، ۹۸SE و ME به صورت ذاتی نمی‌توانند NTFS را پوشش دهند، اما توسط نرم‌افزارهای ویژه‌ای می‌توان این خصوصیت را اضافه نمود. در NTFS هر چیزی که با فایل مرتبط می‌باشد (نام فایل، ظرفیت فایل، فهرستهای دسترسی و همچنین محتوای فایل) به عنوان فوق داده ذخیره می‌شوند. این ویژگی ظریف باعث می‌شود تا تغییرات آتی که به سبب توسعه سیستم‌عامل ها صورت می پذیرد، به آسانی انجام گردد. به عنوان مثال جالب می‌توان به ویژگی‌های جدید ActiveDirectory مانند فهرست بندی (indexing) که به راحتی پس از طراحی NTFS توانسته با این فایل سیستم توسعه یابد. NTFS در باطن به صورت درختهای دودویی (به انگلیسی: Binary Trees) طراحی گشته تا بتواند اطلاعات سیستم فایل را نگهداری نماید؛ همچنین می‌تواند باعث افزایش سرعت دسترسی و کاهش پراکندگی اطلاعات بر روی دیسک شود. یک دفتر ثبت وقایع (به انگلیسی: file system journal) استفاده می‌شود تا درستی (به انگلیسی: integrity) خود سیستم فایل (و نه داده‌های موجود مربوط به هر فایل) تأمین شود. سیستم‌هایی که از NTFS استفاده می‌کنند با قابلیت اعتماد بالا شناخته می‌شوند، یک ویژگی مهم که طبیعت غیرقابل اطمینان و غیرثبات پذیر مربوط به سیستم‌های NT قدیمی را بهبود می‌بخشد. جزئیات مربوط به پیاده‌سازی درونی NTFS پوشیده‌است، به همین دلیل برخی توسعه دهندگان ثالث (به انگلیسی: third-part vendors) راه بسیار مشکلی را برای پیاده‌سازی این فایل سیستم توسط روش مهندسی معکوس (به انگلیسی: Reverse Engineering) پیموده‌اند. در حال حاضر Kernel لینوکس دارای ماژول‌هایی است که امکان خوانده شدن این فایل سیستم را به کاربران این سیستم‌عامل می‌دهد. به دلیل پیچیدگی‌های ذاتی این فایل سیستم و همچنین هزینه‌های بالای مالی و انسانی که باید برای دستیابی به تمامی ویژگی‌های این فایل سیستم از جمله نوشتن صرف شود سرعت پیشرفت این فرایند پایین است (پیاده‌سازی NTFS روی سیستم‌عامل‌های باز متن و آزاد مانند Linux). به عنوان یک سرهم بندی (workaround: حالتی که ایراد موجود در یک نرم‌افزار بدون تصحیح آن ایراد برطرف گردد)، پروژه‌ای که با نام Captive NTFS شناخته می‌شود به وجود آمده که این امکان را می‌دهد تا دسترسی NTFS را با تعبیه یک interface با نام ntfs.sys که در اکثر سیستم‌های NTFS موجود می‌باشد (در تمامی ویندوزهای NT) پیاده‌سازی نمود. به این طریق می‌توان با سرعت پایین خواندن/نوشتن این فایل سیستم را پشتیبانی نمود، تعدادی از افراد حتی از دست دادن داده‌ها را نیز گزارش نموده‌اند. مایکروسافت ابزاری را برای تبدیل فایل سیستم‌های FAT به NTFS در اختیار کاربران قرارداده که امکانات دیگری را در خود ندارد. برنامهٔ جداسازی فضای حافظه به نام Partition Magic از شرکت Power Quest و یک برنامه متن‌باز به نام NTFS Resize Utility نیز می‌توانند این کار را با امکانات بهتری انجام دهند. اجزای ویندوز سیستم فایل فایل سیستم‌های رایانه مایکروسافت نرم‌افزارهای ۱۹۹۳ (میلادی)
3653
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%86%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D8%B4%D9%87%D8%B1
شهرستان نیک‌شهر
شهرستان نیک‌شهر یکی از شهرستان‌های استان سیستان و بلوچستان ایران است. مرکز این شهرستان، شهر نیک‌شهر است. این شهرستان در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۶۸ از شهرستان چابهار جدا شد و مستقل گردید. موقعیت جغرافیایی شهرستان نیک‌شهر از شمال شرقی با شهرستان‌های ایرانشهر، بمپور و سرباز، از شمال با شهرستان لاشار، از شمال غربی با شهرستان فنوج، از غرب با شهرستان بشاگرد استان هرمزگان، از شرق با شهرستان قصرقند، از جنوب شرقی با شهرستان کنارک و از جنوب غربی با شهرستان زرآباد همسایه است. تقسیمات کشوری شهرستان نیک‌شهر دارای ۳ بخش، ۹ دهستان و ۳ شهر به شرح زیر است: شهرستان نیک‌شهر جاذبه‌های گردشگری از جاذبه‌های گردشگری شهرستان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: قلعه نیک‌شهر (گِه) قلعه بنت قلعه چانف ده محوطه و تپه پیش از تاریخ پنج درخت کهنسال مسجد عبدالقادر در مجاور قلعه نیک‌شهر جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهرستان نیک‌شهر برابر با ۱۰۷٬۹۲۱ نفر بوده‌است. منابع شهرستان‌های استان سیستان و بلوچستان
3654
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C
عربستان سعودی
عَرَبِستانِ سَعودی با نام رسمی پادشاهی عربستان سعودی کشوری در شبه‌جزیرهٔ عربستان در غرب آسیا است. این کشور دارای مساحتی در حدود است که آن را به پنجمین کشور پهناور در آسیا، دومین کشور پهناور در جهان عرب و پهناورترین کشور در غرب آسیا تبدیل می‌کند. عربستان از غرب با دریای سرخ هم‌مرز است. اردن، عراق، و کویت در شمال آن قرار دارند؛ خلیج فارس، قطر و امارات متحده عربی از سوی شرق با عربستان مرز مشترک دارند؛ عمان از جنوب شرقی، و یمن از جنوب با عربستان هم‌مرزند. بحرین کشوری جزیره‌ای در ساحل شرقی این کشور است. خلیج عقبه در شمال غربی، عربستان را از مصر جدا می‌کند. عربستان سعودی تنها کشوری است که دارای خط ساحلی در امتداد دریای سرخ و خلیج فارس است و بیشتر اراضی آن از صحرای خشک، دشت، استپ و کوهستان تشکیل شده‌است. پایتخت آن و بزرگ‌ترین شهرش ریاض است. این کشور میزبان مکه و مدینه، دو مکان مقدس در اسلام است. عربستان پیش از اسلام، سرزمینی که عربستان امروزی را تشکیل می‌دهد، محل چندین فرهنگ و تمدن باستانی بوده‌است. دوران پیشاتاریخی عربستان برخی از اولین آثار فعالیت انسانی در جهان را نشان می‌دهد. دومین دین بزرگ جهان، اسلام، در جایی که اکنون عربستان سعودی نامیده می‌شود ظهور کرد. در اوایل سدهٔ هفتم میلادی، پیامبر اسلام محمد جمعیت شبه‌جزیرهٔ عربستان را متحد کرد و یک نظام دینی واحد اسلامی ایجاد کرد. پس از مرگ او در سال ۶۳۲، پیروان او به سرعت قلمرو تحت حاکمیت مسلمانان را فراتر از عربستان گسترش دادند، تسخیر بخش‌های عظیم و بی‌سابقه‌ای از قلمروها (از شبه‌جزیره ایبریا در غرب تا بخش‌هایی از آسیای مرکزی و جنوب آسیا در شرق) در عرض چند دهه. سلسله‌های عرب برخاسته از عربستان امروزی، راشدین (۶۳۲–۶۶۱)، امویان (۶۶۱–۷۵۰)، عباسیان (۷۵۰–۱۲۵۸) را تأسیس کردند. منطقهٔ عربستان سعودی امروزی قبلاً شامل چهار منطقهٔ تاریخی متمایز بود: حجاز، نجد، و بخش‌هایی از سرزمین بحرین (الاحساء) و عربستان جنوبی (عسیر). پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ توسط ملک عبدالعزیز (معروف به عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود) تأسیس شد. او در سال ۱۹۰۲ با تسخیر ریاض، چهار منطقه را در یک کشور واحد از طریق یک سلسله فتوحات متحد کرد. عربستان سعودی از آن زمان یک پادشاهی مطلقه بوده‌است، که در آن تصمیمات سیاسی بر اساس مشورت میان پادشاه و شورای وزیران اتخاذ می‌شود. جنبش مذهبی فوق محافظه‌کار وهابیت در اهل سنت به عنوان «ویژگی غالب فرهنگ سعودی» توصیف شده‌است، اگرچه قدرت تشکیلات مذهبی در دههٔ ۲۰۱۰ به میزان قابل توجهی از بین رفته‌است. عربستان سعودی در قانون اساسی خود را به عنوان یک حکومت اسلامی مستقل عرب معرفی می‌کند، که زبان عربی، زبان رسمی آن است. نفت خام در ۳ مارس ۱۹۳۸ کشف شد و توسط چندین مورد دیگر در استان شرقیادامه یافت. عربستان سعودی از آن زمان به دومین تولیدکنندهٔ بزرگ نفت جهان (پس از آمریکا) و بزرگ‌ترین صادرکنندهٔ نفت جهان تبدیل شده‌است، و دارای دومین ذخایر نفتی جهان و چهارمین ذخایر بزرگ گاز است. این پادشاهی به عنوان یک اقتصاد پردرآمد طبقه‌بندی می‌شود و تنها کشور عربی است که عضوی از گروه ۲۰ است. این حکومت به دلایل مختلفی مورد انتقاد قرار گرفته‌است، از جمله نقشش در جنگ یمن، حمایت ادعایی از تروریسم اسلامی، و سوابق ضعیف حقوق بشری، از جمله استفاده از مجازات اعدام بیش از حد و اغلب غیرقانونی، عدم اتخاذ تدابیر کافی علیه قاچاق انسان، تبعیض علیه اقلیت‌های مذهبی و خداناباوران، از جمله یهودستیزی، و تفسیر خشک از احکام اسلام. تاریخ دوران باستان اسکندر مقدونی پیش از مرگ ناگهانی خود در سال ۳۲۳ (پیش از میلاد)، قصد داشت شبه جزیره عرب را تصرف نماید و بعد از مدتی فرمانروایان دودمان بطلمیوسی مصر تا حدودی بر ینبع چیره شدند. ولی نبطیان از چیرگی آن‌ها جلوگیری کردند. سپس این سرزمین در معرض جنگ‌های چیره‌جویانه حبشی‌ها و ایرانیان قرار گرفت. در سده پنجم پس از میلاد، مکه از نظر اهمیت جایگزین شهر پترا در دوره نبطیان شده بود. پیش از اسلام مردم عربستان پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیله‌های عرب برای امرار معاش به دامداری وابسته بودند. بر پایه گفته قرآن، این سرزمین از زمان ساخته شدن کعبه به دست ابراهیم مورد توجه خداپرستان بوده‌است. در دوران بت‌پرستی نیز بت‌های بزرگی در آن نگهداری می‌شده‌است. با تولد محمد شبه جزیره عربستان مرکز پایه‌گذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی محمد نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد. دین اسلام در زمان زندگانی او تقریباً در همه شبه جزیره عرب رواج یافت. پس از مرگ محمد، خلافت توسط ابوبکر، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان و علی بن ابی‌طالب ادامه یافت. در این زمان، حکومتی همراه با قانون‌ها و مقررات به وجود آمده بود که رونق آن در سراسر جهان شهرت یافت. پادشاهی سعودی حکومت پادشاهی سعودی در سال ۱۷۵۰ به وسیله محمد بن سعود پایه‌ریزی شد. پس از وی ملک عبدالعزیز با پشتیبانی شیخ محمد بن عبدالوهاب، شهر ریاض را به تصرف درآورد. در زمان عبدالعزیز، استان عسیر، تهامه، حجاز، عمان، احساء، قطیف، زیاره، بحرین، وادی الدواسر، الخرج، محمل، وشم، سُدَیر، استان قصیم، المجمعه، منیح، رنیّه و تربة تحت تصرف وهابیان درآمد. سعود بن عبدالعزیز کشورگشایی‌های وهابیان را در شبه جزیره عربستان تا خلیج فارس ادامه داد. در زمان ابراهیم بن سعود، عربستان از مصر شکست خورد و طوسون پاشا، فرمانده سپاه مصر، مکه را فتح کرد. اما نتوانست در مدینه پیشروی کند و به قاهره بازگشت. پس از طوسون پاشا، برادرش ابراهیم محمد علی پاشا نجد را گرفت و خود را به درعیه (پایتخت آل سعود) رساند و آن را به محاصره درآورد. این بار نیز مقاومت وهابیان را بار دیگر در هم شکست. دوران فرمانروایی عبدالله بن سعود آل سعود، اوج نفوذ فرهنگ اروپا در عربستان بود تا این که عبدالله بن سعود شکست خورد و به دستور ابراهیم پاشا محکوم به اعدام شد. نخستین تلاش در زمینه برپایی دوباره فرمانروایی آل سعود توسط مشاری بن عبد الرحمن بن حسن بن مشاری آل سعود بود. پس از وی ترکی بن عبدالله آل سعود، ریاض را اشغال کرد. فیصل بن ترکی بن سعید ایجاد فرمانروایی دوم آل سعود را اعلام نمود. خالد بن سعود بن عبد العزیز آل سعود به فرمانروایی نجد منصوب شد اما عرب‌ها بر وی شوریده، او را از ریاض بیرون کردند. در دوران فرمانروایی عبدالله بن ثنیان بن ابراهیم آل سعود، مصر ارتش خود را از عربستان فراخواند. عبدالله بن فیصل بن ترکی بن عبدالله آل سعود با همدستی قبیله عجمان و سعود به بخش احساء حمله کرد. سعود بن فیصل بن ترکی آل سعود، قطیف را دوباره به سرزمین‌های سعودی افزود. عبدالرحمن بن فیصل به درگیری با فرمانروایی آل رشید پرداخت و سرانجام از آن‌ها شکست خورد و فرمان‌روایی دوم سعودی نیز از بین رفت. فرمانروایی سوم سعودی را ملک عبدالعزیز بنیان نهاد و از ۱۹۰۲ تا ۱۹۵۳ حکومت کرد. پس از مرگ عبدالعزیز، پسران دیگرش با نام‌های سعود بن عبدالعزیز (حکومت ۱۹۵۳–۱۹۶۴) فیصل بن عبدالعزیز (حکومت ۱۹۶۴–۱۹۷۵) و خالد بن عبدالعزیز (۱۹۷۵–۱۹۸۲) و فهد بن عبدالعزیز (حکومت ۱۹۸۲–۲۰۰۵) در پی یکدیگر به پادشاهی رسیدند. فهد بن عبدالعزیز لقب خادم الحرمین الشریفین را برای خود برگزید. وی برای گسترش آیین وهابیت کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با جهان غرب ایجاد کرد. با مرگ فهد، برادرش عبدالله بن عبدالعزیز به پادشاهی عربستان رسید. عبدالله در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ میلادی درگذشت و برادر و ولیعهد وی سلمان بن عبدالعزیز آل سعود به پادشاهی رسید. جغرافیا کشور عربستان سعودی در منطقه استراتژیک خاورمیانه و هم‌مرز با خلیج فارس و دریای سرخ است. در جنوب این کشور، یمن جای دارد. همین دسترسی به آب‌های آزاد این امکان را برای این کشور به وجود آورده تا از دو سوی آن برای حمل‌ونقل‌های دریایی و واردات و صادرات استفاده شود. مرز دریایی این کشور را حدود ۲۶۴۰ کیلومتر برآورد کرده‌اند که بیشترین مرز آبی کشورهای منطقه است. مساحت این کشور بخش بزرگی از شبه جزیره عربستان یعنی حدود ۸۵ درصد این شبه جزیره را تشکیل می‌دهد. عربستان‌سعودی با ۲ میلیون و ۱۴۹ هزار کیلومترمربع برابر با ۸۶۴ هزارو ۸۶۹ مایل مربع پهنا، بزرگ‌ترین کشور منطقه خاورمیانه است. این کشور ۳۰٪ بزرگتر از ایران، سه برابر فرانسه و چهار برابر عراق است. این کشور همچنین با عراق، اردن، کویت، عمان، قطر،یمن، امارات متحده عربی مرز یکسان دارد و از طریق پل به بحرین وصل است. عربستان از نظر هندسی بیشتر به شکل یک مستطیل طولانی است به گونه‌ای که طولانی‌ترین قطر طولی این کشور که از خلیج عقبه شروع و تا بندر جده امتداد می‌یابد، ۲۲۶۰ کیلومتر است و قطر دیگر آن که عرضی است از بندر ظهران در کنار خلیج‌فارس در شرق شروع و تا بندر جده در کنار دریای سرخ ادامه دارد ۱۲۶۰ کیلومتر است. ربع الخالی که یک‌چهارم گستره شبه جزیره عرب را تشکیل می‌دهد، خالی از مردم است. بلندترین نقطه عربستان سعودی کوه سوداء با سه هزار و پانصد و پنجاه متر بلندی است. جغرافیدانان، عربستان را به‌طور کلی به چهار منطقه و سه ناحیه تقسیم می‌کنند. ارتفاعات غربی که از خلیج عقبه آغاز و به حجاز و عسیر در جنوب پایان می‌یابد. منطقه نجد که در مرکز شبه‌جزیره عربستان است، منطقه احساء که در سواحل جنوبی خلیج‌فارس قرار دارد و در نهایت منطقه کویری و بیابانی که منطقه قابل توجهی از مساحت این کشور را پوشانده‌است. اما سه ناحیه عربستان را «تهامه» و «نجد» و «حجاز» نامیده‌اند که تهامه از سواحل دریای سرخ تا سرزمین نجران است. ناحیه نجد شامل منطقه وسیعی در مرکزیت عربستان است و کانون شکل‌گیری فرقه وهابیت و دولت سعودی است و سرانجام ناحیه حجاز که از شمال غربی آغاز و تا جنوب غربی کشور امتداد دارد و شهرهای مقدس مکه و مدینه و نیز بندر استراتژیک جده را دربر گرفته‌است. آب و هوا آب و هوای این سرزمین، اقلیم بیابانی است. تفاوت دمای شب و روز زیاد است. بیشتر زمین‌های آن را ریگستان تشکیل می‌دهد. اما حدود ۷۵ درصد از این وسعت را بیابان‌های خشک و بی‌آب و علف پوشانده‌اند. سه صحرای بزرگ «صحرای نفوذ»، «بیابان دهنا» و «ربع‌الخالی» مهم‌ترین کویرهای عربستان هستند. دمای هوا در روزهای تابستان به‌طور متوسط ۴۵ درجه و در شب با اختلاف دمای زیاد نسبت به روز است. در بعضی مناطق کوهستانی حاشیه دریای سرخ و استان عصیر آب و هوا در ۸ ماه از سال نسبتاً مناسب است. اما سرما به ندرت به زیر صفر درجه سلسیوس می‌رسد. رخدادهای طبیعی چون طوفان شن بسیار روی می‌دهد. منابع طبیعی این کشور از نظر منابع طبیعی چون طلا و مس، نفت خام، گاز طبیعی و آهن غنی است. هر چند از نظر جنگل و مناطق جنگلی، دیم‌کاری و زراعت با فقر روبه‌روست. بیشتر گیاهان در واحه‌ها می‌رویند. عربستان‌سعودی با بیش از ۲۶۰ میلیارد بشکه نفت، بیش از ۱۴٪ ذخایر این ماده حیاتی را در خود جای داده‌است. این رقم معادل ۳۳ درصد کل ذخایر کشورهای دیگر عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است. معادن عربستان اکثراً در کوه‌های حجاز و منطقه عسیر و ناحیه نجد قرار دارند. دو شهر صنعتی ینبع در ساحل دریای سرخ و الجبیل در ساحل خلیج فارس به این هدف احداث شده‌اند که وضعیت منابع و معادن عربستان را ساماندهی کنند. ذخایر معدنی اورانیوم موجود در عربستان سعودی به اندازه‌ای است که به آن کشور امکان دهد بدون نیاز به واردات، به تولید سوخت هسته‌ای بپردازد. حیات وحش جانوران اهلی از جمله شتر، گوسفند و بز بیش از دیگر جانوران دیده می‌شوند. کفتارراه راه، روباه، خرگوش، موش صحرایی، جوجه‌تیغی، عقاب، کرکس و جغد در عربستان دیده می‌شوند. اما نسل شترمرغ و شیر آفریقایی در آن جا از بین رفته‌است. فلامینگو، پلیکان، حواصیل و پرندگان آبزی در بخش‌های ساحلی عربستان هستند. مارهای کشنده بیابانی از جمله مار کبرا و افعی شاخدار در بعضی بخش‌ها فراوانند. منابع آب در کشور عربستان هیچ رودخانه‌ای وجود ندارد و مردم برای استفاده از ذخایر باید به حفر چاه آب اقدام کنند. مهم‌ترین مراکز تولیدات محصولات کشاورزی در عربستان، طائف در ۱۲۰ کیلومتری شرق مکه، تبوک در شمال غرب کشور، قصیم در مرکز و در بین راه مدینه به ریاض، آبها در استان عسیر در جنوب و در نزدیکی مرز این کشور با یمن است و احساء در استان شرقیه هستند. تقسیمات کشوری کشور عربستان سعودی متشکل از ۱۳ استان است: باحه تبوک جازان جوف حائل مرزهای شمالی ریاض استان شرقیه عسیر قصیم مدینه مکه نجران شهرها اقتصاد واحد پول واحد پول این کشور ریال سعودی است. هر ریال سعودی معادل ۰٫۲۶۶ دلار آمریکا و هر دلار آمریکا تقریباً برابر با ۳٫۷۵ ریال عربستان است. (آوریل ۲۰۲۲). نفت اقتصاد عربستان سعودی موفق و بر پایه نفت خام است. تفاوت اصلی اقتصاد عربستان سعودی با کشورهایی همچون ایران در «ذخایر امنی» است که در اختیار دارد و به راحتی می‌تواند آن‌ها را به پول نقد تبدیل کند. دولت بر فعالیت‌های عمده اقتصادی کنترل دقیق دارد. حدود ۳۵ درصد محصولات عمده داخلی به بخش خصوصی تعلق دارد. نزدیک به ۹ میلیون کارگر مهاجر در عربستان سعودی مشغول به کارند. کاهش شدید قیمت نفت در سال ۱۹۹۸ ضربه شدیدی بر اقتصاد عربستان سعودی وارد نمود که سبب شد محصولات عمده داخلی به میزان ۱۱ درصد کاهش یابد و کمبود بودجه به ۳/۱۲ میلیارد دلار برسد. در سال ۱۹۹۹ به دلیل قیمت پایین نفت، دولت برنامه‌هایی را برای کاهش هزینه آگهی کرد و بخش بیش‌تری را از اقتصاد به بخش خصوصی سپرد. عربستان سعودی در تولید نفت خام، پالایش نفت، پتروشیمی، سیمان، فولاد، کود شیمیایی و پلاستیک صنعت موفقی داشته‌است. نخستین امتیاز اکتشاف نفت عربستان در سال ۱۹۳۳ میلادی به شرکت استاندارد اویل کالیفرنیا واگذار شد. در سال ۱۹۴۸ شرکت نفتی سعودی آرامکو متشکل از شرکت‌های تگزاکو، استاندارد اویل نیوجرسی و موبیل تشکیل شد. در سال ۱۹۷۵ نفت عربستان ملی شد ولی آرامکو همچنان در عربستان به عنوان یک مشاور قوی ماندگار شد و حتی در امور دیگر اقتصادی عربستان و برنامه‌های اجتماعی این دولت دخالت می‌کرد. تورم بر اساس نوشته تریدینگ اکونومیکس عربستان سعودی دارای تورمی به اندازه ۳. درصد در ماه اوت سال ۲۰۲۱ بوده‌است. اگرچه در دوران کرونا اقتصاد این کشور ۴٫۱ درصد کوچکتر شده و کسری بودجه نیز دارای رشد قابل ملاحظه می‌باشد. کشاورزی بیش‌ترین محصولات کشاورزی عربستان گندم، جو، گوجه فرنگی، هندوانه، خرما، لیموترش، تخم مرغ و شیر هستند. کمبود آب و رشد سریع جمعیت تلاش‌های دولت را برای خودکفایی در زمینه کشاورزی محدود کرده‌است. گردشگری عربستان بیشترین تعداد گردشگران ورودی در خاورمیانه را داراست، سالانه ۱۸/۲ میلیون نفر به عربستان سفر می‌کنند. همچنین عربستان از بزرگ‌ترین قطب‌های گردشگری دینی است، سالانه ۲/۴ میلیون نفر به دلیل واقع شدن مسجد الحرام و مسجد النبی در این کشور، به عربستان سفر می‌کنند. بیکاری و فقر نرخ بیکاری در عربستان طبق داده‌های اداره کل آمار عربستان سعودی در ۳ ماهه اول امسال ۲۰۲۰ به ۱۱٫۷ درصد رسید و نسبت به نرخ بیکاری ۱۲٫۶ درصدی که در ۳ ماهه چهارم سال گذشته کاهش یافت. عضویت در گروه ۲۰ عربستان از اعضای گروه ۲۰ است. کرونا روز ۲۶ مارس سال ۲۰۲۰ به ابتکار عربستان سعودی که ریاست دوره‌ای آن را برعهده دارد، نشست اضطراری سران گروه۲۰ به‌صورت کنفرانس ویدئویی برگزار شد. ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی در سخنرانی افتتاحیه این نشست خواستار «پاسخ قاطعانه و هماهنگ» کشورهای عضو این گروه برای مقابله با دنیاگیر شدن ویروس کرونای جدید شد. سیاست ساختار از سال ۱۹۳۲ که پادشاهی آل سعود بنیان نهاده شد، این کشور پادشاهی مطلقه داشته‌است. پادشاه باید برای بیش‌تر تصمیم‌هایی که می‌گیرد، تأیید علما و رهبران دینی کشور را داشته باشد. پادشاه مسئول پاسداری و نگاهبانی از مسجدالحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه (نام‌ور به خادم الحرمین الشریفین) است. در این کشور حزب سیاسی وجود ندارد. دین اسلام از قدرتمندترین نهادهای جامعه‌است و نظام دادرسی وابسته به دولت و نیروی انتظامی (شرطه) آن کشور موظف به اجرای قانون‌های امر به معروف و نهی از منکر هستند. خانواده پادشاهی آل سعود خواستار سلطه کامل سیاسی بر عربستان سعودی هستند. هم‌اکنون نیز قدرت در پادشاهی سعودی در دست کبارالعلما و پادشاه متمرکز است. عربستان سعودی به لحاظ نوع کنترل سیستم اجرایی، یک سرزمین مستقل به‌شمار می‌آید. این کشور از ۱۳ استان درست شده که در رأس هرکدام از آن‌ها، یکی از شاه‌زادگان سعودی فرمان می‌راند و از اختیارات کامل برخوردار است. در عربستان سعودی در رأس حکومت مرکزی، پادشاه قرار دارد که ریاست قوه مجریه، به عنوان اصلی‌ترین قوه کشور، در دست اوست. میزان کنترل حکومت مرکزی بر همه سرزمین عربستان سعودی به دلیل حضور شاه‌زادگان سعودی در امیری استان‌ها، یکسان است. در پادشاهی سعودی بزرگان و آموزگاران پایه نخست دین اسلام، همواره نقش مهمی در کشور بازی کرده‌اند و قدرت سیاسی بی‌پایانی دارند. بزرگان عربستان سعودی دربرگیرنده دانشمندان دینی، قضات، وکلا، مدرسان، و پیش‌نمازان هستند. در عربستان سعودی، شورای علمای اعظم قدرت عزل و نصب پادشاه را دارند. این گروه به صورت هفتگی با شاه دیدار می‌کنند. در بسیاری از موارد حکومتی، شاه با علما مشورت می‌کند. بیشتر بزرگان عربستان سعودی به خاندان بزرگ الشیخ وابسته هستند که از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بنیان‌گذار فرقه وهابیت هستند. این بزرگان، با خانواده شاهی پیوند نزدیکی دارند. مجلس شورای سعودی مجلس شورای سعودی، نهادی انتصابی است که دربارهٔ قوانین کشور، نظر مشورتی به دولت و پادشاه ارایه می‌دهد. این مجلس تاکنون هشت دوره تشکیل شده‌است.اعضای این نهاد مشورتی از سوی پادشاه و از بین شخصیت‌های دانشگاهی، روحانیون، تاجران و کارمندان سابق دولت انتخاب می‌شوند. مجلس شورای سعودی قوانین موجود را بررسی و در صورت لزوم برای اصلاح آنان مواردی را به پادشاه پیشنهاد می‌دهد. این مجلس همچنین اختیار پیشنهاد قوانین جدید برای تصویب را دارد. از سال ۲۰۱۱ زنان در این مجلس راه یافته و در اولین دوره حضور خود به فرمان ملک عبدالله ۳۰ کرسی به آنان تعلق گرفت. در حال حاضر دکتر عبدالله بن محمد بن ابراهیم آل الشیخ ریاست این مجلس را بر عهده دارد. این مجلس به عنوان پارلمان عربستان شناخته شده و دارای انجمن‌های دوستی با پارلمانهای سایر کشورها می‌باشد که می‌توان به انجمن دوستی عربستان با آذربایجان، مجارستان، موریتانی، کامرون، افغانستان … می‌باشد. انتخابات از سال ۲۰۰۵ نخستین دوره انتخابات سراسری در عربستان برای انتخاب اعضای شوراهای شهرداری‌ها برگزار شد که پس از گذشت دو دوره در سال ۲۰۱۵ زنان نیز اجازه شرکت در انتخابات را یافتند در نخستین دوره حضور زنان در انتخابات شوراهای شهرداری‌ها ۲۱ زن به شورا راه یافتند. سیاست خارجی دولت عربستان عضو جنبش عدم تعهد است. اما عملاً در طول نیم قرن گذشته متحد جهان سرمایه‌داری و ایالات متحده آمریکا بوده‌است. در جنگ ایران و عراق جانب صدام حسین را گرفت و ۲۵ میلیارد دلار کمک در اختیار صدام قرار داد. اما در جنگ خلیج فارس حمله صدام به کویت را محکوم و جزو ائتلاف آمریکا برای اخراج عراق از کویت شد. با این حال جانب احتیاط را گرفت و از سرنگونی صدام که فضا را برای به قدرت رسیدن شیعیان هموار می‌کرد حمایت نکرد. دفاع از عربستان و شبه جزیره عربستان و دفاع از عرب و روابط حسن همسایگی از اصول سیاست خارجی عربستان است. در سال ۱۹۳۰ وزارت امور خارجه پایه‌گذاری شد. در آن سال ۹ نمایندگی بیگانه در عربستان وجود داشت. اکنون ۱۵۷ نمایندگی و سفارتخانه وجود دارد که ۹۸ سفارت در ریاض و ۵۹ کنسولگری در ریاض و جده و ظهران وجود دارند. در سال ۱۹۲۹، اولین سفارت عربستان در خارج در قاهره بازگشایی شد و تا سال ۱۹۳۶ (۱۳۵۴ قمری) به ۵ سفارتخانه و تا سال ۱۹۵۱ به ۱۸ سفارت افزایش یافت تا اکنون که بیشتر از ۷۷ سفارت و ۱۳ کنسولگری و سه مکتب تجاری وجود دارد. عربستان سعودی برای بازسازی لبنان در سال ۱۹۹۰، ۱۰۰ میلیون دلار آمریکا کمک اقتصادی نموده‌است. همچنین از سال ۱۹۹۳، ۲۰۸ میلیون دلار را برای کمک به مسلمانان فلسطین اختصاص داده‌است. تحریم علیه قطر از تاریخ ۵ ژوئن ۲۰۱۷ عربستان در ائتلافی با کشورهای مصر، امارات متحده عربی، بحرین، مالدیو، لیبی و موریس کلیه روابط خود با قطر را قطع کرده، مرزهای هوایی، زمینی و دریایی را به روی این کشور بستند و اعمال تحریم‌هایی را علیه آن آغاز کردند. خاندان آل‌سعود دودمان آل‌سعود که قدرت را از سال ۱۹۳۲ میلادی، در دست دارد، نام کشور را منسوب به نام قبیله خود کرده‌است. دولت اول سعودی که هم‌زمان با گسترش اندیشه محمدبن عبدالوهاب در شبه جزیره عربستان بود از سال ۱۱۳۹ تا ۱۲۲۹ هجری قمری و دولت دوم از سال ۱۲۳۵ تا ۱۳۰۹ هجری قمری به طول انجامید و دولت سوم نیز از سال ۱۳۱۹ شروع شده و تاکنون ادامه دارد. عبدالعزیزبن عبدالرحمن پدر شاهان و شاهزادگان کنونی عربستان در سال ۱۲۹۷ هجری قمری متولد شد. زمانه تولد و رشد عبدالعزیز مصادف با بروز جنگ‌های داخلی و کشت و کشتار در این کشور بود. وی پس از رسیدن به دوران جوانی به فکر ساماندهی و اتحاد کشور افتاد و توانست با جنگاوری در سال ۱۳۱۹ شهر ریاض را که در تصرف آل رشید بود بازستاند. در سال ۱۳۳۰ نیز اسکان اعراب صحراگرد و تأسیس گروه‌های رزمی عشیره‌ای را آغاز کرد وی سرانجام پس از تسخیر همه مناطق عربستان در سال ۱۳۵۱ هجری نام کشور حجاز را به «المملکة العربیة السعودیة» تغییر داد و خود را پادشاه نامید. وی پس از نیم قرن جنگ و کشمکش بر سر قدرت و مدیریت کشور در سال ۱۳۷۳ هجری قمری درگذشت و فرزندش سعود جانشین او شد. پس از سعود فیصل و بعد خالد و فهد و سپس ملک عبداللّٰه و اکنون سلمان بن عبدالعزیز در عربستان حاکم است. در عربستان شاهان بر پایه قانون اساسی حاکم مطلق هستند و همه امور کشوری و لشکری زیر نظر مستقیم آنان است. خانواده سلطنتی و شاهزادگان نیز که اکنون تعداد آنان را تا ۲۰ هزار هم نوشته‌اند در دستگاه حکومت از جایگاه رفیعی برخوردار هستند. در عربستان سعودی ۷ هزار عضو از دودمان سلطنتی آل‌سعود، به تمامی کشور و بیش از ۲۵ میلیون ساکن آن حکم‌رانی می‌کنند. این گروه علاوه بر در دست داشتن تمامی امور حساس کشور، ثروت‌های نجومی حاصل از فروش نفت و گاز و تمامی امور کشور را بدون حضور هر گونه نهاد انتخابی یا نظارت مردمی در اختیار خود گرفته‌اند. امروزه سه جناح عمده در داخل آل سعود وجود دارد که هریک درصدد قبضه کردن قدرت هستند. گروه اول خاندان فهد است که از دهه ۸۰، به صورت گروه غالب در خانواده سعودی بوده‌است و از نایف بن عبدالعزیز، سلطان بن عبدالعزیز، سلمان بن عبدالعزیز (پادشاه کنونی عربستان سعودی) و غیره تشکیل شده و همگی از یک مادر بوده و به قبیله سُدَیری وابسته‌اند. گروه دوم که ملک عبدالله از آن خاندان است از مادر دیگری هستند که به قبیله شمر وابسته‌اند. سعود بن فیصل، وزیر سابق امور خارجه نیز از این گروه است. گروه سوم، فرزندان فیصل هستند که فاقد تشکیلات گروهی هستند و افرادی چون خالد بن فیصل و ترکی فیصل به آن تعلق دارند. فرهنگ جامعه عربستان بر پایه روابط قبیله‌ای استوار است. وجود تعصب و علقه نیرومند قبیله‌ای به علاوه مذهب، شکل دهنده کلی فرهنگ جامعه است. با این که دین اسلام در این سرزمین ظهور نمود و مدت زمانی این سرزمین مرکزیت جهان اسلام را به عهده داشت، اما از آنجا که در سرزمین فوق قبیله‌های زیادی زندگی می‌کنند و هر کدام آداب و رسوم خاص خود را به عنوان یک میراث نگهداری می‌کنند. نظام حقوقی نظام حقوقی عربستان سعودی برگرفته از فقه حنبلی یکی از مذاهب اسلامی است. بر پایه احکام دین اسلام، مردان در صورت تمایل مجاز به ازدواج با حداکثر چهار زن هستند. مجازات زنای محصنه در کشور سعودی، سنگسار است. مجازات قتل عمد، قاچاق مواد مخدر، عمل لواط و سرقت مسلحانه، در کشور عربستان سعودی اعدام است. بر پایه رویه معمول در عربستان سعودی، محکومان به اعدام را معمولاً سر بریدن است. اما در برخی موارد نیز محکومان به اعدام، تیرباران می‌شوند. در برخی موارد مرتبط با جرایم سنگین، جسد محکومان پس از گردن‌زده‌شدن برای عبرت به صلیب کشیده (چارمیخ) می‌شود. در ۲۷ آوریل ۲۰۲۰ دولت سعودی مجازات شلاق را در این کشور متوقف کرد. در پی سلسله اصلاحات در عربستان سعودی کمیسیون حقوق بشر این کشور اعلام کرد که مجازات اعدام نیز برای محکومان زیر سن قانونی لغو شده‌است. حداکثر مجازات این مجرمان ده سال زندان خواهد بود. وضع زنان گزارش جهانی فاصله جنسیتی از مجمع جهانی اقتصاد ۲۰۲۱ عربستان سعودی را از لحاظ برابری جنسیتی در رتبه ۱۴۷ام در میان ۱۵۶ کشور قرار داد. به هر روی با انتصاب محمد بن سلمان آل سعود به عنوان ولیعهد عربستان سعودی در ۲۰۱۷, رشته اصلاحاتی در خصوص حقوق زنان صورت گرفته‌است. بنا به فرمان صادر شده توسط محمد بن سلمان ولیعهد عربستان زنان از حقی برابر و بدون تبعیض در تمامی عرصه‌ها برخوردار هستند. از مواردی مانند آزادی حجاب تا حق مسافرات یا داشتن شغل و کار و تحصیلات یا ورزش و هنر و موسیقی و حق حضانت بر فرزندان. همچنین زنان عربستانی اجازه شرکت و نامزدی در انتخابات شورای شهرداری عربستان را داشته و برخی از آنان نیز بنا به فرمان پادشاه عربستان به عضویت در مجلس مشورتی این کشور منصوب شده‌اند. اگرچه به دلیل عدم فعالیتهای سیاسی و نبود احزاب حضور زنان در عرصه‌های قدرت در این کشور بسیار کم می‌باشد. بر اساس قانون سعودی، هر زن بالغ باید یکی از اقوام مذکر خود را به عنوان ولی داشته باشد، که در سال ۲۰۰۸ اجازه او برای سفر، تحصیل یا کار لازم بوده‌است. فرمانی سلطنتی در مه ۲۰۱۷ به زنان اجازه داد از خدمات دولتی نظیر تحصیل یا مراقبت سلامت بدون نیاز به ولی مرد برخوردار شوند. به هر روی این فرمان بیان می‌کرد که این کار تنها در صورتی مجاز است که با نظام شریعت مغایر نباشد. سن ازدواج در راستای حقوق کودک در عربستان سن ازدواج در عربستان ۱۸ سال بوده و برای موارد زیر این سن قانون افراد باید به دادگاه‌های ویژه مراجعه کرده و از دادگاه کسب اجازه نمایند. همچنین ازدواج افراد زیر ۱۵ سال نیز به‌صورت مطلق ممنوع می‌باشد. رانندگی با وجود برخی تلاش‌های انجام شده برای برداشتن این ممنوعیت، به دلیل مخالفت مقام‌های دینی تا سپتامبر ۲۰۱۷ رانندگی برای زنان در عربستان سعودی ممنوع بود. تا پیش از این، عربستان تنها کشور جهان بود که در آن، زنان، از حق رانندگی محروم بودند. بزرگان عربستان سعودی نیز بر حرام بودن رانندگی زنان به دلیل ایجاد فساد و آسیب رساندن به عفت پا فشاری کردند. از سوی دیگر، سازمان رانندگی عربستان آگاهی می‌داد که علت ممنوعیت رانندگی زنان این است که زنان اگر روبند را نگه دارند به سختی می‌توانند رانندگی کنند و این احتمال تصادفات را افزایش خواهد داد. در سال ۱۹۹۰ (میلادی)، چهار زن آلمانی مقیم سعودی با نادیده گرفتن این ممنوعیت اقدام به رانندگی در سطح شهر ریاض کردند که بلافاصله توسط پلیس دستگیر شدند. روزنامه‌های محلی نوشته توهین آمیزی علیه آنان پخش کردند و خواستار اخراج آن‌ها از شهر شدند. در ۲۴ اوت ۲۰۰۶ طرح یکی از نمایندگان مجلس مشورتی عربستان سعودی در مورد دادن حق رانندگی به زنان این کشور رد شد. رئیس مجلس این کشور در این مورد گفت: موضوع رانندگی زنان بر پایه فتوای مقامات مذهبی کشور ممنوع است و مجلس حق دخالت در این مورد را ندارد. آل زلفه، نماینده‌ای که موضوع لزوم دادن حق رانندگی به زنان را مطرح کرده بود می‌گوید: چنانچه زنان حق رانندگی داشته باشند، مجبور به به‌کارگیری مردان بی‌گانه به عنوان راننده نیستند و این مسئله افزون بر حل مشکلات اجتماعی، به اقتصاد خانواده نیز کمک می‌کند. در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۷ ملک سلمان (پادشاه وقت) با صدور دستور رسمی، اعلام کرد که زنان این کشور از ژوئن سال ۲۰۱۸ حق رانندگی خواهند داشت. او در این دستور تأیید کرده که زنان برای رانندگی، نیازی به گرفتن اجازه از سرپرستان مرد نداشته و می‌توانند هرجا که بخواهند بروند. تحصیلات و آموزش تحصیل زنان در عربستان آزاد بوده و آموزش رایگان برای آنان مانند مردان رایگان می‌باشد. در سال ۲۰۱۷ تعداد فارغ التحصیلان زن از دانشگاه‌های عربستان از مردان پیشی گرفت در این کشور تحصیلات اولیه تا سن پانزده سالگی هم برای مردان و هم برای زنان اجباری می‌باشد. زنان و موسیقی در عربستان برگزاری کنسرت‌ها و جشنواره‌های موسیقی آزاد بوده و زنان می‌توانند بدون محدودیت به اجرای موسیقی و آواز بپردازند یا در کلابها و جشنواره‌ها به‌صورت مختلف شرکت کنند. فعالیت اقتصادی به دنبال اصلاحات ارایه شده توسط ولیعهد عربستان محمد بن‌سلمان و اعلام قوانین جدید توسط وزارت کشور عربستان سعودی همه شهروندان این کشور، فارغ از جنسیت (مرد یا زن)، می‌توانند برای هر شغلی که توان و تخصص آن را داشته باشند، داوطلب شوند. بنا براین قانون کارفرمایان حق ندارند در میان متقاضیان مشاغل به‌دلایلی مثل جنسیت، سن، یا محدودیت‌های جسمی، تبعیض قایل شوند. ۲۴ درصد سهم اقتصاد عربستان را زنان اداره می‌کنند که بر اساس سیاست‌های عربستان سعودی برای توانمندسازی زنان و افزایش مشارکت اقتصادی آنان مطابق با برنامه چشم‌انداز سال ۲۰۳۰ برای افزایش این امر تلاش می‌شود. فعالیتهای سیاسی زنان همچنین از سال ۲۰۰۶، ۱۱ زن در کمسیون مشورتی مجلس شورای سعودی عضویت یافتند و در سال ۲۰۱۱ ملک عبدالله بن عبدالعزیز ۳۰ نفر از زنان را به عضویت در این نهاد ۱۵۰ نفره مشورتی منصوب کرد. از سال ۲۰۱۵ به زنان عربستان اجازه داده شد که در انتخاب شورایهای شهرداری در این کشور شرکت کنند و در همان دروه نخستین ۱۷ زن در این شوراهای انتخاب شدند. در سال ۲۰۱۹ ریما بنت بندر بن سلطان با درجه وزیر و نخستین زن سفیر این کشور با فرمان محمد بن سلمان در ایالات متحده آمریکا منصوب شد. وی پیش از این مدیریت ارشد اجرایی شرکت بین‌المللی آلفا و از سال ۲۰۱۶ عنوان معاون رئیس اداره کل ورزش در بخش زنان عربستان را بر عهده داشت. حق سفر تمامی زنان ۲۱ سال به بالا از سال ۲۰۱۹ با فرمان پادشاهی این کشور اجازه سفر اعم از داخلی یا خارجی و دریافت پاسپورت را بدون دخالت محارم خود را دارا می‌باشند. تا پیش از این زنان اجازه مسافرت بدون محارم را در سفرهای داخلی یا خارجی نداشتند. حجاب حجاب اجباری در عربستان وجود نداشته و تنها در دو شهر مکه و مدینه حجاب اجباری می‌باشد. از امر بنا به بیانیه وزارت کشور عربستان از ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰ اعلام شد. مطابق با مقررات جدی زنان حق ثبت ازدواج، طلاق و تولد نوزاد را نیز دارا بوده و هر گونه تبعیض و به هر نحو در بین زنان و مردان در عربستان ممنوع می‌باشد. فرهنگ روبنده پوشش زنان سعودی در مجامع عمومی، چادر سیاه گشادی بود که از سر تا پا را درگرفته و عبایه گفته می‌شود. پوششی که چهره زنان سعودی را فرامی گیرد، نقاب (روبنده) نام دارد. نقاب‌ها در عربستان سعودی به سه شکل هستند. نقاب کامل که معمولاً به وسیله یک یا چند پرده نیمه‌شفاف یا مشبک، چشم‌های زن را هم می‌پوشاند، نقاب درزدار یا نقاب مُشِقّ که یک یا دو شکاف برای چشم‌ها در آن در نظر گرفته شده‌است، گونه سوم نیم نقاب است که علاوه بر چشم‌ها، پیشانی و ابروی زن را نیز نمایان می‌کند. علما این نوع روبند را حرام دانسته‌اند. علمای عربستان سعودی از جمله شیخ ابن عثیمین، عبدالعزیز بن باز، محمد صالح المنجد و عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ که از آیین حنبلی و دعوت محمد بن عبدالوهاب، مشهور به سلفی پیروی می‌کنند، اجماعاً باور به واجب بودن پوشانیدن چهره (به جز چشم‌ها) هستند. ورزش محافظه‌کاران مذهبی در عربستان معتقد بوده که قوانین اسلام، ورزش زنان در ملاءعام را حرام کرده‌است. سازمان دیدبان حقوق بشر در گزارشی به تاریخ فوریه ۲۰۱۲ میلادی مدعی شد که مقامات سعودی رفتاری تبعیض‌آمیزی نسبت به ورزش زنان در آن کشور دارند. گفتنی است تا پیش از برگزاری بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۲، عربستان هیچ ورزشکار زنی را به المپیک اعزام نکرده بود و در این رقابت‌ها بود که برای اولین بار دختری از عربستان در رشته جودو (با پوشش اسلامی) در رقابت‌های المپیک حاضر شد. زنان عربستان در تغییرات جدید رخ داده در سالهای پایانی دهه بیست قرن ۲۱ توانستند در ورزش نیز فعالیت‌های خود را آزا کنند. باشگاه‌های فوتبال زنان در این کشور فعالیت خود را از سال ۲۰۱۳ آغاز کردند و در سال ۲۰۲۰ عربستان لیگ سراسری فوتبال زنان خود را با حجاب اختیاری ایجاد کرد. در پی اصلاحات در امور اجتماعی در طی سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ تعداد زنان ورزشکار در عربستان به پنج برابر افزایش یافت. در این کشور فعالیت زنان در تمامی رشته‌های ورزشی آزاد بوده و باشگاه‌ها مختلف در رشته‌های مانند دوچرخه سواری و .. فعالیت می‌کنند. زنان و ارتش با تغییرات صورت گرفته و تلاش برای مشارکت زنان در عرصه‌های مختلف زنان وارد خدمت نظامی شده و نخستین گروه از این زنان از مرکز آموزش کادر زنان نیروهای مسلح این کشور در اوت ۲۰۲۱ فارغ‌التحصیل شده و به عضویت ارتش این کشور درآمدند. دین اسلام تنها دین رسمی در عربستان است. ساخت پرستشگاهی به غیر از مسجد در عربستان سعودی ممنوع است. در سال ۲۰۱۷ در ادامه اصلاحات اجتماعی در سعودی، توافق میان کاردینال «جان لوئیس توران» رئیس شورای گفتگوی ادیان واتیکان وابسته به پاپ و «محمد بن عبدالکریم العیسی» دبیرکل عربستانی اتحادیه جهان اسلام منعقد شد و ریاض با ساخت کلیسا در کشور عربستان موافقت کرد. آیین رسمی کشور عربستان سعودی اسلام سلفی است. آیین‌های دیگر اهل تسنن و مذهب شیعه نیز در عربستان سعودی رواج دارند. احکام و فتواهای دینی در عربستان سعودی، فرهنگ و سیاست را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هم‌اکنون عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ، بالارتبه‌ترین روحانی سنی در عربستان سعودی است. بر پایه آمارهای منتشره دولتی حدود ۸۵درصد از شهروندان سعودی سنی و از مذهب احمد بن حنبل پیروی می‌کنند و ۱۵ درصد بقیه نیز شیعیان هستند که بیشترین آنان در منطقه شرقی عربستان سکونت دارند. اگر چه در ظاهر به فتواهای احمدبن حنبل عمل می‌شود. اما آیینی که محمدبن عبدالوهاب آن را پایه‌گذاری کرده‌است بیشتر در جامعه حاکمیت دارد. شصت درصد جمعیت ۳۳ میلیونی عربستان سعودی، عرب‌های بومی با آیین حنبلی (از آیین‌های اهل سنت) هستند. بیش از چهار میلیون نفر در این کشور شیعه (دوازده امامی، زیدی و اسماعیلیه) هستند که این مردم بیشتر از جمعیت شیعی کشورهای کویت، قطر، یمن، عمان و امارت متحده عربی است. با وجود در اقلیت بودن شیعیان در عربستان، سکونت آنان در ناحیه استراتژیک و میدان‌ها نفتی غوار، قطیف و احساء جایگاه برتری به آنان داده‌است. جستارهای وابسته اعتراضات ۲۰۱۲–۲۰۱۱ در عربستان سعودی مداخله نظامی در یمن به رهبری عربستان سعودی جنگ خلیج فارس عربستان جنوبی جنگ ایران و عراق اوپک اقتصاد نفت عربستان شرقی عربستان هخامنشی عربستان و افغانستان عربستانی جنوبی نو عربستان سعودی و سلاح‌های کشتار جمعی درباره عربستان سعودی: مردم، گذشته، دین، اشتباهات و آینده پانویس منابع محمّدی آشتیانی، علی، شناخت عربستان، اول، تهران: مشعر، ۱۳۸۱ گودوین، ویلیام، عربستان سعودی، ترجمه فاطمه شاداب، اول، تهران: شمشاد، ۱۳۸۳، دکتر: شامی، یحیی، (موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی). حق‌شناس، علی، ساختار سیاسی اجتماعی عربستان سعودی، تهران، نشر روزگار. لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون، «(تاریخ عمان و الخلیج)» ، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی. پیوند به بیرون COUNTRY PROFILE: SAUDI ARABIA کتابخانه کنگره آمریکا عربستان سعودی- تصویرها المملکة العربیة السعودیة اتحادیه کشورهای عرب ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۳۲ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۹۳۲ (میلادی) در عربستان سعودی شبه‌جزیره عربستان عربستان سعودی قلمروهای پادشاهی کشورها و سرزمین‌های عربی‌زبان کشورها در آسیا کشورهای اسلامی کشورهای خاور نزدیک کشورهای خاورمیانه کشورهای عضو اتحادیه عرب کشورهای عضو اوپک کشورهای عضو سازمان ملل متحد کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی کشورهای غرب آسیا کشورهای گروه ۲۰
