text
stringlengths
1
58
label
stringlengths
9
20
جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی
-U-U----U-U---
آنکه او یاری ندارد باد یارت
-U---U---U--
مرا در دل آتشیست نهفته ز هجر تو
U--U-U-U--U-U-
که دمم آتشین نشد ز دم پاسبان تو
UU--U-U-UU--U-U-
ز فراز قامت نازنین رخ نور گستر نازکت
UU-U-UU-U-UU-U-UU-U-
تو بر او ریز جام می که حجاب وی است وی
UU--U-U-UU--U-U-
ز آب چشم مظلومان چاه زمزمست اینجا
-U-U----U-U---
هر که او درین منزل، شد به خواب و خور قانع
-U-U----U-U---
عشق تو خواند مرا کز من چه می‌گذری
--U-UU---U-UU-
بنشین منتظر دمی که کنون وقت خوان شود
UU--U-U-UU--U-U-
نه گشاینده بند غم، نه گوارنده جام می
UU--U-U-UU--U-U-
سر کوی او نرود کسی که نه سر در آن سر کو نهد
UU-U-UU-U-UU-U-UU-U-
آن چنان که می‌بینی زاهد ریایی را
-U-U----U-U---
یکی گلبنی از روح گلت عقل و گلت عشق
U--UU--UU--UU--
تیز دندان‌تر ز رمح خصم خوارت
-U---U---U--
بخرید انوریت به جان و جهان به شرطی
--U-U-UU--U-U--
به چنین حال بوالعجب تو از ایشان ادب مجو
UU--U-U-UU--U-U-
به خدا خوب ساقیی که وفادار و باقیی
UU--U-U-UU--U-U-
شیر شادروان و شیر مرغزارت
-U---U---U--
ای رای روشن او با عقل مُتَّصِلی
--U-UU---U-UU-
به کم از ذره می‌شود ز نهیب سنان تو
UU--U-U-UU--U-U-
ز خون بود غذا اول و آخر شد خون شیر
U--UU--UU--UU--
بشکافید پرده شان نپذیرد دگر رفو
UU--U-U-UU--U-U-
دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری
--U-UU---U-UU-
گفتم ستایش تو بر وزنِ شعرِ عرب
--U-UU---U-UU-
نایب جنت ز بسی برگ و نوا
-UU--UU--UU-
هر مرادی کاسمان در جیب دارد
-U---U---U--
عصمت حق داشت همی چون نگهش
-UU--UU--UU-
هان تا قیاس کار خود از دیگران نگیری
--U-U-UU--U-U--
نبود رشک عشق تو بجهد خون عاشقان
UU--U-U-UU--U-U-
نظری که گردش چشم تو شکند طلسم مجاز من
UU-U-UU-U-UU-U-UU-U-
زو شده پرورده به فردوس درون
-UU--UU--UU-
نظری کن به خویش تا ز کجایی و کیستی!
UU--U-U-UU--U-U-
تا کی ز روی و ریا بت ساختن ز هوا
--U-UU---U-UU-
ای از خیال روی تو اندر خیال هرکس
--U-U-UU--U-U--
دو جهان از تو زنده شد چه دلاویز مشربی!
