text
stringlengths
1
58
label
stringlengths
9
20
چون بود آدم که در غیب او صفیست
-U---U---U-
هر زمان عشق من و خوبی او بیشترست
UU--UU--UU--UU-
رسید اندر ایشان یل صف پناه
U--U--U--U-
که تا سازد ترادرمان در اینجا
U---U---U--
تو شیخا این چنین دان سرّ توحید
U---U---U--
به دنب کروخان بباید کشید
U--U--U--U-
ای چراغ دل نمی‌دانی که اندر وصل و هجر
-U---U---U---U-
مگر نو گند عمر پژمرده را
U--U--U--U-
ای دل در این کشاکش بنشین و باده می‌کش
--U-U----U-U--
بیامد پیش خسرو، کرد تقریر
U---U---U--
یک طرف کور هست گفتا هست
UU--U-U-UU-
که مهربانی از آن طبع و خو نمی‌آید
U-U-UU--U-U-UU-
بر جان خود نهاده که این چون و این چرا
--U-U-UU--U-U-
بینشم بی‌خدا کجا باشد؟
UU--U-U-UU-
یک سخن همچون شکر بایست نیست
-U---U---U---U-
پر شود چشم تو ز اشک ندم
UU--U-U-UU-
مگو وحشی کجا می‌باشد ای سلطان مهرویان
U---U---U---U---
همه جانست و تن جانست اینجا
U---U---U--
پیش پای نره پیلان جهان
-U---U---U-
ظلم کم کن بر تن خود تا که ثبت از دست دین
-U---U---U---U-
گویند مرا کز چه سبب میترسی
--UU--UU--UU-
امروز باید ار کرمی می‌کند سحاب
--U-U-UU--U-U-
فشاند سر دست بر کاینات
U--U--U--U-
رو بر سر می حباب را بین که چسان
--UU--UU--UU-
در نغمه به ساقشان خلاخل
--UU-U-U--
کی توانی شد بوحدت متصف
-U---U---U-
همی تاخت اندر نشیب و فراز
U--U--U--U-
توبه آنست کش از توست گشاد
UU--UU--UU-
تا رهی از ننگ جبر و طمطراق اختیار
-U---U---U---U-
به نومیدی ز جانان دور گشته
U---U---U--
بعد از آندر قرب او ادنا شده
-U---U---U-
چو خلوت نشین کوس دولت شنید
U--U--U--U-
عالمی ناپسند احوالند
UU--U-U-UU-
هزار ابلیس پیش تست خود هیچ
U---U---U--
آن روز که چشم تو ز من برگردد
--UU--UU--UU-
دانای بی‌دل است و توانای ناتوان
--U-U-UU--U-U-
رهی از سر موی باریکتر
U--U--U--U-
سر کوه افگند در دامن کوه
U---U---U--
سرتنگ تابوت کردند خشک
U--U--U--U-
من چو در سرکه فزودم تو مکن کم ز انگبین
-U---U---U---U-
چو ما هستیم مه عالم مه آدم
U---U---U--
نه مهر ز من خورد و نه خود مهر نمود
--UU--UU--UU-
مرا هم خداوند و هم خواهر است
U--U--U--U-
چو آدم شد بدان خلعت مکّرم
U---U---U--
باری من این مدیح نخواهم بهیچ فن
--U-U-UU--U-U-
از خویشتنش فراستاند
--UU-U-U--
شمس تبریزی تناقض چیست در احوال دل
-U---U---U---U-
ثناها را بلند آوازه کردند
U---U---U--
بر جگر خوش نمکان آب زن
-UU--UU--U-
خلد را نه نام باشد نه نشان
-U---U---U-
از آن می خور که گردی در زمان ذات
U---U---U--
یک شبی داود دید انوار او
-U---U---U-
برو بر حاصل و محصول می‌خند
U---U---U--
ماند همین دوده‌ای از شمع باز
-UU--UU--U-
تا کنی در میان جنت جای
UU--U-U-UU-
در فلان طاقیش مدفون کرده‌ام
-U---U---U-
گر به از نوش ننوشیم پس از سگ بتریم
UU--UU--UU--UU-
هر زمان که پاره ئی در خون فتاد
-U---U---U-
بیکاره بمانده‌اند جمله
--UU-U-U--
ز گستردنیها و از خوردنی
U--U--U--U-
ساحران را اژدها شد شاعران را متکا
-U---U---U---U-
جاوید از آن شراب معطر بماند مست
--U-U-UU--U-U-
آگه چگونه گشت ز سود و زیان خویش
--U-U-UU--U-U-
بــــرو هـــر زمـــان از هـــزاران فـــزون
U--U--U--U-
رطب خور خار نادیدن ترا سود
U---U---U--
از مردن تن چراغ دل زنده شده
--UU--UU--UU-
گشت پر طوفان ز نااهلان زمانه چون کنم
-U---U---U---U-
برخوان و ببین که اسم اعظم آن جاست
--UU--UU--UU-
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
UU--UU--UU--UU-
شد حرم بر مرد بی‌حرمت حرام
-U---U---U-
عزیز مصر گفتی خویش را نام
U---U---U--
نیست کسب امروز مهمان توم
-U---U---U-
ور بود دستهای او کوتاه
UU--U-U-UU-
امروز چنین چو کبگ چه خرامی؟
--UU-U-U---
از برای شرح آتش‌های غم
-U---U---U-
برفتی ز درگاه با پهلوان
U--U--U--U-
در رتبه دیگران همه پایند و او سر است
--U-U-UU--U-U-
ماغ در آبگیر گشته روان
UU--U-U-UU-
چون صاف گشتگان تو بر این آسمانیی
--U-U-UU--U-U-
فارغ از هر سویی همی تازی
UU--U-U-UU-
خانه ز پرداختن آیین گرفت
-UU--UU--U-
چو من پروانه‌ام نور خدا را
U---U---U--
ز هر سو همی خاست گرد نبرد
U--U--U--U-
ما رفتگان نبوت خود تاختیم خنگ
--U-U-UU--U-U-
ای دل، مده یادم ازو، در چشم من گریه مجو
--U---U---U---U-
همی بچه را باز داند ستور
U--U--U--U-
کز دیده برفتی و نشستی در دل
--UU--UU--UU-
گوش و چشمم به مطرب و ساقی
UU--U-U-UU-
همه جویا و در جانان رسیده
U---U---U--
دولت جهنده بود ز هر کس به روزگار
--U-U-UU--U-U-
مر ایشان گشت حاصل در یکی باز
U---U---U--
سرت باید نخست، آنگاه دستار
U---U---U--
روی تو که عقل ازو خجل میآید
--UU--UU--UU-
خرد باید و گوهر نامدار
U--U--U--U-
سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
-U---U---U---U-
صاحب عادل قوام‌الملک صدرالدین که هست
-U---U---U---U-
رو چو بوذر بحر را غوّاص دار
-U---U---U-
ز هر سو بجنگ اندر آرم سپاه
U--U--U--U-
که از جفای تو دستی بر آسمان دارم
U-U-UU--U-U-UU-
مکن و در دل او کن نظری
UU--UU--UU-