3656
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DB%8C%D8%B3
تیس
تیس، روستایی در دهستان وشنام دری بخش مرکزی شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان ایران است. پیشینهٔ باستانی این روستا به دوران هخامنشیان بازمی‌گردد و آثار تاریخی بسیاری در این روستا وجود دارد. پیشینه تیس یکی از بنادر مهم ایران در دریای مکران در زمان هخامنشیان بوده‌است و پیشتر به آن تیز می‌گفته‌اند. در آن دوران کالاها از آسیای شرقی و هند به بندر تیس می‌آمده‌اند و به مناطق مختلف خاورمیانه، آسیای میانه و قفقاز فرستاده می‌شدند. تیس در سده‌های اولیهٔ اسلامی نیز بندری مهم بوده‌است از جمله مقدسی مورخ سده چهارم هجری از رونق این بندر سخن رانده‌است. فردوسی از تیس (تیز) در شاهنامه یاد می‌کند. هنگامی که فرمانده جنگ با توران اشکش، همراه با قوم بلوچ به توران حمله می‌کند ودربرگشت به مکران می‌رود: چو آگاه شد اشکش آمد براه/ ابا لشکری ساخته پیش شاه همه تیز و مکران بیاراستنند/زهرجای رامشگران خواستند جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۶٬۳۴۸ نفر (۷۷۶ خانوار) بوده‌است. رتبه در استان روستای تیس براساس آخرین آمار سرشماری سال ۹۵ یکی از بزرگترین روستاهای استان سیستان و بلوچستان است و جمعیت آن از ۲۸ شهر استان بیشتر است که در زیر آمده‌است. منبع:فهرست شهرهای استان سیستان و بلوچستان طبیعت رودخانه لاوری از میان شهر می‌گذرد و خلیج چابهار در غرب آن قرار گرفته‌است. بلندی‌های چندی مانند کوه‌های شهباز، پیلبند و لاوری، شهر تیس را احاطه کرده‌است. این شهر آب و هوای گرم و مرطوب دارد. شهر تیس از مراکز عمده سوزن‌دوزی است که بیشتر از سوی زنان شهر تولید می‌شود. این شهر دژی به نام قلعه پرتغالی‌ها دارد که از دیدگاه دیرینگی و نوع معماری شایان توجه‌است ولی هم‌اکنون ویرانه‌ای از آن به جای مانده‌است.در کتاب باستان‌شناسی و تاریخ بلوچستان به نقل از سرتیپ مهدی خان مهندس ایرانی آمده‌است: «در تیس بسیار دژ خوبی است و یک سوی بدنه دژ وصل به دریاست، قدری ناتمامی دارد که بنُا و عمله در آن مشغول کارند. دیوار بزرگی از سوی دریا کشیده‌اند برای باراندازی وغیره حصن معتبری است واصل دژ نو در روی تپه مرتفعی ساخته شده‌است.» {سنه۱۲۸۲ هجری}(ش۸) دیدنی‌های تیس قلعه پرتغالی‌ها آرامگاه سید غلام رسول قلعه بلوچ گت قلعه پیروز گت غارهای بان مسیتی قلعه انوشیروان قلعه باتل سدهای تیس مسجد جامع تیس منابع تیس
3664
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84%20%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%A8%DB%8C
گروه‌های جدول تناوبی
یک گروه جدول تناوبی ستون عمودی در جدول تناوبی است که شامل چندین عنصر می‌شود. در یک جدول تناوبی استاندارد ۱۸ گروه وجود دارد. در گذشته گروه‌های جدول را بر اساس تشابه خواص عناصر آن گروه به یکدیگر ساختند، در حالی که در شیمی جدید نظم گروه‌ها را بر اساس آرایش آخرین لایه الکترون اتم عناصر آن گروه می‌دانند. عناصر هر گروه خواص متشابه دارند و با میانگین گرفتن از نقطه جوش دو عنصر خواص عنصر میانی پیدا می‌شود. شماره گروه‌ها برای شماره‌بندی گروه‌ها سه راه وجود دارد: راه اول استفاده از اعداد هندی-عربی است و و دو راه دیگر استفاده از اعداد رومی. در گذشته هم برای نامگذاری گروه‌ها از اعداد رومی استفاده می‌شده‌است، اما استفاده از اعداد عربی توسط آیوپاک برای از بین بردن اشتباهات پیشنهاد شده‌است. برای نامگذاری گروه‌ها از ترکیب اعداد رومی با حروف انگلیسی A و B استفاده می‌شود به طوری که در سیستم قدیمی آیوپاک از حرف A برای ذکر عناصر سمت چپ جدول و از حرف B برای ذکر عناصر سمت راست جدول استفاده می‌شود در حال که در سیستم CAS از حرف A برای ذکر عناصر گروه‌های اصلی و از حرف B برای ذکر عناصر واسطه استفاده می‌شود. این نوع نامگذاری بیشتر در اروپا استفاده می‌شود، در حالی که سیستم جدید آیوپاک سعی در برطرف کردن اشتباهات دارد. گروه‌های جدول تناوبی عبارت‌اند از (در پرانتز به ترتیب نام‌های سیستم قدیمی در اروپا و آمریکا نوشته شده‌است): عنصر گروه ۱ (IA,IA): فلزات قلیایی عنصر گروه ۲ (IIA,IIA): فلزات قلیایی خاکی عنصر گروه ۳ (IIIA,IIIB) عنصر گروه ۴ (IVA,IVB) عنصر گروه ۵ (VA,VB) عنصر گروه ۶ (VIA,VIB) عنصر گروه ۷ (VIIA,VIIB) عنصر گروه ۸ (VIII) عنصر گروه ۹ (VIII) عنصر گروه ۱۰ (VIII) عنصر گروه ۱۱ (IB,IB): فلزات مسکوک (این نام توسط آیوپاک پیشنهاد نشده‌است) عنصر گروه ۱۲ (IIB,IIB) عنصر گروه ۱۳ (IIIB,IIIA): گروه بور عنصر گروه ۱۴ (IVB,IVA): گروه کربن عنصر گروه ۱۵ (VB,VA): گروه نیتروژن عنصر گروه ۱۶ (VIB,VIA): گروه کالکوژن‌ها عنصر گروه ۱۷ (VIIB,VIIA): گروه هالوژن‌ها عنصر گروه ۱۸ (گروه 0): گازهای نجیب جستارهای وابسته جدول تناوبی با جزئیات منابع جدول تناوبی گروه‌های عناصر شیمیایی
3665
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF
شهرستان نهاوند
شهرستان نهاوند واقع در جنوب استان همدان توسط رشته کوه‌های زاگرس احاطه شده‌است. مرکز این شهرستان شهر نهاوند است که از شهرهای تاریخی ایران است. از لحاظ تاریخی قدمتی هزاران ساله دارد و پایتخت ایران در زمان یزگردسوم بوده‌است، جنگ فتح الفتوح در نهاوند حادث شده‌است و در حمله اعراب به ایران اتفاق افتاده‌است. جمعیت جمعیت این شهرستان ۱۸۴۰۰۰ نفر در سال ۱۳۹۵است و دارای ۴ بخش شامل: بخش مرکزی و خزل و زرین دشت و کیان و۹ دهستان شامل: شعبان- طریق الاسلام- گاماسیاب- فضل - گرین - کیان - سراب - خزل شرقی-سلگی- می‌باشد. زبان مردم شهرستان نهاوند اکثریت به زبان لری گویش نهاوندی سخن می‌گویند. موقعیت جغرافیایی شهرستان نهاوند با مساحتی در حدود ۱۵۳۵ کیلومتر مربع، با مختصات جغرافیایی ۳۴ درجه و ۱ دقیقه طول شرقی در جنوب غربی استان همدان، به فاصله ۴۴۰ کیلومتری جنوب غرب شهر تهران و ۱۰۵ کیلومتری جنوب شهر همدان و در دشت نهاوند واقع شده‌است. این شهرستان از شمال به شهرستان تویسرکان، از شمال غرب و غرب به استان کرمانشاه، از جنوب و جنوب شرق به استان لرستان و از شرق به شهرستان ملایر محدود می‌گردد. دشت نهاوند و ارتفاعات پیرامون آن (محدوده طبیعی نهاوند) یک حوضه بازاست. علاوه بر این‌که‌شبکه‌های جاری داخل این حوضه به خارج از آن زهکشی می‌شوند، هم‌چنین دارای جریان‌های ورودی ازحوضه‌های مجاور نیز می‌باشد، که عبارت‌اند از: رودخانهٔ حرم آباد ملایر و قُلقُل رود تویسرکان. هر دو رود ازشمال با برشی که در ارتفاعات شمالی نهاوند ایجاد کرده‌اند وارد دشت نهاوند شده و به رودخانهٔ گاماسیاب می‌پیوندند. محدودهٔ طبیعی نهاوند با مساحتی در حدود ۳۸/۱۷۰۶ کیلومتر مربع، دارای مختصات جغرافیایی ۳۳درجه و ۵۷ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی و ۴۷ درجه و ۵۳ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۳۷ دقیقه طول‌شرقی است. مرکز حوضه دارای مختصات جغرافیایی ۳۴ درجه و ۱۵ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۱۵ دقیقه‌طول شرقی می‌باشد. ارتفاع شهر نهاوند از سطح دریا در حدود ۱۶۶۷ متر است. لازم به ذکراست به علت بی‌توجهی وبی تدبیری مسئولان وقت بویژه نماینده نهاونددرمجلس شورای اسلامی باعث شددراواخردههٔ شصت هجری شمسی که مناطقی از شهرستان یعنی تعدادده روستاازسمت جاده‌های آورزمان وبروجردبه سمت ملایرانتهای حوزه استحفاظی تاروستای واشان به شهرستان ملایروتعدادبیست وهفت روستایعنی دهستان خزل غربی از سمت جاده کرمانشاه از شهرستان نهاوندجداوبه شهرستان کنگاور از توابع استان کرمانشاه الحاق می‌گرددکه درآن زمان قبل ازجدایی مناطق، نهاوند می‌توانست دونماینده در مجلس داشته باشد که این امرباجداشدن مناطق ازدست رفته نتوانست دوکرسی در مجلس شورای اسلامی به خود اختصاص بدهدوبه همان یک نماینده قبلی بسنده کردکه نهاوند باتوجه به رشدوتوسعه شهرهای همجوارمانندبروجردوملایرعقب بماند لذا جاداردبادلسوزی وبردباری ودفاع قاطع مسئولان استان همدان و شهرستان نهاوندبویژه نماینده فعلی در مجلس شورای اسلامی قسمت‌های جداشده رابه شهرستان نهاوندضمیمه کندتاباعث پیشرفت و شکوفایی و رشد و توسعه گردد. آب و هوا آب و هوای منطقهٔ نهاوند تحت تأثیر عرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، جهت و امتداد کوه‌ها و وزش‌بادهای محلی مختلف قراردارد. براساس آمار، میانگین سالانهٔ دما در منطقه در حدود ۱۲/۷+ درجه سانتی‌گراد است. سردترین ماه، دی ماه با میانگین ۵/۰- درجه سانتی‌گراد و گرم‌ترین ماه، تیرماه با میانگین ۲۵/۶+ درجه سانتی گراد است. رژیم افزایش دما تقریباً دارای نوسان منطقی است به‌طوری‌که از دی‌ماه تا تیرماه روند صعودی و افزایش دارد و از تیر به دی ماه بالعکس روند نزولی پیدا کرده و کاهش می‌یابد. بناهای تاریخی ترکان ترکان این مکان در دو کیلومتری نهاوند در جاده نهاوند بروجرد در شمال کوهانی در چند صد متری دانشگاه آزاد واحد نهاوند قرار دارد. باغ‌های زیبا و چند خانه ویران شده و یک درخت چنار بزرگ با قدمت بسیار زیاد وجود دارد اب این منطقه به شکل قنات است که متأسفانه به این منظقه توجه نمی‌شود. قناتهای نهاوند در سال ۱۳۲۸ آب شهر از چند رشته قنات و چشمه تأمین می‌شود: ۱ - قنات قیصریه که دارای ۴ سنگ آب است و از قنوات قدیمی شهر بوده در قیصریه خرابه مظهر شده خانه‌های چهار باغ و راسته میرزا آقا را مشروب می‌نماید. قنات چشمه عبدل که دارای یک سنگ آب است در علیای محله سادات مظهر شده قسمتی ازمحله سادات میرزا آقایی و چهار باغ را مشروب می‌نماید. قنات پهلوان محمدصادق که فعلاً دارای یک سنگ آب است و قسمتی از محله چهارباغ را مشروب می‌نماید. قنات گلشن در محله گلشن مظهر و آن محل را مشروب می‌نماید. علاوه بر این‌ها چند چشمه نیز به نام چشمه علی، دو خواهران، چاله اولاد و چشمه ملامحمد طاهر مورد استفاده‌است. حمام حاج آقا تراب حمام حاج‌آقا تراب یکی از بناهای تاریخی شهرستان نهاوند است که در سال ۱۳۵۶ در فهرست آثار ملی ثبت شده‌است. این حمام با صرف هزینه‌ای بالغ بر ۴۰۰ میلیون ریال به موزه مردم‌شناسی تبدیل شده و در روز جهانگردی افتتاح می‌شود. بگزارش البرز به نقل ازمیراث «محمود یاری» مسئول روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان همدان با اعلام خبر تبدیل شدن این حمام به موزه گفت: «با تفکیک دو بخش زنانه و مردانه و تزئین آن‌ها با ماکتهای مجزا، در بخش مردانه مراسم شستشو به نمایش گذاشته شده و در بخش زنانه مراسم حنابندان یک عروس به تصویرکشیده شده‌است.» وی افزود: «با افتتاح این موزه در پنجم مهرماه (روز جهانگردی) مردم نهاوند و گردشگران غیر بومی می‌توانند بخشهای مهمی از زندگی مردم پیشین منطقه به همراه آداب و رسوم و لباسهای محلی را ببینند.» حمام حاج آقا تراب که در بافت قدیمی شهر نهاوند قرار دارد از دو بخش مردانه و زنانه تشکیل شده‌است. بنای این ساختمان مربوط به دوران قاجار بوده و یکی از معدود جاذبه‌های تاریخی و قابل بازدید در نهاوند است. تزئینات بین بنا شامل گج بری، کاشی کاری و نقاشی یکی از نبردهای شاهنامه‌است. این حمام علاوه بر دو قسمت ماکتها حمام سرد و گرم، حجره شاه‌نشین و خزینه نیز دارد معبد سلوکی (لائودیسه) معبد «لااودیسه» در داخل شهر نهاوند که کتیبه‌ای از «آنتیوکوس سوم» و نیز تعدادی مجسمه برنزی خدایان یونانی در این کاوش کشف گردید. رودخانه گاماسیاب رودخانه گاماسیاب اصلی‌ترین رودخانه و زهکش طبیعی منطقه و هم‌چنین ملایر و تویسرکان است. این رودخانه از چشمه‌های آهکی واقع در ۲۱ کیلومتری جنوب شرقی نهاوند از دامنه‌های شمالی ارتفاعات‌گرین به نام سراب گاماسیاب سرچشمه می‌گیرد و پس از طی چند کیلومتر در نواحی کوهستانی وارد دشت می‌شود و در وسط دشت نهاوند در جهت جنوب شرقی - شمال غربی جاری می‌شود. کوه چهل تن کوه چل (چهل) تن با ارتفاع ۴۰۰۰ متر بلندترین کوه شهرستان نهاوند می‌باشد. در این کوه حداقل شش ماه از سال برف هست. کوه آردشان ارتفاعات شمالی نهاوند به موازات رشته کوه‌های زاگرس امتداد یافته که کوه آردشان با ارتفاع ۲۵۳۳ متر در شمال غربی شهر نهاوند و در دهستان طریق الاسلام واقع شده‌است. کوه چله کوه بان سره کوه گرین (گَرو) آدرس سراب‌های تفریحی و توریستی شهرستان نهاوند ۱-=== جنگل و سراب زیبای گیان واقع جنوب شهرستان نهاوند در۲۱ کیلومتر نهاوند به شهرگیان منتهی به سراب گیان === ۲-=== سراب زیبای گاماسیاب واقع در جنوب شرقی شهرستان نهاوند درکیلومتر ۲۱ جاده نهاوند به نورآباد لرستان === ۳-=== سراب زیبای فارسبان واقع در جنوب غربی شهرستان نهاوند در۴۰ کیلومتری نهاوند به روستای کمالوند === ۴-=== سراب زیبای کنگاور کهنه واقع در جنوب غربی شهرستان نهاوند به شهرفیروزان در۴۵ کیلومتری نهاوند و۱۵ کیلومتری شهر فیروزان روستایی کنگاور کهنه === ۵-=== تالاب زیبای ملوسان واقع در شمال شهرستان نهاوند در۲۵ کیلومتری نهاوند به روستای ملوسان نرسیده به روستای ده سرخه === ۶-=== سراب زیبای گردکانه واقع در جنوب شرقی شهرستان نهاوند در۲۵ کیلومتری سمت راست جاده نهاوند به نورآباد لرستان === ۷-=== سراب زیبای بنفشه واقع در جنوب شرقی شهرستان نهاوند در ۱۸ کیلومتری جاده نهاوند به روستای تازناب تاف === ۸-=== سراب زیبای باروداب واقع در شمال شرقی شهرستان نهاوند در ۴ کیلومتری جاده نهاوند به ملایر === تقسیمات کشوری تقسیمات کشوری بخش مرکزی دهستان شعبان دهستان طریق الاسلام دهستان گاماسیاب نقطه شهری: نهاوند بخش خزل دهستان خزل شرقی دهستان سلگی نقطه شهری: فیروزان بخش زرین‌دشت دهستان فضل دهستان گرین نقطه شهری: برزول بخش گیان دهستان سراب دهستان گیان نقطه شهری: گیان دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی این شهرستان هم‌اکنون دارای ۶ دانشگاه و مرکز آموزش عالی می‌باشد که عبارتند از: دانشگاه آزاد اسلامی واحد نهاوند (دانشگاه آزاد) دانشکده فنی و حرفه‌ای نهاوند (حاج حشمت شهبازی) دانشگاه ملی نهاوند (دولتی-سراسری) دانشگاه پیراپزشکی نهاوند (دولتی- علوم پزشکی) مرکز آموزش عالی امید نهاوند (غیردولتی- غیرانتفاعی) دانشگاه پیام نور واحد نهاوند (دانشگاه پیام نور) نهاوندیها مقالهٔ اهالی مشهور این شهر را در :رده:اهالی نهاوند ببینید. جستارهای وابسته جنگ نهاوند برزول گیان فیروزان چولک منابع اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران، تهران ۱۳۸۳، ص ۱۹۱ نهاوند ورزشکاران
3666
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF
مشهد
مَشهَد کلان‌شهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد با ۱۳ منطقهٔ شهری و مساحت شهری ۳۵۱ کیلومتر مربع، سومین شهر پهناور ایران پس از تهران (با ۷۳۵ کیلومتر مربع مساحت شهر) و اصفهان (با ۵۵۱ کیلومتر مربع مساحت شهری) است. همچنین براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ مشهد با ۳٬۰۰۱٬۱۸۴ تن جمعیت، دومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و نود و پنجمین شهر پر جمعیت دنیا به‌شمار می‌رود. این شهر به واسطهٔ وجود حرم علی بن موسی الرضا، هشتمین امام مذهب شیعه، سالانه پذیرای بیش از ۲۷ میلیون زائر از داخل و دو میلیون زائر از خارج از کشور است. شهر مشهد در حوزهٔ رودخانهٔ کشف‌رود و در دشت مشهد بین کوه‌های هزارمسجد و بینالود گسترده شده‌است. بیشینهٔ ارتفاع شهر مشهد ۱۱۵۰ متر و کمینهٔ آن ۹۵۰ متر است. شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و مرطوب برخوردار است. بیشینهٔ درجه حرارت در تابستان‌ها ۴۳ درجه بالای صفر و کمینهٔ آن در زمستان‌ها ۲۲ درجه زیر صفر است. مشهد دارای ۱۳ منطقهٔ شهرداری است و شهردار آن توسط شورای شهر ۱۵ نفره انتخاب می‌شود. این شهر دارای یک فرودگاه بین‌المللی، یک ایستگاه راه‌آهن و سه پایانه است که ارتباط آن با شهرهای دیگر را ممکن می‌سازد. حمل و نقل داخلی مشهد، توسط سامانهٔ تاکسی‌رانی و اتوبوس‌رانی و قطار شهری انجام می‌شود. اقتصاد مشهد متکی به گردشگری مذهبی با تمرکز بر حرم امام رضا است. در کنار آن، وجود مراکز تجاری بزرگ و امکانات پزشکی قابل توجه، موجب رونق گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت در این شهر نیز شده‌است. بیش از ۹۳٪ مردم مشهد فارسی‌زبان هستند. تراکم جمعیت در مشهد بیش از ۹ هزار تن در هر کیلومتر مربع است. این شهر در سال ۱۳۸۸ رسماً به عنوان «پایتخت معنوی ایران» انتخاب شد. نام واژهٔ «مَشْهَد» (جمع: «مَشاهِد») به‌معنی محل شهود و محل شهادت است. به‌باور شیعیان، علی بن موسی الرضا پس از قتل به‌دست مأمون، خلیفهٔ عباسی، در سال ۲۰۳ ه‍. ق، در آرامگاه هارون الرشید سناباد به‌خاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به‌نام «مشهدالرضا» خوانده شد و کم‌کم بر پهنهٔ آن، به‌ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی، افزوده شد و مردم توس (طوس) به مشهد کوچ داده شدند؛ و به‌مرور زمان نام مشهد بر این شهر ماندگار شد. به مشهد نام «قبلهٔ هفتم» را نیز اطلاق می‌کنند. پیشینهٔ کاربرد نام مشهد پیش از قتل علی بن موسی الرضا در ۲۰۳ ه‍. ق، و دفن او در کاخ حُمَید بن قَحطَبة در سناباد نوغان، خبری از مشهد نبود. حتی نام نوغان توس از سده‌های اولیهٔ اسلامی به بعد در متون راه یافته و پیش از آن تقریباً هیچ خبری از نوغان نیست، بلکه تنها از ولایت توس یا شهر توس اخباری در اساطیر و آثار حماسیِ بعد به چشم می‌خورَد. در نتیجه، تاریخچهٔ مشهد از ابتدا تا پیدایش اسلام در تاریخ توس، و در دو سدهٔ اسلامی در تاریخ نوغان مستتر است. اینکه توس هم یک شهر و هم یک منطقه است، همراه با این واقعیت که هر دو ناحیه، همواره به‌عنوان شهرهای اصلی منطقه در نظر گرفته می‌شوند، این باور نادرست را در میان جغرافی‌دانان متأخر عربی رواج داده که توس، پایتخت شهری دوبخشی شامل تابران و نوغان بوده‌است. این باور در مورد دوبخشی‌بودن شهر توس به‌طور عام در ادبیات اروپایی راه یافته‌است. سِر پِرسی سایکس و به‌دنبال وی، ئی. دیز صراحتاً این تصور را به‌چالش کشیدند. جغرافی‌دانان قدیم‌تر عرب به‌درستی تابران و نوغان را به‌عنوان دو شهر کاملاً مجزا، از یکدیگر متمایز کردند. ویرانه‌های تابران، توس و مشهد در حدود ۱۹ کیلومتری یکدیگر قرار دارند. مشهد در نوشتار محدثان، مورخان و جغرافی‌دانان دورهٔ اسلامی در سدهٔ سوم ه‍. ق، ابن بابویه قمی در کتاب عیون اخبار الرضا فصلی را به مشهد اختصاص داده و در تمامی اخبار و مطالب، همه‌جا واژهٔ «مشهد» و «مشهد رضوی» را آورده‌است. ابن حوقل در سدهٔ چهارم ه‍.ق به‌سادگی این مکان را مشهد نامیده؛ یاقوت حَمَوی، در بیانی صریح‌تر، آن را «مشهد رضوی حرم رضا» نام نهاده‌است. مشهد به‌عنوان نام یک مکان، نخستین بار در احسن التّقاسیم فی معرفةِ الأقالیم محمد مقدّسی (مَقدِسی) و اواخر دههٔ سوم قرن چهارم ه‍.ق پدیدار شده‌است. در حدود نیمهٔ قرن هشتم ه‍. ق، ابن بطوطه در سفرنامهٔ خود، از اصطلاح «شهر مشهد الرضا» استفاده کرده‌است. به‌نظر می‌رسد نام نوغان که هنوز هم بر سکه‌های نیمهٔ اول سدهٔ هشتم ه‍.ق تحت حاکمیت ایلخانیان دیده می‌شود، به‌تدریج جای خود را به «المشهد» یا «مشهد» داده باشد. در این دوره مشهد اغلب با صراحت بیشتری با عناوین «مشهد رضا»، «مشهد مقدس» و «مشهد توس» شناخته می‌شود. اغلب در ادبیات و به‌ویژه در شعر، تنها توس مد نظر قرار گرفته‌است؛ برای نمونه، «توس جدید» در مقابل «توس قدیمی» یا شهری مقتضیِ این نام. معین‌الدین محمد الزّمجی الاسفزاری، مورخ قرن نهم ه‍. ق، در کتاب روضات‌الجَنّات فی أوصاف مدینةِ هرات از آن با عنوان «مشهد مقدس رضوی» نام برده‌است. و صدرالمتألهین لاهیجانی در کتاب تاریخ و جغرافیای شهر مشهد در سدهٔ چهاردهم ه‍.ق از واژهٔ «مشهد مقدس رضوی» استفاده کرده‌است. پیشینه تاریخ اولیه منابع کهن یونانی، عبور و اقامت اسکندر کبیر در این سرزمین را که «سوسیا» (، ) خوانده می‌شد، به سال ۳۳۰ قبل از میلاد مسیح، گزارش کرده‌اند. سوسیا معادل «توس» در تلفظ یونانیان همراه اسکندر بود. توس را قلب منطقهٔ پارت می‌دانستند. پلینی بزرگ این‌چنین از شهر یاد می‌کند، که در میانهٔ پارت، در نزدیکی نسا و ارشاک (احتمالاً قوچان امروزی)، در منطقه‌ای خوش آب‌وهوا، شهری است که به‌واسطهٔ بنیانگذارش، آن را الکساندروپولیس (یعنی شهر اسکندر) می‌گویند. نقشهٔ تبیولا پیتینگریانا، که متعلق به اوایل دورهٔ رومی می‌باشد نیز این آبادی را در غرب شهر مرو، به جای سوسیا، «اسکندریّه» نامیده‌است. بسیاری از مورخان مسلمان، از قرن ۱۰ تا ۱۶ میلادی، تأسیس «سناباد» (نام قدیمی شهر) را به اسکندر نسبت داده‌اند. همچنین در منابع حدیث شیعه، که راویان، آن را به قرون ۷ تا ۹ میلادی متصل می‌کنند، نقل‌قول‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه علی بن موسی الرضا و هارون الرشید، در شهری دفن شده‌اند که آن را «بندهٔ نیکوکار، صاحب دو شاخ» بناء کرده‌است؛ عنوانی که معمولاً برای اسکندر کبیر شناخته می‌شود. حوضهٔ رودخانهٔ کشف‌رود که شهر مشهد در آن قرار دارد، به‌خاطر شرایط مناسب طبیعی، از پیش از اسلام به‌عنوان یکی از بخش‌های مورد توجه برای سکونت در خراسان به‌حساب می‌آمده‌است. در نزدیکی شهر کنونی مشهد، شهری به نام توس وجود داشته‌است. اهمیت این شهر در دوران اسلامی به استقرار یکی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های جهان که برای امام هشتم شیعیان، علی بن موسی الرضا، ساخته شده‌است، بازمی‌گردد. بنابراین، آنچه سناباد نوغان را در سرتاسر جهان مشهور ساخت، نه آرامگاه هارون الرشید، خلیفهٔ عباسی، بلکه زیارتگاه امام شیعه بود و شهر بزرگی که با گذشت زمان در اطراف روستایی کوچک گسترش یافت، المشهد (مشهد) عنوان گرفته که به معنای «حرم حزن‌انگیز» است (در درجهٔ اول، حرم شهیدی از خاندان پیامبر اسلام). در دورهٔ خلافت اسلامی به‌گفتهٔ تاریخ‌نویسان، هنگامی که یزدگرد سوم از برابر سپاهیان مسلمان عرب گریخت، راهی توس شد تا از کُنارَنگِ توس، مرزبان خود در آن خطه، پناه بخواهد، اما کنارنگ یزدگرد را از توس راهی مرو کرد. پس از آن، کنارنگیان به رغم فتح خراسان توسط اعراب، همچنان نفوذ خود را در خطهٔ توس حفظ کردند و تا پایان عصر امویان، در آن‌جا ماندند و تنها پس از یورش سرداران ابومسلم در سال ۱۲۹ ه‍.ق بود که آن‌جا را رها ساختند. تنها خبر شاهنامه که تاریخ هم آن را تأیید می‌کند پناهنده‌شدن یزدگرد سوم ساسانی به کنارنگ توس، پس از شکست از تازیان در زمان خلافت عثمان است. مأمون، جانشین هارون، پس از گذشت چند سالی از خلافتش بر اثر طغیانی که علیه وی توسط علویان پدید آمد، به قصد آن‌که تمایل شیعیان را به خود جلب کند، علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعه، را به جانشینی نامزد کرد و به دارالخلافه‌اش در مرو فراخواند. مأمون به همراه علی بن موسی الرضا، پس از یک سال ماندن در مرو، رهسپار بغداد شد. در طی راه در روستای نوغان، علی بن موسی الرضا، به خانهٔ امیر سناباد وارد و در آن‌جا به‌روایت شیعیان مسموم شد و در سال ۲۰۲ یا ۲۰۳ ه‍.ق پس از سه روز درگذشت و پیکرش در باغ حمید بن قحطبه در کنار مقبرهٔ هارون، در ۱٫۵ کیلومتری روستای سناباد مدفون شد. از همان زمان، این نقطه، مشهد الرضا و بعد به‌اختصار مشهد نام گرفت. در دوران حکومت‌های ایرانی تا عصر صفویه در ابتدای سده چهارم ه‍. ق، عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی — که با روی‌کارآمدن نصر بن احمد سامانی (۳۰۰ ه‍.ق) رونقی یافته‌بود — در سرزمین توس نیز به بار نشست. مشهد نیز همچون تمامی شهرهای بزرگ‌تر ایران بارها شاهد افزایش جنگ و وحشت درون دیوارهای خود بود. سبکتگین، مؤسس سلسلهٔ غزنویان، در زمان فتح توس آرامگاه علی بن موسی الرضا را ویران کرد. اما، بعداً پسرش، سلطان محمود، آن را بازسازی نمود. در سال ۴۲۸ ه‍.ق طی دوران حکومت سلطان مسعود غزنوی، حاکم بعدی خراسان به‌منظور حفاظت از آرامگاه علی بن موسی الرضا استحکامات دفاعی را بنا کرد. در سال ۵۱۵ ه‍.ق دیواری در اطراف شهر ساخته شد که گاهی اوقات امکان حفاظت در برابر حملات را فراهم می‌ساخت. در سال ۵۵۶ ه‍.ق ترک‌های غز موفق به گرفتن منطقه شدند، ولی از تاراج و غارت ناحیهٔ مقدس چشم‌پوشی کردند. در زمان سلجوقیان، توس درعین‌حال که از رونق درونی برخوردار بود، با بی‌مهری سلاطین روبه‌رو شد؛ ولی در این ایام خواجه نظام‌الملک وزیر شهیر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی در زمان وزارت ۳۰ ساله‌اش توجهی به توس داشت و حتی مسجدی هم در تابران ساخت. در ابتدای سده ششم ه‍.ق گویا تابران مدتی دچار قحطی و بلا بوده، این مطلب از نامه امام محمد غزالی به سلطان سنجر بر می‌آید؛ اما تابران در رهگذر زمان همچنان یکی از شهرهای مهم محسوب می‌شد. چنان‌که انوری شاعر معروف دربار سنجری در مدرسه منصوریهٔ تابران تحصیل می‌کرد و باغ و مدرسه آن را ستایش کرده‌است. ازجمله اماکنی که در عهد سلطان سنجر سلجوقی، به اصرار منابع شیعی متأخر، مانند مطلع‌الشمس و منتخب‌التواریخ، مورد توجه وی قرار داشت، مشهد بود؛ زیرا توس به‌واسطهٔ وجود حرم علی بن موسی الرضا، از قطب‌های تشیع در خراسان به‌شمار می‌آمد و بنابه اعتراف منابع شیعی آن دوره، مرکزی دینی برای شیعیان و مورد علاقهٔ ایشان بود و بنابه موقعیت جغرافیایی که بر سر راه‌های تجاری داشت، از مراکز اقتصادی، نیز محسوب می‌شد؛ و به‌این‌ترتیب، اهمیت سیاسی نیز یافته‌بود. در سده ششم ه‍.ق نخستین گنبد حرم بر فراز قبهٔ موجود، به‌فرمان سلطان سنجر سلجوقی و به‌کوشش وزیر وی، شرف‌الدین قمی ضمن تعمیر حرم ساخته شد که جنس آن گنبد از کاشی بود. این قبه (گنبد آغازین) همان است که امروزه از داخل حرم دیده می‌شود و سطح مقعر و مقرنسهای آینه کاری شدهٔ آن پیداست. در خلال سده‌های چهارم تا ششم ه‍. ق، در عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی–اسلامی، دانشمندان و رجال برجسته‌ای از آن برخاسته؛ و در دیگر نواحی، و به‌طور عمده در شهرهایی که بیشتر کانون توجه بود، شکوفا شدند. خواجه نظام‌الملک (۴۰۸ تا ۴۸۵ ه‍.ق)، امام محمد غزالی (۴۵۰ تا ۵۰۵ ه‍.ق)، احمد غزالی (۴۵۴ تا ۵۲۰ ه‍.ق)، ابوالقاسم فردوسی (۳۲۹ تا ۴۱۱ ه‍.ق)، اسدی توسی (متوفی ۴۶۵ ه‍.ق) و شیخ توسی (۳۸۵ تا ۴۶۰ ه‍.ق) از آن دسته‌اند. توس در سال ۷۹۱ ه‍.ق ضربهٔ مهلکی را از جانب میران‌شاه، پسر تیمور، دریافت کرد. زمانی که نجیب‌زادهٔ مغولیِ حاکم بر منطقه دست به شورش زده و تلاش کرد خود را مستقل سازد، تیمورلنگ پسر خود میرانشاه را برای مقابله با وی عازم منطقه کرد. توس پس از محاصره‌ای چندین ماهه مورد یورش قرار گرفت، به‌غارت و یغما برده شده و تلی از خاک از آن بر جای ماند؛ ده‌هزار نفر از ساکنان توس در این یورش قتل‌عام شدند. کسانی که از این کشتار همگانی جان سالم به‌در بردند در پناهگاه حرم امام رضا سکنی گزیدند. از این پس توس متروکه شد و مشهد جایگاه این شهر به عنوان پایتخت را از آن خود ساخت. بعد از آن، علی‌رغم تلاشی که شاهرخ و شیبک خان ازبک در ۹۱۵ ه‍.