UU--U-U-UU--U-U-
شب دوشینه در سودای او خفتم
U---U---U---
سکرالقوم فاسکتوا طرب‌الروح فانصتوا
UU--U-U-UU--U-U-
ورنه با هر کس که دیدم آشنایی
-U---U---U--
عارت آید از شوخی با کسی وفا کردن
-U-U----U-U---
در دولت ملکی چون روح در بدنی
--U-UU---U-UU-
آمدن از خلد به هندش بد از آن
-UU--UU--UU-
چه کنم من عذار گل که ندارد عذار تو
UU--U-U-UU--U-U-
رخ یارم چو گلستان رخ زارم چو زعفران
UU--U-U-UU--U-U-
چه کسی که او به طواف کعبه ی حق رود به صفا رود
UU-U-UU-U-UU-U-UU-U-
نتواند ز چنگ غم، که ننالد بسان نی
UU--U-U-UU--U-U-
تو به توحید چون رسی؟ که نه اوحدیستی
UU--U-U-UU--U-U-
امشب زرنگ می برافروز آتشی
--U---U---U-
چو تو دلداریی کنی دو جهان جمله دل شود
UU--U-U-UU--U-U-
اوحدی، اینجا چه گرد خیرد؟
-UU--U-U--
جان ما را بخر ز دست خیالا
UU--U-U-UU--
رطب و تمر نادری که نگنجد در این گلو
UU--U-U-UU--U-U-
ز کمینگه خم ابرویش چو به تیر غمزه کند گشاد
UU-U-UU-U-UU-U-UU-U-
ای بنده مهر و مهت، صد جان ته کلهت
--U-UU---U-UU-
عقل و دینمان ببر تراست مباحا
UU--U-U-UU--
برسیدند همرهان تو هر یک به منزلی
UU--U-U-UU--U-U-
مکن اندک نبود آن به خدا شک نبود آن
UU--U-U-UU--U-U-
همه شب گفتگوی تو ده و باغ است و مال و زر
UU--U-U-UU--U-U-
تو به وصل خود چه شود اگر شب تیره را سحری کنی؟
UU-U-UU-U-UU-U-UU-U-
ای مقبلی‌که به عزم‌، اقبال را سببی
--U-UU---U-UU-
چو من پر شدم ز تو، ز من پر شد این جهان
U--U-U-U--U-U-
جوف دوزخ پر کند قهرت به یک دم
-U---U---U--
جنبش گردون طفیل اختیارست
-U---U---U--
مرا در زمین مجوی، مرا از زمان مپرس
U--U-U-U--U-U-
بخوانند سالها،درین وجد و حالها
U--U-U-U--U-U-
در دل‌شان محرم اسرار شدم
-UU--UU--UU-
به اقبال جوان تو از این پیر بجستم
U--UU--UU--UU--
مویی اگر همه خلق در من نگه نکنند
--U-UU---U-UU-
غیر ازین نوبت که در پیوند مایی
-U---U---U--
که درختش ز شکر دوست سراسر زبان شود
UU--U-U-UU--U-U-
که جان ز من ببری والله که جان نبری
--U-UU---U-UU-
کار دیگران از تو راست گشت صد نوبت
-U-U----U-U---
بویی از باغ بدی جای دگر
-UU--UU--UU-
دیگر صفت نکنم رفتار کبک دری
--U-UU---U-UU-
عید من آن دم بود که بینم
-UU--U-U--
چون بر رخ صنمی خواهی می سه منی
--U-UU---U-UU-
تا چو نام خود گویم افتخار ما باشی
-U-U----U-U---
گرت امسال گوهر است نه تو از پار یاد کن
UU--U-U-UU--U-U-
چو نه از خطا به نسیم مشک دلم مقید زلف تست
UU-U-UU-U-UU-U-UU-U-
آنجا که جود بود چون مَعن زایده‌ای
--U-UU---U-UU-
در ملت نبوی چون نور در بصری
--U-UU---U-UU-
به نزدیک من از شق زهی شور و زهی شر
U--UU--UU--UU--
چنان در تو گم شدم که: گر جویدم کسی
U--U-U-U--U-U-
حیث ما حاول‌الثری، فمه جانب‌السما
UU--U-U-UU--U-U-
داند این معنی دل دریا عیارت
-U---U---U--
چو تف آفتاب زد ره ذرات بی‌عدد
UU--U-U-UU--U-U-
بسا کرهٔ نوزین، که بشکنید
--UU--U-U-
دل گردون خلل کند چو مه تو نهان شود
UU--U-U-UU--U-U-
ببیند بد سگالان اندر افتادم
U---U---U---
کبک این چنین نرود سرو این چنین نچمد
--U-UU---U-UU-
مست ملامتیم رند قلندریم
--U-UU---U-UU-
چه عجب گر ز مستیت خرف و سرگران شوم
UU--U-U-UU--U-U-
شب و روز دویدم ز شب و روز بریدم
U--UU--UU--UU--
چون بهر اقلیم که جنبد قلمی
-UU--UU--UU-
کافیْ کَفَی‌ که کفش چون ابر هست سَخی
--U-UU---U-UU-
صد سال خوش بخوری بُخل از جهان ببری
--U-UU---U-UU-
من هرگز از تو نظر با خویشتن نکنم
--U-UU---U-UU-
پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت
-U-U----U-U---
من در صفِ شعرا استاد انجمنم
--U-UU---U-UU-
باد چون امروز و دی امسال و پارت
-U---U---U--