ق برای ساخت مجدد شهر انجام دادند، روی آبادانی به خود ندید و به‌تدریج روستاهای کوچکی جایگزین آن همه آوازه و رونق شد. از این زمان به بعد دیگر عصر حیات تابران به‌سر آمده‌بود و روی توجه تاریخ به‌سوی شهری قرار گرفت که قرن‌ها با نام نوغان و از این زمان به‌بعد با نام مشهد در کنار تابران قرار داشت و جای این شهر را گرفت. در روزگار دوران تیموری در سده نهم ه‍. ق، به‌دنبال کوشش‌های شاهرخ تیموری در آبادانی مشهد، به‌همت همسر وی گوهرشادآغا، نخستین مسجد جامع شهر مشهد (مسجد گوهرشاد) با نام وی در سمت قبلهٔ حرم رضوی که — صحن جنوبی را تشکیل می‌دهد — به‌اتمام رسید. از صفویه تا زندیه با توجه تیموریان به مشهد و به‌ویژه بعد از آن در دورهٔ صفویه با استقرار رسمی مذهب تشیع در ایران و توجه خاص صفویان به مشهد و نیز انتقال آب چشمه گیلاس در دو مرحله (دورهٔ تیموری و دورهٔ صفوی) به مشهد، امید حیات دوبارهٔ تابران به‌کلی از میان رفت. با پیشرفت خاندان صفوی عرصهٔ تازه‌ای از موفقیت برای مشهد آغاز شد. نخستین شاه این خاندان، شاه اسماعیل اول، شیعه را به‌عنوان مذهب رسمی بنیان نهاد و به‌دنبال این رویداد، شهرهای مقدس داخل مرزهای ایران به‌ویژه مشهد و قم، به شاخصه‌ای اصلی در برنامهٔ وی بدل شدند، چنان‌که در مورد جانشینانش نیز همین‌طور بود. زیارت این آرامگاه‌های مقدس رونق قابل‌توجهی را برای این شهرها به ارمغان آورد. در مشهد، بارگاه سلطنتی، فعالیت ساخت‌وساز وسیعی را به‌نمایش گذاشت. در این رابطه به‌ویژه شاه تهماسب اول، جانشین شاه اسماعیل اول و شاه عباس اول از چهره‌های شاخص به‌شمار می‌آیند. سلاطین صفوی که در اعتلای شعائر مذهب شیعه سعی وافر داشتند، خراسان و به‌ویژه مشهد را مورد توجه خاص قرار دادند. برهمین‌اساس، هرات در عهد شاه اسماعیل اول از دارالملک خراسان خارج شد و شهر مشهد جای آن را گرفت. در زمان شاه طهماسب اول، خان‌های شیبانیان چند بار به مشهد حمله و یک بار در سال ۹۳۶ آن را تصرف کرد. سال ۹۹۷ سال فاجعه‌انگیزی برای مشهد بود. عبدالمؤمن شیبانی پس از چهار ماه محاصره، شهر را مجبور به تسلیم کرد. خیابان‌های شهر مملو از خون شدند و غارت و تاراج سرتاسری در دروازه‌های منطقهٔ مقدس تمامی نداشت. شاه عباس اول که از سال ۹۹۳ تا صعود رسمی تاج و تختش به قزوین در سال ۹۹۵ در مشهد زندگی می‌کرد، تا سال ۱۰۰۶ قادر به بازپس‌گیری مشهد از ازبک‌ها نبود. در دوران پادشاهی شاه عباس اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. شاهراهی میان اصفهان، مشهد و هرات احداث گردید و کاروانسراها و آب‌انبارهای بزرگ در مسیر آن ساخته شده، حرم رضوی نیز در این عهد توسعه یافت. همچنین خیابانی مستقیم از غرب به شرق شهر مشهد در دورهٔ شاه عباس احداث شد که از میان آن نهری جاری بود. از اقدامات دیگر وی در مشهد می‌توان به انتقال آب چشمه گیلاس به مشهد اشاره کرد. شاه عباس، مشهد را به‌طور رسمی «شهر مقدس ایران» قرار داد تا مردم به زیارت امام هشتم شیعیان بروند و از رنج و مشقت‌های سفر حج و سخت‌گیری‌های حکام ولایات عثمانی دیگر خبری نباشد. در ایرانِ عصر صفوی تنها سیزده شهر دارای بیگلربیگی عظیم‌الشأن بودند که یکی از آن‌ها مشهد بود. بیگلربیگی مشهد حاکمان تابعی هم داشت که عبارت بودند از حکام سرخس، نیشابور، ترشیز، ابیورد، آزادوار، نسا، سبزوار، اسفراین، حورور ویساکوه، درون، تربت و بزاندوق. همچنین ظاهراً مشهد یکی از معدود شهرهای قلمرو صفویه بوده که در روزگار شاه سلیمان و شاه سلطان حسین در آن سکه ضرب می‌شده‌است. در سال ۱۱۳۵ و با آغاز حکومت شاه تهماسب دوم، ایل افغانی ابدالی به خراسان حمله کرد. مشهد سقوط کرد؛ ولی در سال ۱۱۳۸ ایرانی‌ها موفق شدند پس از یک محاصرهٔ دوماهه این شهر را باز پس گیرند. خراسان در زمان نادر شاه افشار شامل بخش‌هایی از افغانستان و ماوراءالنهر بوده‌است که در سایهٔ توسعه‌طلبی‌های نظامی نادر تا مرز هند و ترکستان گسترش یافت. نادر، پایتخت را از اصفهان که یادگار طرفداران صفوی بود به خراسان انتقال داد. او با استفاده از موقعیت ژئوپولتیک خراسان توانست به اهداف سیاسی خود دست یابد. مشهد مرکز سیاسی دولت وی و دژ کلات، حصاری طبیعی در مواقع بحرانی گشت. ارتش او متکی بر نیروی رزمی قومیت‌های گوناگون به‌ویژه عشایر خراسان بود. مشهد در زمان سلطنت نادر به اوج خود رسید. نادر مشهد را به پایتختی برگزید زیرا با توجه به گسترش زیاد متصرفاتش در شرق، مشهد از اصفهان، پایتخت صفویان، دارای مرکزیت بهتری بود. او یکی از بانیان بزرگ حرم علی بن موسی الرضا به‌شمار می‌آید. نادر به‌شکرانهٔ پیروزی بر ملک محمود سیستانی، گلدسته‌ای طلایی در جنوب صحن عتیق (انقلاب فعلی) و شمال‌غربی گنبد بنا کرد. در همان زمان گلدستهٔ شاه تهماسبی را — که در سمت دیگر صحن قرار داشت — برای این که با گلدستهٔ مذکور متناسب باشد خراب کرد و تجدید بنا نمود. هنگامی که نادر با غنایم فراوان از هند بازگشت هدایای زیادی به حرم عرضه داشت و دستور داد ایوان امیرعلیشیر نوایی را از نو بنا کنند و با الواح زرین بپوشانند که اکنون به نام ایوان طلای نادری مشهور است. سقاخانهٔ وسط صحن نیز به امر وی بنا گردید. همچنین چهارصد جلد کتاب به کتابخانهٔ آستان قدس اهدا کرد که بدین‌ترتیب در شمار بزرگ‌ترین واقفین حرم درآمد. دوران شکوه و جلال مشهد دیری نپایید زیرا علی‌رغم توجهی که نادر به حرم و شهر داشت، سختگیری‌های پی‌درپی وی در سال‌های بعد برای مردم ساکن شهر دشوار و طاقت‌فرسا بود. پس از نادر و جانشینانش، آخرین پادشاه افشاری، شاهرخ، به مدت ۵۰ سال به‌طور ضعیف و تحت نفوذ امرا و فرماندهان ایلات خراسانی و حمایت‌های احمدشاه درانی در بخش کوچکی از خراسان غربی به مرکزیت مشهد فرمان راند. احمد شاه و جانشین وی تیمور شاه، شاهرخ را به‌عنوان خراج‌گزار در متصرفات خراسان گماردند و بدین‌ترتیب خراسان به‌نوعی دولت حائل بین آنان و ایران تبدیل شد. سلطنت شاهرخ نابینا با وقفه‌های کوتاه‌مدت و مکرر، بدون هیچ‌گونه واقعهٔ به‌ثبت‌رسیدهٔ خاصی سپری شد. پس از مرگ تیمور شاه (۱۲۰۷) آقا محمد خان پایه‌گذار سلسلهٔ قاجار موفق شد در سال ۱۲۱۰ قلمرو حکومتی شاهرخ را تصاحب کرده و وی را به مرگ محکوم کند و این پایان جدایی خراسان از دیگر بخش‌های ایران بود. در سدهٔ نوزدهم مشهد شهری دارای یک حصار و قلعهٔ نظامی جهت حفاظت از حملات بود. این شهر شش محلهٔ بزرگ و ده محلهٔ کوچک‌تر داشت. در میانهٔ شهر خیابان اصلی قرار داشت که شهر را به دو نیمه تقسیم می‌کرد و در طول آن نهر آبی جاری بود که منبع اصلی آب شهر بود. منبع اصلی درآمد شهر ناشی از حرم رضوی و زائران آن بود. در دوران قاجاریه و پهلوی اعتراض مردم مشهد به حکومت آصف‌الدوله، حاکم خراسان، اعتراض نسبت به واگذاری امتیاز تنباکو و خیزش مردمی در جریان انقلاب مشروطه، از مهم‌ترین وقایع دوران قاجاریه در مشهد به‌شمار می‌رود. مشهد در زمرهٔ نخستین شهرهای کشور بود که مردم آن نسبت به انعقاد قرارداد تنباکو و ورود کارکنان شرکت رژی به این شهر، در روز ۱۳ مهر ۱۲۷۰ اعتراض کردند و دست به تظاهرات زدند. واکنش مأموران فتحعلی‌خان صاحب دیوان، حاکم وقت خراسان، به این اعتراض، استفاده از زور و سرکوب معترضان بود. با ضرب و جرح راهپیمایان، تعداد زیادی از مردم مشهد در اعتراض به این رفتار در مسجد گوهرشاد متحصن شدند. ناصرالدین شاه ناچار شد اجرای قرارداد را در مشهد، شش ماه به تأخیر بیندازد و پس از آن نیز اجرای قرارداد در مشهد اجباری نبود. مشهد، مرکز ایالت خراسان، نقشی بارز در مبارزات ضد استبدادی ایرانیان — که به انقلاب مشروطه منجر شد — ایفا کرده‌است و برخی کارشناسان، با اتکا به همین سابقهٔ مبارزاتی، برای این شهر نقشی پیشروانه و الهام‌بخش در روند پیروزی انقلاب مشروطه قائل شده‌اند. با پیروزی انقلاب مشروطه، و به‌رغم مبارزات آزادی‌خواهان، فضای مشهد اختناق‌آلود و پرتنش شد و مشروطه‌خواهان در رسیدن به آرمان‌های خویش توفیق چندانی نیافتند. بسیاری از آزادی‌خواهان مشهد دستگیر، زندانی، و تبعید شدند و مشروطه و مشروطه‌خواهی در این شهر منزوی و سرکوب شد. برخلاف نظر رایج، که انزوای مشروطه در مشهد را به عدم‌اقبال مردم این شهر نسبت به مشروطه نسبت می‌دهد، مشکل اصلی این شهر، علاوه‌بر وجود نهادهای مشروعه‌خواه، حضور گستردهٔ نیروهای روسی و مداخلات و کارشکنی آن‌ها در راه پیشبرد مشروطه بوده‌است. مداخلات روس‌ها در مشهد سرانجام منجر به ماجرای به‌توپ‌بستن حرم علی بن موسی الرضا شد. روس‌ها این اقدام را به‌منظور ترساندن مشروطه‌خواهان مشهد و دادن هشدار به دولت مشروطه و مشروطه‌خواهان دیگر شهرها انجام دادند. به‌این‌ترتیب مشروطه‌خواهان در مشهد به‌شدت منزوی و سرکوب شدند و ناامیدی و رخوت نه فقط مشهد بلکه سراسر نواحی شمالی و دیگر ایالات ایران را فراگرفت. در سال ۱۲۹۰ یوسف خان از خواص هرات با نام محمدعلی‌شاه در مشهد اعلام استقلال کرد. روس‌ها به این بهانه در ۹ فروردین ۱۲۹۱، مشهد را به‌توپ بستند و بسیاری از مردم، شهروندان و زائرین کشته شدند. پس از این واقعه یوسف خان توسط ایرانیان، زندانی و به‌مرگ محکوم شد. مهم‌ترین واقعهٔ تاریخ سیاسی معاصر مشهد، واقعه مسجد گوهرشاد در زمان رضاشاه است. در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ جمعیت زیادی در مسجد گوهرشاد تجمع کردند و علیه اقدامات دولت در رابطه با قوانین برای مدرن‌سازی ایران — مانند اجباری‌شدن برسرنهادن کلاه شاپو — اعتراض نمودند. مأموران نظامی و انتظامی با مردم درگیر شدند و تعدادی از مردم درون مسجد کشته شدند. در این واقعه تعداد بسیاری مجروح و بازداشت شدند. کشتار مردم در این مسجد به‌اندازه‌ای بود که به‌نقل از شاهدان عینی چند کامیون جنازه از صحنهٔ کشتار خارج کردند. توسعهٔ شهر در دهه ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۵ در جنوب‌غربی و غرب صورت گرفت. راه‌آهن و فرودگاه تأثیر زیادی بر چگونگی هدایت توسعه داشته‌اند. در دهه ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵، جادهٔ جدید تهران باعث توسعهٔ شهر به سمت جنوب گردید. از سال ۱۳۴۵ به‌بعد توسعهٔ شهر منطبق با طرح جامع هدایت شده‌است. در سال ۱۳۵۵ محور اصلی جادهٔ سنتو، دانشگاه فردوسی و پارک ملت توسعهٔ شهر را به‌سمت غرب تشدید نمودند. این شهر قرار بود به دو قسمت مذهبی–سنتی (مشهد شرقی یا رضوی) و توریستی–مدرن (مشهد غربی یا پهلوی) تقسیم شود، که با انقلاب اسلامی ناکام ماند. در سال ۱۳۴۷ طرح نوسازی اطراف حرم علی بن موسی الرضا توسط معمار و شهرساز ایرانی، داریوش بوربور، ارائه شد و در سال ۱۳۵۰ به‌تصویب رسید. در سال ۱۳۵۵ ساختمان‌های اطراف به منظور آماده‌سازی برای اجرای نوسازی تخریب شدند و کسبهٔ ساختمان‌های مشمول تخریب، به بازار وسیعی که بدین‌جهت طراحی و اجرا شده‌بود، منتقل گردیدند. پس از انقلاب این طرح ادامه نیافت. در دوران جمهوری اسلامی در دورهٔ شهرداری شهردار پژمان، توسعه طبق طرح جامع پیشین با پاره‌ای تغییرات انجام گردید و شهرستان بینالود به‌عنوان بخش گردشگری مشهد معرفی گردید. اکنون، ساختار کالبدی شهر به صورت قطاعی است. مراکز تجاری و خدماتی در اطراف حرم و قطاع غربی تمرکز یافته‌اند و واحدهای مسکونی در دو محور غرب و شرق قرار دارند. در سال‌های اخیر حرکت ساخت و سازهای مدرن در مشهد شتاب بیشتری گرفته‌است. براساس چشم‌انداز مشهد در سال ۱۴۰۰ این شهر به شهری مدرن با معماری اسلامی–مدرن تبدیل خواهد شد. در این راستا ۴۸ پروژهٔ بزرگ معماری برای شهر در نظر گرفته شده‌است. بااین‌حال، برخی از کارشناسان معتقدند که این پروژه‌ها جلوهٔ اسلامی شهر را خدشه‌دار می‌کند. همچنین ساخت‌وسازهای جدید در اطراف حرم علی بن موسی الرضا باعث شده که خط آسمانی و منظر تاریخی و فرهنگی مجموعهٔ حرم مورد تعرض قرار گیرد. این مسئله باعث بروز واکنش‌هایی از سوی برخی چهره‌های مذهبی و سیاسی شد؛ و همین‌طور ثبت شدن این مجموعه در میراث جهانی یونسکو را با مشکل روبرو کرده‌است. جغرافیا موقعیت جغرافیایی شهر مشهد مرکز استان خراسان رضوی با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، در شمال‌شرق ایران و در طول جغرافیایی ۵۹ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۶۰ درجه و ۳۶ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۸ دقیقه و در حوضهٔ آبریز کشف‌رود، بین رشته‌کوه‌های بینالود و هزارمسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا حدود ۱۰۵۰ متر (حداکثر ۱۱۵۰ متر و حداقل ۹۵۰ متر) است. زمین‌شناسی دشت مشهد به‌صورت دره‌ای وسیع دارای ابعادی به‌طول بیش از ۱۰۰ کیلومتر و عرض متوسط حدود ۲۵ کیلومتر و وسعت حدود ۲۵۰۰ کیلومتر مربع است. دشت مشهد با مختصات طول جغرافیایی ´۲۱:°۵۸ تا ´۰۸:°۶۰ درجهٔ شرقی و عرض جغرافیایی ´۴۰:°۳۵ تا ´۰۳:°۳۶ درجهٔ شمالی در حوضهٔ آبریز رودخانهٔ کشف‌رود در خراسان رضوی قرار دارد. از میان سازندهای موجود در این دشت، سازند مزدوران (سازند دوران دوم) در رابطه با منابع آب زیرزمینی حائز اهمیت است. این سازند که از رسوبات سخت کربناته تشکیل شده، به‌دلیل وجود فضاهای خالی کارستی، قادر است سفره‌های آب زیرزمینی را به وجود آورد. ازجمله منابع آب سطحی این دشت نیز می‌توان به خود رودخانهٔ کشف‌رود اشاره کرد. این رودخانه در گذشته دارای آب زیادی بوده؛ ولی درحال‌حاضر به‌علت پایین‌افتادن سطح آب زیرزمینی و در نتیجه قطع‌شدن زهکش‌ها تنها در مواقع سیلابی شدید، مقداری آب از سرشاخه‌های آن وارد می‌شوند. اقلیم مشهد به‌دلیل موقعیت جغرافیایی خاص که در منطقهٔ مرزی بین شمال و جنوب خراسان قرار دارد و نیز تداخل جبهه‌های مختلف آب‌وهوایی، دارای آب‌وهوا و خصوصیات ویژهٔ اقلیمی است و قسمت اعظم دشت مشهد–نیشابور، جزء اقلیم سرد و خشک و قسمتی از دشت مشهد–قوچان، نیمه‌خشک و سرد و بخش کوچکی از بلندترین ارتفاعات رشته‌کوه‌های بینالود و هزارمسجد جزء اقلیم مرطوب سرد است و درمجموع شهر مشهد دارای آب‌وهوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و مرطوب برخوردار است. وزش بادها در شهر مشهد بیشتر در جهت جنوب‌شرقی به شمال‌غربی است. بیشینهٔ درجه حرارت در تابستان‌ها ۴۳ درجه بالای صفر و کمینهٔ آن در زمستان‌ها ۲۳ درجه زیر صفر است. زمین‌لرزه منطقهٔ خراسان در طول تاریخ همیشه یکی از فعال‌ترین مناطق زمین‌لرزه‌خیز کشور بوده‌است. آمار چهل سال گذشته نشان می‌دهد که بیش از نیمی از قربانیان زمین‌لرزه در ایران را قربانیان این منطقه تشکیل می‌دهند. زلزله‌های زیادی در مشهد رخ داده که حدود ۱۴ واقعه متعلق به سال‌های ۱۰۰۸، ۱۰۵۲، ۱۰۵۳، ۱۰۵۹، ۱۰۷۷، ۱۰۸۴، ۱۰۸۷، ۱۱۱۸، ۱۱۱۹، ۱۲۱۴، ۱۲۳۲، ۱۲۳۶، ۱۲۵۴، ۱۲۷۴ ه‍.ق در کتب تاریخ به ثبت رسیده‌است. در پانزدهم ربیع‌الثانی سال ۱۰۸۴ ه‍.ق به هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوی زمین‌لرزهٔ ویرانگری در مشهد رخ داده که حدود دوسوم شهر مشهد ازجمله گنبد حرم علی بن موسی الرضا، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسهٔ بالاسر، مدرسهٔ پایین‌پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار کشته شدند. یکی از گسل‌های مشهد، گسل شمال مشهد است. این گسل ادامهٔ گسل توس است که در شمال شهر توس از گسل کشف‌رود منشعب شده و با امتداد شمال‌غرب–جنوب‌شرق از گوشهٔ شمالی مشهد عبور می‌کند. در گزارش شماره ۷۲ سازمان زمین‌شناسی این گسل تحت عنوان گسل توس نامیده شده‌است. در گزارش مزبور ادامهٔ گسل به سمت شمال‌شرق که توسط آبرفت پوشیده شده به صورت گسل احتمالی نشان داده شده‌است. بربریان و همکاران، کانون سطحی زلزلهٔ تاریخی ۱۵۹۸ مورخ ۳ ژوئیهٔ ۱۹۷۳ با بزرگی ۶/۶، اول آوریل ۱۶۷۸ و ۲۶ فوریه ۱۸۸۳ را در مجاورت گسل احتمالی توس مشخص نموده‌اند. جمعیت‌شناسی شهر مشهد، در سدهٔ اخیر از رشد جمعیت بالایی برخوردار بوده‌است. در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ انجام گرفت، این شهر، با ۲۴۱٬۹۸۹ نفر جمعیت پس از شهرهای تهران، تبریز و اصفهان، چهارمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری بعدی و در سال ۱۳۴۵، این شهر پس از تهران و اصفهان، جایگاه سوم را در بین شهرهای ایران داشت. در سرشماری سال ۱۳۵۵، مشهد، پس از تهران، دومین شهر پرجمعیت ایران بود و تا آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵، همین جایگاه را داشته‌است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر مشهد در این سال، بالغ بر ۳٬۰۰۱٬۱۸۴ تن بوده‌است. قومیت نظرسنجی سال ۱۳۸۹ طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظرسنجی نمونه‌گیری شد در مشهد به قرار زیر بود: در مشهد جمعیت قابل‌توجهی از مهاجران افغان سکونت دارند. این مهاجران بیشتر پس از حملهٔ شوروی سابق به افغانستان و ظهور طالبان و متعاقب آن حمله به افغانستان توسط آمریکا و نیروهای ناتو، به ایران مهاجرت کردند. درخلال سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ جمعیتی قریب به ۵٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر به‌صورت گروهی به کشور و به‌تبع آن به استان خراسان و شهر مشهد وارد شدند. پس از حملهٔ آمریکا به افغانستان، حدود یک میلیون نفر مهاجر مجاز و ۲٬۵۰۰٬۰۰۰ میلیون نفر مهاجر غیرمجاز به کشور وارد شدند. ازسوی‌دیگر، هم‌زمان با آغاز جنگ ایران و عراق جمعیتی دیگر از آوارگان عراقی نیز در اثر بروز جنگ و ناآرامی مجبور به ترک عراق شده که بسیاری از آن‌ها به‌دلیل باورهای دینی و اعتقادی و روابط اجتماعی و فرهنگی با شهروندان ایرانی، در استان خراسان رضوی به‌ویژه شهر مشهد و سایر شهرستان‌های استان — مانند نیشابور — اسکان یافتند و بسیاری از آنان با زنان ایرانی ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده‌اند. براساس طرح جامع سرشماری و شناسایی اتباع خارجی در سال ۱۳۷۹–۱۳۸۰ جمعیتی در حدود ۱۴۲٬۰۰۰ نفر تبعهٔ افغانی، ۱۳٬۹۰۰ نفر تبعهٔ عراقی و ۱۰۰ نفر سایر ملل در استان خراسان رضوی شناسایی شدند. هم‌اکنون براساس آمارهای موجود نزدیک به ۶۰٬۰۰۰ نفر دانش‌آموز تبعهٔ خارجی که ۹۰٪ آنان را اتباع افغانستان تشکیل می‌دهند در مدارس دولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین قریب به ۲۷۰۰ نفر دانشجوی تبعهٔ خارجی در مراکز آموزش عالی استان مشغول به تحصیل هستند. برطبق آمار ادارهٔ کل امور اتباع و مهاجرین استانداری خراسان رضوی، ۹۵٪ مهاجرین این استان در مشهد ساکن هستند. در سال‌های اخیر، مشهد شاهد مهاجرت اقوام بلوچ و کرد نیز بوده‌است. این موضوع سبب واکنش برخی از روحانیون کشور نظیر مکارم شیرازی شده‌است. بنابر گفتهٔ آنان، این مهاجران، که عمدتاً اهل تسنن هستند، با خرید ملک و زمین در مشهد و دیگر شهرهای کشور مانند شیراز و ارومیه، درصدد تغییر بافت مذهبی این شهرها بوده و زمینه را برای نفوذ وهابیت و نیروهای تکفیری فراهم می‌کنند. درواکنش به این اظهارات، مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، این سخنان را نگران‌کننده و ناشی از بالارفتن سن و زودباوری آیت‌الله مکارم عنوان کرد. زبان زبان مردم مشهد، زبان فارسی با گویش و لهجهٔ مشهدی است. این لهجه سرشار از واژه‌های کهن و ریشه‌دار زبان فارسی است. لهجهٔ مشهدی یکی از لهجه‌های مهم و تأثیرگذار فارسی به‌شمار می‌آید و به‌نوعی خاستگاه ادبیات اصیل شاعران ناماوری چون فردوسی، عطار و خیام است. این لهجه را شاخه‌ای از فارسی دری می‌دانند و بسیاری از واژگان گمشدهٔ این زبان را می‌توان در گفتار عامیانهٔ مشهدی‌ها جستجو کرد. به‌واسطهٔ اختلاط و ارتباط نزدیک مشهدی‌ها با سایر اقوام، ردپایی از زبان‌ها و گویش‌های دیگر نظیر عربی، ترکی، مغولی، افغانستانی (پشتون)، کُردی، انگلیسی، هندی، روسی و فرانسوی را می‌توان در آن دید. تقی وحیدیان کامیار، استاد دانشگاه فردوسی مشهد می‌گوید: وی می‌افزاید: مهدی سیدی، پژوهشگر و کارشناس در زمینهٔ لهجه و گویش مشهدی، می‌گوید: امروزه کمتر کسی در بین قشر جوانِ مشهد با این لهجه صحبت می‌کند. بیشترِ جوانان مشهدی، صحبت‌کردن با این لهجه را نوعی سرشکستگی می‌پندارند. بااین‌همه، هنوز این لهجه و گویش در میان قدیمی‌ها رواج دارد. کارشناسان، یکی از دلایل عدم‌اقبال مردم نسبت به لهجهٔ مشهدی را عملکرد نه‌چندان مثبت صداوسیما می‌دانند. مذهب بیشتر مردم شهر مشهد، مسلمان و شیعهٔ دوازده امامی هستند. این موضوع به‌واسطهٔ وجود حرم علی بن موسی الرضا در این شهر نیز تشدید شده‌است. بااین‌حال، اقلیت‌های دینی دیگری نیز در مشهد وجود داشته یا دارند. در مشهد محله‌ای به نام «محلهٔ جدید» وجود دارد که مجتمع مسکونی یهودیان در مشهد بود. این محله منازل بزرگ و محکم با دیوارهای بلند داشت و خانه‌ها از داخل با یکدیگر مرتبط بود. اقلیت یهودی مشهد که بینش و هوشیاری اقتصادی داشتند با توسعهٔ عمرانی مشهد به خیابان‌های جنت و جم (پاسداران کنونی) نقل‌مکان کردند و عده‌ای هم به اسرائیل مهاجرت کردند. مهاجران ارمنی از اواخر قرن نوزدهم م و در زمان حکومت قاجار از مرز باجگیران و درگز وارد این استان شدند و سپس در شهرهای مشهد، قوچان، نیشابور، شیروان، سبزوار، بجنورد و درگز اقامت گزیدند. بعدها تجار ارمنی از مناطق دیگر ایران مانند آذربایجان و اصفهان نیز به این استان نقل‌مکان کردند و به کارهای تجاری و صنعتی مشغول شدند. اکثر کارخانه‌های ارمنیان کارخانه‌های تصفیهٔ پنبه، تولید الکل صنعتی و پزشکی، قیرسازی و نخ‌ریسی بودند. مطابق برخی منابع، در ۱۹۶۵، ۵۱ خانوار ارمنی در مشهد اقامت داشته‌اند و مطابق آمار ۱۹۶۶، ۳۲۰ ارمنی در مشهد و ۵۲۱ ارمنی در کل استان خراسان ساکن بوده‌اند. در ۱۹۱۳، ارمنیان مشهد مدرسهٔ هایکازیان را — که در واقع شعبه‌ای از مدرسه هایکازیان تهران بود — تأسیس کردند. در ۱۹۴۱، کلیسای مسروپ مقدس، که نزد اهالی به «کلیسای حضرت مریم» نیز معروف است، احداث شد. اهالی ارمنی شهر مشهد دارای گورستان ویژهٔ خود بوده‌اند که سال تأسیس آن به ۱۹۴۴ بازمی‌گردد. در این گورستان نمازخانه‌ای هم وجود داشت. غیر از سنگ قبرهای متعلق به ارمنیان، در قسمت خاصی از آن قطعه‌ای به ۳۲ سرباز لهستانی که در زمان جنگ جهانی دوم در محلی نزدیک قوچان کشته شده‌بودند اختصاص یافته‌بود. انجمن فرهنگی ـ ورزشی آرارات نیز از ۱۹۸۳ در این شهر شعبه‌ای ایجاد کرده‌است که تاکنون به فعالیت‌های فرهنگی ورزشی خود ادامه می‌دهد. در مشهد اقلیتی از بهاییان نیز هستند، اما به‌دلیل فقدان آمار رسمی تعداد آنان مشخص نیست. در سال ۱۳۴۵، در اوایل صدارت امیرعباس هویدا، ایران به ۲۴ «قسمت امری» تقسیم می‌شد. هر قسمت امری دارای مرکزی بود که محفل آن به «محفل روحانی مرکز قسمت امری» موسوم بود و خراسان به مرکزیت مشهد یکی از آن قسمت‌های امری بود. در سال ۱۳۴۹ تعداد مراکز قسمت امری ایران به ۶۷ مرکز رسید و در «نقشهٔ پنج ساله»، که به اواخر دوران سلطنت پهلوی تعلق دارد، باید تعداد محافل محلی ایران به ۱۱۰۰ محفل می‌رسید. جاذبه‌های گردشگری جاذبه‌های مذهبی در تاریخ ۸ آبان ۱۳۸۸ مصادف با سالروز تولد امام هشتم شیعیان، توسط محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مشهد رسماً به عنوان «پایتخت معنوی ایران» انتخاب شد. مهم‌ترین مکان مذهبی شهر مشهد که مهم‌ترین مکان مذهبی ایران نیز هست، حرم علی بن موسی‌الرضا است که سالانه پذیرای بیش از ۲۷ میلیون زائر داخلی و دو میلیون زائر خارجی است. موزه‌های آستان قدس رضوی نیز — که خود شامل چندین موزه است — در مجموعهٔ حرم قرار دارد. آرامگاه علی بن موسی الرضا و سایر مکان‌های مذهبی آرامگاه علی بن موسی الرضا در مشهد که با نام حرم امام رضا و حرم رضوی شناخته می‌شود، مجموعه‌ای دربرگیرندهٔ آرامگاه علی بن موسی الرضا و بناهایی دیگر است. این مجموعه از نظر مساحت بزرگ‌ترین و از لحاظ جمعیت دومین مسجد در جهان است. این مجموعه شامل مسجد گوهرشاد، یک موزه، دو کتابخانه، چهار مدرسه علوم دینی، یک گورستان، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، یک سالن غذاخوری برای زائران، رواق‌های وسیع برای نمازگزاران و چندین ساختمان دیگر است. این مجموعه یکی از مراکز گردشگری در ایران است. حرم به تنهایی محوطه‌ای به مساحت ۲۶۷٬۰۷۹ مترمربع را پوشش می‌دهد و درصورتی‌که هفت صحن با مساحت ۳۳۱٬۵۷۸ به آن افزوده شود، مساحت نهایی مجموعه ۵۹۸٬۶۵۷ مترمربع می‌شود. هر سال مراسم غبارروبی در این مکان انجام می‌شود. دیگر مسجدها، حسینیه‌ها و امامزاده‌ها ازجمله مکان‌های مذهبی هستند که دارای زیارت کنندگان فراوانی هستند. مسجد جامع گوهرشاد واقع در محدودهٔ حرم رضوی، مسجد هفتاد و دوتن، مصلی طرق، مسجد و حسینیه کرامت، آرامگاه پیر پالاندوز، آرامگاه شیخ نخودکی، گنبد خشتی، گنبد سبز و آرامگاه خواجه ربیع ازجمله مکان‌های مذهبی مشهد هستند. همچنین امامزاده ناصر و یاسر در نزدیکی طرقبه و آرامگاه امامزاده یحیی در جاده سرخس، آرامگاه خواجه اباصلت و آرامگاه خواجه مراد در جاده فریمان در نزدیکی مشهد قرار دارند. جاذبه‌های تاریخی از سناباد و توس قدیم آثار تاریخی زیادی بر جای نمانده‌است. هم‌اکنون شهر توس در حال بازسازی است. چهار طاقی بازه هور از قدیمی‌ترین بناهای موجود در محدودهٔ شهر است که زمان ساخت آن را سدهٔ سوم م تخمین می‌زنند. برخی از جاذبه‌های تاریخی مشهد عبارتند از: آرامگاه نادرشاه، آرامگاه خواجه ربیع، آرامگاه فردوسی، ایستگاه راه‌آهن، گنبد خشتی، گنبد هارونیه و مدرسه عباسقلیخان. جاذبه‌های طبیعی جاذبه‌های طبیعی که در نزدیکی شهر مشهد قرار دارند، شامل ییلاقات شاندیز، طرقبه، زشک، روستای کنگ، نغندر، جاغرق، چالیدره، پارک جنگلی وکیل‌آباد، باغ‌وحش وکیل‌آباد، آبشار ارتکند، پارک جنگلی نه‌دره در دو کیلومتری جنوب مشهد، بوستان کوهسنگی، آبشار قره سو، دره اخلمد، فریزی، سد ارداک، هفت حوض، چشمه گیلاس و چشمه گراب هستند. پارک جنگلی طرق (انقلاب) در حاشیهٔ جنوب‌شرق مشهد، در نزدیکی پلیس راه، یکی از بزرگ‌ترین اماکن در اسکان و ارائه خدمات گردشگری به شهروندان و زائران است. این پارک در سال ۱۳۴۰ احداث شده، و در سال ۱۳۷۹ بازپیرایی گردیده‌است. پارک جنگلی طرق دارای فضاهای تفریحی، فرهنگی، ورزشی و تجاری با ۲۱۰ هکتار فضای جنگلی و ۱۱۲هزار مترمربع فضاهای عمرانی است. این پارک جنگلی دارای تیپ‌های درختی پهن‌برگ، مخلوط و سوزنی‌برگ بوده و اقاقیا و زبان‌گنجشک بیشترین نوع در سطح این محدوده است. فضای شهری برخی پارک‌ها و پارک‌های آبی مشهد عبارتند از: پارک کوهسنگی، پارک و شهربازی ملت، کوهستان‌پارک خورشید، پارک بانوان (حجاب)، پارک ریحانه (بانوان)، باغ ملی، پارک پردیس قائم، پارک بزرگ وحدت، پارک بسیج (گلشهر)، پارک امت، پارک میرزاکوچک‌خان، پارک مینیاتوری، باغ گل‌ها، سرزمین موج‌های آبی، پارک آبی ایرانیان، پارک ساحلی آفتاب و سرزمین موج‌های خروشان. برخی از مهم‌ترین مراکز خرید شهر مشهد عبارتند از: بازار رضا، مجتمع تجاری پروما، بازار بین‌المللی، آرمیتاژ، بازار خیام، مجتمع آلتون، مجتمع تجاری الماس شرق و مجتمع تجاری وصال. تقسیمات شهری مناطق شهری مشهد حدود ۳۵۱ کیلومتر مربع وسعت دارد. براساس آمارنامهٔ مشهد ویرایش سال ۹۴، این شهر دارای ۱۳ منطقهٔ شهری، ۴۱ ناحیهٔ شهرسازی، ۳۸ ناحیهٔ خدماتی و ۱۵۸ محله است. شهر مشهد دارای ۱۱ ناحیه و مرکز پستی است. محله‌های مشهد مشهد دارای محله‌ها و شهرک‌های متعددی است. به‌خاطر نزدیکی آبادی‌های سناباد و نوغان به محل دفن علی بن موسی الرضا و همچنین جاذبهٔ خود مدفن، بیشتر محله‌های قدیمی مشهد در اطراف حرم علی بن موسی الرضا شکل گرفته‌است و کم‌کم بر وسعت آن‌ها افزوده گشته و در خود مجموعهٔ شهر ادغام گشته‌اند. به‌عنوان نمونه، هم‌اکنون نوغان، از محله‌های اطراف حرم است و سناباد نیز وضعیت مشابهی دارد و اکنون به‌عنوان یکی از محله‌ها و خیابان‌های شهر مشهد شناخته می‌شود. سیاست شورای اسلامی شهر مشهد شورای اسلامی شهر مشهد متشکل از ۱۵ عضو است که برای یک دورهٔ چهار ساله توسط انتخابات برگزیده می‌شوند. نظارت بر عملکرد شهرداری و انتخاب شهردار، تصویب بودجهٔ سالانهٔ شهرداری، تصویب اساسنامهٔ مؤسسات و شرکت‌های وابسته به شهرداری از وظایف شورای شهر مشهد است. شهرداری مشهد سرپرست شهرداری کنونی شهر مشهد جواد اصغری است. بودجهٔ شهرداری مشهد در سال ۱۳۹۴ بالغ بر ۹۶۰۰ میلیارد تومان است. حوزهٔ شهردار حوزهٔ شهردار، حوزهٔ زیرنظر شخص شهردار مشهد و به‌منظور ایجاد هماهنگی و اعمال مدیریت در واحدهای حوزهٔ شهردار و نیز اعمال نظارت و کنترل مجموعهٔ واحدهای شهرداری به‌ویژه مدیران مناطق تشکیل شده‌است. میزان اختیارات و مسئولیت‌های این حوزه از سوی شهردار وقت، طی ابلاغ داخلی تعیین و مشخص می‌گردد. اقتصاد اقتصاد مشهد بیشتر بر روی زعفران، زرشک، نبات، آجیل و خشکبار و چرم صنعتی (به‌صورت زینتی) و صنعت فرش قرار دارد. همچنین زائران حرم رضوی و توریست‌ها از منابع درآمدزایی این شهر هستند؛ به‌طوری‌که صنعت هتل‌داری، یکی از صنایع پررونق در این شهر محسوب می‌شود و ۹۰٪ گردشگران خارجی که به ایران سفر می‌کنند، از مشهد دیدن می‌کنند. از دیگر محصولات مهم کشاورزی مشهد غلات، چغندر قند و محصولات جالیزی است. مشهد تنها در فصل تابستان سال ۱۳۸۹ پذیرای بیش از ۱۳میلیون مسافر بوده‌است. وجود آرامگاه علی بن موسی الرضا در مشهد موجب شده‌است که سالانه تعداد زیادی از گردشگران و جهانگردان به مشهد سفر کنند. صنایع صنایع غذایی، نساجی، شیمیایی و کانی غیرفلزی و صنایع قطعه‌سازی و فولاد کشاورزی از عمده‌ترین صنایع مشهد به‌شمار می‌آیند. مشهد یکی از قطب‌های اصلی تولید چرم در ایران به‌شمار می‌آید و کارخانه‌هایی نظیر «چرم مشهد» در این شهر قرار دارند. همچنین در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری در بخش پروژه‌های کلان اداری–تجاری رونق یافته‌است. از دیگر صنایع موجود در مشهد می‌توان به صنایع غذایی، پوشاک، تولید مصالح ساختمانی، صنایع فلزی و صنایع دستی نیز اشاره کرد که از این میان حدود ۴۰٪ صنایع مشهد متعلق به صنایع غذایی، صنایع فلزی و صنایع دستی است. قالی مشهد قالی‌بافی در شهر مشهد حدود پنج قرن قدمت دارد. یکی از قدیمی‌ترین فرش‌های مشهد که موجود است، نوعی فرش نماز (سجاده) است که توسط شاه تهماسب به سلیمان باشکوه در سال ۱۵۵۶ م هدیه شده‌است. شهرک‌های صنعتی شهرک گلبهار، بینالود، طوس، کاویان، کلات، ماشین‌سازی، باغچه و ناحیهٔ امان‌آباد مشهد، جزو شهرک‌های صنعتی اطراف این شهر محسوب می‌شوند. انرژی فسیلی نیروگاه مشهد، نیروگاه طوس، نیروگاه فردوسی و نیروگاه سیکل ترکیبی شریعتی از مهم‌ترین نیروگاه‌های شهر مشهد هستند. مراکز تجاری از مراکز بزرگ تجاری این شهر می‌توان به آرمیتاژ گلشن، زیست‌خاور، یاقوت مصلی، الماس شرق، وصال، پروما، تابان، کیان سنتر، بازار رضا، آفتاب، گوهرشاد، بازار مرکزی، شهر شب، مجتمع تک، مجتمع تابان، رویال سنتر، قسطنطنیه، ونک، شهدا، مجد و کوهسنگی اشاره کرد. به‌دلیل وجود جاذبه‌های فراوان تاریخی-مذهبی و فرهنگی در مشهد، در حال حاضر نیمی از هتل‌ها و هتل‌آپارتمان‌های ایران در شهر مشهد قرار دارند. نمایشگاه بین‌المللی مشهد امروزه به‌عنوان بزرگ‌ترین و فعال‌ترین نمایشگاه بین‌المللی تجاری در ایران بعد از نمایشگاه بین‌المللی تجاری تهران فعالیت می‌کند. مشهد به‌علت هم‌جواری با کشورهای آسیای میانه و موقعیت صنعتی، سالانه میزبان ده‌ها نمایشگاه بین‌المللی است. درحال‌حاضر (سال ۱۳۹۴) مدیریت سایت رسمی نمایشگاه‌های ایران به‌عهدهٔ نمایشگاه مشهد است. آموزش دانشگاه‌ها این شهر با دارا بودن مراکز دانشگاهی و آموزش عالی متعدد، به‌ویژه دانشگاه فردوسی مشهد با بیش از ۲۳هزار دانشجوی داخلی و خارجی و دانشگاه بین‌المللی امام رضا، دانشگاه علوم اسلامی رضوی و نیز دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی مشهد و واحد بین‌الملل دانشگاه فردوسی مشهد، عملاً به قطب دوم دانشگاهی کشور پس از تهران مبدل شده‌است. علاوه‌بر آن شهرداری مشهد در سال ۱۳۸۷ توسط سازمان بین‌المللی کلان‌شهرهای جهان به‌عنوان دومین مقر آموزشی این سازمان پس از مونترال در کانادا انتخاب شد. مدرسه‌ها ساخت نخستین مدارس به سبک جدید در مشهد به عهد ناصرالدین‌شاه بازمی‌گردد. در سال ۱۲۶۷، پس از مخالفت‌های شدید با میرزا حسن رشدیه در شهر تبریز، او به مشهد آمد و مدرسهٔ بزرگی را در این شهر راه‌اندازی کرد. از نام مدرسه‌ای که در مشهد تأسیس کرد، هیچ اطلاعاتی در دست نیست. شیخ علی مدیر (مدیریان) که می‌توان او را پدر آموزش‌وپرورش نوین خراسان دانست، در سال ۱۲۷۲ در صحن عتیق، مدرسه‌ای به سبک جدید بنا کرد که مدتی بعد تعطیل شد. او سپس در سال ۱۲۷۷ دبستانی در محلهٔ گندم‌آباد (صحن جامع پیامبراعظم فعلی) بنا کرد که در سال ۱۲۸۰ جای خود را به دبستان دیگری در منزل میرزا جعفر در کنار مسجد گوهرشاد داد. با ورود محمدحسن‌خان صبا، ملک‌الحکما، به‌عنوان نخستین رئیس معارف خراسان، در سال ۱۲۸۴ این دبستان تحت حمایت دولت، دبستان «همت» نام گرفت. ملک‌الحکما، مدارس «مظفریه» و «ادب» را نیز در مشهد تأسیس کرد. مدرسهٔ مظفریه که برگرفته از نام مظفرالدین‌شاه و در محلهٔ ارگ به مدیریت محمدعلی مدیر ایجاد شد، از شاگردان شهریه دریافت می‌کرد و در آن دروس فارسی، عربی، مقدمات طبیعی، ریاضی و جبر و مقابله و زبان‌های فرانسه و ترکی و روسی تدریس می‌شد. البته به‌گفتهٔ برخی منابع، اولین مدرسه‌ای که در مشهد به شیوهٔ جدید تأسیس شد، مدرسه‌ای به‌نام «همت» واقع در کوچهٔ عیدگاه، تیمچهٔ سرپوشیده بوده‌است که مرحوم ادیب، مدیر روزنامهٔ ادب، در سال ۱۲۸۱ با مدیریت شیخ علی مدیر راه‌اندازی کرد. درحال‌حاضر، ادارهٔ کل آموزش‌وپرورش شهر مشهد، هفت ناحیهٔ این شهر به‌علاوهٔ ناحیهٔ تبادکان را تحت پوشش دارد. مدرسه‌های علوم دینی حوزهٔ علمیهٔ مشهد که اینک درشمار مهم‌ترین و معتبرترین حوزه‌های علمیه شیعی است، مراحل تاریخی مختلفی را پشت سر گذاشته‌است. حوزهٔ علمیهٔ مشهد از قرون اولیهٔ اسلامی عملاً تأسیس شد و رفته‌رفته بر رونق آن افزوده شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، عباس واعظ طبسی، توسط روح‌الله خمینی به ریاست حوزهٔ علمیهٔ خراسان به‌طور عام و حوزهٔ علمیهٔ مشهد به‌طور خاص گمارده شد. در دورهٔ پس از انقلاب ۱۳۵۷، مدارس علوم دینی فراوانی بر مدارس پیشین افزوده شد. برخی از مدارس علوم دینی قدیم مشهد نیز بازسازی شد، ازجمله مدرسهٔ میرزا جعفرومدرسه حاج حسین آریانی و مدرسهٔ خیرات‌خان که اینک در ضمن مجموعهٔ دانشگاه علوم اسلامی رضوی قرار دارند و برخی دیگر مثل مدرسه‌های پریزاد و دودر، که اینک دروس حوزه در آن‌ها تدریس نمی‌شود و به‌دلیل واقع‌شدن در مجموعهٔ حرم رضوی، بیشتر کاربری تبلیغی و ترویجی برای زائران یافته‌اند. برخی از مدارس قدیم نیز، عمدتاً به‌سبب گسترش بناهای اطراف حرم علی بن موسی الرضا تخریب شده‌اند، مانند مدرسهٔ بالاسر که رواق دارالولایه بر جای آن ساخته شده‌است یا مدرسه باقریه که از نزدیکترین مدارس به حرم مطهر بود، کاملاً تخریب و همراه تمامی موقوفات آن به فضای سبز تبدیل شد. مدرسهٔ نواب نیز در همین طرح نوسازی، تخریب و بر جای آن مدرسهٔ جدیدی بنا شده‌است که به مدرسهٔ عالی نواب شهرت دارد. مهم‌ترین مدرسهٔ علمیهٔ عالی مشهد که اینک دروس سطح عالی و خارج در آن عرضه می‌شود مدرسهٔ آیت‌الله خوئی است که یک مجتمع بزرگ آموزش علوم اسلامی است و در آستانهٔ پیروزی انقلاب ۵۷ و به‌عنوان جایگزین مدارس تخریب شده در طرح نوسازی محیط اطراف حرم علی بن موسی الرضا، در ساختمانی قدیمی افتتاح شد و پس از انقلاب، ساختمان اصلی آن به‌تدریج طی سه دهه بنا و تکمیل گردید. پژوهش و فناوری مراکز تحقیقاتی پژوهشکدهٔ محیط‌های خشک، پژوهشکدهٔ علوم و صنایع غذایی، پژوهشکدهٔ بوعلی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، پژوهشکدهٔ اقبال جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی شعبه مشهد، و پژوهشکدهٔ اقلیم‌شناسی ازجمله مراکز تحقیقاتی در مشهد هستند که این شهر را به یکی از قطب‌های پژوهشی کشور تبدیل کرده‌است. پارک علم و فناوری خراسان رضوی پارک علم و فناوری خراسان رضوی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به ریاست دکتر رضا قنبری، در راستای تحقق آرمان توسعه فناوری کشور در سطح ملی و بین‌المللی در سال ۱۳۸۱ آغاز به کار کرده و تاکنون بیش از ۸۰۰ واحد فناور و شرکت دانش بنیان را مورد حمایت قرار داده‌است. این پارک با مساحتی حدود ۵۰هکتار در مشهد و شهرستان‌های نیشابور، گناباد و تربت حیدریه شامل، ۸مرکز رشد فناوری که همگی وظیفه تجاری سازی و جذب خدمات مربوط را عهده‌دار می‌باشند، با ایجاد زیرساخت‌های حمایت از فناوری همچون مرکز نوآوری، دفتر مالکیت فکری، واحد آموزش و مشاوره و… در جهت تسریع و شتابدهی به توسعه فناوری ایفای نقش می‌کند. خدمات توسعه کسب و کار این پارک عبارتند از: ۱-خدمات حقوقی و مالکیت فکری ۲-خدمات تأمین مالی ۳-خدمات مدیریتی ۴-آموزش و مشاوره ۵-خدمات توسعه بازار و پروژه یابی ۶-خدمات آزمایشگاهی ۷-خدمات استقرار ۸-خدمات فناوری اطلاعات بنیاد نخبگان خراسان رضوی بنیاد ملی نخبگان شاخهٔ خراسان رضوی از سال ۱۳۹۲ به‌طور مستقل فعالیت خود را در مشهد آغاز نمود. اولین رئیس منصوب آن جواد سرگلزایی، عضو هیئت علمی شیمی دانشگاه فردوسی است. کریدور فناوری شرق کشور به مرکزیت مشهد در دانشگاه فردوسی و با مدیریت امیر ملک‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی ایجاد شد و هم‌اکنون فعال است. از نظر تعدد مخترعان و نوآوران، مشهد بی‌بدیل‌ترین شهر در سطح ملی است که برون‌دادهای مختلف مؤید آن است. تجاری‌سازی فناوری در بحث تجاری‌سازی و انتقال فناوری با وجود نوبودن موضوع در سطح کشور، شهر مشهد پیشرو بوده و پارک علم و فناوری خراسان رضوی، شرکت توسعه‌گران اقتصاد فناور چالاک، مؤسسهٔ تحقیقات کارآفرینی تک (با پشتیبانی دانشکدهٔ فنی مشهد) و کلینیک صنعت و جامعه دانشگاه آزاد اسلامی مشهد تجربهٔ فعالیت همراه با موفقیت در این زمینه داشته‌اند. مراکز رشد ۱-مرکز رشد فناوری جامع ۲-مرکز رشد فناوری انرژی ۳-مرکز رشد فناوری‌های فرهنگی و زیارت ۴-مرکز رشد شهرستان گناباد ۵-مرکز رشد فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات ۶-مرکز رشد کشاورزی، صنایع غذایی و منابع طبیعی ۷-مرکز رشد شهرستان نیشابور ۸-مرکز رشد شهرستان تربت حیدریه ۹-مرکز نوآوری جشنواره‌ها و المپیادها جشنوارهٔ ملی فن‌آفرینی شیخ بهایی به‌طور مرتب در مرحلهٔ استانی در خراسان رضوی و مشهد برگزار و منتخبان به مرحلهٔ ملی معرفی می‌شوند. سومین المپیاد بین‌المللی مخترعان، مبتکران و نوآوران در سال ۱۳۹۱ در دانشگاه آزاد اسلامی مشهد برگزار شد. بهداشت تا قبل از بیمارستان امام رضا، چند شفاخانه (درمانگاه) در مشهد وجود داشت که بیشتر متعلق به آستان قدس رضوی بود. اولین بیمارستان به سبک امروزی در مشهد، بیمارستان امام رضا بود که در زمان رضاشاه پهلوی و در سال ۱۳۱۳ به جای دارالشفای رضوی ساخته شده‌است. بیمارستان امام رضا در ابتدای تأسیس بیمارستان شاه‌رضا نام داشت و پزشکان آن نیز خارجی بودند که هم‌زمان کار طبابت و آموزش را انجام می‌دادند. مراکز تخصصی بسیاری در مشهد در حال فعالیت هستند که همین مسئله باعث پذیرش بیماران بسیاری از سراسر کشور و حتی در برخی موارد از خارج از کشور است. بیمارستان تخصصی قلب و عروق جوادالائمه، بیمارستان تخصصی چشم خاتم‌الانبیاء، بیمارستان تخصصی کودکان دکتر شیخ و بیمارستان فوق‌تخصصی رضوی می‌باشد. مشهد در زمینهٔ حمایت از بیماری‌های سرطانی و پیوند اعضا در کشور جایگاه ویژه‌ای دارد. در زمینهٔ سرطان هم‌اکنون درمان سه‌بعدی بیماران سرطانی در مراکز درمانی امام رضا و امید مشهد انجام می‌پذیرد. این شهر یکی از قطب‌های تحقیقات برای پیشگیری و درمان بیماری‌های سرطانی در کشور است. همچنین مشهد یکی از قطب‌های پیوند اعضا در کشور است. واحد فراهم‌آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد از سال ۱۳۸۰ تحت مدیریت مرکز پیوند اعضا در حوزهٔ ریاست این دانشگاه فعالیت داشته‌است. پس از تشکیل مرکز پیوند اعضا و دیالیز منتصریه از اوایل سال ۱۳۹۱ براساس پیشنهاد مرکز مدیریت پیوند و موافقت ریاست دانشگاه علوم پزشکی مشهد، این واحد در این بیمارستان مستقر گردیده‌است. از سال ۱۳۸۰ تاکنون بیش از ۱۵۰۰ بیمار نیازمند با اهدای اعضایی مانند قلب، کبد، کلیه، پانکراس، روده، قرنیه و پوست حیاتی در این واحد، پیوند دریافت کرده‌اند؛ یا این بیماران از مشکلات ناشی از نارسایی عضو نجات یافته‌اند. فرهنگ و هنر در هفتمین اجلاس آیسسکو در الجزایر، هم‌زمان با کسب میزبانی ایران برای اجلاس دهم در سال ۲۰۱۷، مشهد نیز به‌عنوان پایتخت فرهنگ اسلامی در این سال برگزیده شد. سینما، تئاتر و نگارخانه‌ها سینماهای فعال مشهد پردیس سینمایی هویزه، پردیس سینمایی سیمرغ، پردیس سینمایی اطلس، پردیس سینمایی گلشن، پردیس سینمایی ویلاژ توریست، پردیس سینمایی پارک بازار، پردیس سینما برفی، پردیس سینمایی مهر کوهسنگی، سینما آفریقا و سینما پیروزی هستند. برخی از نگارخانه‌ها و گالری‌های فعال مشهد نیز عبارتند از: نگارخانهٔ میرک، نگارخانهٔ پارسه، نگارخانهٔ رضوان، نگارخانهٔ سروش، گالری نارون، گالری ارغوان و گالری آبان. فرهنگسراها مشهد دارای فرهنگسراها و مراکز فرهنگی متعددی است. برخی فرهنگسراها و نگارخانه‌های مشهد عبارتند از: خانهٔ هنرمندان مشهد، فرهنگسرای جهاد دانشگاهی مشهد، مجتمع فرهنگی‌هنری امام رضا، فرهنگسرای غدیر، فرهنگسرای بهشت، فرهنگسرای علوم و نجوم، فرهنگسرای پایداری و مرکز آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی. کتابخانه‌ها مشهد دارای کتابخانه‌های زیادی است. کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و جامع‌ترین کتابخانه‌های ایران شامل کتابخانهٔ مرکزی، کتابخانه‌های تخصصی و بیش از ۳۵ کتابخانهٔ وابسته در شهر مشهد و شهرهای دیگر است. موزه‌ها در سطح شهر مشهد حدود ۱۵ موزه مشغول فعالیت هستند. مجموعهٔ موزه‌ها یا گنجینه‌های آستان قدس رضوی که در محدودهٔ حرم علی بن موسی‌الرضا قرار دارد و یکی از بزرگ‌ترین موزه‌های کشور و دارای بیش از ده موزهٔ جداگانه است، موزهٔ توس واقع در کهن‌شهر توس در کنار آرامگاه حکیم توس، موزه نادری واقع در باغ نادری در کنار آرامگاه نادرشاه افشار، موزهٔ آب، موزهٔ علوم و تاریخ طبیعی مشهد، موزهٔ بزرگ تاریخ طبیعی خراسان ازجمله موزه‌های سطح شهر مشهد هستند. گردشگری هتل‌ها و مراکز اقامتی در مشهد به جز کمپ‌ها، نزدیک به ۳۰۰ واحد اقامتی مجاز شامل هتل‌های یک تا پنج ستاره، هتل‌آپارتمان‌ها و مهمان‌پذیرها فعالیت دارند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: هتل‌های پنج‌ستاره: مجلل درویشی، پارس مشهد، پردیسان، هما۱، هما۲، بین‌المللی قصر، بین‌المللی قصر طلایی، مدینةالرضا، کوثر ناب هتل‌های چهارستاره: اترک، جواد، سی‌نور، قصر الماس، فردوس، ایران مشهد، کیانا، هلیا مشهد، توس، هاترا، زمرد، میثاق، مینو، عماد، بزرگ فردوسی این در حالی است که در سال ۱۳۱۳ در شهر مشهد، تنها دو مهمان‌خانه (هتل) و ۳۳ مسافرخانهٔ مهم و یک مرکز پانسیون (با دو نمره) و هفت کافه و رستوران وجود داشت. یکی از این دو هتل، «مهمانخانهٔ شرق» در خیابان پهلوی معروف به ارگ (امام خمینی کنونی) بود که دو اتاق بزرگ و سه نمرهٔ (اتاق) کوچک با هفت نفر کارگر داشت و کرایهٔ آن برای هر نفر شبی بین چهار تا ۱۰ ریال بود. اولین و مهم‌ترین هتل مشهد «هتل پارس» بود که در خیابان ارگ، روبه‌روی باغ ملی با ۱۰ نفر کارگر و ۱۶ اتاق با اثاثیهٔ مدرن و کرایهٔ ۱۲ تا ۳۰ ریال برای هر نفر به پذیرایی از مسافران و زائران می‌پرداخت. بنای هتل پارس در سال ۱۳۱۶ به‌وسیلهٔ یک معمار روس و به سبک روسی ساخته شده‌است. نخستین مالک این بنا یک فرد یهودی به‌نام «امین‌اف» بوده‌است که چند سال بعد از ساخت، بنا را به مجاور توسی — پدر ریاست کنونی هتل — فروخت. در سال ۱۳۲۰ با آمدن روس‌ها به ایران، ساختمان هتل به ستاد فرماندهی روس‌ها تبدیل شد. در سال ۱۳۵۵، این هتل به‌عنوان محل برگزاری و پذیرایی از میهمانان «دومین جشنواره توس» انتخاب شد. ساختمان هتل پس از انقلاب از سوی بنیاد مستضعفان ضبط شد. ساختمان هتل پارس دارای مالکیت شخصی است و تاکنون اقدام خاصی برای ثبت، حفاظت و مرمت اصولی و همچنین تحصیل حریم بنا انجام نشده‌است. مشهد با دارابودن ۵۵٪ تخت‌های گردشگری و اقامتی کشور، بیشترین تعداد مراکز اقامتی را به خود اختصاص داده‌است؛ و به همین دلیل قطب مهم گردشگری کشور محسوب می‌شود. بااین‌حال عدم پاسخگویی این تعداد مرکز گردشگری به نیاز مسافران، سبب رشد مراکز غیرمجاز اقامتی شده‌است. همین مسئله باعث بروز حوادث زیادی در این زمینه شده‌است. حدود ۳هزار تا ۵هزار واحد اقامتی غیرمجاز در سطح شهر مشهد وجود دارد. یکی از معضلات جدید شهر مشهد کاهش میزان ماندگاری مسافر است که معمولاً مسافران پس از زیارت و خرید در بازار، مسافرت خود را اتمام‌یافته می‌دانند. درحال‌حاضر میزان ماندگاری در شهر مشهد به دو روز رسیده‌است. ره‌آوردها ازجمله مهم‌ترین ره‌آوردها و سوغات مشهد می‌توان به زعفران، زرشک، نبات، هل، خشکبار، ادویه، قالی و گلیم و نمد، انگشتر فیروزه و عقیق، محصولات چرمی و دیگ‌های سنگی اشاره کرد. دیگ‌ها و ظروف سنگی که در اصطلاح عامهٔ مردم مشهد «هرکاره» نامیده می‌شود، از قرون گذشته یکی از مهم‌ترین سوغات مخصوص مشهد به‌شمار می‌آید. از ویژگی‌های این سنگ که نوعی «سرپانتین» است، نرم و مقاوم‌بودن آن در برابر آتش است که به دلیل طبخ ملایم، غذا را لذیذ می‌کند. زعفران نیز از ارزشمندترین محصولات کشاورزی ایران است که امروزه کشت آن در مناطق مرکزی و جنوبی خراسان متمرکز شده‌است. زعفران یکی از اصلی‌ترین سوغات‌های شهر مشهد به‌شمار می‌رود که گردشگران و زائران از بازارهای شهر آن را تهیه می‌کنند. معمولاً خرید زعفران همراه با زرشک صورت می‌گیرد. امروزه زعفران به‌صورت سرگل (ریز) یا پوشال نگین (درشت) و با ریشه عرضه می‌شود و زرشک نیز انواعی دارد که مهم‌ترین آن‌ها اناری و پفکی (مجلسی) است. استان خراسان رضوی با سهمی حدود ۷۵٫۵٪ از تولید این محصول، مقام اول را در کشور داراست. غذاها و خوراک‌های محلی از غذاها و خوراکی‌های معروف مشهد می‌توان به دیگچه، شیشلیک، شله مشهدی، کوکو شیرین و چنگالی اشاره کرد. شلهٔ مشهدی در فهرست آثار معنوی کشور به ثبت رسیده‌است. این غذا هرساله به‌ویژه در ماه‌های محرم و صفر و در مجالس عزاداری طبخ می‌شود. رسانه صدا رادیو در مشهد در سال ۱۳۲۷ توسط لشکر ۱۲ خراسان با استفاده از فرستنده‌ای که در اختیار داشت، شروع به کار کرد. در سال ۱۳۲۸ لشکر ۱۲ خراسان موافقت کرد که فرستندهٔ خود را در اختیار ادارهٔ انتشارات و تبلیغات بگذارد. در ۱۲ دی ۱۳۲۸، رادیو مشهد کار خود را آغاز کرد. این رادیو بعدها تعطیل شد و مجدداً در سال ۱۳۳۲ آغاز به کار کرد. رادیو مشهد ابتدا روزانه ۲ ساعت پخش برنامه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ داشته‌است. اخبار این رادیو با گیرندهٔ قوی‌تر از اخبار ظهر رادیو تهران گرفته می‌شد و پس از بازنویسی مجدداً در ساعت ۱۶ یا ۱۶:۳۰ (بر حسب فصول سال) از این رادیو خوانده می‌شد. امکانات فنی این رادیو شامل یک تقویت‌کنندهٔ ۷۵ واتی، یک میکروفون و ۲ دستگاه گرامافون بود. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ فرستنده ۱۰۰ کیلوواتی صدای جمهوری اسلامی ایران در مشهد موسوم به فرستندهٔ شهید هاشمی نژاد در سال ۱۳۶۰ آغاز به کار کرد. در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۷۵ «شبکه استانی صدای خراسان» راه‌اندازی شد. این شبکه تا پایان سال ۸۲ با تولید ۳۸ عنوان برنامه به‌صورت ثابت روزانه و هفتگی و برنامه‌های مناسبتی و برنامه‌ای یک ساعته به لهجهٔ کردی، بیش از ۹۲٪ جمعیت استان را تحت پوشش داشت و در حوزهٔ برون‌مرزی با سه رادیو دری، ازبکی و تاجیکی روزانه با بیش از ۱۴ ساعت تولید و پخش برنامه، مخاطبان خارج از کشور را پوشش می‌داد. هم‌اکنون تولید و پخش این شبکه به‌صورت ۲۴ساعته است. سیما در خرداد ۱۳۷۱ سیمای مرکز تبدیل به سیستم رنگی شد. در سال ۱۳۷۲ سیمای خراسان با تولید سالانه ۲۱۰ ساعت برنامه، علاوه‌بر سیمای آدینه که تولید محلی و مهم‌ترین عامل ارتباطی تلویزیون خراسان با مردم استان در هر صبح جمعه بود، در فواصل پخش برنامه‌های شبکه اول سراسری نیز گاه اقدام به پخش برنامه‌ها و پیام‌های کوتاه می‌کرد. در ۱۹ اسفند ۱۳۷۶ «شبکه استانی سیما» افتتاح شد و متجاوز از ۵۰٪ از جمعیت استان را تحت پوشش قرار داد. این پوشش جمعیتی تا تیر ۱۳۸۹ به حدود ۹۷٫۶٪ رسیده‌است. هم‌اکنون تولید و پخش برنامه‌های سیمای استانی به ۲۴ ساعت در روز افزایش یافته‌است. ساختمان کنونی صداوسیمای خراسان در مهر ۱۳۵۰ افتتاح شد و با روزی پنج ساعت پخش برنامه، شروع به کار کرد. این مرکز که از طریق خطوط ماکروویو از برنامه‌های شبکه‌های سراسری استفاده می‌کرد، در تولید محلی نیز از مراکز فعال تلویزیونی به‌شمار می‌آمد. نشریات نشریات مهم مشهد عبارتند از خراسان و قدس که در سطح کشوری منتشر می‌شوند و روزنامه شهرآرا که مخصوص شهر مشهد است. ماهنامهٔ طنز و کاریکاتورِ بچه مشد نیز جزء اولین ماهنامه‌های طنز و کاریکاتور پس از انقلاب در مشهد است. ورزش خراسان و شهر مشهد از دیرباز یکی از قطب‌های مطرح کشتی در سطح کشور بوده‌است و به‌نوعی ورزش اول این شهر محسوب می‌شود. ورزش‌های باستانی و زورخانه‌ای از جایگاه ویژه‌ای در مشهد برخوردار است و یکی از مهم‌ترین زورخانه‌های کشور، زورخانهٔ وابسته به تربیت بدنی آستان قدس رضوی در مشهد است. فوتبال نیز از ورزش‌های پرطرفدار در مشهد است. دو سال پس از تأسیس اولین باشگاه فوتبال در تهران (کلوپ ایران)، اولین باشگاه فوتبال خراسان با نام کلوپ فردوسی در سال ۱۳۰۱ در مشهد آغاز به‌کار کرد. بازیکنان بزرگی چون حسین صدقیانی در این تیم بازی می‌کردند. تیمی که در سال ۱۳۲۰ اولین بازی تیم ملی فوتبال ایران را برابر افغانستان برگزار کرد، به نام «منتخب مشهد» به افغانستان فرستاده شده بود (هر چند که تنها ۲ بازیکن مشهدی در این تیم حاضر بودند). پس از آن تیم‌های معتبری چون ابومسلم خراسان در این شهر بازی می‌کردند. هم‌اکنون تیم پدیدهٔ شهر خودرو از مشهد در لیگ برتر فوتبال ایران حضور دارد. همچنین تیم علم و ادب مشهد از تیم‌های مطرح و محبوب در لیگ باشگاهی فوتسال کشور است که امتیاز آن به‌طور موقت به فرش آرا مشهد منتقل شده‌است و نیز تیم فوتسال فردوسی مشهد که در فصل ۹۲–۹۳ به لیگ برتر صعود کرد. مشهد دربردارندهٔ مجموعه‌ها و اماکن ورزشی بسیار و چند پیست ورزشی است. مجموعه‌های ورزشی ورزشگاه تختی مشهد، مجموعه‌های ورزشی آستان قدس رضوی، مجتمع فرهنگی ورزشی یاس، استخرهای ارمغان، کاظمیان، هلال احمر و شهید بهشتی و مجموعهٔ ورزشی موج‌های آبی را می‌توان به‌عنوان نمونه یاد کرد. استادیوم ثامن، ورزشگاه امام رضا و استادیوم تختی، مهم‌ترین استادیوم‌های ورزشی مشهد هستند. ورزشگاه ثامن مشهد دومین ورزشگاه ایران پس از ورزشگاه آزادی است که به دوربین عنکبوتی مجهز شده‌است. فاز اول این ورزشگاه با گنجایش ۳۰هزار نفر در سال ۱۳۸۳ افتتاح گردید. ورزشگاه امام رضا نیز شامل ۱۴ سالن ورزشی در زیر جایگاه تماشاگران فوتبال استادیوم ۳۰هزار نفری است. این ورزشگاه تنها ورزشگاه مسقف فوتبال در ایران است که به لحاظ ویژگی‌های ساخت ازجمله استفادهٔ بهینه از تمامی فضاها، سقف خرپائی جایگاه تماشاگران با روکش پوسته‌ای، تأمین پارکینگ طبقاتی و سایر امکانات رفاهی برای تماشاگران، رختکن مجهز بازیکنان و داوران، سالن‌های کنفرانس، پیش‌بینی ورود و خروج تماشاگران در کمترین زمان و… با استانداردهای روز دنیا برابری دارد. پیست دوچرخه‌سواری مشهد که در سال ۱۳۹۰ به‌عنوان مجهزترین پیست دوچرخه‌سواری کشور معرفی گردید؛ پیست اتومبیل‌رانی، پیست موتورسواری و پیست موتورکراس که همه در ۱۰ کیلومتری جادهٔ مشهد–شاندیز واقع هستند؛ پیست اسکیت بلوار شهید باهنر، پیست اسکیت کوهسنگی، پیست اسکی شیرباد مشهد، پیست اسکی سنتی کوه‌های آب‌وبرق مشهد و پیست سوارکاری مشهد نیز از دیگر پیست‌های ورزشی مشهد هستند. اولین زمین چمن گلف ایران نیز در مجموعهٔ ثامن شهر مشهد واقع شده‌است. حمل‌ونقل جابجایی‌های درون‌شهری حمل و نقل در شهر مشهد برعهدهٔ سازمان تاکسی‌رانی، شرکت واحد اتوبوس‌رانی و شرکت‌های خصوصی، تاکسی‌تلفنی‌ها، مینی‌بوس‌ها و خطوط مترو است. قطار شهری مشهد خط یک قطار شهری مشهد در ۲ اسفند ۱۳۸۹ به بهره‌برداری رسید. براین‌اساس مشهد بعد از تهران دومین شهر ایران است که از شبکهٔ حمل‌ونقل ریلی درون‌شهری برخوردار می‌شود. درحال‌حاضر مشهد تنها شهر ایران است که از قطار سبک شهری (LRT) در حمل‌ونقل درون‌شهری استفاده می‌کند. خط یک قطار شهری مشهد جنوب و شمال‌غرب شهر را در کمتر از ۵۰ دقیقه به هم متصل می‌کند. روزانه حدود ۱۰۰هزار نفر از طریق این خط جابه‌جا می‌شوند. در ابتدای راه‌اندازی خط یک، مدت زمان سوارنمودن مسافر هر ۳۵ دقیقه بود که این زمان هم‌اکنون به تقریباً ۸ دقیقه کاهش پیدا کرده‌است. در ابتدای راه‌اندازی، قیمت بلیط تک‌سفره ۳۰۰ تومان بود و سپس به ۵۰۰ تومان افزایش یافت. درحال‌حاضر قیمت بلیط تک‌سفره ۲۰۰۰ تومان است و ارائهٔ بلیط توسط مسافر، از طریق کارت‌های اعتباری «من کارت»، نرم‌افزار کیپاد و کیوآر امکان‌پذیر است. فاز اول خط دو قطار شهری مشهد در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۹۵ به بهره‌برداری رسید. این فازِ خط ۲ از انتهای طبرسی آغاز و در میدان شهدا پایان می‌یابد. طول مسیر فاز ۱، ۸ کیلومتر و دارای ۶ ایستگاه بود. در حال حاضر خط ۲ با ۱۰ کیلومتر مسیر و ۹ ایستگاه از ساعت ۶ صبح تا ۱۰ شب در حال بهره‌برداری است. براساس پیش‌بینی‌ها، شهر مشهد نیازمند ۴ خط قطار شهری است. مسیر شماره ۱ LRT به‌طول ۲۴ کیلومتر از فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد تا منطقهٔ وکیل‌آباد مسیر شماره ۲ مترو به‌طول ۱۴٫۵ کیلومتر از انتهای طبرسی شمالی تا میدان فضل بن شاذان (فکوری) مسیر شماره ۳ مترو به‌طول حدود ۲۸٫۵ کیلومتر از شهرک ابوذر تا الهیه (قاسم‌آباد) مسیر شماره ۴ مترو به‌طول ۱۷٫۵ کیلومتر از شهرک شهید رجایی به خواجه ربیع در طرح قطار شهری مشهد، توسعهٔ خطوط ریلی به شهرهای جدیدی چون گلبهار و بینالود پیش‌بینی و تصویب شده‌است. بزرگراه‌ها در کلان‌شهر مشهد تقریباً ۳۵۹ کیلومتر بزرگراه داخل شهری وجود دارد که با وجود توسعهٔ آن‌ها، طرح اصلی و پایهٔ اکثر آن‌ها به قبل از انقلاب ۱۳۵۷ برمی‌گردد. برخی بزرگراه‌های مشهد عبارتند از: بزرگراه هاشمی رفسنجانی، بزرگراه شهید سلیمانی، بزرگراه امام علی، بزرگراه نمایشگاه، بزرگراه وکیل‌آباد، بزرگراه آزادی، بزرگراه پیامبر اعظم، بزرگراه غدیر، بزرگراه شهید بابانظر، بزرگراه شهید میرزایی، بزرگراه شهید چراغچی و بزرگراه سلسلةالذهب. اتوبوس‌رانی سازمان اتوبوس‌رانی شهرداری مشهد، متولی حمل‌ونقل عمومی در مشهد و حومهٔ آن است. علاوه‌بر خطوط شهری، بسیاری از روستاهای پیرامون مشهد نیز از خدمات اتوبوس‌رانی بهره‌مند هستند. در برخی از مسیرها از مینی‌بوس نیز استفاده می‌شود. در سال‌های اخیر، سامانهٔ اتوبوس‌های تندرو در چند مسیر ایجاد شده‌است. افزون‌براین، سامانهٔ بی‌آرتی شهر مشهد از آبان ۱۳۹۱ راه‌اندازی شده‌است. بهره‌مندی از خدمات اتوبوس‌رانی مشهد با استفاده از سامانهٔ من‌کارت امکان‌پذیر است. تاکسی‌رانی تاکسی‌رانی در مشهد سابقه‌ای در حدود ۵۵ سال دارد. تا قبل از سال ۱۳۷۶ امور تاکسی‌رانی توسط بخش خصوصی اداره می‌گردید و نظارت بر آن، برعهدهٔ پلیس بود. با تصویب مجلس شورای اسلامی جهت تمرکز امور حمل‌ونقل درون‌شهری، سازمان‌های مدیریت و نظارت بر تاکسی‌رانی تحت پوشش شهرداری‌ها تشکیل گردیدند، در این راستا سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسی‌رانی شهرداری مشهد در سال ۱۳۷۶ تشکیل شد و شروع به فعالیت نمود. ازجمله وظایف این سازمان نظارت بر امور حمل‌ونقل درون‌شهری تاکسی‌ها، ساماندهی و بهسازی ناوگان، مدیریت بهره‌وری تاکسی‌ها و نظارت بر تأسیس و عملکرد شرکت‌های حمل‌ونقل خصوصی تاکسی‌رانی است. این سازمان با دارابودن ۲۸ نفر پرسنل و ۵ خودروی بازرسی کلیهٔ وظایف محوله پیرامون مدیریت و نظارت ناوگانی متشکل از تاکسی در انواع مختلف پیکان، سمند، پژو، تویوتا، آر دی و دیگر موارد را به انجام می‌رساند. از سال ۱۳۸۶ نیز با اجرای طرح ساماندهی مسافربرهای شخصی توسط دولت سازمان‌های تاکسی‌رانی به‌عنوان یکی از ارکان طرح، فعالیت‌ها و اقدامات خود را در راستای اجرای بهینه و مطلوب طرح مذکور به کار بسته‌اند. هم‌اکنون ۱۴هزار دستگاه تاکسی در شهر مشهد وجود دارد که نیمی از این تعداد تاکسی فرسوده‌است. جابجایی‌های برون‌شهری فرودگاه شهر مشهد دارای فرودگاهی بین‌المللی با نام «فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد» است. این فرودگاه دارای مسیرهای پروازی داخلی و خارجی متعددی است. این فرودگاه در سال ۱۳۳۰ در محل زائرسرای فعلی احداث شد. پیش از آن در محل میدان پانزده خرداد باندی خاکی جهت فرود هواپیماهای کوچک نظامی وجود داشت که محل استقرار قبضه‌های ضدهوائی بود. در سال ۱۳۴۶ باند جدید فرودگاه مشهد از نوع بتن و پایگاه پدافند نیروی هوایی مورد بهره‌برداری قرار گرفت که روزانه یک پرواز از نوع DC3 در مسیر تهران–مشهد و پروازهای آموزشی و ایرتاکسی علاوه بر پروازهای نظامی از آن استفاده می‌کردند. با افزایش پروازها و ورود هواپیماهای DC8 و متعاقباً بوئینگ ۷۲۷، ۷۳۷، ۷۰۷ و ایرباس در سال ۱۳۵۷ پارکینگ و ترمینال جدید برج مراقبت پرواز و ساختمان‌های جانبی فرودگاه جدید مورد بهره‌برداری قرار گرفت. پس از پایان جنگ ایران و عراق، فرودگاه مشهد به «فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد» تغییر نام داد. راه‌آهن ادارهٔ کل راه‌آهن خراسان یکی از نواحی نوزده‌گانهٔ راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران است که حوزهٔ استحفاظی آن از ایستگاه مشهد تا ایستگاه نقاب به‌طول ۲۷۲ کیلومتر (دو خطهٔ رفت و برگشت ۵۴۴ کیلومتر) و از ایستگاه فریمان تا ایستگاه سرخس به‌طول ۱۵۹ کیلومتر و تا مرز ۱۶۵ کیلومتر است که جمعاً در حدود ۱۰۰۰ کیلومتر با احتساب خطوط فرعی، صنعتی و غیره است. در سال ۱۳۷۵ راه‌آهن سراسری مشهد–سرخس–تجن در بخشی از مسیر جاده تاریخی ابریشم با حضور سران یازده کشور منطقه و مقامات عالی‌رتبهٔ ۴۵ کشور جهان، مورد بهره‌برداری قرار گرفت. با بهره‌برداری از این شبکهٔ راه‌آهن، کشورهای آسیای میانه به اقتصادی‌ترین و مناسب‌ترین راه برای مبادلات اقتصادی خود با خارج دست یافتند. با احداث این شبکهٔ راه‌آهن، مسیر حمل‌ونقل تجارت جهانی از ۲۱هزار کیلومتر راه آبی برای ارتباط بین شرق و غرب جهان به حدود ۱۲هزار کیلومتر راه زمینی کاهش یافت. همچنین به‌جهت تسهیل دررفت‌وآمد بسیاری از مهاجران افغانی که در مشهد زندگی می‌کنند و همین‌طور تسهیل در ارتباط بین کشورهای آسیای مرکزی، راه‌آهن مشهد–هرات تا پایان سال ۱۳۹۴ به بهره‌برداری می‌رسد. ایستگاه راه‌آهن مشهد واقع در ضلع شمالی شهر قدیم مشهد و در فاصلهٔ ۲ کیلومتری از حرم علی بن موسی الرضا قرار دارد. ساختمان ایستگاه توسط معمار ایرانی حیدر غیایی طراحی شده‌است و ساخت آن در ۲۵ شهریور ۱۳۳۴ و در ۴ آبان ۱۳۴۵ به بهره‌برداری رسیده‌است. ایستگاه مشهد به دو ایستگاه باری و مسافری تفکیک شده و دارای ۷ خط قبول و اعزام مسافری و خط مربوط به ایستگاه باری و خطوط تخلیه و بارگیری در محوطهٔ گمرک و خطوط تعمیرات است. واگن ویژه بانوان در مسیر تهران ـ مشهد از شانزدهم فروردین‌ماه ۱۳۹۵ شرکت حمل‌ونقل نورالرضا در مسیر تهران ـ مشهد واگن ویژه بانوان را به‌صورت آزمایشی راه‌اندازی کرده‌است. پیش از این نیز در دیگر سرویس‌های حمل و نقل همچون اتوبوس‌های درون‌شهری و مترو، بخشی از فضا به بانوان اختصاص داده شده بود. اتوبوس و تاکسی بین شهری عملیات اجرایی احداث ساختمان پایانهٔ موقت مشهد در زمینی به مساحت ۱۴ هکتار، با زیربنای ۴۰۰۰ متر مربع در سال ۱۳۶۸ آغاز شد و در بهمن ۱۳۶۹ خدمات خود را در زمینهٔ حمل‌ونقل مسافر به گردشگران و مسافران ارائه داد. پس از آن طرح احداث پایانهٔ بزرگ مسافربری این شهر با نام پایانهٔ امام رضا، که در سال ۱۳۷۵ به تصویب رسیده‌بود، با زیربنایی به وسعت ۴۵هزار مترمربع در فروردین ۱۳۸۷ افتتاح شد. این پروژه یکی از مدرن‌ترین پایانه‌های کشور از نظر وسعت، طراحی و بهره‌مندی از امکانات پیشرفتهٔ روز است. علاوه‌بر پایانهٔ مسافربری امام رضا، دو پایانهٔ معراج و راه ابریشم (در ابتدای جادهٔ مشهد به سرخس) و سه ایستگاه سوار شاهد، حافظ و کلات در بخش حمل‌ونقل برون‌شهری مشهد فعالیت دارند. فاصلهٔ مشهد با شهرهای بزرگ معضلات شهری آلودگی‌های محیط‌زیستی شهر مشهد همانند سایر کلان‌شهرهای بزرگ دنیا درگیر آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی خاک، آلودگی صوتی و آلودگی‌های مغناطیسی است. یکی از مهم‌ترین اقداماتی که در راستای کاهش این آلودگی‌ها صورت گرفته، استفاده از انرژی و فناوری‌های دوست‌دار محیط‌زیست و راه‌اندازی بزرگ‌ترین نیروگاه خورشیدی کشور در این شهر است. یکی از ویژگی‌های مهم نیروگاه خورشیدی مشهد، استفاده از سیستم ردیاب خورشید است که توان تولید برق را ۲۰٪ افزایش می‌دهد. از دیگر فعالیت‌های صورت‌گرفته در این زمینه می‌توان به ایجاد نخستین نیروگاه بیوگاز خاورمیانه در شهر مشهد در سال ۱۳۸۸ اشاره نمود که این پروژه آثار مطلوب زیست‌محیطی را به‌همراه دارد و گازهای مخرب لایهٔ ازن جمع‌آوری و سپس سوزانده می‌شوند و از محل تولید انرژی آن برق تولید می‌گردد و در آیندهٔ نزدیک، سومین نیروگاه بیوگاز نیز در این شهر احداث خواهد گردید. ازدیگرسو، شهر مشهد اولین شهری است که اقدام به تولید کود گرانوله (نوعی کود آلی گوگرددار) در کارخانهٔ کمپوست نموده که برای حفظ محیط‌زیست و کشاورزی پایدار کمک مفیدی است. راه‌اندازی کارخانه‌های بازیافت در شهر مشهد ۲۰٪ از مشکلات زیست‌محیطی این شهر را کاهش داده‌است. آلودگی هوا برطبق آمار ارائه‌شده روزانه بیش از ۸۰۰هزار دستگاه خودرو در شهر تردد می‌کند که این تعداد خودرو عامل ۷۰٪ آلودگی هوای شهر مشهد است. در سطح شهر مشهد، روزانه ۴میلیون و ۲۰۰هزار سفر درون‌شهری انجام می‌شود که در آن، یک میلیون و ۲۰۰هزار نفر مسافر جابه‌جا می‌شود. درحال‌حاضر، تنها ۵۰٪ این سفرها، با وسایل حمل‌ونقل عمومی انجام می‌گیرد. همچنین سالانه حدود ۴۰هزار خودرو به شبکه معابر شهری وارد می‌شود. دراین‌میان، حدود ۶٪ سفرهای درون‌شهری، با دوچرخه انجام می‌شود. چهارده ایستگاه سنجش آلودگی هوا در مشهد مستقر است. حاشیه‌نشینی حاشیه‌نشینی همیشه یکی از معضلات شهرهای بزرگ بوده‌است. دراین‌میان مشهد نیز از این معضل مستثنا نبوده و حتی دچار بیشترین آسیب نیز است. افزایش جاذبه‌های شهری و بی‌فروغ‌شدن زندگی در روستاها و امید به پیدا کردن کار در شهرها هر روز بر سیل مهاجران افزوده و پدیدهٔ حاشیه‌نشینی را در کلان‌شهرهایی چون مشهد پررنگ‌تر می‌کند. بنابر گفتهٔ کارشناسان، حضور ۳۰۰هزار تبعهٔ غیرایرانی مجاز و غیرمجاز در مشهد، خشکسالی‌های مستمر، بالابودن قیمت زمین و مسکن در نواحی شهری مشهد و ضعف نظارت دستگاه‌های حاکمیتی از مهم‌ترین دلایل گسترش جمعیت حاشیه‌نشینی در مشهد است. بنابر آمار سرشماری سال ۱۳۸۶ حدود ۸۸۳هزار نفر در مشهد اسکان غیررسمی داشتند که این تعداد درحال‌حاضر به حدود یک میلیون و ۲۰۰هزار نفر رسیده‌است. این میزان در مقایسه با جمعیت ۷میلیونی حاشیه‌نشین کشور، یک‌هفتم این تعداد را شامل می‌شود. ثبت یک‌سوم از جمعیت شهر مشهد به‌صورت حاشیه‌نشین، نشان‌دهندهٔ این است که مشهد بیشترین جمعیت حاشیه‌نشین کشور را دارد. از مهم‌ترین دلایل افزایش حاشیه‌نشینی در مشهد مهاجرت روستاییان است. بخش اعظمی از معضلات اجتماعی مانند کودکان فراری، کودکان کار، زنان کار، اعتیاد، مواد مخدر و سایر آسیب‌های مربوط به آن، با حاشیه‌نشینی در مشهد گره خورده و مشکلات این کلان‌شهر را دوچندان کرده‌است. سرقت، نزاع‌های دسته‌جمعی، اعتیاد، خریدوفروش مواد مخدر، تجاوز به عنف، فروش کودکان ازجمله آسیب‌هایی است که شغل برخی از زنان و مردان این منطقه محسوب می‌شوند. برای ساماندهی وضعیت حاشیه‌نشینی کارگروهی با محوریت معاونت مدیریت و توسعهٔ شهری و روستایی وزارت کشور و با عضویت سازمان ملی زمین و مسکن تشکیل شده و یکی از اولویت‌های این کارگروه، تدوین برنامهٔ جامع توانمندسازی و پیشگیری از گسترش سکونت‌گاه‌های غیررسمی ایران است. در شهر مشهد ۶۶ محله در ۸ پهنه وجود دارند که تاکنون برنامهٔ توانمندسازی در یکی از پهنه‌ها در سه محله به تصویب رسید و شرکت عمران و بهسازی شهری نیز چندین پروژه را در آن‌جا اجرا کرد. همچنین برنامه‌ریزی‌های لازم برای اجرایی‌شدن سازوکارهای لازم در سایر محله‌ها و در پهنه‌ای گسترده انجام شده‌است. معضلات اجتماعی بیکاری، فقر، اعتیاد، سرقت و بهره‌کشی جنسی از پررنگ‌ترین معضلات اجتماعی شهر به‌شمار می‌روند. حاشیه‌نشینی و نبود اشتغال، سبب افزایش فقر و در نتیجه اعتیاد و سرقت در این شهر شده‌است. پدیدهٔ «زنان خیابانی»، یکی دیگر از جلوه‌های ناخوشایند شهر است که گاه اخبار قتل‌های زنجیره‌ای یا تجاوزهای به عنف نیز با آن می‌آمیزد و چهرهٔ تیره‌تری از مشهد نشان می‌دهد. در سال‌های اخیر و با افزایش سفرهای شهروندان کشورهای عربی به ایران و مشهد، پدیدهٔ بهره‌کشی و به‌نوعی گردشگری جنسی در این شهر ظهور کرده‌است. به‌گزارش گاردین زائران عراقی در مشهد در کنار زیارت، غذا و پارک آبی جهت رابطهٔ جنسی نیز به این شهر سفر می‌کنند. هرچند موضوع فحشا نباید با موارد ازدواج موقت یا مُتعه اشتباه گرفته‌شود، بااین‌حال بسیاری اوقات در ازدواج موقت نیز بهره‌کشی رخ می‌دهد. این موضوع زمانی پررنگ‌تر می‌شود که در کنار آن فقر و شرایط بد اقتصادی وجود دارد. دگرباشان جنسی نیز همانند دیگر نقاط کشور در مشهد با تهدیدهای فراوانی روبرو هستند که مهم‌ترین آن‌ها، مسئلهٔ اعدام است. در سال ۱۳۸۴ دو نوجوان در مشهد به جرم لواط اعدام شدند که یکی از آنان کمتر از هجده سال سن داشت. این مسئله باعث بروز واکنش‌های فراوانی از سوی نهادهای حقوق بشری شد. از مهم‌ترین مسائل اجتماعی شهر مشهد مسئلهٔ طلاق است. آمار طلاق در مشهد در سال ۱۳۹۳ نسبت به مدت مشابه سال گذشتهٔ آن ۳۵٪ افزایش داشته‌است. میانگین طول مدت زناشویی در طلاق در شهر مشهد ۵/۵ سال است. دراین‌میان، عمده‌ترین دلیل طلاق در مشهد مسائل جنسی است. این مسئله ۶۰٪ علت طلاق‌ها را به خود اختصاص داده‌است. خشونت از دیگر آسیب‌های اجتماعی شهر مشهد است؛ به‌طوری‌که استان خراسان و مشهد در شش ماه نخست سال ۹۲، با ۳۲٬۸۰۶ مراجعه به پزشکی قانونی برای دعوا، رتبهٔ دوم کشور را در این زمینه به خود اختصاص داده‌است. کارشناسان شرایط اجتماعی گوناگونی ازجمله بیکاری، نبود شادی و نشاط، تورم، خبرهای نگران‌کننده، کاهش احساس امنیت، نبود آموزش‌های لازم برای مهار خشم، پایین‌بودن آستانهٔ تحمل و برخوردهای نامناسب در خیابان را از دلایل افزایش آمار خشونت و نزاع دانسته‌اند. ارتباط‌های بین‌المللی کنسولگری‌ها شهرهای هم‌پیوند و خواهرخوانده مشهد با ۱۵ شهر، پیمان خواهرخواندگی امضا کرده‌است: کوالالامپور، مالزی: از ۱۳ اکتبر ۲۰۰۶ نجف، عراق: از ۱۵ مارس ۲۰۱۵ مزارشریف، افغانستان: از ۴ مه ۲۰۱۲ عشق آباد، ترکمنستان از ۷ اوت ۲۰۱۲ هرات، افغانستان لاهور، پاکستان: از ۱۸ مه ۲۰۱۰ ارومچی، سین‌کیانگ، چین: از ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۱ کراچی، پاکستان: از ۱۶ مه ۲۰۱۲ کربلا، عراق: از ۱ مه ۲۰۱۳ بغداد، عراق: از ۲۶ فوریه ۲۰۱۴ شاندیز با زنوز :از ۷ مارس ۲۰۱۵ قم، ایران:از ۷ مارس ۲۰۱۵ شیراز، ایران: از ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ زنجان، ایران:از ۲۹ دسامبر۲۰۱۶ شهرهای زیر برای خواهرخواندگی با مشهد، پیشنهاد شده‌است: کراکوف، لهستان در ۱۸ نوامبر ۲۰۰۸ اینچئون، کره جنوبی در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۶ : قونیه، ترکیه مشاهیر و نام‌آوران فهرست مشاهیر و نام آوران شهر مشهد در بخش اهالی مشهد قابل مشاهده است. جستارهای وابسته ارض اقدس فهرست شهرهای ایران بر پایه جمعیت فهرست شهرهای دارای خواهرخوانده در ایران بهشت رضا یادداشت‌ها پانویس منابع برای مطالعه بیشتر پیوند به بیرون پایگاه اطلاع‌رسانی شهرداری مشهد شهرداری مشهد سامانه اطلاعات شهری بانک اطلاعات شهری مشهد پایتخت‌های پیشین ایران شهرهای استان خراسان رضوی شهرهای بنیان‌گذاری‌شده توسط اسکندر کبیر شهرهای راه ابریشم شهرهای شهرستان مشهد شهرهای مذهبی ایران شهرهای مقدس شیعه دوازده‌امامی مرکز استان‌های ایران
3667
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B2%D8%B1
دریای خزر
دریای خَزَر، دریای مازَندَران یا دریای کاسپین پهنه‌ای آبی است که از جنوب به ایران، از شمال به روسیه، از غرب به روسیه و جمهوری آذربایجان و از شرق به جمهوری‌های ترکمنستان و قزاقستان محدود می‌شود. دریای خزر در گذشته بخشی از دریای تتیس بود که اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل می‌کرد. این دریا که گاهی بزرگ‌ترین دریاچه جهان و گاهی کوچک‌ترین دریای خودکفای کره زمین طبقه‌بندی می‌شود، بزرگ‌ترین پهنه آبی محصور در خشکی است. طول آن حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر است. سطح دریای خزر در حدود ۲۸ متر پائین‌تر از سطح دریاهای آزاد است. قسمت شمالی این دریا بسیار کم‌عمق است. به‌طوری‌که تنها نیم درصد آب دریا در یک‌چهارم شمالی دریا قرار دارد و عمق آن به‌طور میانگین کمتر از ۵ متر است. حدود ۱۳۰ رودخانه به این دریا می‌ریزند که بیشتر آنها از شمال غربی به دریا می‌پیوندند. بزرگ‌ترین آنها رود ولگا است که هر سال به‌طور میانگین ۲۴۱ کیلومتر مکعب آب را وارد دریای خزر می‌کند. رودهای کورا ۱۳، اترک ۸٫۵، اورال ۸٫۱ و سولاک ۴ کیلومتر مکعب آب را سالانه وارد دریای خزر می‌کنند. طبیعت بستهٔ خزر، آن را زیستگاه جانوران و گیاهان منحصر به فردی کرده‌است، اما در عین حال موجب شده تا در مقابل آلودگی‌های کشاورزی و صنعتی و نفتی بسیار آسیب‌پذیر باشد. از منابع مهم دریای خزر ذخایر نفت و گاز موجود در زیر بستر دریا و همچنین انواع ماهیان خاویاری را می‌توان نام برد. کمیتهٔ تخصصی نام‌نگاری و یکسان‌سازی نام‌های جغرافیایی ایران در جلسهٔ مورخ ۱۸ آذر ۱۳۸۱ این کمیته مستقر در سازمان نقشه‌برداری کشور متن ذیل را به تصویب رساند: دریای خزر ۴۰ تا ۴۴ درصد از کل آب دریاچه های جهان را تشکیل می‌دهد. نام‌ها در سال ۱۳۶۱ دولت ایران نام دریای مازندران را نام رسمی اعلام کرد، ولی در بخشنامه دولتی سال ۱۳۸۱ نام رسمی دریای شمال ایران در مکاتبات فارسی دریای خزر و در مکاتبات انگلیسی دریای کاسپین (Caspian Sea) اعلام شد. برخی ایرانیان از ۱۳۱۶ این دریا را مازندران هم نامیده‌اند. نام دریای خزر و گاه دریای مازندران در ۵۰ سال گذشته در رسانه‌های گروهی ایران رایج بوده‌است. نام رسمی این دریا در فارسی خزر است. این نام تاریخی و رسمی رایج در فارسی به دلیل پیشینه طولانی‌مدت کاربردش در فارسی در نام‌گزینی برای دیگر موارد مربوط به منطقه مانند خزرشهر و خزرآباد و نام فارسی بسیاری از جانداران و گیاهان منطقه مانند فک خزری نیز بازتاب یافته‌است. همان‌گونه که در مورد بسیاری دیگر از عوارض جغرافیایی جهان رایج است برای این دریا نیز نام‌های متفاوتی در زمان‌های گوناگون استفاده شده‌است. در زبان‌های دیگر حاشیه این دریا نیز همین امر صادق است. به دلایل تاریخی، نام دریای شمال ایران در بسیاری زبان‌های عمدتاً غربی از نام قوم کاسپی گرفته شده‌است. این قوم باستانی در سواحل جنوب غربی دریای خزر، جایی در شمال یا جنوب رود کورا واقع در قفقاز جنوبی می‌زیستند. دریای خزر در نوشته‌های مؤلفان اسلامی، نام این دریا عمدتا دریای قزوین (بحر قزوين) است، با این حال نام خزر هم کاربرد محدودی داشته است. در آغاز سدهٔ هفتم میلادی، قوم خزران در دشت‌های سفلای رود تِرِکْ و رود ولگا و شمال قفقاز سکنی داشتند. به عبارت دیگر این قوم در بین شمال‌غربی این دریا و دریای سیاه سکونت داشتند. خزرها به همراه دیگر اقوام بیابان‌گرد شمال قفقاز، در زمان ساسانیان، بارها و بارها به سرزمین ایران تاخت و تاز می‌کردند و پس از حضور کوتاه‌مدت خود معمولاً به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده می‌شدند. این قوم هم‍واره با بیزانس بر ضد ایران هم‌پیمان بود. بنای استحکامات بزرگی چون شهر دربند در شمال قفقاز در عهد ساسانیان، که برای جلوگیری از خزران صورت گرفت، هنوز پا برجاست. و کوتاه‌سازی دست ایرانیان از این دریا برمی‌گردد. تا پیش از حملهٔ اعراب به قفقاز، در اسناد دیده نشده که این دریا را «دریای خزر» بنامند. سکونت خزران که از ناحیهٔ رود کورا، قفقاز جنوبی را مورد حمله قرار می‌دادند، نام خزر را در بیشتر زبان‌های امروزی حاشیه این دریا برای این دریا تثبیت کرد. دریاهای سیاه و آزوف هم در روزگار فعالیت خانات خزر، خزر نامیده شده‌اند. دریای خزر امروزه در فارسی خزر، در ترکی آذربایجانی Xəzər dənizi/خزر دنیزی، در ترکمنی Hazar deňzi، در زازاکی Deryay Xezeri و … نام دارد. دریای مازندران ایرانیان از ۱۳۱۶ این دریا را مازندران می‌نامند. نام دریای مازندران و دریای خزر در ۵۰ سال گذشته در رسانه‌های گروهی ایران رایج بوده‌است. در سال ۱۳۶۱ دولت ایران نام دریای مازندران را نام رسمی اعلام کرد.شاهزاده مسعود میرزا ظل‌السلطان ملقب به ظل‌السلطان که از شاهزادگان قاجار و بزرگ‌ترین پسر به سن بلوغ رسیده ناصرالدین‌شاه بود که در دوران جوانی مدتی حاکم مازندران بود. وی در خاطرات خود آورده‌است: "وقتی در بلده در اردوی همایونی بودم، دستورالعملی به جناب بهاءالملک وزیر من و من مرحمت فرمودند که میانکاله را ضبط کرده، قلعه‌ای بسازیم و در او ساخلو بگذاریم. این میانکاله همان شبه‌جزیرهٔ آبسکون است که شرحش را نوشتیم. یکی از اسامی این دریای مازندران را دریای آبسکون نیز می‌گویند. حکیم زجاجی شاعر سده هفتم در کتاب همایون‌نامه به نام دریای مازندران اشاره می‌کند همچنین حافظ ابرو مورخ سده هشتم در کتاب زبدة التواریخ به نام دریا مازندران اشاره می‌کند. دریای طبرستان دریای طبرستان نام دیگری است که در منابع کهن آمده‌است. نام طبرستان پیش از اسلام به‌صورت تپورستان بود که ریشه در نام قوم تپور دارد که در شمال ایران سکونت داشتند و پس از اسلام طبری نام گرفتند. در اسنادی که در مؤسسات تاریخ‌شناسی روسیه است آمده که نوجین زیس در سده دوازدهم نوشته‌است که ایرانیان این دریا را سده‌ها دریای تبرستان می‌خواندند. ولی چون واژهٔ مازندران میان بومیان تبرستان جایگزین گشته، آن را دریاچهٔ مازندران می‌خوانند، علی‌رغم این‌که نام مازندران بسیار کهن است اما نام دریای مازندران برای اولین بار در دویست سال اخیر رایج شده‌است. نام دریای مازندران و دریای خزر در ۵۰ سال گذشته در رسانه‌های گروهی ایران رایج بوده و در سال ۱۳۶۱ دولت نام دریای مازندران را نام رسمی اعلام کرد. اما همچنان هر دو نام به‌طور متناوب بکار می‌رفت. دومین همایش، همایش ژئوماتیک اردیبهشت ۱۳۸۲ سازمان نقشه‌برداری کشور دبیرخانه کمیته یکسان‌سازی نامهای جغرافیایی. به نوشته صادق کیا مازندران شاهنامه طبرستان نیست بلکه سرزمینی ست جدا از ایران با مردمانی ناایرانی. در بخش تاریخی شاهنامه دو مورد به مازندران اشاره شده که مؤید جدایی مازندران از ایران به ویژه طبرستان است. از سده ۵ کم‌کم نام مازندران در مناطق شمال ایران ظاهر شد. ابن اسفندیار می‌گوید این نام از زمان‌های اخیر جای طبرستان متداول شده‌است. او منسوب این ولایت را «موزاندرون» می‌داند، چرا که موز کوهی ست که از گیلان تا به لار و قصران کشیده شده‌است و تا جاجرم، یعنی این درون کوه موز است. سید ظهیرالدین مرعشی نام مازندران را نوساخته و جدید می‌داند و می‌نویسند از ماز نام کوهیست که از گیلان تا لار و قصران کشیده شده‌است و درون دیواری را که مازیار دستور ساختن اش را داد مازندرون می‌گفتند. ظهیرالدین مرعشی مورخ سده نهم در کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران می‌نویسد: حد طبرستان از طرف شرقی دیناره‌جاری و از طرف غربی ملاط که آن قریه شهر هوسم که اکنون به فرضه روده‌سر اشتهارد دارد. حد مازندران از طرف شرقی بیشه انجدان است و از طرف غربی ملاط است. حد گرگان حالیا که به استرآباد مشهور است و اصلاً دهستان می‌گفتند شرقی دیناره جاری است که حد شرقی تمام طبرستان است و غربی انجدان که حد شرقی مازندران است. به گفتهٔ ظهیرالدین مرعشی مازندران بخشی از طبرستان است و سرزمین طبرستان، گرگان و مازندران هر دو را در بر می‌گرفت. دریای گرگان دریای گرگان یا دریای ورکانه یکی از دو نام این دریاچهٔ بزرگ در عهد هخامنشیان و همچنین اشکانیان است که در واقع یک ساتراپی (شهربانی یا در واقع استانداری امروزین) بوده‌است. دریای کاسپی نام «دریای کاسپی» در زبان فارسی سابقه استفاده رسمی ندارد. عنایت‌الله رضا، در کتاب نام دریای شمال ایران، دریای کاسپی را بهترین نام برای این دریا دانسته‌است. واژهٔ کاسپین، نمونهٔ فرانسوی‌شدهٔ واژهٔ کاسپی است. پسوند "ian-" در انتهای واژهٔ فرانسوی Caspian پسوند صفت‌ساز در آن زبان است. در انگلیسی تلفظ نام این دریا به صورت «کَسپین سی» است و نه کاسپین. کاسپی‌ها یکی از اقوام باستانی در سواحل جنوب غربی دریای خزر جایی در شمال یا جنوب رود کورا واقع در قفقاز جنوبی می‌زیستند. بیشتر پژوهشگران کاسپی را با پایتاکاران که سرزمینی ما بین دو رود کورا و ارس بود یکی می‌دانند. به گفته یوزف مارکوارت کاسی‌ها همچون تپورها قومی گسترده پیش از آریایی‌ها بوده‌اند که به وسیلهٔ اقوام مهاجر ایرانی به نواحی کوهستانی عقب رانده شدند. نام‌هایی که معنای «دریای کاسپی» می‌دهند از نظر تاریخی در زبان‌های غربی مطرح‌تر بوده‌است. کاسپین شکل اروپایی نام کاسپی است که با پسوند انگلیسی/فرانسوی ian- ساخته شده که پسوندی مربوط به زبان فارسی نیست. نام‌های مشتق از کاسپی، در زبان‌های غیرفارسی هریک یا پسوند صفت‌ساز خود آن زبان‌ها به‌کار رفته‌است، ازجمله «کَسپین»، «کاسپیشه»، «کاسپیس»، «کاسپیسکی». کاسپی‌ها مردمانی غیر هندواروپایی و غیر آریایی بودند که از هزاره دوم پیش از میلاد تا دوره ساسانی، اشاره‌هایی به حضور آنها در بخشی از منطقه قفقاز شده‌است. کاسپین، صفت وصفی یا نسبتی در زبان‌های انگلیسی و فرانسوی است برای «کاسپی» است. اگر بخواهیم به‌صورت مفرد با پسوند فارسی، آنرا تلفظ کنیم، به دلیل گرفتن «یای نسبت» باید «کاسپی» بگوییم و آوردن شکل کاسپین در فارسی نادرست است، همان‌گونه که بقیهٔ کشورها این دریای را با پسوند خود بیان می‌کنند. نام دریای خزر در زبان یونانی Kaspia Thalassa، لاتینی Mare Caspium و در آلمانی Caspisches see در انگلیسی Caspian Sea است. پیشینه این دریا در گذشته بخشی از دریای پاراتتیس بود. از حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون سال پیش به تدریج راه این دریا ابتدا به اقیانوس آرام و سپس به اقیانوس اطلس بسته شد. در سال ۱۹۵۲ شوروی رود دُن و ولگا را با ایجاد آبراهی مصنوعی به هم پیوست تا کشتی‌های کوچک بتوانند از دریای خزر به دریای آزوف و دریای سیاه بروند. بدینسان دریای خزر دوباره به دریاهای آزاد راه یافت. تاریخ - دریای خزر میلیون‌ها سال پیش در دوران مزوزوئیک شکل گرفت که این منطقه با یک بالا آمدن زمین‌شناسی روبرو شد. این دریا بین دو قاره‌ی اروپا و آسیا قرار دارد و توسط پنج کشور روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان احاطه شده‌است. - دریای خزر از قدیم الایام مسیر تجاری مهمی بوده و اروپا و آسیا را به هم متصل می‌کرده‌است. یونانیان باستان، ایرانیان و رومی‌ها همگی در دریای خزر تجارت می‌کردند. - در قرون وسطی، دریای خزر قطب راه تجارت جاده ابریشم بود که چین را به اروپا متصل می‌کرد. این منطقه توسط امپراتوری‌های مختلفی از جمله ترک‌های سلجوقی، مغول‌ها و تیموریان اداره می‌شد. - روسیه در قرن ۱۸ شروع به گسترش امپراتوری خود به منطقه خزر کرد. در قرن نوزدهم، روسیه کنترل سواحل شمالی دریای خزر را به دست آورد و از آن به عنوان پایگاهی برای نیروی دریایی خود استفاده کرد. - در قرن بیستم بسیاری از کشورهای اطراف دریای خزر از روسیه استقلال یافتند، از جمله قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان. با این حال، وضعیت دریای خزر همچنان یک موضوع بحث‌برانگیز بین این کشورهای تازه استقلال یافته و ایران که مدعی سهمی از این دریا بودند، باقی ماند. - کشورهای اطراف دریای خزر در سال ۲۰۰۱ کنوانسیون چارچوب حفاظت از محیط زیست دریایی دریای خزر را برای همکاری در زمینه مسائل اکولوژیکی مرتبط با دریا امضا کردند. - دریای خزر همچنان یک منطقه مهم برای تولید نفت و گاز است و ذخایر قابل توجهی در زیر آب‌های آن قرار دارد. وضعیت این منابع منبع تنش بین کشورهایی است که دریا را احاطه کرده‌اند، زیرا هر کشوری به دنبال اعمال کنترل بر سهم بیشتری از این منابع ارزشمند است. ویژگی‌ها خط ساحلی دریا حدود ۷ هزار کیلومتر، مساحت آن ۳۷۱ تا ۳۸۶ هزار کیلومترمربع (یک و نیم برابر خلیج فارس) و حجم آب آن نیز ۷۸۷۰۰ کیلومتر مکعب است. این دریاچه با طول تقریبی ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۳۲۰ کیلومتر و مساحت ۴۳۸۰۰۰ کیلومتر مربع و حجم ۷۷۰۰۰۰ کیلومتر مکعب بزرگ‌ترین دریاچه آب نسبتاً شیرین جهان است. باریک‌ترین عرض آن ۲۲۰ کیلومتر بین شبه‌جزیره آب‌شوران و دماغه کواولی و عریض‌ترین بخش آن حدود ۵۴۵ کیلومتر در شمال آن قرار دارد، کم‌عمق‌ترین ناحیه این دریاچه ۲۵ متر در منطقه شمالی است و عمیق‌ترین مناطق در قسمت مرکزی و جنوبی واقع شده‌است که در بعضی از مناطق جنوبی ۹۰۰ الی ۱۰۰۰ متر عمق دارد، سواحل این دریاچه جمعاً ۶۳۷۹ کیلومتر است که حدود ۹۲۲ کیلومتر آن در خاک ایران واقع شده‌است و وسعت حوضهٔ آبگیر آن ۳۷۳۳۰۰۰ کیلومتر مربع است که ۲۵۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در خاک ایران قرار دارد. این دریاچه ۲۸ متر پائین‌تر از سطح اقیانوس‌ها است و بنابراین هیچ‌گونه خروجی از این دریاچه وجود ندارد. ۸۱٪ آب ورودی این دریا را رود بزرگ ولگا تأمین می‌کند. عمق آن از شمال به جنوب افزایش می‌یابد. میانگین ژرفای این دریاچه در ناحیه شمالی کم‌تر از ۱۰ متر، در بخش میانی بین ۱۸۰ تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی که آب‌های کناره ایران را تشکیل می‌دهد به ۹۶۰ تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز در ناحیه جنوبی این دریاچه گزارش شده‌است. دریای خزر از ۵۷۵ نوع گیاه، ۱۳۳۲ گونه جانور و ۸۵۰ گونه ماهی برخوردار است. مهم‌ترین ویژگی اقتصادی خزر، نفت و گاز است نفت در خزر در سال ۱۳۰۲ / ۱۹۲۳ در باکو کشف شد. ذخایر اثبات‌شدهٔ نفت در این دریا ۳۲ میلیارد بشکه است و این یعنی حدود ۴ درصد از کل ذخایر نفت خاورمیانه. ذخایر احتمالی نفت این حوزه نیز در حدود ۱۶۳ میلیارد بشکهٔ دیگر برآورد شده‌است. جهت جریان آب این دریاچه از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است. همین جهت جریان و ژرفای زیاد آب در کرانه‌های ایران که باعث کندی حرکت جریان می‌شود منجر به تجمع انواع آلودگی‌های این دریاچه در سواحل ایران به میزانی بیش از کرانه‌های دیگر کشورها می‌شود. این دریا محل زندگی گرانبهاترین ماهی‌های دنیا است. در بخش جنوبی دریای مازندران و رودخانه‌هایی که به آن می‌ریزند یعنی سواحل مربوط به ایران، ۷۸ گونه و زیرگونه ماهی یافت می‌شود. از مهم‌ترین رودخانه‌هایی که به این دریا می‌ریزد می‌توان از سفیدرود، رود اترک و رودخانه هراز نام برد. دریای مازندران یکی از اکوسیستم‌های آبی جهان است که محیطی مناسب برای زندگی و رشد مرغوب‌ترین ماهیان خاویاری جهان است. ۹۰ درصد صید ماهیان خاویاری مختص به این دریا است. رژیم حقوقی و مناقشات بین‌المللی دریای خزر گرچه سده‌ها است که دریا نامیده می‌شود ولی به هیچ دریایی به‌طور طبیعی متصل نیست؛ بنابراین رژیم حقوقی ویژه و منحصربه‌فرد خود را داشته و دارد. اگر دریای خزر را دریاچه بدانیم در آن صورت مشمول کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها نمی‌شود و رژیم حقوقی آن باید بر اساس توافق کشورهای ساحلی دریای خزر تعیین شود. تا پیش از فروپاشی شوروی و اضافه شدن کشورهای نوبنیاد آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان به vihddogr2021#!ANY وضعیت حقوقی دریای خزر به وسیلهٔ معاهدات ۱۲۰۷ / ۱۸۲۸، ۱۳۰۰ / ۱۹۲۱ و ۱۳۱۹ / ۱۹۴۰ میان ایران و روسیه و بعدها ایران و شوروی، مشخص شده بود. براساس عهدنامه ترکمانچای (به‌سال ۱۲۰۷ / ۱۸۲۸) ایران از داشتن نیروی دریایی در دریای خزر محروم شده بود. اما در قرارداد ایران و شوروی ۱۹۲۱ به تساوی، به ایران و شوروی حق کشتی‌رانی جنگی و غیر آن داده شد و در قرارداد بازرگانی و دریانوردی (۱۳۱۹ / ۱۹۴۰) جزئیات رژیم دریانوردی مشخص گردید. این معاهدات، هیچ اشاره‌ای به چگونگی استفاده از منابع بستر دریا را مطرح نمی‌کنند. در سال ۱۹۹۱، روسیه و ایران خواهان آن بودند که کشورهای ساحلی دریای خزر به‌طور مشاع از این دریا بهره‌برداری کنند، در حالی که سه کشور دیگر دریای خزر خواهان تقسیم آن بودند. در ۲۱ دسامبر ۱۹۹۱ جمهوری‌های شوروی سابق با امضای اعلامیه آلماآتا متعهد شدند که به قراردادهای شوروی با دیگر کشورها پایبند باشند. روسیه در سال ۱۹۹۸ موضع خود را تغییر داد و در سال ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ با قزاقستان و سپس با آذربایجان پروتکل دو جانبه‌ای را تعیین کرد که با وصل کردن دو سر نقاط ساحلی این دو کشور عملاً حدود ۲۷ درصد دریا سهم قزاقستان و حدود ۱۹ درصد دریا سهم روسیه می‌گردد. سهمی حدود ۱۸ درصد هم با همین فرمول برای آذربایجان در نظر گرفته شده و در واقع ۶۴ درصد بستر دریا را این سه کشور میان خود تقسیم کرده‌اند اما ایران و ترکمنستان این نوع تقسیم‌بندی دو جانبه را به رسمیت نپذیرفته‌اند و نظام تقسیم دریا را غیرقابل قبول می‌دانند. روسیه بزرگ‌ترین ناوگان دریایی را در میان کشورهای ساحلی دریای خزر دارد و مانع افزایش ناوگان ایران در این دریا می‌شود. مناقشات راجع به میزان مالکیت این دریای بین کشورهای هم جوار، در طول دو دهه گذشته جریان دارد. کشورهای هم جوار شامل ایران، آذربایجان، ترکمنستان، روسیه، وقزاقستان هستند. سه مسئله اصلی در این مناقشات، منابع (نفت و گاز)، تحدید حدود آبی سطح و بستر دریا و سهم ماهیگیری این کشورها است. ترابری دریای خزر در مسیر ترانزیت شمال اروپا و آسیا با جنوب قرار گرفته و یکی از محورهای راه‌گذر بین‌المللی شمال–جنوب باشد. این دریاچه همچنین از طریق رود ولگا و کانال ولگا–دن به آب‌های آزاد متصل شده‌است. منابع دریای خزر پژوهش‌ها نشان می‌دهند حجم ذخایر تخمین زده شده نفتی در دریای خزر حدوداً برابر با ۵۰ میلیارد بشکه و ذخایر گاز طبیعی تأیید شده هم برابر با ۲۵۷ هزار میلیارد فوت مکعب بوده‌است؛ که این ارقام ۴٪ از ذخایر گاز و نفت دنیا را تشکیل می‌دهد. پیش‌بینی می‌شود با ادامه فعالیت‌های اکتشافی، ظرفیت بهره‌برداری نفت این منطقه ۱۸۴ میلیارد بشکه و ظرفیت برداشت گاز از آن هم ۲۹۳ هزار میلیارد فوت مکعب افزوده شود. همچنین ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریا صید می‌شود. اما صید بی‌رویه این ماهی سبب گشته‌است که بنابر گفته دانشمندان ۹۰ درصد از تعداد این ماهیان در یک سده اخیر کاسته شود. آذربایجان در سال ۱۹۹۴ قراردادی برای استخراج نفت با کنسرسیومی مرکب از شرکتهای آمریکایی، بریتانیائی، روسی، نروژی، ترکی و سعودی امضا کرد و در نوامبر همان سال قراردادی هم با ایران بست تا ایران را هم در این کنسرسیوم شریک کند اما آمریکا با این استدلال که شرکتهای آمریکایی اجازه ندارند با ایران همکاری کنند آذربایجان را ناگزیر به لغو این قرارداد کرد. به گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA)، در سال ۲۰۱۱، آذربایجان ۵۶۲ میلیارد، روسیه ۱۷ میلیارد و ترکمنستان ۱ میلیارد فوت مکعب گاز در دریای خزر استخراج کردند در حالی که ایران در دریای خزر گاز استخراج نکرد. در سال ۲۰۱۲، آذربایجان روزانه ۸۹۰ هزار بشکه، ترکمنستان ۴۶ هزار بشکه، روسیه ۶ هزار بشکه و قزاقستان ۳ هزار بشکه نفت در دریای خزر استخراج کردند در حالی که سهم جمهوری اسلامی در استخراج نفت صفر بوده‌است. منابع انرژی دریای خزر دارای ذخایر عظیمی از سوخت‌های هیدروکربنی است.ذخایر نفت این دریا نزدیک به ۲۵٫۷ میلیارد بشکه و ذخایر گاز آن ۱۰۶ تریلیون فوت مکعب است. کشور جمهوری آذربایجان، عمده برداشت‌کننده منابع انرژی این دریا است. در سال۲۰۱۲، جمهوری آذربایجان روزانه ۸۹۰ هزار بشکه نفت از حوزه جغرافیایی خود در دریای خزر استخراج می‌کرد. رتبه‌های بعدی را ترکمنستان با ۴۶ هزار بشکه، روسیه با ۶ هزار بشکه و قزاقستان با ۳ هزار بشکه نفت، به خود اختصاص می‌دهند. این در حالی است که کشور ایران، در این منطقه هیچ‌گونه برنامه عملی در خصوص برداشت نفت و گاز تدوین نکرده‌است و تنها به مطالعه و نقشه‌برداری اکتفا کرده‌است که دلیل آن را می‌توان در اتکای ایران به منابع عظیم و قابل اتکای نفت و گاز موجود در خلیج فارس عنوان کرد. این دریا از نظر منابع نفت و گاز بسیار غنی است و ذخایر نفتی آن حدود ۱۷ تا ۳۵ میلیارد بشکه برآورد می‌شود. بخشی از نفت دریاچه که از میدان نفتی باکو پایتخت جمهوری آذربایجان برداشت می‌شود از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیهان به سواحل مدیترانه منتقل می‌شود. آلودگی آلودگی معضلی جدی و خطرناک برای این دریای پهناور است؛ به‌طوری‌که با ورود سالیانه ۱۲۲ هزار و ۳۵۰ تن آلودگی از کشورهای حاشیهٔ دریای خزر به ویژه آلودگی ناشی از عملیات اکتشاف و استخراج نفت، محیط این دریا را آلوده کرده و گونه‌های زیستی این دریا را در معرض خطر جدی قرار داده‌است. در کنار آلودگیهای روزافزون دریای خزر، تکثیر نوعی شانه دار مهاجم موسوم به «نمیوپسیس» در آب‌های خزر طی سالهای گذشته ضربه سنگینی بر اکوسیستم این دریا وارد کرده‌است. تکثیر این شانه دار مهاجم که از پلانکتون‌ها تغذیه می‌کند، باعث کاهش چشمگیر پلانکتون‌ها که منبع تغذیه ماهی‌های کوچک، خصوصاً کیلکا ماهی‌ها شده و زنجیره غذایی آبزیان را به هم زده‌است. کاهش ۱۰ برابری ماهی‌های کیلکا در خزر که خود منبع تغذیه آبزیان بزرگتر هستند، باعث افت چشمگیر جمعیت ماهیان خاویاری و فک دریای خزر شده‌است. مهمان آخوندوف، رئیس انستیتوی پژوهش‌های آبزی پروری وزارت اکولوژی و منابع طبیعی جمهوری آذربایجان به خبرگزاری ترند می‌گوید که بر اساس نمودار آماری چند ساله، تعداد کیلکاها در جنوب خزر ۸ تا ۱۰ برابر و در نواحی میانی دریا ۵ تا ۶ برابر کاهش یافته‌است. دگرگونی‌های حجم و سطح آب دریا در گذشته دریای خزر امروزی باقی‌مانده دریایی است پهناور که از دریای سیاه تا دریاچه آرال گسترش داشته. این دریاچه در گذشته چند بار بخاطر رشد حجم دوباره به دریای سیاه و دریاچه آرال وصل شده. چنین حالتی آخرین بار پس از اتمام عصر یخبندان انجام شد و دریای خزر به دریای سیاه وصل شد. دریای خزر هرگز با اقیانوسها مرتبط نبوده زیرا هنگام اتحاد با دریای سیاه، این دریا به اقیانوس متصل نبوده. مساحت دریای خزر در سده بیستم کاهش پیدا کرده‌است: مساحت این دریا در اوایل سده بیستم ۴۲۰٫۰۰۰ کیلومتر مربع بود. بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۱ میلادی (۱۳۰۹ تا ۱۳۲۰ خورشیدی) و ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ (۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶) سطح آب با سرعت بیش از ۱۶ سانتی‌متر در سال عقب‌نشینی کرد زیرا برداشت آب از رودخانه‌های تغذیه‌کننده دریا بسیار زیاد بود و آب ورودی نمی‌توانست حجم تبخیری را جایگزین کند. از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۴ میلادی (۱۳۵۷ تا ۱۳۷۳ خورشیدی) سطح آب دوباره سریعاً رو به رشد گذاشت و ارتفاع آب سالانه بین ۵ تا ۴۰ سانتی‌متر بالا آمد، بطوری‌که آب بین ۵ تا ۲۵ کیلومتر به داخل خشکی نفوذ کرد و دو میلیون هکتار زمین نویافته زیر آب رفت. امروزه سطح آب هنوز در حال رشد است و دانشمندان، از جمله «گ. تیتارنکو» علت آنرا نه رشد حجم آب بلکه رشد زمین دریا می‌دانند. تیتارنکو تخمین می‌زند که این رشد تا ۲۰۰ سال آینده ادامه خواهد داشت و احتمال دارد تا نیمه دوم سده بیست و یکم سطح آب ۴۰ متر رشد کند. این امر کشورهای ساحلی را برآن داشته که کمتر در نزدیکی ساحل دریا سرمایه‌گذاری کنند. ایجاد صنایع استخراج نفت، گاز و پتروشیمی کنار این دریا ریسک بزرگی محسوب می‌شود. هجوم مارها به ساحل دریای مازندران در سال ۱۳۹۰ در پی وقوع سیل در کلاردشت، تعداد زیادی مار سمی همراه با سیل به مناطق ساحلی دریای مازندران رانده شدند. در مرداد ۱۴۰۱ نیز پس از وقوع سیل در شهرهای مختلف استان مازندران مارهای سمی بار دیگر از مناطق کوهستانی به مناطق ساحلی دریای مازندران رانده شدند و بر اساس گزارش‌ها دست‌کم در نقاطی همچون «دوجمان، هچیرود، امام‌رود، رادیو دریا در چالوس، و پل ماشلک، سیترا و خیرود» دیده شده‌اند. نگارخانه منابع چرا در عربی به دریای خزر دریای قزوین گفته می‌شود اچ.جی. دومون از دانشگاه گنت بلژیک: دریای کاسپین: تاریخ، بیولوژی… در مجله Limnology and Oceanography سال ۱۹۸۸، صفحه ۴۳ تا ۵۲ (قابل دانلود در اینجا) وی.ای. زوباکوف: History and Causes of Variations in the Caspian Sea Level. در مجله Water Resources شماره ۲۸، سال ۲۰۰۱. نام دریای شمال ایران، عنایت‌الله رضا، ناشر: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، سال: ۱۳۸۷، تعداد صفحه‌ها: ۱۸۰ ماهنامهٔ پیام دریا شمارهٔ ۱۳۱ و ۱۳۳، مهر و آذر ۱۳۸۳ جستارهای وابسته رژیم حقوقی دریای خزر اختلاف بر سر نامیدن دریای خزر اجلاس سران کشوهای ساحلی خزر مؤسسه مطالعات دریای خزر پیوند به بیرون چرا در عربی به دریای خزر دریای قزوین گفته می‌شود حقوق تاریخی ایران در دریای مازندران نام‌های دریای خزر خزر دریائی از نفت و توطئه نظامی مؤسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر .بررسی تطبیقی رژیم حقوقی بزرگ‌ترین دریاچه‌های جهان و دریای خزر /کسپین/نام‌های دریاچه خزر مقاله برتر برگزیده شده در دومین همایش ژئوماتیک اردیبهشت ۱۳۸۲سازمان نقشه‌برداری کشور."اسامی جغرافیایی باستانی میراث بشریت پژوهشی در مورد دو نام خلیج فارس و دریای خزر و چالشهای فراروی" چه باید کرد؟" پست‌ترین نقاط جغرافیای آسیای مرکزی جغرافیای استان آستراخان جغرافیای جنوب روسیه جغرافیای داغستان جغرافیای غرب آسیا جغرافیای قالمیقستان دریاچه‌های آب شور آسیا دریاچه‌های آب شور اروپا دریاچه‌های آب شور دریاچه‌های استان آستراخان دریاچه‌های استان گلستان دریاچه‌های استان گیلان دریاچه‌های استان مازندران دریاچه‌های ایران دریاچه‌های بین‌المللی آسیا دریاچه‌های بین‌المللی اروپا دریاچه‌های ترکمنستان دریاچه‌های جمهوری آذربایجان دریاچه‌های داغستان دریاچه‌های درون‌ریز آسیا دریاچه‌های درون‌ریز اروپا دریاچه‌های روسیه دریاچه‌های قالمیقستان دریاچه‌های قزاقستان دریای خزر زمین‌چهرهای آسیای مرکزی زمین‌چهرهای غرب آسیا مرز ایران و ترکمنستان مرز ایران و جمهوری آذربایجان مرز ترکمنستان–قزاقستان مرز روسیه-جمهوری آذربایجان مرز روسیه–قزاقستان مناطق مورد مناقشه در آسیا مناقشات بین‌المللی نقاط سه‌گانه مرزی ویکی‌سازی رباتیک
3671
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%20%D8%B9%D8%B1%D8%A8
دریای عرب
دریای عرب همچنین (دریای عمان، عمان دنیزی، بحر مکران و بحر العجم)، پهنه‌ای آبی است در شمال اقیانوس هند، میان شبه‌جزیره عربستان و هندوستان، در شمال متصل به خلیج عمان که به خلیج فارس می‌پیوندد و بخشی از اقیانوس هند به‌شمار می‌آید. وسعت و حد و مرز حداکثر پهنای دریای مَکُران را ۲٬۴۰۰ کیلومتر و حداکثر ژرفای آن را ۵٬۰۰۰ متر برآورد کرده‌اند. بزرگ‌ترین رودخانه‌ای که به این دریا فرومی‌ریزد رود سند است. ۳٬۸۶۲٬۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد و از نظر مساحت سومین دریای بزرگ دنیا است. امروزه دریای مکران یا (عرب) بر اساس تعریف سازمان آب‌نگاری بین‌المللی و سازمان بین‌المللی کشتی نوردی پهنه آبی است که از خلیج عمان تا تمام سواحل هند و پاکستان و بخشی از ساحل شرق ایران و تا سواحل جیبوتی در شاخ آفریقا را در بر می‌گیرد. اما امروزه طول و عرض جغرافیایی و محدودهٔ مرزی آن بر اساس اعلام سازمان آبنگاری بین‌المللی چنین بیان شده‌است: در غرب از مرز غربی خلیج عدن و جنوب شبه‌جزیرهٔ عربستان تا شرق سواحل ایران و تمام سواحل پاکستان تا سواحل شبه‌قارهٔ هند و پایین‌ترین نقطهٔ جنوب آخرین جزیرهٔ کشور مالدیو راس گواردافو (Ras Asir, 51°16'E)]. در شمال. خط راس حد، نقطهٔ شرقی شبه‌جزیرهٔ عربستان (۲۲°32'N) و راس جیوانی (۶۱°43'E) پاکستان. ادواتول(مالدیو), جهت شرقی رأس هافون راس هافون (آفریقا، ۱۰°26'N). در شرق: حدود غربی دریای لاکادیو خط مستقیمSadashivgad Lt. غرب ساحل هند () to Corah Divh () Laccadive and Maldive Addu Atoll ادو اتل در مادیو]. نام در بسیاری از منابع و نوشته‌های غربی‌ها در قرن‌های ۱۴ تا ۱۸ نیز اقیانوس هند، دریای عجم یا دریای پارس یا دریای اریتره و مَکران نامیده شده‌است. در منابع اسلامی و عربی نیز نامی از بحر عرب نیامده و این نام در دو قرن اخیر ظاهر شده‌است از جمله آن‌ها ابن حوقل در ص ۴۲ سوره الارض ، و در کتاب عجایب مخلوقات (موجودات شگفت‌انگیز (زکریای قزوینی) و جزایر مسحور (علی بن حسین مسعودی) (حافظ ابرو) است. عبدالله بن لطف بن عبدالرشید، تاریخ‌دان جغرافیایی و جهانگردان ذکر شده در کتاب تاریخ اسلام و ایران، دریای سبز را تبیین می‌کند و می‌گوید که آن را نیز دریای هند می‌نامند و مربوط به دریای پارس است. همچنین در نقشه‌های رسمی دورهٔ عثمانی، دریای ایرانیان (بحر العجم) نوشته شده‌است. در بسیاری از منابع و نوشته‌های غربی‌ها در قرن‌های ۱۴ تا ۱۸ نیز اقیانوس هند و دریای عرب، دریای عجم یا دریای پارس یا دریای اریتره نامیده شده‌است. اما نام دریای عرب از قرن ۱۸ به بعد توسط انگلیسی‌ها به کار برده شد. تفاوت دریای عرب، دریای عمان و خلیج عمان امروزه اکثر کشورها و سازمانهای بین‌المللی این پهنه آبی را دریای عرب و فقط آبهای پهنه آبی شرق تنگه هرمز را خلیج عمان می‌نامند. اما ترکیه به سنت دوره عثمانی به‌جای دریای عرب و خلیج عمان به کل پهنه آبی شمال اقیانوس هند دریای عمان می‌گوید و دریای عرب بکار نمی‌برد. پیری رئیس دریا سالار عثمانی و کاتب چلبی در نقشه خود آبهای منطقه را اینگونه ترسیم کرده و تاکنون این رویه باقی مانده‌است. اما بعضی از نقشه نگاران بعدی عثمانی به‌جای دریای عمان و دریای عرب، «بحر محیط عجم» بکار برده‌اند. این ادبیات به‌طور غیررسمی در ایران نیز رایج است و دریای عمان را برای کل آبهای شمال اقیانوس هند بکار می‌برند. کشورهای کناره کشورهایی که با این دریا کرانه دارند عبارتند از: عمان، ایران، یمن، پاکستان، هندوستان، مالدیو و امارات متحده عربی. شهرهای کرانه‌ای آن عبارتند از بمبئی در (هندوستان) و کراچی در (پاکستان). ۳٬۸۶۲٬۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. جزیرهٔ مرجان شرقی‌ترین نقطهٔ ایران در مجاورت این دریا است. بیش از ۷۰ درصد یعنی حدود ۳٬۵۰۰ کیلومتر از خط ساحلی این دریا مربوط به کشورهای غیرعربی است؛ به همین جهت هند و پاکستان می‌خواهند نام دریای پیرامون خود را عوض کنند. یک میلیارد جمعیت اطراف این دریا غیر عرب هستد ولی به نام دریای عرب معرفی شده‌است. در میان جغرافی‌نویسان اسلامی نام دریای عرب برای نخستین‌بار در دو قرن اخیر ظاهر شده‌است، که این نام را ابتدا استعمارگران اروپایی در نقشه‌ها رایج نمودند. در منابع عربی و اسلامی نام بحر عرب نیامده است و آن‌ها کل این دریا را به همراه دریای عمان و خلیج فارس را روی هم بحر فارس نامیده‌اند. کشورهای غیرعربی ۱. ۵۰ کیلومتر خط ساحلی ۲. ۱٬۰۵۰ کیلومتر خط ساحلی ۳. ۲٬۵۰۰ کیلومتر خط ساحلی ۴. ۱٬۰۰۰ کیلومتر خط ساحلی کشورهای عربی ۱. ۵۰۰ کیلومتر خط ساحلی ۲. ۱٬۰۰۰ کیلومتر خط ساحلی ۳. ۱۰۰ کیلومتر خط ساحلی شهرهای کناره بمبئی - هندوستان کراچی - پاکستان چابهار شناگاه‌ها کرانه‌های گوآ ساحل جوهو در بمبئی چابهار نگارخانه جستارهای وابسته مکران پارس خلیج عمان خلیج فارس اقیانوس هند اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان منابع بحر عمان دریای عرب یا مکران نوشتاری بر جغرافیای تاریخی مکران و خلیج عمان دریای پارس و خلیج فارس در نقشه‌ها و متون قدیم تحقیقات تاریخی: دریای مکران و پارس، محمدعلی امام شوشتری، مجله بررسی‌های تاریخی ۱۳۴۷ شماره ۱۴ آسیا بوم‌ناحیه‌های دریایی پهنه‌های آبی امارات متحده عربی پهنه‌های آبی ایران پهنه‌های آبی پاکستان پهنه‌های آبی سومالی پهنه‌های آبی عمان پهنه‌های آبی مالدیو پهنه‌های آبی هند پارس دریاهای آسیا دریاهای اقیانوس هند دریاهای یمن دریای عرب شبه‌جزیره عربستان مرز عمان و یمن مرز هند و پاکستان
3672
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%B3%D9%84%D8%AC%D9%88%D9%82
دودمان سلجوق
دودمان سلجوق (سلاجقه، آل‌سلجوق)، دودمانی از تُرکان اغوز سنی بودند که در سده‌های پنجم تا ششم هجری قمری، با برپایی یک امپراتوری بر بخش‌های پهناوری در آسیای غربی و آسیای صغیر مانند ایران، افغانستان، شام و ارمنستان امروزی فرمان می‌راندند. بنیانگذار این سلسله طغرل بیک نام داشت که خود از نوادگان سلجوق بود و با شکست دادنِ سلطان مسعود غزنوی، در نیشابور بر تخت نشست و تحت سلطنت وی، سلجوقیان با ایجاد تسلط سیاسی بر خلافت عباسی در بغداد، رهبری جهان اسلام را به دست گرفتند. سلطنت دودمان سلجوق دو دوره متمایز داشت، یکی دوره اقتدار که روزگار سه پادشاه نخستین آنان یعنی طغرل، آلپ ارسلان و ملکشاه را دربر می گیرد و دیگر دوره ضعف و انحطاط که پس از مرگ ملکشاه آغاز می‌گردد. سلطنت سلاجقه بزرگ که پایگاه‌شان خراسان بود تا سال ۵۵۲ هجری قمری برقرار بود، و بعدها در نتیجه بروز اختلافات بر سر جانشینی میان شاهزادگان، اقتدار مرکزی از میان می‌رود، و سرانجام سلطنت آنان به چند قسمت تجزیه و تقسیم می‌گردد: بدین ترتیب سلجوقیان سوریه تا اوایل قرن ششم و سلجوقیان عراق و کرمان تا اواخر سده ششم و سلجوقیان آسیای کوچک تا پایان سده هفتم در قلمرو خود حکمرانی داشتند. در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی این قلمرو به اوج اقتدار رسید. این محدوده از شرق تا ماوراءالنهر و از غرب تا دریای مدیترانه امتداد یافت. واپسین شاه این سلسله از سلجوقیان عراق عجم و طغرل سوم نام دارد. سلجوقیان زبان فارسی را زبان رسمی و درباری قرار دادند و وزیران این دوره به‌ویژه عمیدالملک کندری و خواجه نظام‌الملک طوسی خدمات مهمی به این زبان و عمران و آبادانی شهرها و گسترش فنون و دانش‌ها نمودند. نیاکان دودمان سلجوقی خاندان سلجوقی را از بازماندگان یکی از قبایل ترکان اوغوز می‌دانند. اوغوزها قبیله‌ای از ترکان، شامل بر ۲۴ طایفه بودند که این طوایف، خود متشکل از شعبه‌ها و تیره‌هایی بود. قسمتی از تاریخچهٔ این قوم، با روایت‌هایی اساطیری و داستانی همراه است اما برای روشن شدن تبار آنان، ذکر می‌گردد. بنابر روایات اسلامی، فرزند ارشد نوح، که یافث نام داشت، از سوی پدر عهده‌دار مشرق، ترکستان و نواحی اطراف آن شد و یافث که صحرانشین بود، در اصطلاح ترکان، اولجای خان نام گرفت. جانشین اولجای خان که پادشاهی بزرگ بود، دیب یاوقوخان نام داشت و پسرانی با نام‌های قراخان، اورخان، گورخان و کرخان داشت، که قراخان جانشین پدر شد و اوغوز که ترکان اوغوز خود را منسوب به او می‌دانند، فرزند قراخان بود. دربارهٔ کودکی اوغوز روایت‌هایی مطرح شده که مجال بیان آن در این مقاله وجود ندارد اما دربارهٔ اقدامات او روایت است که اعمالش سبب نزاع او با پدر و عموهایش شد که پس از کشته شدن آنان، اوغوز به مدت ۷۵ سال به نزاع و درگیری با ایل عموهای خود پرداخت و پس از شکست آنان بر ولایت‌هایشان تسلط یافت و سپس به جهانگشایی پرداخت. نوادگان و بازماندگان اوغوز که شامل طوایف و قبایل متعدد می‌شدند، در طی چندین قرن به جنگ و کشمکش‌های درونی در میان اتحادیه‌های مختلف و حکومت‌های ترک و نزاع‌های و روابط بیرونی با امپراتوران چین و اطراف پرداختند و پس از گسترش اسلام و هجوم اعراب به نواحی شرقی، با آنان تماس پیدا کرده و دچار کشمکش‌هایی در ابتدا و روابطی در ادامه با آنان گشتند. آنان مدتی با اختیار و زمان‌هایی نیز تحت سلطهٔ امپراتوران چین یا حاکمان متعدد، به گذران زندگی پرداختند. ترکان اوغوز علاوه بر این که در امپراتوری گوک-ترک، برجسته‌ترین جایگاه را دارا بودند، از موقعیتی ویژه در اتحادیه تو-کیو نیز برخوردار بودند. خان‌های ترک بر اساس کتیبه‌های اورخون، از دودمان ترک‌های اوغوز یا توقوز اوغوز بودند. در برخی دیگر از روایات، منبع تأسیس امپراتوری ترکان را شخصی به نام بومین می‌دانند. بر اساس اطلاعات همین کتیبه، اتحادیه توقوز اوغوزها با دارا بودن نه قبیله، وسیع‌ترین بخش مغولستان را تحت سیطرهٔ خود داشتند. علاوه بر این موارد، در کتیبه‌های اورخون که یادگار قرن هشتم میلادی هستند، دربارهٔ شکل‌گیری و ساختار درونی یک دولت ترک و عنوان‌ها و منصب‌های متعدد و غیره سخنانی رانده شده و یک دورهٔ پنجاه ساله از تاریخ ترکان که شامل ۶۸۰–۶۳۰ میلادی می‌باشد نیز تشریح شده‌است. دولت ترکان در قرن ششم، دارای تفاوتی واضح نسبت به دیگر دولت‌های چادرنشین بودند که مشتمل بر اطاعت از یک دودمان فرمانروا به جای اطاعت از یک شخص بود. در کتیبه‌های ینی سئی نیز برای نخستین بار، از اتحادیهٔ آلتی اغوز که مشتمل بر شش قبیلهٔ اوغوز بودند، یاد شده‌است، که این کتیبه‌ها در قرن هفتم به نگارش درآمده‌اند. در اواخر سدهٔ دوم هجری (هشتم میلادی) اوغوزها راه مهاجرت به سمت غرب را در پیش گرفتند و از مسیر استپ‌های سیبری از طرف جنوب غرب تا دریاچهٔ آرال و مرزهای ماوراءالنهر و از طرف شرق تا رود ولگا و جنوب روسیه پیشروی کردند. سرانجام اوغوزها در استپ‌های شرق دریای خزر اسکان گزیدند و فرمانروایشان که به یبغو شهرت داشت، بر قلمرویی مشتمل بر بخش‌های انتهایی رود سیحون (سیر دریای سفلی) تا رود ولگا، مسلط گشت. قلمرو اوغوزها را در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) از دریای خزر تا حوزهٔ میانی سیحون (سیر دریا) دانسته‌اند. هنگام تسلط ترک‌های اوغوز بر حوزهٔ پایینی سیر دریا، که خارج از سیطرهٔ سامانیان قرار داشته، مهاجرانی از ماوراءالنهر با رضایت ترکان بومی، سه شهر مسلمان‌نشین شامل جند، خووارا (خواره) و ینگی کنت (یانگی کند) به معنای سکونتگاه جدید را بنا نمودند که این شهرها تحت حکومت اوغوزهای غیرمسلمان قرار داشتند. ینگی کنت که در مصب رود سیحون واقع بود، پایتخت زمستانی یبغوی اوغوزها بود. استقرار اوغوزها در سرحدات و حاشیه‌های شمالی قلمرو سامانیان که مصادف با قرن چهارم هجری صورت پذیرفت، مقدمهٔ حوادث تاریخی فوق‌العاده مهم در دهه‌های بعدی و نقطهٔ آغاز حضور اوغوزها در صحنهٔ تاریخ اسلام به صورت واضح و روشن بود. پیشینهٔ نخستین سلسله سلجوقیان ایران تاریخ سیاسی و نظامی ترکان سلجوقی با ورود سلجک (سلجوق) به درگیری‌های سیاسی و نظامی در سرزمین‌های واقع در شمال شرق دریای خزر و شمال ماوراءالنهر که مصادف با نیمهٔ دوم سدهٔ چهارم هجری بوده‌است، آغاز شد. سلجوق فرزند شخصی بود که دقاق، تقاق یا یقاق یا لقمان نام داشت. دقاق به تمریالیغ که به معنای سخت کمان است، شهرت داشت و عده‌ای از منابع او را با واسطهٔ ۳۳ نسل، به افراسیاب بن پشنگ (شاه اساطیری توران) می‌رسانند، که عده‌ای از مورخان این نسب‌نامه را ساختگی می‌دانند. دقاق از اعضای طایفهٔ قنق که خاستگاه فرمانروایان اوغوز بود، به‌شمار می‌رفت و از امیران معتبر یبغو بود. روایتی نیز خدمت آنان در درگاه شاه خزران را بیان می‌دارند. سلجوق به علت مقام ارجمند دقاق در حکومت یبغوی اوغوزها، پس از پدر و از جانب یبغو، عهده‌دار سمت سوباشی (فرماندهی لشکر) شد. پس از مدتی روابط میان یبغو و سلجوق به علل مختلفی که منابع بیان می‌دارند و به‌طور کلی مشتمل بر افزایش روزافزون قدرت سلجوق، حسادت و فتنه‌انگیزی همسران یبغو و حسادت یبغو به قدرت و مقام سلجوق می‌باشد، رو به تیرگی نهاد و موجب شد سلجوق به اجبار به همراه یاران و احشامش، در سدهٔ چهارم هجری (واپسین دههٔ سدهٔ دهم میلادی) به سوی جند متواری گشت. در آنجا وی به همراه خاندانش به دین اسلام گروید و سلجوق مذهب حنفی اختیار نمود که در نتیجه، خاندان سلجوقی و زیردستانشان نیز به مذهب حنفی گرویدند. او را نخستین فرد از از ترکمانان اوغوز می‌دانند که اسلام اختیار کرده‌است. البته عده‌ای از محققان به واسطهٔ نام‌های فرزندان سلجوق که شامل میکائیل، موسی و اسرائیل می‌باشد، او را یهودی یا مسیحی نستوری مذهب می‌دانند، که این فرضیه نمی‌تواند قابل تکیه باشد زیرا اسامی یاد شده، اسلامی هم می‌باشند. سلجوقیان دو مرتبه در سال را به سفر مشغول بودند و نخست سفر زمستانی به نور که در نزدیکی بخارا واقع بود و دیگری نیز سفر تابستانه به سغد که در نزدیکی سمرقند قرار داشت، را شامل می‌شد. آنچه به حقیقت نزدیک‌تر می‌نماید این است که ایل سلجوقی پس از وصول به حدود و مرزهای ماوراءالنهر و استقرار در آن مکان، از مذهب شمنی ترک و مغولی خود فاصله گرفته و به اسلام گرویده‌اند. از اقدامات او پس از سکونت در جند و پذیرش اسلام، از نجات ساکنان بخش سفلای سیردریا از خراجی که بر عهدهٔ آنان بود، خبر داده‌اند که بر همین اساس، روابط نزدیک و تنگاتنگی میان مسلمانان ساکن این منطقه و بازماندگان سلجوق برقرار گشت. سلجوق، در سن ۶۷ یا ۱۰۰ سالگی و در شهر جند وفات یافت و در همان مکان نیز به خاک سپرده‌شد. ورود سلجوقیان به ماوراءالنهر را پس از درگذشت سلجوق یا در زمان حیات وی و به رهبری پسرانش، می‌دانند. روایات در باب تعداد فرزندان سلجوق و نام آنان، متفاوت است، اما سه نام در تمام روایات تکرار شده‌اند که شامل اسرائیل، موسی یبغو و میکائیل می‌باشند. دو نام دیگر نیز بر طبق بعضی روایات شامل یونس و یوسف می‌باشند. عده‌ای وارثان سلجوق را متشکل از چهار پسر به نام‌های اسرائیل، موسی بیغو، یونس یا یوسف و میکائیل می‌دانند. پس از سلجوق پسرانش، اسرائیل، موسی یبغو و میکائیل به همراه فرزندان میکائیل که طغرل‌بیک و چغری‌بیک بودند، وارد چرخهٔ نزاع‌ها و درگیری‌هایی که در ماوراءالنهر و خوارزم در جریان بود، شدند و در خدمت کسانی مانند سامانیان که به آنان اطمینان برخورداری از مراتع برای احشامشان را می‌دادند، درمی‌آمدند و حتی در برابر دیگر ترکان پایداری می‌کردند. در اواخر دورهٔ سامانیان وقایعی روی داد و عده‌ای از ترکان برای جنگ به دیگر ترکان، در ابتدا به امیر سامانی یاری رسانده و دشمنانش را شکست دادند اما در ادامهٔ راه به سامانیان خیانت کرده و از آنان روی گردانیدند که بحث‌هایی پیرامون نقش خاندان سلجوق و دیگر ترکان در این زمینه شکل گرفته که در بعضی انگشت اتهام به سمت سلجوقیان دراز شده و در بعضی دیگر آنان را تبرئه کرده‌اند. پس از گذر از دورهٔ سامانیان، سلجوقیان به اطاعت از قراخانیان روی آوردند و در خدمت آنان درآمدند و به زندگی کوچ‌نشینی خود ادامه داده و قدرت خود را افزایش دادند. آل سلجوق با شخصی از قراخانیان به نام علی تگین همکاری کردند و او را در تصرف بخارا در سال ۴۱۱ هجری، یاری رساندند و سپس بزرگان سلجوقیان به وصلت با دختر علی تگین اقدام نمود که به دریافت جایگاهی ممتاز در حکومت علی تگین منجر شد. از سمت دیگر، محمود غزنوی با بهره‌گیری از اغتشاشاتی که در قلمرو قراخانیان در جریان بود و به بهانهٔ رهایی بخشیدن ستم‌دیدگان از ظلم علی تگین و در حقیقت با محقق نمودن آرزوی خویش و حضور در آن سوی جیحون و سرکوب علی تگین که بر بخارا و سمرقند تسلط داشت، به آن ناحیه لشکرکشی نمود که با ورود او به ماوراءالنهر، علی تگین به بیابان‌ها گریخت و متحدش اسرائیل بن سلجوق نیز پنهان گشت. بر اساس روایات مختلف، اسرائیل با وقوف یمین الدوله به مخفیگاهش دستگیر شد و به سوی غزنین و سپس به سمت هند فرستاده شد و تا پایان عمر در آنجا بود. اما بنابر دیگر روایات موجود، محمود یکی از برادران را برای حضور در بارگاهش دعوت نمود که اسرائیل به علت تقدم و ارشد بودن، به این دعوت رفت و در آغاز نیز محمود با او به گرمی و مهربانی و با احترام برخورد نمود و لشکریان فراوانش را نیز بازگرداند اما با اطلاع بر قدرت روزافزون سلجوقیان و تعداد پرشمار آنان، او را که رهبر سلجوقیان بود، به همراه یارانش دستگیر نمود و در قلعه‌ای در هند جای داد که اسرائیل در همان‌جا جان سپرد. محمود برای جلوگیری از شورش و قیام سلجوقیان، به آنان اطمینان داد که این واقعه تصادفی و موقتی است و به زودی رفع می‌گردد. خاندان سلجوقی نیز در ابتدا قصد خروج علیه محمود را داشتند اما به واسطهٔ پیام او و همچنین قدرت و هیبت محمود غزنوی از این کار منصرف گشتند. ترکمانان از سلطان محمود غزنوی درخواست نمودند تا به آنان اجازه دهد در خراسان ساکن شوند و از امکانات محیطی آن بهره‌مند گردند، زیرا در مکانی که حضور داشتند، از تنگی چراگاه و ستم امیران در عذاب بودند. محمود نیز به واسطهٔ لشکر قدرتمند خویش، غرور خود و تصور منهدم شدن قدرت سلاجقه با مرگ رهبرشان، نصایح و مشورت‌های اطرافیانش را نادیده گرفت و به ترکمانان اجازهٔ حضور در خراسان را ابلاغ نمود. ترکمانان به واسطهٔ این اجازه از رودخانهٔ جیحون عبور نمودند و در بیابان سرخس، فراوه و باورد سکونت گزیدند. روایتی نیز اقامت آنان میان نسا و ابیورد را مطرح می‌کند. یکی از مخالفان سرسخت این تصمیم محمود، ارسلان جاذب امیر طوس بود که به مخالفت علنی با این تصمیم پرداخت اما محمود به هشدارهای او وقعی ننهاد و او را سختگیر خواند. عده‌ای نیز نیروی قابل اتکای ترکمانان و درآمد حاصل از حضورشان در خراسان را از دلایل موافقت سلطان محمود با این امر، بیان می‌دارند. بدین ترتیب ترکمانان در خراسان اسکان یافتند و از چراگاه‌های گسترده و نعمت‌های فراوان آن بهره جستند اما پس از مدتی به چپاول و طغیان اقدام نمودند. مردم از آنان شکایت به سلطان محمود بردند و سلطان نیز ارسلان جاذب را فرمان به سرکوب آنان داد؛ اما او نتوانست بر اوضاع مسلط شود در نتیجه سلطان در نامه‌ای دیگر او را سرزنش نمود اما ارسلان خواستار حضور سلطان محمود در آنجا جهت سرکوب ترکمانان گشت و محمود نیز با آزردگی و خشم فراوان در سال ۴۱۹ هجری به سمت طوس حرکت کرد. سلطان پس از دیدار با ارسلان در جریان مشکلات و وقایع قرار گرفت و نیرویی فراوان را در اختیار ارسلان قرار داد تا ترکمانان را سرکوب نماید و ارسلان نیز در در نبردی در نزدیکی رباط فراوه، آنان را شکست داد. در جریان این شکست عده‌ای از ترکمانان کشته و عده‌ای اسیر شدند و بقیه نیز به سوی بلخان، دهستان گریختند. ترکمانان با وجود این شکست سخت کاملاً از میان نرفتند و در انتظار نشستند تا بار دیگر به سرزمین‌های گذشته بازگردند. پس از مرگ سلطان محمود، ترکمانان امیدوار شدند که به خراسان بازگردند و در این راه با نامه‌نگاری‌هایی به سلطان مسعود و قبول تعهداتی، وارد آن سرزمین‌ها گشتند. ترکمانان پس از مدتی اقدامات خود را از سر گرفتند و به تاخت و تاز و غارت در خراسان پرداختند. یکی از مواردی که موجب پیشرفت کار آنان شد، عدم توجه کافی سلطان مسعود به خطر واقعی آنان و تمرکز مسعود بر روی هند بود که در پایان موجب شکست سنگین مسعود و سقوط سلسله‌اش و مرگ او گشت. ترکان سلجوقی در چندین جنگ در ایالات مختلف به رویارویی با مسعود پرداختند و هر بار او یا عاملانش را دچار هزیمت نمودند. طغرل‌بیک ابتدای سلطنت سلجوقیان را باید با خطبه سلطنت برای رکن الدین ابوطالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق (طغرل بیک) در تاریخ شوال ۴۲۹ هجری در نیشابور دانست. طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان، که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقی‌ماند، به نیشاپور واردشد و سلطنت را آغاز کرد. طغرل برای خود اسمی عربی به نام، ابوطالب رکن‌الدین محمد را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تأیید خلیفه عباسی قرار گرفت. طغرل وزیری با کفایت که او را هم رده خواجه نظام‌الملک طوسی می‌دانند به نام عمیدالملک کندری داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل یاری بسیار رساند. طغرل‌بیک در سال ۴۳۳ به شهر ری وارد شد و این شهر را آباد کرده و به‌پایتختی برگزید. او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری درگذشت و در مکانی که به برج طغرل (در ابن بابویه) معروف‌است دفن‌شد. آلپ ارسلان عضدالدوله محمد آلپ ارسلان بن جغری (۴۵۵–۴۶۵هجری) بعد از مرگ عمویش طغرل به سلطنت رسید و وزارت را به عمیدالملک کندری سپرد. اما بعد از مدتی آلپ ارسلان به تحریک رقیب عمیدالملک (خواجه نظام الملک طوسی) او را به قتل رساند و نفوذ او به خواجه نظام الملک طوسی منتقل شد. بیش‌تر عمر آلپ ارسلان در جنگ با عیسویان سپری شد. او به قصد گسترش اسلام به ارمنستان حمله کرد و بر آن سرزمین غالب شد. اما بعد از غلبه بر آن سرزمین در سال ۴۶۴ با حملهٔ ارمانیوس دیوجانوس -امپراتور رومی- مواجه شد. آلپ ارسلان در نبرد ملازگرد، رومیان را به سختی شکست داد و امپراتور ارمانیوس دیوجانوس را دستگیر کرد. مورخان این جنگ را مقدمهٔ تسخیر بیت‌المقدس و آغاز جنگ‌های صلیبی می‌دانند. آلپ ارسلان سرانجام به دست فردی به نام یوسف الخوارزمی که در جنگ آلپ ارسلان با حاکم تاوغاچ دستگیر و زندانی شده بود به سختی مجروح شد و بعد از چهار روز جان سپرد. تاریخ‌نگاران چنین ذکر می‌کنند که آلپ ارسلان پیش از مرگ چنین گفته‌است: «دیروز در روی تپه‌ای بودم و زمین را می‌نگریستم که زیر پای ارتشم به لرزه درمی‌آمد. در این هنگام به خود گفتم حاکم این جهان منم، چه کسی است که می‌تواند با من مقابله کند. خداوند غرور مرا دیده و جان مرا به وسیلهٔ یک اسیر گرفت». ملکشاه ملکشاه پسر آلپ‌ارسلان، بعد از مرگ پدرش به کمک خواجه نظام‌الملک به سلطنت دست یافت. او به کمک فراست و دانایی خواجه نظام‌الملک توانست به تمام رقیبان سلطنتی خود از جمله شاهزادگان سلجوقی مدعی غلبه کند. او موفق به توسعه سرزمین‌های تحت سلطه سلجوقیان شد. از متصرفات او می‌توان به بازپس‌گیری اورشلیم از فاطمیون مصر و انطاکیه از روم شرقی نام برد. عراق عرب، گرجستان، ارمنستان، آسیای صغیر و شام از دیگر محدوده‌های تحت تصرف او می‌باشند. ماندگارترین میراث وی، تنظیم تقویم جلالی است که به نام وی و توسط گروهی از ریاضی‌دانان برجستهٔ زمان او به سرپرستی عمر خیام انجام گرفت. ملکشاه علاقه زیادی به ادبیات، علم و هنر نشان داد. از سلطنت او به خاطر مساجد باشکوه پایتخت خود (اصفهان)، اشعار عمر خیام و اصلاح تقویم (تقویم جلالی) یاد می‌شود. در دوره پادشاهی وی، مردم او از صلح داخلی و بُردباری مذهبی برخوردار بودند. حکومت ملکشاه که در سال ۴۶۵ هجری آغاز شده بود، پس از برکناری خواجه نظام‌الملک و روی کار آمدن تاج‌الملک قمی، حرکتی رو به زوال در پیش گرفت. عاقبت، خواجه نظام‌الملک در نهاوند به‌دست یکی از اسماعیلیان به نام ابوطاهر اوانی در سال ۴۸۵ هجری کشته شد. البته بنا به روایتی دیگر، خواجه نظام الملک به دست یکی از غلامان خود و به تحریک تاج الملوک که پیشکار ترکان خاتون همسر زیبای ملکشاه بود، با ضربت دشنه کشته شد. ملکشاه نیز در همان سال و تنها سی و پنج روز پس از مرگ خواجه نظام الملک، در حالی‌که در بغداد مهمان خلیفه عباسی بود، دچار زردی گردید و زندگی را بدرود گفت. انشعاب در حکمرانی سلجوقیان سلجوقیان از همان آغاز پیروزی بر غزنویان، ولایت‌های کشور را بین سران خود تقسیم کردند. دارالملک (پایتخت) هر کدام از سلاجقه بدین شرح بود: جغری بیگ شهر مرو، موسی یبغو بست در سیستان و هرات، قاورد شهر کرمان، طغرل شهر ری، ابراهیم ینال شهر همدان، قتلمش گرگان و دامغان، و امیر یاقوتی ابهر، زنگان (زنجان) و آذربایجان را ولایت و مرکز حکومتی خود قراردادند. به علت گسترش حکومت سلاجقه، ملکشاه، کشور را به ایالات و ولایات مختلف تقسیم کرده بود و هر ولایت را یکی از شاهزادگان، امراء یا اتابکان اداره می‌کرد. اینان به علت دوری از اصفهان، پایتخت آن عهد و قدرتی که ملکشاه به آن‌ها داده بود، بعد از مدتی شروع به تشکیل حکومتی جدا و مستقل کردند. سلسله خوارزمشاهیان به دست انوشتکین غرجه که یکی از امراء بود تأسیس شد. اتابکان نیز برای خود دم از استقلال زدند. در کرمان سلسله سلاجقه کرمان و در آناتولی سلسله سلاجقه روم به وجود آمد. از طرف دیگر اتابکان آذربایجان و اتابکان لرستان هم ادعای استقلال کردند. سلطان محمد دوم سلطان محمد را می‌توان آخرین پادشاه سلجوقیان دانست که بر تمام تصرفات این سلسله حکومت کرد. پس از اینکه ملکشاه زندگی را بدرود گفت بین پسران و شاهزادگان سلجوقی جدال سنگینی درگرفت. ... ابتدا بین دو پسر او محمود و پسر بزرگ برکیارق جنگ بر سر تاج و تخت سر گرفت. این جدال عاقبت در اصفهان با پیروزی محمود به پایان رسید و برکیارق زندانی شد. اما بعد از مدتی محمود بر اثر بیماری آبله در گذشت و قدرت دوباره به برکیارق برگردانده شد. محمد پسر دیگر ملکشاه که در آن موقع سلطنت گنجه را بر عهده داشت سر به شورش علیه برادر خویش برداشت. بجز جنگ اول که در نزدیکی همدان رخ داد و با شکست محمد به پایان رسید، پنج جنگ دیگر نیز رخ داد که عاقبت با صلح بین دو برادر به پایان رسید. اما برکیارق در سال ۴۹۸ هجری یک سال بعد از صلح با برادرش محمد در گذشت و امور به محمد منتقل شد. سلطان محمد دوم امور مربوط به خراسان را به برادر خود سلطان سنجر واگذار کرد و خود امور دیگر تصرفات را به عهده گرفت. شام، آسیای صغیر و عراق عرب بخاطر از بین رفتن قدرت خلفای عباسی در فرمان او بود. سلجوقیان در شرق ایران بعد از آنکه سلطان محمد درگذشت سلطنت ایران تقریباً به دو قسمت تقسیم شد: سلجوقیان شرق به دست سلطان سنجر برادر سلطان محمد و سلجوقیان غرب به دست محمود. سلطان سنجر در دوران سلطنت خود کشمکش‌های فراوانی را پشت سر گذاشت، اما قسمتی از کشور یعنی خراسان به پایتختی مرو را کاملاً در اختیار خود داشت. عاقبت سنجر در سن ۷۲ سالگی و بعد از تقریباً ۶۲ سال سلطنت در سال ۵۵۲ هجری زندگی را بدرود گفت. سنجر برای خود جانشینی نداشت و خواهر زاده‌اش رکن الدین محمود به جای او بر تخت نشست. اما در سال ۵۷۷ هجری به دست یکی از سرداران سلجوقی نابینا شد و اواخر حیات خود را در زندان به سر می‌برد. بدین‌سان، حکومت سلجوقیان شرق ایران با مرگ سلطان سنجر از بین رفت. به‌طور کلی علل زوال خاندان سلجوقیان عبارتند از: جنگ‌های داخلی و نبردهای درون‌طایفه ملوک الطوایفی و تجزیه قلمرو ناتوانی مردم به دلیل مالیات‌های بسیار تضعیف نیرو و روحیه ارتش طغرل بن ارسلان سلجوقی طغرل فرزند سلطان ارسلان‌شاه ملقب به «رکن الدنیا، طغرل سوم»، پس از مرگ پدر بر اریکه پادشاهی نشست. وی در آغاز پادشاهی با تدبیر و اندیشه و کفایت وزیر خود بر مشکلات و سختی‌ها فائق آمد و توانست برای مدت یک دهه آسوده‌خاطر امارت کند. او بر رقیبان خود مانند اتابک ایلدگز، عثمان قزل ارسلان، خلیفه ناصرالدین بالله (حاکم بغداد وقت) و چندی سلطان تکش خوارزمشاه پیروز شد و از دلاوران مشهور تاریخ سلسله سلجوقی است. در پی جدالهای پی در پی با سلطان تکش خوارزمشاه پس از چندی، بار دیگر او علیه طغرل سوم برخاست و رهسپار عراق شد. طغرل نیز از همدان بیرون آمده و در روز بیست و چهارم جمادی‌الثانی ۵۹۰ ق، از ری به آهنگ مبارزه با تکش، سپاه خود را در برابر سپاه خوارزمشاهیان به صف آورد. نهایت، به سبب خیانت فرماندهان و بزدلی سپاهیان سلجوقی، طغرل یکه و تنها در میدان باقی ماند. دشمنان نیز او را محاصره کرده و به قتل آوردند. و بدین سبب با مرگ او، سلسله سلجوقیان در ایران فرو پاشید. سلسله‌های دستاورد سلاطین سلجوقی تبار‌نامه آل‌سلجوق رویدادهای برجسته اوضاع اداری کشور نوشتار اصلی :اوضاع اداری سلجوقیان نظام دیوانی مهم‌ترین بخش حکومت سلجوقی بود. وزرا اکثراً از نخبگان عصر سامانی بودند که بعد از سقوط غزنویان در ایران به سلجوقیان پیوستند تا ارزش‌های فرهنگی خود را حفظ کنند. به همین دلیل مقام وزیر وظایف بسیاری را بر عهده داشت همچون وظایف مالی، وظایف نظامی، وظایف قضایی و مذهبی و وظیفه تصدی و تشریفات. اما مهم‌ترین و اصلی‌ترین وظیفه وزرا حفظ روابط حسنه بین خلیفه و سلطان بود (خلیفه قدرت عرفی و مذهبی و سلطان قدرت سیاسی را داشت) امرا و فرماندهان سلجوقی مرکب از فرماندهان نظامی و حکام ولایات بودند که آن‌ها را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد: آن‌هایی که در درگاه سلطان بودند، آن‌هایی که زمیندار بودند و آن‌هایی که آواره بودند. یکی از مقام‌هایی که با قدرت‌گیری سلجوقیان دچار تحول شدید شد، منصب قاضی بود. رئیس قاضیان قاضی القضات نام داشت که در پایتخت توسط سلاطین سلجوقی انتخاب می‌شد. اوضاع مدنی یکی از خصیصه‌های مهم وضع اجتماعی عصر سلجوقی هجوم دسته‌های ترکمن به شهرها و روستاهای ایران بود. یکی از مهم‌ترین نیازهای مردم شهرها از طریق فراورده‌های دامی تأمین می‌شد. کشاورزی اصلی‌ترین منبع درآمد دولت بود که وزیر مسئولیت افزایش آن را داشت. اصلی‌ترین مالیات‌ها در عهد سلجوقی عبارت بود از: مالیات ارضی، مالیات مراتع و مالیات احشام. فرهنگ بنیادگذاری مدارس نظامیه، در بغداد، بلخ، نیشابور، اصفهان و ایجاد کتابخانه‌ها و خانقاه‌ها و مدارس گوناگون از کوشش‌های فرهنگی این دوره‌است. نویسندگان و مشاهیری مانند: امام فخر رازی، محمد غزالی، ابوالفرج بنجوزی، شیخ شهاب الدّین سهروردی، امام الحرمین جوینی و امثال آنان نیز در این روزگار می‌زیستند. زبان فارسی در این دوره رواج کامل یافت و بیشتر پادشاهان سلجوقی در گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی و سخن فارسی و تشویق و ترغیب شعرا و نویسندگان فارسی‌زبان کوشش فراوان کردند. پادشاهان سلجوقی برخی خود شعر می‌سرودند، چنان‌که ملکشاه سلجوقی هم اشعار فارسی حفظ داشت و هم خود به فارسی شعر می‌گفت و همچنین طغرل سوم آخرین پادشاه این سلسله شاعر فارسی گوی بوده‌است. گروهی از شاعران این دوره همچون امیرالشعرا معزی، انوری و خاقانی و نظامی در شمار استادان و پیشکسوتان بزرگ شعر و ادب فارسی قرار گرفتند و سخن‌سرایان و نویسندگان دیگری که در این دوره از پشتیبانی شاهان و وزیران سلجوقی برخوردار بودند عبارتند از: ابوالفضل بیهقی، خواجه عبدالله انصاری، اسدی طوسی، حکیم ناصر خسرو، عمر خیام، سنایی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و دیگران… شعر فارسی در این روزگار پیشرفت‌هایی کرد و سبک ویژه‌ای به نام سبک عراقی در آن پدید آمد. همچنین در دوران سلجوقی آثاری چون کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» در داروشناسی و مفردات دارو «زادالمسافرین» ناصرخسرو در حکمت نظری و «کیمیای سعادت غزالی در حکمت عملی به فارسی نوشته شدند؛ ولی کسانی چون زَمَخشَری و شهرستانی، نیز در این دوره کتب فراوانی به زبان عربی که در واقع زبان دینی به‌شمار می‌رفت تألیف کردند.<ref name="دبیری‌نژاد، بدیع‌الله. صص۵۷–۶۰"/> هنر در دوران سلجوقیان نوآوری‌های معماران ایرانی در این دوره از هند تا آسیای صغیر، نتایج و پی‌آمدهای وسیعی دربرداشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعی از هنرها، شامل نساجی و سفالگری، عاج کاری، فلزکاری با ویژگی‌های منطقه‌ای آثار ماندگاری را خلق کردند. نگارخانه جستارهای وابسته نبرد ملازگرد فهرست شاهان ایران فهرست بزرگ‌ترین امپراتوری‌های جهان شاهنشاهی ایران جنگ صلیبی دوم جنگ‌های بیزانس و سلجوقیان ترکان اغوز سلطان آلپ ارسلان ملکشاه سلجوقی سلجوق‌نامه دودمان زنگیان آل کاکویه تاریخ نظامی ایران پادشاهان سلجوقی سلجوقیان کرمان سلجوقیان روم سلجوقیان عراق عجم پانویس منابع رضایی، عبدالعظیم. تاریخ ده هزار ساله ایران. جلد سوم. جی.آ. بویل، تهران، تاریخ ایران کمبریج، انتشارات امیر کبیر، جلد پنجم. تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران، آن لمبتن، ترجمه یعقوب آژند، نشر نی دیوان سالاری در عهد سلجوقی، کارلا کلوزنر، انتشارات امیر کبیر پیوند به بیرون سلجوقیان سلجوقیان-سایت تاریخ اسلام اسلام در قرون وسطی امپراتوری‌های مسلمان ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۰۳۷ (میلادی) ایالت‌ها و قلمروهای منحل‌شده در ۱۱۹۴ (میلادی) پادشاهی‌های پیشین تاریخ آسیای مرکزی تاریخ نیشابور ترکان اغوز جنگ‌های صلیبی حکومت‌های ایران در سده ۱۱ (میلادی) حکومت‌های ایران در سده ۱۲ (میلادی) دربارهای فارسی‌زبان دودمان‌های مسلمان سلجوقیان سلسله‌های ترک سلسله‌های غیر ایرانی حاکم بر ایران کشورهای پیشین در خاورمیانه ماتریدیه نخستین جنگ صلیبی
3680
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%20%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D9%84%DB%8C%20%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7
فهرست سرودهای ملی کشورها
فهرستی از سرودهای ملی کشورهای جهان آسیا سرود ملی جمهوری آذربایجان سرود ملی اردن سرود ملی افغانستان سرود ملی ایران سرود ملی اسراییل سرود ملی پاکستان سرود ملی تاجیکستان سرود ملی سری‎لانکا سرود ملی عراق سرود ملی عربستان سعودی سرود ملی سوریه سرود ملی لبنان سرود ملی ارمنستان سرود ملی سنگاپور سرود ملی ازبکستان سرود ملی امارات متحده عربی سرود ملی اندونزی سرود ملی بحرین سرود ملی برونئی سرود ملی بنگلادش سرود ملی بوتان سرود ملی تایوان سرود ملی ترکمنستان سرود ملی تایلند سرود ملی تیمور شرقی سرود ملی چین سرود ملی ژاپن سرود ملی قرقیزستان سرود ملی کامبوج سرود ملی قزاقستان سرود ملی قطر سرود ملی کره جنوبی سرود ملی کره شمالی سرود ملی کویت سرود ملی گرجستان سرود ملی لائوس سرود ملی مالزی سرود ملی مغولستان سرود ملی میانمار سرود ملی نپال سرود ملی هند سرود ملی ویتنام سرود ملی یمن سرود ملی ترکیه اروپا سرود ملی فرانسه سرود ملی گرینلند سرود ملی ایتالیا سرود ملی آلمان سرود ملی بریتانیا سرود ملی جمهوری چک سرود ملی اسلواکی سرود ملی هلند سرود ملی آلبانی سرود ملی اتریش سرود ملی اسپانیا سرود ملی اسلوونی سرود ملی اوکراین سرود ملی ایرلند سرود ملی ایسلند سرود ملی بلاروس سرود ملی بلژیک سرود ملی بلغارستان سرود ملی بوسنی و هرزگوین سرود ملی پرتغال سرود ملی استونی سرود ملی دانمارک سرود ملی رومانی سرود ملی سوئد سرود ملی سوئیس سرود ملی کرواسی سرود ملی لتونی سرود ملی لیتوانی سرود ملی لهستان سرود ملی لیختن اشتاین سرود ملی مالت سرود ملی مجارستان سرود ملی موناکو سرود ملی مونته نگرو سرود ملی نروژ سرود ملی واتیکان سرود ملی یونان آمریکا سرود ملی ایالات متحده آمریکا سرود ملی کانادا سرود ملی آرژانتین سرود ملی اروگوئه سرود ملی السالوادور سرود ملی اکوآدور سرود ملی باربادوس سرود ملی باهاما سرود ملی برزیل سرود ملی بلیز سرود ملی بولیوی سرود ملی پاناما سرود ملی پرو سرود ملی جامائیکا سرود ملی زیمبابوه سرود ملی کاستاریکا سرود ملی کلمبیا سرود ملی کوبا سرود ملی مکزیک سرود ملی نیکاراگوئه سرود ملی ونزوئلا سرود ملی هندوراس سرود ملی هائیتی آفریقا سرود ملی اتیوپی سرود ملی الجزایر سرود ملی مراکش سرود ملی آفریقای جنوبی سرود ملی آنگولا سرود ملی تانزانیا سرود ملی اوگاندا سرود ملی بوروندی سرود ملی تونس سرود ملی جیبوتی سرود ملی ساحل عاج سرود ملی سودان سرود ملی سودان جنوبی سرود ملی کنیا سرود ملی گابون سرود ملی ماداگاسکار سرود ملی لیبی سرود ملی مالدیو سرود ملی مصر سرود ملی موریتانی سرود ملی موریس سرود ملی موزامبیک سرود ملی نامیبیا سرود ملی نیجریه اقیانوسیه سرود ملی استرالیا ایالات فدرال میکرونزی سرود ملی پاپوآ گینه نو سرود ملی تونگا سرود ملی نائورو اوراسیا (اروپا و آسیا) سرود ملی روسیه سرود ملی ترکیه مناطق و جمهوری‌های خودمختار سرود ملی کردستان سرود ملی اوستیای جنوبی جستارهای وابسته ملی سرود ملی پیوند به بیرون ضبط شده سرود ملی برخی از کشورها سرودهای ملی فهرست‌های سرودهای ملی فهرست‌های نشان‌های ملی سرودهای ملی کشورها نویسندگان سرود ملی
3681
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF%20%D9%85%D9%84%DB%8C%20%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
سرود ملی تاجیکستان
سرود ملی تاجیکستان (که در فارسی تاجیکی نیز با نام سرود ملی معروف است) پس از استقلال تاجیکستان از اتحاد جماهیر شوروی، از سال ۱۹۹۱ رسمیت یافته‌است. بزرگترین طرفدار این سرود به ظاهر زیبا حسین آقاجانلو از حسینیه اعظم زنجان است. این سرود را گل‌نظر کِلدی سروده است و سازندۀ موسیقی آن سلیمان یوداکوف است. موسیقی این سرود، همان موسیقی سرود ملی جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان است و تنها شعر آن تغییر کرده است. متن سرود دوران شوروی سرود جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان را ابوالقاسم لاهوتی، شاعر ایرانی، در سال ۱۹۴۶ سروده‌است و متن آن چنین است: جستارهای وابسته فهرست سرودهای ملی کشورها سرود ملی جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان پیوند به بیرون Tádzsikisztán magyar honlapja - Vocal, instrumental, and soviet version of the Anthem with the current lyrics, featured in Némethy András (Arisztid) "Tádzsikisztán magyar honlapja" website. آهنگسازی سرود ملی در لا مینور تاجیکستان ترانه‌های ۱۹۴۶ (میلادی) سرودهای آسیا تاجیکستان موسیقی تاجیکستان نمادهای ملی تاجیکستان
3690
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%86%D9%86%D8%AF%D8%AC
سنندج
سَنَندَج( (به کردی: سنه ) مرکز استان کردستان و بیستمین شهر بزرگ ایران است. این شهر در غرب ایران قرار گرفته است. سنندج در ارتفاع ۱۵۰۰ متری از سطح دریا و در منطقهٔ کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوایی معتدل و کوهستانی دارد. این شهر از سوی غرب به کوه آبیدر، از شمال به کوه شیخ معروف از جنوب به کوه سراج‌الدین و از شرق به کوه خاتون شیشه‌رێ و گردنه لیلاخ محدود شده است و در منطقه‌ای به وسعت ۹۵/۷۶۴ هکتار گسترده است. جمعیت این شهر بر اساس براورد سال ۱۴۰۰خورشیدی، ۵۵۰,۰۰۰ نفر بوده است. سنندج به عنوان یکی از پایتخت‌های موسیقی جهان معرفی شده است پایتخت نوروز جهانشهر خلاق موسیقی شهر مساجد شهر هزار تپه و پایتخت کتاب ایران شناخته میشود. سنندج در جمع ۲۴۵ شهر شبکهٔ شهرهای نوآور جهانی یونسکو و همچنین ۲۸ شهر نوآور موسیقی جهان نیز قرار دارد. سنندج به لحاظ موقعیت جغرافیایی و فعالیت‌های شهرسازی عصر صفوی و قاجار، از بافت شهری سنتی با ارزشی برخوردار است که سازه‌های مسکونی و عام‌المنفعهٔ متعددی مانند حمام، مساجد و بازار در آن باقی مانده است؛ این شهر دارای محدودهٔ بافت تاریخی-فرهنگی با گستردگی‌ای برابر ۱۲۰ هکتار است. سنندج از قدیم الایام از مراکز مهم اهل سنت در ایران بوده‌ است. در این شهر، زبان کردی اردلانی به‌عنوان زبان گفتاری و زبان فارسی به‌عنوان زبان آموزش و مکاتبات رسمی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. شهر های کردنشین ایران نام شهر سنندج را به علت واقع شدن در دامنهٔ کوه، در گذشته سنه می‌خواندند و چون دژ آن از لحاظ نظامی اهمیت زیادی داشته، آن را سنه‌دژ (دژی در پای کوه) می‌نامیدند که کم‌کم به سنندج بدل شد. ژاک دمورگان که در اواخر پادشاهی ناصرالدین‌شاه به ایران آمده، همه‌جا از این شهر با نام سنه یاد کرده است. بابا مردوخ روحانی در کتاب خود درباره ریشه نام سنندج می نویسد: خود کردها سنندج را‌ «سنه» می خوانند و نام اصلی آن گویا همین بوده است؛ اما بعد از بنای برج و باروی حکومتی آن را «سنه‌دژ» گفته اند که سنندج تحریف و تعریبی از آن است. برخی معتقدند که اصل آن «سانان دژ» بوده به معنی قلعه و محل سانها، زیرا سان در لهجه کردی گورانی، معنی سلطان می بخشد چنانکه «کانی سانان» نیز به معنی محل سلاطین است. سابقهٔ سکونت در محل کنونی شهر سنندج (سنه یا سنه‌دژ) به گذشته‌های دور بازمی‌گردد. با این وجود شهر جدید سنندج در دورهٔ صفوی و در روزگار شاه‌صفی در سال ۱۰۴۶ هجری قمری توسط سلیمان‌خان اردلان پایه‌گذاری شده است. نام سنه به احتمال زیاد از ریشهٔ اوستایی گرفته شده است. تا پیش از دورهٔ قاجار از این شهر به‌عنوان سنه یاد می‌شده است اما پس از این دوره به سنندج تغییر نام یافت. تاریخچه‌ای از منطقهٔ سنندج پس از نابودی دژ حسن‌آباد در سال ۱۰۴۶ هجری قمری در زمان حکومت شاه‌صفی، سلیمان‌خان اردلان پسر تیمورخان اردلان از بستگان مورد اعتماد شاه‌صفی به کردستان آمد، مرکز ایالت کردستان را از حسن‌آباد به سنندج انتقال داد و شهر سنندج را در محل روستای سینه پی نهاد و دژ حکومتی را بر بالای تپه‌ای به بلندای ۲۰ متر در کنار روستای سینه (که امروزه به باشگاه افسران معروف است) ساخت و در بیرون و پیرامون دژ؛ خانه، گرمابه، بازار و مسجدی ساخت و رشته کاریزی نیز در دشت «سرنوی» پی نهاد و آب آن را به شهر و میان دژ آورد. دژی را که «سلیمان‌خان» بنا نهاد «سنه‌دژ» نامیدند که بر اثر گذشت زمان و تلفظ‌های گوناگون به «سنه‌دج» و سپس «سنندج» دگرگون شد. سازهٔ اصلی آن از زمان خسروخان اول تا امان‌الله‌خان اول طول کشید. حسنعلی‌خان اردلان، والی سنندج در سال ۱۱۱۶ هجری قمری درمیان دژ حکومتی چند تالار و عمارت بنا می‌کند و سپس مسجد و مدرسه‌ای بزرگ در شهر سنندج بر پا می‌کند که دو منار بلند داشته است. این دو منار یکصدسال پابرجا بود تا اینکه «امان‌الله‌خان اردلان» والی کردستان که مردی سخت مذهبی و تندرو بود، آن را ویران کرده و به جایش مسجد و دو منار و باغی به نام فردوس ساخت. وضعیت طبیعی جغرافیا سنندج، مرکز استان کردستان با مساحت حدود ۳هزار و‌‌ پانصد هکتار در غرب ایران و در بخش جنوبی استان کردستان قرار دارد. آب و هوا آب و هوای شهر سنندج سرد و نیمه خشک و متمایل به مرطوب است. در فصل بهار و تابستان هوای معتدل دارد. متوسط دمای سنندج در بهار ۱۵٬۲۰، در تابستان ۲۵٬۲۰، در پاییز ۸٫۴۰ و در زمستان ۳٫۲۰- درجهٔ سانتی‌گراد است. حداکثر دمای ثبت شده در تیر ماه حدود °۴۴ و حداقل آن در دی ماه، °۳۱٫۰- درجهٔ سانتی‌گراد است. بارندگی سالانه به‌طور متوسط ۵۰۰ میلی‌متر بوده و حداکثر روزانه، ۷۷ میلی‌متر است. مردم شهر سنندج مقر طوایفی کُردتبار از اردلان، جاف، مردوخی‌ها، صادق وزیری، ناهید، کامکارها، لیلاخیها، کمانگرها، نقشبندی، شیخ الاسلامی ، اردلان، وزیری، قدیمی، وکیل، تیمون، هاشمی، لله خانی، قطبی، میربابان، بابان، سروش، گله داری (گله خانی)، طلائی، بوده‌ است. ساکنان سنندج، کرد هستند که به زبان کردی سورانی به لهجه اردلانی تکلم می‌کنند. لهجه رایج در استان کردستان گویش سورانی لهجه اردلانی است که در سنندج و شهرهای اطراف رایج است اما مکریانی گویش دیگر از کردی است که در شهرستان‌های پیرانشهر، مهاباد، بوکان، بانه، سردشت ، نقده ، تکاب ، شاهین دژ ، میاندوآب و اشنویه (مکریان) رایج است. دین مردم سنندج اسلام و پیرو مذهب تسنن از شاخه شافعی می‌باشند. اقلیت‌های مسیحی (کاتولیک) و کلیمی نیز وجود داشته که طی چند سال گذشته از کشور مهاجرت کرده‌اند. جمعیت شهر اکنون بترتیب متشکل از چم‌شاری‌ها(قشلاخی‌ها)، لیلاخی‌ها، سارالی‌ها، کامیارانی و‌ اورامی‌هاست. در گذشته ارمنی‌ها و آشوری‌ها نیز در این شهر زندگی می‌کردند اما با گذشت زمان از سنندج مهاجرت کردند. مدارس آلیانس در سال ۱۳۱۶ هجری قمری در سنندج مانند شهرهای همدان، اصفهان، شیراز و کرمانشاه که بیشترین تعداد یهودیان را داشتند، تأسیس شدند. یک محله کامل برای یهودیان وجود داشته و قسمت اعظم تجارت منطقه را در دست داشتند. در زمان‌های قدیم، ۳ یا ۴ کنیسه وجود داشت ولی هم‌اکنون دو کنیسه فعال است. یک کنیسه قدیمی هم در سنندج وجود دارد که در حدود ۱۵۰ سال قدمت دارد. در کنیسه سنندج، می‌توان قدیمی‌ترین نُسَخِ سفر تورات را یافت، که ناب‌ترین پوست آهو را دارا است و جوهر آن از جوهر چینی است. شغل یهودیان قدیمی در سنندج، پارچه‌فروشی و خرازی بوده‌است. همچنین، بعضی از بناهای قدیمی سنندج، کار یهودیان قدیمی سنندج است. زبان زبان مردم سنندج کردی سورانی و با لهجه اردلانی می‌باشد. جمعیت جمعیت شهر سنندج در سال ۱۳۳۵ برابر با ۴۰٬۶۴۱ نفر با ۷٬۹۰۰ خانوار بوده‌ است. در سال ۱۳۴۵ جمعیت شهر به ۵۴٬۵۷۸ نفر و ۱۵٬۱۰۶ خانوار رسیده‌ است. نرخ رشد جمعیت در این دوره ۲٫۹۹ درصد بوده‌ است که در مقایسه با نرخ رشد سایر مراکز استان‌ها در کشور نرخ رشد بالایی می‌باشد. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، جمعیت شهر سنندج در این سال بالغ بر ۳۳۱٬۴۴۶ نفر بوده که از این تعداد ۱۷۱٬۷۲۳ نفر مرد و ۱۷۱٬۷۲۳ نفر زن بوده‌اند. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر، ۸۱٬۳۸۰ خانوار بوده‌ است. جمعیت شهر سنندج در سرشماری‌ها از سال ۱۳۳۵ به بعد به صورت زیر بوده‌ است. نامداران محمد مردوخ کردستانی احمد مفتی‌زاده امان‌الله خان اردلان سنجرخان وزیری مستوره اردلان حسام‌الدین مجتهدی اسعد شیخ‌الاسلامی یحیی صادق وزیری جلال جلالی‌زاده فریدون معتمد وزیری عبدالحمید بدیع‌الزمانی کردستانی علاءالدین سجادی حسن امینی سید علی‌اصغر کردستانی علاءالدین باباشهابی فردین صادق ایوبی محی‌الدین حق‌شناس هادی ضیاءالدینی قطب‌الدین صادقی حسن کامکار بیژن کامکار هوشنگ کامکار اردشیر کامکار مریم بوبانی مظفر پرتوماه شهرام ایرانی یوحنا عیسایی هوتن شکیبا شبنم قلی‌خانی وریا غفوری زبیر نیک‌نفس بیژن ذوالفقارنسب منوچهر الیاسی سیروان خسروی زانیار خسروی مظهر خالقی ناصر رزازی عباس کمندی شکرالله بابان فؤاد بابان مذهب دین مردم سنندج اسلام با مذهب سنی شافعی است. همچنین در سنندج هنوز تعداد اندکی از یهودیان به جا مانده‌اند. همچنین تعدادی مهاجر اهل تشیع از شهرهای بیجار و قروه و کرمانشاه ‌و..... که به عنوان کارمند دولت به این شهر آمده‌اند. فرهنگ و هنر ثبت جهانی در یونسکو بر اساس اعلام شهرداری سنندج در تاریخ ۹ آبان ۱۳۹۸ این شهر به‌عنوان یکی از شهرهای خلاق بخش موسیقی از سوی یونسکو به ثبت جهانی رسید. جشن‌ها مردم سنندج نیز مانند دیگر مردمان کُرد جشن‌های چهارشنبه سوری و نوروز را به نام یک جشن ملی و باستانی جشن می‌گیرند. سینماها نمایش فیلم در سنندج پیش از افتتاح رسمی نخستین سالن، از سال ۱۳۲۰ در مکان «باغ ملی» (سه راه طالقانی کنونی) با دستگاه آپارات سیار بر روی زمین و بدون صندلی در کنار حوض باغ ملی آغاز شد. نخستین سینمای رسمی سنندج، «سینما فردوسی» بود که در زمین باشگاه قدیم ارتش (بان باشگاه) با آپارات زغالی، در سالنی با ظرفیت ۲۰۰ نفر، به نمایش فیلم‌های هندی و مصری به صورت صامت می‌پرداخت. قیمت بلیط این سینما تنها یک ریال بود. پردیس سینمایی بهمن سنندج یک مجموعه سینمایی دارای ۷ سالن سینما، تنها سینمای فعال شهر سنندج است. جشنواره دف، نوای رحمت یک جشنواره سالانه موسیقی و اختصاصی برای ساز کوبه‌ای دف است که دبیرخانه دائمی آن در شهر سنندج قرار دارد. این جشنواره از سال ۸۴ به صورت استانی کار خود را شروع کرد، در سال ۸۶ به صورت سراسری ادامه یافت اما در نیمه دولت اول محموداحمدی نژاد تا پایان دولت دوم وی حمایت از جشنواره قطع شد که این خود باعث توقف جشنواره شد، در سال ۱۳۹۳ جشنواره احیا شد و توانست به کار خود ادامه دهد. هفتمین دوره جشنواره در سال ۱۳۹۶ به یک جشنواره بین‌المللی تغییر یافت.<ref></</ref> کتابخانه‌های عمومی مراکز گردشگری و تاریخی هتل‌ها شهر سنندج دارای ۱۱ هتل می‌باشد که یک هتل در حال ساخت ۵ ستاره به نام هتل بین‌المللی لاله دارد؛ که در بام سنندج و در آبیدر و رو به شهر در حال ساخت است. همچنین سنندج دارای یک هتل چهار ستاره به نام هتل شادی است که با تمامی امکانات رفاهی و گردشگری آماده پذیرایی و استقبال از گردشگران داخلی و خارجی خواهد بود. موزه‌ها موزه سنندج (عمارت سالار سعید)، خیابان امام خمینی. معماری و ساخت این ساختمان موزه خود نشان از معماری عصر قاجاریه دارد. زیر زمین موزه به شکل حوض خانه ساخته شده و دارای سقف گنبدی شکل با تزیینات و آئینه کاری است و در همین قسمت شاه نشین و حوض سنگی به شکل شش ضلعی ساخته شده‌است. جالب‌ترین قسمت موزه ارسی بزرگ تالار است که ۴سال صرف ساختن آن شده‌است. موزه سنندج بخش باستان‌شناسی و مردم‌شناسی است که در بخش باستان‌شناسی آن اشیای دوره‌های مختلف از ماقبل تاریخ تا دوره قاجار نگهداری می‌شود. در میان اشیای پیش از تاریخ، بخش پیه‌سوزهای مکشوفه از بانه بسیار قابل توجه هستند. موزه تاریخ طبیعی، خیابان فلسطین. این موزه وابسته به آموزش و پرورش استان کردستان می‌باشد. موزه در برگیرنده پیکره جانوران گوناگون منطقه کردستان است که به صورت علمی تاکسیدرمی (خشک) شده و در ویترین‌های مخصوص به نمایش درآمده‌اند. عمارت و خانه‌های تاریخی از عمارت و خانه‌های تاریخی شهر سنندج می‌توان به عمارت خسروآباد، موزه سنندج، عمارت مشیر دیوان، عمارت امجدالاشراف، عمارت وکیل الملک، عمارت احمدزاده، عمارت فهیمی سردر فهیم، عمارت سرهنگ آزموده اردلان، عمارت ملا لطف‌الله شیخ‌الاسلام، عمارت ملک التجار، مجموعه عمارت شیخ محمد باقر غیاثی، عمارت سالار سعید (موزه سنندج)، عمارت آصف وزیری (خانه کرد)، خانه پیر مرادی، خانه معمار باشی، خانه آیت‌الله شیخ محمد مردوخ کردستانی، خانه گله داری و خانه مجتهدی اشاره کرد. بازارها مشهورترین و تاریخی‌ترین بازارهای سنندج عبارت اند از بازارتاریخی سنندج و بازار سرتپوله. بازار سنندج در دو طرف خیابان انقلاب قرار گرفته و در سال ۱۰۴۶ ه‍.ق هم‌زمان با مرکزیت شهر سنندج به‌عنوان مرکز حکومت اردلان‌ها ساخته شده‌است. پلان این بازار به صورت مستطیل بزرگی است که در اثر خیابان کشی دوران حکومت پهلوی به دو بخش تقسیم شده و بخش شمالی آن بازار سنندجی است و بخش جنوبی آن بازار آصف نام گرفته‌است. حمام‌ها از حمام‌های تاریخی سنندج می‌توان به حمام شیشه، حمام خان، حمام صلاحی، حمام عبدالخالق، حمام عمارت آصف، حمام عمارت ملالطف الله شیخ الاسلام، حمام وکیل الملک، اشاره کرد. دیگر آثار تاریخی پل تاریخی قشلاق واقع در شرق سنندج، بر روی رودخانه قشلاق ساخته شده که از آثار دوره صفویه و زندیه است. ساختمان شهرداری این ساختمان در زمان دولت دکتر مصدق و توسط «ابراهیم مختار پوریان» معمار سنندجی ساخته شده‌است. جاذبه‌های مذهبی سنندج بالغ بر ۱۴۰ مسجد دارد، بیشتر منابع از شهر سنندج به‌عنوان شهر مساجد ایران یاد می‌کنند. مساجد از مساجد تاریخی سنندج می‌توان به مسجد و زیارتگاه هاجره خاتون، مسجد امین، مسجد خورشید لقا خانم، مسجد دارالاحسان، مسجد دارالامان، مسجد رشید قلعه بیگی، مسجد وکیل، مسجد وزیر اشاره کرد. دارالقران بین‌المللی سنندج هم‌اکنون در حال ساخت است که به گفته سید محمد حسینی شاهرودی نماینده ولی فقیه در استان کردستان هدف آن را ایجاد زیرساخت‌های لازم برای توسعه فرهنگ قرآنی بیان کرده‌است.<ref></</ref> امامزاده‌ها از دیگر مکان‌های مذهبی اسلامی می‌توان به، امامزاده پیرعمر سنندج، امامزاده پیرمحمد، مقبره شرف الملک اردلان، مقبره شیخ محمد باقر غیاثی و مقبره هاجر خاتون خواهر علی بن موسی الرضا اشاره کرد. مکان‌های مذهبی دیگر ادیان از مکان‌های مذهبی دیگر ادیان که در حال حاضر پابرجا مانده‌است می‌توان به کلیسای سنندج و کنیسه یهودیان سنندج اشاره کرد. جشن‌های مذهبی مردم سنندج، عید فطر و عید قربان و میلاد پیامبر را به عنوان اعیاد مذهبی، جشن می گیرند. از دیگر جاذبه‌های شهر سنندج مراسم عرفانی دراویش می‌باشد که به صورت هفتگی در برخی تکایای آن اجرا می‌گردد و گردشگرانی از این مراسم دیدن می‌نمایند. در استان کردستان دو فرقه عمده تصوف وجود دارد: قادریه و نقشبندیه اماکن تفریحی جاذبه‌های طبیعی استان کردستان از طبیعتی زیبا برخوردار است و جنگل بخشی از زیبایی‌های استان را شکل بخشیده‌است. جنگل‌های استان در اطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگل‌های شمال کشور در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد. معروف‌ترین درختان جنگلی این جنگل‌ها بلوط، گلابی، زبان گنجشک (ون)، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی، زالزالک، آلبالو جنگلی، بادام تلخ، افرا و درخت‌هایی مانند گز و بید وحشی در کنار رودخانه‌است. از جاذبه‌های طبیعی می‌توان جنگل‌های اطراف سنندج که مساحت آن حدود ۷۸٬۰۰۰ هکتار است و در جنوب سنندج واقع شده‌اند، پارک جنگلی آبیدر، پارک ملت نام برد. باغ‌سازی نزد ایرانیان سابقه دیرینه‌ای دارد. در این میان چهار باغ به خاطر چهار عنصر مقدس و گردونه زندگی، از اهمیت خاصی برخوردار بود. باغ‌سازی در کردستان به دلیل علاقه‌مندی والیان کردستان به سبک معماری ایرانی و باغ‌سازی ایرانی، رونق و گسترش یافت. از چندین چهار باغ، اکنون فقط نام برخی از آن‌ها در کردستان باقی مانده‌است برخی از .. باغ‌های این شهر.. عبارت است از باغ امیریه، باغ امانیه و چهارباغ خسروآباد که یکی از زیباترین چهار باغ‌هایی که در ایران پس از چهار باغ اصفهان ساخته شد بود. این باغ که دقیقاً به وسیلهٔ چهار خیابان به چهار قسمت تقسیم شده بود، تا حدود سال ۱۳۴۵ نیز موجود بود، اما شهرسازی جدید موجب شد تا به جای آن خانه‌هایی که اکنون پیرامون این عمارت وجود دارند، احداث شوند. جز درختان پیرامون عمارت و جوی آب مرکزی، دیگر عناصر چهار باغ از بین رفته و بسیاری از درختان و حوضچه‌ها نابود شده‌اند. قلل مرتفع به علت کوهستانی بودن منطقه هر ساله تعداد بسیاری از کوهنوردان به قلل مشهور و مرتفع سنندج صعود می‌نمایند. مهم‌ترین قلل این شهرستان عبارتند از: آبیدر، سلطان سراج الدین، آوالان در جنوب سنندج، خاتون شیشە‌ڕێ در شرق سنندج(گردنە لیلاخ) شاه نشین در ژاوه رود، کوه کوچک در جنوب غربی و کوه چرخ لان در جنوب غربی سنندج. مجموعه پارک تفریحی آبیدر این مجموعه در غرب سنندج و در انتهای خیابان آبیدر بر دامنه کوه آبیدر قرار گرفته‌است. شهر سنندج از فراز این پارک چشم‌انداز بسیار زیبائی دارد. چندین باغ و چشمه طبیعی در این پارک وجود دارد. یکی از بزرگ‌ترین باغ‌های این مجموعه باغ امیریه می‌باشد که دارای سینما نیز می‌باشد. این مجموعه از قدیم‌الایام تفریحگاه مردم سنندج بوده و کوه آبیدر دارای محبوبیت خاصی میان مردم است. مجسمه‌ای در یادبود مقاومت مردم کردستان در جنگ در پارک آبیدر ساخته شده‌است که از آثار هادی ضیاءالدینی است. این مجسمه پدری کُرد را نشان می‌دهد که دو فرزندش را در آغوش کشیده و رو به سوی شهر سنندج دارد. این مجسمه ۱۵ متر ارتفاع دارد و بر روی فونداسیونی به ارتفاع ۷ متر قرار گرفته‌است و بلندترین مجسمهٔ ایران به‌شمار می‌آید. بزرگترین سینمای روباز جهان سینمای پارک امیریه دامنه کوه آبیدر با پرده‌ای در ابعاد ۱۲×۲۵ متر، بزرگترین سینمای روباز جهان محسوب می‌شودو درفصل تابستان به ویژه، هزاران نفر از مردمانی که برای گردش به دامنه کوه آبیدر می‌روند می‌توانند بیننده فیلم‌های سینمایی و سایر برنامه‌ها در این سینما باشند. سد وحدت از دیگر جاذبه‌های سنندج می‌توان به سد وحدت اشاره کرد. محله‌ها از محلات رسمی شهری سنندج می‌توان به پل بند (نظام‌آباد)، چهارباغ، تازآباد، سرتپوله، آغه زمان، قطارچیان، قلعه چهارلان، میدان اقبال، پادگان، اکباتان، عباس‌آباد، پردیس، مردوخ، شالمان، تختی، شهرک بهاران، پاسداران (۶ بهمن)، کلکه جار، جار نصرالله‌خان، مبارک‌آباد، جورآباد بالا و پایین، تقتان، شریف‌آباد، بردشت، گریاشان، گلشن، سپور آباد، پیرمحمد و بهارمست اشاره کرد. از سایر محلات شهر که بعدها و با گسترش شهر به سنندج پیوستند می‌توان به فرجه، حاجی‌آباد، چم حاجی نسه، تپه شیخ محمد باقر، گردی گرول، غفور (زورآباد پیشین)، تقتقان، کانی کوزله، کمربندی، شهدا (فرح) و عباس‌آباد اشاره کرد. سیاست دفتر نمایندگی وزارت امورخارجه در تاریخ ۰۲–۰۷–۱۳۹۲ دفتر نمایندگی وزارت امور خارجه در سنندج به افتتاح رسید. این دفتر در ساختمان استانداری کردستان واقع در خیابان امام خمینی واقع شده‌است. شهرداری شهرداری سنندج، مؤسسه عمومی غیردولتی است که در ۱۳۰۰ خورشیدی با نام بلدیه ایالت کردستان، تأسیس شد و اداره شهر سنندج را به عهده دارد. مسئولیت اداره این سازمان با شهردار سنندج است که پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب می‌گردید اما اکنون از طریق آرای شورای شهر سنندج انتخاب می‌شود. ساختمان شهرداری سنندج اولین ساختمان شهرداری سنندج به شیوه مدرن است که در زمان مصدق ساخته شده‌است. شهردار حشمت اله صیدی است. صنعت شهر سنندج دارای نیروگاه سیکل ترکیبی و کارخانه‌های متعدد است. شرکت تراکتورسازی کردستان نیز که در سنندج مستقر است در تاریخ ۱۵/۴/۸۴ به ثبت رسیده‌است و در حال حاضر تراکتورهای موردنیاز استان‌های غرب ایران را تأمین می‌کند. صنایع کارخانه‌ای نساجی، کفاشی، چرم‌سازی، تولید شیر پاستوریزه، کاغذسازی، تولیدات شیمیایی، تولیدات برق و الکترونیک و فلزی، تولیدات کانی غیر فلزی، فراورده‌های غذایی و داروسازی از جمله صنایع شهرستان سنندج هستند. بسیاری این کارخانه‌ها به دلایل مختلف ورشکست و تعطیل شده‌اند و کارکنان آن‌ها نیز از کار بیکار شده‌اند. در این شهرستان معادن زیادی نیز وجود دارد که به علت مرغوبیت جنبه صادرات دارند. شهر سنندج یکی از مراکز مهم قالی‌بافی ایران است که قالی‌های آن به صورت بسیار ظریف و تک‌پود با گره متقارن بافته می‌شود. سد مخزنی وحدت (قشلاق)، که در ده کیلومتری شمال شهر بر رودخانه قشلاق احداث شده و دریاچه وحدت را به وجود آورده‌ است و همچنین سد آزاد یک سد سنگریزه ای با هسته رسی است که در ۴۰ کیلومتری غرب سنندج در استان کردستان ساخته شده است. آب آشامیدنی اهالی سنندج را تأمین می‌کنند. مجتمع پتروشیمی کردستان در جاده سنندج- کرمانشاه و در فاصله ۶ کیلومتری سنندج و در مجاورت روستای «سرنجیانه» سنندج واقع است و بزرگ‌ترین واحد صنعتی این شهر به‌شمار می‌رود. این مجتمع در اسفند ۹۵ به بهره‌برداری رسید. مجتمع پتروشیمی کردستان، یکی از ۸ مجتمع پتروشیمی‌است که در مسیر خط لوله اتیلن غرب، در استان‌های غربی ایران ساخته می‌شود. نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج شامل چهار واحد گازی و دو واحد بخار با ظرفیت نامی ۹۵۶ مگاوات در هفت کیلومتری این شهر قرارداد. ترابری فرودگاه فرودگاه بین‌المللی سنندج در جنوب شرقی شهر سنندج و در ابتدای جاده سنندج – کرمانشاه قرار گرفته‌است. پرواز داخلی در حال حاضر در نوبت صبح روزانه یک پرواز از سنندج به تهران و بلعکس توسط شرکت آسمان و در نوبت بعدازظهر نیز یک پرواز توسط هواپیمایی قشم از سنندج به تهران و بالعکس انجام می‌شود. راه‌آهن طبق مصوبهٔ مجلس شورای اسلامی ردیفی مستقل تحت عنوان مطالعه و احداث راه‌آهن همدان - سنندج در در بودجهٔ سال ۱۳۸۲ ایجاد شد. طبق اعلام معاون ساخت و توسعهٔ راه‌ها وزارت راه و شهرسازی در تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۹۸ این پروژه ۳۲ درصد پیشرفت داشته‌است، طبق گفتهٔ محمدباقر نوبخت که با اتمام این طرح تا پایان سال ۱۳۹۹ سنندج به شبکهٔ سراسری ریلی ایران متصل خواهد شد. پایانه سنندج دارای دو پایانهٔ مسافربری مرکزی و شمال‌غرب است. در این دو پایانه ۲۴ تعاونی فعال هستند که ۱۳ تعاونی اتوبوسرانی، شش تعاونی مینی‌بوسرانی و پنج تعاونی سواری آمادهٔ خدمت‌رسانی به مسافران هستند. تاکسی بیش از ۳۲۰۰ تاکسی در سنندج فعالیت دارند. شهرهای خواهرخوانده سلیمانیه، عراق وین، اتریش نگارخانه جستارهای وابسته فهرست جاذبه‌های مذهبی سنندج فهرست حمام‌های قدیمی سنندج حکومت اردلان کردستان ایران روز سنندج منابع مختصات و ارتفاع قصری، کامبیز. «سنندج دارالایاله کردستان ایران» ، انتشارات دانشگاه کردستان، ۱۳۸۱. پیوند به بیرون پورتال شهرداری سنندج فرمانداری سنندج سنندج شهرستان سنندج شهرها و روستاها در شهرستان سنندج شهرهای شهرستان سنندج مرکز استان‌های ایران مناطق مسکونی آشوریان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۶۳۶ (میلادی) مناطق مسکونی کردنشین در استان کردستان ویکی‌سازی رباتیک
3695
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%84%D8%A7%D8%AA
محلات
مَحَلّات شهری از توابع بخش مرکزی شهرستان محلات و مرکز شهرستان محلات استان مرکزی می‌باشد. این شهر در فاصله ۲۵۲ کیلومتری تهران قرار داشته و یکی ازشهرستان‌های استان مرکزی محسوب می‌شود که در جنوب شرقی این استان واقع گردیده‌است. شهر محلات از طرف شمال به اراک و از طرف جنوب به اصفهان و گلپایگان، از طرف غرب به خمین از طرف شرق به دلیجان محدود است. محلات به عنوان بزرگ‌ترین شهرستان کشور از لحاظ سطح زیرکشت گل، مهد پرورش گل و گیاهان زینتی در کشور، پایلوت گل‌کاری کشور است و رتبه اول را از لحاظ تنوع تولید گل در کشور داراست. شهرستان محلات دارای منابع متعدد و غنی معادن سنگ زینتی، معادن سنگ تراورتن و مرمریت است. همچنین محلات بزرگ‌ترین تولیدکننده بید قرمز در ایران می‌باشد. نامگذاری این شهر را به آن جهت که متشکل از محله‌های گوناگونی با فرهنگ‌های مختلف بود، «محلات» نامیدند. تاریخچه منطقه محلات در روزگار هخامنشیان بخش کوچکی از ایالت ماد به‌شمار می‌رفته‌است. وجود آثار باستانی آتشکده آتشکوه نشان می‌دهد که از زمان امپراطوری ساسانیان منطقه محلات و خصوصاً دره رودخانه قمرود محل استقرار جمعیت بوده‌است. از دوران اسلامی این منطقه جزو ایالت جبال بود و از زمان سلجوقیان تا قاجاریه جزو منطقه عراق عجم شد. بر اساس کتیبه‌های موجود مربوط به هخامنشیان از محلات با عنوان ورکان نام برده شده‌است و بر اساس قدیمی‌ترین نام مربوط به محلات همان ورکان می‌باشد. محلات همان گونه که از نام آن پیداست جمع محله و احتمالاً منظور روستاهایی است که محلات از آن‌ها تشکیل شده‌است. روستاهای پیل پایان، ریوکان، زنجیردان و گوشه. همین‌طور در گذشته به محلات «سایرالبلوک» نیز گفته می‌شده چرا که در آن زمان محلات در نقشه از بلوک‌های قم و کاشان نبوده‌است. مردم مردم محلات فارسی‌زبان هستند و به لهجه محلاتی سخن می‌گویند. بیشینه مردم این شهر مسلمان و شیعه‌مذهب هستند. طوایف و خاندان‌ها محلات سه طایفه بزرگ داشت که بیشتر املاک منطقه در دست آنان بود و همواره با یکدیگر در رقابت و اختلاف بودند: خاندان آقاخان محلاتی: ریشه خاندان آقاخان محلاتی که از گذشته تا کنون رؤسای شیعیان نزاریه بودند، به محلات بازمی‌گردد. از اجداد خاندان آقاخان، سید عطاءالله معروف به شاه نزار و تعدادی از اعقاب او در مقبره‌ای در مزرعه کهک دفن هستند. در دوران زندیه، سید ابوالحسن از اعقاب این خاندان، از جانب کریم خان زند حکمران کرمان شد. پسر او شاه خلیل‌الله پس از رسیدن به امامت مقر خود را از کرمان به محلات تغییر داد و ۲۳ سال در محلات به سر برد ولی نهایتاً به قصد نزدیکی به مریدانش به یزد رفت و پس از دوسال در ۱۲۳۲ قمری طی حملهٔ عده‌ای از بازاریان به منزلش به تحریک ملاحسین یزدی، به قتل رسید. حسن‌علی شاه، پسر و جانشین شاه خلیل‌الله با سرو جهان خانم دختر فتحعلی‌شاه ازدواج کرد و اولین امام نزاریه بود که لقب «آقاخان» گرفت. او پس از بازگشت به محلات قلعه‌ای مستحکم بنا کرد. وی که در محلات و قم قدرت قابل توجهی داشت و نیروی نظامی مجهزی تشکیل داده بود، در اواسط دوران محمدشاه علیه حکومت مرکزی شورش کرد. اما نهایتاً مغلوب شد و به هندوستان گریخت. فرزندان و نوادگان حسن‌علی شاه در هند باقی ماندند ولی برادر کوچک او «ابوالحسن خان سردار» در تهران می‌زیست و فرزندانش از جمله صادق‌خان و اسماعیل‌خان اعتبارالسلطنه (داماد علی‌قلی مخبرالدوله) با دربار قاجار مراوده داشتند. طایفه سادات: اعضای این طایفه روحانی و ملاک و در ابتدا ساکن محلات پایین بودند. اما در نتیجه اختلاف ملکی با آقاخان اول، چند خانوار از آنان به اجبار به محله بالا کوچیدند. از اواسط دوران قاجار و براثر ارادت سلیمان‌خان دایی ناصرالدین شاه و پسرش عین‌الملک به برخی از اعضای طایفه سادات، نفوذ و قدرت آنان افزایش یافت. یکی از اعضای این خانواده به نام سید صدرالدین داماد عین‌الملک و معلم سالارالسلطنه پسر ناصرالدین شاه بود. برادرزاده او محسن صدر (ملقب به صدرالاشراف)، در دوران پهلوی به نخست‌وزیری ایران رسید. از سایر اعضای معروف این خانواده می‌توان به جواد صدر، بهجت صدر و حمیدرضا صدر اشاره کرد. طایفه قلعه‌ای‌ها: سومین طایفه بزرگ محلات است که به سبب زندگی در قلعه‌هایی که مابین محلات بالا و پایین قرار داشت، به این نام معروف شدند. اجداد این خاندان که از سرکردگان محلی سبزوار بودند و نیروی نظامی کوچکی در اختیار داشتند، به فرمان نادرشاه برای حفاظت از راه‌های منطقه به محلات کوچیدند و قلعه‌ای در بین محلات بالا و پایین احداث کردند که به قلعه «حاج علی‌خان» معروف بود. پس از مدتی به سبب افزایش جمعیت فضای قلعه تنگ شد و حاج امیرخان از بزرگان این طایفه قلعه دیگری در جنوب قلعه اول ساخت که به «قلعه بزرگ» یا «قلعه کیاب» معروف شد. بعدها سایر خوانین این طایفه هریک قلعه‌هایی در اطراف قلعه کیاب بنا کردند، از جمله «قلعه حاجی زین‌العابدین»، «قلعه عبدالله سلطان» (در شمال شرق قلعه کیاب) و «قلعه نو» (در شمال غرب قلعه کیاب) که در حدود ۱۲۹۰ هجری قمری توسط حاجی علی‌اصغر و برادرش محمدهاشم ارباب ساخته شد و آخرین قلعه‌ای بود که در محلات احداث شد. حاجی محمدهاشم در اواخر دوره قاجار به حکومت گیلان منصوب شد. پسر ارشدش «احمدخان محاسب دیوان» مدتی حاکم محلات، خمین و گلپایگان بود. ارباب هاشم از سه ازدواج فرزندان متعددی داشت که چندتن از آنان در دوران پهلوی در مناصب سیاسی رشد کردند: شهاب‌الدین خسروانی (نماینده محلات در مجلس شورای ملی)، سپهبد مرتضی خسروانی، خسرو خسروانی (سفیر ایران در آمریکا و سازمان ملل متحد)، عطاءالله خسروانی (وزیر کار و دبیرکل حزب ایران نوین) و سرلشکر پرویز خسروانی (بنیان‌گذار باشگاه تاج). کیوان خسروانی، طراح مد و معمار ایرانی فرزند سپهبد مرتضی خسروانی است. خانواده‌های امیری، امیرخانی، الهی و توکلی محلات نیز از اعقاب این طایفه هستند. مشاهیر و مفاخر محلات زادگاه مشاهیر و مفاخر بسیاری همچون حسن علی شاه محلاتی، علی شاه محلاتی، صدرالاشراف محلاتی (نخست‌وزیر و رئیس مجلس سنا در دوره پهلوی) از رجال و قضات اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی، حاجی سیاحمحلاتی اولین ایرانی که رسماً تابعیت آمریکا را دریافت کرد، عباس حشمتی، علی اصغر امین از قضات عالیرتبه، تیمسار سپهبد پرویز خسروانی (بنیانگذار باشگاه تاج)، هادی محمدی بازیکن فوتبال، شهاب الدین خسروانی، خسرو خسروانی، مرتضی خسروانی و بهجت صدر محلاتی، دکتر سید جواد صدر و بعد از انقلاب نیز شیخ فضل اله محلاتی نماینده سید روح‌الله خمینی در سپاه، سید هاشم رسولی محلاتی، محمدرضا توسلی محلاتی، سید محمدعلی شهیدی محلاتی، دکتر مهدی خلج و بسیاری دیگر از مفاخر و مشاهیر ملی می‌باشد. آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات دانشگاه پیام نور محلات مرکز آموزش عالی محلات رصدخانه محلات شهر محلات دو رصدخانه دارای تلسکوپ در مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهش سرای دانش آموزی دارد. جاذبه‌های گردشگری دهکده جهانی بید قرمز بزیجان آبگرم محلات منطقهٔ حفاظت شدهٔ هفتادقله واقع در شمال شهرستان محلات منطقه حفاظت شده موته واقع در روستای گل‌چشمه محلات پارک زیبای سرچشمه محلات واقع در شمال شهر محلات چنار ۱۱۵۰ ساله شهر محلات واقع در میدان چنار شهر محلات یخچال طبیعی نیم‌ور واقع در شهر نیم‌ور انواع باغ‌های پرورش گل محلات واقع در مزارع گل جنوب محلات مجتمع آب درمانی و آب‌گرم طبیعی محلات واقع در روستای آبگرم محلات آتشکده آتشکوه میل میلونه متعلق به زمان ساسانیان در نیم‌ور. ستون‌های سنگی شهر باستانی خورهه از دوران سلوکیان. کوچه‌باغ‌های پولگان محلات واقع در میدان فرمانداری (منطقهٔ پولگان) سد ساسانی نیم‌ور واقع در رودخانه قمرود پل قدیمی باقرآباد واقع در روستای باقرآباد محلات غار آزاد خان واقع در روستای سنجی‌باشی محلات غار سوراخ گاو واقع در خورهه محلات غار چال‌شغال در روستای آتش کوه نیم‌ور غار یکه‌چاه واقع در روستای یکه‌چاه محلات غار باباجابر واقع در روستای جودان محلات غار شاه‌بلبل واقع در خورهه محلات سرچشمه محلات تأمین آب از لرستان آب مصرفی (شرب، صنعتی، کشاورزی) مورد نیاز شهرهای خوانسار، گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم از سرچشمه‌های دز در شهرستان الیگودرز تأمین می‌شود. به گفته فتاح وزیر وقت نیرو این آب یکی از بهترین آب‌های دنیا است. اما انتقال آب از شهرستان الیگودرز به شهرهای ذکر شده باعث اعتراض مردم الیگودرز شده‌است. از اثرات انتقال آب، پایین رفتن شدید سطح سفره‌های آب زیرزمینی و در نهایت خشک شدن بیش از ۶۰ حلقه چاه و کم‌آب شدن ۱۷۱ حلقه چاه دیگر در شهرستان الیگودرز بوده‌است. خشک شدن چاه‌ها و چشمه‌های شهرستان الیگودرز علاوه بر خسارات بسیاری که به بخش کشاورزی وارد کرده باعث از بین رفتن مجتمع‌های پرورش ماهی در این شهرستان شده‌است. یادداشت‌ها سنگ‌های موجود در شهرستان محلات از جمله سنگ‌هایی که در شهرستان محلات وجود دارد می‌توان به سنگ تراورتن عباس‌آباد، سنگ تراورتن دره بخاری ومعدن آتشکوه اشاره کرد. منابع جایگاه و بلندا پیوند به بیرون شهرستان محلات شهرهای استان مرکزی شهرهای شهرستان محلات
3699
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87
معجزه
معجزه، رویداد یا اتفاقی است که نمی‌توان آن را به روش علمی بررسی و اثبات کرد. معجزه را می‌توان به قدرتی فراطبیعی مانند جادو یا به پیامبر یا قدیس نسبت داد. به‌طور غیررسمی کلمهٔ معجزه معمولاً برای توصیف اتفاقاتی است که احتمالی و بعید به نظر می‌رسد، اما با قوانین طبیعت مغایرت ندارد. مانند زنده ماندن از یک فاجعهٔ طبیعی یا بهبود یافتن بیماری که زنده ماندنش بعید به نظر می‌رسد. یک معجزه واقعی، یک پدیدهٔ غیرطبیعی است، و این موضوع باعث می‌شود بسیاری از متفکران معجزه را مغایر با قوانین طبیعت و از نظر فیزیکی غیرممکن بدانند. (برای تأییدپذیری نیاز به نقض قوانین فیزیکی است) در اندیشهٔ اسلامی، معجزه امری است که از راه علل ماوراءطبیعی با ارادهٔ خدا از شخص مدعی نبوت به نشانهٔ صدق ادعای وی، همراه با مبارزه‌طلبی ظاهر می‌شود. معجزه کلمه‌ای عربی و مترادف با واژهٔ اعجاز است که از ریشه لغوی عجز به معنی ناتوانی گرفته شده‌است؛ بنابراین کلمهٔ اعجاز به چیزی گفته می‌شود که یک انسان عادی از انجام آن ناتوان است. در ادیان اسلام در اندیشه اسلامی، معجزه، امر خارق‌العاده‌ای است که از راه علل ماوراء طبیعی با اراده خدا از شخص مدّعی نبوت به نشانه صدق ادّعای وی همراه با مبارزه طلبی ظاهر می‌شود. در کلام قدیم علامه حلی نیز گفته‌است: «ونعنی بالمعجزة ثبوت ما لیس بمعتاد مع خرق العادة و مطابقة الدعوی …» معجزه ثبوت چیزی است که معمول و عادی نباشد یا نفی چیزی است که معمول و عادی نیست بشرطی که همراه خرق عادت و مطابق دعوای نبوت باشد. دفاع متکلمان از امکان وقوع معجزه: در قرآن کنترل تمامی امور به خداوند نسبت داده می‌شود و خدا صاحب قدرت مطلق تمام جهان به‌شمار می‌آید. جهت فهم اینکه خداوند چگونه طبیعت را کنترل می‌کند و چگونه می‌توان معجزات را فهمید متکلمان و فلاسفه مسلمان در قرون وسطی نظریاتی در مورد ماهیت طبیعت ارائه کرده‌اند. فلاسفه مسلمان (تحت تأثیر سنت فلسفه یونان) بر این باور بودند که طبیعت اساساً از چهار عنصر «آب، باد، خاک و آتش» تشکیل شده و خداوند به هر کدام از این عناصر خواص خاص خود را اعطا کرده‌است؛ مثلاً علت حرکت یک سنگ به سمت زمین داشتن عنصر خاک فرض می‌شده‌است. اما رقیبان فلاسفه، یعنی متکلمان، با این دیدگاه مخالف بودند و استدلال می‌کردند که حتی اگر بپذیریم که خداوند این خواص را به عناصر داده‌است، این خواص خود علت پیشامدها شده و بدین سان کنترل مستقیم خداوند بر اتفاقات از بین می‌رود. جهت دفاع از قدرت مطلق خداوند در مقابل روابط علت و معلولی ثانویه مستقل، متکلمان (مانند غزالی) نظریه روبرو را تهیه کردند و از آن، جهت دفاع از وقوع معجزات نیز استفاده می‌جستند: مواد در طبیعت از ذره‌های یکنواختی تشکیل شده‌است که وجود آن‌ها و همچنین ویژگی‌هایی که دارند وابسته به آن است که خداوند در هر لحظه آن‌ها را به همراه خواصی مجدداً خلق کند، خواصی که شامل رنگ و شالوده و امکانات خواص دیگر است. جهت افتادن یک سنگ، خداوند در هر لحظه می‌بایست خاصیت سنگینی را در جرم ماده خلق و در لحظه بعد مجدد خلق کند تا زمانی که سنگ به زمین برسد. اما خداوند این اختیار را دارد که خاصیت سبکی به سنگ اعطا کند و باعث شود که سنگ به بالا برود. از دیدگاه متکلمینی مانند غزالی، قوانین علت و معلولی «ظاهری و نه واقعی» بوده؛ این روال معمول اتفاق افتادن وقایع تنها عادت الهی می‌باشد. علت مستقیم لحظه‌ای هر چیز خداوند است و نه یک سری قوانین علت و معلولی مستقل بوده و این وقوع معجزه را ممکن می‌سازد. به عقیده متکلمان شیعه معجزه منافاتی با اصل علیت ندارد. معجزه، کاری برخلاف عادت است که علت آن، یا علت طبیعی ناشناخته است یا علت فراطبیعی یا ترکیبی از هر دو است. قرآن، معجزات بسیاری را از پیامبران نقل کرده که هر یک از آن‌ها متناسب با زمانه ظهور آن پیامبر بوده و برخی از آن‌ها حسی و برخی عقلی می‌باشند؛ مثلاً ناقه صالح، زنده کردن مردگان توسط عیسی، تبدیل عصای موسی به اژدها، ید بیضاء، زنده ماندن ابراهیم در آتش و قرآن. اعجاز قرآن اعجاز قرآن از مباحث مهم علوم قرآنی، کلام اسلامی و ادبیات عرب است که به دلایل "معجزه بودن" قرآن می‌پردازد که به اعتقاد متکلمان اسلامی به عنوان روشن‌ترین دلیل پیامبری محمد مطرح است. اعجاز لغتی عربی به معنای عاجز ساختن است و اگرچه در قرآن مستقیماً به کار نرفته، اما قرآن "مخالفان را دعوت به آوردن ده و حتی یک سوره مشابه سوره‌های قرآن می‌کند" (تحدی) و تأکید می‌کند که "هرگز کسی نخواهد توانست این کار را انجام دهد. بودیسم نوشتار اصلی: معجزات گوتاما بودا Haedong Kosung-jon از کره (زندگینامه راهبان عالی) گزارش می‌دهد که پادشاه بئوپ هئونگ سیلا می‌خواست بودیسم را به عنوان دین دولتی تبلیغ کند. اما مقامات دربار با او مخالفت کردند. در چهاردهمین سال سلطنت خود، «منشی بزرگ» بئوفونگ، ایشادون، راهبردی برای غلبه بر مخالفت دربار ابداع کرد. ایشادون با شاه نقشه کشید و او را متقاعد کرد که با استفاده از مهر سلطنتی، اعلامیه‌ای صادر کند که به بودیسم مجوز رسمی دولتی بدهد. ایشادون به پادشاه گفت که وقتی مقامات مخالف آن را دریافت کردند و خواستار توضیح شدند، چنین اعلامیه‌ای را انکار کند. در عوض، ایشادون اعتراف می‌کرد و مجازات اعدام را می‌پذیرفت، زیرا به سرعت به عنوان جعلی تلقی می‌شد. ایشادون به پادشاه پیشگویی کرد که در اعدام او یک معجزهٔ شگفت‌انگیز در جناح مخالف دربار را به قدرت بودیسم متقاعد خواهد کرد. طرح ایشادون طبق برنامه پیش رفت و مقامات مخالف طعمه را گرفتند. هنگامی که ایشادون در پانزدهمین روز از ماه نهم در سال ۵۲۷ اعدام شد، پیشگویی او محقق شد. زمین لرزید، خورشید تاریک شد، گل‌های زیبا از آسمان بارید، سر بریده‌اش به سمت کوه‌های مقدس گئومگانگ پرواز کرد و از جسد سر بریده‌اش شیر به جای خون به ۱۰۰ فوت در هوا پاشید. این فال توسط مقامات درباری مخالف به عنوان مظهر تأیید بهشت پذیرفته شد و بودیسم در سال ۵۲۷ میلادی به عنوان دین دولتی تبدیل شد. Honchō Hokke Reigenki (حدود ۱۰۴۰) ژاپن شامل مجموعه‌ای از داستان‌های معجزهٔ بودایی است. معجزات نقش مهمی در احترام به یادگارهای بودایی در جنوب آسیا دارند؛ بنابراین، Somawathie Stupa در سری‌لانکا به لطف گزارش‌های متعدد دربارهٔ پرتوهای معجزه‌آسا نور، مظاهر و افسانه‌های مدرن، که اغلب در عکس‌ها و فیلم‌ها ثابت شده‌اند، یک مکان فزاینده محبوب برای زیارت و مقصد گردشگری است. مسیحیت مقالات اصلی: معجزات عیسی و هدیه معجزات اناجیل سه نوع از معجزات انجام شده توسط عیسی را ذکر می‌کند: جن‌گیری، درمان، و شگفتی‌های طبیعت. در انجیل یوحنا از معجزات به عنوان «نشانه‌ها» یاد می‌شود و تأکید بر این است که خدا فعالیت عادی زیربنایی خود را به شیوه‌های قابل توجهی نشان می‌دهد. در عهد جدید، بزرگ‌ترین معجزه رستاخیز عیسی است، واقعه‌ای که برای ایمان مسیحی مرکزی است. عیسی در عهد جدید توضیح می‌دهد که معجزات با ایمان به خدا انجام می‌شود. «اگر به اندازه دانه خردل ایمان داری، می‌توانی به این کوه بگویی از اینجا به آنجا برو و کوه حرکت می‌کند.» (انجیل متی ۱۷:۲۰). پس از بازگشت عیسی به بهشت، در کتاب اعمال رسولان ثبت شده‌است که شاگردان عیسی از خدا دعا می‌کنند تا معجزاتی به نام او انجام شود تا بینندگان را متقاعد کند که او زنده است. (اعمال رسولان ۴:۲۹–۳۱). آیات دیگر به پیامبران دروغین اشاره می‌کند که قادر خواهند بود برای فریب دادن «در صورت امکان حتی برگزیدگان مسیح» معجزاتی انجام دهند (متی ۲۴:۲۴). دوم تسالونیکیان ۲: ۹ می‌گوید: "و آنگاه آن شریر آشکار خواهد شد که خداوند او را با روح دهان خود هلاک خواهد کرد و با درخشندگی آمدن خود هلاک خواهد کرد. حتی او را که آمدنش پس از عمل شیطان است. تمام قدرت و نشانه‌ها و شگفتی‌های دروغین، و با تمام فریب‌پذیری ناراستی در آنانی که از بین می‌روند؛ زیرا آن‌ها عشق حقیقت را دریافت نکردند تا نجات یابند.» مکاشفه ۱۳: ۱۳، ۱۴ می‌گوید: «و او شگفتی‌های بزرگی انجام می‌دهد، به طوری که آتش را از آسمان در نظر مردم بر زمین فرود می‌آورد، و ساکنان زمین را به وسیله معجزاتی که داشت فریب می‌دهد. قدرت انجام دادن در نظر وحش، و به ساکنان زمین بگو که برای وحشی که زخم شمشیر داشت و زنده شد، شمایل بسازند.» مکاشفه ۱۶:۱۴ می‌گوید: "زیرا آن‌ها ارواح شیاطین هستند که معجزات می‌کنند و نزد پادشاهان زمین و تمام جهان می‌روند تا آن‌ها را در نبرد آن روز بزرگ خدای قادر مطلق جمع کنند." مکاشفه ۱۹:۲۰ می‌گوید: "و وحش گرفته شد، و با او نبی دروغینی که پیش از او معجزاتی انجام داد، و آن‌ها را که نشان وحش را گرفته بودند و آن‌ها را که شمایل او را می‌پرستیدند فریب داد. زنده در دریاچه‌ای از آتش که با گوگرد می‌سوزد." این عبارات نشان می‌دهد که نشانه‌ها، شگفتی‌ها و معجزات لزوماً توسط خداوند انجام نمی‌شود. این معجزات که توسط خداوند انجام نشده‌است، به عنوان معجزات دروغین (شبه) نامگذاری شده‌اند، هر چند که می‌تواند به این معنی باشد که ماهیت آن‌ها فریبنده است و با معجزات واقعی خدا یکسان نیست. در مسیحیت اولیه، معجزات اغلب انگیزه‌های اثبات شده برای تغییر دین غیرمسیحیان بود. رومیان بت‌پرست وجود معجزات را بدیهی می‌دانستند. متون مسیحی که آن‌ها را گزارش می‌کنند، معجزاتی را به‌عنوان دلیل الهی بر ادعای منحصربه‌فرد خدای مسیحی برای اقتدار ارائه می‌کنند، و همه خدایان دیگر را به جایگاه پایین‌تر دایمون‌ها تنزل می‌دهند.«در میان همه عبادات، بهترین و ویژه‌ترین شیوه مسیحیت برای تبلیغ معجزاتِ خود، بیرون راندن ارواح و دست قرار دادن بود.». انجیل یوحنا حول «نشانه‌های» معجزه‌آسا ساخته شده‌است: موفقیت حواریون به گفته مورخ کلیسا، یوسبیوس قیصریه‌، در معجزات آن‌ها نهفته‌است: «اگرچه افراد غیر روحانی در زبان خود بودند»، او اظهار داشت، «آن‌ها از قدرت‌های الهی و معجزه‌آسا شجاعت می‌گرفتند. تبدیل کنستانتین توسط یک علامت معجزه‌آسا در بهشت نمونه برجسته قرن چهارم است. از عصر روشنگری، معجزات اغلب نیاز به عقلانی شدن داشتند: سی.اس. لوئیس، نورمن گیسلر، ویلیام لین کریگ و دیگر مسیحیان قرن بیستم استدلال کرده‌اند که معجزات معقول و قابل قبول هستند. به عنوان مثال، لوئیس گفت که معجزه چیزی است که کاملاً غیرممکن است. اگر زن تا هزاران سال فقط با آمیزش جنسی با مرد باردار شود، اگر بدون مرد باردار شود، معجزه خواهد بود. ادعاهای متعددی مبنی بر معجزه توسط افراد اکثر فرقه‌های مسیحی وجود داشته‌است، از جمله، اما نه محدود به شفاهای ایمانی و بیرون راندن شیاطین. گزارش‌های معجزه به ویژه در کاتولیک رومی و کلیساهای پنطیکاستی یا کاریزماتیک رایج است. نظر دانشمندان علوم طبیعی دانشمندان امروزی جهان احتمالات را پالایش کرده‌اند از این رو ما به جای مشاهده همه حالت‌های ممکن، حالتی را می‌بینیم که از همه محتمل‌تر است. خروجی یک آزمایش مجموعه‌ای پیچیده از فرایندهای فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و کیهانی است که ممکن است به میلیون‌ها یا میلیاردها راه مختلف برود. با این وجود ما همیشه انتظار داریم نتایجی را مشاهده کنیم که بیشترین حد احتمالات را دارند. بسیاری وقایع هستند که محتمل نیستند (احتمال وقوع‌شان بسیار بسیار ناچیز است) ولی ممکن هستند. اینکه هوای اتاق هم‌اکنون در مرکز اتاق فشرده و تبدیل به حبابی کوچک شود و کسانی که در اتاق نشسته‌اند خفه شوند ممکن است ولی محتمل نیست. خدای جهان، خدای احتمالات بیشینه است و قواعد علمی نیز تماماً بر همین اساس بنا شده‌اند ولی این خدا در مواردی نادر ممکن است به راه دیگری برود. نظرات فیلسوفان امروز تنها تعداد کمی از فیلسوفان اینکه «خدا در زمان‌هایی در امور زمینی دخالت کند و برخی از قوانین طبیعی را تغییر دهد» را ناممکن می‌دانند. بدیهی است این امر در مورد فیلسوفانی صادق است که قبلاً به وجود خدا اعتقاد داشته باشند. با این وجود بسیاری از فیلسوفان ضمن قبول امکان وقوع معجزه، پذیرش منطقی هرگونه «گزارش از وقوع معجزه» را زیر سؤال برده‌اند: حتی اگر فرض کنیم که گزارش‌ها ساختگی نیستند، این‌گونه گزارش‌ها صرفاً بر پایه شهادت چند نفر که امکان دارد بی‌طرف هم نباشند بنا شده‌اند در حالی که آگاهی ما از قوانین طبیعی بر پایه شواهد تجربی زیادی بنا شده‌است؛ بنابراین این گروه از فلاسفه (مانند دیوید هیوم) نتیجه می‌گیرند که منطقی‌ترین واکنش این است که هرگونه گزارش وقوع معجزه را خطای مشاهده قلمداد کنیم. فلاسفه دیگر اینچنین پاسخ می‌دهند که وجود شکل‌هایی از شواهد یعنی تأیید وقوع ماجرا توسط منابع سرشناس مستقل ممکن است در برخی موارد پذیرش حتی غیرمنتظره‌ترین وقایع را هم منطقی سازد. مخصوصاً این که بسیاری از معجزات مربوط به امری قابل رؤیت نیست. مانند کلامی که شیواییش خرق عادت گویندگان است. همان‌طور که قرآن کتاب مقدس مسلمانان خود را معجزه معرفی کرده و به اصطلاح تحدی می‌نماید. توماس دیکسون می‌گوید که برای کسانی که روش تجربه گرایی دیوید هیوم را می‌پذیرند، اگر چه لزوماً نتایجی که گرفته را نمی‌پذیرند، «تجربه حس مستقیم شخص» قضاوت نهایی را برای او کرده و بر عقاید شخصی، قوانین طبیعی و غیره غالب می‌شود. بزرگ‌ترین مانع برای پذیرش اینکه چنین وقایعی ممکن است روی دهد نداشتن تجربه مستقیم چنین وقایعی است. مایکل لیواین «بیان اینکه معجزات با قوانین طبیعت در تضاد هستند» را از نظر فلسفی، یا علمی ناصحیح می‌پندارد زیرا قوانین طبیعی قصدش توصیف وقایعی است که علل طبیعی دارند و نه وقایعی که علل فراطبیعی دارند. زمانی که کسی فرض کند که واقعه‌ای علت فراطبیعی دارد، دیگر نمی‌تواند به قوانین طبیعی استناد کند. گروهی دیگر از فلاسفه هم امکان اثبات «تضاد وقوع یک واقعه با قوانین طبیعی» را رد کرده و می‌گویند که تمامی قوانین طبیعی شناسایی نشده‌اند و دانشمندان هیچ‌وقت در موقعیتی نخواهند بود که بتوانند همه آنچه طبیعت ممکن است تولید کند را شناسایی کنند؛ در نتیجه منطقی‌ترین راه مواجهه با چیزهایی که ظاهراً متناقض با قوانین طبیعی هستند، تلاش برای افزایش فهم از قوانین طبیعی می‌باشد. اسپینوزا از نظر اسپینوزا جهان صحنه خیمه شب بازی نیست و خدا خیمه شب باز آن که آن را کنترل کند، خود از طریق معجزه قوانین طبیعت رانقض کند و زیر پا بگذارد و در صورت لزوم دوباره آن را به کار گیرد! خدا همان طبیعت است که در برگیرنده تمام علت‌ها و جوهرها است. خدا برای اسپینوزا، خدایی نیست که جهان را از نیستی آفریده باشد. جهان ناآفریده‌است. نه آغازی داشته و نه پایانی برای آن در نظر گرفته شده‌است. جهان برای اسپینوزا، خدای جاودان و به عبارت دیگر صورت پدیداری الوهیت است. برای وی، خدا و طبیعت یکی هستند. این، عالیترین مفهوم متافیزیک اسپینوزاست. فلسفه اسپینوزا سرشار و اشباع شده از خداست. او در جایی می‌گوید: من خواهان عشق عقلانی به خدا هستم. از این رو نگاه اسپینوزا یک جهان بینی علمی بسیار متعالی و زیباست به حدی که انیشتین را مجذوب خود می‌کند. انیشتین یک دانشمند و متفکر همه خدایی و یک اسپینوزایی بود. از این جهت نگاه ضد دینی اسپینوزا را در می‌یابید که او مخالف دیدگاه سنتی و ساده‌لوحانه ادیان ابراهیمی بود و آنان را ساخته ذهن بشر می‌دانست که ادعاهای متافیزیکی آنان مانند وحی (در جایی می‌گوید که پیامبران نسبت به بقیه دارای قدرت وحی نبودند بلکه دارای قدرت تخیل سرشار بودند)، معجزه‌ها (می‌گوید هیچ‌یک اتفاق نیفتاده بلکه بزرگ‌نمایی شده‌اند مثلاً طبق حرف تنخ یهودی، کوه شکافته نشد و چشمه بیرون نیامد بلکه چشمه خود به‌طور طبیعی بیرون آمده و فقط بزرگ نمایی شده و پیروان دین ساده‌لوحانه این را باور کرده‌اند یا کشتی یعقوب با خدا، شاید چیزی شبیه حمله صرع بوده‌است و… را همگی زیر سؤال برد. او در بخش ذیل از فصل یک کتاب اخلاق خود می‌گوید: هر چیزی علت طبیعی خودش را دارد از این رو باید سعی شود مانند دانشمندان مسائل دریافته شود و نه مانند ادیان که دلیل‌های ساختگی برای آنان می‌آورند. به قول انیشتین: ادیان برای من چیزی جز نماد ضعف و جهل بشر نیست. گرچه به آن و پیروانش احترام می‌گذارم ولی داستان‌های کودکانه اش را قبول ندارم. (در نظر او و بسیاری از دانشمندان بزرگ دیگر که اغلب بی‌دین بوده و این گونه فکر می‌کنند (مثلاً ماری کوری) معجزات دینی با دیگر داستان‌ها و ماجراهای تخیلی مثلاً مانند داستان سفید برفی فرقی ندارند) به‌طور خلاصه او خدا به عنوان واجب الوجود یا علت خود را رد می‌کند و آن را پناهگاه جهل می‌نامد مگر این که خدا همان طبیعت تصور شود. منابع صفات خدا در الهیات مسیحی فلسفه دین فلسفه یهودی متافیزیک دین واژگان مذهبی
3702
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B4%DB%8C%DA%A9%20%28%D9%86%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D8%B4%D9%87%D8%B1%29
کشیک (نیک‌شهر)
کشیک، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان نیکشهر در استان سیستان و بلوچستان ایران. محمد علی بلوچی معروف به ملنگ که از اهالی این روستاست به دلیل دست داشتن در حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر در لیست سیاه FBI قرار گرفت و تحت تعقیب می باشد و جایزه چند میلیون دلاری برای زنده یا مرده ان امریکا تعین کرده. جمعیت این روستا در دهستان مهبان قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۹۳۵نفر (۱۹۹خانوار) بوده‌است. منابع روستاهای شهرستان نیک‌شهر
3716
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4
پژوهش
پژوهش یا تحقیق یا گاهی بازجُستن، (از فعل پژوهیدن به معنای جستجو کردن) یک جستجوی منظم و هدفدار است؛ یعنی مراحلی دارد که باید به ترتیب طی شوند تا به [نتیجه] و هدف برسد. به این مراحل «روش علمی» می‌گویند. پژوهش یک روند هوشمندانه، هوشیارانه، خلاقانه و سامان مند برای یافت، بازگویی و بازنگری پدیده‌ها، رخدادها، رفتارها و انگاشته‌ها است. تعریف دربارهٔ پژوهش، تعاریف متعددی صورت گرفته‌است و در اکثر کتاب‌های روش تحقیق و پژوهش ابتدا به تعریف آن پرداخته می‌شود. گاه برای تعریف پژوهش به صورت خاص و با جامعه هدفی ویژه بهره برده می‌شود. فواید پژوهش پژوهش چون علاوه بر روند سامان مند برای یافت، بازگویی و بازنگری پدیده‌ها و فرضیه هاست، برای استفاده از پدیده‌های موجود در جهت دست یافتن به راهکارهای عملی و فناوری‌ها به کار می‌رود، دارای فواید متعددی خواهد بود. پژوهش در دو بعد، یکی «یافتن پرسش پژوهش» و دیگری «پاسخ دادن به آن» انجام می‌گیرد و دو فایده کلی تولید دانش مقبول یا ابطال دانش غیر مقبول را در پی دارد. همچنین فواید شخصی، منطقه ای و نیز نتایج و اثرات تمدنی برای پژوهش می‌توان برشمرد. محل انتشار پژوهش به‌طور معمول و در رایج‌ترین حالت، پژوهشگر، نتایج پژوهش خود را در مجله‌های علمی ارائه می‌دهد. مراحل پژوهش علمی مراحل پژوهش علمی عبارتند از: انتخاب موضوع بیان پرسش یا مسئله فرضیه‌سازی جمع‌آوری اطلاعات و آزمودن فرضیه‌ها طبقه‌بندی اطلاعات و تحلیل نتایج آزمون‌ها نتیجه‌گیری ارائه گزارش منبع: کتاب خودت پژوهش کن - این مراحل نشان دهنده یک تحقیق کامل است و اگر یک تحقیق یکی یا دو تا از موارد بالا را نداشته باشد به همان میزان از اعتبار آن کاسته می شود. پژوهش پایه (بنیادی) و پژوهش کاربردی پژوهش پایه‌ای می‌تواند زمینهٔ «پژوهش کاربردی» را فراهم آورد، اما در وهلهٔ اول متوجه کاربرد آن در زندگی انسان‌ها نیست. در حالی که پژوهش‌های کاربردی دارای جنبهٔ عملی و مستقیماً متوجه حل مشکلات جامعه و بشریت می‌باشد. در ضرورت انجام این دو دسته از مطالعات شکی نیست. به عنوان مثال تصمیم گیرندگان سیاسی هر کشور به جهت کسب توانایی در ادارهٔ عملی جامعه، نیازمند پژوهش‌های کاربردی می‌باشند و این دسته از پژوهش‌ها خود متکی بر پژوهش‌های پایه‌ای هستند. '''مطالعهٔ اکتشافی و مطالعهٔ تفصیلی (مطالعهٔ اصلی) مطالعهٔ اکتشافی، مطالعه‌ای مقدماتی است؛ که بنا بر نوع تحقیق عمدتاً از طریق مطالعات کتابخانه‌ای، مشاهده، یا مصاحبه شکل می‌گیرد. علت انجام مطالعات اکتشافی عبارتند از: ۱- غنی کردن پرسش پژوهش خود. از طریق مطالعات اکتشافی اهداف مطالعهٔ خود را بهتر شناخته و حوزهٔ معرفتی خود پیرامون موضوع مورد نظر را گسترش می‌دهیم. قابل توجه‌است که مطالعات اکتشافی به دنبال شناخت اجمالی و کلی از مسئله زوایای مختلف بحث و دیدگاه‌های مختلف در این زمینه می‌باشند. ۲- مطالعه و پرس و جو از اهل فن به جهت شناخت منابع و متون اصلی پژوهش. به عبارت دیگر امکانات مورد نیاز پژوهش و امکانات موجود خود را می‌شناسیم. (مصاحبه می‌تواند در مطالعات اجتماعی با نمونه‌ای از افرادی باشد که قرار است تا دربارهٔ موضوعی پیرامون ایشان به تحقیق بپردازیم) مطالعهٔ اکتشافی، کوشش پژوهشگر به جهت کسب آگاهی اجمالی از کاری است که درصدد انجام آن می‌باشد. مطالعهٔ اکتشافی شبیه مطالعهٔ اجمالی یک کتاب است که در آن با مروری اجمالی بر عنوان کتاب، فهرست مطالب آن و فصول مختلف آن آمادهٔ مطالعهٔ تفصیلی می‌گردیم. مطالعات اکتشافی پیش زمینهٔ مطالعات اصلی می‌باشند. بسیاری تصور می‌کنند که پژوهش یافتن پاسخ پرسش‌های آن است. در حالی که پژوهش در درجهٔ اول یافتن پرسشی اصیل و شایستهٔ پرسیدن و پژوهش کردن است. شخصیت علمی دانشجو در گرو استحکام رسالهٔ پژوهشی وی و شخصیت رسالهٔ پژوهشی وی در گرو پرسش‌های مندرج در آن است. از این رو هر چه پژوهش‌های اولیه جدی‌تر گرفته شوند، بر ارزش نهایی کار علمی شما افزوده می‌شود. پژوهش‌های توصیفی و پژوهش‌های تحلیلی پژوهش توصیفی دارای صورتی «گزارشی» بدون تأکید بر علت‌یابی مسئله است. مانند: گزارش یک واقعه یا یک اندیشه که در آن تنها به آنچه موجود است [و نه چرایی امر موجود] توجه می‌شود. برخی از محققان، مطالعات توصیفی در حوزهٔ وقایع تاریخی (زمان گذشته و نه زمان کنونی) را تحت عنوان پژوهش‌های تاریخی جدا از پژوهش‌های توصیفی مورد مطالعه قرار می‌دهند. صرف نظر از جنبهٔ روش‌شناسی خاص مطالعات تاریخی، بسیاری از آن‌ها هم واجد ویژگی گزارشی بودن می‌باشند. یکی از روش‌هایی که در انجام تحقیق به تازگی مورد توجه محققان قرار گرفته‌است، پژوهش‌های آنلاین می‌باشد. در این پژوهش‌ها توزیع پرسشنامه آنلاین محور پژوهش را تشکیل می‌دهد. مهیا نمودن پرسشنامه آنلاین – چگونه یک تحقیق آنلاین را مدیریت کنیم؟ فرض کنید که تصمیم گرفته‌اید که یک پژوهش آنلاین انجام دهید. سؤالاتی در ذهنتان هست که مایلید پاسخ داده شوند در حالی که به دنبال راه سریع و ارزانی برای کسب اطلاعات از مشتریان، ارباب رجوع و غیره می‌باشید. اولین و مهم‌ترین چیزی که باید در مورد آن تصمیم بگیرید این است که هدف تحقیق چیست. مطمئن شوید که می‌توانید طی عباراتی این اهداف را به صورت سؤال و موارد قابل اندازه‌گیری بیان کنید. اگر نمی‌توانید این کار را انجام دهید، بهتر است که به دیگر ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها نظیر گروه‌های تحت نظر و دیگر روش‌های کیفی رو آورید. تحقیقات آنلاین بیشتر بر روی جمع‌آوری داده‌های «کیفی» تمرکز دارند. اهداف اساسی تحقیق را مرور کنید. به دنبال کشف چه چیزی هستید؟ به عنوان نتیجه تحقیق چه کاری می‌خواهید انجام دهید؟ تحقیقات آنلاین تنها یکی از راه‌های جمع‌آوری داده‌ها و کمی کردن چشم‌اندازها هست. تمامی آیتم‌های اطلاعات مربوط را که می‌خواهید داشته باشید، تصور کنید. گزارش نهایی چگونه خواهد بود؟ چه نمودارها و اشکالی تهیه خواهند شد؟ چه اطلاعاتی برای اطمینان از اینکه عمل مورد نظر انجام شده نیاز دارید؟ ۳- هر موضوعی در آیتم‌های ۱ و ۲ را بر اساس ارزش آن موضوع رتبه‌بندی کنید. آیتم‌های یک و دو را برای اطمینان از این که اهداف، موضوعات و اطلاعات مورد نیاز کامل هستند، دوباره ببینید. به خاطر داشته باشید که نمی‌توان با پرسیدن سؤالات نادرست، مشکل را حل کرد. ۴- سهولت یا سختی مهیا نمودن اطلاعات در هر کدام از موضوعات برای پاسخگو چگونه است؟ اگر سخت است، آیا راه دیگری برای کسب اطلاعات با پرسیدن سؤالات دیگر وجود دارد؟ شاید این مهم‌ترین قدم باشد. تحقیقات آنلاین بایستی دقیق، واضح و رک باشند. با توجه به ماهیت «وب» و نبود استحکام همراه با آن، اگر پرسشنامه شما هم بسیار پیچیده باشد و به راحتی قابل فهم نباشد، نرخ کسانی که کار را ول می‌کنند، بالا خواهد بود. ۵- دنبالهٔ مناسبی برای موضوعاتی که باید بدون جهت‌گیری باشند، خلق کنید. مطمئن شوید سؤالاتی که اول پرسیده می‌شوند، نتیجه سؤالی که بعداً پرسیده می‌شود را تحت تأثیر قرار ندهد. گاهی فراهم نمودن اطلاعات فراوان یا واضح نشان دادن هدف تحقیق، خود می‌تواند باعث جهت‌گیری شود. هنگامی که دنباله‌ای از موضوعات داشته باشید، می‌توانید برنامهٔ اولیه‌ای از یک تحقیق داشته باشید. اضافه کردن یک متن در مقدمه که به توضیح پروژه پرداخته و انتظارات مورد نظر از پاسخ دهنده را ذکر می‌کند، پسندیده‌است. داشتن عباراتی در پایان برای تشکر و نیز اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه می‌توانند پس از انتشار از نتیجه تحقیق آگاه شوند، کاری حرفه‌ای است. ۶- نوع سؤالاتی که برای پاسخ‌دهی مناسبترین بوده و از قدرت کافی برای برآورده ساختن نیازهای تحلیلی برخوردارند را تعیین کنید. بدین معنی که آیا می‌خواهید از سؤالات متن باز، دوگزینه‌ای، چند گزینه‌ای، رتبه دهی، مقیاسی یا مجموع ادامه‌دار (مقیاس نرخی) استفاده کنید. در این‌جا خط درستی وجود دارد که بایستی از روی آن عبور کنید؛ عموماً پیش نیازهای تجزیه و تحلیل قوی به سمت طرح سؤال‌های پیچیده‌تر رهنمون می‌شوند. به هر حال چند ابزار وجود دارد که می‌تواند کار را راحت‌تر کند: صفحات بخش‌بندی شده – از اینکه تحقیقات در یک صفحه گسترده که نیاز به پایین رفتن مداوم داشته باشد، پرهیز کنید. به عنوان یک ضرورت، صفحات بخش بخش شده ارائه کنید. در عین حال از اینکه تنها یک سؤال در هر صفحه داشته باشید نیز دوری کنید؛ زیرا این مورد باعث زیاد شدن مدت زمان مورد نیاز برای تکمیل تحقیق شده و احتمال ترک کردن تحقیق را بالا می‌برد. پریدن منطقی – به منظور هوشمند کردن تحقیقتان از پریدن منطقی استفاده کنید. از جملاتی نظیر «اگر به سؤال اول پاسخ منفی دادید، آنگاه به سؤال چهارم جواب دهید» پرهیز کنید. این کار باعث دلزدگی پاسخ دهنده شده و نرخ ترک را بالا می‌برد. تحقیق را طوری طراحی کنید که از منطق صفحه استفاده می‌کند؛ بدین ترتیب، مسیر سؤالات درست به صورت خودکار بر اساس پاسخ‌های پیشین تعیین می‌شوند. سؤالات را بنویسید. ممکن است که نیاز باشد برای هر موضوع چند سؤال نوشته شده و بهترین آن‌ها انتخاب شود. ممکن است که حتی بهتر باشد که تحقیق به چند بخش تقسیم شود. توالی سؤالات را مشخص کنید تا بدون جهت‌گیری باشند. تمامی مراحل فوق را تکرار کنید تا هر سوراخ بزرگی را پیدا کنید. آیا پرسش‌ها واقعاً پاسخ داده شده‌اند؟ آیا کسی آن‌ها را برایتان مرور کرده‌است؟ مدت تحقیق را زمان‌بندی کنید. یک تحقیق باید کمتر از پنج دقیقه طول بکشد. با سه تا چهار سؤال در دقیقه شما محدود به حدود پانزده سؤال می‌شوید. یک سؤال متنی باز، معادل سه سؤال چند گزینه‌ای است. اغلب نرم‌افزارهای آنلاین، مدت زمانی که پاسخگو صرف پاسخ دادن به پرسش‌ها صرف می‌کند را محاسبه می‌کنند. تحقیق را بین بیست نفر یا بیشتر پیش آزمون کنید. بازخور آن‌ها را همراه با جزئیات بگیرید. آن‌ها در مورد کدام قسمت اطمینان نداشتند؟ آیا سؤالی در مورد آن داشتند؟ آیا آن‌ها نسبت به آنچه که شما خواسته بودید، بد فهمی داشتند؟ آیا دیدگاهی داشتند که در پرسش‌ها و پاسخ‌ها منعکس نشده بود؟ یک راه آسان برای این کار ایجاد یک بررسی دیگر با تعدادی سؤال پاسخ آزاد هم‌زمان با پروژه اصلیتان است که می‌توان آن را تحقیق بازخور نامید. تحقیق اصلی را به گروه آزمایشی ایمیل کرده و پس از آن تحقیق بازخور را نیز برایشان بفرستید. با این روش، می‌توانید نظرات گروه آزمایشتان را در مورد چگونگی عمل و نیز کاربردی بودن تحقیق اصلیتان را با استفاده از تحقیق بازخورد کسب کنید. بر اساس بازخوردهایی که می‌گیرید، در پرسشنامه آنلاینتان بازنگری کنید. تحقیق را به همه پاسخ دهندگان بفرستید. تحقیقات آنلاین یک گزینه فوق‌العاده در برابر تحقیقات گران پستی و تلفنی است. تنها چند هشدار در مورد این نوع از تحقیقات وجود دارد که به هر حال باید از آن‌ها آگاه باشید. اگر تلاش می‌کنید که تحقیقی را بر اساس نمونه‌ای که نماینده جامعه اصلی باشد، به انجام رسانید، لطفاً این را در نظر داشته باشید که همه افراد آنلاین نیستند. همین‌طور تحقیقات آنلاین مورد قبول همه نیست. تحقیقات نشان داده‌است که بافت جمعیتی که به دعوتنامه‌های تحقیقات آنلاین پاسخ می‌دهند، تحت سوگیری افراد جوان‌تر است. منابع MacKenzie CPD 93, id. BSOAS XXXI 2 1968 252, Hübschmann PSt 41, Mayrhofer KEWA I ۴۰۰، id. EWA I ۵۵۱، Whitney Roots ۴۸. روش‌های پژوهش ویکی‌سازی رباتیک
3719
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C
سونامی
آب‌تاز، آبلرزه یا سونامی یکی از بلایای طبیعی است. سونامی به لرزش شدید آب دریا گفته می‌شود که در پی زمین‌لرزه‌های زیر دریا پدید می‌آید. آبی که به لرزه درآمده به‌شکل موج‌های عظیم به کرانه‌ها رسیده و ویرانی به بار می‌آورَد. سونامی موقعی شروع می‌شود که حجم عظیمی از آب به‌سرعت مرتفع می‌شود. این حرکتِ سریع می‌تواند در نتیجهٔ یک زلزلهٔ زیرآبی رخ دهد یا بر اثر لغزیدن صخره، یا یک انفجار آتشفشانی یا هر حادثهٔ دیگری که انرژی زیادی دارد ایجاد شود. همچنین برخلاف امواج معمولی، انرژی راننده سونامی نه روی سطح آب بلکه از میان آب حرکت می‌کند. ارتفاع سونامی معمولاً تا هنگامی که به کنار ساحل برسد بیش از یک متر نیست و معمولاً قابل تشخیص نیست. سونامی‌ها اغلب به صورت رشته‌های طغیان‌های قدرتمند و سریع آب و نه به صورت یک موج منفرد غول‌آسا تظاهر می‌کنندکه به خصوص باعث تخریب ساحل می‌شود. پنج تا ۹۰ دقیقه پس از ضربه اولیه ممکن است امواج دیگری به دنبال آید. قطار موج سونامی، پس از حرکت به صورت رشته‌ای از امواج در فواصلی طولانی، خود را به ساحل می‌کوبد. این کلمه تسونامی نوشته می‌شود ولی سونامی خوانده می‌شود. واژه‌شناسی بسیاری از سونامی‌ها در کرانه‌های ژاپن رخ می‌دهند و از اینرو واژهٔ ژاپنی مربوط به این پدیده یعنی (تسونامی) به زبان انگلیسی و از آن راه به بسیاری زبان‌های دیگر نیز راه یافته‌است. غریاله واژهٔ فارسی بومی برای این پدیده در استان بوشهر است و پدیدهٔ غریاله در کرانه‌های شاخاب پارس نیز دارای پیشینه است. پدیداری سونامی‌ها معمولاً پس از یک [[زمین‌لرزه بزرگ (با حرکت رو به بالا)، فعالیت آتشفشانی زمین‌لغزه یا برخورد شهابسنگ‌ها پدید می‌آیند. پس از سونامی‌ها معمولاً گسل‌های بزرگی در بستر دریاها پدید می‌آیند. سرعت موج‌های آبلرزه‌ای گاه به بیش از ۸۰۰ کیلومتر در ساعت می‌رسد. سونامی سال ۱۷۸۸ لیسبون (پرتغال) با موج‌هایی به بلندی حدود ۱۸ متر به شهر هجوم برد و ساکنان آن شهر را در کام خود فروبرد. یکی از بزرگ‌ترین سونامی‌ها که در دسامبر سال ۲۰۰۴ میلادی در نزدیکی سوماترای اندونزی روی داد باعث ویرانی عظیم و کشته شدن پیرامون ۱۰۰٬۰۰۰ تن در جنوب آسیا شد. در کتاب‌های تاریخ آمده که بندر بزرگ و پهناور سیراف در جنوب ایران تا سدهٔ چهارم هجری و عصر دیلمیان بندری آباد و پررونق بوده و ناگهان بر اثر زمین‌لرزه‌ای، قسمت بزرگی از شهر به زیر آب رفته که آثار آن هنوز هم مورد توجه باستان‌شناسان ایرانی و خارجی است. آیا گسل سیراف را ویران کرد و به زیر آب برد؟پاسخ این سؤال را باید در پژوهش‌های آینده یافت. در ۱۷ ژوئن سال ۹۸۷ میلادی (۱ تیر ۳۶۶ خورشیدی) و چهل سال بعد، گزارش‌هایی وجود دارند که امکان دارد مربوط به وقوع این پدیده در شهر سیراف باشند. نگارخانه پانویس منابع مأخذ بخشی از مطالب و همچنین واژهٔ فارسی آبلرزه: فرهنگ بزرگ گیتاشناسی (اصطلاحات جغرافیایی)، مهندس عباس جعفری، انتشارات گیتاشناسی، تهران، چاپ دوم: ۱۳۷۲، دکتر اروین عندلیبی پیوند به بیرون دربارهٔ واژهٔ غریاله و سیراف یک مدل ریاضی برای امواج سونامی پایگاه علمی زلزله و مهندسی زلزله بی‌بی‌سی فارسی ـ چگونگی شکل گرفتن سونامی اقیانوس‌نگاری فیزیکی امواج آب بلایای طبیعی حالت‌های مختلف آب سیل سیل‌ها خطرهای زمین‌شناختی مدیریت بحران مدیریت ریسک مهندسی زمین‌لرزه واژگان اقیانوس‌نگاری واژه‌ها و عبارت‌های ژاپنی
3727
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86
ایجوان
ایجوان (به ارمنی: Իջևան) یک شهر در ارمنستان است که در استان تاووش واقع شده‌است. در کیلومتری شمال ایجوان، مرکز استان تاووش واقع شده‌است. شهر ایجِوان مرکز استان تاووش است. این شهر در ۱۳۷ کیلومتری شمال‌شرق ایروان واقع شده‌است. بزرگراه ایروان-تفلیس از شهر ایجوان می‌گذرد. از سال ۱۸۷۰ میلادی این شهر یک ایستگاه راه‌آهن دارد. طبق سرشماری سال ۲۰۱۱ ارمنستان این شهر ۲۱٬۰۸۱ نفر جمعیت دارد ریشه واژه نام پیشین این شهر کاروانسرا بود که نامی است به زبان فارسی. ایجوان هم واژه‌ای ارمنی به همان معنی کاروانسرا و ترجمه آن است. تاریخچه ایجوان در مسیر یک شاهراه شرقی-غربی قرار دارد. در محلی در کنار رود آغستو در نزدیکی شهر جایی است به نام «حمام جلا» که در آن محل بازمانده‌های یک کاروانسرای سده‌های میانه دیده می‌شود. در ورودی شهر ایجوان یک کارخانه بزرگ شراب‌سازی قرار دارد که بر بالای آن نوشته شده: ایجوان. جغرافیا توسط رشته‌کوه گوگارک احاطه شده‌است. میانگین سالیانه دما ۱۰٫۶ سانتیگراد در ماه ژانویه صفر و در ماه ژوئیه نیز ۲۱٫۳ سانتیگراد می‌باشد. بارش سالیانه این شهر ۵۶۲ میلی‌متر می‌باشد. ایجوان ۴٫۶ کیلومتر مربع مساحت دارد و ۷۵۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است. در کیلومتری شمال ایجوان، مرکز استان تاووش واقع شده‌است. ایجوان در دو سوی رود آغْستِو واقع شده‌است. در کیلومتری شمال ایجوان، مرکز استان تاووش واقع شده‌است. جمعیت با جمعیتی بالغ بر ۲۱٬۰۸۱ نفر (سرشماری ۲۰۱۱), ایجوان پرجمعیت‌ترین منطقه شهری در استان تاووش محسوب می‌شود. خواهرخوانده ولانس، دروم (فرانسه) از ۱۹۹۶. ریشه‌شناسی تاریخچه جغرافیا و آب و هوا جمعیت‌شناسی فرهنگ مجسمه‌ها رسانه‌ها ترابری اقتصاد آموزش و پرورش ورزش مشاهیر بومی نیکول پاشینیان (سیاستمدار) دورنمای شهر جاذبه‌های تاریخی جستارهای وابسته پیوند به بیرون نگارخانه جاذبه‌های تاریخی جستارهای وابسته فهرست شهرداری‌های ارمنستان پانویس منابع ویکی‌پدیا انگلیسی ویکی‌پدیای روسی آرمنیاپدیا پیوند به بیرون اقامتگاه‌های تفریحی کوهستانی در ارمنستان شهرها و شهرک‌های ارمنستان فرمانداری الیزابت‌پول مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۸ (میلادی) مناطق مسکونی در استان تاووش
3730
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%B4
تجریش
تجریش نام شهری در کلان‌شهر تهران است که به عنوان یکی از محلّه‌های شهر تهران هم به‌شمار می‌آید. تجریش مرکز بخش لواسانات شهرستان شمیرانات استان تهران است و در منطقهٔ ۱ شهر تهران واقع شده‌است. بر مبنای آخرین داده‌های جغرافیایی بیشترین درازای شهر تجریش ۳ کیلومتر است! میدان تجریش (سر پل تجریش) که نقطهٔ پایانی خیابان ولیعصر است، یکی از مکان‌های تجاری و شلوغ و زیبا تهران به‌شمار می‌رود. بازار قدیم تجریش هم مابین میدان تجریش (سر پل تجریش) تا میدان قدس (تجریش قدیم) قرار دارد و از بازارهای مهم تهران شمرده می‌شود. مسیلی از تجریش می‌گذرد با پلی بر روی آن که به سر پل تجریش معروف است و امروزه همان بخش اصلی میدان تجریش است. سر پل تجریش در گویش محلی فارسی تجریش در قدیم گوگَل نامیده می‌شد که به معنی «[پلِ] گلهٔ گاو» است. پیشینه هزار سال پیش نام تجریش را طجرشت می‌نوشتند که یکی از روستاهای شهرری بوده‌است. چنان‌که نجم‌الدین راوندی در شرح سلطنت طغرل سلجوقی آورده‌است: جالب اینجاست که طغرل در همان تجریش وفات یافت و جنازه‌اش برای دفن به شهرری منتقل شد. البته مقبرهٔ متبرکهٔ صالح ابن موسی کاظم، برادر امام هشتم شیعیان نیز دلیل دیگری بر قدمت این منطقه می‌باشد. زمانی که او خبر ولیعهدی برادرش را می‌شنود از عراق راهی ایران می‌شود. گویا شخصی به نام حسن بهبهانی در پل کرخ که همان کرج امروزیست در تعقیب امامزاده بود که او را در باغ گلشن قریهٔ تجریش در کنار همان درخت چنار کهنسال به شهادت می‌رساند. اهالی این منطقه به احترام انتصاب وی به ائمه، برای وی گنبد و بارگاه می‌سازند. دربارهٔ مناطق دیگر شمیران اطلاعاتی از گذشتهٔ دورتر وجود دارد. اما هنوز دربارهٔ تجریش اطلاعات بیشتری نیست. جغرافیا { "type": "FeatureCollection", "features": [ { "type": "Feature", "properties": {}, "geometry": { "type": "Point", "coordinates": [ 51.4282379145152, 35.80429596939212 ] } } ] }تجریش در دامنهٔ رشته کوه البرز است و میدان تجریش در ارتفاع ۱۶۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد. آب و هوای تجریش معتدل و متمایل به سرد است. بیشینهٔ دمای آن در تابستانها ۳۶ درجه و کمینهٔ آن در زمستان‌ها ۲۰- درجه است. در تجریش قنات‌های متعددی وجود داشته‌است و برخی از آن‌ها هنوز هم آب‌دهی دارند. از جمله قنات امامزاده صالح (مظهر آن در صحن امامزاده)، قنات محمدیه، قنات مقصودبک در کنار رود دربند، قنات سرپل تجریش و قنات کهریزک که مظهر آن در تکیهٔ پایین تجریش بوده‌است. جمعیت جمعیت شهر تجریش در ۱۳۳۵ شمسی، ۲۶٬۵۲۵ تن و در سرشماری ۱۳۶۵ شمسی حدود ۴۰٬۰۰۰ تن بود. در سرشماری ۱۳۷۵ شمسی، به علت متصل بودن تجریش به شهر تهران و قرارگرفتن در محدوده تهران بزرگ، جمعیت آن همراه با جمعیت تهران ذکر شد. گویش تجریشی گویش قدیمی تجریشی یکی از گویش‌های زبان فارسی بوده‌است که امروزه تا حد زیادی منقرض شده‌است. حبیب برجیان، زبان‌شناس ایرانی، که بررسی کامل تمام منابع در دسترس از گویش تجریشی را انجام داده در پایان تحقیق خود (دریافت متن تحقیق) می‌نویسد: «بررسی ژنتیکی گویش تجریش این امر را تأیید می‌کند که تجریشی، علی‌رغم تغییرات جزئی نسبت به فارسی استاندارد امروزی، تفاوتی با گروه فارسی (زبان‌های ایرانی جنوب غربی) نشان نمی‌دهد. در ریخت‌شناسی فعل است که در تجریشی یک تأثیر بزرگ از زبان‌های حاشیه دریای خزر پیدا می‌کنیم که به واسطه پیوندهای قدیمی اجتماعی-اقتصادی با نواحی شمال کشور بر این گویش تأثیرگذار شده‌است؛ بنابراین می‌توانیم تجریشی و دیگر گویش‌های شمیرانی را فارسی با تاثیرپذیری قابل توجه از گویش‌های حاشیه دریای خزر بدانیم.» حبیب برجیان در ادامه می‌نویسد: «با کمال تعجب، ما در گویش تجریش و دیگر روستاهای قدیم شمیران هیچ اثری از زیربنای شاخه زبان‌های ایرانی شمال غربی نمی‌یابیم … و تنها چیزی که در این میان می‌توان یافت لایه صرفی نسبتاً سطحی است که از گویش‌های خزری جذب شده‌است. این نشان‌دهنده آن است که تجریش، شمیران، ری و سکونتگاه‌های مجاور آن از دورانی بسیار اولیه فارسی‌زبان بوده‌اند. گویش‌های انتقالی بین فارسی و مازندرانی را گویش‌های فارسی-مازندرانی نامیده‌اند که در مناطق شمالی‌تر از شمیران نظیر آهار، اوشان و فشم گویش می‌شود. دانشنامه ایرانیکا درباب زبان منطقه قصران آورده‌است که باید به دو بخش باید تقسیم شود. زبان بومیان شمال و شمال شرق منطقه بخش درونی قصران نزدیکی بسیار زیادی به زبان مازندرانی دارد. گویش منطقه جنوبی از اوشان در مرکز تا جاجرود و تجریش در جنوب شمیران حالت انتقالی بین فارسی و مازندرانی دارد و تأثیراتی از زبان‌های حاشیه دریای خزر را نشان می‌دهد. والنتین ژوکوفسکی خاورشناس و زبان‌شناس روس اواخر قرن ۱۹ میلادی در سفری که به ایران داشت در حوالی شمیران با گویش تجریشی آشنا شده و در آثارش به این گویش اشاره می‌کند. ترابری مترو ؛ اولین ایستگاه خط یک متروی تهران (تجریش - کهریزک) با نام ایستگاه مترو تجریش در مجاورت میدان قدس ابتدای خیابان شریعتی واقع شده‌است. اتوبوسرانی؛ از قدیم خطوط اتوبوسرانی مختلفی از دو میدان اصلی یعنی میدان قدس و پل تجریش به مناطق مختلف سرویس رسانی داشته و دارند که به تفکیک خطوط اتوبوسرانی منتهی به این میدان‌ها خطوط ذیل می‌باشد: "پایانه تجریش": این محل پیش از این معروف به پل تجریش بود و خطوط مختلفی به مقاصد میدان امام خمینی، میدان هفت تیر، میدان آرژانتین، متروی حقانی، میدان دربند، جمالزاده (میدان انقلاب)، متروی نواب، پایانه آزادی، میدان صنعت دایر بود که همگی آنها منحل شده‌اند و خطوط باقی مانده عبارتند از: خط ۱۰۷ میدان راه‌آهن به میدان تجریش در مسیر خیابان ولیعصر از منیریه، سه راه جمهوری، چهارراه ولیعصر، میدان ولیعصر، پارک ساعی، میدان ونک، پارک ملت، پل پارک وی، باغ فردوس خط ۲۱۸ درکه به جماران در مسیر خیابان درکه، بلوار رشید الدین فضل‌الله، خیابان مقدس اردبیلی، خیابان ولیعصر، میدان تجریش، خیابان شهرداری، میدان قدس، دزاشیب، خیابان باهنر (نیاوران)، خیابان جماران خط ۲۲۰ میدان ازگل به میدان تجریش در مسیر خیابان ازگل، بلوار نیروی زمینی، مینی سیتی، بلوار ارتش، خیابان موحد دانش (اقدسیه)، خیابان پاسداران، خیابان لواسانی (فرمانیه)، خیابان باهنر (نیاوران)، میدان قدس، خیابان شهرداری و پل تجریش خط ۲۹۸ شهرک قائم به میدان تجریش در مسیر خیابان‌های شهرک قائم، بلوار ارتش، بلوار اوشان، دارآباد، خیابان پور ابتهاج (دارآباد)، خیابان باهنر (نیاوران)، میدان قدس، خیابان شهرداری و پل تجریش "میدان قدس": این محل پیش از این دارای خطوطی به مقاصد میدان امام خمینی، میدان هفت تیر، پایانه سید خندان، میدان اختیاریه بود هم‌اکنون خطوط ذیل در این میدان دایر است: خط ۲۲۵ میدان قدس به پایانه شهید دستواره (معصومی) در مسیر خیابان شریعتی، خیابان شهید کلاهدوز (دولت)، میدان اختیاریه، خیابان پاسداران و میدان نوبنیاد خط ۳۰۳ میدان قدس به پیچ شمیران در مسیر خیابان شریعتی، پل صدر، خیابان شریعتی، پل سیدخندان، سهروردی، خیابان مطهری و ملک و خیابان شریعتی تا پیچ شمیران خط ۳۸۷ میدان قدس به میدان رسالت در مسیر خیابان شریعتی، پل صدر، بزرگراه صدر، بزرگراه بابایی، بزرگراه امام علی، لویزان، شمس‌آباد، بزرگراه‌های امام علی و رسالت خیابان‌ها و اماکن پیرامون در گذشته به میدان قدس کنونی، میدان تجریش گفته می‌شد و به میدان تجریش کنونی، سرپل تجریش گفته می‌شد که با نامگذاری‌های جدید خیابان‌ها در بعد انقلاب دچار تغییر شد. خیابان‌ها و کوچه‌هایی که به میدان تجریش (پل تجریش) می‌پیوندند به ترتیب پادساعتگرد عبارتند از خیابان شهرداری، فنا خسرو (خیابان ثبت)، غلام جعفری (جعفرآباد)، جلالوند (ارم)، ملکی (سعدآباد)، ولی‌عصر، دربندی (مقصودبیک). خیابان شهرداری بین میدان تجریش (سرپل تجریش) و میدان قدس (میدان تجریش) قرار دارد و گوگل کوچه‌ای است که به امامزاده صالح ختم می‌شود. خیابان‌های بوعلی، صاحبی، آشتیانی منفرد و حکمت از جمله خیابان‌هایی هستند که دارای استاندارد خیابان سازی نیستند و نیز این خیابان‌ها جزء مناطق قدیمی و فرسودهٔ تجریش قرار دارند. اماکن مهم پیرامون میدان تجریش: امامزاده صالح شهرداری منطقه ۱ تهران (شمیران) تکیه تجریش بازار تجریش کاخ موزه سعدآباد بیمارستان شهدای تجریش ایستگاه متروی تجریش فرمانداری شمیرانات اداره پست تجریش اداره برق تجریش بنیاد شهید شمیرانات سازمان تأمین اجتماعی شمیران مرکز خرید قائم مرکز خرید تندیس مرکز خرید البرز مرکز خرید میری مرکز خرید بعثت مرکز خرید ارگ تجاری امامزاده قاسم نگارخانه منابع شمیران شهرستان شمیرانات شهرهای استان تهران محله‌های تهران محله‌های منطقه ۱ تهران
3733
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF
شازند
شازَند یکی از شهرهای شهرستان شازند در استان مرکزی در کشور ایران است که در نزدیکی کلان‌شهر اراک و در فاصله‌ی ۳۰ کیلومتری از آن قرار گرفته است. شازند از شمال با اراک، از جنوب با ازنا، از شرق با خمین و از غرب با بروجرد و ملایر هم مرز است. در لغت‌نامهٔ دهخدا در شرح این شهر آمده‌است: همان ادریس آباد سابق است. نام ایستگاه راه‌آهن میان سمنگان و نورآباد است که در ۳۵۴ هزارگزی ایستگاه راه‌آهن اراک واقع است. کارخانهٔ قند شاهی به سال ۱۳۱۵ ه‍.ش به علت مساعد بودن آن ناحیه برای کشت چغندر به این محل منتقل شد ؛ ساکنان شازند از قوم لر هستند و به زبان لری تکلم می‌نمایند . ریشه‌شناسی نام شازند تا قبل از سال ۱۳۱۷ شمسی و عبور و ساخت ایستگاه راه‌آهن سراسری در زمان رضا شاه بنام ادریس آباد شناخته می‌شد و پس از آن نام شازند برای ایستگاه تعیین ودر پی آن تصمیم گرفته شد که نام ادریس آباد را نیز به شازند تغییر دهند و علت انتخاب مجاورت آن با کوه شاه (کیخسرو) بود که بر بالای آن غار شاه زنده یا غار کیخسرو قرار دارد و به ارتفاع حدوداً …۳ متر است و در شاهنامه کیخسرو پسر سیاوش که از سوی مادر نوه افراسیاب پادشاه توران و سوی پدر نوه کیکاوس پادشاه ایران است از اداره امور مملکت کنار گرفته و از این رو لهراسب را به جانشینی خود انتخاب می‌کند و پس از وداع با رستم به همراه شش نفر از نزدیکترین یارانش که همگی معروفترین پهلوانان ایرانی هستند راهی منطقه شازند می‌شوند که منطقه‌ای مذهبی است طوس، گیو، فریبرز، بیژن، گستهم و نیو در این سفر کیخسرو را همراهی می‌کنند. شاه عارف و همراهانش به کرانه کوه شاه واقع در روستای بادامک در حاشیه شهر شازند می‌رسند در اینجا شاه یاران خود را رها کرده و از کوه بالا می‌رود و وارد غار می‌شود که این غار اکنون از اماکن مهم مذهبی زرتشتیان جهان است. پیشینه تاریخی اولین سند تاریخی که دربارهٔ شکل‌گیری شهر شازند در منابع مکتوب وجود دارد مربوط به گزارشی است که موسی خورزنی جغرافیدان ارمنی در قرن پنجم میلادی در کتاب خود ارائه کرده‌است. او در شرح ایل‌های امپراطوری ساسانی به رستاق کرج و بابک اشاره کرده و آن‌ها را جزء ایالت اصفهان آورده‌است. شهر کرج در منطقه‌ای قرار داشته‌است که امروزه شهرهای شازند و آستانه قرار دارند بنا به گزارش‌های تاریخی شهر کرج شکل متمرکز نداشته و پراکنده بوده‌است. در دوره اخیر در برخی از منابع از شازند با نام ادریس‌آباد اسم برده شده‌است. با توجه به اینکه نام پدر ابودلف، ادریس بوده‌است، می‌توان نتیجه گرفت که شهر ناپیوسته کرج به صورت روستاهای نزدیک به هم درآمده و نام یکی از این روستاها ادریس‌آباد و محل زندگی ادریس، پدر ابودلف بوده‌است. (این نتیجه‌گیری فاقد منبع تاریخی معتبر می‌باشد. بر اساس مطالعات انجام شده ابودلف و شهر کرج ابودولف متعلق به زمان خلفای اسلامی و هم عصر با آل بویه می‌باشد، در صورتی که نام گذاری روستای ادریس آباد در دوره قاجار است یعنی قریب به هزار سال فاصله زمانی می‌باشد. فلذا چنین نتیجه‌گیری فاقد اعتبار است) اقلیم شازند به لحاظ موقعیت طبیعی خود خوش آب و هواترین شهرهای استان مرکزی است. به‌طوری‌که میانگین دمای آن در تابستان ۲۱ درجه و در بهار ۱۳ درجه است که معتدل‌ترین و خنک‌ترین ناحیه استان در این دو فصل می‌باشد. تقسیمات سیاسی در اوایل انقلاب به دلیل حساسیت روی کلمه شاه که نام شازند از آن برگرفته شده بود نام شهر به سربند که در حقیقت دهستانی از شهرستان شازند است تغییر یافت، اما بعد از ۲۵ سال دوباره در صحن علنی مجلس و در اعتراض نمایندهٔ وقت شهر به شازند برگردانده شد. زمین‌شناسی بر اساس برگه ۱/۱۰۰۰۰۰ تهیه شده توسط سازمان زمین‌شناسی کشور، شهرستان شازند از غربی‌ترین بخش ساختارهای زمین‌شناسی ایران مرکزی آغاز و با گذر از زون آذرین - دگرگونی سنندج - سیرجان به بخش شرقی زاگرس چین خورده ختم می‌شود. ساختارهای آهکی و دولومیتی به همراه گرانیت‌ها و گرانودیوریت و پگماتیت و اسکارن و شیست در این شهرستان دیده می‌شود. از مهم‌ترین معادن موجود در شهرستان شازند علاوه بر معادن سنگ ساختمانی می‌توان به معادن سرب و روی، مس، آهن اشاره کرد. گسل‌های فعال و مهمی در این ناحیه دیده نمی‌شود و همین موضوع سبب ایجاد یک ساختار زمین‌شناسی امن از لحاظ بدور بودن از وجود زلزله‌های قدرتمند شده‌است. دشت شازند تشکیل شده از رسوبات کواترنری می‌باشد که به علت وجود ساختارهای آذرین-دگرگونی در بالادست رودخانه‌ها، بسیار غنی از مواد معدنی میاشد و حاصلخیزی بالایی برای کشاورزی دارد. کوه شهباز با ارتفاع 3388 متر در نزدیکی شهر شازند قرار دارد. زمین لرزه بجز وجود گسل‌های کوچک، تابحال گسل مهم و فعالی در شهرستان شازند مشاهده و ثبت نشده‌است، همین موضوع سبب ایجاد فضایی دور از زلزله‌های قوی شده‌است. نزدیک‌ترین گسل‌های زلزله خیز در این شهرستان شامل گسل بروجرد و گسل میقان در اراک است که گاهی فعالیت این گسل‌ها سبب ایجاد لرزه در نواحی مرزی شهرستان شازند به خصوص در مجاورت شهرستان بروجرد گردیده‌است. فرهنگ و مردم‌شناسی دین مردم این سرزمین اسلام و شیعه می‌باشند. به‌طور کلی زبان مردم شازند از قوم لر می باشند و به گویش لری ثلاثی تکلم می کنند. جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱۲۰ هزار نفر بوده‌است. ساختار شهری پارک و فضای سبز شازند از لحاظ پارک و فضای سبز بسیار غنی می‌باشد و از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به سراب عباس‌آباد که روزانه مردم زیادی از شهرهای همجوار برای سپری کردن اوقاتی خوش به آنجا می ایند. پارکهای دیگری نظیر پارک کارخانه قند و پارک تپه سنگی و پارک کلاوه نیز می‌توان اشاره کرد. مناطق تفریحی سراب عباس‌آباد، سراب بلاغ، پارک تپه سنگی محلهٔ ازنا و پیست اسکی هندودر از گردشگاه‌های شازند هستند. دیگر مناطق دیدنی این شهر را می‌توان بقعه سهل بن علی است که زیارتگاه این منطقه است (این بقعه در شهر آستانه در راستای ۶ کیلومتری این شهر قرار دارد) نام برد. منطقه نمونه گردشگری عباس‌آباد که در دامنه کوه شهباز قرار دارد و دارای سرچشمه بسیار زیبا و پارک جنگلی و شهر بازی می‌باشد - سفره خانه سنتی و رستوران و کافی شاپ نیز دارد -دارای پارکینگ بزرگ و اختصاصی با نگهبان می‌باشد - از ابتدای بهار تا آبان ماه پذیرای شمار زیادی از گردشگران استان مرکزی و استان‌های همجوار می‌باشد - آب و هوای خنک و درختان بلند و چشم‌انداز کوهستان زیبای شهباز از نقاط برجسته عباس‌آباد شازند می‌باشد شهر آستانه علوی که در نزدیکی این شهر واقعه شده‌است از بزرگ‌ترین مناطق مذهبی و گردشگری این شهرستان می‌باشد که وجود امامزادگان و مناطق زیبای آن باعث زیبای بیش از حد آن شده‌است. سد خاکی معدن که به تازگی در سالیان اخیر آبگیری شده هم در نوع خود جالب میباشد و افراد زیادی سالیانه به دیدن این سد زیبا میروند. پیست اسکی بین‌المللی پاکل در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی شازندو در ارتفاع ۲۵۶۰ متر بالاتر از سطح دریا، دامنه‌های شرقی زاگرس این پیست را در دامن خود جای داده‌است. این پیست دارای مسیر اسکی به طول ۶۰۰ متر و طول کلی ۵ کیلومتر و دارای سه دستگاه تله سیژ، رستوران، تجهیزات برف‌روبی و ساختمان اداری است. صنعت و اقتصاد اقتصاد اصلی شهر بر پایه کشاورزی و صنعت می‌باشد. کشاورزی و دام پروری از گذشته تاکنون از مشاغل و تولیدات اصلی این شهر می‌باشد. و تقریباً تمام دشت این شهر در حال کشت می‌باشد. پرورش دام و طیور و زنبور عسل در کنار کشاورزی رونق بسیار خوبی دارد. در سال ۱۳۱۷ شمسی با تأسیس کارخانه قند کشت چغندر و دنبال آن دامپروری رونق بساری یافت و چرخه اقتصادی بسیار مهمی را در شهر شازند و مناطق همجوار ایجاد کرد. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ صنایع نفتی و شیمیایی در این شهر اقتصادی نوین و پویایی را وارد منطقه کردند به طوریکه اکنون شازند یکی از قطب‌های تولید مواد نفتی و شیمیایی می‌باشد. کارخانه قند شازند که در سال ۱۳۱۷ تأسیس شد، که اولین کارخانه ایجاد شده در استان مرکزی است اما به دلیل مدیریت نامناسب و فرسودگی و عدم بازسازی در ۱۳۸۹ تعطیل شد. منابع شهرستان شازند شهرهای استان مرکزی شهرهای شهرستان شازند
3739
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%84%D8%B1%D8%B2%D9%87%20%D9%88%20%D8%B3%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%DB%B2%DB%B0%DB%B0%DB%B4%20%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3%20%D9%87%D9%86%D8%AF
زمین‌لرزه و سونامی ۲۰۰۴ اقیانوس هند
زلزلهٔ بزرگ اندونزی در مورخه ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴ میلادی مطابق با ۶ دی ماه ۱۳۸۳ با بزرگای گشتاوری ۹/۱ ریشتر در عمق ۳۰ کیلومتری زمین و در فاصله ۱۶۰ کیلومتری شمال غرب سواحل سوماترای اندونزی درون اقیانوس هند اتفاق افتاد. این زمین لرزه سومین زلزله قدرتمند ثبت شده تاریخ و دومین زلزله طولانی ثبت شده در تاریخ پس از زمین‌لرزه ۱۹۶۰ والدیویا نام گرفت که به مدت ۸ تا ۱۰ دقیقه مناطق اطراف را به لرزه درآورد. آبلرزه حاصل از این زلزله باعث مرگ بیش از ۲۸۶۰۰۰ نفر در ۱۴ کشور گوناگون شد. یکی از مناطقی که با وجود فاصله زیاد از مرکز لرزه آسیب‌های جدی دیده بندر بیلا می‌باشد. همچنین شدت و قدرت این زمین‌لرزه چنان بود که باعث شد تا کره زمین به میزان تکان بخورد. مرکز این زمین‌لرزه در محدوده‌ای میان سیمئولوئه یکی از جزایر اندونزی در اقیانوس هند و سرزمین اصلی سوماترا گزارش شد. وضعیت مردم و کشورهای متأثر از حوادث این زمین‌لرزه، واکنش‌های بشردوستانهٔ سراسر جهان را به همراه داشت و در مجموع، کمک‌های مالی بیش از ۱۴ میلیارد دلار برای این منظور جمع‌آوری گردید. کشورهای آسیب دیده در این حادثه کشورهای زیادی آسیب‌های جانی و مالی فراوانی را متحمل شدند که بیشتر شامل کشورهایی با وضعیت بد اقتصادی می‌شود. آماری از آسیب‌های وارده به این کشورها در جدول زیر آمده‌است. منابع ابرزلزله‌ها در سوماترا اقیانوس هند اندونزی در ۲۰۰۴ (میلادی) بلایای طبیعی ۲۰۰۴ (میلادی) بلایای طبیعی در تایلند بلایای طبیعی در سومالی بلایای طبیعی در هند بلایای‌های طبیعی در سری‌لانکا تاریخ جنوب شرق آسیا تایلند در ۲۰۰۴ (میلادی) رویدادهای دسامبر ۲۰۰۴ زمین‌لرزه و سونامی اقیانوس هند (۲۰۰۴) زمین‌لرزه‌های ۲۰۰۴ (میلادی) زمین‌لرزه‌های اندونزی زمین‌لرزه‌های تایلند زمین‌لرزه‌های کلان‌راندگی در هند زمین‌لرزه‌های میانمار سری‌لانکا در ۲۰۰۴ (میلادی) سومالی در ۲۰۰۴ (میلادی) سونامی‌ها سونامی‌های هند فاجعه‌ها در سری‌لانکا فاجعه‌های ۲۰۰۴ (میلادی) در سری‌لانکا فاجعه‌های ۲۰۰۴ (میلادی) در هند کمک‌های بشردوستانه مالدیو در ۲۰۰۴ (میلادی) مرگ و میر فیلم‌برداری شده
3741
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%B3%D8%A8
فرسب
فَرَسب عضو افقی نمایان در معماری باستانی است که روی سرستون‌ها و زیر افریز (حاشیه افقی کتیبه) قرار دارد. در معماری ایران باستان سر ستون‌های چندگانه‌ای (دالی (عقابی)، گاودیس، و کله‌شیری) می‌ساختند و روی این سر ستون‌ها را با پالارها و سپس فرسب می‌پوشاندند. به فرسب‌هایی که بار سقف را بر پایه‌ها توزیع می‌کند معمولاً نعل درگاه گفته می‌شود. منابع فرهنگ مصور هنرهای تجسمی نوشته پرویز مرزبان و حبیب معروف. ستون‌ها و سرستون‌ها عناصر معماری عناصر معماری روم باستان
3742
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%84
شیردال
شیردال یا گریفین (Širdâl) { 𓄂𓆃 } (در پارسی میانه: بَشکوچ) موجودی افسانه‌ای با تن شیر و سر دال و گوش اسب است. تندیس‌های به شکل شیردال در معماری کاربرد بسیاری دارند. شیردال از انگاره‌های مهم اندیشه و هنر خاور باستان به‌شمار می‌آید.بر باور های غلط به نظر می‌رسد آغازین نمونه‌های این انگاره را مصریان ساخته‌اند. در صورتی که این نماد آریایی است و در آیین های همچون میترائیسم آمده است ایلام و ایران باختری آن را بر دست‌سازهای هنری خویش نقش کرده‌اند. شهباز(عقاب) و شیر هرکدام دارای نیروی رازآمیز و فرمانروای قلمرو خویش بودند. هنگامی که درهم آمیخته می‌شدند برای نیایشگاه‌ها به نگاهبانی شکست‌ناپذیر بدل می‌شدند که در هرکدام از فرهنگ‌های کهن نام و ویژگی گوناگونی داشت. شیردال‌ها در معماری ایلامی کاربرد داشتند و نمونه برجسته‌ای از آن در شوش پیدا شده‌است. روی کفل این شیردال نوشته‌ای است به خط میخی ایلامی از اونتاش گال که آن جانور را به اینشوشیناک خدای خدایان ایلام(عیلام) هدیه کرده‌است. این شیردال که بدست بانو گیرشمن بازسازی شده‌است در ارگ‌شوش نگهداری می‌شود. مردم ایران باستان شیردال‌ها را نگهبان گنجینه‌های خدایان می‌پنداشتند نگارخانه جستارهای وابسته هما (اسطوره) موجودات افسانه‌ای جام هیولای دوسر و غزال جام شیردال و گاو بال‌دار تکوک طلایی بز کوهی هگمتانه جام نقره‌ای زن عیلامی تاریخ ایران پیش از آریایی‌ها چمروش تاریخ ایران پیش از آریایی‌ها مارلیک فهرست آثار تمدنی ایران در سایر جهان پانویس پیوند به بیرون آفریده‌های افسانه‌ای اروپایی آفریده‌های افسانه‌ای یونانی اشیای ایران باستان اشیای ایران باستان در موزه‌های خارج از کشور باستان‌شناسی ایران تاریخ ایران جانوران در هنر دورگه‌ها در اسطوره‌شناسی شیردال‌ها آفریده‌های افسانه‌ای در مصر آفریده‌های پندارین نمادهای ملی ایران هنرهای تجسمی فهرست آثار تمدنی ایرانشهری بیرون از ایران
3743
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C
توری‌کاری
انجام تزئینات گوناگون توری شکل با سنگ و چوب و گچ در معماری گوتیک را توری‌کاری می‌نامند. نگارخانه پنجره تزیین معماری کلیسا معماری گوتیک